نوروز: تفاوت میان نسخهها
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
[[رده:زمانها]] | [[رده:زمانها]] | ||
[[رده:مقالههای نیازمند بازنگری]] | [[رده:مقالههای نیازمند بازنگری]] | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | |||
[[رده:مقالههای نیازمند تصویر]] | |||
[[رده:مقالههای نیازمند جعبه اطلاعات]] |
نسخهٔ ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۲۷
نوروز، جشن ملی و تاریخی ایرانیان در آغاز سال و فصل بهار.
مفهوم شناسی
واژه نوروز به معنای روز نو و تازه است و به نامهای چندی چون عید نوروز، جشن فروردین، بهار جشن یا جشن بهار مشهور است[۱]. عید به معنای روزی است که مردم به آن رجوع میکنند یا به اجتماع در آن عادت دارند[۲].
عید نوروز به سبب گردش و چرخش سال از کهنه به نو و آغاز روز نو، برای ایرانیان کهنترین و بزرگترین جشن ملی ـ میهنی به شمار میرود[۳]. در این مراسم میتوان به مجموعهای از آداب و رسوم خاص چون، آتشافروزی و چهارشنبهسوری، سبزه رویاندن، خانهتکانی، انداختن سفره هفتسین، یادآوری مردگان و نیز بازیها و نمایشهایی چون میرنوروزی اشاره کرد[۴]. ایام نوروز تا 13 فروردین به دید و بازدید، هدیهدادن و عیدانهرفتن، انجام و تماشای نمایشهای طنز و بازیهای سرگرمکننده سپری میشود. ایرانیان قدیم پنج روز اول فروردین را نوروز کوچک یا نوروز عامه مینامیدند و از روز ششم به بعد جشن نوروز بزرگ یا خاصه برپا میشده است[۵].
پیشینه
سرچشمه پیدایی آیین نوروز بهدرستی روشن نیست. برخی خاستگاه آن را پیش از آمدن آریاییها به سرزمین ایران میدانند[۶]. در برخی داستانهای ملی ایرانی نیز پیدایی نوروز، زمان تاجگذاری جمشید پادشاه پیشدادی دانسته شده است[۷]. شماری بر زرتشتیبودن این آیین باور دارند؛ در حالیکه نه تنها در کتاب اوستا ـ که اکنون برجا مانده است ـ نامی از نوروز نیامده است[۸]، بلکه سنتهای نوروزی از مدتها پیش از پیدایش دین زرتشت، در میان ایرانیان غربی و ایلامیان ساکن شوش وجود داشته است[۹]. با این حال، نمیتوان تأثیرپذیری آن از ارزشهای دین زرتشت را نادیده گرفت؛ برای نمونه آنچه در سفره هفتسین قرار میگیرد، با انجام مراسم دینی زرتشتیان بههمپیوستگی ویژهای دارد. برای زرتشتیان نیز این ایام به دلیل تولد زرتشت در ششم فروردین، از اهمیت مذهبی بسیاری برخوردار است[۱۰].
آداب نوروز تحت تأثیر دورههای تاریخی مختلف با تغییرات و تصرفاتی همراه بوده است. برای نمونه مراسم چهارشنبهسوری که تداوم جشن سوری ایرانیان پیش از اسلام است، در دوران اسلامی همراه با تغییراتی به شب چهارشنبهسوری معروف شد[۱۱]. به دلیل تقدس آتش نزد زرتشتیان، ایرانیان پیش از اسلام هیچگاه در جشن سوری از روی آتش نمیپریدند[۱۲] و از آنجاکه روزهای هفته در میان ایرانیان پیش از اسلام نام ویژهای نداشته است، این آیین در پنج روز آخر سال انجام میشده است[۱۳]، اما پس از اسلام گفته شده تحت تأثیر این باور اعراب که چهارشنبه روز شوم و نحسی است، این مراسم به چهارشنبه آخر سال منتقل شد و جشن چهارشنبهسوری نام گرفت[۱۴].
پس از ورود اسلام به ایران، اعیاد دینی و مذهبی مهمی مانند عید غدیر و قربان در کنار اعیاد ملی و باستانی در میان مردم مرسوم شد و جشن نوروز به دلیل نفوذ و حضور وزرای ایرانی در دوران حکومت خلفای عباسی در بغداد متداول گردید و طی قرون دوم تا چهارم هجری تا دیگر مراکز بزرگ اسلامی، چون مصر گسترش یافت[۱۵]. سنت نوروز هماکنون نیز افزون بر ایران در برخی از کشورها مانند افغانستان، تاجیکستان، شمال عراق و آذربایجان برپا میشود[۱۶].
نوروز در روایات و فقه
در روایات شیعی با نوروز که از آن با تعبیر «نیروز» نام برده شده دو گونه برخورد شده است. بیشتر روایات موجود آن را ستودهاند و این روز را روز پیمان بندگان با خدا، روز پهلوگرفتن کشتی نوح(ع) بر کوه جودی و روز نازلشدن جبرئیل(ع) بر پیامبر اسلام(ص) میشمارند[۱۷]. طبق این روایات، نوروز با واقعه عید غدیر خم و انتصاب امیرالمؤمنین علی(ع) به جانشینی پیامبر(ص) همزمان بوده[۱۸]، ظهور امام زمان(ع) و پیروزی آن حضرت بر دجال نیز در نوروز رخ خواهد داد[۱۹]. همچنین بر اساس چندین روایت، ازجمله روایتی از امامصادق(ع)، آن حضرت بر انجام اعمال مستحبی چون غسل، روزه، خواندن نماز و دعای مخصوص در این روز و پوشیدن لباس تمیز و معطر سفارش کرده است[۲۰].
در برابر، بر اساس روایتی از امامکاظم(ع)، عید نوروز از سنتهای فارسیان است که اسلام آن را محو کرده است و نباید احیا گردد[۲۱]؛ ولی فقهای بزرگی چون صاحب جواهر و شیخ انصاری با حمل این روایت بر تقیه یا بر ایامی غیر از نوروز مشهور، روایات نخست را ترجیح دادهاند[۲۲].
اگرچه بیشتر فقیهان در کتابهای فقهی و سنت عملیشان، توجهی به عید نوروز نشان ندادهاند، در همان کتابها، به آداب و رسوم آن روز اشاره کردهاند[۲۳]. بعضی از علمای شیعه ازجمله سیدمحمدتقی خوانساری به عید نوروز وجهه دینی داده و برخی مانند محمدحسین کاشفالغطاء، عیدگرفتن در نوروز را مستحب دانستهاند[۲۴]. بیشتر فقها بهخصوص معاصران بر این نظرند که هرچند نوروز مانند عید غدیر و قربان، اسلامی نیست و عیدی باستانی و ملی است، ولی اسلام با آن مخالفتی ندارد؛ مشروط بر آنکه در برگزاری آن از انجام هر گونه گناه و هر آنچه زمینه معصیت را مهیا میکند، پرهیز شود[۲۵].
نگاه و سیره امامخمینی
از دیدگاه امامخمینی، نوروز عید اسلامی نیست؛ اما عید ملی است که اسلام با آن مخالفتی ندارد؛ بلکه بر انجام آداب و اعمال استحبابی مانند نماز، روزه و دعا در این روز توصیه میکند[۲۶]. نوروز در نگاه ایشان میتواند نقطه آغاز دو تحول اساسی باشد:
نخست، تحول در روح افراد و دوم، تحول در جامعه. ایشان با نگاه عارفانه به دعای تحویل سال، امیدوار بود با تحول در اخلاق، اعمال و روح افراد و انقطاع از شهوات، آمال دنیوی و گرفتاریهای نفسانی، احوال و امور جامعه و ملت در جهت رضای خداوند تغییر یابند[۲۷].
حالات امامخمینی نشان میدهد برخی آداب نوروز، مانند پرداخت عیدانه به اعضای خانواده بهویژه کودکان و خردسالان، مورد توجه ایشان بوده است[۲۸]. ایشان در مهمانیهای نوروزی با پوشیدن قبا و لباس نو و دادن عیدی به افراد، به پیشواز مهمانان نوروزی خود میرفت[۲۹]. امامخمینی در جوانی چندین غزل، قصیده و رباعی در وصف بهار و عید نوروز سروده است. ایشان در این اشعار، زمین را با آغاز بهار به بهشت تشبیه کرده است که از عطر گلهای زیبا و آواز پرندگان آکنده شده است[۳۰]. ایشان با تبریک عید بر فقیر و غنی، رفتن به دامان طبیعت و پوشیدن لباس نو را میستاید[۳۱].
نوروز در زندگی سیاسی امامخمینی
امامخمینی ضمن توجه به عید نوروز، در راهبرد مبارزاتی و سیاسی خود هم از مناسبت ملی نوروز با عنوان فرصت مناسبی برای توجهدادن مردم به مسائل مهم اجتماعی و سیاسی استفاده میکرد و گاهی با عنوان مبارزه منفی، برگزاری مراسم و جشن را نیز تعطیل اعلام میکرد. در این راستا، ایشان در 22 اسفند 1341، در اعتراض به زیرپاگذاشتن احکام ضرورى اسلام و قرآن، با انتشار اعلامیهای عید نوروز پیشرو را عزا اعلام کرد تا مسلمانان را از خطرهایى که براى قرآن و کشور قرآن در پیش است، آگاه کند[۳۲]. ایشان همچنین طی سخنانی در جمع روحانیان با بیان این نکته که «امسال ما عید نداریم»، تلاش کرد عموم مردم را از مصیبتهایی که محمدرضا پهلوی بر پیکر اسلام وارد کرده بود، آگاه سازد[۳۳]. ایشان بارها یادآور شد اعلام عزای عمومی در این آیین ملی، نه به دلیل تقارن با شهادت امامصادق(ع)، بلکه به سبب شدت ضربات و صدمات وارد شده بر مذهب و اسلام و به واسطه تصویبنامه غیر قانونی و تلاش برای هدم و حذف احکام ضروری اسلام و جایگزینکردن قوانین غربی است[۳۴] (ببینید: انجمنهای ایالتی و ولایتی)
پس از تبعید امامخمینی و در آستانه نوروز 1345، شماری از اسناد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، از احتمال برگزاری تظاهرات در روزهای اول سال و پخش اعلامیه از سوی طرفدران امامخمینی، با هدف بازگرداندن ایشان به کشور خبر داده است. این اسناد که تلاش ساواک برای شناسایی عوامل این فعالیتها و پیشگیری از چنین اتفاقی را دربردارد، در تحلیل خود دستگیری و حبس محدود نیروهای انقلابی را مفید نمیداند و تقاضای تبعید، اعزام به سربازی و خارجکردن بعضی از آنها از کسوت روحانیت را پیشنهاد داده است[۳۵]. همچنین ساواک در همین سال، از چاپ کارت تبریکهای عید نوروز با تصویر و نام امامخمینی در تبریک عید و فرستادن آن به شهرهای مختلف خبر داده است[۳۶].
امامخمینی در نخستین سخنرانی خود به مناسبت عید نوروز، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولان را به تأمین نیازهای مردم در ایام نوروز توجه داد و به پرهیز از احتکار و گرانفروشی در این زمینه سفارش کرد[۳۷]؛ بهویژه تهیه خوراک و پوشاک عید برای مستمندان و یتیمان در ایام نوروز، از نگاه ایشان اهمیت بسیاری داشت[۳۸]. در بیشتر پیامها و سخنرانیهای نوروزی امامخمینی خانواده شهدای انقلاب، مجروحان و آوارگان جنگ تحمیلی، نخستین مخاطبانی هستند که ایشان با قدردانی از فداکاریهای آنان، عید را به آنها تبریک گفته، آنان را مورد لطفهای خاص خود قرار میداد[۳۹] و از عموم مردم میخواست با سرکشی به بیمارستانها و توجه به اوضاع معیشتی بیماران و خانوادههایشان، به کاهش دردهای روحی آنان کمک کنند[۴۰]. ایشان در شرایطی که کشور در حال جنگ بود و بسیاری از خانوادهها درگیر مصایب و مشکلات ناشی از آن بودند، دستور داد کلمه «عید» از نامهای که در ایام عید نوروز آمده است، حذف شود[۴۱]. از نظر ایشان روزی برای ملت ایران عید است که بتوانند با تمام قوا دشمن را بیرون کنند[۴۲].
امامخمینی هرساله پیام نوروزی میداد و در قالب پیامها و سخنرانیهای نوروزی، به بیان مسائل روز از قبیل انتخابات و جنگ میپرداخت[۴۳]. بخشش زندانیان و مرتکبان جرایم عمومی، از سنتها و آیینهای دیرین حکومتداری در ایام نوروز است[۴۴]؛ بر همین اساس ایشان در آستانه آغاز دومین بهار انقلاب و با استفاده از فرصت نوروز، عفو عمومی اعلام کرد[۴۵] (ببینید: عفو) و نیز با عفو یا تخفیف مجازات محکومان و زندانیان موافقت کرد[۴۶]. ایشان ضمن نامیدن سال 1360 به رحمت، عطوفت و برادری، ملتهای مسلمان را به تحول در مناسبات فردی و اجتماعی فرا خواند و آنان را به وحدت و اعتصام به حبلالله دعوت کرد[۴۷].
امامخمینی در چهار سال منتهی به پایان عمرشان، در پیام نوروزی با ذکر کامل دعای تحویل سال، مصادفشدن نوروز، عید ملی ایرانیان، با اعیاد اسلامی مبعث پیامبر اسلام(ص)، تولد امامعلی(ع) و امامحسین(ع) و نیمه شعبان را فرصت مناسبی دانست که باید از ویژگیهای شاخص صاحبان هر کدام از این اعیاد، در جهت وحدت و برادری، اقامه عدل و زندهنگهداشتن دین خدا استفاده کرد[۴۸].
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، 14/20182.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، 3/319.
- ↑ رجبی، جشنهای ایرانی، 9 ـ 10.
- ↑ رضی، سوابق تاریخی، 151؛ بلوکباشی، نوروز، 35 ـ 70؛ دادخواه، نوروز و فلسفه هفتسین، 94 ـ 96.
- ↑ بلوکباشی، نوروز، 10 و 18؛ بهار، از اسطوره تا تاریخ، 339 ـ 340.
- ↑ بلوکباشی، نوروز، 17.
- ↑ مصاحب، دایرةالمعارف فارسی، 2/3078.
- ↑ رجبی، جشنهای ایرانی، 11.
- ↑ رضی، سوابق تاریخی، 28.
- ↑ رضی، سوابق تاریخی، 185.
- ↑ رضی، سوابق تاریخی، 37.
- ↑ رضی، سوابق تاریخی، 125؛ برزآبادی، چهارشنبهسوری، 65.
- ↑ برزآبادی، چهارشنبهسوری، 30.
- ↑ برزآبادی، چهارشنبهسوری، 24.
- ↑ برزآبادی، چهارشنبهسوری، 61؛ رضی، سوابق تاریخی، 152 ـ 153 و 253.
- ↑ برزآبادی، چهارشنبهسوری، 32 و 95 ـ 96.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، 8/174؛ مجلسی، بحار الانوار، 56/92 و 119.
- ↑ حر عاملی، اثبات الهداة، 3/190؛ مجلسی، بحار الانوار، 37/108.
- ↑ حرّ عاملی، اثبات الهداة، 5/199؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، 8/173.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، 8/172 ـ 173؛ عبداللهی، ارزشها و ضد ارزشهای عید نوروز، 24 ـ 25.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، 95/419.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، 5/42؛ انصاری، کتاب الطهاره، 3/57.
- ↑ حلی، قواعد الاحکام، 1/178؛ نجفی، جواهر الکلام، 5/41 ـ 42؛ انصاری، کتاب الطهاره، 3/57.
- ↑ میلانی، نوروز، 47.
- ↑ محمودی، مسائل جدید، 156 ـ 161.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 17/369؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/96 و 286؛ امامخمینی، نجاة العباد، 64 و 170.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 12/197؛ امامخمینی، صحیفه، 17/368 و 20/16.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 2/428؛ میریان، پدر مهربان، 47.
- ↑ رحیمیان، در سایه آفتاب، 228؛ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی، 3/278 ـ 279.
- ↑ امامخمینی، دیوان امام، 262 ـ 263.
- ↑ امامخمینی، دیوان امام، 39.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 1/152 و 156.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 1/157.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 1/155 و 157 ـ 161.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، 16/358 ـ 367.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، 16/368 ـ 369.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، 6/395.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، 12/201.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، 12/202، 210؛ 14/215 ـ 216 و 17/369، 371.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، 14/157 ـ 158 و 16/112.
- ↑ رحیمیان، در سایه آفتاب، 227.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 18/384.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 12/197؛ 14/215 و 17/368.
- ↑ رضی، سوابق تاریخی، 101.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 12/194.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 17/367 و 18/387.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 14/216 ـ 217 و 226 ـ 227.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 20/232 ـ 233 و 21/1 ـ 2، 324.
منابع
- ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، 1379ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، دیوان امام (سرودههای حضرت امامخمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، 1374ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، رساله نجاة العباد، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، 1385ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، 1389ش.
- انصاری، مرتضی، کتاب الطهاره، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، 1415ق.
- برزآبادی فراهانی، مجتبی، چهارشنبهسوری از آغاز تا امروز، تهران، اوستا فراهانی، چاپ اول، 1389ش.
- بلوکباشی، علی، نوروز جشن نوزایی آفرینش، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، چاپ دوم، 1380ش.
- بهار، مهرداد، از اسطوره تا تاریخ، تهران، چشمه، چاپ اول، 1376ش.
- حر عاملی، محمدبنحسن، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1422ق.
- حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
- حلی، علامه، حسنبنیوسف، قواعد الاحکام فی معرفة الحلال و الحرام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1413ق.
- دادخواه، محمدعلی، نوروز و فلسفه هفتسین، تهران، فصل نو، چاپ اول، 1384ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1373ش.
- رجبی، پرویز، جشنهای ایرانی، تهران، آرتامیس، چاپ دوم، 1386ش.
- رحیمیان، محمدحسن، در سایه آفتاب، تهران، حضور، چاپ هفتم، 1378ش.
- رضی، هاشم، جشنهای آب: نوروز، سوابق تاریخی تا امروز، جشنهای تیرگان و آبپاشان، آبریزگان، تهران، بهجت، چاپ اول، 1383ش.
- طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، 1387ش.
- عبداللهی، مرتضی، ارزشها و ضد ارزشهای عید نوروز، مجله فرهنگ کوثر، شماره 37، 1379ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
- محمودی، سیدمحسن، مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید، ورامین، نشر صاحبالزمان(عج)، چاپ اول، 1380ش.
- مصاحب، غلامحسین، دایرةالمعارف فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، 1383ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، 1386ش.
- میریان، سیداحمد، پدر مهربان، خاطراتی از رفتار حضرت امامخمینی(س) با کودکان و نوجوانان، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، 1384ش.
- میلانی، سیدمحمدعلی، نوروز، مشهد، بیتا؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، 1404ق.
پیوند به بیرون
* راضیه مهرابی کوشکی، نوروز دانشنامه امامخمینی، ج۱۰، ص 129-133.