شعار: تفاوت میان نسخهها
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
|||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
* راضیه مهرابی کوشکی ـ پروینسادات قوامی، [https://books.khomeini.ir/books/10006/413/ شعار]، دانشنامه | * راضیه مهرابی کوشکی ـ پروینسادات قوامی، [https://books.khomeini.ir/books/10006/413/ شعار]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۶، ص۴۱۳–۴۲۳. | ||
[[رده:مقالههای تأییدشده]] | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه امامخمینی]] | [[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه امامخمینی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۵۴
شعار، ماهیت شعار و نقش آن در پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تداوم آن.
شعار، وابستگی انسان به گروه، کشور یا یک حزب را اعلام میکند و امروزه بیشتر بهشکل اعتراض جمعیت در مبارزههای اجتماعی است. شعارها از ارزندهترین منابع مطالعه و تجزیه ابعاد مختلف پدیده انقلاب، برای جامعهشناسان انقلاباند.
در نهضت اسلامی، شعارها از مهمترین عوامل وحدت میان مردم و پیروزی انقلاب بودند. این شعارها بر دونوع گفتاری و نوشتاری قابل تقسیماند که مهمترین مفاهیم بنیادی (وحدت، رهبری، جمهوری اسلامی) و اهداف انقلاب (استقلال، آزادی و عدالت) را در بر میگرفتند. موضوع شعارهای پس از پیروزی انقلاب، گروهها و ایدئولوژیهای سیاسی، رابطه حکومت با مردم و وضعیت آزادیهای سیاسی بود.
امامخمینی تعریف مشخصی از شعار ارائه نداده است و بیشتر درباره مصداق شعارها به مناسبت شرایط روز، سخن گفته است. ایشان با تأکید بر نقش تأثیرگذار شعار، در صورتی که سخن تمام ملت باشد، شعار «اللهاکبر» را راهگشاترین سلاح برای ملتهای مسلمان میدانست و همواره بر همراهی شعور و شعار تأکید میکرد.
معنی
شعار از ریشه «شعر» در عربی به معانی چندی مانند جامه زیرین و نشان اهل جنگ و سفر که یکدیگر را با آن بازشناسند آمدهاست[۱]؛ چنانکه ریشه آن به معنای دانستن یا آگاهییافتن و باخبربودن از چیزی است.[۲] این کلمه در زبان فارسی هم در معانی گوناگونی ازجمله رسم و عادت،[۳] نشان و علامتی که وسیله شناخت گروهی از مردم قرار میگیرد و نیز جمله یا عبارتی که نشاندهنده خواستها و عقاید عدهای از مردم باشد[۴] بهکار رفتهاست.
در معنای رایج، گاه شعار به معنای چیزی است که نوعی اعلام وابستگی در آن وجود داشته باشد و وابستگی انسان به یک گروه، فرقه، کشور یا یک حزب و جمعیت را اعلام کند؛ چنانکه هر ملتی شعارهای ملی مانند پرچم ملی دارند و افراد آن ملت، وابستگی و تابعیت خودشان را با آن شعار ملی اعلام میکنند.[۵] نیز یکی از دستورها و مقررات دین اسلام لزوم بزرگداشت شعائر به معنای شعارهای اسلامی است و یک فرد مسلمان با اینها وابستگی خودش به اسلام را اعلام میکند[۶]؛ مانند کعبه و حج که قرآن کریم آنها را از شعائر اسلامی شمردهاست[۷] و «شعائر» به یک احتمال جمع «شعار» است. گاهی هم شعار به شکل اعتراض جمعیت در انقلابها و مبارزههای اجتماعی مطرح میشود[۸]؛ امروزه برداشت بیشتر مردم از واژه شعار، همین معناست.
پیشینه
از دیرباز استفاده از شعار نزد همه اقوام و ملل، رایج بودهاست. تداوم حیات شعار در طول تاریخ، مدیون کارکردهای مختلفی است که توان ارائه آن را داشتهاست، از برقراری وحدت و رابطه عاطفی و روانی افراد یک گروه گرفته تا تضعیف روحیه گروه مقابل یا تبیین ایدئولوژی و اندیشههای مختلف.[۹] یکی از نخستین شعارها در میان مسلمانان را ابوذر غفاری سر داد. وی پس از اینکه در حضور رسول اکرم(ص) اسلام آورد، سوگند یاد کرد که مکه را ترک نکند تا در جمع قریش به نفع اسلام شعار دهد؛ بنابراین دو روز پیدرپی در مسجدالحرام، شهادتین را فریاد زد و هر بار با حمله و خشم قریش روبهرو شد[۱۰]؛ افزون بر این رسول خدا (ص) در مقابل شعار «اُعلُ هُبَل اُعلُ هُبَل»، که کافران مدینه در برابر «لا اله الا الله» سرمیدادند، مسلمانان را تشویق به گفتن شعار «اللهُ أعلی و أجلّ» میکرد[۱۱] و مهاجران و انصار را «یا بنیعبدالله» میخواند.[۱۲]
در صدر اسلام، هر دستهای برای شناختهشدن در جنگ، شعار بهخصوصی داشت. گاهی نیز افراد غیر از شعار عمومیِ دسته، شعاری برای معرفی خود و مبارزطلبی انتخاب میکردند[۱۳]؛ چنانکه در جنگ خندق، عمروبنعبدود با فریاد «ألا رَجُلٌ» مبارز طلبید و رجز خواند و حضرت علی(ع) نیز که در نهایت با اجازه رسول خدا (ص) به میدان رفت، به آهنگ رجز عمرو پاسخ داد «لا تعجلن فقد أتاک مجیب صوتک غیر عاجز؛ شتاب مکن! هر آینه پاسخدهنده توانای صدای تو سوی تو آمد».[۱۴] افزون بر این، گاه شعار معرّف فکر، احساس و ایده بود و با آن روح نهضت معرفی میشد. این نوع شعار در روز عاشورا زیاد سر داده شد؛ بهویژه شعارهای شخص امامحسین(ع) که شعار احیای اسلام بود. برخی از این شعارها عبارت بودند از: «هیهات منّا الذلة» و «الموت أولی من رکوب العارِ، و العار أولی من دخول النارِ».[۱۵] از سوی دیگر، بعضی از شعارها در اسلام، نماد مسلمانی یک فرد مسلمان یا یک شیعه است.
مهمترینِ این شعارها (نمادها) عبارتاند از: شعار آغاز کار «بسم الله»، سلام، اذان، صلوات، شهادتین، شهادت به ولایت علیبنابیطالب(ع) و حجاب اسلامی.[۱۶] در تاریخ ایران باستان نیز شعار نقش مهمی در ارائه نمادها و مفاهیم اخلاقی، سیاسی و اجتماعی داشت. ازجمله این نمادها، میتوان به نقوش برجسته صخرهها (نشانههای فتح و پیروزی و اقتدار)، درفش کاویانی (نشانه شکوه و شگون در ایران باستان)، آتش (مظهر عدالت)، خون سیاوش (نشانه مظلومیت که قرنها موضوع دیوارنوشتهها بود) و شعار اخلاقی اوستا «پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک» (نشانه نزاع بدی و نیکی در دنیا و تلاش هر پیرو آیین مزدایی، برای کنش نیک) اشاره کرد.[۱۷] افزون بر این، نهضت مشروطیت که آغاز دوران جدید در حیات فرهنگ سیاسی ایرانیان بود، مجموعهای از مفاهیم سیاسی و اجتماعی را به وجود آورد که نماد باورها و ارزشها در جامعه بود و تمایلات، گرایشها و حتی عواطف جدید ایرانیان را به نمایش میگذاشت. برخی از آن مفاهیم عبارتاند از: مساوات، حریت، انتخابات و تفکیک قوا.[۱۸]
در مبارزات امامخمینی و نهضت اسلامی مردم ایران، شعارها از مهمترین عوامل وحدت میان مردم بودند و نقش مهمی در پیروزی و تداوم انقلاب داشتند. امامخمینی اگرچه تعریف مشخصی از شعار ارائه نداده و بیشتر دربارهٔ مصداق شعارها به مناسبت شرایط روز، سخن گفتهاست، اما در برخی از سخنان خود، شعار را اعلام وابستگی یا معرّف ایدهای خاص شمردهاست؛ برای نمونه لباس روحانیت را شعار اسلام دانسته و معتقد است روحانیت باید به لوازم این شعار اسلامی ملتزم باشد.[۱۹] ایشان با تأکید بر نقش تأثیرگذار شعار، در صورتی که سخن تمام ملت باشد،[۲۰] شعار «اللهاکبر» را راهگشاترین سلاح برای ملتهای مسلمان میدانست.[۲۱] ایشان همچنین با تأکید بر همراهی شعور و شعار،[۲۲] از افرادی که در اجتماعات بزرگ و راهپیماییها، تحت تأثیر جو غالب قرار میگیرند و خودبهخود و از روی شور حاکم و بدون توجه، از یک شعار تبعیت میکنند، انتقاد میکرد.[۲۳]
از سوی دیگر، چنانکه در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) آمدهاست، در سال ۱۳۴۲ و آغاز نهضت اسلامی، برخی از عوامل رژیم تلاش کردند با نوشتن شعارها روی دیوارها علیه روحانیت و شخص امامخمینی و توزیع جزوههای توهینآمیز، با نهضت اسلامی مقابله کنند. این گزارشها، شعارنویسی علیه امامخمینی و روحانیت را کار مأموران رژیم و نتیجه آن را به دلیل تحریک احساسات مذهبی مردم علیه دولت، به ضرر رژِیم و به نفع مخالفان ارزیابی کرده و درخواست توقف آن را مطرح کردهاست.[۲۴]
شعارها در انقلاب اسلامی
شعار سادهترین و در عین حال کارآمدترین ابزار مبارزاتی مردم در انقلابها بهشمار میروند؛ زیرا بدین وسیله مردم بیواسطه، متحد و یکصدا، خواستههای خود را مستقیماً به گوش دستاندرکاران حکومت میرسانند.[۲۵] هر انقلابی برای بیان خواستههای حقیقی و آرمانی خود از ابزارهای مختلفی چون اعلامیه، بیانیه، دیوارنوشته، قطعنامه، شعار و مانند آن بهره میگیرد. شعارها در واقع برخاسته از بنمایههای فکری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردماند و در آنها، معانی و نمادها با هم پیوستگی عمیقی دارند.[۲۶]
شعارهای انقلابی، از نظر معرفتی نیز دارای اهمیت فراوانیاند؛ زیرا پابهپای انقلاب پیش رفتهاند و همه رویدادهای مهم انقلاب، مانند وضعیت رژیم پهلوی، چگونگی سرنگونی آن، چگونگی شکلگیری نظام جدید و اهداف و آرمانهای انقلاب را دربردارند؛ بنابراین شعارها یکی از ارزندهترین منابع مطالعه و تجزیه ابعاد مختلف پدیده انقلاب، برای جامعهشناسان انقلاباند.[۲۷] افزون بر این، شعارهای هر انقلاب میتوانند زوایای مهم دیگری از فرایند انقلابی، مانند شناخت انواع گروههای درگیر در انقلاب و دوستان و دشمنان واقعی و فکری انقلاب را روشن سازند.[۲۸]
شعارها در انقلاب اسلامی بر دو نوع گفتاری و نوشتاری شامل دیوارنوشتهها، پوسترها یا پارچهنویسی، قابل تقسیماند. شعارهای نوشتاری به دلیل نافذبودن و واداشتن افراد به تفکر و قدرت بسیجکنندگی، از اهمیت خاصی برخوردارند.[۲۹] برخی از مهمترین دیوارنوشتهها عبارتاند از: «الله اکبر، خمینی رهبر»، «خدا، قرآن، خمینی»، «مرگ بر شاه»، «درود بر خمینی بتشکن»، «درود بر نیروی هوایی»، «تنها ره سعادت، ایمان جهاد شهادت»، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»[۳۰] در کنار شعارها، شعرهای بسیاری نیز به مناسبتهای مختلف مانند ورود امامخمینی و پیروزی انقلاب، سروده شده و به چاپ رسیدهاند.(← شعر انقلاب؛ ← بهاری به نام عشق).
امامخمینی ضمن تفسیر شعارهای مردم در دوران مبارزه و پس از آن، برای برخی از شعارها ویژگیهایی به کار بردهاست که مهمترین آنها عبارتاند از: آگاهانه، دینی و اسلامی و سیاسی. به باور ایشان شعار ضد شاهی و ضد سلطنتِ مردم ایران در دوران مبارزه، مصداقی از شعار اسلامی آگاهانه بود[۳۱]؛ چنانکه شعارهای مردم با اهداف اسلامی و قرآنی، شعار دینی محسوب میشوند[۳۲] و شعار «نه شرقی، نه غربی» که ترسیمکننده سیاست واقعی عدم تعهد کشور اسلامی است، مصداق بارز شعار سیاسی[۳۳] و چراغ راه ملت و دولت جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجی[۳۴] است. این شعار که ریشه در باورهای دینی و اسلامی مردم دارد و رویگردانی از آن، پشتکردن به اسلام است، از شعارهای همیشگی و اصولی انقلاب اسلامی است که معیار ملت و دولت در روابط با دیگر کشورها خواهد بود. ایشان همچنین به دیگر کشورهای اسلامی توصیه میکرد تا به الزامات عملی این شعار متعهد باشند و از آن بازنگردند[۳۵] (ببینید: سیاست خارجی).
امامخمینی در مقابل، شعارها و ادعاهای رژیم پهلوی دربارهٔ رعایت حرمت اسلام، شعار دربارهٔ پیشرفت و ترقی ملت و دستیابی به آزادی[۳۶] یا شعار سران کمونیسم و نظام سرمایهداری در حمایت از اقشار فرودست[۳۷] را مصداق بارز شعارهای فریبکارانه و ریاکارانه میشمرد.
بنیادها و اهداف انقلاب اسلامی در شعار
برخی از شعارهای انقلاب اسلامی، بیانکننده بنیادهای انقلاب اسلامی بودند و بعضی دیگر به تبیین دیگر اهداف انقلاب میپرداختند.[۳۸]
مفاهیم بنیادی انقلاب
بخش مهمی از شعارهای دوران انقلاب، به موضوعاتی چون رهبری، وحدت و برقراری حکومت با محوریت اسلام که از بنیادهای اساسی انقلاب اسلامی ایران بودند، اختصاص داشت:
رهبری
نقش بیبدیل امامخمینی در رهبری انقلاب اسلامی، یکی از محورهای شعارهای انقلاب بودهاست. برخی از مهمترین شعارهایی که حول محور رهبری انقلاب رواج یافت، عبارت بودند از: «الله اکبر، خمینی رهبر»، «ارتش ما حسینیه، رهبر ما خمینیه»، «این است شعار ملی، خدا قرآن خمینی» و «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار، از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا».[۳۹]
وحدت
حفظ وحدت و همدلی میان عناصر فعال در انقلاب، از عوامل مهم پیروزی هر جنبش سیاسی است و یکی از ویژگیهای بارز انقلاب اسلامی ایران نیز وحدت همه گروههای انقلابی بود که بهویژه با تأکیدهای فراوان امامخمینی بر این مسئله،[۴۰] دعوت به وحدت در شعارهای مردمی هم تجلی یافت. برخی از این شعارها عبارت بودند از: «اتحاد پیروز است، ارتجاع نابود است»، «روحانی، دانشجو، محصل، پیوندتان مبارک»، «ارتش برادر ماست، حامی ملت ماست»، «پیروزی انقلاب، با اتحاد و وحدت» و «تفرقه، تفرقه سلاح دشمن ماست».[۴۱] امامخمینی که معتقد بود پیروزی بدون شعار وحدتبخش اسلام ممکن نیست،[۴۲] رمز پیروزی نهضت را در وحدت کلمه بر اسلام و علت شکست را تفرقه و شعارهای غیر الهی میدانست.[۴۳] ایشان با تأکید بر اهمیت وحدت مردم بر شعار نفی سلطنت و طرد سلطه ناشی از آن که نیرویی قدرتمند در برابر قدرتهای بزرگ بود،[۴۴] تنها نصرت و یاری حقتعالی را موجب این هماهنگی و وحدت دانست[۴۵] و با اشاره به اراده و مشیت الهی در این امر، دربارهٔ غفلت و ابتلا به غرور هشدار داد[۴۶] (ببینید: وحدت).
جمهوری اسلامی
امامخمینی حکومت اسلامی را حکومتی صددرصد متکی به آرای مردم میدانست که باید موازین و قواعد اسلامی در همه زمینهها در آن رعایت شود و همه آحاد جامعه حق انتقاد از بالاترین مقام حکومتی را داشته باشند[۴۷] (ببینید: جمهوری اسلامی ایران). در شعارهای انقلاب اسلامی هم، پیوند با جمهوریت کاملاً دیده میشد و انقلابیان تلاش میکردند آرمانها و اهداف خود را که مظهر پیوند میان فرهنگ سیاسی جامعه و قالب حکومتی جمهوری بود، در چارچوب هنری و موزونِ شعار مطرح کنند.[۴۸] ازجمله این شعارها، میتوان به این موارد اشاره کرد: «به گفته خمینی، نظام شاهنشاهی نابود باید گردد؛ جمهوری اسلامی ایجاد باید گردد»، «جمهوری اسلامی آری، حکومت خودکامان هرگز»، «نظام شاهنشاهی، سرچشمه فساد است، جمهوری اسلامی مظهر عدل و داد است» و «زندانی سیاسی آزاد باید گردد، حکومت اسلامی ایجاد باید گردد».[۴۹]
اهداف انقلاب
هر انقلابی اهدافی را دنبال میکند و از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی ایران نیز استقلال، آزادی و برقراری عدالت بود.[۵۰]
استقلال
با توجه به ماهیت وابسته رژیم پهلوی و تأکید فراوان امامخمینی بر موضوع استقلال[۵۱]، بهویژه تأکید ایشان بر متمرکزبودن شعار مردم بر استقلال کشور و قطع دست بیگانگان شرق و غرب و کارگزاران خائن آنان که در رأس آنان محمدرضا پهلوی بود،[۵۲] بخش قابل توجهی از شعارهای انقلاب اسلامی با انتقاد از وابستگی حکومت پهلوی و اختیارات وسیع بیگانگان در تصمیمات داخلی کشور، درخواست قطع این دخالتها را داشت. برخی از شعارهای مردم عبارت بودند از: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، «این کارتر بیگانه، از خاور میانه، اخراج باید گردد»، «بختیار، بختیار، نوکر بیاختیار» و «مزدور آمریکایی اخراج باید گردد».[۵۳]
آزادی
امامخمینی ضمن تأیید شعار آزادی مردم[۵۴] و موافقت اسلام با آزادی واقعی،[۵۵] آزادی را از حقوق ابتدایی و نخستین هر انسانی دانسته[۵۶] و معتقد است زندگی بدون آزادی، ارزشی ندارد[۵۷] (ببینید: آزادی). بر همین اساس بسیاری از شعارهای انقلاب اسلامی نیز حول محور آزادی بود. معنای آزادی در شعارهای انقلاب اسلامی، رهایی از سلطنت استبدادی پهلوی و رسیدن به حق حاکمیت بر سرنوشت خویش بود: «آزادی، آزادی، این است شعار ملی»، «ای جنبش آزادگی، برکن اساس بندگی»، «این طلوع آزادی است، جای شهدا خالی است»، «در بهار آزادی، جای شهدا خالی، راه شهدا باقی» و «آزادی فرهنگ ماست، خاموشماندن ننگ ماست».[۵۸]
عدالت
یکی از خواستههای مردم در انقلاب اسلامی، توزیع عادلانه ثروت ملی در میان مردم بود؛ بنابراین در شعارهای خود به شکلهای مختلف، نفرت خود را از غارت بیتالمال و چپاول اقتصادی و در مقابل، حمایت خود را از طبقه محروم جامعه اعلام میکردند، مانند «استثمار نابود است، زحمتکش پیروز است» و «کارگر، برزگر، مستضعف رنجبر، اسلام یاور توست».[۵۹]
شعارهای پیش از پیروزی انقلاب
شعارهای انقلاب اسلامی را به لحاظ زمانی میتوان به پیش از پیروزی و پس از آن تقسیم کرد. شعارهای پیش از پیروزی به دلیل کوتاهی، موزونبودن، سادگی و طنزگونگی و داشتن بار مذهبی، بهسرعت در ذهنها جای میگرفتند و با تکرار منتشر میشدند.[۶۰] این شعارها از آغاز اوجگیری انقلاب و حتی پیش از آن، در تجمعات قانونی، از طریق بیانیههای رسمی یا حتی در رسانههای گروهی مطرح میشدند و خواستار اصلاحات و تغییرات جزئی در نظام سیاسی حاکم بودند،[۶۱] مانند «عاملین استعمار، باید شوند برکنار» و «صدا و سیمای ما آزاد باید گردد، سانسورچی طوماری اخراج باید گردد».[۶۲] شعارها همچنین در زمانهای مختلف انقلاب، به مناسبت وقوع حوادث گوناگون مانند ۱۵ خرداد، تبعید امامخمینی، ۱۹ دی ۱۳۵۶، ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، ۱۳ آبان ۱۳۵۷، تشکیل شورای انقلاب، فرار شاه و بازگشت امامخمینی، سروده میشدند و بر چگونگی مبارزه تا پیروزی و انسجام و تقویت پایگاه و جایگاه رهبری تأکید میکردند.[۶۳]
برخی از این شعارها عبارتاند از: «خمینی بتشکن، رهبر دور از وطن»، «هفده شهریور، قیام ملت ماست، یاد شهیدان ما، در رگ و در جان ماست»، «هفده شهریور چشمه انقلاب است»، «با سرود لا اله الا الله، میرویم به راه پاک روحالله»، «شهادت سرود انقلاب است»، «جنایت پهلوی به اوج خود رسیده، جوانان وطن را به خاک و خون کشیده»، «سیزده آبان، روز ننگ دیگری برای تو»، «این است شعار ملت، دانشجو شهادتت مبارک»، «اعتصاب، اعتصاب، مدرسه انقلاب»، «برای حفظ قرآن، ارتش تو کودتا کن»، «به دستور خمینی نهضت ادامه دارد» و «دیو چو بیرون رود فرشته درآید».[۶۴]
بخشی از این شعارها همزمان با اوجگرفتن انقلاب اسلامی رواج یافتند و نخست با ماهیت سلبی خود خواهان نابودی رژیم سیاسی حاکم بودند،[۶۵] همچون شعار «نصرٌ مِنَ الله و فتحٌ قریب، مرگ بر این سلطنت پرفریب»، «مسلمان بیدار است، از سلطنت بیزار است» و «شاه بیا حیا کن، سلطنت را رها کن»[۶۶] و در روزهای آخر پیروزی انقلاب، با ماهیت ایجابی خود، بر استقرار یک نظام سیاسی مطلوب تأکید میورزیدند: «شورای انقلابی ایجاد باید گردد، جمهوری اسلامی ایجاد باید گردد»، «رژیم شاهنشاهی سرمنشأ فساد است، جمهوری اسلامی مرکز عدل و داد است»، «یک قانون، یک دولت، اما به رأی ملت»، «بازرگان مورد تأیید ماست، خمینی امام و رهبر ماست» و «بازرگان مجری قرآن، نخستوزیر ایران».[۶۷]
افزون بر شعارهای انقلابیان مسلمان، گروهی از شعارها هم از سوی برخی گروههای چپ یا بهصورت محدود از سوی عوامل رژیم پهلوی مطرح میشد. بعضی از شعارها و دیوارنوشتههای گروههای چپگرا چنین بود: «کارگر، کارگر، برزگر دستهایت پینه بسته، فدایی فدایی زنجیر تو شکسته»، «درود، درود، درود بر دهقان»، «نان، مسکن، آزادی»، «کمونیست پیروز خواهد شد»، «سلام بر مجاهد، درود بر فدایی» و «پیروز باد جنگ مسلحانه تودهای». شعارهایی که عاملان رژیم پهلوی مطرح میکردند نیز چنین بودند: «جاوید شاه» یا «بختیار، بختیار، سنگرت را نگهدار».[۶۸]
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی ادعاهای شعارگونه برخی مقامات رژیم پهلوی، مانند «انتخابات آزاد» و «عمل به قانون اساسی» را خیانت به اسلام و کشور میدانست و با تعبیر آن به کشتن افعی و پروراندن فرزند آن،[۶۹] این شعارها و «نغمههای شیطانی» را تلاش برای حفظ محمدرضا پهلوی و تداوم بساط غارتگری و سوء استفاده از ملت ایران میشمرد[۷۰]؛ چنانکه شعارهای در حمایت از کمونیسم، چین و شوروی را نیز نادرست و مورد سوء استفاده حکومت پهلوی ارزیابی میکرد و به جوانان توصیه میکرد فریب این مکتبهای کاذب را نخورند و به شعار توحید و اسلام بازگردند.[۷۱] ایشان حتی دربارهٔ شعار «میکشیم، میکشیم دشمن خونخوار تو» که مردم خطاب به ایشان سر میدادند، این تذکر را داد که محمدرضا پهلوی تنها دشمن خونخوار ایشان نیست؛ بلکه او و پدرش پنجاه سال است که دشمن خونخوار ملت، استقلال و فرهنگ و اقتصاد کشور، آزادی مردم و دشمن همه قشرهای ملت است.[۷۲]
از سوی دیگر، امامخمینی در طول نهضت اسلامی مردم ایران علیه رژیم پهلوی، با توجهِ خاص به شعارهای مردم، بر برخی از این شعارها تأکید ویژه داشت؛ چنانکه در جریان تظاهرات مردم یزد (بزرگداشت چهلم شهدای تبریز) در ۹/۲/۱۳۵۷ با وصف شعار «مرگ بر شاه» به شعار متداول مردم، آن را موجب خشم شدید محمدرضا پهلوی دانست.[۷۳] همچنین در پیام ۱۵/۵/۱۳۵۷ به مردم اصفهان، شعار «مرگ بر شاه» را شعاری ملی و همگانی که تا برچیدهشدن سلسله پهلوی ادامه دارد، شمرد.[۷۴] ایشان که بر ملیبودن این شعار تأکید داشت،[۷۵] با رد اتهام مارکسیست یا خارجیبودن کسانی که شعار «مرگ بر شاه» را سر میدهند، ماهیت این شعار را دینی و برگرفته از اسلام میدانست[۷۶] و همواره بر شعارهایی که شخص محمدرضا پهلوی، حامیان وی و جنایتهای آنان را هدف قرار دهد تأکید میکرد.[۷۷] از نظر ایشان شعار «مرگ بر این سلطنت پهلوی» که بیواهمه از رژیم مسلح پهلوی، سر داده میشد، نمادی از تحول روحی و درونی مردم ایران بود[۷۸] و بانگ «الله اکبر» و «لا اله الا الله» ملت ایران، با دست خالی و ایمان قلبی، محاسبات طبیعی و مادی را برهم زد و نشان داد که پیروزی با دست خالی محال نیست[۷۹] (ببینید: پیروزی).
شعارهای پس از پیروزی
پس از پیروزی هر انقلابی، دوره جدیدی آغاز میشود که تا استقرار نظام سیاسی ادامه مییابد. از ویژگیهای مهم این دوره، بروز اختلاف نظر میان گروههای سیاسی درگیر در جریان انقلاب بود که شعارهای قابل توجهی را نیز با موضوعاتی چون گروهها و ایدئولوژیهای سیاسی، رابطه حکومت با مردم و وضعیت آزادیهای سیاسی پس از انقلاب در پی داشت.[۸۰] شعارهایی چون «روزنامه بنیصدر ایجاد باید گردد، کیهان و آیندگان نابود باید گردد»، «تحریم کنِ رفراندوم، دشمن منفور ماست، پیرو خط امام رئیسجمهور ماست»، «تحصن و اعتصاب، تضعیف رهبر ماست، تضعیف رهبر ما توطئه امریکاست»، «تصفیه ادارات انجام باید گردد، منافق ضد خلق نابود باید گردد»؛ یا شعارهایی مانند «قانون اساسی خبرگان زنجیری است به پای زحمتکشان»، «قانون اساسی یک کلک سیاسی» و «مرگ بر سانسورچی» برخاسته از برخی گروهها و جریانها یا در برابر آنان پدید آمدهاست.[۸۱]
امامخمینی از همان روزهای آغازین پیروزی نهضت، ملت را به هوشیاری در برابر برخی شعارهای فریبنده گروههای سیاسی فراخواند و دربارهٔ کسانی که با الفاظ آزادیخواهانه به دنبال ایجاد خفقان و بازکردن دست بیگانگان بودند، هشدار داد.[۸۲] ایشان همچنین شعارهای گاه و بیگاه در «زنده باد» و «مرده باد» را مانعی برای آرامش و آغاز دوران سازندگی و ساماندهی امور میدانست[۸۳] و ضمن درخواست از گروههای سیاسی برای دستبرداشتن از طرح شعارهای اختلافانگیز،[۸۴] مردم را به مقابله با شعارهای باطل و تفرقهافکن در جامعه دعوت میکرد.[۸۵]
در نخستین ماههای پیروزی انقلاب اسلامی و در مرحلهای که موضوع انتخاب و نامگذاری نوع نظام سیاسی ایران، به اختلاف نظر میان گروههای سیاسی موجود و بحث دربارهٔ ترکیب عبارت «جمهوری اسلامی»، «جمهوری دموکراتیک خلق» یا «جمهوری دموکراتیک اسلامی» منجر شد،[۸۶] امامخمینی با اشاره به خواست مردم در دوران مبارزه، بر لزوم جمهوری اسلامی تأکید و شعارهایی چون جمهوری دموکراتیک را انحرافی و خیانت به ملت شمرد[۸۷] (ببینید: روز جمهوری اسلامی). ایشان همچنین با مقایسه شعار و رفتار سازمان چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق، شعار آنان در طرفداری از خلق و اسلام را در تضاد با عملکرد این سازمان (آتشزدن خرمنها، بمبگذاری، جنگ مسلحانه خیابانی، دزدی و جمعآوری اسلحه و نیز وابستگی به قدرتهای شیطانی) شمرد[۸۸] (ببینید: سازمان مجاهدین خلق ایران).
از سوی دیگر، هر انقلابی در متن نظام بینالمللی و شرایط و نیروهای خاص موجود در آن اتفاق میافتد و واکنشهایی به روابط موجود در این نظام دارد که این روابط در قالب شعارهای انقلابی نیز نمود پیدا میکند[۸۹]؛ شعارهایی نظیر: «جمهوری اسلامی یاور زحمتکشان»، «فلسطین فلسطین متحد تو هستیم، آمریکا اسرائیل ما دشمن تو هستیم»، «افغانستان پیروز است، شوروی نابود است»، «صهیونیزم و آمریکا، دشمن مستضعفان»، «فهد و بگین و صدام، سه دشمنان اسلام»، «نهضتهای جهانی مقدمتان مبارک، مستضعفین دنیا پیوندتان مبارک» و «فلسطین فیلیپین اریتره آزاد باید گردد، اسرائیل صهیونیزم نابود باید گردد».[۹۰] امامخمینی که شعار «مرگ بر آمریکا» را تنها متوجه دولت آمریکا و علت آن را هم، عملکرد و رفتار ضد انسانی این دولت با ملت و دولت اسلامی ایران از طریق محاصره اقتصادی و دخالت نظامی میدانست،[۹۱] با ابراز تأسف از نگرانی سران کشورهای اسلامی از شنیدن شعار «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا»، آنان را به بازنگری در روابط خود با قدرتهای استکباری دعوت میکرد.[۹۲]
امامخمینی همچنین در دوران جنگ تحمیلی هشتساله، شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» را به معنای آغوش باز ملت وفادار ایران برای شهادت در راه خدا شمرد[۹۳] و در پاسخ به کسانی که منکر وجود چنین شعاری در اسلام و قرآن بودند، با اشاره به آیه ۱۹۳ سوره بقره «قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکونَ فِتْنَةٌ»، تأکید کرد خداوند از جنگ تا رفع فتنه در عالم، سخن گفتهاست و ملت ایران نیز تا جایی که قدرت دارد، به نبرد خود برای رفع فتنه صدام حسین از عالم ادامه میدهد.[۹۴] از نظر ایشان اگرچه انقلاب ازجمله از طریق شعار به پیروزی رسیدهاست، تداوم و تثبیت آن منوط به ورود به مرحله عمل و تلاش است.[۹۵]
ایشان در ارزیابی انقلاب اسلامی و عملکرد مردم ایران، بر این باور بود که ملت ایران از مرحله شعار به شعور وارد شدهاست؛ چنانکه شعار شهادت و عشق به لقاءاللَّه را که آرزوی عارفان و رهروان راه خداست (ببینید: رساله لقاءالله)، در جبهههای دفاع از اسلام، به عمل تبدیل کردهاست.[۹۶] برخی از شعارهای این دوره عبارت بودند از: «سپاه پاسداران گلهای انقلاباند، برای حفظ اسلام آماده جهادند» و «ما همه سرباز توییم خمینی، گوش به فرمان توییم خمینی».[۹۷]
شعارهای مشترک
برخی شعارها با توجه به آرمانهای انقلاب اسلامی، جایگاه و عملکرد انقلاب در نظام بینالملل و شخصیتهای انقلابی، در دو مرحله پیش از پیروزی و پس از پیروزی انقلاب مطرح شدهاند.[۹۸] شعارهایی مانند: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی»، «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر شوروی»، «مرگ بر اسرائیل»، «درود بر خمینی»، «درود بر شهیدان، سلام بر خمینی»، «منتظری حمایتت میکنیم»، «طالقانی حامی آزادگان»، «بهشتی بهشتی تو نور چشم مایی»، «وای اگر خمینی حکم جهادم دهد»، «نهضت ما حسینی است، رهبر ما خمینی است»، «تا انقلاب مهدی نهضت ادامه دارد» و «درود بر شهیدان».[۹۹]
پانویس
- ↑ جوهری، الصحاح، ۲/۶۹۹؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۴/۴۱۳.
- ↑ آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۳۳۳.
- ↑ معین، فرهنگ فارسی، ۲/۲۰۴۷.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۲۶۰۱؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۵۰۱.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۶۰–۳۶۱.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۵۹ و ۳۷۹.
- ↑ حج، ۳۳ و ۳۶؛ مائده، ۲.
- ↑ اسعدی و فاتحی، جلوههای ادبی سیاسی شعارهای دوران انقلاب، ۲۶.
- ↑ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۹؛ اسعدی و فاتحی، جلوههای ادبی سیاسی شعارهای دوران انقلاب، ۲۶.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۴۳۰–۴۳۱.
- ↑ ابنهشام، السیرة النبویه (ص)، ۲/۹۳.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۲۶۰۱.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۱۸۲.
- ↑ بیهقی، دلائل النبوه، ۳/۴۳۸.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۱۸۴–۱۹۰.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۶۲–۳۹۰.
- ↑ محبی، فتح و پیروزی، ۲۰؛ زرینکوب، تاریخ مردم ایران، ۱/۱۹، ۴۰ و ۴۲؛ قادری و رستموندی، اندیشه ایرانشهری، ۱۳۳.
- ↑ اسماعیلی، انقلاب و فرهنگ سیاسی ایران، ۱۱۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۴۹ و ۱۴/۴۰۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۰۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۹–۳۰.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/۱۳۶–۱۴۰ و ۱۴۳–۱۴۵.
- ↑ اسعدی و فاتحی، جلوههای ادبی سیاسی شعارهای دوران انقلاب، ۲۶.
- ↑ حسنزاده، هویت ملی در شعارهای انقلاب اسلامی، ۴.
- ↑ پناهی، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، ۹–۱۰.
- ↑ پناهی، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۸.
- ↑ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۸، ۱۱–۱۲ و ۱۸۵–۱۸۶؛ سپاه پاسداران، همگام با شعارها در انقلاب اسلامی، ۱۱۲.
- ↑ انتشارات علمی فرهنگی، تصاویر دیوارنوشتههای انقلاب؛ ← جعفریان، هنر انقلاب.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۴۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۶۰؛ ۴/۳۰۵ و ۶/۹۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۳۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۱؛ ۳/۷۳؛ ۶/۱۷۳ و ۹/۶۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۱۷ و ۱۶/۲۳۸–۲۳۹.
- ↑ اسعدی و فاتحی، جلوههای ادبی سیاسی شعارهای دوران انقلاب، ۲۵ و ۲۷–۲۸.
- ↑ اسعدی و فاتحی، جلوههای ادبی سیاسی شعارهای دوران انقلاب، ۲۷–۲۸؛ پناهی، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۵، ۴۹۱؛ ۳/۲۱۲، ۳۸۰، ۴۱۲، ۴۲۳، ۴۳۵ و ۵/۱۰۲.
- ↑ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۰۵–۱۰۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۶۰–۳۶۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۱۶ و ۶/۹۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۹۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۸۳؛ ۸/۲۴۲ و ۹/۱۵۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۴۸–۴۴۹.
- ↑ دهشیری، جمهوریت و شعارهای انقلاب اسلامی، ۴۳۴–۴۳۵.
- ↑ دهشیری، جمهوریت و شعارهای انقلاب اسلامی، ۴۳۵؛ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۳۲–۱۳۵.
- ↑ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۳۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۶۹؛ ۴/۸۸–۸۹ و ۵/۵۴، ۹۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۷۸ و ۴۸۵.
- ↑ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۳۸–۱۴۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۴۸ و ۵۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۸۶ و ۴/۱۵۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۱۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۱۹.
- ↑ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۴۰–۱۴۲.
- ↑ اسعدی و فاتحی، جلوههای ادبی سیاسی شعارهای دوران انقلاب، ۲۹؛ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۴۲.
- ↑ اسعدی و فاتحی، جلوههای ادبی سیاسی شعارهای دوران انقلاب، ۲۶.
- ↑ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۷.
- ↑ اسعدی و فاتحی، جلوههای ادبی سیاسی شعارهای دوران انقلاب، ۲۹.
- ↑ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۸.
- ↑ پناهی، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۷۵؛ اسعدی و فاتحی، جلوههای ادبی سیاسی شعارهای دوران انقلاب، ۳۰؛ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۵۳، ۷۱، ۱۲۰، ۱۲۶، ۱۷۵ و ۱۷۷؛ جعفریان، هنر انقلاب، ۹.
- ↑ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۷.
- ↑ اسعدی و فاتحی، جلوههای ادبی سیاسی شعارهای دوران انقلاب، ۳۰.
- ↑ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۷، ۳۹–۴۰؛ اسعدی و فاتحی، جلوههای ادبی سیاسی شعارهای دوران انقلاب، ۳۰؛ پناهی، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۷۸.
- ↑ مرکز اسناد، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، ۴۱، ۲۳۲، ۲۸۹، ۳۰۸ و ۳۷۵؛ پناهی، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۶۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۵۵ و ۳۷۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۸۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۵۷ و ۵/۵۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۷۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۳۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۶۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۴۳، ۴۷۴ و ۴/۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۷۹ و ۴/۱۷۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۲۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۲۶ و ۹/۱۲۷.
- ↑ پناهی، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، ۲۰۰.
- ↑ پناهی، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۰۸–۱۰۹، ۱۳۰، ۱۴۶ و ۱۶۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۶۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۴۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۷۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵۴.
- ↑ وزارت ارشاد، بررسی مستندی از مواضع گروههای در انقلاب اسلامی، ۳؛ میلانی، شکلگیری انقلاب اسلامی، ۲۸۰؛ فراتی، انقلاب اسلامی و چالشها و بحرانها، ۱۰۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۲۶، ۳۶۱–۳۶۲ و ۷/۴۵۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۱۴؛ ۱۶/۴۸۶ و ۱۷/۳۰۴.
- ↑ پناهی، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، ۲۰۰.
- ↑ پناهی، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، ۸۳، ۱۱۲، ۱۳۹، ۱۴۴–۱۴۵ و ۱۷۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۵۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۱۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۱۳ و ۱۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۳۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۰۴.
- ↑ پناهی، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۳۲ و ۱۵۴.
- ↑ پناهی، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، ۲۰۰–۲۰۱.
- ↑ پناهی، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، ۱۰۱، ۱۰۷، ۱۲۴، ۱۴۰، ۱۵۸ و ۱۷۱–۱۷۲.
منابع
- قرآن کریم.
- آذرنوش، آذرتاش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، تهران، نی، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش.
- ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه (ص)، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
- اسعدی فیروزآبادی، مریمالسادات و زهرا فاتحی نصرآبادی، جلوههای ادبی سیاسی شعارهای دوران انقلاب اسلامی ایران، مجله مطالعات انقلاب اسلامی، شماره ۳۵، ۱۳۹۲ش.
- اسماعیلی، حمیدرضا، انقلاب و فرهنگ سیاسی ایران، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- انتشارات علمی فرهنگی، تصاویر دیوارنوشتههای انقلاب، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
- انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
- بیهقی، احمدبنحسین، دلائل النبوه، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
- پناهی، محمدحسین، جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- جعفریان، رسول، هنر انقلاب (۵۷ پوستر از انقلاب ۵۷)، تهران، کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- جوهری، اسماعیلبنحماد، الصحاح، تاج اللغهٔ و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- حسنزاده، اسماعیل، هویت ملی در شعارهای انقلاب اسلامی، مجله مطالعات ملی، شماره ۳۱، ۱۳۸۶ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- دهشیری، محمدرضا، جمهوریت و شعارهای انقلاب اسلامی، چاپشده در مجموعه مقالات جمهوریت و انقلاب اسلامی، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- زرینکوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۷ش.
- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، همگام با شعارها در انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، بیتا.
- فراتی، عبدالوهاب، انقلاب اسلامی و چالشها و بحرانها، قم، معارف، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- قادری، حاتم و تقی رستموندی، اندیشه ایرانشهری مختصات و مؤلفههای مفهومی، مجله علوم انسانی دانشگاه الزهرا (ع)، شماره ۵۹، ۱۳۸۵ش.
- محبی، حمیدرضا، فتح و پیروزی و تجلی آن در نقش برجستههای صخرهای ایران باستان، مجله کتاب ماه هنر، شماره ۱۵۱، ۱۳۹۰ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۷، تهران، صدرا، چاپ هفتم، ۱۳۸۴ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۵، تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۸، تهران، صدرا، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۶۰ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- میلانی، محسن، شکلگیری انقلاب اسلامی از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ترجمه مجتبی عطازاده، تهران، گام نو، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- وزارت ارشاد اسلامی، بررسی مستندی از مواضع گروههای در انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۱ش.
پیوند به بیرون
- راضیه مهرابی کوشکی ـ پروینسادات قوامی، شعار، دانشنامه امامخمینی، ج۶، ص۴۱۳–۴۲۳.