زین‌العابدین قربانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
او در سال ۱۳۱۲ش در یکی روستاهای آستانه اشرفیه دیده به جهان گشود. تا چهارده‌سالگی در کنار کار کشاورزی، قرآن و فارسی را در مکتب‌خانه آموخت. سپس با تشویق و حمایت یکی از متدینان لاهیجانی، برای تحصیل علوم حوزوی به لاهیجان رفت و در مدرسه جامع آن شهر به تحصیل پرداخت. در آن مدرسه بخشی از مقدمات را نزد سیدشفیع واحدی خواند و در سال ۱۳۲۹ش عازم [[قم]] شد. در [[حوزه علمیه قم]] مطول و معالم را نزد محسن جهانگیری و [[محمد محمدی گیلانی]] خواند و قوانین را نزد [[امام‌موسی صدر|سیدموسی صدر]] و لمعه را نزد حسین نوری همدانی و محمدتقی ستوده آموخت و در دروس رسایل و مکاسب از شاگردان [[علی‌اکبر مشکینی|میرزا علی‌اکبر مشکینی]] بود. کفایتین را هم نزد [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] و [[میرزا محمد مجاهدی تبریزی]] فراگرفت. او منظومه و حکمت را هم نزد [[سیدرضا صدر]] و [[حسینعلی منتظری]] آموخت و سپس در دروس [[تفسیر]] و قسمتی از شفا و اسفار علامه طباطبایی شرکت کرد. سپس در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]] حضور یافت و رساله‌ای درباره صلات نوشت و در امتحان درس خارج با نمره عالی قبول شد.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۵۹-۳۶۱.</ref>
او در سال ۱۳۱۲ش در یکی روستاهای آستانه اشرفیه دیده به جهان گشود. تا چهارده‌سالگی در کنار کار کشاورزی، قرآن و فارسی را در مکتب‌خانه آموخت. سپس با تشویق و حمایت یکی از متدینان لاهیجانی، برای تحصیل علوم حوزوی به لاهیجان رفت و در مدرسه جامع آن شهر به تحصیل پرداخت. در آن مدرسه بخشی از مقدمات را نزد سیدشفیع واحدی خواند و در سال ۱۳۲۹ش عازم [[قم]] شد. در [[حوزه علمیه قم]] مطول و معالم را نزد محسن جهانگیری و [[محمد محمدی گیلانی]] خواند و قوانین را نزد [[امام‌موسی صدر|سیدموسی صدر]] و لمعه را نزد حسین نوری همدانی و محمدتقی ستوده آموخت و در دروس رسایل و مکاسب از شاگردان [[علی‌اکبر مشکینی|میرزا علی‌اکبر مشکینی]] بود. کفایتین را هم نزد [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] و [[میرزا محمد مجاهدی تبریزی]] فراگرفت. او منظومه و حکمت را هم نزد [[سیدرضا صدر]] و [[حسینعلی منتظری]] آموخت و سپس در دروس [[تفسیر]] و قسمتی از شفا و اسفار علامه طباطبایی شرکت کرد. سپس در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]] حضور یافت و رساله‌ای درباره صلات نوشت و در امتحان درس خارج با نمره عالی قبول شد.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۵۹-۳۶۱.</ref>


قربانی از اواسط دوره اول درس خارج اصول [[امام‌خمینی]] به جرگه [[شاگردان امام‌خمینی]] پیوست و تا اواسط دوره دوم آن درس (جایی که در دوره اول درس امام‌خمینی، به درس ایشان پیوسته بود) از آن درس بهره برد و به این ترتیب یک دوره کامل اصول را که هشت سال طول کشید در درس امام‌خمینی حضور یافت. هم‌زمان در درس خارج فقه ایشان که در [[مسجد سلماسی]] برگزار می‌شد شرکت می‌کرد.<ref>«نگاهی به علما و...»، ص۱۸-۱۹.</ref> و قسمت‌هایی از مباحث طهارت و مکاسب محرمه را نزد ایشان آموخت. او پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]]، در درس خارج فقه و اصول [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[میرزا هاشم آملی]] و [[عباسعلی شاهرودی]] شرکت کرد. همچنین تابستان‌ها در دبیرستان دین و دانش به تحصیلات کلاسیک خود ادامه داد و هم‌زمان به فراگیری زبان انگلیسی در آن مدرسه پرداخت.<ref>کاظمینی، ج ۲، ص۶۶۷؛ خبرگان ملت، ج ۱، ص۳۶۱.</ref>
قربانی از اواسط دوره اول درس خارج اصول [[امام‌خمینی]] به جرگه [[شاگردان امام‌خمینی]] پیوست و تا اواسط دوره دوم آن درس (جایی که در دوره اول درس امام‌خمینی، به درس ایشان پیوسته بود) از آن درس بهره برد و به این ترتیب یک دوره کامل اصول را که هشت سال طول کشید در درس امام‌خمینی حضور یافت. هم‌زمان در درس خارج فقه ایشان که در [[مسجد سلماسی]] برگزار می‌شد شرکت می‌کرد.<ref> «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان»، ص۱۸-۱۹.</ref> و قسمت‌هایی از مباحث طهارت و مکاسب محرمه را نزد ایشان آموخت. او پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]]، در درس خارج فقه و اصول [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[میرزا هاشم آملی]] و [[عباسعلی شاهرودی]] شرکت کرد. همچنین تابستان‌ها در دبیرستان دین و دانش به تحصیلات کلاسیک خود ادامه داد و هم‌زمان به فراگیری زبان انگلیسی در آن مدرسه پرداخت.<ref>کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۲، ص۶۶۷؛ خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۱.</ref>


== فعالیت مبارزاتی ==
== فعالیت مبارزاتی ==
در سال ۱۳۳۱ ش به همکاری با [[جمعیت فدائیان اسلام]] پرداخت و پس از شهادت [[سیدمجتبی نواب صفوی]] و اعضای آن جمعیت در سال ۱۳۳۴ش، به مشهد رفت و مدتی در آن شهر به مبارزه با [[حکومت پهلوی]] ادامه داد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۳۳۶.</ref> از سال ۱۳۳۶ در جلساتی که به مناسبت‌هایی در بیت علما برگزار می‌شد به ایراد سخنرانی پرداخت. سپس در تهران به تبلیغ دین ادامه داد که از آن جمله می‌توان به سخنرانی در مسجد هدایت، مسجد بالا بازار، میانه چال، مسجد آیت‌الله رضوی تهران و... اشاره کرد. وی از سال‌های ۱۳۳۶ در کنار تحصیل و وعظ و خطابه به نویسندگی روی آورد و مقالاتی در روزنامه‌ها و نشریاتی چون ندای حق، مسائل [[جوان|نسل جوان]]، وظیفه و ... منتشر کرد.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۲-۳۶۳.</ref> سپس در مجله مکتب اسلام به فعالیت پرداخت و همراه با [[ناصر مکارم شیرازی]]، [[جعفر سبحانی]]، [[حسین نوری همدانی]] و چند نفر دیگر از اعضای هیئت تحریریه آن نشریه بود.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۲-۳۶۳؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۲۶، ص۷۰.</ref> و مقالاتی در آن نشریه منتشر کرد. برخی از این مقالات تکمیل و به‌صورت کتاب منتشر شد که کتاب‌های اسلام و حقوق بشر، علل پیشرفت اسلام و انحطاط مسلمین و تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی از آن جمله است. او در کنار آن سال‌ها با [[مؤسسه در راه حق]] و معارف جعفری همکاری می‌کرد. همچنین در قم همراه با افرادی چون [[محمد مجتهد شبستری]]، حسین حقانی، [[علی حجتی کرمانی]]، [[عباسعلی عمید زنجانی]] و به سرپرستی ناصر مکارم شیرازی در جلسات هفتگی بحث و بررسی موضوعات مبتلابه جامعه شرکت می‌کرد. نتیجه این جلسات انتشار کتاب‌هایی با عنوان از اسلام چه می‌دانیم شد و کتاب اسلام در قلب اجتماع به قلم او حاصل این جلسات بود. این جلسات از سال ۱۳۴۲ش تعطیل شد.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۲-۳۶۳.</ref>
در سال ۱۳۳۱ ش به همکاری با [[جمعیت فدائیان اسلام]] پرداخت و پس از شهادت [[سیدمجتبی نواب صفوی]] و اعضای آن جمعیت در سال ۱۳۳۴ش، به مشهد رفت و مدتی در آن شهر به مبارزه با [[حکومت پهلوی]] ادامه داد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۳۳۶.</ref> از سال ۱۳۳۶ در جلساتی که به مناسبت‌هایی در بیت علما برگزار می‌شد به ایراد سخنرانی پرداخت. سپس در تهران به تبلیغ دین ادامه داد که از آن جمله می‌توان به سخنرانی در مسجد هدایت، مسجد بالا بازار، میانه چال، مسجد آیت‌الله رضوی تهران و... اشاره کرد. وی از سال‌های ۱۳۳۶ در کنار تحصیل و وعظ و خطابه به نویسندگی روی آورد و مقالاتی در روزنامه‌ها و نشریاتی چون ندای حق، مسائل [[جوان|نسل جوان]]، وظیفه و ... منتشر کرد.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۲-۳۶۳.</ref> سپس در مجله مکتب اسلام به فعالیت پرداخت و همراه با [[ناصر مکارم شیرازی]]، [[جعفر سبحانی]]، [[حسین نوری همدانی]] و چند نفر دیگر از اعضای هیئت تحریریه آن نشریه بود.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۲-۳۶۳؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۲۶، ص۷۰.</ref> و مقالاتی در آن نشریه منتشر کرد. برخی از این مقالات تکمیل و به‌صورت کتاب منتشر شد که کتاب‌های اسلام و حقوق بشر، علل پیشرفت اسلام و انحطاط مسلمین و تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی از آن جمله است. او در کنار آن سال‌ها با [[مؤسسه در راه حق]] و معارف جعفری همکاری می‌کرد. همچنین در قم همراه با افرادی چون [[محمد مجتهد شبستری]]، حسین حقانی، [[علی حجتی کرمانی]]، [[عباسعلی عمید زنجانی]] و به سرپرستی ناصر مکارم شیرازی در جلسات هفتگی بحث و بررسی موضوعات مبتلابه جامعه شرکت می‌کرد. نتیجه این جلسات انتشار کتاب‌هایی با عنوان از اسلام چه می‌دانیم شد و کتاب اسلام در قلب اجتماع به قلم او حاصل این جلسات بود. این جلسات از سال ۱۳۴۲ش تعطیل شد.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۲-۳۶۳.</ref>


او آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]]، به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت. به همین سبب در ۱۳۴۲ در لاهیجان دستگیر و شش ماه زندانی شد.<ref>«نگاهی به علما و...»، ص۱۸-۱۹.</ref> او در آن سال‌ها در انتقال و توزیع [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|اعلامیه‌های امام‌خمینی]] در شهرهای مختلف نقش داشت.<ref>خبرگان ملت، ج ۱، ص۳۶۵.</ref> [[ساواک]] در گزارش‌هایی در ۱۱ خرداد ۱۳۴۳، او را یکی از افرادی معرفی کرد که به نفع امام‌خمینی در گیلان تبلیغ می‌کند<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج ۱، ص۷۰ و ۱۸۱؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۲، ص۳۸۹.</ref> و از خانه او با عنوان «تقریباً... پایگاه ارتباطی» روحانیان نام برد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۲، ص۴۶۶.</ref>  
او آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]]، به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت. به همین سبب در ۱۳۴۲ در لاهیجان دستگیر و شش ماه زندانی شد.<ref> «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان»، ص۱۸-۱۹.</ref> او در آن سال‌ها در انتقال و توزیع [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|اعلامیه‌های امام‌خمینی]] در شهرهای مختلف نقش داشت.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۵.</ref> [[ساواک]] در گزارش‌هایی در ۱۱ خرداد ۱۳۴۳، او را یکی از افرادی معرفی کرد که به نفع امام‌خمینی در گیلان تبلیغ می‌کند<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۷۰ و ۱۸۱؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۲، ص۳۸۹.</ref> و از خانه او با عنوان «تقریباً... پایگاه ارتباطی» روحانیان نام برد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۲، ص۴۶۶.</ref>  


قربانی پس از [[تبعید امام‌خمینی]]، همراه با چهل نفر از روحانیان دیگر، در جلساتی که با مدیریت [[سیدمحمد بهشتی|سیدمحمد حسینی بهشتی]] درباره حکومت اسلامی تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد و به همین علت پس از عزیمت حسینی بهشتی به آلمان (۱۳۴۴ش)، مدتی دستگیر و زندانی شد.<ref>خبرگان ملت، ج ۱، ص۳۶۲.</ref> او پس از ورود امام‌خمینی به [[نجف اشرف]] (۲۳ مهر ۱۳۴۴)، همراه با ده‌ها نفر از مدرسان و محصلان [[حوزه علمیه قم]] با ارسال تلگرافی به ایشان، با اشاره به مناسب بودن محیط نجف، خوشوقتی خود را از حضور ایشان در آن شهر ابراز کردند و ضمن تأکید بر پیروی از «منویات مقدس آن قائد عظیم‌الشان»، بار دیگر بر ضرورت بازگرداندن امام‌خمینی به کشور تأکید نمودند تا بدین‌وسیله، «مردم ایران از نعمت رهبری‌های ارزنده آن زعیم عالی‌قدر که موجب تأمین مصالح اسلام و مسلمین است، بهره‌مند گردند».<ref>دوانی، ج۵، ص۱۵۸-۱۶۳؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۴۸، ص۲۲؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۱۷۲ ـ ۱۷۴.</ref> او سپس همراه با طلاب و روحانیان لنگرودی و لاهیجانی حوزه علمیه قم نامه مشابهی را برای ایشان ارسال کردند.<ref>روحانی، ج۲، ص۱۳۱.</ref> به سبب این فعالیت‌ها بود که اداره کل سوم ساواک در دی ۱۳۴۴ از وی به‌عنوان یکی از روحانیان افراطی نام برد و خواستار جلوگیری از سخنرانی او در ماه رمضان آن سال شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۴، ص۲۰۱.</ref>
قربانی پس از [[تبعید امام‌خمینی]]، همراه با چهل نفر از روحانیان دیگر، در جلساتی که با مدیریت [[سیدمحمد بهشتی|سیدمحمد حسینی بهشتی]] درباره حکومت اسلامی تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد و به همین علت پس از عزیمت حسینی بهشتی به آلمان (۱۳۴۴ش)، مدتی دستگیر و زندانی شد.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۲.</ref> او پس از ورود امام‌خمینی به [[نجف اشرف]] (۲۳ مهر ۱۳۴۴)، همراه با ده‌ها نفر از مدرسان و محصلان [[حوزه علمیه قم]] با ارسال تلگرافی به ایشان، با اشاره به مناسب بودن محیط نجف، خوشوقتی خود را از حضور ایشان در آن شهر ابراز کردند و ضمن تأکید بر پیروی از «منویات مقدس آن قائد عظیم‌الشان»، بار دیگر بر ضرورت بازگرداندن امام‌خمینی به کشور تأکید نمودند تا بدین‌وسیله، «مردم ایران از نعمت رهبری‌های ارزنده آن زعیم عالی‌قدر که موجب تأمین مصالح اسلام و مسلمین است، بهره‌مند گردند».<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۵، ص۱۵۸-۱۶۳؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۴۸، ص۲۲؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۲ـ۱۷۴.</ref> او سپس همراه با طلاب و روحانیان لنگرودی و لاهیجانی حوزه علمیه قم نامه مشابهی را برای ایشان ارسال کردند.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۲، ص۱۳۱.</ref> به سبب این فعالیت‌ها بود که اداره کل سوم ساواک در دی ۱۳۴۴ از وی به‌عنوان یکی از روحانیان افراطی نام برد و خواستار جلوگیری از سخنرانی او در ماه رمضان آن سال شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۴، ص۲۰۱.</ref>


وی در ۱۳۴۶ و در [[جنگ اعراب و اسرائیل]]، در سخنانی همدردی خود را با مسلمانان اعلام کرد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج ۱، ص۱۳۰.</ref> وی در تداوم مبارزات سیاسی در سال ۱۳۵۰ش در مجلس ختم سیداسدالله اشکوری در لنگرود، از [[امام‌خمینی]] نام برد.<ref>خبرگان ملت، ج ۱، ص۳۶۶.</ref> و به همین سبب به جرم تبلیغ برای امام‌خمینی دستگیر و محاکمه شد.<ref>«نگاهی به علما و...»، ص۱۸-۱۹.</ref> او در آن سال‌ها انجمن بحث و انتقاد دینی را در گیلان تأسیس کرده بود و به سازمان‌دهی مبارزات در قالب آن انجمن می‌پرداخت<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۳۵۲.</ref> در سال ۱۳۵۲ش نیز [[ساواک]] گزارشی از سخنرانی او تهیه کرد که در آن از امام‌خمینی تجلیل کرده بود.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج ۱، ص۳۳۶.</ref> به همین علت ممنوع‌المنبر شد، ولی با کمک‌های دکتر حسینی بهشتی، به فعالیت‌های علمی در لاهیجان ادامه داد. سپس توسط [[مرتضی مطهری]] به تهران دعوت شد و امامت جماعت مسجد سیدابوالفضل تهران را بر عهده گرفت. او در آن مسجد به تدریس [[تفسیر قرآن]] پرداخت و روزهای پنج‌شنبه همراه با [[محمدرضا مهدوی کنی]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، جلساتی را پیرامون بحث موضوعی [[نهج‌البلاغه]] برگزار می‌کرد،.<ref>خبرگان ملت، ج ۱، ص۳۶۶.</ref> ولی پس از دو ماه و نیم حضور در آن مسجد، با فشار مأموران حکومت پهلوی از اقامه نماز در آنجا منع شد، بنابراین به لاهیجان بازگشت و به مبارزه با حکومت پهلوی در آن شهر ادامه داد. او در آن سال‌ها به تغذیه فکری جوانان انقلابی می‌پرداخت و در تشویق آنان به مبارزه با حکومت پهلوی نقش داشت..<ref>«نگاهی به علما و...»، ص۱۸-۱۹.</ref>
وی در ۱۳۴۶ و در [[جنگ اعراب و اسرائیل]]، در سخنانی همدردی خود را با مسلمانان اعلام کرد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۱۳۰.</ref> وی در تداوم مبارزات سیاسی در سال ۱۳۵۰ش در مجلس ختم سیداسدالله اشکوری در لنگرود، از [[امام‌خمینی]] نام برد.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۶.</ref> و به همین سبب به جرم تبلیغ برای امام‌خمینی دستگیر و محاکمه شد.<ref> «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان»، ص۱۸-۱۹.</ref> او در آن سال‌ها انجمن بحث و انتقاد دینی را در گیلان تأسیس کرده بود و به سازمان‌دهی مبارزات در قالب آن انجمن می‌پرداخت<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۳۵۲.</ref> در سال ۱۳۵۲ش نیز [[ساواک]] گزارشی از سخنرانی او تهیه کرد که در آن از امام‌خمینی تجلیل کرده بود.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۳۳۶.</ref> به همین علت ممنوع‌المنبر شد، ولی با کمک‌های دکتر حسینی بهشتی، به فعالیت‌های علمی در لاهیجان ادامه داد. سپس توسط [[مرتضی مطهری]] به تهران دعوت شد و امامت جماعت مسجد سیدابوالفضل تهران را بر عهده گرفت. او در آن مسجد به تدریس [[تفسیر قرآن]] پرداخت و روزهای پنج‌شنبه همراه با [[محمدرضا مهدوی کنی]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، جلساتی را پیرامون بحث موضوعی [[نهج‌البلاغه]] برگزار می‌کرد،.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۶.</ref> ولی پس از دو ماه و نیم حضور در آن مسجد، با فشار مأموران حکومت پهلوی از اقامه نماز در آنجا منع شد، بنابراین به لاهیجان بازگشت و به مبارزه با حکومت پهلوی در آن شهر ادامه داد. او در آن سال‌ها به تغذیه فکری جوانان انقلابی می‌پرداخت و در تشویق آنان به مبارزه با حکومت پهلوی نقش داشت..<ref>«نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان»، ص۱۸-۱۹.</ref>


تداوم این فعالیت‌ها باعث شد در سال ۱۳۵۵ش ممنوع‌الخروج شود.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۷، ص۳۸۹.</ref> وی پس از درگذشت [[سیدمصطفی خمینی]]، همراه با یکی دیگر از روحانیان لاهیجان اعلامیه‌ای درباره برگزاری مجلس بزرگداشت آن مرحوم صادر و پس از اخذ مجوز از شهربانی، مجلس فوق را در مسجد جامع لاهیجان برگزار کرد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۸، ص۱۲۲.</ref> سپس در مجلس مشابهی در مسجد جامع آستانه اشرفیه شرکت کرد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۸، ص۱۲۳؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۱۱۷.</ref> پس از سرکوبی [[تظاهرات ۱۹ دی قم|تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶]]، همراه با جمعی از علمای گیلان در نامه‌ای به آیات [[سیدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]] و [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی|مرعشی نجفی]]، اقدام مأموران حکومت پهلوی را محکوم نمودند.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۱۳۹.</ref> وی سپس جلساتی را همراه با فعالان سیاسی لاهیجان به‌منظور سازمان‌دهی اعتراض علیه حکومت پهلوی تشکیل داد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۲۱۴.</ref> به همین سبب ساواک او را از وعاظ افراطی<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۲۴۶.</ref> و از گردانندگان فعالیت‌های آشوبگرانه در گیلان نامید.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۲۵۹.</ref> پس از [[هجرت امام‌خمینی به پاریس|مهاجرت امام‌خمینی به فرانسه]]، همراه با روحانیان مبارز گیلان در نامه‌ای به والری ژیسکاردستن رئیس‌جمهور فرانسه، پشتیبانی خود را از امام‌خمینی اعلام کردند و خواستار پذیرایی شایان از ایشان شدند.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۳۸۶.</ref> او در آبان آن سال به اتهام نگارش شعارهایی علیه حکومت پهلوی دستگیر و زندانی شد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۴۱۴.</ref> این فعالیت‌ها باعث شد خانه او در لاهیجان مورد حمله قرار گیرد.<ref>خبرگان ملت. ج ۱، ص۳۶۷.</ref>
تداوم این فعالیت‌ها باعث شد در سال ۱۳۵۵ش ممنوع‌الخروج شود.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۷، ص۳۸۹.</ref> وی پس از درگذشت [[سیدمصطفی خمینی]]، همراه با یکی دیگر از روحانیان لاهیجان اعلامیه‌ای درباره برگزاری مجلس بزرگداشت آن مرحوم صادر و پس از اخذ مجوز از شهربانی، مجلس فوق را در مسجد جامع لاهیجان برگزار کرد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۸، ص۱۲۲.</ref> سپس در مجلس مشابهی در مسجد جامع آستانه اشرفیه شرکت کرد.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۸، ص۱۲۳؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۱۱۷.</ref> پس از سرکوبی [[تظاهرات ۱۹ دی قم|تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶]]، همراه با جمعی از علمای گیلان در نامه‌ای به آیات [[سیدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]] و [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی|مرعشی نجفی]]، اقدام مأموران حکومت پهلوی را محکوم نمودند.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۱۳۹.</ref> وی سپس جلساتی را همراه با فعالان سیاسی لاهیجان به‌منظور سازمان‌دهی اعتراض علیه حکومت پهلوی تشکیل داد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۲۱۴.</ref> به همین سبب ساواک او را از وعاظ افراطی<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۲۴۶.</ref> و از گردانندگان فعالیت‌های آشوبگرانه در گیلان نامید.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۲۵۹.</ref> پس از [[هجرت امام‌خمینی به پاریس|مهاجرت امام‌خمینی به فرانسه]]، همراه با روحانیان مبارز گیلان در نامه‌ای به والری ژیسکاردستن رئیس‌جمهور فرانسه، پشتیبانی خود را از امام‌خمینی اعلام کردند و خواستار پذیرایی شایان از ایشان شدند.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۳۸۶.</ref> او در آبان آن سال به اتهام نگارش شعارهایی علیه حکومت پهلوی دستگیر و زندانی شد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۴۱۴.</ref> این فعالیت‌ها باعث شد خانه او در لاهیجان مورد حمله قرار گیرد.<ref>خبرگان ملت. ج۱، ص۳۶۷.</ref>


== فعالیت و مسئولیت‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
== فعالیت و مسئولیت‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
قربانی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی در شرق گیلان (از آستانه اشرفیه تا چابکسر) را بر عهده گرفت. سپس به سمت قاضی شرع [[دادگاه‌های انقلاب اسلامی]] استان گیلان برگزیده شد.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۷.</ref> و آنگاه امامت جمعه لاهیجان را بر عهده گرفت.<ref>کاظمینی، ج ۲، ص۶۶۹.</ref> در دوره دوم [[مجلس شورای اسلامی]]، از طرف مردم آستانه اشرفیه به نمایندگی برگزیده شد.<ref>معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی...، ص۲۱۹.</ref> و در آن دوره ریاست کمیسیون ارشاد را به عهده داشت. وی همچنین در دوره‌های دوم، سوم، چهارم.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۸-۳۶۹.</ref> و پنجم.<ref>«اسامی و گرایش...»، ص۲.</ref> [[مجلس خبرگان رهبری]] نمایندگی مردم استان گیلان در آن مجلس را بر عهده داشت.  
قربانی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی در شرق گیلان (از آستانه اشرفیه تا چابکسر) را بر عهده گرفت. سپس به سمت قاضی شرع [[دادگاه‌های انقلاب اسلامی]] استان گیلان برگزیده شد.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۷.</ref> و آنگاه امامت جمعه لاهیجان را بر عهده گرفت.<ref>کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۲، ص۶۶۹.</ref> در دوره دوم [[مجلس شورای اسلامی]]، از طرف مردم آستانه اشرفیه به نمایندگی برگزیده شد.<ref>معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، ص۲۱۹.</ref> و در آن دوره ریاست کمیسیون ارشاد را به عهده داشت. وی همچنین در دوره‌های دوم، سوم، چهارم.<ref>خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۸-۳۶۹.</ref> و پنجم.<ref> «اسامی و گرایش سیاسی منتخبان خبرگان»، ص۲.</ref> [[مجلس خبرگان رهبری]] نمایندگی مردم استان گیلان در آن مجلس را بر عهده داشت.  


قربانی پس از درگذشت [[صادق احسان‌بخش]]، به سمت نماینده [[سیدعلی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در استان گیلان و امام جمعه رشت منصوب شد و تا ۱۳۹۷ش در آن سمت بود. هم‌زمان به تدریس درس خارج فقه در رشت می‌پرداخت. تأسیس سرای سالمندان لاهیجان، احیای موقوفات، بازسازی و توسعه مساجد ازجمله مسجد جامع لاهیجان، بزرگداشت مشاهیر گیلان به‌خصوص برگزاری دو کنگره فیاض و حزین و تأسیس دانشگاه اسلامی در لاهیجان و آستانه اشرفیه و مؤسسه حکیم فیاض لاهیجی در قالب دبیرستان بدریه و مهیار و احیای آثارشان ازجمله اقدامات عام‌المنفعه اوست.<ref>کاظمینی، ج۲، ص۶۶۷-۶۶۹.</ref>
قربانی پس از درگذشت [[صادق احسان‌بخش]]، به سمت نماینده [[سیدعلی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در استان گیلان و امام جمعه رشت منصوب شد و تا ۱۳۹۷ش در آن سمت بود. هم‌زمان به تدریس درس خارج فقه در رشت می‌پرداخت. تأسیس سرای سالمندان لاهیجان، احیای موقوفات، بازسازی و توسعه مساجد ازجمله مسجد جامع لاهیجان، بزرگداشت مشاهیر گیلان به‌خصوص برگزاری دو کنگره فیاض و حزین و تأسیس دانشگاه اسلامی در لاهیجان و آستانه اشرفیه و مؤسسه حکیم فیاض لاهیجی در قالب دبیرستان بدریه و مهیار و احیای آثارشان ازجمله اقدامات عام‌المنفعه اوست.<ref>کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۲، ص۶۶۷-۶۶۹.</ref>
== پانویس==
== پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۳۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۳۲

زین‌العابدین قربانی
زین‌العابدین قربانی.jpg
اطلاعات فردی
زادگاهدر یکی روستاهای آستانه اشرفیه
تاریخ وفات۱۳۱۲ش
اطلاعات علمی
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
وبگاه رسمیhttps://safiresabz.ir


زین‌العابدین قربانی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.

تولد و تحصیل

او در سال ۱۳۱۲ش در یکی روستاهای آستانه اشرفیه دیده به جهان گشود. تا چهارده‌سالگی در کنار کار کشاورزی، قرآن و فارسی را در مکتب‌خانه آموخت. سپس با تشویق و حمایت یکی از متدینان لاهیجانی، برای تحصیل علوم حوزوی به لاهیجان رفت و در مدرسه جامع آن شهر به تحصیل پرداخت. در آن مدرسه بخشی از مقدمات را نزد سیدشفیع واحدی خواند و در سال ۱۳۲۹ش عازم قم شد. در حوزه علمیه قم مطول و معالم را نزد محسن جهانگیری و محمد محمدی گیلانی خواند و قوانین را نزد سیدموسی صدر و لمعه را نزد حسین نوری همدانی و محمدتقی ستوده آموخت و در دروس رسایل و مکاسب از شاگردان میرزا علی‌اکبر مشکینی بود. کفایتین را هم نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی و میرزا محمد مجاهدی تبریزی فراگرفت. او منظومه و حکمت را هم نزد سیدرضا صدر و حسینعلی منتظری آموخت و سپس در دروس تفسیر و قسمتی از شفا و اسفار علامه طباطبایی شرکت کرد. سپس در درس خارج فقه سیدحسین طباطبایی بروجردی حضور یافت و رساله‌ای درباره صلات نوشت و در امتحان درس خارج با نمره عالی قبول شد.[۱]

قربانی از اواسط دوره اول درس خارج اصول امام‌خمینی به جرگه شاگردان امام‌خمینی پیوست و تا اواسط دوره دوم آن درس (جایی که در دوره اول درس امام‌خمینی، به درس ایشان پیوسته بود) از آن درس بهره برد و به این ترتیب یک دوره کامل اصول را که هشت سال طول کشید در درس امام‌خمینی حضور یافت. هم‌زمان در درس خارج فقه ایشان که در مسجد سلماسی برگزار می‌شد شرکت می‌کرد.[۲] و قسمت‌هایی از مباحث طهارت و مکاسب محرمه را نزد ایشان آموخت. او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، در درس خارج فقه و اصول سیدمحمدرضا گلپایگانی، میرزا هاشم آملی و عباسعلی شاهرودی شرکت کرد. همچنین تابستان‌ها در دبیرستان دین و دانش به تحصیلات کلاسیک خود ادامه داد و هم‌زمان به فراگیری زبان انگلیسی در آن مدرسه پرداخت.[۳]

فعالیت مبارزاتی

در سال ۱۳۳۱ ش به همکاری با جمعیت فدائیان اسلام پرداخت و پس از شهادت سیدمجتبی نواب صفوی و اعضای آن جمعیت در سال ۱۳۳۴ش، به مشهد رفت و مدتی در آن شهر به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه داد.[۴] از سال ۱۳۳۶ در جلساتی که به مناسبت‌هایی در بیت علما برگزار می‌شد به ایراد سخنرانی پرداخت. سپس در تهران به تبلیغ دین ادامه داد که از آن جمله می‌توان به سخنرانی در مسجد هدایت، مسجد بالا بازار، میانه چال، مسجد آیت‌الله رضوی تهران و... اشاره کرد. وی از سال‌های ۱۳۳۶ در کنار تحصیل و وعظ و خطابه به نویسندگی روی آورد و مقالاتی در روزنامه‌ها و نشریاتی چون ندای حق، مسائل نسل جوان، وظیفه و ... منتشر کرد.[۵] سپس در مجله مکتب اسلام به فعالیت پرداخت و همراه با ناصر مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، حسین نوری همدانی و چند نفر دیگر از اعضای هیئت تحریریه آن نشریه بود.[۶] و مقالاتی در آن نشریه منتشر کرد. برخی از این مقالات تکمیل و به‌صورت کتاب منتشر شد که کتاب‌های اسلام و حقوق بشر، علل پیشرفت اسلام و انحطاط مسلمین و تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی از آن جمله است. او در کنار آن سال‌ها با مؤسسه در راه حق و معارف جعفری همکاری می‌کرد. همچنین در قم همراه با افرادی چون محمد مجتهد شبستری، حسین حقانی، علی حجتی کرمانی، عباسعلی عمید زنجانی و به سرپرستی ناصر مکارم شیرازی در جلسات هفتگی بحث و بررسی موضوعات مبتلابه جامعه شرکت می‌کرد. نتیجه این جلسات انتشار کتاب‌هایی با عنوان از اسلام چه می‌دانیم شد و کتاب اسلام در قلب اجتماع به قلم او حاصل این جلسات بود. این جلسات از سال ۱۳۴۲ش تعطیل شد.[۷]

او آغاز نهضت امام‌خمینی، به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت. به همین سبب در ۱۳۴۲ در لاهیجان دستگیر و شش ماه زندانی شد.[۸] او در آن سال‌ها در انتقال و توزیع اعلامیه‌های امام‌خمینی در شهرهای مختلف نقش داشت.[۹] ساواک در گزارش‌هایی در ۱۱ خرداد ۱۳۴۳، او را یکی از افرادی معرفی کرد که به نفع امام‌خمینی در گیلان تبلیغ می‌کند[۱۰] و از خانه او با عنوان «تقریباً... پایگاه ارتباطی» روحانیان نام برد.[۱۱]

قربانی پس از تبعید امام‌خمینی، همراه با چهل نفر از روحانیان دیگر، در جلساتی که با مدیریت سیدمحمد حسینی بهشتی درباره حکومت اسلامی تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد و به همین علت پس از عزیمت حسینی بهشتی به آلمان (۱۳۴۴ش)، مدتی دستگیر و زندانی شد.[۱۲] او پس از ورود امام‌خمینی به نجف اشرف (۲۳ مهر ۱۳۴۴)، همراه با ده‌ها نفر از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم با ارسال تلگرافی به ایشان، با اشاره به مناسب بودن محیط نجف، خوشوقتی خود را از حضور ایشان در آن شهر ابراز کردند و ضمن تأکید بر پیروی از «منویات مقدس آن قائد عظیم‌الشان»، بار دیگر بر ضرورت بازگرداندن امام‌خمینی به کشور تأکید نمودند تا بدین‌وسیله، «مردم ایران از نعمت رهبری‌های ارزنده آن زعیم عالی‌قدر که موجب تأمین مصالح اسلام و مسلمین است، بهره‌مند گردند».[۱۳] او سپس همراه با طلاب و روحانیان لنگرودی و لاهیجانی حوزه علمیه قم نامه مشابهی را برای ایشان ارسال کردند.[۱۴] به سبب این فعالیت‌ها بود که اداره کل سوم ساواک در دی ۱۳۴۴ از وی به‌عنوان یکی از روحانیان افراطی نام برد و خواستار جلوگیری از سخنرانی او در ماه رمضان آن سال شد.[۱۵]

وی در ۱۳۴۶ و در جنگ اعراب و اسرائیل، در سخنانی همدردی خود را با مسلمانان اعلام کرد.[۱۶] وی در تداوم مبارزات سیاسی در سال ۱۳۵۰ش در مجلس ختم سیداسدالله اشکوری در لنگرود، از امام‌خمینی نام برد.[۱۷] و به همین سبب به جرم تبلیغ برای امام‌خمینی دستگیر و محاکمه شد.[۱۸] او در آن سال‌ها انجمن بحث و انتقاد دینی را در گیلان تأسیس کرده بود و به سازمان‌دهی مبارزات در قالب آن انجمن می‌پرداخت[۱۹] در سال ۱۳۵۲ش نیز ساواک گزارشی از سخنرانی او تهیه کرد که در آن از امام‌خمینی تجلیل کرده بود.[۲۰] به همین علت ممنوع‌المنبر شد، ولی با کمک‌های دکتر حسینی بهشتی، به فعالیت‌های علمی در لاهیجان ادامه داد. سپس توسط مرتضی مطهری به تهران دعوت شد و امامت جماعت مسجد سیدابوالفضل تهران را بر عهده گرفت. او در آن مسجد به تدریس تفسیر قرآن پرداخت و روزهای پنج‌شنبه همراه با محمدرضا مهدوی کنی و اکبر هاشمی رفسنجانی، جلساتی را پیرامون بحث موضوعی نهج‌البلاغه برگزار می‌کرد،.[۲۱] ولی پس از دو ماه و نیم حضور در آن مسجد، با فشار مأموران حکومت پهلوی از اقامه نماز در آنجا منع شد، بنابراین به لاهیجان بازگشت و به مبارزه با حکومت پهلوی در آن شهر ادامه داد. او در آن سال‌ها به تغذیه فکری جوانان انقلابی می‌پرداخت و در تشویق آنان به مبارزه با حکومت پهلوی نقش داشت..[۲۲]

تداوم این فعالیت‌ها باعث شد در سال ۱۳۵۵ش ممنوع‌الخروج شود.[۲۳] وی پس از درگذشت سیدمصطفی خمینی، همراه با یکی دیگر از روحانیان لاهیجان اعلامیه‌ای درباره برگزاری مجلس بزرگداشت آن مرحوم صادر و پس از اخذ مجوز از شهربانی، مجلس فوق را در مسجد جامع لاهیجان برگزار کرد.[۲۴] سپس در مجلس مشابهی در مسجد جامع آستانه اشرفیه شرکت کرد.[۲۵] پس از سرکوبی تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، همراه با جمعی از علمای گیلان در نامه‌ای به آیات شریعتمداری و مرعشی نجفی، اقدام مأموران حکومت پهلوی را محکوم نمودند.[۲۶] وی سپس جلساتی را همراه با فعالان سیاسی لاهیجان به‌منظور سازمان‌دهی اعتراض علیه حکومت پهلوی تشکیل داد.[۲۷] به همین سبب ساواک او را از وعاظ افراطی[۲۸] و از گردانندگان فعالیت‌های آشوبگرانه در گیلان نامید.[۲۹] پس از مهاجرت امام‌خمینی به فرانسه، همراه با روحانیان مبارز گیلان در نامه‌ای به والری ژیسکاردستن رئیس‌جمهور فرانسه، پشتیبانی خود را از امام‌خمینی اعلام کردند و خواستار پذیرایی شایان از ایشان شدند.[۳۰] او در آبان آن سال به اتهام نگارش شعارهایی علیه حکومت پهلوی دستگیر و زندانی شد.[۳۱] این فعالیت‌ها باعث شد خانه او در لاهیجان مورد حمله قرار گیرد.[۳۲]

فعالیت و مسئولیت‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی

قربانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی در شرق گیلان (از آستانه اشرفیه تا چابکسر) را بر عهده گرفت. سپس به سمت قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی استان گیلان برگزیده شد.[۳۳] و آنگاه امامت جمعه لاهیجان را بر عهده گرفت.[۳۴] در دوره دوم مجلس شورای اسلامی، از طرف مردم آستانه اشرفیه به نمایندگی برگزیده شد.[۳۵] و در آن دوره ریاست کمیسیون ارشاد را به عهده داشت. وی همچنین در دوره‌های دوم، سوم، چهارم.[۳۶] و پنجم.[۳۷] مجلس خبرگان رهبری نمایندگی مردم استان گیلان در آن مجلس را بر عهده داشت.

قربانی پس از درگذشت صادق احسان‌بخش، به سمت نماینده آیت‌الله خامنه‌ای در استان گیلان و امام جمعه رشت منصوب شد و تا ۱۳۹۷ش در آن سمت بود. هم‌زمان به تدریس درس خارج فقه در رشت می‌پرداخت. تأسیس سرای سالمندان لاهیجان، احیای موقوفات، بازسازی و توسعه مساجد ازجمله مسجد جامع لاهیجان، بزرگداشت مشاهیر گیلان به‌خصوص برگزاری دو کنگره فیاض و حزین و تأسیس دانشگاه اسلامی در لاهیجان و آستانه اشرفیه و مؤسسه حکیم فیاض لاهیجی در قالب دبیرستان بدریه و مهیار و احیای آثارشان ازجمله اقدامات عام‌المنفعه اوست.[۳۸]

پانویس

  1. خبرگان ملت، ج۱، ص۳۵۹-۳۶۱.
  2. «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان»، ص۱۸-۱۹.
  3. کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۲، ص۶۶۷؛ خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۱.
  4. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۳۳۶.
  5. خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۲-۳۶۳.
  6. خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۲-۳۶۳؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۲۶، ص۷۰.
  7. خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۲-۳۶۳.
  8. «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان»، ص۱۸-۱۹.
  9. خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۵.
  10. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۷۰ و ۱۸۱؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۲، ص۳۸۹.
  11. سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۲، ص۴۶۶.
  12. خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۲.
  13. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۵، ص۱۵۸-۱۶۳؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۴۸، ص۲۲؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۲ـ۱۷۴.
  14. روحانی، نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۲، ص۱۳۱.
  15. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۴، ص۲۰۱.
  16. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۱۳۰.
  17. خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۶.
  18. «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان»، ص۱۸-۱۹.
  19. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۳۵۲.
  20. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۳۳۶.
  21. خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۶.
  22. «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان»، ص۱۸-۱۹.
  23. سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۷، ص۳۸۹.
  24. سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۸، ص۱۲۲.
  25. سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۸، ص۱۲۳؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۱۱۷.
  26. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۱۳۹.
  27. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۲۱۴.
  28. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۲۴۶.
  29. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۲۵۹.
  30. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۳۸۶.
  31. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۴۱۴.
  32. خبرگان ملت. ج۱، ص۳۶۷.
  33. خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۷.
  34. کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۲، ص۶۶۹.
  35. معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، ص۲۱۹.
  36. خبرگان ملت، ج۱، ص۳۶۸-۳۶۹.
  37. «اسامی و گرایش سیاسی منتخبان خبرگان»، ص۲.
  38. کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۲، ص۶۶۷-۶۶۹.

منابع

  • «اسامی و گرایش سیاسی منتخبان خبرگان» (۱۳۹۴)، روزنامه ایران، شماره ۶۱۶۳، ۱۰ اسفند.
  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
  • انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان (۱۳۸۹)، ج۱ و ۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخ وزارت اطلاعات.
  • خبرگان ملت: شرح‌حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری (۱۳۷۹)، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری.
  • دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • روحانی، سیدحمید (۱۳۶۴)، نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
  • کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۲، تهران، برگ رضوان.
  • «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان: آیت‌الله قربانی: ما زندان می‌رفتیم درحالی‌که برخی بر سر سفره گرم‌ونرم آخوندی بودند» (۱۳۹۳)، هفته‌نامه حریم امام، شماره ۱۱۳، ۲۸ فروردین.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۴۸: آیت‌الله‌العظمی محمد فاضل لنکرانی (۱۳۹۳)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۵۴: حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدحسین انزابی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۷، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۲)، کتاب ۲۶: شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.