سیدتقی موسوی درچه‌ای: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:


== تولد و خاندان ==
== تولد و خاندان ==
سیدتقی موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۱۷ش در درچه اصفهان و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدرش سیدنصرالله درچه‌ای از روحانیان درچه و جد پدری‌اش سیدمحمدحسین موسوی‏، معروف به «‏محدث درچه‌ای» از شاگردان [[میرزامحمدحسن شیرازی|میرزاحسن شیرازی]] معروف به میرزای بزرگ و میرزا حبیب‌الله رشتی و جد اعلای او سیدمرتضی درچه‌ای‏، از عالمان مورد احترام منطقه بود. جد مادری وی هم سیدمحمدباقر درچه‌ای، عالم برجسته عصر مشروطه اصفهان بود<ref>(در وادی عشق، ص۱-۴).</ref>
سیدتقی موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۱۷ش در درچه اصفهان و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدرش سیدنصرالله درچه‌ای از روحانیان درچه و جد پدری‌اش سیدمحمدحسین موسوی‏، معروف به «‏محدث درچه‌ای» از شاگردان [[میرزامحمدحسن شیرازی|میرزاحسن شیرازی]] معروف به میرزای بزرگ و میرزا حبیب‌الله رشتی و جد اعلای او سیدمرتضی درچه‌ای‏، از عالمان مورد احترام منطقه بود. جد مادری وی هم سیدمحمدباقر درچه‌ای، عالم برجسته عصر مشروطه اصفهان بود.<ref>در وادی عشق، ص۱-۴.</ref>


== تحصیل ==
== تحصیل ==
سیدتقی موسوی درچه‌ای تحصیلات خود را در مکتب‌خانه نزد سیدجعفر آغاز کرد و خواندن و نوشتن را در آنجا فراگرفت. او دوران ابتدایی را در دبستان درچه گذراند<ref>(در وادی عشق، ص۱۷-۲۰).</ref> آنگاه به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به همین منظور راهی [[اصفهان]] شد و قسمت‌هایی از مقدمات و صرف و نحو و شرح لمعه را در مدارس نیم آور، ذوالفقار، صدر، جده بزرگ، جده کوچک، ملا عبدالله و... نزد استادانی چون سیداحمد امامی اصفهانی، سیدعطاءالله فقیهی (درس‌های مغنی و معالم) و سیدنورالله مرتضوی (کتاب ‎ ‏امثله) گذراند. موسوی درچه‌ای در اصفهان و در کنار تحصیل در حوزه، دوره دبیرستان را در مدارس سعدی و هراتی به پایان رساند <ref>(در وادی عشق، ص۲۷-۳۱).</ref>
سیدتقی موسوی درچه‌ای تحصیلات خود را در مکتب‌خانه نزد سیدجعفر آغاز کرد و خواندن و نوشتن را در آنجا فراگرفت. او دوران ابتدایی را در دبستان درچه گذراند.<ref>در وادی عشق، ص۱۷-۲۰.</ref> آنگاه به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به همین منظور راهی [[اصفهان]] شد و قسمت‌هایی از مقدمات و صرف و نحو و شرح لمعه را در مدارس نیم آور، ذوالفقار، صدر، جده بزرگ، جده کوچک، ملا عبدالله و... نزد استادانی چون سیداحمد امامی اصفهانی، سیدعطاءالله فقیهی (درس‌های مغنی و معالم) و سیدنورالله مرتضوی (کتاب ‎ ‏امثله) گذراند. موسوی درچه‌ای در اصفهان و در کنار تحصیل در حوزه، دوره دبیرستان را در مدارس سعدی و هراتی به پایان رساند.<ref>در وادی عشق، ص۲۷-۳۱.</ref>


موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۳۴ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی [[قم]] شد و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل پرداخت. او درس رسایل و مکاسب را پیش [[محمدتقی ستوده|شیخ محمدتقی ستوده]] و [[مصطفی اعتمادی|‏شیخ مصطفی اعتمادی]] فراگرفت. ‏کفایه را هم نزد [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی‎]] ‏و [[مرتضی بنی‌فضل تبریزی|شیخ مرتضی بنی‌فضل]] آموخت. چند سال نیز در درس خارج فقه و اصول [[امام‌خمینی]]، [[میرزاهاشم آملی]] و [[حسینعلی منتظری‎]] ‏شرکت کرد. در همان زمان به دستور [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله بروجردی]]، مدرسه علمیه‌ای در شهرری تأسیس شد و افرادی چون [[غلامرضا رضوانی]]، [[محمد آل‌اسحاق|محمد آل اسحاق]]، توسلی خراسانی، [[محمد امامی کاشانی]] و [[ابراهیم امینی|ابراهیم امینی نجف‌آبادی]] در آنجا تدریس می‌کردند و وی در آن درس‌ها شرکت می‌کرد، ولی این مدرسه مدتی بعد و در دوره حیات آیت‌الله بروجردی تعطیل شد و او بار دیگر به قم بازگشت و به تحصیلات خود در [[حوزه علمیه قم]] ادامه داد<ref>(در وادی عشق، ص۳۵-۳۶).</ref> موسوی درچه‌ای در خاطراتش درباره سال دقیق حضور در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی گزارشی نداده است، ولی درباره حضور در [[درس مسائل مستحدثه امام‌خمینی]] که ایشان در تابستان ۱۳۴۳ش در منزل خود برگزار می‌کرد، اطلاعاتی داده است: <blockquote>«در زمان آقای بروجردی دو درس تماشایی و دیدنی بود؛ یکی درس خود آقای بروجردی که در مسجد بالا سر برگزار و بیشتر جنبه تشریفاتی داشت، چون ایشان به خاطر کهولت سن قادر نبودند کلاس را مرتب بیایند، و درس دوم درس امام در مسجد سلماسی بود که بعد از درس آقای بروجردی از لحاظ کیفیت و کمیت حرف اول را می‌زد. خوب به خاطر دارم که پایان درس ایشان خیابان صفائیه قم از ازدحام شاگردان راه‌بندان بود. من بعد از فوت آقای بروجردی یکی دو بار به جهت تماشا به کلاس درس امام‌خمینی رفتم، ولی شاگرد ایشان نبودم... در همان روزها، حاج‌آقا روح‌الله خمینی در ایام تعطیل دروس حوزوی، یک درس با‎ ‏عنوان مسائل مستحدثه گذاشتند که این کلاس غیر از روال همیشگی حاج‌آقا روح‌الله ‎ ‏بود. حضور من در درس ایشان از همین کلاس شروع شد که در منزل خود ایشان در ‎ ‏«‏یخچال قاضی‏» بود... روزنامه‌ها پس از رحلت آیت‌الله بروجردی گزارش‌هایی درباره شمار شاگردان ‎ ‏برخی عالمان حوزه چاپ کردند که بنا بر این گزارش‌ها، درس آقای گلپایگانی‏، نزدیک ‎ ‏به ۷۰ شاگرد داشت، درس آقای شریعتمداری‏ ۳۰ شاگرد و درس آقای نجفی‎ ‏مرعشی هم در همین حدود بود؛ اما در درس آیت‌الله خمینی، ۴۰۰ طلبه شرکت ‎ ‏می‌کردند که رقم قابل توجهی بود. من سرانجام آیت‌الله خمینی را اعلم و اتقی ‎ ‏تشخیص داده و ایشان را به‌عنوان مرجع تقلید خودم انتخاب کردم» <ref>(در وادی عشق، ص۶۴-۷۲).</ref></blockquote>او هم‌زمان با تحصیل، به تدریس هم می‌پرداخت و ازجمله ادبیات عرب و معانی و بیان، از کتاب ‎ ‏مختصرالمعانی و ‏مطول را در [[مسجد اعظم]] تدریس می‌کرد و برای چند نفر نیز کتاب کلیله و دمنه را درس می‌داد <ref>(در وادی عشق، ص۳۷).</ref>
موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۳۴ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی [[قم]] شد و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل پرداخت. او درس رسایل و مکاسب را پیش [[محمدتقی ستوده|شیخ محمدتقی ستوده]] و [[مصطفی اعتمادی|‏شیخ مصطفی اعتمادی]] فراگرفت. ‏کفایه را هم نزد [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی‎]] ‏و [[مرتضی بنی‌فضل تبریزی|شیخ مرتضی بنی‌فضل]] آموخت. چند سال نیز در درس خارج فقه و اصول [[امام‌خمینی]]، [[میرزاهاشم آملی]] و [[حسینعلی منتظری‎]] ‏شرکت کرد. در همان زمان به دستور [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله بروجردی]]، مدرسه علمیه‌ای در شهرری تأسیس شد و افرادی چون [[غلامرضا رضوانی]]، [[محمد آل‌اسحاق|محمد آل اسحاق]]، توسلی خراسانی، [[محمد امامی کاشانی]] و [[ابراهیم امینی|ابراهیم امینی نجف‌آبادی]] در آنجا تدریس می‌کردند و وی در آن درس‌ها شرکت می‌کرد، ولی این مدرسه مدتی بعد و در دوره حیات آیت‌الله بروجردی تعطیل شد و او بار دیگر به قم بازگشت و به تحصیلات خود در [[حوزه علمیه قم]] ادامه داد.<ref>در وادی عشق، ص۳۵-۳۶.</ref> موسوی درچه‌ای در خاطراتش درباره سال دقیق حضور در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی گزارشی نداده است، ولی درباره حضور در [[درس مسائل مستحدثه امام‌خمینی]] که ایشان در تابستان ۱۳۴۳ش در منزل خود برگزار می‌کرد، اطلاعاتی داده است: <blockquote>«در زمان آقای بروجردی دو درس تماشایی و دیدنی بود؛ یکی درس خود آقای بروجردی که در مسجد بالا سر برگزار و بیشتر جنبه تشریفاتی داشت، چون ایشان به خاطر کهولت سن قادر نبودند کلاس را مرتب بیایند، و درس دوم درس امام در مسجد سلماسی بود که بعد از درس آقای بروجردی از لحاظ کیفیت و کمیت حرف اول را می‌زد. خوب به خاطر دارم که پایان درس ایشان خیابان صفائیه قم از ازدحام شاگردان راه‌بندان بود. من بعد از فوت آقای بروجردی یکی دو بار به جهت تماشا به کلاس درس امام‌خمینی رفتم، ولی شاگرد ایشان نبودم... در همان روزها، حاج‌آقا روح‌الله خمینی در ایام تعطیل دروس حوزوی، یک درس با‎ ‏عنوان مسائل مستحدثه گذاشتند که این کلاس غیر از روال همیشگی حاج‌آقا روح‌الله ‎ ‏بود. حضور من در درس ایشان از همین کلاس شروع شد که در منزل خود ایشان در ‎ ‏«‏یخچال قاضی‏» بود... روزنامه‌ها پس از رحلت آیت‌الله بروجردی گزارش‌هایی درباره شمار شاگردان ‎ ‏برخی عالمان حوزه چاپ کردند که بنا بر این گزارش‌ها، درس آقای گلپایگانی‏، نزدیک ‎ ‏به ۷۰ شاگرد داشت، درس آقای شریعتمداری‏ ۳۰ شاگرد و درس آقای نجفی‎ ‏مرعشی هم در همین حدود بود؛ اما در درس آیت‌الله خمینی، ۴۰۰ طلبه شرکت ‎ ‏می‌کردند که رقم قابل توجهی بود. من سرانجام آیت‌الله خمینی را اعلم و اتقی ‎ ‏تشخیص داده و ایشان را به‌عنوان مرجع تقلید خودم انتخاب کردم».<ref>در وادی عشق، ص۶۴-۷۲.</ref></blockquote>او هم‌زمان با تحصیل، به تدریس هم می‌پرداخت و ازجمله ادبیات عرب و معانی و بیان، از کتاب ‎ ‏مختصرالمعانی و ‏مطول را در [[مسجد اعظم]] تدریس می‌کرد و برای چند نفر نیز کتاب کلیله و دمنه را درس می‌داد.<ref>در وادی عشق، ص۳۷.</ref>


موسوی درچه‌ای در کنار تحصیل، همراه با جمعی از طلاب چون حجت‌الله کیانی و شیخ اسدالله خادمی نجف‌آبادی، به سفرهای تبلیغی با هدف مبارزه با اعمال غیرشرعی پرداخت و سخنرانی کرد. به همین علت مورد تقدیر و تشویق [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]] (که از شاگردان جدش سیدمحمدباقر درچه‌ای بود) قرار گرفت. در همان زمان وقتی سیدعلی‌محمد یثربی، از روحانیان برجسته کاشان و از مدرسان حوزه علمیه درگذشت، به دستور آیت‌الله بروجردی ازجمله طلاب شرکت‌کننده در مراسم تشییع آیت‌الله یثربی بود<ref>(در وادی عشق، ص۴۷-۵۴).</ref> در همین دوران از سوی آیت‌الله کاشانی به آیت‌الله حجتی (از روحانیان بوشهر) معرفی و مأمور تبلیغ در بوشهر شد<ref>(در وادی عشق، ص۶۶-۶۹).</ref>
موسوی درچه‌ای در کنار تحصیل، همراه با جمعی از طلاب چون حجت‌الله کیانی و شیخ اسدالله خادمی نجف‌آبادی، به سفرهای تبلیغی با هدف مبارزه با اعمال غیرشرعی پرداخت و سخنرانی کرد. به همین علت مورد تقدیر و تشویق [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]] (که از شاگردان جدش سیدمحمدباقر درچه‌ای بود) قرار گرفت. در همان زمان وقتی سیدعلی‌محمد یثربی، از روحانیان برجسته کاشان و از مدرسان حوزه علمیه درگذشت، به دستور آیت‌الله بروجردی ازجمله طلاب شرکت‌کننده در مراسم تشییع آیت‌الله یثربی بود.<ref>در وادی عشق، ص۴۷-۵۴.</ref> در همین دوران از سوی آیت‌الله کاشانی به آیت‌الله حجتی (از روحانیان بوشهر) معرفی و مأمور تبلیغ در بوشهر شد.<ref>در وادی عشق، ص۶۶-۶۹.</ref>


سیدتقی موسوی درچه‌ای پس از فوت آیت‌الله بروجردی از طلاب فعال در تبلیغ [[مرجعیت امام‌خمینی]] بود و با شروع [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] به رهبری ایشان، وارد مبارزه با [[حکومت پهلوی]] شد. حضور در سخنرانی امام علیه [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی]]، رساندن نامه‌های محرمانه امام‌خمینی به علمای فارس [[بهاءالدین محلاتی|شیخ بهاءالدین محلاتی]]، [[سیدعبدالحسین دستغیب]]، [[صدرالدین حائری شیرازی|شیخ صدرالدین حائری شیرازی]] و برگزاری جلسات هفتگی از اقدامات او بود. او در همان زمان به همراهی یکی دیگر از روحانیان به شهرهای اطراف شیراز ازجمله جهرم و فسا و اردکان رفت و در فسا دستگیر شد، ولی پس از دو روز آزاد و تحت نظر به شیراز منتقل و سپس روانه تهران شد<ref>(در وادی عشق، ص۷۴-۷۷).</ref> در جشن نیمه شعبان آن سال به توزیع [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|اعلامیه‌ها]] پرداخت و به همین علت توسط نیروهای حکومت پهلوی شناسایی و دستگیر شد و پس از بازجویی در شهربانی به ساواک قم منتقل شد و مدت سی روز در زندان بود<ref>(در وادی عشق، ص۷۸-۸۳).</ref> پس از آزادی و در جریان سفر شاه به قم در بهمن ۱۳۴۱، همراه با طلاب در تظاهراتی علیه آن سفر شرکت کرد و همراه با آنان طاق نصرت‌هایی را که به همین مناسبت در قم نصب شده بود، از بین برد<ref>(در وادی عشق، ص۹۰-۹۲).</ref> چندی بعد دوباره و به زعم ارتباط با [[محمدحسین املایی خوزانی|محمدحسن املایی خوزانی]]، از روحانیان مبارز دستگیر و زندانی شد و پس از مدتی بازجویی، با وساطت آیت‌الله گلپایگانی آزاد شد. پس از آن راهی شهرری شد و در مدرسه برهان به تحصیل ادامه داد. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش هم در تهران حضور داشت و در تظاهرات مردم علیه حکومت پهلوی و [[دستگیری امام‌خمینی]] شرکت کرد. با هجرت علما ازجمله مراجع بزرگ به تهران در اعتراض به دستگیری و حبس امام‌خمینی در تهران، همراه با [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] و... طومارهایی را در تأیید [[مرجعیت امام‌خمینی]] امضا کردند. همچنین حجره او در مدرسه برهان محل سکونت برخی از روحانیان ازجمله [[حسینعلی منتظری]] بود. به همین علت به [[ساواک]] احضار شد. پس از آن دوباره به قم بازگشت و به تحصیل در [[حوزه علمیه قم]] ادامه داد و در همین دوران در درس‌های حسینعلی منتظری شرکت می‌کرد؛ کلاس‌هایی که در آنجا بحث‌های سیاسی ازجمله درباره انقلاب الجزایر که نقش انگیزشی مهمی در فعالان سیاسی داشت، صورت می‌گرفت<ref>(در وادی عشق، ص۹۳-۱۱۰).</ref>
سیدتقی موسوی درچه‌ای پس از فوت آیت‌الله بروجردی از طلاب فعال در تبلیغ [[مرجعیت امام‌خمینی]] بود و با شروع [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] به رهبری ایشان، وارد مبارزه با [[حکومت پهلوی]] شد. حضور در سخنرانی امام علیه [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی]]، رساندن نامه‌های محرمانه امام‌خمینی به علمای فارس [[بهاءالدین محلاتی|شیخ بهاءالدین محلاتی]]، [[سیدعبدالحسین دستغیب]]، [[صدرالدین حائری شیرازی|شیخ صدرالدین حائری شیرازی]] و برگزاری جلسات هفتگی از اقدامات او بود. او در همان زمان به همراهی یکی دیگر از روحانیان به شهرهای اطراف شیراز ازجمله جهرم و فسا و اردکان رفت و در فسا دستگیر شد، ولی پس از دو روز آزاد و تحت نظر به شیراز منتقل و سپس روانه تهران شد.<ref>در وادی عشق، ص۷۴-۷۷.</ref> در جشن نیمه شعبان آن سال به توزیع [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|اعلامیه‌ها]] پرداخت و به همین علت توسط نیروهای حکومت پهلوی شناسایی و دستگیر شد و پس از بازجویی در شهربانی به ساواک قم منتقل شد و مدت سی روز در زندان بود.<ref>در وادی عشق، ص۷۸-۸۳.</ref> پس از آزادی و در جریان سفر شاه به قم در بهمن ۱۳۴۱، همراه با طلاب در تظاهراتی علیه آن سفر شرکت کرد و همراه با آنان طاق نصرت‌هایی را که به همین مناسبت در قم نصب شده بود، از بین برد.<ref>در وادی عشق، ص۹۰-۹۲.</ref> چندی بعد دوباره و به زعم ارتباط با [[محمدحسین املایی خوزانی|محمدحسن املایی خوزانی]]، از روحانیان مبارز دستگیر و زندانی شد و پس از مدتی بازجویی، با وساطت آیت‌الله گلپایگانی آزاد شد. پس از آن راهی شهرری شد و در مدرسه برهان به تحصیل ادامه داد. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش هم در تهران حضور داشت و در تظاهرات مردم علیه حکومت پهلوی و [[دستگیری امام‌خمینی]] شرکت کرد. با هجرت علما ازجمله مراجع بزرگ به تهران در اعتراض به دستگیری و حبس امام‌خمینی در تهران، همراه با [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] و... طومارهایی را در تأیید [[مرجعیت امام‌خمینی]] امضا کردند. همچنین حجره او در مدرسه برهان محل سکونت برخی از روحانیان ازجمله [[حسینعلی منتظری]] بود. به همین علت به [[ساواک]] احضار شد. پس از آن دوباره به قم بازگشت و به تحصیل در [[حوزه علمیه قم]] ادامه داد و در همین دوران در درس‌های حسینعلی منتظری شرکت می‌کرد؛ کلاس‌هایی که در آنجا بحث‌های سیاسی ازجمله درباره انقلاب الجزایر که نقش انگیزشی مهمی در فعالان سیاسی داشت، صورت می‌گرفت.<ref>در وادی عشق، ص۹۳-۱۱۰.</ref>


پس از آزادی و بازگشت امام‌خمینی به قم در فروردین ۱۳۴۳، در برگزاری جشن‌های آزادی ایشان در قم نقش داشت. موسوی درچه‌ای در ۴ آبان ۱۳۴۳ در مهیا کردن مقدمات سخنرانی امام‌خمینی علیه [[کاپیتولاسیون]] نقش داشت و وظیفه مهم او در [[خانه امام‌خمینی|منزل امام‌خمینی]] نصب چند بلندگو، پیش‌بینی چند باتری برای مواقع اضطراری و قطع احتمالی برق و جلوگیری از قطع سیم‌های بلندگو توسط مأموران امنیتی بود. در آن روز در فاصله ۵/۱ متری جلوی امام‌خمینی و در میان جمعیت حضور داشت<ref>(در وادی عشق، ص۱۱۹-۱۲۴).</ref> پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]] در ۱۳ آبان آن سال، با همکاری منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی به انتشار شب‌نامه علیه حکومت پهلوی دست زد. او در بهمن آن سال در برگزاری [[دعای توسل]] در مسجد بالا سر حضرت معصومه(س) سهیم بود و در همان زمان ازجمله طلابی بود که با همکاری [[محمد منتظری]]، تصویر امام‌خمینی را بر سردر [[مدرسه فیضیه|فیضیه]] نصب کرد<ref>(در وادی عشق، ص۱۳۴-۱۳۷).</ref> تهیه شعارهای انقلابی بر روی بادبزن، امضای نامه‌های پیگیری سلامت امام‌خمینی به نخست‌وزیر [[امیرعباس هویدا|هویدا]] با برنامه‌ریزی و طراحی یکی از مراجع و [[سیدجلال‌الدین طاهری اصفهانی]]، سفر تبلیغی به یزد، فعالیت برای لغو حکم اعدام بخارایی و همراهانش (اعضای هیئت‌های مؤتلفه اسلامی)، فعالیت در مراسم شهادت سیدکاظم قریشی خمینی همراه با [[سیدمهدی امام‌جمارانی]] در [[خمین]] و... از دیگر فعالیت‌های او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور بود.<ref>ص۱۳۸-۱۵۸.</ref>
پس از آزادی و بازگشت امام‌خمینی به قم در فروردین ۱۳۴۳، در برگزاری جشن‌های آزادی ایشان در قم نقش داشت. موسوی درچه‌ای در ۴ آبان ۱۳۴۳ در مهیا کردن مقدمات سخنرانی امام‌خمینی علیه [[کاپیتولاسیون]] نقش داشت و وظیفه مهم او در [[خانه امام‌خمینی|منزل امام‌خمینی]] نصب چند بلندگو، پیش‌بینی چند باتری برای مواقع اضطراری و قطع احتمالی برق و جلوگیری از قطع سیم‌های بلندگو توسط مأموران امنیتی بود. در آن روز در فاصله ۵/۱ متری جلوی امام‌خمینی و در میان جمعیت حضور داشت.<ref>در وادی عشق، ص۱۱۹-۱۲۴.</ref> پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]] در ۱۳ آبان آن سال، با همکاری منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی به انتشار شب‌نامه علیه حکومت پهلوی دست زد. او در بهمن آن سال در برگزاری [[دعای توسل]] در مسجد بالا سر حضرت معصومه(س) سهیم بود و در همان زمان ازجمله طلابی بود که با همکاری [[محمد منتظری]]، تصویر امام‌خمینی را بر سردر [[مدرسه فیضیه|فیضیه]] نصب کرد.<ref>در وادی عشق، ص۱۳۴-۱۳۷.</ref> تهیه شعارهای انقلابی بر روی بادبزن، امضای نامه‌های پیگیری سلامت امام‌خمینی به نخست‌وزیر [[امیرعباس هویدا|هویدا]] با برنامه‌ریزی و طراحی یکی از مراجع و [[سیدجلال‌الدین طاهری اصفهانی]]، سفر تبلیغی به یزد، فعالیت برای لغو حکم اعدام بخارایی و همراهانش (اعضای هیئت‌های مؤتلفه اسلامی)، فعالیت در مراسم شهادت سیدکاظم قریشی خمینی همراه با [[سیدمهدی امام‌جمارانی]] در [[خمین]] و... از دیگر فعالیت‌های او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور بود.<ref>ص۱۳۸-۱۵۸.</ref>


سیدتقی موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۴۴ش به عراق رفت و به بیت امام رفت‌وآمد داشت و به‌خصوص با [[سیدمصطفی خمینی]] رابطه‌ای دوستانه برقرار کرد و در پیاده‌روی‌های او به کربلا که همراه با جمعی از روحانیان انجام می‌شد، شرکت می‌کرد<ref>(در وادی عشق، ص۱۸۳).</ref> با آغاز درس خارج فقه (بیع مکاسب) امام‌خمینی در [[مسجد شیخ انصاری]]، در آن درس شرکت می‌کرد و مدت چهار سال در آن درس حضور می‌یافت<ref>(در وادی عشق، ص۳۳؛ قاسمی، ج۲، ص۲۰۲).</ref> البته حضور او مداوم نبود، بلکه در مجموع مدت حضور او در [[درس خارج فقه امام‌خمینی]] به چهار سال می‌رسد. او درباره درس امام‌خمینی در نجف اشرف می‌گوید: <blockquote>«درس آیت‌الله خمینی ویژگی خاصی داشت، چون آن زمان در نجف رسم بر این بود‎ ‏که در میان درس به استاد اشکال نمی‌کردند، یعنی در بین درس مباحثه‌ای پیش نمی‌آمد و بدون سؤال و جواب کلاس به پایان می‌رسید، اما کلاس‌های درس آقای خمینی به این شکل نبود. ایشان بارها فرموده بودند که کلاس درس، مجلس روضه نیست، طلاب باید اشکال و سؤال و بحث کنند تا در علم و فقه پخته شوند؛ اگر اشکالی به ذهن‌تان آمد بگویید.‏ ‏نخستین کسی که به‌عنوان مستشکل ـ پرسش‌کننده ـ درسِ حضرت آقای خمینی ‎‏سؤال و اشکال کرد و ایشان هم پاسخ دادند، حاج‌آقا مصطفی خمینی فرزند ایشان ‎ ‏بود. شاید دیگران نخواستند آغازگر اشکالات درسی باشند، پس از آقا مصطفی، آقای ‎ ‏دکتر محمدصادقی و آقایان دیگر ازجمله آقای رضوانی از ایشان سؤال کرده و ‎ ‏آیت‌الله خمینی هم استقبال نموده و پاسخ گفتند. دوران کوتاه درس خارج آیت‌الله ‎ ‏خمینی، در نجف اشرف در حقیقت یکی از درس‌های عمیق و کم‌نظیر این حوزه به ‎ ‏شمار می‌آمد» <ref>(در وادی عشق، ص۱۷۲-۱۷۳).</ref> </blockquote>هم‌زمان به ‎ ‏مدت چهار سال کتاب مختصرالمعانی و ‏لمعه را در حوزه علمیه قم تدریس می‌کرد<ref>(در وادی عشق، ص۳۷).</ref> او در بازگشت به کشور در آبادان دستگیر شد و پس از بازجویی به تهران انتقال یافت و در زندان قزل‌قلعه زندانی شد و تحت [[شکنجه]] قرار گرفت. بر اثر شدت شکنجه‌ها مصدوم شد و مدتی هم در بیمارستان بستری گردید. وی پس از بیش از دو سال حبس از زندان آزاد شد <ref>(در وادی عشق، ص۲۰۶-۲۸۵).</ref> پس از آزادی راهی شهرری شد و مدتی در مدرسه علمیه برهان در درس خارج مکاسب شیخ محمدرضا بروجردی حضور یافت<ref>(در وادی عشق، ص۳۵).</ref> هم‌زمان در مدرسه برهان ‎ ‏شهرری، کتاب‌های معالم‌الاصول‏، ‏مغنی باب رابع، ‏مختصرالمعانی‏، ‏سیوطی و حتی ‎ ‏شرایع محقق را درس می‌داد<ref>(در وادی عشق، ص۳۷).</ref> در کنار آن به تدریس در دبیرستان قدس که از مدارس اسلامی شهرری بود، می‌پرداخت. سپس نظارت و سرپرستی مدرسه سجادی را هم بر عهده گرفت<ref>(در وادی عشق، ص۲۹۲-۳۰۲).</ref>
سیدتقی موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۴۴ش به عراق رفت و به بیت امام رفت‌وآمد داشت و به‌خصوص با [[سیدمصطفی خمینی]] رابطه‌ای دوستانه برقرار کرد و در پیاده‌روی‌های او به کربلا که همراه با جمعی از روحانیان انجام می‌شد، شرکت می‌کرد.<ref>در وادی عشق، ص۱۸۳.</ref> با آغاز درس خارج فقه (بیع مکاسب) امام‌خمینی در [[مسجد شیخ انصاری]]، در آن درس شرکت می‌کرد و مدت چهار سال در آن درس حضور می‌یافت.<ref>در وادی عشق، ص۳۳؛ قاسمی، ج۲، ص۲۰۲.</ref> البته حضور او مداوم نبود، بلکه در مجموع مدت حضور او در [[درس خارج فقه امام‌خمینی]] به چهار سال می‌رسد. او درباره درس امام‌خمینی در نجف اشرف می‌گوید: <blockquote>«درس آیت‌الله خمینی ویژگی خاصی داشت، چون آن زمان در نجف رسم بر این بود‎ ‏که در میان درس به استاد اشکال نمی‌کردند، یعنی در بین درس مباحثه‌ای پیش نمی‌آمد و بدون سؤال و جواب کلاس به پایان می‌رسید، اما کلاس‌های درس آقای خمینی به این شکل نبود. ایشان بارها فرموده بودند که کلاس درس، مجلس روضه نیست، طلاب باید اشکال و سؤال و بحث کنند تا در علم و فقه پخته شوند؛ اگر اشکالی به ذهن‌تان آمد بگویید.‏ ‏نخستین کسی که به‌عنوان مستشکل ـ پرسش‌کننده ـ درسِ حضرت آقای خمینی ‎‏سؤال و اشکال کرد و ایشان هم پاسخ دادند، حاج‌آقا مصطفی خمینی فرزند ایشان ‎ ‏بود. شاید دیگران نخواستند آغازگر اشکالات درسی باشند، پس از آقا مصطفی، آقای ‎ ‏دکتر محمدصادقی و آقایان دیگر ازجمله آقای رضوانی از ایشان سؤال کرده و ‎ ‏آیت‌الله خمینی هم استقبال نموده و پاسخ گفتند. دوران کوتاه درس خارج آیت‌الله ‎ ‏خمینی، در نجف اشرف در حقیقت یکی از درس‌های عمیق و کم‌نظیر این حوزه به ‎ ‏شمار می‌آمد».<ref>در وادی عشق، ص۱۷۲-۱۷۳.</ref> </blockquote>هم‌زمان به ‎ ‏مدت چهار سال کتاب مختصرالمعانی و ‏لمعه را در حوزه علمیه قم تدریس می‌کرد.<ref>در وادی عشق، ص۳۷.</ref> او در بازگشت به کشور در آبادان دستگیر شد و پس از بازجویی به تهران انتقال یافت و در زندان قزل‌قلعه زندانی شد و تحت [[شکنجه]] قرار گرفت. بر اثر شدت شکنجه‌ها مصدوم شد و مدتی هم در بیمارستان بستری گردید. وی پس از بیش از دو سال حبس از زندان آزاد شد.<ref>در وادی عشق، ص۲۰۶-۲۸۵.</ref> پس از آزادی راهی شهرری شد و مدتی در مدرسه علمیه برهان در درس خارج مکاسب شیخ محمدرضا بروجردی حضور یافت.<ref>در وادی عشق، ص۳۵.</ref> هم‌زمان در مدرسه برهان ‎ ‏شهرری، کتاب‌های معالم‌الاصول‏، ‏مغنی باب رابع، ‏مختصرالمعانی‏، ‏سیوطی و حتی ‎ ‏شرایع محقق را درس می‌داد.<ref>در وادی عشق، ص۳۷.</ref> در کنار آن به تدریس در دبیرستان قدس که از مدارس اسلامی شهرری بود، می‌پرداخت. سپس نظارت و سرپرستی مدرسه سجادی را هم بر عهده گرفت.<ref>در وادی عشق، ص۲۹۲-۳۰۲.</ref>


موسوی درچه‌ای به فعالیت‌های سیاسی نیز ادامه داد. چاپ اعلامیه علیه [[حکومت پهلوی]]، مأموریت رساندن نامه منتظری و ربانی شیرازی به آخوند ملاعلی معصومی همدانی (معروف به آخوند همدانی) و سیدنصرالدین بنی‌صدر در همدان، [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] در قزوین، علی‌اصغر صالحی در کرمان، شیخ عباس پورمحمدی در رفسنجان، [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] و [[سیدروح‌الله خاتمی]] در یزد و آیت‌الله خوانساری در قم، سفرهای متعدد برای انتقال [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|اعلامیه‌ها و پیام‌های امام‌خمینی]] به عراق و دستگیری و شکنجه در زندان قزل‌قلعه، حضور در [[جامعه روحانیت مبارز تهران]] به همراه [[مرتضی مطهری]]، [[سیدمحمد بهشتی]]، [[محمدجواد باهنر]]، [[محمدرضا مهدوی کنی]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] و...، فعالیت در تحریم جشن‌های نیمه شعبان، حضور در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه رفاه]] همراه با محمد منتظری، شمه‌ای از کارنامه هفت هزار روزه آن روحانی وارسته است <ref>(در وادی عشق، ص۳۲۰-۳۹۵؛ روحانی صدر، ص۹۲-۱۱۲).</ref> هم‌زمان با روحانیان مبارز تهران اعلامیه‌هایی را علیه حکومت پهلوی امضا می‌کرد <ref>(سیر مبارزات امام‌خمینی به روایت اسناد ساواک، ج۱۱، ص۴۹۶-۴۹۸؛ ج۱۲، ۱۱۳-۱۱۴، ۳۰۴-۳۰۵؛ ج۱۳، ۳۱۴-۳۱۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ۱۳۸، ۱۷۵، ۱۸۹، ۱۹۴، ۲۳۱، ۲۳۳، ۲۴۳، ۲۵۵، ۲۸۲، ۲۸۹، ۳۰۸، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۶، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۲، ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۵، ۵۰۰، ۵۰۴، ۵۱۱، ۵۱۶، ۵۳۶).</ref>
موسوی درچه‌ای به فعالیت‌های سیاسی نیز ادامه داد. چاپ اعلامیه علیه [[حکومت پهلوی]]، مأموریت رساندن نامه منتظری و ربانی شیرازی به آخوند ملاعلی معصومی همدانی (معروف به آخوند همدانی) و سیدنصرالدین بنی‌صدر در همدان، [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] در قزوین، علی‌اصغر صالحی در کرمان، شیخ عباس پورمحمدی در رفسنجان، [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] و [[سیدروح‌الله خاتمی]] در یزد و آیت‌الله خوانساری در قم، سفرهای متعدد برای انتقال [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|اعلامیه‌ها و پیام‌های امام‌خمینی]] به عراق و دستگیری و شکنجه در زندان قزل‌قلعه، حضور در [[جامعه روحانیت مبارز تهران]] به همراه [[مرتضی مطهری]]، [[سیدمحمد بهشتی]]، [[محمدجواد باهنر]]، [[محمدرضا مهدوی کنی]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] و...، فعالیت در تحریم جشن‌های نیمه شعبان، حضور در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه رفاه]] همراه با محمد منتظری، شمه‌ای از کارنامه هفت هزار روزه آن روحانی وارسته است.<ref>در وادی عشق، ص۳۲۰-۳۹۵؛ روحانی صدر، ص۹۲-۱۱۲.</ref> هم‌زمان با روحانیان مبارز تهران اعلامیه‌هایی را علیه حکومت پهلوی امضا می‌کرد.<ref>سیر مبارزات امام‌خمینی به روایت اسناد ساواک، ج۱۱، ص۴۹۶-۴۹۸؛ ج۱۲، ۱۱۳-۱۱۴، ۳۰۴-۳۰۵؛ ج۱۳، ۳۱۴-۳۱۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ۱۳۸، ۱۷۵، ۱۸۹، ۱۹۴، ۲۳۱، ۲۳۳، ۲۴۳، ۲۵۵، ۲۸۲، ۲۸۹، ۳۰۸، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۶، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۲، ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۵، ۵۰۰، ۵۰۴، ۵۱۱، ۵۱۶، ۵۳۶.</ref>


== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
موسوی درچه‌ای پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] با حضور در جلسات [[جامعه روحانیت مبارز تهران|جامعه روحانیت مبارز]]، از اموال عمومی در [[کمیته انقلاب اسلامی]] در شهرری و مدرسه رفاه حراست می‌کرد. با آغاز [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]]، ضمن حضور دائم در سنگرهای دفاع، لطمات زیاد شکنجه‌های طاقت‌فرسای کمیته مشترک ضدخرابکاری او را به رنج و تعب انداخت، اما او مبارزه در جبهه را ترک نکرد. پس از تأیید تشکیل [[مجمع روحانیون مبارز تهران|مجمع روحانیون]] از سوی امام‌خمینی، از اعضای فعال آن بود. همچنین در ایام جنگ مدیریت نشریه کودک، نوجوان، جوان و خانواده شاهد را عهده‌دار بود<ref>(در وادی عشق، ص۴۰۰-۴۰۵).</ref>  
موسوی درچه‌ای پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] با حضور در جلسات [[جامعه روحانیت مبارز تهران|جامعه روحانیت مبارز]]، از اموال عمومی در [[کمیته انقلاب اسلامی]] در شهرری و مدرسه رفاه حراست می‌کرد. با آغاز [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]]، ضمن حضور دائم در سنگرهای دفاع، لطمات زیاد شکنجه‌های طاقت‌فرسای کمیته مشترک ضدخرابکاری او را به رنج و تعب انداخت، اما او مبارزه در جبهه را ترک نکرد. پس از تأیید تشکیل [[مجمع روحانیون مبارز تهران|مجمع روحانیون]] از سوی امام‌خمینی، از اعضای فعال آن بود. همچنین در ایام جنگ مدیریت نشریه کودک، نوجوان، جوان و خانواده شاهد را عهده‌دار بود.<ref>در وادی عشق، ص۴۰۰-۴۰۵.</ref>  


او که در سال ۱۳۶۷ش از [[امام‌خمینی]] اجازه‌نامه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود،<ref>(صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۱۲)</ref> در کنار فعالیت‌های اجرایی، بیش از ده سال در دانشکده پیراپزشکی، دانشکده ‎ ‏توانبخشی و دانشکده پرستاری و مامایی، درس‌های معارف، متون، تاریخ تحلیلی و ‎ ‏اخلاق را تدریس می‌کرد.
او که در سال ۱۳۶۷ش از [[امام‌خمینی]] اجازه‌نامه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود،.<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۱۲.</ref> در کنار فعالیت‌های اجرایی، بیش از ده سال در دانشکده پیراپزشکی، دانشکده ‎ ‏توانبخشی و دانشکده پرستاری و مامایی، درس‌های معارف، متون، تاریخ تحلیلی و ‎ ‏اخلاق را تدریس می‌کرد.


== تألیفات ==
== تألیفات ==
خط ۶۵: خط ۶۵:


== منابع ==
== منابع ==
 
{{منابع}}
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* در وادی عشق (خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدتقی موسوی درچه‌ای) (۱۳۸۹) تدوین عبدالرحیم اباذری. مشخصات نشر: تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.
* در وادی عشق (خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدتقی موسوی درچه‌ای) (۱۳۸۹) تدوین عبدالرحیم اباذری. مشخصات نشر: تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.
خط ۷۱: خط ۷۱:
* سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۲)، ج۹، ۱۱، ۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۲)، ج۹، ۱۱، ۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
 
{{پایان}}
[[رده:پروژه شاگردان]]
[[رده:پروژه شاگردان]]
[[رده:شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی]]
[[رده:شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی]]

نسخهٔ ‏۱۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۳۳

سیدتقی موسوی درچه‌ای
سیدتقی درچه‌ای.jpg
اطلاعات فردی
تاریخ تولد۱۳۱۷ش
زادگاهدرچه اصفهان
اطلاعات علمی


سیدتقی موسوی درچه‌ای، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.

تولد و خاندان

سیدتقی موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۱۷ش در درچه اصفهان و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدرش سیدنصرالله درچه‌ای از روحانیان درچه و جد پدری‌اش سیدمحمدحسین موسوی‏، معروف به «‏محدث درچه‌ای» از شاگردان میرزاحسن شیرازی معروف به میرزای بزرگ و میرزا حبیب‌الله رشتی و جد اعلای او سیدمرتضی درچه‌ای‏، از عالمان مورد احترام منطقه بود. جد مادری وی هم سیدمحمدباقر درچه‌ای، عالم برجسته عصر مشروطه اصفهان بود.[۱]

تحصیل

سیدتقی موسوی درچه‌ای تحصیلات خود را در مکتب‌خانه نزد سیدجعفر آغاز کرد و خواندن و نوشتن را در آنجا فراگرفت. او دوران ابتدایی را در دبستان درچه گذراند.[۲] آنگاه به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به همین منظور راهی اصفهان شد و قسمت‌هایی از مقدمات و صرف و نحو و شرح لمعه را در مدارس نیم آور، ذوالفقار، صدر، جده بزرگ، جده کوچک، ملا عبدالله و... نزد استادانی چون سیداحمد امامی اصفهانی، سیدعطاءالله فقیهی (درس‌های مغنی و معالم) و سیدنورالله مرتضوی (کتاب ‎ ‏امثله) گذراند. موسوی درچه‌ای در اصفهان و در کنار تحصیل در حوزه، دوره دبیرستان را در مدارس سعدی و هراتی به پایان رساند.[۳]

موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۳۴ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل پرداخت. او درس رسایل و مکاسب را پیش شیخ محمدتقی ستوده و ‏شیخ مصطفی اعتمادی فراگرفت. ‏کفایه را هم نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی‎ ‏و شیخ مرتضی بنی‌فضل آموخت. چند سال نیز در درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی، میرزاهاشم آملی و حسینعلی منتظری‎ ‏شرکت کرد. در همان زمان به دستور آیت‌الله بروجردی، مدرسه علمیه‌ای در شهرری تأسیس شد و افرادی چون غلامرضا رضوانی، محمد آل اسحاق، توسلی خراسانی، محمد امامی کاشانی و ابراهیم امینی نجف‌آبادی در آنجا تدریس می‌کردند و وی در آن درس‌ها شرکت می‌کرد، ولی این مدرسه مدتی بعد و در دوره حیات آیت‌الله بروجردی تعطیل شد و او بار دیگر به قم بازگشت و به تحصیلات خود در حوزه علمیه قم ادامه داد.[۴] موسوی درچه‌ای در خاطراتش درباره سال دقیق حضور در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی گزارشی نداده است، ولی درباره حضور در درس مسائل مستحدثه امام‌خمینی که ایشان در تابستان ۱۳۴۳ش در منزل خود برگزار می‌کرد، اطلاعاتی داده است:

«در زمان آقای بروجردی دو درس تماشایی و دیدنی بود؛ یکی درس خود آقای بروجردی که در مسجد بالا سر برگزار و بیشتر جنبه تشریفاتی داشت، چون ایشان به خاطر کهولت سن قادر نبودند کلاس را مرتب بیایند، و درس دوم درس امام در مسجد سلماسی بود که بعد از درس آقای بروجردی از لحاظ کیفیت و کمیت حرف اول را می‌زد. خوب به خاطر دارم که پایان درس ایشان خیابان صفائیه قم از ازدحام شاگردان راه‌بندان بود. من بعد از فوت آقای بروجردی یکی دو بار به جهت تماشا به کلاس درس امام‌خمینی رفتم، ولی شاگرد ایشان نبودم... در همان روزها، حاج‌آقا روح‌الله خمینی در ایام تعطیل دروس حوزوی، یک درس با‎ ‏عنوان مسائل مستحدثه گذاشتند که این کلاس غیر از روال همیشگی حاج‌آقا روح‌الله ‎ ‏بود. حضور من در درس ایشان از همین کلاس شروع شد که در منزل خود ایشان در ‎ ‏«‏یخچال قاضی‏» بود... روزنامه‌ها پس از رحلت آیت‌الله بروجردی گزارش‌هایی درباره شمار شاگردان ‎ ‏برخی عالمان حوزه چاپ کردند که بنا بر این گزارش‌ها، درس آقای گلپایگانی‏، نزدیک ‎ ‏به ۷۰ شاگرد داشت، درس آقای شریعتمداری‏ ۳۰ شاگرد و درس آقای نجفی‎ ‏مرعشی هم در همین حدود بود؛ اما در درس آیت‌الله خمینی، ۴۰۰ طلبه شرکت ‎ ‏می‌کردند که رقم قابل توجهی بود. من سرانجام آیت‌الله خمینی را اعلم و اتقی ‎ ‏تشخیص داده و ایشان را به‌عنوان مرجع تقلید خودم انتخاب کردم».[۵]

او هم‌زمان با تحصیل، به تدریس هم می‌پرداخت و ازجمله ادبیات عرب و معانی و بیان، از کتاب ‎ ‏مختصرالمعانی و ‏مطول را در مسجد اعظم تدریس می‌کرد و برای چند نفر نیز کتاب کلیله و دمنه را درس می‌داد.[۶]

موسوی درچه‌ای در کنار تحصیل، همراه با جمعی از طلاب چون حجت‌الله کیانی و شیخ اسدالله خادمی نجف‌آبادی، به سفرهای تبلیغی با هدف مبارزه با اعمال غیرشرعی پرداخت و سخنرانی کرد. به همین علت مورد تقدیر و تشویق سیدحسین طباطبایی بروجردی (که از شاگردان جدش سیدمحمدباقر درچه‌ای بود) قرار گرفت. در همان زمان وقتی سیدعلی‌محمد یثربی، از روحانیان برجسته کاشان و از مدرسان حوزه علمیه درگذشت، به دستور آیت‌الله بروجردی ازجمله طلاب شرکت‌کننده در مراسم تشییع آیت‌الله یثربی بود.[۷] در همین دوران از سوی آیت‌الله کاشانی به آیت‌الله حجتی (از روحانیان بوشهر) معرفی و مأمور تبلیغ در بوشهر شد.[۸]

سیدتقی موسوی درچه‌ای پس از فوت آیت‌الله بروجردی از طلاب فعال در تبلیغ مرجعیت امام‌خمینی بود و با شروع نهضت اسلامی به رهبری ایشان، وارد مبارزه با حکومت پهلوی شد. حضور در سخنرانی امام علیه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، رساندن نامه‌های محرمانه امام‌خمینی به علمای فارس شیخ بهاءالدین محلاتی، سیدعبدالحسین دستغیب، شیخ صدرالدین حائری شیرازی و برگزاری جلسات هفتگی از اقدامات او بود. او در همان زمان به همراهی یکی دیگر از روحانیان به شهرهای اطراف شیراز ازجمله جهرم و فسا و اردکان رفت و در فسا دستگیر شد، ولی پس از دو روز آزاد و تحت نظر به شیراز منتقل و سپس روانه تهران شد.[۹] در جشن نیمه شعبان آن سال به توزیع اعلامیه‌ها پرداخت و به همین علت توسط نیروهای حکومت پهلوی شناسایی و دستگیر شد و پس از بازجویی در شهربانی به ساواک قم منتقل شد و مدت سی روز در زندان بود.[۱۰] پس از آزادی و در جریان سفر شاه به قم در بهمن ۱۳۴۱، همراه با طلاب در تظاهراتی علیه آن سفر شرکت کرد و همراه با آنان طاق نصرت‌هایی را که به همین مناسبت در قم نصب شده بود، از بین برد.[۱۱] چندی بعد دوباره و به زعم ارتباط با محمدحسن املایی خوزانی، از روحانیان مبارز دستگیر و زندانی شد و پس از مدتی بازجویی، با وساطت آیت‌الله گلپایگانی آزاد شد. پس از آن راهی شهرری شد و در مدرسه برهان به تحصیل ادامه داد. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش هم در تهران حضور داشت و در تظاهرات مردم علیه حکومت پهلوی و دستگیری امام‌خمینی شرکت کرد. با هجرت علما ازجمله مراجع بزرگ به تهران در اعتراض به دستگیری و حبس امام‌خمینی در تهران، همراه با عبدالرحیم ربانی شیرازی، اکبر هاشمی رفسنجانی و... طومارهایی را در تأیید مرجعیت امام‌خمینی امضا کردند. همچنین حجره او در مدرسه برهان محل سکونت برخی از روحانیان ازجمله حسینعلی منتظری بود. به همین علت به ساواک احضار شد. پس از آن دوباره به قم بازگشت و به تحصیل در حوزه علمیه قم ادامه داد و در همین دوران در درس‌های حسینعلی منتظری شرکت می‌کرد؛ کلاس‌هایی که در آنجا بحث‌های سیاسی ازجمله درباره انقلاب الجزایر که نقش انگیزشی مهمی در فعالان سیاسی داشت، صورت می‌گرفت.[۱۲]

پس از آزادی و بازگشت امام‌خمینی به قم در فروردین ۱۳۴۳، در برگزاری جشن‌های آزادی ایشان در قم نقش داشت. موسوی درچه‌ای در ۴ آبان ۱۳۴۳ در مهیا کردن مقدمات سخنرانی امام‌خمینی علیه کاپیتولاسیون نقش داشت و وظیفه مهم او در منزل امام‌خمینی نصب چند بلندگو، پیش‌بینی چند باتری برای مواقع اضطراری و قطع احتمالی برق و جلوگیری از قطع سیم‌های بلندگو توسط مأموران امنیتی بود. در آن روز در فاصله ۵/۱ متری جلوی امام‌خمینی و در میان جمعیت حضور داشت.[۱۳] پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور در ۱۳ آبان آن سال، با همکاری منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی به انتشار شب‌نامه علیه حکومت پهلوی دست زد. او در بهمن آن سال در برگزاری دعای توسل در مسجد بالا سر حضرت معصومه(س) سهیم بود و در همان زمان ازجمله طلابی بود که با همکاری محمد منتظری، تصویر امام‌خمینی را بر سردر فیضیه نصب کرد.[۱۴] تهیه شعارهای انقلابی بر روی بادبزن، امضای نامه‌های پیگیری سلامت امام‌خمینی به نخست‌وزیر هویدا با برنامه‌ریزی و طراحی یکی از مراجع و سیدجلال‌الدین طاهری اصفهانی، سفر تبلیغی به یزد، فعالیت برای لغو حکم اعدام بخارایی و همراهانش (اعضای هیئت‌های مؤتلفه اسلامی)، فعالیت در مراسم شهادت سیدکاظم قریشی خمینی همراه با سیدمهدی امام‌جمارانی در خمین و... از دیگر فعالیت‌های او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور بود.[۱۵]

سیدتقی موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۴۴ش به عراق رفت و به بیت امام رفت‌وآمد داشت و به‌خصوص با سیدمصطفی خمینی رابطه‌ای دوستانه برقرار کرد و در پیاده‌روی‌های او به کربلا که همراه با جمعی از روحانیان انجام می‌شد، شرکت می‌کرد.[۱۶] با آغاز درس خارج فقه (بیع مکاسب) امام‌خمینی در مسجد شیخ انصاری، در آن درس شرکت می‌کرد و مدت چهار سال در آن درس حضور می‌یافت.[۱۷] البته حضور او مداوم نبود، بلکه در مجموع مدت حضور او در درس خارج فقه امام‌خمینی به چهار سال می‌رسد. او درباره درس امام‌خمینی در نجف اشرف می‌گوید:

«درس آیت‌الله خمینی ویژگی خاصی داشت، چون آن زمان در نجف رسم بر این بود‎ ‏که در میان درس به استاد اشکال نمی‌کردند، یعنی در بین درس مباحثه‌ای پیش نمی‌آمد و بدون سؤال و جواب کلاس به پایان می‌رسید، اما کلاس‌های درس آقای خمینی به این شکل نبود. ایشان بارها فرموده بودند که کلاس درس، مجلس روضه نیست، طلاب باید اشکال و سؤال و بحث کنند تا در علم و فقه پخته شوند؛ اگر اشکالی به ذهن‌تان آمد بگویید.‏ ‏نخستین کسی که به‌عنوان مستشکل ـ پرسش‌کننده ـ درسِ حضرت آقای خمینی ‎‏سؤال و اشکال کرد و ایشان هم پاسخ دادند، حاج‌آقا مصطفی خمینی فرزند ایشان ‎ ‏بود. شاید دیگران نخواستند آغازگر اشکالات درسی باشند، پس از آقا مصطفی، آقای ‎ ‏دکتر محمدصادقی و آقایان دیگر ازجمله آقای رضوانی از ایشان سؤال کرده و ‎ ‏آیت‌الله خمینی هم استقبال نموده و پاسخ گفتند. دوران کوتاه درس خارج آیت‌الله ‎ ‏خمینی، در نجف اشرف در حقیقت یکی از درس‌های عمیق و کم‌نظیر این حوزه به ‎ ‏شمار می‌آمد».[۱۸]

هم‌زمان به ‎ ‏مدت چهار سال کتاب مختصرالمعانی و ‏لمعه را در حوزه علمیه قم تدریس می‌کرد.[۱۹] او در بازگشت به کشور در آبادان دستگیر شد و پس از بازجویی به تهران انتقال یافت و در زندان قزل‌قلعه زندانی شد و تحت شکنجه قرار گرفت. بر اثر شدت شکنجه‌ها مصدوم شد و مدتی هم در بیمارستان بستری گردید. وی پس از بیش از دو سال حبس از زندان آزاد شد.[۲۰] پس از آزادی راهی شهرری شد و مدتی در مدرسه علمیه برهان در درس خارج مکاسب شیخ محمدرضا بروجردی حضور یافت.[۲۱] هم‌زمان در مدرسه برهان ‎ ‏شهرری، کتاب‌های معالم‌الاصول‏، ‏مغنی باب رابع، ‏مختصرالمعانی‏، ‏سیوطی و حتی ‎ ‏شرایع محقق را درس می‌داد.[۲۲] در کنار آن به تدریس در دبیرستان قدس که از مدارس اسلامی شهرری بود، می‌پرداخت. سپس نظارت و سرپرستی مدرسه سجادی را هم بر عهده گرفت.[۲۳]

موسوی درچه‌ای به فعالیت‌های سیاسی نیز ادامه داد. چاپ اعلامیه علیه حکومت پهلوی، مأموریت رساندن نامه منتظری و ربانی شیرازی به آخوند ملاعلی معصومی همدانی (معروف به آخوند همدانی) و سیدنصرالدین بنی‌صدر در همدان، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی در قزوین، علی‌اصغر صالحی در کرمان، شیخ عباس پورمحمدی در رفسنجان، شیخ محمد صدوقی یزدی و سیدروح‌الله خاتمی در یزد و آیت‌الله خوانساری در قم، سفرهای متعدد برای انتقال اعلامیه‌ها و پیام‌های امام‌خمینی به عراق و دستگیری و شکنجه در زندان قزل‌قلعه، حضور در جامعه روحانیت مبارز تهران به همراه مرتضی مطهری، سیدمحمد بهشتی، محمدجواد باهنر، محمدرضا مهدوی کنی و اکبر هاشمی رفسنجانی و...، فعالیت در تحریم جشن‌های نیمه شعبان، حضور در مدرسه رفاه همراه با محمد منتظری، شمه‌ای از کارنامه هفت هزار روزه آن روحانی وارسته است.[۲۴] هم‌زمان با روحانیان مبارز تهران اعلامیه‌هایی را علیه حکومت پهلوی امضا می‌کرد.[۲۵]

فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی

موسوی درچه‌ای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با حضور در جلسات جامعه روحانیت مبارز، از اموال عمومی در کمیته انقلاب اسلامی در شهرری و مدرسه رفاه حراست می‌کرد. با آغاز جنگ تحمیلی، ضمن حضور دائم در سنگرهای دفاع، لطمات زیاد شکنجه‌های طاقت‌فرسای کمیته مشترک ضدخرابکاری او را به رنج و تعب انداخت، اما او مبارزه در جبهه را ترک نکرد. پس از تأیید تشکیل مجمع روحانیون از سوی امام‌خمینی، از اعضای فعال آن بود. همچنین در ایام جنگ مدیریت نشریه کودک، نوجوان، جوان و خانواده شاهد را عهده‌دار بود.[۲۶]

او که در سال ۱۳۶۷ش از امام‌خمینی اجازه‌نامه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود،.[۲۷] در کنار فعالیت‌های اجرایی، بیش از ده سال در دانشکده پیراپزشکی، دانشکده ‎ ‏توانبخشی و دانشکده پرستاری و مامایی، درس‌های معارف، متون، تاریخ تحلیلی و ‎ ‏اخلاق را تدریس می‌کرد.

تألیفات

تألیفات درچه‌ای عبارت است از: ‏قصه‌های خواندنی از چهره‌های ماندنی‏، ‏ستاره‌ای از شرق: شرح احوال و وقایع عصر علامه سیدمحمدباقر درچه‌ای، ‏کرامات در آیینه خاطرات‏، ‏نمادی از مبلغ اسلام‏، ‏یادمان‌ها‏، ‏مقاله‌های روح و ‏خورشید جهان فقاهت. در کنار کارهای تحقیقاتی، مجله‌ای را به نام صراط‎ ‏منتشر کرد و خودش ‎ ‏مدیرمسئولی و سردبیری آن را بر عهده داشت و تعداد چهارده شماره از آن را چاپ کرد که شامل ‎ ‏مقالات علمی، دینی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی بود. بیش از یک دهه، سردبیر و مدیر مسئول مجله شاهد وابسته به بنیاد شهید بود.[۲۸]

درگذشت

سیدتقی موسوی درچه‌ای در روز ۲۷ مرداد ۱۳۸۹ در شهرری درگذشت و در صحن حرم حضرت عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد.[۲۹]

پانویس

  1. در وادی عشق، ص۱-۴.
  2. در وادی عشق، ص۱۷-۲۰.
  3. در وادی عشق، ص۲۷-۳۱.
  4. در وادی عشق، ص۳۵-۳۶.
  5. در وادی عشق، ص۶۴-۷۲.
  6. در وادی عشق، ص۳۷.
  7. در وادی عشق، ص۴۷-۵۴.
  8. در وادی عشق، ص۶۶-۶۹.
  9. در وادی عشق، ص۷۴-۷۷.
  10. در وادی عشق، ص۷۸-۸۳.
  11. در وادی عشق، ص۹۰-۹۲.
  12. در وادی عشق، ص۹۳-۱۱۰.
  13. در وادی عشق، ص۱۱۹-۱۲۴.
  14. در وادی عشق، ص۱۳۴-۱۳۷.
  15. ص۱۳۸-۱۵۸.
  16. در وادی عشق، ص۱۸۳.
  17. در وادی عشق، ص۳۳؛ قاسمی، ج۲، ص۲۰۲.
  18. در وادی عشق، ص۱۷۲-۱۷۳.
  19. در وادی عشق، ص۳۷.
  20. در وادی عشق، ص۲۰۶-۲۸۵.
  21. در وادی عشق، ص۳۵.
  22. در وادی عشق، ص۳۷.
  23. در وادی عشق، ص۲۹۲-۳۰۲.
  24. در وادی عشق، ص۳۲۰-۳۹۵؛ روحانی صدر، ص۹۲-۱۱۲.
  25. سیر مبارزات امام‌خمینی به روایت اسناد ساواک، ج۱۱، ص۴۹۶-۴۹۸؛ ج۱۲، ۱۱۳-۱۱۴، ۳۰۴-۳۰۵؛ ج۱۳، ۳۱۴-۳۱۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ۱۳۸، ۱۷۵، ۱۸۹، ۱۹۴، ۲۳۱، ۲۳۳، ۲۴۳، ۲۵۵، ۲۸۲، ۲۸۹، ۳۰۸، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۶، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۲، ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۵، ۵۰۰، ۵۰۴، ۵۱۱، ۵۱۶، ۵۳۶.
  26. در وادی عشق، ص۴۰۰-۴۰۵.
  27. صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۱۲.
  28. همان، ص۳۷-۳۸‏.‏
  29. همان، ص۴۰۵.

منابع

  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • در وادی عشق (خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدتقی موسوی درچه‌ای) (۱۳۸۹) تدوین عبدالرحیم اباذری. مشخصات نشر: تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.
  • روحانی صدر، حسین (۱۳۹۱)، «آیت‌الله سیدتقی موسوی درچه‌ای»، فصلنامه حضور، شماره ۷۳؛ قاسمی، رحیم (۱۳۹۳)، دره الصدق فیمن تلمذ من علما اصفهان بالنجف، ج۲، قم، مجمع الذخائر الاسلامیه.
  • سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۲)، ج۹، ۱۱، ۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.