صادق احسانبخش: تفاوت میان نسخهها
جز (انتقال از رده:مقالههای جلد اول دانشنامه به رده:مقالههای جلد اول دانشنامه امامخمینی ردهانبوه) |
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
}} | }} | ||
'''صادق احسانبخش'''، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده [[امامخمینی]]، [[امام جمعه]] رشت و عضو [[مجلس خبرگان رهبری]]. | '''صادق احسانبخش'''، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده [[امامخمینی]]، [[امام جمعه]] رشت و عضو [[مجلس خبرگان رهبری]]. | ||
احسانبخش در سال ۱۳۰۹ش در روستانی لیفشاگرد از توابع رشت به دنیا آمد و پس از آموزش در مکتبخانه و دوره ابتدائی، تحصیلات حوزوی را از سال ۱۳۲۳ در رشت آغاز و از سال ۱۳۲۷ در [[حوزه علمیه قم]] ادامه داد و در مقطع عالی و اجتهادی از جمله از درسهای [[سیدحسین بروجردی]]، محمدحسین طباطبائی و امامخمینی استفاده کرد و در کنار دروس حوزوی با تحصیل در دانشگاه تهران مدرک کارشناسی گرفت. | |||
احسان بخش در سال ۱۳۴۰ به رشت بازگشت و علاوه بر امامت جماعت و تدریس در حوزه علمیه رشت، به تبعیت از [[سیدمحمد بهشتی|سیدمحمد حسینی بهشتی]] مدرسه دین و دانش را در سه مقطع تحصیلی با حمایت محمد ضیابری تأسیس کرد. او در سالهای نخست حضور در [[قم]] با فدائیان اسلام آشنا شد و با آنان همکاری داشت و در سال ۱۳۴۰ از اولین نفراتی بود که از امام خمینی اجازه امور حسبیه گرفت و با آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امامخمینی]] همراه و مروج [[مرجعیت]] و فکر و راه امام در گیلان بود و در این راه مزاحمتها و اذیتهای حکومت شاه را تحمل کرد و رنج زندان را به جان خرید. | |||
او در دوران اوج مبارزات بسیار فعال بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با حکم امام مأموریتهای خارجی و داخلی را انجام داد و به امامت جمعه رشت و سپس نمایندگی امام در استان گیلان منصوب شد. او به رغم ترور شدن توسط [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سارمان مجاهدین خلق]] و آسیب جدّی بسیار فعال بود و در حمایت [[رزمندگان اسلام|رزمندگان]] جبههها و حضور در میان آنها بسیار میکوشید. | |||
فعالیتهای علمی احسانبخش هم مشهود بود و مجموعه آثار الصادقین و تفسیر چند سوره [[قرآن]] از او بر جای مانده است. او متأثر از آسیبهای ترور و فرسودگی شدید جسمانی در سوم خرداد ۱۳۸۰ درگذشت و در مصلای امامخمینی رشت به خاک سپرده شد. | |||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۱۶: | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | [[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | ||
[[رده:مقالههای جلد اول دانشنامه امامخمینی]] | [[رده:مقالههای جلد اول دانشنامه امامخمینی]] | ||
[[رده:شاگردان | [[رده:شاگردان امامخمینی]] | ||
[[رده:نمایندگان | [[رده:نمایندگان امامخمینی در مناطق]] | ||
[[رده:امامان جمعه]] | [[رده:امامان جمعه]] | ||
[[رده: | [[رده:اعضای مجلس خبرگان رهبری]] | ||
[[رده:نمایندگان امامخمینی در سازمانها]] | |||
{{نمایندگان امامخمینی}} | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۴۱
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | صادق احسانبخش |
زادروز | ۱۳۰۹ش |
شهر تولد | رشت |
کشور تولد | ایران |
تاریخ درگذشت | ۱۴ خرداد ۱۳۸۰ش |
شهر درگذشت | رشت |
کشور درگذشت | ایران |
آرامگاه | مصلای امامخمینی رشت |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
پیشه | عالم دینی؛ سیاستمدار |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | نماینده ولی فقیه در گیلان و امام جمعه رشت |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | امامخمینی، محمد صدوقی، حسینعلی منتظری، حسین نوری، اسدالله اصفهانی، سیدشهابالدین مرعشی نجفی، علیاکبر مشکینی، سیدمحمدحسین طباطبایی و دیگران |
تالیفات | آثار الصادقین؛ تفسیر برخی سورههای قرآن |
صادق احسانبخش، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امامخمینی، امام جمعه رشت و عضو مجلس خبرگان رهبری.
احسانبخش در سال ۱۳۰۹ش در روستانی لیفشاگرد از توابع رشت به دنیا آمد و پس از آموزش در مکتبخانه و دوره ابتدائی، تحصیلات حوزوی را از سال ۱۳۲۳ در رشت آغاز و از سال ۱۳۲۷ در حوزه علمیه قم ادامه داد و در مقطع عالی و اجتهادی از جمله از درسهای سیدحسین بروجردی، محمدحسین طباطبائی و امامخمینی استفاده کرد و در کنار دروس حوزوی با تحصیل در دانشگاه تهران مدرک کارشناسی گرفت.
احسان بخش در سال ۱۳۴۰ به رشت بازگشت و علاوه بر امامت جماعت و تدریس در حوزه علمیه رشت، به تبعیت از سیدمحمد حسینی بهشتی مدرسه دین و دانش را در سه مقطع تحصیلی با حمایت محمد ضیابری تأسیس کرد. او در سالهای نخست حضور در قم با فدائیان اسلام آشنا شد و با آنان همکاری داشت و در سال ۱۳۴۰ از اولین نفراتی بود که از امام خمینی اجازه امور حسبیه گرفت و با آغاز نهضت امامخمینی همراه و مروج مرجعیت و فکر و راه امام در گیلان بود و در این راه مزاحمتها و اذیتهای حکومت شاه را تحمل کرد و رنج زندان را به جان خرید.
او در دوران اوج مبارزات بسیار فعال بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با حکم امام مأموریتهای خارجی و داخلی را انجام داد و به امامت جمعه رشت و سپس نمایندگی امام در استان گیلان منصوب شد. او به رغم ترور شدن توسط سارمان مجاهدین خلق و آسیب جدّی بسیار فعال بود و در حمایت رزمندگان جبههها و حضور در میان آنها بسیار میکوشید.
فعالیتهای علمی احسانبخش هم مشهود بود و مجموعه آثار الصادقین و تفسیر چند سوره قرآن از او بر جای مانده است. او متأثر از آسیبهای ترور و فرسودگی شدید جسمانی در سوم خرداد ۱۳۸۰ درگذشت و در مصلای امامخمینی رشت به خاک سپرده شد.
معرفی اجمالی
صادق احسانبخش در سال ۱۳۰۹ در روستای «لیفشاگرد» از توابع «تولمات» رشت زاده شد.[۱] پدرش غلامرضا احسانبخش مردی مؤمن و علاقهمند به دین و روحانیت بود و در احیای مراسم مذهبی کوشش داشت. شغل اصلی وی کشاورزی و ماهیگیری بود.[۲]
صادق احسانبخش، نخست به مکتبخانه رفت و روخوانی قرآن و خواندن و نوشتن را فرا گرفت و دوره ابتدایی را در تولمشهر، قصبه «بازارجمعه» به پایان رساند[۳] و در سال ۱۳۲۳،[۴] با تشویق پدر در مدرسه مهدویه رشت به تحصیل علوم دینی مشغول شد.[۵] ابوطالب مدرس، علی علمالهدی،[۶] سیدحسن بحرالعلوم، محمدکاظم صادقی، سیدمهدی رودباری و محمدوحید خورگامی، ازجمله استادان دوره مقدماتی وی بودند.[۷] وی در سال ۱۳۲۷ به حوزه علمیه قم رفت و دوره سطح را نزد محمد صدوقی، حسینعلی منتظری، حسین نوری، اسدالله اصفهانی، سیدشهابالدین مرعشی نجفی، علیاکبر مشکینی، مهدی مازندرانی، عبدالحسین فقیهی گیلانی[۸] و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی،[۹] گذراند. شرح تجرید، اسفار و تفسیر را نزد سیدمحمدحسین طباطبایی و شرح منظومه را نزد سیدرضا صدر و غلامرضا فکور یزدی فرا گرفت.[۱۰] وی همچنین از سال ۱۳۳۱ به بعد از درس خارج سیدمحمدتقی خوانساری،[۱۱] سیدحسین بروجردی، سیدمرتضی مرتضوی لنگرودی،[۱۲] سیدمحمدرضا گلپایگانی و سیدکاظم شریعتمداری،[۱۳] استفاده کرد.
آشنایی با امامخمینی
احسانبخش در درس بروجردی با امامخمینی آشنا شد[۱۴] و در درس ایشان حاضر شد.[۱۵] از آن پس، امامخمینی در شکلگیری شخصیت علمی و اخلاقی وی بسیار مؤثر بود و همه نوشتهها و گفتهها و رفتار سیاسی ایشان، برای احسانبخش آموزنده و سازنده بود.[۱۶] نشاط علمی و فضای نقد و نظر در درس امامخمینی وی را به درس ایشان علاقهمند ساخت و برای بهتر فهمیدن مبانی استاد و نقدهای ایشان بر مبانی اصولی میرزامحمدحسین نایینی، در درس سیدمرتضی لنگرودی از شاگردان نایینی شرکت کرد.[۱۷] وی افزون بر درسهای حوزه، توانست از دانشگاه تهران مدرک کارشناسی بگیرد[۱۸] و همزمان با تحصیل در حوزه قم، ادبیات و شرح لمعه تدریس میکرد.[۱۹]
بازگشت به رشت
احسانبخش در سال ۱۳۴۰ به توصیه محمود ضیابری از علمای رشت، برای ادای وظیفه به رشت بازگشت[۲۰] و افزون بر تبلیغ دین و برپایی نماز جماعت،[۲۱] در حوزه رشت به تدریس درسهای مقدماتی پرداخت.[۲۲] همچنین به پیروی از سیدمحمد حسینی بهشتی در تأسیس مدرسه «دین و دانش» قم، با حمایت ضیابری، در ۱۳۴۰ مدرسه ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان دین و دانش را در رشت تأسیس کرد. جذب دبیران کارآمد و برگزاری مراسم مذهبی، ازجمله نماز جماعت و تلاوت قرآن صبحگاهی، از برنامههای این مدارس بود که در راهیافتن فرهنگ دینی در خانوادهها مؤثر بود.[۲۳] وی افزون بر مدیریت دبیرستان، تدریس ادبیات فارسی، عربی و روانشناسی را نیز بر عهده داشت.[۲۴]
فعالیتهای اجتماعی و سیاسی
احسانبخش از نوجوانی به مسائل اجتماعی علاقهمند بود و از جوانی جریان ملیشدن صنعت نفت و نیز مبارزات حوزه علمیه قم علیه رژیم پهلوی را دنبال میکرد[۲۵] و با شرکت در جلسات تشکیلشده از سوی سیدمجتبی نواب صفوی و سیدحسین واحدی، با اندیشههای فدائیان اسلام آشنا گردید و به همکاری با این گروه پرداخت؛ چنانکه با تلاش وی شماری از زندانیان گروه فدائیان اسلام در فرمانداری نظامی تهران، آزاد شدند.[۲۶] وی که به امامخمینی علاقه شدید داشت؛ از سال ۱۳۴۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی تصویر ایشان را در دفتر مدرسه خود نصب کرده بود.[۲۷] وی پس از درگذشت بروجردی، مبلّغ مرجعیت امامخمینی در گیلان بود و چنانکه سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) گزارش کرده، در مراسم ختم بروجردی در منطقه شفت گیلان، امامخمینی را «اعلم فی الارض» معرفی کرد.[۲۸] وی در شمار نخستین کسانی بود که در آغاز مرجعیت امامخمینی، در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۴۰، از ایشان اجازه تصدی امور حسبیه گرفت. امامخمینی در این اجازه از وی با عنوانهای «عماد الاعلام، ثقة الاسلام، خطیب محترم و از مروجین اسلام و افاضل معظم»، یاد کردهاست.[۲۹] وی از آن پس، وجوه شرعی را از مقلدان امامخمینی میگرفت و به ایشان میرساند.[۳۰] امامخمینی در نامهای به برادر و وکیل خود سیدمرتضی پسندیده، ضمن تأیید درستی کار احسانبخش، از وی خواست به او مهربانی بورزد.[۳۱]
احسانبخش از سال ۱۳۴۱ با مبارزات امامخمینی نیز همراه شد و امضای وی در ردیف دیگر علمای گیلان در اعتراض به تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی وجود دارد[۳۲] و در مراسم استقبال و بازگشت سیدحسن بحرالعلوم از علمای رشت که در اعتراض به این لایحه بازداشت شده بود، شرکت داشت.[۳۳] (ببینید: انجمنهای ایالتی و ولایتی) وی با طرح انقلاب سفید رژیم پهلوی نیز مخالفت کرد و در جایی بهصراحت به سیدی رئیس شهربانی رشت گفت: «شاه باید از این مملکت برود».[۳۴] وی پس از آزادی امامخمینی از حصر قیطریه به همراه سه تن از علمای گیلان، طی تلگرامی آزادی ایشان را موجب خوشحالی عموم مسلمانان شمرد.[۳۵] امامخمینی در ۱۹/۱/۱۳۴۳ در پاسخ، از تفقد وی سپاسگزاری کرد.[۳۶] ساواک در نامهای در ۲۳/۲/۱۳۴۴ از مأموران خود خواست رفتار وی را زیر نظر بگیرند.[۳۷] احسانبخش پس از آن نیز در گیلان برای گسترش افکار امامخمینی تلاش کرد و خانه او پایگاه انقلابیان بود. دانشآموزان و فرهنگیان مدارس «دین و دانش» از طریق ایشان با افکار و اعلامیههای امامخمینی آشنا شدند و مدارس و مسجد وی محل اجتماع جوانان و کانون مبارزه با رژیم پهلوی بود.[۳۸] اعلامیههای امامخمینی شبانه در دبیرستان دین و دانش چاپ و منتشر میشد[۳۹] و این مدرسه محور روشنگری و تظاهرات و اعتصاب فرهنگیان علیه مظالم رژیم پهلوی بود.[۴۰] وی همراه دیگر روحانیان و فرهنگیان گیلان، برای شهدای انقلاب اسلامی، مجالس بزرگداشت تشکیل داد و در آن به نکوداشت راه شهدا و افکار امامخمینی پرداخت.[۴۱]
احسانبخش در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر دامنه فعالیتهای سیاسی خود افزود و در مساجد استان گیلان به افشای خیانتهای رژیم پهلوی به اسلام و ایران پرداخت. او مطالب کتاب حکومت اسلامی امامخمینی، دربارهٔ ضرورت تشکیل نظام اسلامی در جامعه را در کلاس خصوصی برای افراد مسجد شرح میداد[۴۲] و با زبان شعر و نثر، ادعاهای دروغ رژیم پهلوی مبنی بر رسیدن به تمدن بزرگ را افشا میکرد.[۴۳] وی محور تظاهرات در استان گیلان و شهرستان رشت بود[۴۴] و امضای او در اعلامیههای مختلف جامعه روحانیت گیلان علیه رژیم پهلوی ثبت است.[۴۵] عمده مجالس و محافل مبارزاتی گیلان به دست او هدایت میشد[۴۶] و مبارزات سیاسی وی بارها منجر به احضار، دستگیری، زندانی و منع وی از سخنرانی شد[۴۷] و از خروج از کشور نیز منع شد[۴۸] گردید. ساواک بارها به خانه و مدارس وی تعرض کرد و خسارات فراوانی بر او وارد ساخت.[۴۹] وی در یک مورد در پاسخ تهدید رئیس پلیس رشت، مبنی بر تیراندازی به مردم تظاهرکننده، سینه خود را باز و آمادگی خود را برای شهادت اعلام داشت.[۵۰] او به انقلابیان نیز کمک مالی میکرد و حتی خانه خود را برای هزینههای انقلاب اسلامی فروخت.[۵۱] سیداحمد خمینی نیز در سفر به گیلان به خانه وی میرفت و امامخمینی را در جریان فعالیتهای او قرار میداد.[۵۲]
فعالیتها پس از انقلاب
احسانبخش در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، با شرکت شماری از انقلابیان، شورایی مشورتی برای امور مرتبط به انقلاب تأسیس کرد و برای استقبال از امامخمینی به تهران رفت؛ چنانکه در شمار علمایی بود که در مدرسه علوی در جلسه تصمیمگیری برای دیدار شاپور بختیار با امامخمینی حضور داشت که ایشان نپذیرفت.[۵۳] وی در ۲۱ بهمن، تشکیلاتی که سپس کمیته انقلاب اسلامی نام گرفت، برای حفاظت از انقلاب اسلامی در رشت تأسیس کرد و پس از پیروزی انقلاب، افرادی را برای این تشکیلات به محمدرضا مهدوی کنی، مسئول کمیتهها معرفی کرد[۵۴] و خود نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی سرپرستی کمیتههای انقلاب اسلامی استان گیلان را بر عهده داشت[۵۵]
از سوی دیگر، در آغاز انقلاب اسلامی، امامخمینی به احسانبخش مأموریت داد به نمایندگی از ایشان به سفارتخانههای ایران در کشورهای اسلامی برود و عملکرد آنها را به ایشان گزارش کند. وی در راس هیئتی به پاکستان، بنگلادش، هند و عربستان رفت و اسناد و گزارشهای با ارزشی برای رهبر انقلاب به ایران آورد.[۵۶] امامخمینی همچنین در ۱/۲/۱۳۵۸ به وی مأموریت داد با کمک سیدعبدالله ضیائی-از علمای آن دیار که امامخمینی در ۲۳/۶/۱۳۴۹ برای وی اجازه امور حسبیه صادر کردهاست[۵۷] در رشت و حومه به کار کمیتههای انقلاب رسیدگی و برای رفع مشکلات مالی آنان اقدام کنند و انقلابیان را به اتحاد و یگانگی فراخوانند از اختلاف بر حذر دارند و در تمام کارها با علمای اعلام محل، مشورت و همکاری کنند[۵۸]؛ چنانکه در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ به آن دو مأموریت داد با همکاری چند تن از معتمدان محل به اموال بقعههای متبرک استان گیلان رسیدگی کنند و موارد مورد نیاز برای بازسازی آنها یادشده را به مصرف برسانند و مازاد آن را در امور مستضعفان محل هزینه کنند.[۵۹] نیز در چهارم آذر ۱۳۵۸ در حکم مأموریت به محمدمهدی ربانی املشی برای رسیدگی به مشکلات استان گیلان، به وی توصیه کرد در تصمیمگیریها با احسانبخش و دیگر علما مشورت کند.[۶۰] امامخمینی در پی درخواست مردم رشت در ۹/۱۱/۱۳۵۹ احسانبخش را به امامت نماز جمعه رشت منصوب کرد.[۶۱] ایشان همچنین در هشتم دی ۱۳۶۱ وی را با عنوان نماینده خود در استان گیلان برگزید و به او مأموریت داد ضمن رسیدگی به امور دینی مردم آن سامان، امور حسبیه را با مراعات احتیاط متصدی شود.[۶۲] امامخمینی به وی عنایت ویژهای داشت و ائمه جمعه استان مطالب خود را از طریق احسانبخش به امامخمینی منتقل میکردند[۶۳]
احسانبخش در تأمین امنیت شهرهای استان گیلان، رونقبخشیدن به کار و امور کارگران، همکاری با نیروهای نظامی و انتظامی در دفع شورش مسلحانه سازمان مجاهدین خلق و اتحاد گروههای چپگرا، علیه انقلاب اسلامی نقش مؤثر داشت.[۶۴] وی در دوره اول مجلس خبرگان رهبری نمایندگی مردم استان گیلان را برعهده داشت.[۶۵]
ترور ناموفق توسط مجاهدین خلق
احسانبخش در ۲۶ فروردین ۱۳۶۱ به دست سازمان مجاهدین خلق ترور شد که منجر به جراحات شدید و جانبازی او شد.[۶۶] به دستور امامخمینی وی را برای مداوا به بیمارستان قلب تهران بردند و ایشان به سیداحمد خمینی بر اهتمام به رسیدگی به درمان وی تأکید کرد.[۶۷] مردم در اعتراض به این جنایت راهپیمایی و در اجتماع عظیم خود در مسجد سوخته رشت، برای سلامتی وی دعا کردند.[۶۸] با ترور وی و گروهی دیگر از شخصیتهای نظام جمهوری اسلامی، مانند سیداسدالله مدنی، سیدعبدالحسین دستغیب، سیدعبدالکریم هاشمینژاد و محمد صدوقی، امامخمینی در نامهای به محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این ترورها را سبب نگرانی، تردید و بسیار سؤالانگیز دانست و وی را مأمور کرد با بررسی اطراف قضیه، و بررسی سوابق پاسداران محافظ آنان، گزارشی برای ایشان تهیه کند و با استفاده از پاسداران آزموده، باسابقه و متعهد، نگذارد این سرمایههای بزرگ جمهوری اسلامی، با این وضع اسفبار از دست ملت برود.[۶۹] (ببینید: ترور)
فعالیت در جبهههای جنگ
احسانبخش همچنین نقش بسیار مؤثری در کمک به جبهههای جنگ در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و خدمت به رزمندگان داشت. در خطوط مقدم جبهه به دیدن رزمندگان اسلام میرفت و به آنان روحیه میداد[۷۰]؛ نیز در جمعآوری کمکهای مردمی برای جبهه بسیار مؤثر بود؛ چنانکه در یکی از اعزامهای مردمی، به کمک مسئولان و استقبال مردم، بیش از ۱۵۰۰ کامیون کمکهای مردمی را به جبهه فرستاد.[۷۱] وی در تشکیل لشکر قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گیلان، نقش برجستهای داشت.[۷۲] بزرگداشت وی از شهدا و خانوادههای آنان، زبانزد خاص و عام بود و خود نیز همواره در آرزوی شهادت بود.[۷۳]
آثار علمی و فعالیتهای عامالمنفعه
احسانبخش افزون بر تأسیس مدارس علمیه و جدید، چندین اثر علمی از خود به یادگار گذاشت؛ ازجمله مجموعه آثار الصادقین در ۳۲ جلد با ۴۶۵۰۰ حدیث به همراه ترجمه به صورت الفبایی، تفسیر سورههای قیامت، احزاب، نحل و اسراء، خوارج و علل پیدایش آن، و شاگردان شیخمرتضی انصاری از گیلان[۷۴]؛ همچنین تأسیس کتابخانه، پل، جاده، پمپ بنزین، دارالایتام و خانه برای فقرا، احداث مصلای بزرگ امامخمینی رشت،[۷۵] بیمارستان دکتر حشمت و زایشگاه آستانه اشرفیه، تشکیل کمیته مبارزه با رباخواری، تقسیم اراضی بسیار میان کشاورزان، ساخت پانزده مدرسه و مسجد و احداث بیت الاحسان برای رسیدگی به دختران یتیم، از دیگر خدمات وی است.[۷۶]
درگذشت
احسانبخش که در پی ترور دچار نقص عضو و مشکلات ناشی از آن شده بود، در شب ۱۴ خرداد ۱۳۸۰ درگذشت. در پی رحلت او در استان گیلان سه روز عزای عمومی اعلام شد و پیکر او پس از تشییع در جوار مصلای بزرگ امامخمینی رشت به خاک سپرده شد.[۷۷] رهبر انقلاب در پیام تسلیت خود، با اشاره به خدمات و زحمات شبانهروزی و خستگیناپذیر احسانبخش، او را نمونهای کممانند در خدمت به مردم شمرد و از حضور او در جبهههای دفاع و پشتیبانی بیدریغاش از رزمندگان گیلان یاد کرد.[۷۸]
پانویس
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۷۹.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۷۹؛ احسانبخش، خاطرات، ۲۱–۳۰.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۷۹؛ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۹۲.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۷۹.
- ↑ احسانبخش، خاطرات، ۳۷.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۸۰ و ۸۳.
- ↑ احسانبخش، دانشوران، ۵۵–۵۶؛ شاهد یاران، ۷.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۸۰–۸۱.
- ↑ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۹۲؛ شاهد یاران، ۷.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۸۰–۸۱.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۸۱.
- ↑ احسانبخش، دانشوران، ۵۶.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۸۱.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۸۱.
- ↑ امینیان، صحیفه دل، ۳۲.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۸۴.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۸۱.
- ↑ احسانبخش، خاطرات صادق، ۹۵.
- ↑ احسانبخش، من، صادق احسانبخش، ۵۶.
- ↑ احسانبخش، خاطرات، ۱۰۳؛ احسانبخش، دانشوران، ۵۶.
- ↑ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۸۴.
- ↑ احسانبخش، من، صادق احسانبخش، ۵۶.
- ↑ احسانبخش، خاطرات، ۱۰۳؛ شاهد یاران، ۱۰.
- ↑ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۹۳.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۸۳.
- ↑ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۹۳.
- ↑ شاهد یاران، ۸.
- ↑ شفیعی، مصاحبه، ۲۳–۲۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۷.
- ↑ شفیعی، مصاحبه، ۲۴–۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۲۷.
- ↑ مرکز بررسی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۲.
- ↑ مرکز بررسی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۵؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۵/۱۸۵.
- ↑ شفیعی، مصاحبه، ۲۴.
- ↑ مرکز بررسی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۴۴.
- ↑ مرکز بررسی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۴۶.
- ↑ مرکز بررسی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۱۰۹.
- ↑ مرکز بررسی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۱۰۹؛ شفیعی، مصاحبه، ۲۴.
- ↑ شفیعی، مصاحبه، ۲۴.
- ↑ شفیعی، مصاحبه، ۲۵؛ احسانبخش، من، صادق احسانبخش، ۵۷.
- ↑ مرکز بررسی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۲/۴۲۴–۴۲۵.
- ↑ قدیری اصلی، مصاحبه، ی، مصاحبه، ۲۹.
- ↑ انقلاب اسلامی در گیلان، ۶۹، ۱۹۷و ۲۰۹–۲۱۳.
- ↑ قدیری اصلی، مصاحبه، ی، مصاحبه، ۳۱.
- ↑ انقلاب اسلامی در گیلان، ۳۲۹–۳۴۱.
- ↑ عسکری، مصاحبه، ۳۳–۳۴.
- ↑ عسکری، مصاحبه، ۳۴؛ قدیری اصلی، مصاحبه، ی، مصاحبه، ۲۹–۳۰.
- ↑ همتی، مصاحبه، ۴۱؛ حجازی، مصاحبه، ۱۸.
- ↑ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۹۴؛ شاهد یاران، ۱۰.
- ↑ شفیعی، مصاحبه، ۲۴.
- ↑ انقلاب اسلامی در گیلان، ۱۵–۱۶.
- ↑ اصغرنیا، مصاحبه، ۵۱.
- ↑ احسانبخش، من، صادق احسانبخش، ۵۸؛ عسکری، مصاحبه، ۳۵.
- ↑ عسکری، مصاحبه، ۳۵.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۹۱.
- ↑ شفیعی، مصاحبه، ۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۹۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۷۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۴۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۱۶.
- ↑ شفیعی، مصاحبه، ۲۵؛ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۸.
- ↑ حجازی، مصاحبه، ۲۲.
- ↑ امیرگل، ۸۳–۸۴.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۹۱.
- ↑ جمهوری اسلامی، ۱ و ۴.
- ↑ همتی، مصاحبه، ۳۹.
- ↑ احسانبخش، یار صادق، ۷۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۷۴.
- ↑ همتی، مصاحبه، ۴۲؛ شفیعی، مصاحبه، ۲۷.
- ↑ عسکری، مصاحبه، ۳۶؛ احسانبخش، خاطرات، ۲۵۰؛ شفیعی، مصاحبه، ۲۷.
- ↑ عسکری، مصاحبه، ۳۶–۳۷.
- ↑ قدیری اصلی، مصاحبه، ۳۲.
- ↑ احسانبخش، خبرگان ملت، ۱/۸۵.
- ↑ ادهمنژاد، مبلغ آگاه، ۱۱۵.
- ↑ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۹۴–۹۵.
- ↑ شاهد یاران، ۱۳.
- ↑ شاهد یاران، ۴.
منابع
- احسانبخش، صادق، خاطرات صادق، رشت، نشر صادقین، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- احسانبخش، صادق، دانشوران و دولتمردان گیل و دیلم، رشت، نشر صادقین، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- احسانبخش، صادق، مصاحبه، چاپشده در خبرگان ملت، تهران، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- احسانبخش، صادق، من، صادق احسانبخش، مجله شاهد یاران، شماره ۱۵۸، ۱۳۹۷ش.
- احسانبخش، صادق، یار صادق، برشی از خاطرات زندگی و یادداشتهای روزانه شهید آیتالله صادق احسانبخش در سالهای دفاع مقدس، اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، رشت، حرف نو، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- ادهمنژاد، محمدتقی، مبلغ آگاه و خستگی ناپذیر، آیتالله احسانبخش، مجله مبلغان، شماره۵۴، ۱۳۸۳ش.
- اصغرنیا، مصاحبه، محمدحسن، مصاحبه، پرشورترین روحانی گیلان، مجله شاهد یاران، شماره ۱۵۸، ۱۳۹۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امیرگل، نادر، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۵۸، ۱۳۹۷ش.
- امینیان، محمدعلی، صحیفه دل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۹۷ش.
- انقلاب اسلامی درگیلان، بینام، بی جا.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۷/۱/۱۳۶۱ش.
- حجازی، مصاحبه، سیدابوطالب، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۵۸، ۱۳۹۷ش.
- شاهد یاران، مجله، شماره ۱۵۸، ۱۳۹۷ش.
- شریف رازی، گنجینه دانشمندان، محمد، گنجینه دانشمندان، تهران، اسلامیه، ۱۳۵۴ش.
- شفیعی، مصاحبه، محمدرضا، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۵۸، ۱۳۹۷ش.
- عسکری، مصاحبه، احمد، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۵۸، ۱۳۹۷ش.
- قدیری اصلی، مصاحبه، ی، مصاحبه، سیدمحمدحسین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۵۸، ۱۳۹۷ش.
- مدرسی، سیدمحمدکاظم و میرزامحمد، کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، انتشارات صحیفه خرد، چاپ دوم، ۱۳۹۶ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- همتی، شهرام، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۵۸، ۱۳۹۷ش.
پیوند به بیرون
- سیدعباس رضوی، مقاله «صادق احسانبخش»، دانشنامه امامخمینی، ج۱، ص۵۰۰–۵۰۵.