سیدجلالالدین طاهری اصفهانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
'''سیدجلالالدین طاهری اصفهانی'''، روحانی مبارز، [[شاگردان امامخمینی|شاگرد]] و نماینده [[امامخمینی]] و | '''سیدجلالالدین طاهری اصفهانی'''، روحانی مبارز، [[شاگردان امامخمینی|شاگرد]] و نماینده [[امامخمینی]] و امامجمعه اصفهان، نماینده مجالس [[مجلس خبرگان قانون اساسی|خبرگان قانون اساسی]] و [[مجلس خبرگان رهبری|رهبری]]. | ||
سیدجلالالدین طاهری اصفهانی در سال ۱۳۰۵ در اصفهان به دنیا آمد و تحصیلات جدید را تا دیپلم ریاضی به پایان برد و زبان فرانسه را فراگرفته بود و پس از آن وارد مدرسه صدر اصفهان شد و تحصیلات حوزوی را شروع کرد. در سال ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل به [[حوزه علمیه قم]] رفت و پس از اتمام سطح در درسهای مراجع وقت از جمله امامخمینی شرکت کرد و از [[سیدمحمدتقی خوانساری]] اجازه اجتهاد دریافت کرد. وی در قم بیشتر با [[سیدمحمد حسینی بهشتی|سیدمحمد حسینی بهشتی]] و [[امامموسی صدر|امام موسی صدر]] معاشرت داشت. | |||
طاهری اصفهانی از آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امامخمینی]] از مدافعان و همراهان ایشان بود و در سال ۱۳۶۴ به اصفهان بازگشت و در مسجد حسینآباد [[تفسیر|تفسیر قرآن]] داشت. | |||
با پیشنهاد [[حسینعلی منتظری]] و پس از کسب نظر و اجازه امامخمینی، طاهری اصفهانی از سال ۱۳۴۸ در مسجد حسینآباد اصفهان نماز جمعه را اقامه میکرد که [[ساواک]] آن را تعطیل میکرد و با فرازوفرود اقامه و تعطیل میشد. | |||
طاهری از سال ۱۳۵۱ از منبر رفتن منع شد ولی پس از شهادت [[سیدمصطفی خمینی]] در سال ۱۳۵۶ فعالیت مبارزاتی او شکل جدیتری گرفت. وی به سه سال تبعید محکوم شد که با تلاش وکلاء وی به سه ماه تقلیل یافت. او مجدداً در مرداد ۱۳۵۷ دستگیر و روانه زندان قصر شد و پیامد آن کشتار و [[حکومتنظامی|حکومت نظامی]] اصفهان اتفاق افتاد. وی آبان ماه ۱۳۵۷ به همراه [[سیدمحمود طالقانی]] و حسینعلی منتظری آزاد شد و به اصفهان بازگشت. | |||
طاهری اصفهایی علاقه زیادی به امامخمینی داشت و پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در آبان ۱۳۵۸ با حکم امامخمینی به امامت جمعه اصفهان منصوب شد و در [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] منتخب مردم اصفهان بود. او در سالهای [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]] حضور زیاد و مؤثری در جبههها داشت و یکی از فرزندانش به [[شهادت]] رسید. | |||
طاهری اصفهانی که سالها پس از [[ارتحال امامخمینی|رحلت امامخمینی]] مسئولیت امامت جمعه اصفهان را بر عهده داشت، در سال ۱۳۸۱ ضمن نامهای اعتراضی از این منصب استعفا کرد و در سال ۱۳۹۲ در ۸۷ سالگی از دنیا رفت و گلزار شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. | |||
== تولد و تحصیلات == | == تولد و تحصیلات == | ||
خط ۶۴: | خط ۷۶: | ||
امامخمینی در پیام تسلیتی که خطاب به طاهری فرستاد، با ابراز تأثر و تأسف از شهادت فرزند برومند وی، او را سلاله پاک و مطهر رسول اکرم (ص) شمرد که از دیگران اولی به شهادت در راه اسلام است و طاهری اصفهانی را فرزند برومند سید شهیدان (ع) خواند که همراه خاندان خود در [[صبر]] و [[ایثار]] در راه خداوند اولی است. ایشان در این پیام با تأکید بر عدم هراس از شهادت فرزندان، شاهد آن را پدران و مادران شهدا شمرد که با گشادهرویی و شجاعت معنوی از شهادت عزیزان خود استقبال میکنند و انسان را به یاد [[امامسجاد (ع)]] و [[حضرت زینبکبرا(س)|زینب کبرا (س)]] میاندازد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۷۱–۷۲.</ref> | امامخمینی در پیام تسلیتی که خطاب به طاهری فرستاد، با ابراز تأثر و تأسف از شهادت فرزند برومند وی، او را سلاله پاک و مطهر رسول اکرم (ص) شمرد که از دیگران اولی به شهادت در راه اسلام است و طاهری اصفهانی را فرزند برومند سید شهیدان (ع) خواند که همراه خاندان خود در [[صبر]] و [[ایثار]] در راه خداوند اولی است. ایشان در این پیام با تأکید بر عدم هراس از شهادت فرزندان، شاهد آن را پدران و مادران شهدا شمرد که با گشادهرویی و شجاعت معنوی از شهادت عزیزان خود استقبال میکنند و انسان را به یاد [[امامسجاد (ع)]] و [[حضرت زینبکبرا(س)|زینب کبرا (س)]] میاندازد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۷۱–۷۲.</ref> | ||
'''در گذشت''' | |||
طاهری که سالها پس از [[ارتحال امامخمینی|رحلت امامخمینی]] نیز مسئولیت امامت جمعه را بر عهده داشت در تیر ۱۳۸۱ ضمن نامهای اعتراضی از این منصب استعفا کرد.<ref>مصطفوی، میمنت، ۱۰.</ref> وی پس از چند سال بیماری در هشتم اردیبهشت ۱۳۹۲ به علت مشکلات انسداد تنفسی در بیمارستان الزهرا (س) اصفهان بستری شد و در دوازدهم خرداد ۱۳۹۲، به دلیل ایست تنفسی در ۸۷سالگی درگذشت.<ref>دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۷.</ref> از وی سه فرزند پسر و دو فرزند دختر به جامانده است <ref>شخصیتنگار، پایگاه اطلاعرسانی.</ref> و یکی از پسران وی همسر [[نعیمه اشراقی]]، فرزند [[شهابالدین اشراقی]] و نوه امامخمینی میباشد. {{ببینید|خانواده امامخمینی}} | طاهری که سالها پس از [[ارتحال امامخمینی|رحلت امامخمینی]] نیز مسئولیت امامت جمعه را بر عهده داشت در تیر ۱۳۸۱ ضمن نامهای اعتراضی از این منصب استعفا کرد.<ref>مصطفوی، میمنت، ۱۰.</ref> وی پس از چند سال بیماری در هشتم اردیبهشت ۱۳۹۲ به علت مشکلات انسداد تنفسی در بیمارستان الزهرا (س) اصفهان بستری شد و در دوازدهم خرداد ۱۳۹۲، به دلیل ایست تنفسی در ۸۷سالگی درگذشت.<ref>دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۷.</ref> از وی سه فرزند پسر و دو فرزند دختر به جامانده است <ref>شخصیتنگار، پایگاه اطلاعرسانی.</ref> و یکی از پسران وی همسر [[نعیمه اشراقی]]، فرزند [[شهابالدین اشراقی]] و نوه امامخمینی میباشد. {{ببینید|خانواده امامخمینی}} | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۱۹: | ||
[[رده:مقالههای دارای تصویر]] | [[رده:مقالههای دارای تصویر]] | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | [[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | ||
[[رده:شاگردان | [[رده:شاگردان امامخمینی]] | ||
[[رده:نمایندگان | [[رده:نمایندگان امامخمینی در مناطق]] | ||
[[رده:امامان جمعه]] | [[رده:امامان جمعه]] | ||
[[رده: | [[رده:اعضای مجلس خبرگان رهبری]] | ||
[[رده:اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی]] | |||
[[رده:مبارزان علیه رژیم پهلوی]] | |||
{{نمایندگان امامخمینی}} | |||
{{شاگردان امامخمینی}} | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۰۹
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | سیدجلالالدین طاهری اصفهانی |
زادروز | ۲۰ آبان ۱۳۰۵ |
شهر تولد | اصفهان |
کشور تولد | ایران |
تاریخ درگذشت | دوازدهم خرداد ۱۳۹۲ |
شهر درگذشت | اصفهان |
کشور درگذشت | ایران |
نام همسر | دختر سیدحبیبالله مصطفوی روضاتی |
فرزندان | سه فرزند پسر و دو فرزند دختر |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امامخمینی و امامجمعه اصفهان، نماینده مجالس خبرگان قانون اساسی و رهبری |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | سیدمحمدتقی خوانساری، سیدحسین بروجردی، سیدمحمد حجت، محمدعلی اراکی، سیدمحمد محقق داماد و امامخمینی |
تالیفات | سه جلد المحاضرات در اصول فقه و دو جلد الطهاره در فقه |
سیدجلالالدین طاهری اصفهانی، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امامخمینی و امامجمعه اصفهان، نماینده مجالس خبرگان قانون اساسی و رهبری.
سیدجلالالدین طاهری اصفهانی در سال ۱۳۰۵ در اصفهان به دنیا آمد و تحصیلات جدید را تا دیپلم ریاضی به پایان برد و زبان فرانسه را فراگرفته بود و پس از آن وارد مدرسه صدر اصفهان شد و تحصیلات حوزوی را شروع کرد. در سال ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت و پس از اتمام سطح در درسهای مراجع وقت از جمله امامخمینی شرکت کرد و از سیدمحمدتقی خوانساری اجازه اجتهاد دریافت کرد. وی در قم بیشتر با سیدمحمد حسینی بهشتی و امام موسی صدر معاشرت داشت.
طاهری اصفهانی از آغاز نهضت امامخمینی از مدافعان و همراهان ایشان بود و در سال ۱۳۶۴ به اصفهان بازگشت و در مسجد حسینآباد تفسیر قرآن داشت.
با پیشنهاد حسینعلی منتظری و پس از کسب نظر و اجازه امامخمینی، طاهری اصفهانی از سال ۱۳۴۸ در مسجد حسینآباد اصفهان نماز جمعه را اقامه میکرد که ساواک آن را تعطیل میکرد و با فرازوفرود اقامه و تعطیل میشد.
طاهری از سال ۱۳۵۱ از منبر رفتن منع شد ولی پس از شهادت سیدمصطفی خمینی در سال ۱۳۵۶ فعالیت مبارزاتی او شکل جدیتری گرفت. وی به سه سال تبعید محکوم شد که با تلاش وکلاء وی به سه ماه تقلیل یافت. او مجدداً در مرداد ۱۳۵۷ دستگیر و روانه زندان قصر شد و پیامد آن کشتار و حکومت نظامی اصفهان اتفاق افتاد. وی آبان ماه ۱۳۵۷ به همراه سیدمحمود طالقانی و حسینعلی منتظری آزاد شد و به اصفهان بازگشت.
طاهری اصفهایی علاقه زیادی به امامخمینی داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در آبان ۱۳۵۸ با حکم امامخمینی به امامت جمعه اصفهان منصوب شد و در مجلس خبرگان قانون اساسی منتخب مردم اصفهان بود. او در سالهای جنگ تحمیلی حضور زیاد و مؤثری در جبههها داشت و یکی از فرزندانش به شهادت رسید.
طاهری اصفهانی که سالها پس از رحلت امامخمینی مسئولیت امامت جمعه اصفهان را بر عهده داشت، در سال ۱۳۸۱ ضمن نامهای اعتراضی از این منصب استعفا کرد و در سال ۱۳۹۲ در ۸۷ سالگی از دنیا رفت و گلزار شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
تولد و تحصیلات
سیدجلالالدین طاهری اصفهانی در ۲۰ آبان ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. پدر او سیدعبدالخالق و پدربزرگش سیدعبدالحسین از علمای بزرگ منطقه حسینآباد اصفهان بودند. سیدعبدالخالق با دستور کلی رضاشاه پهلوی خلع لباس شد و پس از آن به خدمت در آموزش و پرورش درآمد. مادر وی نیز معلم قرآن بود.[۱]
طاهری اصفهانی پس از گذراندن دوره ابتدایی در دبستان حسینآباد، به دبیرستان سعدی اصفهان رفت و با سیدمحمد حسینی بهشتی همکلاس بود. او در سال ۱۳۲۳ مدرک دیپلم را با رتبه ممتاز استانی دریافت کرد و از آنجایی که زبان فرانسه را میدانست، برای بورسیه فرانسه و تحصیل در دانشگاه سوربن انتخاب شد؛ ولی این پیشنهاد را نپذیرفت و به سبب علاقه شخصی به تحصیل در حوزه علمیه، وارد مدرسه صدر اصفهان شد.[۲] وی دروس مقدماتی حوزه را نزد استادان این مدرسه، همچون سیدمحمدجواد موسوی غروی گذراند و در سال ۱۳۲۴ با دختر سیدحبیبالله مصطفوی روضاتی ازدواج کرد.[۳]
طاهری اصفهانی در سال ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل به شهر قم رفت[۴] و پس از تمامکردن سطوح میانی، در درسهای خارج فقه و اصول سیدمحمدتقی خوانساری، سیدحسین بروجردی، سیدمحمد حجت، محمدعلی اراکی، سیدمحمد محقق داماد و امامخمینی حضور یافت.[۵] وی در درس خصوصی امامخمینی نیز که مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری نیز حضور داشتند، شرکت میکرد.[۶] او در سال ۱۳۳۱ از سیدمحمدتقی خوانساری اجازه اجتهاد دریافت کرد.[۷] وی در قم بیش از همه با سیدمحمد حسینی بهشتی و امامموسی صدر معاشرت داشت.[۸]
حمایت از نهضت امامخمینی
پس از آغاز مبارزات امامخمینی، طاهری اصفهانی از سال ۱۳۴۲ با امضای اطلاعیه محکومیت کشتار ۱۵ خرداد و بازداشت امامخمینی، علیه رژیم پهلوی وارد مبارزه شد.[۹] وی در سال ۱۳۴۴ به اصفهان بازگشت[۱۰] و به تبلیغ از طریق خطابه، اعلامیه و تماس با محافل مبارزاتی روآورد[۱۱] و با تشکیل جلسات بحث و تفسیر قرآن در مسجد حسینآباد اعظم نقش بسزایی در آگاهی مردم و جوانان داشت. عباسعلی روحانی و عبدالله نوری ازجمله شاگردان وی در درسهای تفسیر بودند (تاریخ ایرانی). وی از نهضت روحانیت و مبارزات امامخمینی حمایت میکرد و در کنار عالم برجسته اصفهان، سیدحسین خادمی به فعالیتهای انقلابی و طرفداری از امامخمینی و مخالفت با رژیم پهلوی میپرداخت.[۱۲] وی در ۲۶/۱/۱۳۴۶ از امامخمینی با عنوان سید الاعلام، عماد الانام و ثقة الاسلام و المسلمین در امور حسبیه اجازهنامه دریافت کرد.[۱۳]
پس از پیشنهاد حسینعلی منتظری به طاهری اصفهانی برای اقامه نماز جمعه در حسینآباد اصفهان، وی در سفر به نجف، در دیدار با امامخمینی نظر ایشان را دربارهٔ آن جویا شد. ایشان ضمن موافقت با اصل موضوع، آن را مشروط به استقبال مردم کرد.[۱۴] اقامه نماز جمعه در اصفهان به امامت وی در سال ۱۳۴۸، با استقبال چشمگیر مردم اصفهان همراه شد و بهمدت پنج هفته ادامه یافت تا اینکه سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) با بستن مسجد اعظم حسینآباد نماز را تعطیل کرد. اقدام چندباره طاهری برای برپایی نماز نیز با ممانعت ساواک روبهرو شد. وی که اقامه نماز جمعه را احتیاط واجب میدانست، پس از یک سالونیم تعطیلی دوباره بهمدت دو هفته در خیابان به اقامه آن پرداخت که به بازداشت وی و تعطیلی دوباره این نماز منجر شد.[۱۵] در سال ۱۳۵۵ وی دوباره نماز جمعه را در مسجد اعظم برگزار کرد که این بار نیز ساواک مسجد اعظم حسینآباد را بست.[۱۶] پاسخ امامخمینی به نامه گلایهآمیز طاهری نشان میدهد که گویی نماز جمعه وی مورد بیاعتنایی برخی علمای اصفهان نیز بودهاست و امامخمینی آن را ناشی از اختلاف و چندگانگی میان علما دانسته و ابراز امیدواری کردهاست با اصلاح این وضع، همگان از خواب گران بیدار شوند.[۱۷] طاهری مورد علاقه امامخمینی بود؛ چنانکه ایشان در هنگام بیماری وی با ابراز نگرانی زیاد، او را به معالجه تشویق کرد و با معرفی پزشک مناسب، تأکید کرد هر گونه کاری که بتواند برای وی انجام خواهد داد و از حسینعلی منتظری خواست که برای معالجه وی کمک مالی کند.[۱۸]
طاهری با افزایش فشار ساواک، در سال ۱۳۵۱ از منبررفتن منع شد[۱۹] و از سال ۱۳۵۳ تدریس خارج فقه و اصول را در مدرسه ملاعبدالله را آغاز کرد و در سالهای پس از پیروزی انقلاب نیز به تدریس خارج فقه ازجمله مبحث ولایت فقیه در مدرسه صدر ادامه داد.[۲۰]
پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶، قیام ملت ایران علیه محمدرضا پهلوی جان تازه یافت. طاهری اصفهانی نیز همگام با مردم ضمن برگزاری نماز جمعه، کانون مخفی مبارزه متشکل از اصناف و روحانیت را در اصفهان تشکیل داد.[۲۱] وی رابط میان امامخمینی و بسیاری از مبارزان و تأمینکننده منابع مالی مبارزان و سربازهای فراری از پادگانها بود و تهیه نیازهای آنان از قبیل جا، لباس و وسایل نقلیه بر عهده او بود و بهویژه در اصفهان در سازماندهی نیروهای پراکنده فعال بود.[۲۲]
طاهری در آگاهیبخشیدن به مردم اصفهان و تشویق آنان به اعتراض به مقاله توهینآمیز ۱۷ دی ۱۳۵۶ روزنامه اطلاعات و اعتراض به کشتار ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم، کشتار مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ و کشتار مردم در دیگر شهرها نقش عمدهای داشت. او با وجود منع از منبر، روز جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۵۷، یک روز پس از کشتار مردم یزد، در میان نمازگزاران مسجد اعظم حسینآباد اصفهان خطبه نماز جمعه خواند و وقایع قم، تبریز و یزد و حمله رژیم پهلوی به مردم در مسجد حکیم اصفهان را محکوم کرد. با مخالفتهای شدیدِ وی با رژیم و اصرار بر برگزاری نماز جمعه، کمیسیون امنیت اجتماعی وی را به سه سال تبعید محکوم کرد که با تلاش وکلای وی، این مدت به سه ماه کاهش یافت[۲۳] در پی این حکم، او در ۱۴/۱/۱۳۵۷ به مهاباد کردستان تبعید شد.[۲۴] وی در فرصت تبعید توانست با عبدالرحیم ربانی شیرازی و محمدصادق خلخالی که در شهرهای سردشت و بانه تبعید بودند، دیدار و گفتگو کند.[۲۵]
با گسترش قیام مردم و فشار علیه رژیم پهلوی، طاهری در ۲۸/۳/۱۳۵۷ از تبعید آزاد شد و با استقبال پرشور مردم به اصفهان بازگشت.[۲۶] در تیر ۱۳۵۷ وی همراه با گروهی از علما و استادان حوزه علمیه قم در اعلامیهای به مناسبت فرارسیدن نیمه ماه شعبان، حکومت محمدرضا پهلوی را غیرقانونی و نامشروع خواند و حمله عوامل رژیم، به مدرسه علوم دینی تبریز و ضرب، جرح و قتل دانشجویان دانشگاههای تبریز، تهران و اصفهان و فرستادن جنایتکاران حرفهای و چاقوکشان بر سر زندانیان سیاسی در تهران و اصفهان را محکوم کرد[۲۷]؛ سپس موضوع خلع محمدرضا پهلوی از قدرت را در ۶ مرداد همان سال در نماز جمعه در مسجد مصلی مطرح کرد و گستردگی این نماز جمعه موجب وحشت رژیم شد.[۲۸]
با افزایش فعالیتهای انقلابی طاهری و ادامه افشاگریهای وی علیه رژیم پهلوی، در ۱۰/۵/۱۳۵۷ دوباره مأموران ساواک نیمهشب به خانه وی هجوم و او را به شهربانی بردند و سپس به زندان قصر تهران انتقال دادند.[۲۹] با پخش خبر بازداشت وی، اعتراضات مردمی شدت گرفت و منجر به تعطیلی بازار اصفهان، تحصن اعتراضآمیز و اجتماع در خانه سیدحسین خادمی شد و به درگیری مردم با نیروهای امنیتی در ساعت ۱۰ شب ۱۹ مرداد ۱۳۵۷ انجامید که به «فاجعه کشتار پنجم رمضان ۱۳۵۷ اصفهان» مشهور گشت و برای نخستین بار حکومت نظامی در این شهر برقرار شد.[۳۰] طاهری در زندان قصر با سیدمحمود طالقانی همسلول بود و نامساعدشدن وضع جسمیاش در زندان به گسترش دامنه اعتراضها افزود و سرانجام پس از ۳۱ روز حبس، وی به بهداری زندان قصر منتقل شد.[۳۱] پس از آزادی حسینعلی منتظری و سیدمحمود طالقانی، طاهری در ۲۳ آبان ۱۳۵۷ از زندان آزاد و با هواپیما به اصفهان بازگردانده شد. او پس از بازگشت نیز از فعالیتهای انقلابی خود دست نکشید.[۳۲]
طاهری اصفهانی که علاقه زیادی به امامخمینی داشت و از نظر معنوی جذب ایشان شده بود، اخلاق و منش ایشان را همواره میستود و معتقد بود با حضور ایشان به عنوان مرجع جامع، دغدغه خاطری ندارد و هرچه ایشان را تقویت کند، تقویت مرجعیت است.[۳۳] با اعلام برگشت امامخمینی به ایران، وی در ششم بهمن ۱۳۵۷، برای استقبال از ایشان به تهران رفت و همراه چند نفر از علما ازجمله منتظری، حسینی بهشتی، محمدجواد باهنر و سیدعلی خامنهای، در اعتراض به بستهشدن فرودگاه به دست نیروهای رژیم پهلوی و جلوگیری از بازگشت امامخمینی، تحصن در مسجد دانشگاه تهران را راهاندازی کردند[۳۴] و در نهم بهمن مردم اصفهان به درخواست وی به تهران آمدند و از مهدیه تهران به سمت بهشت زهرا (س) دست به راهپیمایی زدند. وی در جایگاهی که برای امامخمینی در بهشت زهرا(س) درست شده بود، سخنرانی کرد و شور زیادی در میان مردم برای دیدار با ایشان پدیدآورد.[۳۵] در پنجشنبه دوازدهم بهمن با ورود امامخمینی به ایران، وی در شمار استقبالکنندگان بود و سپس برای اقامه نماز جمعه به اصفهان رفت.[۳۶]
فعالیتها و مسئولیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی
طاهری اصفهانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از امامخمینی خواست که اجازه دهد او به قم برود و به تدریس مشغول شود؛ اما ایشان در پاسخ تأکید کرد به افرادی مانند وی نیاز دارد که برای تثبیت انقلاب تلاش کنند.[۳۷] وی که در دوران مبارزه در برپایی نماز جمعه در اصفهان پای میفشرد، به دلیلی که امامخمینی آن را نامعلوم شمردهاست، از ادامه برپایی نماز خوددادری کرد و از اینرو امامخمینی در ۲ آبان ۱۳۵۸ با اشاره به صلاحیت و سابقه طولانی ارتباط وی با ایشان، بر نصب وی به امامت جمعه اصفهان تأکید و اظهار امیدواری کرد مردم اصفهان با حمایت کامل از طاهری از هر گونه تفرقه و اختلاف دوری کنند.[۳۸] ایشان در دیدار تیم حفاظت طاهری در تأکید بر لزوم حفاظت از وی، خاطرنشان ساخت اگر اتفاقی برای طاهری رخ دهد جایگزینی برای او ندارد.[۳۹] در سال ۱۳۵۹، به دنبال تحرکات تفرقهافکنانه سازمان مجاهدین خلق و طرفداران سیدابوالحسن بنیصدر در اصفهان، طاهری با تعطیلکردن نماز جمعه از اصفهان به قم مهاجرت کرد و با درخواست امامخمینی به این شهر بازگشت.[۴۰]
طاهری در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی در خرداد ۱۳۵۸، رأی اول استان اصفهان را به دست آورد و در مجلس خبرگان به همراه سیداسدالله مدنی و محمد صدوقی در کمیسیون «بررسی حقوق ملت» عضو شد و نقش فعالی در تدوین قانون اساسی داشت. او همچنین از سال ۱۳۶۱ تا سال ۱۳۷۶ نماینده مردم اصفهان در مجلس خبرگان رهبری بود.[۴۱]
طاهری در دوران جنگ تحمیلی در جبهههای جنگ، بهویژه لشکر ۱۴ امامحسین (ع) حاضر میشد و با حسین خرازی، فرمانده لشکر از خطوط مقدم، مقرها و سنگرها بازدید میکرد.[۴۲] فرزند وی سیدعلی نیز در جبهه حضور داشت و در اسفند ۱۳۶۰ در جنگ به شهادت رسید. طاهری در حالیکه صبح جمعه پیش از نماز خبر شهادت فرزند خود را شنید، بیآنکه نامی از فرزند خود آورد، نماز جمعه را اقامه کرد و این نماز را بهترین نماز جمعهای میدانست که خواندهاست.[۴۳]
امامخمینی در پیام تسلیتی که خطاب به طاهری فرستاد، با ابراز تأثر و تأسف از شهادت فرزند برومند وی، او را سلاله پاک و مطهر رسول اکرم (ص) شمرد که از دیگران اولی به شهادت در راه اسلام است و طاهری اصفهانی را فرزند برومند سید شهیدان (ع) خواند که همراه خاندان خود در صبر و ایثار در راه خداوند اولی است. ایشان در این پیام با تأکید بر عدم هراس از شهادت فرزندان، شاهد آن را پدران و مادران شهدا شمرد که با گشادهرویی و شجاعت معنوی از شهادت عزیزان خود استقبال میکنند و انسان را به یاد امامسجاد (ع) و زینب کبرا (س) میاندازد.[۴۴]
در گذشت
طاهری که سالها پس از رحلت امامخمینی نیز مسئولیت امامت جمعه را بر عهده داشت در تیر ۱۳۸۱ ضمن نامهای اعتراضی از این منصب استعفا کرد.[۴۵] وی پس از چند سال بیماری در هشتم اردیبهشت ۱۳۹۲ به علت مشکلات انسداد تنفسی در بیمارستان الزهرا (س) اصفهان بستری شد و در دوازدهم خرداد ۱۳۹۲، به دلیل ایست تنفسی در ۸۷سالگی درگذشت.[۴۶] از وی سه فرزند پسر و دو فرزند دختر به جامانده است [۴۷] و یکی از پسران وی همسر نعیمه اشراقی، فرزند شهابالدین اشراقی و نوه امامخمینی میباشد. (ببینید: خانواده امامخمینی)
خدمات اجتماعی
ازجمله خدمات اجتماعی طاهری میتوان به این موارد اشاره کرد: تعمیر و احیای کتابخانه مدرسه صدر اصفهان، حمایت و نظارت بر خیریهها بهویژه خیریه محمد امین (ص) در منطقه حسینآباد اصفهان، احداث کتابخانه مسجد اعظم حسینآباد اصفهان، احداث مصلای اصفهان در کنار تخت فولاد، پایهگذاری بنیاد ازدواج، بنیانگذاری بنیاد فرهنگی امامصادق (ع)، ایجاد تأسیسات ورزشی در کنار مسجد اعظم حسینآباد اصفهان.[۴۸] ازجمله کتابهای وی میتوان به سه جلد المحاضرات در اصول فقه که تقریرات درس استاد وی سیدمحمد محقق داماد است و دو جلد الطهاره در فقه نام برد. برخی از آثار وی را امامموسی صدر برای چاپ و نشر به لبنان برد؛ اما با مفقودشدن وی آن آثار نیز ناپدید شدند. از طاهری سخنرانیهای بسیاری به جا ماندهاست.[۴۹]
پانویس
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۲.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۲؛ مصطفوی، میمنت، ۷؛ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۴/۱۶.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۲.
- ↑ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۴/۱۷.
- ↑ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۴/۱۷؛ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۳.
- ↑ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۴/۱۷.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۳.
- ↑ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۴/۱۷.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۳.
- ↑ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۴/۱۷.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۳.
- ↑ صلواتی، ایرانشناسی با نگاهی دیگر، ۲۴۱ و ۲۴۲؛ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۴/۱۷؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۲۲۷–۲۲۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۲۲.
- ↑ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۴/۱۷.
- ↑ جماران، پایگاه اطلاعرسانی ۲۳/۱۱/۱۳۹۵ش.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۰۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۷۰ و ۳۰۱–۳۰۳.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۳؛ طاهری، ۵۴/۱۷.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۳؛ روحانی، بعد علمی آیتالله طاهری مظلوم واقع شد، ۱۴.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۴؛ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۴/۱۷–۱۸.
- ↑ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۵/۴۴.
- ↑ شخصیتنگار، پایگاه اطلاعرسانی.
- ↑ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۴۹۶.
- ↑ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۴/۱۸.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۵.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۱۹–۳۲۲.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۴.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۱۱/۵۸۵؛ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۴/۱۸.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۸/۳۱۱.
- ↑ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۵/۴۲–۴۳.
- ↑ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۵/۴۳–۴۴؛ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۵.
- ↑ مصطفوی، میمنت، ۷.
- ↑ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۵/۴۴.
- ↑ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۵/۴۴–۴۵.
- ↑ طاهری اصفهانی، مصاحبه، ۵۵/۴۵.
- ↑ جماران، پایگاه اطلاعرسانی ۲۳/۱۱/۱۳۹۵ش.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۲۹.
- ↑ جماران، پایگاه اطلاعرسانی ۲۳/۱۱/۱۳۹۵ش.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۰۶.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۵.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۶؛ صفری، گفتگویی با یکی از محافظین شخصی آیتالله طاهری، ۲۲.
- ↑ مصطفوی، میمنت، ۱۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۷۱–۷۲.
- ↑ مصطفوی، میمنت، ۱۰.
- ↑ دریچه، گاهشمار زندگی آیتالله طاهری، ۷.
- ↑ شخصیتنگار، پایگاه اطلاعرسانی.
- ↑ قانیان، فقط آیتالله نبود، ۳–۵.
- ↑ اجتهاد، نگاهی به زندگی و فراز نشیب طاهری اصفهانی.
منابع
- اجتهاد، پایگاه اطلاعرسانی، نگاهی به زندگی و فراز نشیب طاهری اصفهانی، ۲۰/۲/۱۳۹۵.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- تاریخ ایرانی، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۳/۱۱/۱۳۹۵ش.
- جماران، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۳/۱۱/۱۳۹۵ش.
- دریچه، مجله، گاهشمار زندگی آیتالله سیدجلالالدین طاهری، ویژهنامه نخستین سالگرد ارتحال آیتالله سیدجلالالدین طاهری، خرداد ۱۳۹۳ش.
- روحانی، مهدی، بعد علمی آیتالله طاهری مظلوم واقع شد، مجله دریچه، ویژهنامه نخستین سالگرد ارتحال آیتالله سیدجلالالدین طاهری، خرداد ۱۳۹۳ش.
- شخصیتنگار، پایگاه اطلاعرسانی ۳۰/۲/۱۳۹۶ش.
- صفری، روحالله، گفتگویی با یکی از محافظین شخصی آیتالله طاهری، مجله دریچه، ویژهنامه نخستین سالگرد ارتحال آیتالله سیدجلالالدین طاهری، خرداد ۱۳۹۳ش.
- صلواتی، فضلالله، ایرانشناسی با نگاهی دیگر.
- اصفهان در جریان انقلاب اسلامی، مجله یاد، شماره ۳۹–۴۰، ۱۳۷۴ش.
- طاهری اصفهانی، سیدجلالالدین، مصاحبه، مجله پیام انقلاب، شماره ۵۴، اسفند، ۱۳۶۰ش.
- طاهری اصفهانی، سیدجلالالدین، مصاحبه، مجله پیام انقلاب، شماره ۵۵، فروردین، ۱۳۶۱ش.
- قانیان، نفیسه، فقط آیتالله نبود.
- نگاهی به خدمات اجتماعی آیتالله طاهری، مجله دریچه، ویژهنامه نخستین سالگرد ارتحال آیتالله سیدجلالالدین طاهری، خرداد ۱۳۹۳ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک.
- اصفهان: شرح مبارزات مردم اصفهان در جریان انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- مصطفوی روضاتی، میمنت، روایت یک زندگی: مردم اصفهان آقا را صادق میدیدند.
- گفتگو با همسر مرحوم آیتالله طاهری، مجله دریچه، ویژهنامه نخستین سالگرد ارتحال آیتالله سیدجلالالدین طاهری، خرداد ۱۳۹۳ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
پیوند به بیرون
- زهره قادری، سیدجلالالدین طاهری اصفهانی، دانشنامه امامخمینی، ج۷، ص۷۶–۸۱.