صادق قطبزاده: تفاوت میان نسخهها
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
*فاطمه کرمپور، [https://books.khomeini.ir/books/10008/204/ صادق قطبزاده]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۸، ص۲۰۴-۲۰۸. | *فاطمه کرمپور، [https://books.khomeini.ir/books/10008/204/ صادق قطبزاده]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۸، ص۲۰۴-۲۰۸. | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد هشتم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد هشتم دانشنامه]] | ||
[[رده:مقالههای دارای جعبه اطلاعات]] | [[رده:مقالههای دارای جعبه اطلاعات]] | ||
[[رده:مقالههای نیازمند تصویر]] | [[رده:مقالههای نیازمند تصویر]] | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] |
نسخهٔ ۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۳۹
شناسنامه | |
---|---|
زادروز | ۱۳۱۴ش |
شهر تولد | تهران (اصفهان؟) |
کشور تولد | ایران |
تاریخ درگذشت | ۲۳ شهریور ۱۳۶۱ |
شهر درگذشت | تهران |
کشور درگذشت | ایران |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | سرپرست رادیو و تلویزیون، وزیر امور خارجه |
صادق قطبزاده، عضو فعال جنبش دانشجویی در خارج از کشور، سرپرست رادیو و تلویزیون و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران.
معرفی
صادق قطبزاده در سال ۱۳۱۴ در تهران (اصفهان؟) زاده شد. پدر او حسین، تاجر بازاری بود. قطبزاده تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان برد. او در نوجوانی از هواخواهان جبهه ملی بود و در «انجمن اسلامی دانشجویان» که از گروههای فعال سیاسی آن زمان بود، به فعالیتهای سیاسی پرداخت و دو بار بازداشت و زندانی شد.[۱] وی در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در دانشگاه جورج تاون واشینگتن در رشته زبان انگلیسی مشغول تحصیل شد و همراه دانشجویان به فعالیت سیاسی پرداخت تا اینکه در سال ۱۳۳۹ همراه محمد فاطمی و محمد نخشب سازمان دانشجویان ایرانی آمریکا را تأسیس کرد. قطبزاده مانیفست جنبش اسلامی دانشجویی را در نشریه پندار چاپ کرد. پس از آن این نشریه، ارگان انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در ایالات متحده آمریکا شد.[۲]
فعالیتها
با توجه به فعالیت سیاسی قطبزاده، دولت ایران از ویلیام داگلاس وزیر امور خارجه آمریکا خواستار بازگرداندن وی و محمد فاطمی به اتهام یاغیگری و کمونیستبودن شد؛ اما دادگاهی در آمریکا آنان را ضد کمونیسم و تحت تعقیب حزب توده شناخت و دولت آمریکا از بازگرداندن آنان به ایران امتناع کرد؛[۳] با این حال، پس از آنکه در جشن نوروز ۱۳۴۰ در سفارت ایران ضمن اعتراض دانشجویان، رژیم پهلوی در خصوص قطعشدن ارز تحصیلی و درگیری میان قطبزاده و اردشیر زاهدی سفیر ایران در آمریکا و طرفداران رژیم، زاهدی از تمدید گذرنامه او و محمد فاطمی امتناع کرد،[۴] دولت آمریکا در سال ۱۳۴۱ قطبزاده را بیرون کرد. وی پس از آن به کشورهای آسیایی، خاورمیانه و آفریقا سفر کرد.[۵] دانشجویان ایرانی مقیم اروپا در نشستی در شهر هایدلبرگ آلمان با تصویب بیانهای دوصفحهای نام «کنفدراسیون محصلان ایرانی در اروپا» را برای تشکیلاتشان انتخاب کردند[۶] و قطبزاده در سال ۱۳۴۲ به عضویت رهبری کنفدراسیون انتخاب شد.[۷] او در سال ۱۳۴۳ بهنمایندگی کنفدراسیون در کنگره سالیانه سازمان ملی دانشجویان به سوریه و سپس به یونان و هندوستان سفر کرد و در سخنرانیهای خود از عملکرد رژیم پهلوی انتقاد کرد[۸] و همراه دوستانش در خاورمیانه عربی زمینه مبارزه مسلحانه علیه رژیم پهلوی را فراهم ساخت.[۹]
پس از تبعید امامخمینی به ترکیه، قطبزاده از کسانی بود که در انتقال ایشان از ترکیه به نجف تلاش میکرد.[۱۰] پس از انتقال امامخمینی به نجف، قطبزاده تلاش کرد با امامخمینی ارتباط برقرار کند.[۱۱] در سال ۱۳۴۶ او دوباره به آمریکا برگشت؛[۱۲] اما با متهمشدن کنفدراسیون دانشجویان که تحت سلطه مائوئیستها بود، قطبزاده آمریکا را به مقصد فرانسه ترک کرد؛ پس از آن در پاریس رابط اصلی انجمن دانشجویان مسلمان در اروپا و دولتهای عرب ضد آمریکایی ازجمله عراق، الجزایر و سوریه شد.[۱۳]
از سال ۱۳۴۸ به بعد تمام فعالیتهای قطبزاده منحصر به انجمن اسلامی دانشجویان در اروپا و نهضت مقاومت فلسطین شد و به اتفاق نیروهای مبارز، نهضت آزادی ایران را در اروپا و آمریکا سازماندهی کرد.[۱۴] او در سال ۱۳۴۹ برای دیدار با امامخمینی به نجف رفت و شب را در خانه سیدمصطفی خمینی به سر برد. سیدمصطفی و برخی از طرفداران امامخمینی، قطبزاده را فردی مجهولالحال و کمتدین برای انقلاب دانستند؛ زیرا سیدمصطفی معتقد بود که موضع سیاسی قطبزاده تاریک و نامشخص است و هدف وی از آمدن به نجف مبهم است؛ از اینرو به یاران امامخمینی توصیه کرد که از هر گونه همکاری با وی پرهیز کنند و خود نیز پس از دیدار نخست، دیگر با او روبهرو نشد. در سال ۱۳۵۰ که بار دیگر قطبزاده به نجف رفت، سیدمصطفی از پذیرفتن وسایل شخصی او در خانه خود امتناع و تأکید کرد که وی حق آمدن به خانه ایشان را ندارد.[۱۵]
از آنجاکه قطبزاده علیه رژیم پهلوی فعال بود، سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) همواره به دنبال او بود؛ از اینرو یکبار در سال ۱۳۵۳ برادر او را به هدف بازداشت خود وی به مدت ششماه زندانی کردند.[۱۶] در اردیبهشت ۱۳۵۷ قطبزاده مصاحبه خبرنگار روزنامه لوموند فرانسه با امامخمینی را در نجف فراهم ساخت.[۱۷] با افزایش فشار دولت عراق به امامخمینی و مهاجرت ایشان به فرانسه، بر اساس گزارش ساواک، برای محافظت از امامخمینی، قطبزاده به اداره پلیس پاریس رفت و با پنج پلیس به فرودگاه رفت و یک قالیچه نیز برای استراحت امامخمینی به فرودگاه برد.[۱۸]
خودداری چندروزه امامخمینی از مصاحبه در پاریس به سبب ممانعت دولت فرانسه، موجب شد خبرنگاران انتقادهای تندی به دولت فرانسه وارد کنند. در این میان قطبزاده با فراهمساختن مصاحبهای با روزنامه فیگارو که منتسب به جناح رئیسجمهور فرانسه بود، باعث شد روزنامههای دیگر نیز خواستار مصاحبه با امامخمینی شوند.[۱۹] بر اساس گزارش ساواک امامخمینی از طریق قطبزاده و سیدابوالحسن بنیصدر امکانات مادی و معنوی وسیعی را برای فعالیت خود در پاریس بسیج کرد؛[۲۰] چنانکه وی سخنان امامخمینی را ترجمه و خود را سخنگوی ایشان معرفی میکرد؛ اما امامخمینی تأکید کرد که سخنگو ندارد.[۲۱]
پس از استقرار امامخمینی در پاریس و احتمال اینکه ممکن است اقامت ایشان در آنجا با مشکل مواجه شود، محمد منتظری به لیبی، برخی به پاکستان، هندوستان و سوریه رفتند و قطبزاده به الجزایر رفت که در صورت لزوم کشوری را برای اقامت ایشان در نظر گیرند.[۲۲] برخی گفتهاند وی که از طریق امامموسی صدر با سران کشور سوریه ازجمله حافظ اسد رئیسجمهور سوریه ارتباط داشت، به آن کشور رفت تا زمینه اقامت احتمالی امامخمینی در سوریه را فراهم کند.[۲۳] پس از تصمیم امامخمینی به بازگشت به کشور، وی همراه امامخمینی در بهمن ۱۳۵۷ به ایران آمد[۲۴] و امامخمینی او را از اعضای شورای انقلاب قرار داد.[۲۵] امامخمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از همراهی و محبت برخی از همراهان خود در پاریس، ازجمله قطبزاده یاد کردهاست؛[۲۶] چنانکه از گزارشهایی توطئهآمیز علیه آنان و اتهام امریکاییبودن خبر به آنان دادهاست و ایشان به دلیل آشنایی بیستساله خود با آنان، به چنین گزارشها و سخنانی اعتنا نکردهاست[۲۷]
مسئولیتها
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قطبزاده در دولت موقت سرپرست رادیو و تلویزیون شد.[۲۸] امامخمینی که رادیو و تلویزیون را نماد جمهوری اسلامی میدانست و در پخش برنامههای آن حساس بود[۲۹] در نخستین دیدار شورای سرپرستی صدا و سیما تأکید کرد به وی تذکر دادهاست که بر موسیقیهای صدا و سیما نظارت بیشتر داشته باشد تا موجب شکایت علما نشود.[۳۰] گفته شده روحیات دینی وی سست بود و زمانی که در خارج دانشجو بود، در میان دانشجویان، فردی مذهبی شناخته نمیشد؛[۳۱] از اینرو امامخمینی، سیدمحمد موسوی خوئینی را در کنار وی به صدا و سیما فرستاد تا در برنامههای صدا و سیما شئونات اسلامی حفظ شود و موجب شکایات مردم نشود.[۳۲]
در اردیبهشت ۱۳۵۸ قطبزاده از طرف امامخمینی مأموریت یافت تا به لیبی برود و مسئله ناپدیدشدن امامموسی صدر را پیگیری کند.[۳۳] در تیر ۱۳۵۸ امامخمینی در سخنانی بر نقش صدا و سیما و تأثیرگذاری آن بر مردم تأکید کرد و از قطبزاده خواست از هر گونه برنامهای که مخالف فرهنگ اسلامی است و مردم را به سمت و سوی فرهنگ غربی متمایل میسازد، دوری کند.[۳۴] ایشان در سالهای بعد، از عذرتراشی قطبزاده در برابر اسلامیکردن صدا و سیما سخن گفته و اذعان کردهاست که بعدها معلوم شد وی فرد غیر صحیحی بودهاست؛[۳۵] چنانکه از تذکر خود به قطبزاده دربارهٔ حذف موسیقی حرام از صدا و سیما خبر دادهاست که به خاطر نتوانستن یا نخواستن وی عملی نشد.[۳۶] ایشان در ۸ آذر ۱۳۵۸ به پیشنهاد شورای انقلاب، قطبزاده را وزیر امور خارجه کرد؛[۳۷] سپس در ۲۲ آذر همان سال وی از طرف امامخمینی مأموریت یافت یک هیئت بینالمللی تشکیل دهد تا سیاستهای تجاوزکارانه آمریکا در ایران در دوران رژیم پهلوی را برای سازمانهای بینالمللی و مردم دنیا بازگو کند و همچنین تأکید کرد برای مقابله با تبلیغات آمریکا علیه جمهوری اسلامی دربارهٔ گروگانها و تسخیر لانه جاسوسی، یک هیئت مستقل بینالمللی برای دیدار با گروگانها دعوت کند تا هویت آمریکا برای مردم جهان آشکار شود.[۳۸] وی در نخستین دوره انتخابات ریاستجمهوری که در بهمن ۱۳۵۸ برگزار شد، از نامزدهای ریاستجمهوری بود و کمتر از یک درصد آرا را به دست آورد.[۳۹]
با رئیسجمهورشدن سیدابوالحسن بنیصدر، قطبزاده که در موضوع سیاست خارجی و حل مسئله گروگانها با وی هماهنگ بود، با انقلاب و رهبری نظام زاویه پیدا کرد.[۴۰] در دولت محمدعلی رجایی، وی که بر آزادی گروگانهای آمریکایی مصمم بود، از وزارت امور خارجه کنار گذاشته شد.[۴۱] او پس از این در صدد راهاندازی تظاهرات و اعتصاب و جبههگیری در برابر جمهوری اسلامی برآمد.[۴۲] وی بر این باور بود که نظام جمهوری اسلامی به سبب بهقدرترسیدن افراد بیصلاحیت از مسیر اصلی منحرف شده و باید آنان را برکنار کرد و انقلاب اسلامی را نجات داد.[۴۳] بر اساس اسناد لانه جاسوسی، قطبزاده پیش از انقلاب با ریچارد کاتم مأمور سیا که در دوره محمدرضا پهلوی در ایران بود، ارتباط داشت و پس از انقلاب نیز به ارتباطش ادامه داد و کاتم ارتباط او را با مقامات برجسته واشینگتن برقرار میکرد.[۴۴] وی برای تحقق هدف خود حدود یک سالونیم تلاش کرد تا با کشورهای منطقه، برخی نظامیان و روحانیانِ مخالف ارتباط برقرار کند.[۴۵]
کودتا و اعدام
قطبزاده در سال ۱۳۶۱ با همراهی حامیان خارجی و داخلی خود ازجمله آمریکا و سیدکاظم شریعتمداری[۴۶] اقدام به توطئه برای براندازی نظام و از میانبردن سران حکومت ازجمله امامخمینی کرد؛[۴۷] با این حال، برخی اصل کودتابودن اقدام وی را منتفی شمرده و مدعی شدهاند امامخمینی پس از دریافت گزارش موضوع، مسئولان قضایی را از به کار بردن واژه «کودتا» بازداشته است.[۴۸]
- (ببینید: سیدکاظم شریعتمداری)
قطبزاده سرانجام همراه احمد عباسی داماد شریعتمداری، جواد مناقبی و مهدی مهدوی بازداشت شد.[۴۹] وی به جرم تلاش برای براندازی نظام، ارتباط با جریانهای کمونیستی، نیروهای ضدانقلاب، همکاری با چند گروه نظامی، فرستادن نماینده به عربستان و درخواست سلاح از خارج، برنامهریزی برای منهدمکردن بیت امامخمینی و ترور ایشان، تسخیر مرکز سپاه و کمیتهها و رادیو و تلویزیون، اقدام به آزادی اصغر مهاجر یکی از بمبگذاران گروه پارس و اقدام به آزادی یکی از افراد سازمان مجاهدین خلق، گرفتن مبلغ شصت هزار دلار از خارج به واسطه ویل آلون و فرستادن نماینده به خارج، در دادگاه انقلاب ارتش محکوم به اعدام شد و در ۲۳ شهریور ۱۳۶۱، در ۴۶سالگی حکم وی به اجرا درآمد.[۵۰] قطبزاده در طول زندگیاش ازدواج نکرده بود.
پانویس
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۶/۲۵۹؛ کاوشی، انقلاب اسلامی و شش کودتای شکستخورده، ۹۸.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۶/۲۵۹؛ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۱/۱۷۲.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۱/۱۸۴.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۱/۱۷۳؛ شوکت، جنبش دانشجویی، ۷۸.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۶/۲۶۰.
- ↑ شوکت، جنبش دانشجویی، ۶۶.
- ↑ شوکت، جنبش دانشجویی، ۱۰۸.
- ↑ شوکت، کنفدراسیون جهانی، ۱۶۹.
- ↑ کاوشی، انقلاب اسلامی و شش کودتای شکستخورده، ۹۹.
- ↑ محمدی ریشهری، خاطرهها، ۱/۱۹۹.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی امام خمینی
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۶/۲۶۰.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۵۷۰–۵۷۱.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۶/۲۶۰.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۵۹۰–۵۹۱.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۶/۲۶۰.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۱/۳۰۸؛ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۳۶۶.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۶/۵۲۰.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۲–۳۳؛ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۴۶۶.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۶/۵۱۳.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی امام خمینی.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۴۰.
- ↑ جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۵۷.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۶/۲۶۰.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۶/۲۶۰؛ شادلو، انقلاب اسلامی از پیروزی تا تحکیم، ۴۴؛ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۶۵۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۱۹۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۲۷۶.
- ↑ شادلو، انقلاب اسلامی از پیروزی تا تحکیم، ۵۰؛ محمدی ریشهری، خاطرهها، ۱/۱۹۹–۲۰۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۹/۴۷.
- ↑ جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۹۴–۱۹۵.
- ↑ جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۱۶–۱۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۹/۴۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۱۹۸–۱۹۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۹/۱۵۴–۱۵۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۰۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۸۷
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۱۵۴؛ کاوشی، انقلاب اسلامی و شش کودتای شکستخورده، ۱۰۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۲۲۹.
- ↑ شادلو، انقلاب اسلامی از پیروزی تا تحکیم، ۱۴۴ و ۱۶۱.
- ↑ شادلو، انقلاب اسلامی از پیروزی تا تحکیم، ۲۰۱؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۶/۲۶۰.
- ↑ استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۳۶۵ و ۳۷۷.
- ↑ کاوشی، انقلاب اسلامی و شش کودتای شکستخورده، ۱۰۰–۱۰۱.
- ↑ محمدی ریشهری، خاطرهها، ۱/۲۰۱.
- ↑ روزیطلب، صخره سخت، ۸۰۵.
- ↑ کاوشی، انقلاب اسلامی و شش کودتای شکستخورده، ۱۰۱.
- ↑ کاوشی، انقلاب اسلامی و شش کودتای شکستخورده، ۱۲۱؛ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۴۴.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۶/۲۶۰؛ محمدی ریشهری، خاطرهها، ۱/۲۰۴.
- ↑ موسوی تبریزی، خاطرات آیتالله سیدحسین موسوی تبریزی، ۲۲۳.
- ↑ محمدی ریشهری، خاطرهها، ۱/۲۰۹–۲۲۵.
- ↑ محمدی ریشهری، خاطرهها، ۱/۲۲۷–۲۳۸؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۶/۲۶۰؛ کاوشی، انقلاب اسلامی و شش کودتای شکستخورده، ۱۰۳–۱۰۴.
منابع
- آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب.
- درآمدی بر جامعهشناسی سیاسی ایران معاصر، ترجمه احمد گلمحمدی و محمدابراهیم فتاحی ولیلایی، تهران، نی، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
- استمپل، جان. دی، درون انقلاب اسلامی، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، رسا، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- پایگاه اطلاعرسانی امامخمینی، ۱۹/۱/۱۳۹۶ش.
- جنتی، علی، خاطرات علی جنتی، تدوین سعید فخرزاده، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روزشمار انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
- روزیطلب، محمدحسن، صخره سخت، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- شادلو، عباس، انقلاب اسلامی از پیروزی تا تحکیم، تهران، عباس شادلو، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- شوکت، حمید، جنبش دانشجویی: کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی (اتحادیه ملی)، تهران، نامک، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- شوکت، حمید، کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی، تهران، عطائی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- کاوشی، حسین، انقلاب اسلامی و شش کودتای شکستخورده، تهران، مجمع فرهنگی شهید آیتالله بهشتی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- محمدی ریشهری، محمد، خاطرهها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش.
- موسوی تبریزی، سیدحسین، خاطرات آیتالله سیدحسین موسوی تبریزی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی (بایگانی بخش خاطرات)، جلد دوم، آماده نشر.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۱، پس از بحران، به اهتمام فاطمه هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
پیوند به بیرون
- فاطمه کرمپور، صادق قطبزاده، دانشنامه امامخمینی، ج۸، ص۲۰۴-۲۰۸.