محمد یزدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:


== معرفی اجمالی ==
== معرفی اجمالی ==
محمد یزدی در سال ۱۳۱۰ در اصفهان به دنیا آمد.<ref>یزدی، خاطرات، ۲۹</ref> پدرش علی یزدی از شاگردان [[عبدالکریم حائری یزدی]] و از روحانیان بنام اصفهان بود که [[امامت جماعت]] یکی از مساجد اصفهان را بر عهده داشت.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۳۷</ref> محمد یزدی تحصیل را نزد پدر خود آغاز کرد و در مکتبخانه‌های آن زمان ادامه داد و برای ادامه تحصیل تا پایان دوره ابتدایی، به مدرسه‌ای با شیوه جدید رفت که زیر نظر یکی از روحانیان اصفهان معروف به علامه اداره می‌شد.<ref>یزدی، خاطرات، ۲۹</ref> او از دوازده‌سالگی تحصیل در [[علوم دینی]] را نزد پدر خود آغاز کرد و آن را در مدرسه کاسه‌گران اصفهان ادامه داد<ref>بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۸</ref>؛ سپس به مدرسه ملاعبدالله رفت و به درس شرح لمعه مشغول شد و پس از آن به خواندن کتاب [[قوانین الاصول]] پرداخت.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۳۷</ref> یزدی در سال ۱۳۲۸ رهسپار [[قم]]<ref>یزدی، خاطرات، ۳۸؛ بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۹</ref> و در مدرسه فیضیه مستقر شد.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۳۸</ref> او مدتی نزد [[ابوالفضل زاهدی]] و محمد لاکانی به فراگیری [[اصول فقه]] پرداخت<ref>بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۹</ref> و منظومه [[ملاهادی سبزواری]] را نزد [[سیدرضا صدر]] فرا گرفت؛ سپس در درس خارج [[سیدحسین بروجردی]] حاضر شد و آن را تا زمان حیات وی در فروردین ۱۳۴۰ ادامه داد.<ref>یزدی، خاطرات، ۴۴–۴۵</ref> وی در طول تحصیل خود در قم از دروس خارج [[محمدعلی اراکی]]، [[عباسعلی شاهرودی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]]، [[میرزاهاشم آملی]]، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و نیز از درس [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] استفاده کرد.<ref>یزدی، خاطرات، ۴۷–۵۲</ref> وی از سال ۱۳۳۶ یک دوره کامل جلسات درس خارج اصول و فقه امام‌خمینی در [[مسجد سلماسی]] و [[مسجد اعظم]] شرکت کرد<ref>یزدی، خاطرات، ۴۵–۴۶</ref> و علاوه بر آن، در جلسات عمومی و خصوصی ایشان حاضر می‌شد.<ref>محبوب، رجال سیاسی شوراها، ۱/۴۱۳</ref> پس از درگذشت بروجردی، وی ازجمله کسانی بود که برای مرجعیت [[امام‌خمینی]] فعالیت می‌کرد.<ref>یزدی، خاطرات، ۲۹۱</ref>
محمد یزدی در سال ۱۳۱۰ در اصفهان به دنیا آمد.<ref>یزدی، خاطرات، ۲۹</ref> پدرش علی یزدی از شاگردان [[عبدالکریم حائری یزدی]] و از روحانیان بنام اصفهان بود که [[امامت جماعت]] یکی از مساجد اصفهان را بر عهده داشت.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۳۷</ref> محمد یزدی تحصیل را نزد پدر خود آغاز کرد و در مکتبخانه‌های آن زمان ادامه داد و برای ادامه تحصیل تا پایان دوره ابتدایی، به مدرسه‌ای با شیوه جدید رفت که زیر نظر یکی از روحانیان اصفهان معروف به علامه اداره می‌شد.<ref>یزدی، خاطرات، ۲۹</ref> او از دوازده‌سالگی تحصیل در علوم دینی را نزد پدر خود آغاز کرد و آن را در مدرسه کاسه‌گران اصفهان ادامه داد<ref>بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۸</ref>؛ سپس به مدرسه ملاعبدالله رفت و به درس شرح لمعه مشغول شد و پس از آن به خواندن کتاب قوانین الاصول پرداخت.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۳۷</ref> یزدی در سال ۱۳۲۸ رهسپار [[قم]]<ref>یزدی، خاطرات، ۳۸؛ بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۹</ref> و در [[مدرسه فیضیه]] مستقر شد.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۳۸</ref> او مدتی نزد [[ابوالفضل زاهدی]] و محمد لاکانی به فراگیری [[اصول فقه]] پرداخت<ref>بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۹</ref> و منظومه [[ملاهادی سبزواری]] را نزد [[سیدرضا صدر]] فرا گرفت؛ سپس در درس خارج [[سیدحسین بروجردی]] حاضر شد و آن را تا زمان حیات وی در فروردین ۱۳۴۰ ادامه داد.<ref>یزدی، خاطرات، ۴۴–۴۵</ref> وی در طول تحصیل خود در قم از دروس خارج [[محمدعلی اراکی]]، [[عباسعلی شاهرودی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]]، [[میرزاهاشم آملی]]، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و نیز از درس [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] استفاده کرد.<ref>یزدی، خاطرات، ۴۷–۵۲</ref> وی از سال ۱۳۳۶ یک دوره کامل جلسات درس خارج اصول و فقه امام‌خمینی در [[مسجد سلماسی]] و [[مسجد اعظم]] شرکت کرد<ref>یزدی، خاطرات، ۴۵–۴۶</ref> و علاوه بر آن، در جلسات عمومی و خصوصی ایشان حاضر می‌شد.<ref>محبوب، رجال سیاسی شوراها، ۱/۴۱۳</ref> پس از درگذشت بروجردی، وی ازجمله کسانی بود که برای [[مرجعیت امام‌خمینی]] فعالیت می‌کرد.<ref>یزدی، خاطرات، ۲۹۱</ref>


== فعالیت‌ها قبل از انقلاب ==
== فعالیت‌ها قبل از انقلاب ==
یزدی در سال‌های ۱۳۳۶–۱۳۵۵ مطالبی برای مجله «حکمت» که نخستین مجله در شهر قم بود، می‌نوشت.<ref>یزدی، خاطرات، ۹۶</ref> به دستور امام‌خمینی در سال ۱۳۴۳ به هدف مقابله با سیاست‌های فرهنگی [[محمدرضا پهلوی]] و در جهت جذب جوانان، سلسله جلسات سخنرانی در عصرهای جمعه ساماندهی شده بود که یزدی نیز برخی از این جلسات را در شهرهای مختلف ازجمله اهواز، ساوه، قم و یزد عهده‌دار شد.<ref>یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۲</ref> یکی از آن جلسات جلسه معروف [[مسجد امام‌حسن عسکری(ع) قم]] بود که یک شب امام‌خمینی نیز در آن شرکت کرد. یزدی به مدت بیست شب با عنوان «انقلاب‌های تاریک و روشن» در این مسجد به سخنرانی پرداخت و ضمن بیان مکتب و روش [[اهل بیت(ع)]]، مصداق‌های دشمنی با اهل بیت(ع) در زمان معاصر و راه‌های مبارزه با آنها را بیان می‌کرد.<ref>محبوب، رجال سیاسی شوراها، ۱/۴۱۳</ref>
یزدی در سال‌های ۱۳۳۶–۱۳۵۵ مطالبی برای مجله «حکمت» که نخستین مجله در شهر قم بود، می‌نوشت.<ref>یزدی، خاطرات، ۹۶</ref> به دستور امام‌خمینی در سال ۱۳۴۳ به هدف مقابله با سیاست‌های فرهنگی [[محمدرضا پهلوی]] و در جهت جذب [[جوانان]]، سلسله جلسات سخنرانی در عصرهای جمعه ساماندهی شده بود که یزدی نیز برخی از این جلسات را در شهرهای مختلف ازجمله اهواز، ساوه، قم و یزد عهده‌دار شد.<ref>یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۲</ref> یکی از آن جلسات جلسه معروف [[مسجد امام‌حسن عسکری(ع) قم]] بود که یک شب امام‌خمینی نیز در آن شرکت کرد. یزدی به مدت بیست شب با عنوان «انقلاب‌های تاریک و روشن» در این مسجد به سخنرانی پرداخت و ضمن بیان مکتب و روش [[اهل بیت(ع)]]، مصداق‌های دشمنی با اهل بیت(ع) در زمان معاصر و راه‌های مبارزه با آنها را بیان می‌کرد.<ref>محبوب، رجال سیاسی شوراها، ۱/۴۱۳</ref>


در سال ۱۳۴۴ یزدی و جمعی از مدرسان [[حوزه علمیه]] نامه سرگشاده‌ای خطاب به [[امیرعباس هویدا]] نخست‌وزیر وقت نوشتند و خواستار بازگرداندن امام‌خمینی از [[ترکیه]] به [[ایران]] و آزادی زندانیان سیاسی شدند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۹۶</ref> پس از انتقال امام‌خمینی از تبعیدگاه ترکیه به [[نجف]] به توصیه ایشان برای تعطیل‌نشدن برنامه‌های درسی شاگردان، یزدی، [[محمد محمدی گیلانی]]، [[محمدتقی مصباح یزدی]]، [[حسین مظاهری]] و [[سیدیحیی موسوی یزدی]] بحث‌های فقهی و تفسیری دربارهٔ موضوع [[ولایت اهل بیت(ع)]] برگزار کردند که بخشی از آن مباحث با عنوان الامامة و الولایة فی القرآن الکریم به چاپ رسید. یزدی همچنین در [[درس اخلاق]] خود در [[مدرسه فیضیه]] به طرح مسائل سیاسی می‌پرداخت که باعث شد سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) در سال ۱۳۴۵ او را از منبر منع کند.<ref>بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۹</ref> وی در این سال‌ها از طریق نامه با امام‌خمینی در ارتباط بوده و به‌ویژه برخی مشکلات [[حوزه علمیه قم]] را به ایشان منتقل می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، ۲/۱۶۹، ۱۸۱، ۲۴۲، ۳۴۱ و ۳/۳۹۸</ref> فعالیت‌های یزدی سرانجام به بازداشت وی به دست ساواک در سال ۱۳۵۲ و تبعید او به کنگان در استان بوشهر منجر شد. وی یک بار از تبعیدگاه فرار کرد و دوباره در شهر قم بازداشت و به همان شهر برگردانده شد.<ref>یزدی، خاطرات، ۳۶۳ و ۳۶۶–۳۶۷</ref> او پس از آن مدتی در بوشهر زندانی بود و پس از تمام‌شدن دوره زندان، خانواده او نیز به درخواست وی به بوشهر رفتند و مدتی در آنجا زندگی کردند. وی با وجود اینکه در آنجا تبعید بود، از مبارزات امام‌خمینی دفاع می‌کرد.<ref>یزدی، خاطرات، ۳۷۰ و ۳۷۵–۳۷۷</ref> وی سپس به شهرستان رودبار در استان گیلان تبعید شد.<ref>یزدی، خاطرات، ۳۸۹</ref>
در سال ۱۳۴۴ یزدی و جمعی از مدرسان حوزه علمیه نامه سرگشاده‌ای خطاب به [[امیرعباس هویدا]] نخست‌وزیر وقت نوشتند و خواستار بازگرداندن امام‌خمینی از [[ترکیه]] به [[ایران]] و آزادی زندانیان سیاسی شدند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۹۶</ref> پس از انتقال امام‌خمینی از تبعیدگاه ترکیه به [[نجف]] به توصیه ایشان برای تعطیل‌نشدن برنامه‌های درسی شاگردان، یزدی، [[محمد محمدی گیلانی]]، [[محمدتقی مصباح یزدی]]، [[حسین مظاهری]] و [[سیدیحیی موسوی یزدی]] بحث‌های فقهی و تفسیری دربارهٔ موضوع [[ولایت اهل بیت(ع)]] برگزار کردند که بخشی از آن مباحث با عنوان الامامة و الولایة فی القرآن الکریم به چاپ رسید. یزدی همچنین در درس اخلاق خود در [[مدرسه فیضیه]] به طرح مسائل سیاسی می‌پرداخت که باعث شد [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) در سال ۱۳۴۵ او را از منبر منع کند.<ref>بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۹</ref> وی در این سال‌ها از طریق نامه با امام‌خمینی در ارتباط بوده و به‌ویژه برخی مشکلات [[حوزه علمیه قم]] را به ایشان منتقل می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، ۲/۱۶۹، ۱۸۱، ۲۴۲، ۳۴۱ و ۳/۳۹۸</ref> فعالیت‌های یزدی سرانجام به بازداشت وی به دست ساواک در سال ۱۳۵۲ و تبعید او به کنگان در استان بوشهر منجر شد. وی یک بار از تبعیدگاه فرار کرد و دوباره در شهر قم بازداشت و به همان شهر برگردانده شد.<ref>یزدی، خاطرات، ۳۶۳ و ۳۶۶–۳۶۷</ref> او پس از آن مدتی در بوشهر زندانی بود و پس از تمام‌شدن دوره زندان، خانواده او نیز به درخواست وی به بوشهر رفتند و مدتی در آنجا زندگی کردند. وی با وجود اینکه در آنجا تبعید بود، از مبارزات امام‌خمینی دفاع می‌کرد.<ref>یزدی، خاطرات، ۳۷۰ و ۳۷۵–۳۷۷</ref> وی سپس به شهرستان رودبار در استان گیلان تبعید شد.<ref>یزدی، خاطرات، ۳۸۹</ref>


یزدی در سال ۱۳۵۶ که پس از گذراندن دوران تبعید به قم بازگشت، به مبارزه علیه [[رژیم پهلوی]] ادامه داد.<ref>بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۹</ref> در پاییز این سال در پی درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]]، یزدی و علمای حوزه علمیه تلگرام تسلیتی خطاب به امام‌خمینی در نجف مخابره کردند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۵۳۲</ref> در اعتراض به چاپ مقاله توهین‌آمیز به امام‌خمینی در هفدهم دی در [[روزنامه اطلاعات]] به چاپ رسید، یزدی جلسات محرمانه‌ای با حضور دیگر [[روحانیان]] در خانه خود برگزار کرد<ref>یزدی، خاطرات، ۸–۷/۳۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۶/۱۷۰</ref> و در جمع طلاب معترض در بیت مرجع تقلید وقت [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، به سخنرانی علیه رژیم پهلوی پرداخت.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۱۵۴؛ یزدی، خاطرات، ۲۶۳</ref> پس از وقوع فاجعه نوزده دی قم {{ببینید|نوزده دی}} یزدی در بیت [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] پس از وی سخنرانی تندی علیه رژیم پهلوی کرد.<ref>یزدی، حماسه ۱۹ دی، ۲۱۵</ref> او و جمعی از استادان حوزه در اعلامیه‌ای این فاجعه خونین را محکوم کردند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۳۵–۳۷</ref> یزدی به دلیل این فعالیت‌ها ازجمله سخنرانی در روزهای نوزده و بیستم دی ۱۳۵۶، در کمیسیون امنیت اجتماعی ساواک رژیم پهلوی دوباره محکوم به تبعید به بندر لنگه شد<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۱/۴۹۴</ref> و در بهمن ۱۳۵۶ به دست ساواک بازداشت و به بندر لنگه فرستاده شد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۱/۵۸۲</ref>
یزدی در سال ۱۳۵۶ که پس از گذراندن دوران تبعید به قم بازگشت، به مبارزه علیه [[رژیم پهلوی]] ادامه داد.<ref>بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۹</ref> در پاییز این سال در پی درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]]، یزدی و علمای حوزه علمیه تلگرام تسلیتی خطاب به امام‌خمینی در نجف مخابره کردند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۵۳۲</ref> در اعتراض به چاپ [[مقاله توهین‌آمیز به امام‌خمینی در روزنامه اطلاعات|مقاله توهین‌آمیز به امام‌خمینی در هفدهم دی در روزنامه اطلاعات]] به چاپ رسید، یزدی جلسات محرمانه‌ای با حضور دیگر [[روحانیان]] در خانه خود برگزار کرد<ref>یزدی، خاطرات، ۸–۷/۳۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۶/۱۷۰</ref> و در جمع طلاب معترض در بیت مرجع تقلید وقت [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، به سخنرانی علیه رژیم پهلوی پرداخت.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۱۵۴؛ یزدی، خاطرات، ۲۶۳</ref> پس از وقوع [[نوزده دی|فاجعه نوزده دی قم]] یزدی در بیت [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] پس از وی سخنرانی تندی علیه رژیم پهلوی کرد.<ref>یزدی، حماسه ۱۹ دی، ۲۱۵</ref> او و جمعی از استادان حوزه در اعلامیه‌ای این فاجعه خونین را محکوم کردند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۳۵–۳۷</ref> یزدی به دلیل این فعالیت‌ها ازجمله سخنرانی در روزهای نوزده و بیستم دی ۱۳۵۶، در کمیسیون امنیت اجتماعی ساواک رژیم پهلوی دوباره محکوم به تبعید به بندر لنگه شد<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۱/۴۹۴</ref> و در بهمن ۱۳۵۶ به دست ساواک بازداشت و به بندر لنگه فرستاده شد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۱/۵۸۲</ref>
یزدی در دوره تبعید نیز دست از مبارزه برنداشت و بارها به صورت پنهانی به [[تهران]] و قم رفت و آمد کرد و با افراد و جریان‌های گوناگون به تبادل نظر پرداخت و اعلامیه‌های امام‌خمینی را برای مردم و علمای شهرها برد.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۴۲</ref> به دلیل این فعالیت‌ها ساواک در فروردین ۱۳۵۷ محل تبعید وی را به اسلام‌آباد غرب تغییر داد.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۱/۴۹۵</ref> در آنجا نیز به دلیل سخنرانی و حمله به شخص [[محمدرضا پهلوی]] و خاندان سلطنت در ۵/۵/۱۳۵۷ بازداشت و زندانی شد که پس از گذشت سه ماه با اوج‌گیری مبارزات مردم در اول آبان از زندان آزاد شد.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۱/۴۹۷–۴۹۸</ref> او ضمن یادآوری همکاری و حضور خود در مبارزات امام‌خمینی، از تداوم ارتباط خود با ایشان در روزهای تبعید ایشان سخن گفته است؛ ازجمله در روزهای حضور [[امام‌خمینی]] در نجف، یزدی پس از زیارت خانه خدا به دیدار ایشان رفت.<ref>یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۳</ref> در سال ۱۳۵۷ که [[حسن حبیبی]] پیش‌نویس قانون اساسی را تهیه کرد و این پیش‌نویس به رؤیت امام‌خمینی در پاریس رسید و با حاشیه و توضیحات ایشان به ایران فرستاده شد، یزدی در جلساتی که برای بررسی و نهایی‌سازی آن در [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] برگزار می‌شد، حضور داشت.<ref>یزدی، خاطرات، ۵۲۳–۵۲۴؛ صالح، جامعه مدرسین، ۲/۵۶۲</ref>
یزدی در دوره تبعید نیز دست از مبارزه برنداشت و بارها به صورت پنهانی به [[تهران]] و قم رفت و آمد کرد و با افراد و جریان‌های گوناگون به تبادل نظر پرداخت و [[اعلامیه‌های امام‌خمینی]] را برای مردم و علمای شهرها برد.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۴۲</ref> به دلیل این فعالیت‌ها ساواک در فروردین ۱۳۵۷ محل تبعید وی را به اسلام‌آباد غرب تغییر داد.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۱/۴۹۵</ref> در آنجا نیز به دلیل سخنرانی و حمله به شخص [[محمدرضا پهلوی]] و خاندان سلطنت در ۵/۵/۱۳۵۷ بازداشت و زندانی شد که پس از گذشت سه ماه با اوج‌گیری مبارزات مردم در اول آبان از زندان آزاد شد.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۱/۴۹۷–۴۹۸</ref> او ضمن یادآوری همکاری و حضور خود در مبارزات امام‌خمینی، از تداوم ارتباط خود با ایشان در روزهای تبعید ایشان سخن گفته است؛ ازجمله در روزهای حضور [[امام‌خمینی]] در نجف، یزدی پس از زیارت خانه خدا به دیدار ایشان رفت.<ref>یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۳</ref> در سال ۱۳۵۷ که [[حسن حبیبی]] پیش‌نویس [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] را تهیه کرد و این پیش‌نویس به رؤیت امام‌خمینی در [[پاریس]] رسید و با حاشیه و توضیحات ایشان به ایران فرستاده شد، یزدی در جلساتی که برای بررسی و نهایی‌سازی آن در [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] برگزار می‌شد، حضور داشت.<ref>یزدی، خاطرات، ۵۲۳–۵۲۴؛ صالح، جامعه مدرسین، ۲/۵۶۲</ref>


== فعالیت‌ها پس از انقلاب ==
== فعالیت‌ها پس از انقلاب ==
یزدی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جایگاه رئیس [[دادگاه انقلاب]] و مسئول ستاد انقلابی و کمیته قم، در کنار جوانان این شهر، برای ایجاد نظم و امنیت تلاش کرد و اقدامات امنیتی و قضایی مهمی انجام داد؛ همچنین مسئولیت دفتر امام‌خمینی به وی واگذار شد و کارهای اداری دفتر و پاسخگویی مراجعان با محوریت او انجام می‌شد.<ref>یزدی، خاطرات، ۴۶۱–۴۶۲؛ بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۸۰</ref> هنگام بازگشت امام‌خمینی به قم در ۱۰ اسفند ۱۳۵۷، وی از نیروهای فعال در استقبال از ایشان در شهر قم بود و پیش از سخنرانی امام‌خمینی هنگام ورود به قم، سخنان کوتاهی ایراد کرد.<ref>یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۶–۱۷۷</ref> وی با مشورت [[سیداحمد خمینی]]، خانه خود را در اختیار امام‌خمینی قرار داد و دیدارهای تاریخی ایشان با شخصیت‌های ملی و بین‌المللی در این خانه صورت گرفت.<ref>یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۷–۱۷۸</ref>
یزدی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] در جایگاه رئیس [[دادگاه‌های انقلاب اسلامی|دادگاه انقلاب]] و مسئول ستاد انقلابی و کمیته قم، در کنار جوانان این شهر، برای ایجاد نظم و [[امنیت]] تلاش کرد و اقدامات امنیتی و قضایی مهمی انجام داد؛ همچنین مسئولیت [[دفتر امام‌خمینی]] به وی واگذار شد و کارهای اداری دفتر و پاسخگویی مراجعان با محوریت او انجام می‌شد.<ref>یزدی، خاطرات، ۴۶۱–۴۶۲؛ بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۸۰</ref> هنگام بازگشت امام‌خمینی به قم در ۱۰ اسفند ۱۳۵۷، وی از نیروهای فعال در استقبال از ایشان در شهر قم بود و پیش از سخنرانی امام‌خمینی هنگام ورود به قم، سخنان کوتاهی ایراد کرد.<ref>یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۶–۱۷۷</ref> وی با مشورت [[سیداحمد خمینی]]، خانه خود را در اختیار امام‌خمینی قرار داد و دیدارهای تاریخی ایشان با شخصیت‌های ملی و بین‌المللی در این خانه صورت گرفت.<ref>یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۷–۱۷۸</ref>


یزدی در فروردین ۱۳۵۸ به حکم امام‌خمینی، قاضی شرع و مأمور رسیدگی به مشکلات منطقه کرمانشاه و ایلام و دعوت مردم به اتحاد شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۰۷</ref> و پس از بازگشت از کرمانشاه به دستور ایشان مدتی مسئولیت قضاوت در شهر قم را نیز بر عهده گرفت.<ref>یزدی، خاطرات، ۴۷۱</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۸ امام‌خمینی مصوبات شورای رسیدگی به [[مسجد جمکران]] را که محمد یزدی هم یکی از اعضای آن بود، تأیید کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۹۵–۱۹۶</ref> وی در انتخابات [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] در خرداد سال ۱۳۵۸ نماینده مردم تهران شد؛ همچنین در دوره‌های اول و دوم [[مجلس شورای اسلامی]] نماینده مردم قم بود و از سال ۱۳۵۹–۱۳۶۴ نایب رئیس اول مجلس شد.<ref>بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۸۰</ref> در پی شدت‌گرفتن اختلافات میان سیدابوالحسن بنی‌صدر و سایر مسئولان نظام و ارائه راهکار پیشگیری از اختلافات ازجمله تعیین هیئت سه نفره از سوی امام‌خمینی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۰۲–۲۰۳</ref> و تعیین [[محمدرضا مهدوی کنی]] از سوی ایشان و [[شهاب‌الدین اشراقی]] از سوی بنی‌صدر، یزدی نیز از سوی [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] و [[محمدعلی رجایی]] به نمایندگی در این هیئت انتخاب شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۸ و ۴۵۳؛ یزدی، خاطرات، ۵۰۶–۵۰۸؛ صالح، جامعه مدرسین، ۲/۶۵۲</ref> {{ببینید|سیدابوالحسن بنی‌صدر}}. در دوره دوم ریاست‌جمهوری سیدعلی خامنه‌ای که مخالف تعیین میرحسین موسوی به عنوان نخست‌وزیر بود {{ببینید|سیدعلی خامنه‌ای}}، ولی امام‌خمینی بر [[نخست‌وزیری]] وی اصرار می‌کرد {{ببینید|میرحسین موسوی}}، محمد یزدی همراه با محمدرضا مهدوی کنی، [[احمد جنتی]] و [[علی‌اکبر ناطق نوری]] برای حل موضوع به دیدار امام‌خمینی رفتند اما ایشان بر نظر خود تأکید کرد و آنان نظر جدی ایشان را به رئیس‌جمهور اعلام کردند.<ref>ناطق نوری، خاطرات، ۲/۷۴–۷۶</ref>
یزدی در فروردین ۱۳۵۸ به حکم امام‌خمینی، قاضی شرع و مأمور رسیدگی به مشکلات منطقه کرمانشاه و ایلام و دعوت مردم به اتحاد شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۰۷</ref> و پس از بازگشت از کرمانشاه به دستور ایشان مدتی مسئولیت [[قضاوت]] در شهر قم را نیز بر عهده گرفت.<ref>یزدی، خاطرات، ۴۷۱</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۸ امام‌خمینی مصوبات شورای رسیدگی به [[مسجد جمکران]] را که محمد یزدی هم یکی از اعضای آن بود، تأیید کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۹۵–۱۹۶</ref> وی در انتخابات [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] در خرداد سال ۱۳۵۸ نماینده مردم تهران شد؛ همچنین در دوره‌های اول و دوم [[مجلس شورای اسلامی]] نماینده مردم قم بود و از سال ۱۳۵۹–۱۳۶۴ نایب رئیس اول مجلس شد.<ref>بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۸۰</ref> در پی شدت‌گرفتن اختلافات میان [[سیدابوالحسن بنی‌صدر]] و سایر مسئولان نظام و ارائه راهکار پیشگیری از اختلافات ازجمله تعیین هیئت سه نفره از سوی امام‌خمینی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۰۲–۲۰۳</ref> و تعیین [[محمدرضا مهدوی کنی]] از سوی ایشان و [[شهاب‌الدین اشراقی]] از سوی بنی‌صدر، یزدی نیز از سوی [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] و [[محمدعلی رجایی]] به نمایندگی در این هیئت انتخاب شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۸ و ۴۵۳؛ یزدی، خاطرات، ۵۰۶–۵۰۸؛ صالح، جامعه مدرسین، ۲/۶۵۲</ref> {{ببینید|سیدابوالحسن بنی‌صدر}}. در دوره دوم ریاست‌جمهوری [[سیدعلی خامنه‌ای]] که مخالف تعیین [[میرحسین موسوی]] به عنوان نخست‌وزیر بود {{ببینید|سیدعلی خامنه‌ای}}، ولی امام‌خمینی بر [[نخست‌وزیری]] وی اصرار می‌کرد {{ببینید|میرحسین موسوی}}، محمد یزدی همراه با محمدرضا مهدوی کنی، [[احمد جنتی]] و [[علی‌اکبر ناطق نوری]] برای حل موضوع به دیدار امام‌خمینی رفتند اما ایشان بر نظر خود تأکید کرد و آنان نظر جدی ایشان را به رئیس‌جمهور اعلام کردند.<ref>ناطق نوری، خاطرات، ۲/۷۴–۷۶</ref>


یزدی که در سال ۱۳۶۴ رئیس کمیسیون امور قضایی و حقوقی مجلس بود، از طرف امام‌خمینی مأمور شد به همراه سه تن از دیگر فقها هیئتی برای تعیین چارچوب حدود و تعزیرات تشکیل دهند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۳</ref> او به همراه محمدی گیلانی در ۲۳ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ از سوی امام‌خمینی مأمور اعلام نظر دربارهٔ [[اموال غیر مجهول‌المالک]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۳</ref> و در چهارم تیر ۱۳۶۷ به حکم امام‌خمینی عضو فقهای شورای نگهبان شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۷</ref>؛ همچنین در چهارم اردیبهشت ۱۳۶۸ از طرف امام‌خمینی به عضویت [[شورای بازنگری قانون اساسی]] درآمد که ۲۰ نفر آنان برگزیده ایشان بودند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۳–۳۶۴</ref> وی پس از [[رحلت امام‌خمینی]] و پس از بازنگری در [[قانون اساسی]]، به حکم رهبر انقلاب نخستین رئیس [[قوه قضاییه]] کشور شد و تا سال ۱۳۷۸ در این مقام باقی ماند.<ref>بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۸۰</ref> وی از نخستین روزهای تأسیس تشکلی که بعدها نام جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به خود گرفت، با آن همکاری می‌کرد<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۴۳</ref> و در تدوین اساسنامه آن، پس از پیروزی انقلاب اسلامی شرکت داشت<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۲/۶۰–۶۲</ref> {{ببینید|جامعه مدرسین حوزه علمیه قم}}.
یزدی که در سال ۱۳۶۴ رئیس کمیسیون امور قضایی و حقوقی مجلس بود، از طرف امام‌خمینی مأمور شد به همراه سه تن از دیگر فقها هیئتی برای تعیین چارچوب [[حدود]] و [[تعزیرات]] تشکیل دهند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۳</ref> او به همراه [[محمد محمدی گیلانی|محمدی گیلانی]] در ۲۳ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ از سوی امام‌خمینی مأمور اعلام نظر دربارهٔ اموال غیر مجهول‌المالک<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۳</ref> و در چهارم تیر ۱۳۶۷ به حکم امام‌خمینی عضو فقهای [[شورای نگهبان]] شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۷</ref>؛ همچنین در چهارم اردیبهشت ۱۳۶۸ از طرف امام‌خمینی به عضویت [[شورای بازنگری قانون اساسی]] درآمد که ۲۰ نفر آنان برگزیده ایشان بودند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۳–۳۶۴</ref> وی پس از [[رحلت امام‌خمینی]] و پس از بازنگری در [[قانون اساسی]]، به حکم رهبر انقلاب نخستین رئیس [[قوه قضاییه]] کشور شد و تا سال ۱۳۷۸ در این مقام باقی ماند.<ref>بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۸۰</ref> وی از نخستین روزهای تأسیس تشکلی که بعدها نام [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] به خود گرفت، با آن همکاری می‌کرد<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۴۳</ref> و در تدوین اساسنامه آن، پس از پیروزی انقلاب اسلامی شرکت داشت.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۲/۶۰–۶۲</ref>  


== ارتباط یزدی و امام‌خمینی ==
== ارتباط یزدی و امام‌خمینی ==
یزدی سابقه آشنایی خود با امام‌خمینی را از سال ۱۳۳۶ برشمرده است.<ref>یزدی، خاطرات، ۱۶۹</ref> وی از ارادت و مراودات طولانی خود با ایشان سخن گفته و با اشاره به جلسه پرسش و پاسخ که پس از تمام‌شدن درس، میان شاگردان و [[امام‌خمینی]] برگزار می‌شد، برخورد ایشان را بسیار آموزنده برشمرده و از اخلاق، وقار و متانت ایشان ستایش کرده است.<ref>یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۰–۱۷۱</ref> وی که از شمار زیاد شاگردان امام‌خمینی در زمان حیات [[سیدحسین بروجردی|بروجردی]] خبر داده، خاطرنشان کرده است که پس از درگذشت بروجردی تعداد شاگردان امام‌خمینی افزایش یافت و جلسه درس ایشان از [[مسجد سلماسی]] به [[مسجد اعظم]] منتقل شد.<ref>یزدی، خاطرات، ۱۵۹</ref> وی تواضع و فروتنی امام‌خمینی هنگام تدریس را ستوده و آن را برای شاگردان ازجمله خودش سازنده برشمرده و یادآور شده است نوع رفتار امام‌خمینی سبب می‌شد شاگردان به لحاظ عاطفی مرید و مطیع ایشان شوند.<ref>یزدی، خاطرات، ۱۵۹–۱۶۰</ref> وی همچنین [[تقوا]] و شجاعتِ امام‌خمینی را ستوده و علم و توان بالای ایشان در تدریس، ابتکار و مدیریت، [[توکل]] و [[آرامش]]، [[صبر]] و تحمل، [[قاطعیت]]، کمال ادب و احترام را جزو ویژگی‌های ایشان شمرده است.<ref>یزدی، خاطرات، ۱۵۹، ۲۹۳، ۲۹۸، ۳۰۹ و ۳۲۰</ref>
یزدی سابقه آشنایی خود با امام‌خمینی را از سال ۱۳۳۶ برشمرده است.<ref>یزدی، خاطرات، ۱۶۹</ref> وی از ارادت و مراودات طولانی خود با ایشان سخن گفته و با اشاره به جلسه پرسش و پاسخ که پس از تمام‌شدن درس، میان شاگردان و [[امام‌خمینی]] برگزار می‌شد، برخورد ایشان را بسیار آموزنده برشمرده و از اخلاق، وقار و متانت ایشان ستایش کرده است.<ref>یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۰–۱۷۱</ref> وی که از شمار زیاد [[شاگردان امام‌خمینی]] در زمان حیات [[سیدحسین بروجردی|بروجردی]] خبر داده، خاطرنشان کرده است که پس از درگذشت بروجردی تعداد شاگردان امام‌خمینی افزایش یافت و جلسه درس ایشان از [[مسجد سلماسی]] به [[مسجد اعظم]] منتقل شد.<ref>یزدی، خاطرات، ۱۵۹</ref> وی [[تواضع]] و فروتنی امام‌خمینی هنگام تدریس را ستوده و آن را برای شاگردان ازجمله خودش سازنده برشمرده و یادآور شده است نوع رفتار امام‌خمینی سبب می‌شد شاگردان به لحاظ عاطفی مرید و مطیع ایشان شوند.<ref>یزدی، خاطرات، ۱۵۹–۱۶۰</ref> وی همچنین [[تقوا]] و شجاعتِ امام‌خمینی را ستوده و علم و توان بالای ایشان در تدریس، ابتکار و مدیریت، [[توکل]] و [[آرامش]]، [[صبر]] و تحمل، قاطعیت، کمال ادب و احترام را جزو ویژگی‌های ایشان شمرده است.<ref>یزدی، خاطرات، ۱۵۹، ۲۹۳، ۲۹۸، ۳۰۹ و ۳۲۰</ref>
امام‌خمینی نیز علاقه و توجه خود را به یزدی در مواردی نشان داده است؛ چنان‌که افزون بر اجازه‌نامه به وی در [[امور حسبیه]] و شرعی در سال ۱۳۴۵،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 2/۸۳</ref> در جواب نامه‌ای به وی در چهاردهم اسفند ۱۳۴۶ ضمن تشکر از نامه او، پایداری فضلای [[حوزه علمیه قم]] و صبر و [[استقامت]] طبقه جوان حوزه را موجب کمال امیدواری دانسته و وعده پیروزی قیام مردم را داده و توصیه کرده است در راه انقلاب قوی باشند و دیگران را تقویت کنند و در این راه از صبر و حق کمک بگیرند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 2/۱۶۹–۱۷۰</ref> امام‌خمینی همچنین در سال ۱۳۵۰ در پاسخ نامه یزدی، ابراز امیدواری کرده حوزه علمیه قم و سایر مؤمنین از ارشاد و هدایت یزدی بهره‌مند گردند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 2/۳۴۱</ref> ایشان همچنین ضمن اظهار تأسف از اختلافاتی که در میان روحانیون در قضیه [[کتاب شهید جاوید]] پیش آمده، آن را حاکی از عدم رشد [[جامعه]] شمرده و آن را وحدت‌شکن خوانده و از یزدی خواسته است پیش از آنکه همه چیز از دست رفته باشد، این افراد را از خواب گران بیدار کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 2/۳۴۱</ref> [[امام‌خمینی]] در خرداد ۱۳۵۷ نیز در پاسخ نامه یزدی وی را از پیشتازان [[نهضت اسلامی]] می‌داند که به وظایف خطیر خود عمل کرده و مایه سرفرازی [[حوزه‌های علمیه]] می‌باشند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 3/۳۹۸</ref> ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در حکم انتصاب یزدی به عضویت در جمع [[فقهای شورای نگهبان]]، وی را از افراد متدین، مورد وثوق و دردآشنای [[اسلام]] و انقلاب خوانده است.<ref>‏ امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۷</ref>
امام‌خمینی نیز علاقه و توجه خود را به یزدی در مواردی نشان داده است؛ چنان‌که افزون بر اجازه‌نامه به وی در [[امور حسبیه]] و شرعی در سال ۱۳۴۵،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 2/۸۳</ref> در جواب نامه‌ای به وی در چهاردهم اسفند ۱۳۴۶ ضمن تشکر از نامه او، پایداری فضلای [[حوزه علمیه قم]] و صبر و [[استقامت]] طبقه جوان حوزه را موجب کمال امیدواری دانسته و وعده پیروزی قیام مردم را داده و توصیه کرده است در راه انقلاب قوی باشند و دیگران را تقویت کنند و در این راه از صبر و حق کمک بگیرند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 2/۱۶۹–۱۷۰</ref> امام‌خمینی همچنین در سال ۱۳۵۰ در پاسخ نامه یزدی، ابراز امیدواری کرده [[حوزه علمیه قم]] و سایر مؤمنین از ارشاد و هدایت یزدی بهره‌مند گردند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 2/۳۴۱</ref> ایشان همچنین ضمن اظهار تأسف از اختلافاتی که در میان روحانیون در قضیه [[کتاب شهید جاوید]] پیش آمده، آن را حاکی از عدم رشد [[جامعه]] شمرده و آن را وحدت‌شکن خوانده و از یزدی خواسته است پیش از آنکه همه چیز از دست رفته باشد، این افراد را از خواب گران بیدار کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 2/۳۴۱</ref> [[امام‌خمینی]] در خرداد ۱۳۵۷ نیز در پاسخ نامه یزدی وی را از پیشتازان [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] می‌داند که به وظایف خطیر خود عمل کرده و مایه سرفرازی [[حوزه‌های علمیه]] می‌باشند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 3/۳۹۸</ref> ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در حکم انتصاب یزدی به عضویت در جمع فقهای [[شورای نگهبان]]، وی را از افراد متدین، مورد وثوق و دردآشنای [[اسلام]] و انقلاب خوانده است.<ref>‏ امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۷</ref>


== درگذشت ==
== درگذشت ==
خط ۵۸: خط ۵۸:


== آثار علمی و فرزندان ==
== آثار علمی و فرزندان ==
یزدی آثار و تألیفاتی دارد؛ ازجمله آثار وی کتاب گمشده شما است. در پی چاپ این کتاب، مردوخ کردستانی تهمت‌هایی به شیعه زد که باعث شد یزدی در کتاب دیگری، پاسخ تهمت‌های او را بدهد و گفته شده هر دو کتاب مورد عنایت امام‌خمینی قرار گرفت.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۴۰</ref> حسین‌بن‌علی(ع) را بهتر بشناسیم، فقه القرآن و اسس الایمان فی القرآن از دیگر آثاری است که یزدی در تبعید نوشت و پس از انقلاب به چاپ رساند. قضاء در اسلام، تفسیر قانون اساسی و علی(ع) بر منبر وعظ از دیگر آثار وی می‌باشد.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۴۰–۵۴۱؛ یزدی، خاطرات، ۱۱۴–۱۱۵</ref> دو نفر از فرزندان وی در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل هستند.
یزدی آثار و تألیفاتی دارد؛ ازجمله آثار وی کتاب گمشده شما است. در پی چاپ این کتاب، مردوخ کردستانی تهمت‌هایی به شیعه زد که باعث شد یزدی در کتاب دیگری، پاسخ تهمت‌های او را بدهد و گفته شده هر دو کتاب مورد عنایت [[امام‌خمینی]] قرار گرفت.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۴۰</ref> حسین‌بن‌علی(ع) را بهتر بشناسیم، فقه القرآن و اسس الایمان فی القرآن از دیگر آثاری است که یزدی در تبعید نوشت و پس از [[انقلاب]] به چاپ رساند. قضاء در اسلام، تفسیر قانون اساسی و علی(ع) بر منبر وعظ از دیگر آثار وی می‌باشد.<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۴۰–۵۴۱؛ یزدی، خاطرات، ۱۱۴–۱۱۵</ref> دو نفر از فرزندان وی در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل هستند.


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۳۰ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۲۷

محمد یزدی
محمد یزدی.jpeg
شناسنامه
نام کاملمحمد یزدی
زادروز۱۳۱۰ش
شهر تولداصفهان
کشور تولدایران
تاریخ درگذشت۱۳۹۹ش
شهر درگذشتقم
کشور درگذشتایران
آرامگاهحرم حضرت معصومه(س)
دیناسلام
مذهبشیعه
پیشهعالم دینی، سیاستمدار
اطلاعات سیاسی
پست‌هارئیس قوه قضائیه، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، از فقهای شورای نگهبان، نماینده مجلس
اطلاعات علمی و مذهبی
اساتیدامام‌خمینی، محمدعلی اراکی، عباسعلی شاهرودی، سیدمحمد محقق داماد، میرزاهاشم آملی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، سیدمحمدرضا گلپایگانی و سیدمحمدحسین طباطبایی
تالیفاتگمشده شما، حسین‌بن‌علی(ع) را بهتر بشناسیم، فقه القرآن، اسس الایمان فی القرآن، قضاء در اسلام، تفسیر قانون اساسی و علی(ع) بر منبر وعظ

محمد یزدی، شاگرد امام‌خمینی، روحانی مبارز، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، شورای بازنگری، مجلس شورای اسلامی و فقهای شورای نگهبان.

معرفی اجمالی

محمد یزدی در سال ۱۳۱۰ در اصفهان به دنیا آمد.[۱] پدرش علی یزدی از شاگردان عبدالکریم حائری یزدی و از روحانیان بنام اصفهان بود که امامت جماعت یکی از مساجد اصفهان را بر عهده داشت.[۲] محمد یزدی تحصیل را نزد پدر خود آغاز کرد و در مکتبخانه‌های آن زمان ادامه داد و برای ادامه تحصیل تا پایان دوره ابتدایی، به مدرسه‌ای با شیوه جدید رفت که زیر نظر یکی از روحانیان اصفهان معروف به علامه اداره می‌شد.[۳] او از دوازده‌سالگی تحصیل در علوم دینی را نزد پدر خود آغاز کرد و آن را در مدرسه کاسه‌گران اصفهان ادامه داد[۴]؛ سپس به مدرسه ملاعبدالله رفت و به درس شرح لمعه مشغول شد و پس از آن به خواندن کتاب قوانین الاصول پرداخت.[۵] یزدی در سال ۱۳۲۸ رهسپار قم[۶] و در مدرسه فیضیه مستقر شد.[۷] او مدتی نزد ابوالفضل زاهدی و محمد لاکانی به فراگیری اصول فقه پرداخت[۸] و منظومه ملاهادی سبزواری را نزد سیدرضا صدر فرا گرفت؛ سپس در درس خارج سیدحسین بروجردی حاضر شد و آن را تا زمان حیات وی در فروردین ۱۳۴۰ ادامه داد.[۹] وی در طول تحصیل خود در قم از دروس خارج محمدعلی اراکی، عباسعلی شاهرودی، سیدمحمد محقق داماد، میرزاهاشم آملی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی و سیدمحمدرضا گلپایگانی و نیز از درس سیدمحمدحسین طباطبایی استفاده کرد.[۱۰] وی از سال ۱۳۳۶ یک دوره کامل جلسات درس خارج اصول و فقه امام‌خمینی در مسجد سلماسی و مسجد اعظم شرکت کرد[۱۱] و علاوه بر آن، در جلسات عمومی و خصوصی ایشان حاضر می‌شد.[۱۲] پس از درگذشت بروجردی، وی ازجمله کسانی بود که برای مرجعیت امام‌خمینی فعالیت می‌کرد.[۱۳]

فعالیت‌ها قبل از انقلاب

یزدی در سال‌های ۱۳۳۶–۱۳۵۵ مطالبی برای مجله «حکمت» که نخستین مجله در شهر قم بود، می‌نوشت.[۱۴] به دستور امام‌خمینی در سال ۱۳۴۳ به هدف مقابله با سیاست‌های فرهنگی محمدرضا پهلوی و در جهت جذب جوانان، سلسله جلسات سخنرانی در عصرهای جمعه ساماندهی شده بود که یزدی نیز برخی از این جلسات را در شهرهای مختلف ازجمله اهواز، ساوه، قم و یزد عهده‌دار شد.[۱۵] یکی از آن جلسات جلسه معروف مسجد امام‌حسن عسکری(ع) قم بود که یک شب امام‌خمینی نیز در آن شرکت کرد. یزدی به مدت بیست شب با عنوان «انقلاب‌های تاریک و روشن» در این مسجد به سخنرانی پرداخت و ضمن بیان مکتب و روش اهل بیت(ع)، مصداق‌های دشمنی با اهل بیت(ع) در زمان معاصر و راه‌های مبارزه با آنها را بیان می‌کرد.[۱۶]

در سال ۱۳۴۴ یزدی و جمعی از مدرسان حوزه علمیه نامه سرگشاده‌ای خطاب به امیرعباس هویدا نخست‌وزیر وقت نوشتند و خواستار بازگرداندن امام‌خمینی از ترکیه به ایران و آزادی زندانیان سیاسی شدند.[۱۷] پس از انتقال امام‌خمینی از تبعیدگاه ترکیه به نجف به توصیه ایشان برای تعطیل‌نشدن برنامه‌های درسی شاگردان، یزدی، محمد محمدی گیلانی، محمدتقی مصباح یزدی، حسین مظاهری و سیدیحیی موسوی یزدی بحث‌های فقهی و تفسیری دربارهٔ موضوع ولایت اهل بیت(ع) برگزار کردند که بخشی از آن مباحث با عنوان الامامة و الولایة فی القرآن الکریم به چاپ رسید. یزدی همچنین در درس اخلاق خود در مدرسه فیضیه به طرح مسائل سیاسی می‌پرداخت که باعث شد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در سال ۱۳۴۵ او را از منبر منع کند.[۱۸] وی در این سال‌ها از طریق نامه با امام‌خمینی در ارتباط بوده و به‌ویژه برخی مشکلات حوزه علمیه قم را به ایشان منتقل می‌کرد.[۱۹] فعالیت‌های یزدی سرانجام به بازداشت وی به دست ساواک در سال ۱۳۵۲ و تبعید او به کنگان در استان بوشهر منجر شد. وی یک بار از تبعیدگاه فرار کرد و دوباره در شهر قم بازداشت و به همان شهر برگردانده شد.[۲۰] او پس از آن مدتی در بوشهر زندانی بود و پس از تمام‌شدن دوره زندان، خانواده او نیز به درخواست وی به بوشهر رفتند و مدتی در آنجا زندگی کردند. وی با وجود اینکه در آنجا تبعید بود، از مبارزات امام‌خمینی دفاع می‌کرد.[۲۱] وی سپس به شهرستان رودبار در استان گیلان تبعید شد.[۲۲]

یزدی در سال ۱۳۵۶ که پس از گذراندن دوران تبعید به قم بازگشت، به مبارزه علیه رژیم پهلوی ادامه داد.[۲۳] در پاییز این سال در پی درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، یزدی و علمای حوزه علمیه تلگرام تسلیتی خطاب به امام‌خمینی در نجف مخابره کردند.[۲۴] در اعتراض به چاپ مقاله توهین‌آمیز به امام‌خمینی در هفدهم دی در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید، یزدی جلسات محرمانه‌ای با حضور دیگر روحانیان در خانه خود برگزار کرد[۲۵] و در جمع طلاب معترض در بیت مرجع تقلید وقت سیدمحمدرضا گلپایگانی، به سخنرانی علیه رژیم پهلوی پرداخت.[۲۶] پس از وقوع فاجعه نوزده دی قم یزدی در بیت سیدمحمدحسین طباطبایی پس از وی سخنرانی تندی علیه رژیم پهلوی کرد.[۲۷] او و جمعی از استادان حوزه در اعلامیه‌ای این فاجعه خونین را محکوم کردند.[۲۸] یزدی به دلیل این فعالیت‌ها ازجمله سخنرانی در روزهای نوزده و بیستم دی ۱۳۵۶، در کمیسیون امنیت اجتماعی ساواک رژیم پهلوی دوباره محکوم به تبعید به بندر لنگه شد[۲۹] و در بهمن ۱۳۵۶ به دست ساواک بازداشت و به بندر لنگه فرستاده شد.[۳۰] یزدی در دوره تبعید نیز دست از مبارزه برنداشت و بارها به صورت پنهانی به تهران و قم رفت و آمد کرد و با افراد و جریان‌های گوناگون به تبادل نظر پرداخت و اعلامیه‌های امام‌خمینی را برای مردم و علمای شهرها برد.[۳۱] به دلیل این فعالیت‌ها ساواک در فروردین ۱۳۵۷ محل تبعید وی را به اسلام‌آباد غرب تغییر داد.[۳۲] در آنجا نیز به دلیل سخنرانی و حمله به شخص محمدرضا پهلوی و خاندان سلطنت در ۵/۵/۱۳۵۷ بازداشت و زندانی شد که پس از گذشت سه ماه با اوج‌گیری مبارزات مردم در اول آبان از زندان آزاد شد.[۳۳] او ضمن یادآوری همکاری و حضور خود در مبارزات امام‌خمینی، از تداوم ارتباط خود با ایشان در روزهای تبعید ایشان سخن گفته است؛ ازجمله در روزهای حضور امام‌خمینی در نجف، یزدی پس از زیارت خانه خدا به دیدار ایشان رفت.[۳۴] در سال ۱۳۵۷ که حسن حبیبی پیش‌نویس قانون اساسی را تهیه کرد و این پیش‌نویس به رؤیت امام‌خمینی در پاریس رسید و با حاشیه و توضیحات ایشان به ایران فرستاده شد، یزدی در جلساتی که برای بررسی و نهایی‌سازی آن در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برگزار می‌شد، حضور داشت.[۳۵]

فعالیت‌ها پس از انقلاب

یزدی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جایگاه رئیس دادگاه انقلاب و مسئول ستاد انقلابی و کمیته قم، در کنار جوانان این شهر، برای ایجاد نظم و امنیت تلاش کرد و اقدامات امنیتی و قضایی مهمی انجام داد؛ همچنین مسئولیت دفتر امام‌خمینی به وی واگذار شد و کارهای اداری دفتر و پاسخگویی مراجعان با محوریت او انجام می‌شد.[۳۶] هنگام بازگشت امام‌خمینی به قم در ۱۰ اسفند ۱۳۵۷، وی از نیروهای فعال در استقبال از ایشان در شهر قم بود و پیش از سخنرانی امام‌خمینی هنگام ورود به قم، سخنان کوتاهی ایراد کرد.[۳۷] وی با مشورت سیداحمد خمینی، خانه خود را در اختیار امام‌خمینی قرار داد و دیدارهای تاریخی ایشان با شخصیت‌های ملی و بین‌المللی در این خانه صورت گرفت.[۳۸]

یزدی در فروردین ۱۳۵۸ به حکم امام‌خمینی، قاضی شرع و مأمور رسیدگی به مشکلات منطقه کرمانشاه و ایلام و دعوت مردم به اتحاد شد[۳۹] و پس از بازگشت از کرمانشاه به دستور ایشان مدتی مسئولیت قضاوت در شهر قم را نیز بر عهده گرفت.[۴۰] در اردیبهشت ۱۳۵۸ امام‌خمینی مصوبات شورای رسیدگی به مسجد جمکران را که محمد یزدی هم یکی از اعضای آن بود، تأیید کرد.[۴۱] وی در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی در خرداد سال ۱۳۵۸ نماینده مردم تهران شد؛ همچنین در دوره‌های اول و دوم مجلس شورای اسلامی نماینده مردم قم بود و از سال ۱۳۵۹–۱۳۶۴ نایب رئیس اول مجلس شد.[۴۲] در پی شدت‌گرفتن اختلافات میان سیدابوالحسن بنی‌صدر و سایر مسئولان نظام و ارائه راهکار پیشگیری از اختلافات ازجمله تعیین هیئت سه نفره از سوی امام‌خمینی[۴۳] و تعیین محمدرضا مهدوی کنی از سوی ایشان و شهاب‌الدین اشراقی از سوی بنی‌صدر، یزدی نیز از سوی سیدمحمد حسینی بهشتی، اکبر هاشمی رفسنجانی و محمدعلی رجایی به نمایندگی در این هیئت انتخاب شد[۴۴] (ببینید: سیدابوالحسن بنی‌صدر). در دوره دوم ریاست‌جمهوری سیدعلی خامنه‌ای که مخالف تعیین میرحسین موسوی به عنوان نخست‌وزیر بود (ببینید: سیدعلی خامنه‌ای)، ولی امام‌خمینی بر نخست‌وزیری وی اصرار می‌کرد (ببینید: میرحسین موسوی)، محمد یزدی همراه با محمدرضا مهدوی کنی، احمد جنتی و علی‌اکبر ناطق نوری برای حل موضوع به دیدار امام‌خمینی رفتند اما ایشان بر نظر خود تأکید کرد و آنان نظر جدی ایشان را به رئیس‌جمهور اعلام کردند.[۴۵]

یزدی که در سال ۱۳۶۴ رئیس کمیسیون امور قضایی و حقوقی مجلس بود، از طرف امام‌خمینی مأمور شد به همراه سه تن از دیگر فقها هیئتی برای تعیین چارچوب حدود و تعزیرات تشکیل دهند.[۴۶] او به همراه محمدی گیلانی در ۲۳ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ از سوی امام‌خمینی مأمور اعلام نظر دربارهٔ اموال غیر مجهول‌المالک[۴۷] و در چهارم تیر ۱۳۶۷ به حکم امام‌خمینی عضو فقهای شورای نگهبان شد[۴۸]؛ همچنین در چهارم اردیبهشت ۱۳۶۸ از طرف امام‌خمینی به عضویت شورای بازنگری قانون اساسی درآمد که ۲۰ نفر آنان برگزیده ایشان بودند.[۴۹] وی پس از رحلت امام‌خمینی و پس از بازنگری در قانون اساسی، به حکم رهبر انقلاب نخستین رئیس قوه قضاییه کشور شد و تا سال ۱۳۷۸ در این مقام باقی ماند.[۵۰] وی از نخستین روزهای تأسیس تشکلی که بعدها نام جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به خود گرفت، با آن همکاری می‌کرد[۵۱] و در تدوین اساسنامه آن، پس از پیروزی انقلاب اسلامی شرکت داشت.[۵۲]

ارتباط یزدی و امام‌خمینی

یزدی سابقه آشنایی خود با امام‌خمینی را از سال ۱۳۳۶ برشمرده است.[۵۳] وی از ارادت و مراودات طولانی خود با ایشان سخن گفته و با اشاره به جلسه پرسش و پاسخ که پس از تمام‌شدن درس، میان شاگردان و امام‌خمینی برگزار می‌شد، برخورد ایشان را بسیار آموزنده برشمرده و از اخلاق، وقار و متانت ایشان ستایش کرده است.[۵۴] وی که از شمار زیاد شاگردان امام‌خمینی در زمان حیات بروجردی خبر داده، خاطرنشان کرده است که پس از درگذشت بروجردی تعداد شاگردان امام‌خمینی افزایش یافت و جلسه درس ایشان از مسجد سلماسی به مسجد اعظم منتقل شد.[۵۵] وی تواضع و فروتنی امام‌خمینی هنگام تدریس را ستوده و آن را برای شاگردان ازجمله خودش سازنده برشمرده و یادآور شده است نوع رفتار امام‌خمینی سبب می‌شد شاگردان به لحاظ عاطفی مرید و مطیع ایشان شوند.[۵۶] وی همچنین تقوا و شجاعتِ امام‌خمینی را ستوده و علم و توان بالای ایشان در تدریس، ابتکار و مدیریت، توکل و آرامش، صبر و تحمل، قاطعیت، کمال ادب و احترام را جزو ویژگی‌های ایشان شمرده است.[۵۷] امام‌خمینی نیز علاقه و توجه خود را به یزدی در مواردی نشان داده است؛ چنان‌که افزون بر اجازه‌نامه به وی در امور حسبیه و شرعی در سال ۱۳۴۵،[۵۸] در جواب نامه‌ای به وی در چهاردهم اسفند ۱۳۴۶ ضمن تشکر از نامه او، پایداری فضلای حوزه علمیه قم و صبر و استقامت طبقه جوان حوزه را موجب کمال امیدواری دانسته و وعده پیروزی قیام مردم را داده و توصیه کرده است در راه انقلاب قوی باشند و دیگران را تقویت کنند و در این راه از صبر و حق کمک بگیرند.[۵۹] امام‌خمینی همچنین در سال ۱۳۵۰ در پاسخ نامه یزدی، ابراز امیدواری کرده حوزه علمیه قم و سایر مؤمنین از ارشاد و هدایت یزدی بهره‌مند گردند.[۶۰] ایشان همچنین ضمن اظهار تأسف از اختلافاتی که در میان روحانیون در قضیه کتاب شهید جاوید پیش آمده، آن را حاکی از عدم رشد جامعه شمرده و آن را وحدت‌شکن خوانده و از یزدی خواسته است پیش از آنکه همه چیز از دست رفته باشد، این افراد را از خواب گران بیدار کند.[۶۱] امام‌خمینی در خرداد ۱۳۵۷ نیز در پاسخ نامه یزدی وی را از پیشتازان نهضت اسلامی می‌داند که به وظایف خطیر خود عمل کرده و مایه سرفرازی حوزه‌های علمیه می‌باشند.[۶۲] ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در حکم انتصاب یزدی به عضویت در جمع فقهای شورای نگهبان، وی را از افراد متدین، مورد وثوق و دردآشنای اسلام و انقلاب خوانده است.[۶۳]

درگذشت

محمد یزدی در پی یک دوره بیماری در ۱۹ آذر ۱۳۹۹ در ۸۹سالگی درگذشت و در حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۶۴]

آثار علمی و فرزندان

یزدی آثار و تألیفاتی دارد؛ ازجمله آثار وی کتاب گمشده شما است. در پی چاپ این کتاب، مردوخ کردستانی تهمت‌هایی به شیعه زد که باعث شد یزدی در کتاب دیگری، پاسخ تهمت‌های او را بدهد و گفته شده هر دو کتاب مورد عنایت امام‌خمینی قرار گرفت.[۶۵] حسین‌بن‌علی(ع) را بهتر بشناسیم، فقه القرآن و اسس الایمان فی القرآن از دیگر آثاری است که یزدی در تبعید نوشت و پس از انقلاب به چاپ رساند. قضاء در اسلام، تفسیر قانون اساسی و علی(ع) بر منبر وعظ از دیگر آثار وی می‌باشد.[۶۶] دو نفر از فرزندان وی در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل هستند.

پانویس

  1. یزدی، خاطرات، ۲۹
  2. صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۳۷
  3. یزدی، خاطرات، ۲۹
  4. بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۸
  5. صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۳۷
  6. یزدی، خاطرات، ۳۸؛ بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۹
  7. صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۳۸
  8. بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۹
  9. یزدی، خاطرات، ۴۴–۴۵
  10. یزدی، خاطرات، ۴۷–۵۲
  11. یزدی، خاطرات، ۴۵–۴۶
  12. محبوب، رجال سیاسی شوراها، ۱/۴۱۳
  13. یزدی، خاطرات، ۲۹۱
  14. یزدی، خاطرات، ۹۶
  15. یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۲
  16. محبوب، رجال سیاسی شوراها، ۱/۴۱۳
  17. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۹۶
  18. بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۹
  19. امام‌خمینی، ۲/۱۶۹، ۱۸۱، ۲۴۲، ۳۴۱ و ۳/۳۹۸
  20. یزدی، خاطرات، ۳۶۳ و ۳۶۶–۳۶۷
  21. یزدی، خاطرات، ۳۷۰ و ۳۷۵–۳۷۷
  22. یزدی، خاطرات، ۳۸۹
  23. بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۷۹
  24. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۵۳۲
  25. یزدی، خاطرات، ۸–۷/۳۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۶/۱۷۰
  26. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۱۵۴؛ یزدی، خاطرات، ۲۶۳
  27. یزدی، حماسه ۱۹ دی، ۲۱۵
  28. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۳۵–۳۷
  29. صالح، جامعه مدرسین، ۱/۴۹۴
  30. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۱/۵۸۲
  31. صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۴۲
  32. صالح، جامعه مدرسین، ۱/۴۹۵
  33. صالح، جامعه مدرسین، ۱/۴۹۷–۴۹۸
  34. یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۳
  35. یزدی، خاطرات، ۵۲۳–۵۲۴؛ صالح، جامعه مدرسین، ۲/۵۶۲
  36. یزدی، خاطرات، ۴۶۱–۴۶۲؛ بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۸۰
  37. یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۶–۱۷۷
  38. یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۷–۱۷۸
  39. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۰۷
  40. یزدی، خاطرات، ۴۷۱
  41. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۹۵–۱۹۶
  42. بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۸۰
  43. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۰۲–۲۰۳
  44. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۸ و ۴۵۳؛ یزدی، خاطرات، ۵۰۶–۵۰۸؛ صالح، جامعه مدرسین، ۲/۶۵۲
  45. ناطق نوری، خاطرات، ۲/۷۴–۷۶
  46. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۳
  47. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۳
  48. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۷
  49. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۳–۳۶۴
  50. بسطامی، یزدی، محمد (آیت‌الله)، ۱/۴۸۰
  51. صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۴۳
  52. صالح، جامعه مدرسین، ۲/۶۰–۶۲
  53. یزدی، خاطرات، ۱۶۹
  54. یزدی، پابه‌پای آفتاب، ۶/۱۷۰–۱۷۱
  55. یزدی، خاطرات، ۱۵۹
  56. یزدی، خاطرات، ۱۵۹–۱۶۰
  57. یزدی، خاطرات، ۱۵۹، ۲۹۳، ۲۹۸، ۳۰۹ و ۳۲۰
  58. امام‌خمینی، صحیفه، 2/۸۳
  59. امام‌خمینی، صحیفه، 2/۱۶۹–۱۷۰
  60. امام‌خمینی، صحیفه، 2/۳۴۱
  61. امام‌خمینی، صحیفه، 2/۳۴۱
  62. امام‌خمینی، صحیفه، 3/۳۹۸
  63. ‏ امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۷
  64. جمهوری اسلامی (روزنامه)، ۲۰/۹/۱۳۹۹ش
  65. صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۴۰
  66. صالح، جامعه مدرسین، ۳/۵۴۰–۵۴۱؛ یزدی، خاطرات، ۱۱۴–۱۱۵

منابع

  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • بسطامی، رضا، یزدی، محمد (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
  • جمهوری اسلامی (روزنامه)، ۲۰/۹/۱۳۹۹ش.
  • صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • محبوب، علی، رجال سیاسی شوراها، نظام‌ها، مفاهیم و اندیشه‌های سیاسی، تهران، آموزش و سنجش، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • ناطق نوری، علی‌اکبر، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • یزدی، محمد، خاطرات آیت‌الله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • یزدی، محمد، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • یزدی، محمد، مصاحبه، چاپ‌شده در حماسه ۱۹ دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ش.

پیوند به بیرون