شهادت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''شهادت'''، جایگاه کشتهشدن در راه خداوند و نقش آن در [[انقلاب اسلامی ایران]]. | '''شهادت'''، جایگاه کشتهشدن در راه خداوند و نقش آن در [[انقلاب اسلامی ایران]]. | ||
== معنی == | |||
شهادت واژهای عربی است که در اصل به معنای گواهبودن و گواهیدادن است<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۴۶۵–۴۶۶؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۳/۲۴۲.</ref> و در منابع و [[فرهنگ اسلامی]] در معنای کشتهشدن و جاندادن در راه خداوند به کار میرود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۹.</ref> برای کاربرد مفهوم شهادت دربارهٔ کسی که در راه خداوند کشته میشود، عللی ذکر شدهاست؛ مانند اینکه چون خدا و [[فرشتگان]] گواهی به بهشتیشدن وی دادهاند یا چون گواه دیگران است یا چون زنده و شاهد است<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۳/۲۴۲؛ صدر، ماوراء الفقه، ۱/۱۹۹–۲۰۰.</ref> {{ببینید|شهدا}}. مفهوم کلی این واژه در [[ادیان]] و ملل مختلف نیز نوعی خاص از جاندادن است که در مسیر، هدف و آرمانی برتر مانند [[دین]]، ملت و میهن صورت میگیرد.<ref>شاعری، ۸۱–۸۲.</ref> | |||
== پیشینه == | |||
[[یهودیان]] پیش از [[میلاد مسیح(ع)]] با فرهنگ شهادت آشنا شدند. [[خشم]]، شورش و آمادگی یهودیان برای مقابله و کشتهشدن در برابر [[ظلم]] پادشاه سلوکی (سوریه)<ref>خیراندیش، عشق و شهادت در عرفان، ۲۹.</ref> تا آنجا رسید که یک زن و هفت پسر او در معبد کشته شدند.<ref>دقیقیان، نردبانی به آسمان، ۱۶۳.</ref> یهودیان این زن و پسرانش را همچون «شهید» دانستند و بیان کردند شهیدان پس از [[مرگ]] به زندگی جاوید میرسند.<ref>خیراندیش، عشق و شهادت در عرفان، ۲۹–۳۰.</ref> | |||
در مسیحیت نیز مفهوم شهادت با عروج [[حضرت عیسی(ع)]] شکل گرفت. مسیحیان که معتقد به ایستادگی مسیح (ع) در برابر ظلم، انتخاب [[مرگ]] در راه خدا<ref>تنهایی، جامعهشناسی در ادیان، ۱/۳۸۰.</ref> و رستاخیز و بازگشت حضرت عیسی (ع) هستند،<ref>ویر، جهان مذهبی ادیان در جهان امروز، ۲/۶۹۸.</ref> آویختن صلیب را به معنای انکار خویشتن و اعلام آمادگی برای فداکاری و [[ایثار]] تا حد کشتهشدن در راه خدا میدانند و باور دارند مسیح (ع) واژه «[[تعمید]]» را برای بیان آرزوی شهادت در راه خدا (تعمید در خون) به کار میبرد.<ref>جمعی از نویسندگان، ادیانشناسی، ۱۰۳.</ref> بعدها این مفهوم تکامل بیشتری یافت. شهیدان مسیحی خود را مقلد عیسی (ع) میدانستند و در تحمل رنج و مشقت و پذیرش شهادت از او تقلید میکردند. در نظر آنان، شهید کسی بود که در تحمل مشقت از عیسی (ع) تقلید کند.<ref>عزتی، مقایسه بین مفهوم شهادت در اسلام و مسیحیت، ۱۶۷–۱۶۸.</ref> | |||
با ظهور [[اسلام]] و با شهادت تازهمسلمانان مانند [[سمیه]] و [[یاسر]]<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۲/۶۷.</ref> و [[حمزه]] عموی پیامبر (ص)<ref>واقدی، المغازی، ۱/۲۸۶–۲۸۸.</ref> به دست کفار، مردم با واژههایی چون شهادت و شهید بیشتر آشنا شدند.<ref>نوروزی، فرهنگ شهادت از دیدگاه قرآن و سنت، ۱۸۴.</ref> با شروع حکومت اسلامی و جنگهای صدر اسلام میشد فرهنگ شهادتطلبی را در شهادت یاران نزدیک پیامبر (ص) مانند [[حارثبنعدی]]، [[ابیامیه]]، [[قیس]] و [[عبداللهبنعامر]]<ref>ابنهشام، عبدالملک، ۲/۴۸۶–۴۸۷.</ref> بهخوبی مشاهده کرد. | |||
با | پیامبر اکرم (ص) با کمک آموزههای اسلامی توانسته بود تحولی بزرگ در میان مردم ایجاد کند؛ چنانکه یاران ایشان بیقرار شهادت بودند.<ref>شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۴۰.</ref> بسیار یافت میشد که در این راه زنان داغدیده، برای داغ عزیزانشان خداوند را شاکر بودند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۳۱۱.</ref> از بارزترین نمونههای تاریخی [[ایثار]] و شهادت در سالهای بعد را میتوان حرکت و [[قیام امامحسین(ع)]] و یارانش دانست که نقطه عطف و سرچشمه حرکتهای بعدی شد {{ببینید|حسینبنعلی، سیّدالشهدا (ع)؛ عزاداری}}. | ||
در | در فرهنگهای غیر دینی نیز شهادت با مفهوم کشتهشدن در راه وطن معنا پیدا میکند. آنان شهادت را مرگ سرخ قهرمانان، سربازان و فداکارانی میدانند که در نبردهای خونین به دست دشمن کشته شده و قربانی عقیده و مرام خود یا فدایی آرمان و سرزمین خویش گردیدهاند.<ref>رضوانی، فلسفه شهادت، ۱۱۶.</ref> | ||
با ورود اسلام به ایران صفات پهلوانی که در میان ایرانیان ارزش بود، با مفهوم شهادت در دو حوزه مفهومیِ کشتهشدن در راه خدا و [[دین]]<ref>شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۳۶.</ref> و از جان گذشتگی و آمادگی برای شهادت به منظور [[دفاع]] از [[استقلال]] و رسیدن به [[آزادی]] کشور در هم آمیخته شد و بهآسانی جامعه ایران آن را پذیرفت.<ref>شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۳۶.</ref> حضور مردم برای دفاع از استقلال کشور و [[مبارزه]] با [[استبداد]] و [[استعمار]] در قیامها و نهضتهایی که گاه منجر به شهادت گروهی میشد، در تاریخ به چشم میخورد؛ ازجمله این قیامها [[نهضت تنباکو]] (۱۲۶۷)،<ref>رحمتی، نقش مجتهد فارس در نهضت تنباکو، ۹۴–۹۵.</ref> [[انقلاب مشروطه]] (۱۲۸۴)، قیام [[محمدتقی خان پسیان]] (۱۲۹۶) و قیام تنگستانیها (۱۳۰۰)<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۱۶۲.</ref> است. پس از رویکارآمدن [[رضاخان پهلوی]]، میتوان به شهادت [[سیدحسن مدرس]] نماینده [[مجلس شورای ملی]] به دستور وی<ref>مرکز بررسی اسناد، زنده تاریخ شهید آیتالله سیدحسن مدرس، ۲۶.</ref> و شهادت عدهای از مردم در [[مسجد گوهرشاد مشهد]] پس از مخالفت با قانون یکسانسازی لباس<ref>قاسمپور، قیام مسجد گوهرشاد، ۷۷.</ref> اشاره کرد. | |||
در | در زمان [[محمدرضا پهلوی]] و با شروع [[نهضت اسلامی]] به [[رهبری امامخمینی]] روحیه شهادتطلبی گسترش یافت؛ از نمونههای آن، [[قیام ۱۵ خرداد]] ۱۳۴۲ و تظاهرات بعدی آن،<ref>کرباسچی، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۱/۱۵۰–۱۵۱.</ref> تظاهرات ۱۷ [[شهریور]] ۱۳۵۷ و ۱۳ [[آبان]] ۱۳۵۷<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲/۳۵۰ و ۳۸۹.</ref> است {{ببینید|تظاهرات}}. میل به شهادت که در دوران [[انقلاب اسلامی]] به شکل ارزش اجتماعی مطرح بود با پیروزی انقلاب و آغاز دوران [[دفاع مقدس]] تبدیل به [[فرهنگ جهاد]] و شهادت شد.<ref>شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۳۷–۳۸.</ref> امامخمینی که مقابله با ستمکاران و بهشهادترسیدن را در دوران پهلوی مایه خوشبختی میدانست،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۳.</ref> پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] شهادت را احیاکننده اسلام شمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۵۷–۲۵۸.</ref> این موضعگیریهای ایشان در سالهای سخت اوایل پیروزی انقلاب و [[جنگ تحمیلی]]، عامل مهمی در جهت گسترش فرهنگ شهادتطلبی در میان ملت بود. | ||
== شهادت در اسلام[[بهشت]] == | |||
اسلام نگاه ویژهای به شهادت دارد. اندیشمندان مسلمان، فداکردن جان در کمال هوشیاری و آزادی برای رسیدن به هدفی والاتر و بهتر از زندگی دنیوی را شهادت مینامند.<ref>جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ۶/۳.</ref> از منظر اسلام مرگی شهادت خوانده میشود که انسان تنها برای هدفی مقدس و به تعبیر قرآن کریم «فی سبیل الله» انتخاب کند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۹.</ref> در این حالت کسی که به درجه شهادت میرسد، چنانکه در برخی روایات آمده<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۴۸.</ref> به عالیترین و راقیترین مراتبی دست پیدا کرده که انسان میتواند در سیر صعودی خود به آن برسد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۴.</ref> علمای دین منشأ قداست شهدا را جهاد در راه خدا<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۰ و ۴۹۷.</ref> و آگاهانهبودن عمل آنان<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۸.</ref> میدانند. در این راه نویددادن قرآن به «اجر عظیم»،<ref>نساء، ۷۴.</ref> «بهشت ابدی»،<ref>توبه ۸۹.</ref> «رضایت الهی»،<ref>توبه، ۲۱.</ref> «فوز عظیم»<ref>توبه، ۱۱۱.</ref> و رسیدن به «إِحْدَی الْحُسْنَیینِ»<ref>توبه، ۵۲.</ref> مؤمنان را مشتاق شهادت میکند.<ref>ملامحمدعلی، مبانی فقهی عملیات استشهادی، ۱۲.</ref> | |||
«شهید و شهادت» به معنای «کشتهشدن در راه خدا»، در تعدادی از [[آیات قرآن]] بهکار رفتهاست. این کلمات غالباً ذیل آیات جهاد بهکار رفتهاند.<ref>بقره، ۲۱۶؛ آل عمران، ۱۶۹؛ توبه، ۱۹–۲۲.</ref> قرآن تأکید دارد که کشتهشدگان در راه خدا را نباید مرده پنداشت<ref>آل عمران، ۱۶۹.</ref> و به جهادگران وعده میدهد اگر در راه خدا کشته شوند مورد رحمت و عنایت او قرار خواهند گرفت.<ref>آل عمران، ۱۵۷–۱۵۸.</ref> قرآن پاداش آنان را<ref>محمد، ۶.</ref> و شهادت را مایه بخشش گناهان میداند<ref>آل عمران، ۱۹۵.</ref>؛ زیرا آنان جان و مال خود را با متاع برتر معامله کردهاند.<ref>توبه، ۱۱۱.</ref> | |||
در روایات نیز شهادت در راه خدا بسی بزرگ داشته شدهاست؛ چنانکه شرافتمندانهترین [[مرگ]] خوانده شدهاست<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۹۷/۸.</ref> و محبوبترین قطره در نزد خداوند قطرات خون شهید شمرده شدهاست<ref>کلینی، الکافی، ۵/۵۴.</ref> و [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] هزار ضربه شمشیر را که در راه خدا بر او فرود آید، گواراتر از مرگ در بستر دانستهاست.<ref>کلینی، الکافی، ۵/۵۳.</ref> شهادت کفاره [[گناهان]] و عامل از میانبردن آنهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۸/۳۲۶.</ref> در فقه اسلامی شهید میدان جنگ، با لباس خود و بدون غسل به خاک سپرده میشود {{ببینید|شهدا}}. از سوی دیگر، در فرهنگ اسلامی کسی که در راه شناخت حق یا در حال [[صدقهدادن]]<ref>کلینی، الکافی، ۵/۵۲.</ref> یا برای دفاع از خانواده و مالش کشته شود نیز در شمار شهدا شمرده شدهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۵/۱۲۰.</ref> | |||
[[امامخمینی]] | [[امامخمینی]] در [[تاریخ معاصر ایران]] نقش اساسی در احیای فرهنگ شهادتطلبی دارد. ایشان با پرداختن به فرهنگ شهادتطلبی تحولی شگرف در حیات فردی و اجتماعی جامعه ایجاد کرد.<ref>دهشیری، درآمدی بر نظریه سیاسی امامخمینی، ۱۱۱.</ref> ایشان که به فراوانی به تجلیل شهدا {{ببینید|شهدا}} و شهادت میپرداخت، شهادت را [[سعادت]] همیشگی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۱۱.</ref> و رسیدن به آن را توفیق و عزت میخواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۱۲.</ref> ایشان باور داشت شهادت در اسلام همواره یک سیره و روش بودهاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۷۶.</ref> و مسلمانان صدر اسلام با قدرت [[ایمان]] و روحیه شهادتطلبی در کمتر از نیم قرن دنیا را تسخیر کردند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۷۳ و ۹/۳۸–۳۹.</ref> ایشان شهادت را عامل پیشبرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۹۰.</ref> و زنده نگهداشتن مکتب اسلام<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۲۰.</ref> و افتخار اولیا<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۲۱.</ref> میدانست و معتقد بود کسانی که به این آرمان پایبندند تا آخرین نفس در برابر ظلم ایستاده و طالب شهادتاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۲۸.</ref> ایشان شهادت را هدیهای از جانب خدا<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۴۰.</ref> و کشتهشدن در راه حضرت حق را در رأس برنامههای اسلام میدانست و پیشرفت اسلام را از آغاز بر پایه قدرت شهادت توأم با شهامت بیان میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۷۹.</ref> از نگاه ایشان [[اسلام]] با شهادت ترویج یافته<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۹۱.</ref> و یکی از فرقهای مکتب اسلام با مکاتب انحرافی، استقبال مسلمانان از شهادت و اعتقاد آنان به عالم بالاتر و نورانیتری از عالم مادی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۸۲ و ۲۴.</ref> | ||
امامخمینی، [[تشیع]] را مذهب شهادت معرفی میکرد؛ زیرا این مذهب با شهادت تحقق پیدا کرده و ادامه خواهد یافت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۸۸.</ref> ایشان رمز پیروزی مسلمانان را در شهادت و بیاعتنایی به حیات مادی و حیوانی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۰۳.</ref> و باور داشت مؤمنان واقعی از شهادت هراسی ندارند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۸۲.</ref> آن را حیات ابدی میدانند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۹۱.</ref> و زندگی در عالم مادی را همانند زندان تصور میکنند و باور دارند پس از شهادت از این زندان رها شده،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۸۲.</ref> به حیات جاودان خواهند رسید.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۵۱.</ref> | |||
== جایگاه و نقش شهادت در انقلاب اسلامی == | |||
مردم مسلمان ایران همواره و در طول تاریخ با فرهنگ شهادت و جانفشانی در راه اعتقاداتشان آشنا بودهاند. در بطن فرهنگ شهادتطلبی الگوپذیری مردم از اسطورههای مذهبی [[شیعه]] مانند [[حضرت امیرالمؤمنین(ع)]] و [[امامحسین(ع)]] کاملاً وابسته به اعتماد بالایی است که آنان به این الگوها داشتند<ref>بشیریه و حسینی، فرهنگ شیعی و کاریزما در انقلاب ایران، ۱۳۷–۱۳۸.</ref>؛ ولی در [[انقلاب اسلامی]] این موضوع تجلی تازهای پیدا کرد. پیش از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، مردم مسلمان ایران در مبارزات خود علیه رژیم پهلوی از مذهب و شعائر مذهبی بهره میگرفتند.<ref>قادری، قرائتها و چالشهای سیاسی فکری دوران گذار، ۶.</ref> تأثیر مذهب بر نگاه جامعه به شهادت چنان عمیق بود که حتی برخی مبارزان چپگرا نیز شهادت را نماد زندگی میدانستند.<ref>گلسرخی، دفاعیات، ۱۳۶۴.</ref> به باور میشل فوکو، همزمانی [[ماه محرم]] که ایرانیان به [[عزاداری]] برای امام خود میپردازند با تحرکات انقلابی، عامل مهمی بود تا انقلابیان برای شهادت و ازخودگذشتگی در راه هدفشان باکی نداشته باشند.<ref>نظری و سازمند، گفتمان هویت و انقلاب اسلامی ایران، ۱۶۹–۱۷۰.</ref> انقلاب ایران برای رسیدن به پیروزی نیاز به ازخودگذشتگی و ازجانگذشتگی در مقابل [[ظلم]] داشت که این تنها از عهده مردمی ساخته بود که به زندگی جاودان معتقد بودند و خود را پس از شهادت زنده میدانستند.<ref>کاتوزیان، گذری بر انقلاب ایران، ۵۴–۵۵.</ref> جسارت و شجاعت انقلابیان در تظاهرات برای پیروزی انقلاب اسلامی، شهادت بسیاری را در پی داشت و این شهادتها خود عامل بسیاری از رخدادهای بعدی شد؛ از آن جمله میتوان به قیام ۱۹ دی مردم [[قم]] {{ببینید|نوزده دی}}، تظاهراتهای چهلم برای شهدای قم {{ببینید|بیست و نه بهمن}} و شهدای [[یزد]] در ۹ و ۱۰ [[فروردین]] ۱۳۵۷<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲/۳۲۵–۳۲۷.</ref> اشاره کرد {{ببینید|تظاهرات}}. | |||
امامخمینی | نگاه ویژه امامخمینی به شهادت تأثیر بسزایی بر پیروزی انقلاب داشت. ایشان همواره مردم را به فرهنگ شهادت دعوت میکرد و شهادتهای رخداده در دوران صدر اسلام را الگوی مسلمانان در این امر میدانست و باور داشت [[امامانمعصوم(ع)]] نیز برای مقابله با بدخواهان اسلام و زنده نگهداشتن دستورهای الهی به شهادت رسیدهاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۴.</ref> امامخمینی شهادت امامان شیعه (ع) را در راه مبارزه سیاسی با ستمگران و فعالیتهای سیاسی را جزئی از مسئولیت دینی میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۸۸.</ref> و معتقد بود عید و شادی واقعی برای مسلمان، روز رسیدن به شهادت است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۳.</ref> ایشان شهادت در راه اسلام و [[آزادی]] و [[مبارزه]] با ظلم را افتخار میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۹.</ref> و رسیدن به فیض شهادت را از آرزوهای خود میخواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۳۹–۵۴۰ و ۶/۲.</ref> | ||
طبق یک برآورد در جریان [[دفاع مقدس]] ۲۱۴۶۵۱ نفر به شهادت رسیدند که ۱۷۲۰۵۶ تن جزو [[شهدای جبهه]] و بقیه [[شهدای بمباران]] شهرها بودند <ref>کریمیپور و کامران، تحلیل آماری از شهیدان جنگ، ۲۶۳.</ref> و برخی ۱۸۸۰۰۰ نفر شمردهاند <ref>سالمینژاد، دانستنیهای دفاع مقدس، ۱۲۹.</ref> | [[امامخمینی]] میل به شهادت در میان انقلابیان ایران را ناشی از قدرت اسلام میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۶۱ و ۴۷۸.</ref> و باور داشت این تمایل در ایران رنگ دینی دارد نه دنیایی.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۰۱.</ref> ایشان در بررسی [[تاریخ انقلاب اسلامی]]، قیام ۱۵ خرداد را نقطه عطف میخواند؛ زیرا حکومت ظلم امکان غلبه بر ملت شهادتطلب را نیافت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۶۰.</ref> ایشان یکی از رموز پیروزی انقلاب را نترسیدن ملت از شهادت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۷۱.</ref> و سعادتدانستن آن معرفی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۶۹.</ref> و از جوانانی یاد میکرد که در راه پیروزی انقلاب، آرزوی شهادت داشتند و مادرانی که بر شهادت فرزندانشان مفتخر بودند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۶۰–۳۶۱.</ref> ایشان باور داشت ملت ایران همانند سربازان صدر اسلام به استقبال شهادت رفته، مردن در راه خدا را فناشدن ندانستهاند و برای رسیدن به این سعادت کوشش میکردند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۳.</ref> ایشان شهادت در راه اسلام را یکی از اهداف مردم در [[انقلاب اسلامی]] میدانست و دلیل غلبه مشت و خون بر تانک، مسلسل و [[ابرقدرتها]] را نیروی برآمده از اعتقاد به شهادت میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۱۷.</ref> و باور داشت از هر قطره خونی که به زمین ریخته میشود، انسانهای مصمم و مبارز دیگری بهوجود میآید.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۷۹.</ref> طبق برخی آمارهای موجود در جریان انقلاب اسلامی از سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۵۷ مجموعاً ۲۸۳۸ نفر به دست [[رژیم پهلوی]] به شهادت رسیدند<ref>کریمیپور و کامران، تحلیل آماری از شهیدان جنگ، ۲۶۳.</ref> {{ببینید|شهدا}}. | ||
==پانویس== | |||
پس از پیروزی انقلاب، مفهوم شهادت نخست خود را در [[ترور]] و شهادت شخصیتهای انقلاب و نظام ازجمله [[مرتضی مطهری]]، [[محمد مفتح]] و [[سیدمحمد حسینی بهشتی]] نمایاند.<ref>دهشیری، درآمدی بر نظریه سیاسی امامخمینی، ۱۱۱–۱۱۶.</ref> امامخمینی در واکنش به ترور و شهادت شخصیتهای انقلاب تأکید کرد با شهادت شخصیتهای بزرگ، صفوف فداکاران در راه اسلام فشردهتر و عزم آنان مصممتر میشود و دشمنان نمیتوانند با شهیدکردن مهرههای مهم کشور، ملت را از صحنه بیرون کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲.</ref> ایشان شهادت هر یک از عزیزان این کشور را سند رسوایی گروههای ملحد و منافق میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۸.</ref> و معتقد بود برای استوارماندن [[انقلاب اسلامی]] و اسلام باید به سوی شهادت حرکت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۸۳.</ref> در اوایل انقلاب نیروهای مخالف نظام اسلامی ازجمله سازمان مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق با ایجاد درگیری و اقدام به ترور بسیاری از مردم عادی و مسئولان را در نقاط مختلف ایران به شهادت رساندند<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۲۷.</ref> {{ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران؛ ترور}}. واکنش کلی امامخمینی با یادآوری شهدای صدر اسلام، این بود که اگر [[مرگ]] در راه خدا باشد، ملت از آن هراسی ندارد و با آن روبهرو خواهد شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۰.</ref> | |||
== شهادت در دوران دفاع هشتساله == | |||
در فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، [[رژیم بعث عراق]] به [[ایران]] حمله کرد {{ببینید|جنگ تحمیلی}}. برجستگی جایگاه دفاع و جهاد و بهکاربردن واژه «دفاع مقدس» برای جنگ تحمیلی در جبهههای ایران حکایت از پیوند [[اندیشههای اسلامی]] با جنگ در ایران داشت. در جنگ تحمیلی رزمندگان ایران با الهامگرفتن از مفاهیم [[کربلا]] و عاشورا دامنه قدرت خود را گسترش دادند و با تکیه بر مفاهیم ایثار و شهادتطلبی که در متن رفتار جامعه انقلابی کشور بود، تحمل شرایط جنگ را آسانتر کردند.<ref>درزی کلایی و آقاحسینی، جنگ تحمیلی و شکلگیری هویت جدید معنوی، ۱۶.</ref> امامخمینی شهادت را نشانه عنایت خداوند به ملت ایران میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۰۲.</ref> و مرگ سرخ را بهتر از زندگی سیاه مینامید و با آغاز جنگ تحمیلی از ملت دعوت کرد تا خود را آماده جنگ تا پیروزی کامل کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۰۸.</ref> ایشان جهاد فی سبیل اللَّه، دفاع از حریم [[قرآن کریم]]، اسلام و میهن اسلامی تا مرز شهادت را وظیفهای الهی و آرمانی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۳۱.</ref> و باور داشت [[عشق]] به شهادت و لقاءاللَّه پیروزی میآورد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۹۰.</ref> | |||
امامخمینی معتقد بود دشمنان مفهوم شهادت را نمیفهمند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶.</ref>؛ ولی ملت ایران خوگرفته با شهادت و فداکاری است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۸۷.</ref> و هیچ قدرتی نمیتواند با ملتی که برای جانفشانی آماده است و طلب شهادت میکند مقابله کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۲۸.</ref> ایشان با الگودانستن [[سیّدالشهدا(ع)]] اظهار میکرد در میدان نبرد نباید از تعداد دشمنان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۵.</ref> و کمکهای مادی و نظامی ابرقدرتها به دشمن<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۹۶.</ref> ترسید. ایشان پشتیبانی مردم ایران از قوای مسلح و پیشیگرفتن آنان را در ایثارگری، فداکاری و شهادت در دنیا بیسابقه میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۳.</ref> و باور داشت فریاد شهادتطلبی مردم، فضای ایران و جهان را به هیجان و لرزه درآورده است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۶۶.</ref> و ملتی که استوار بر بام بلند شهادت و ایثار ایستاده، هر روز تحرکش برای ادامه راه بیشتر میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۲.</ref> | |||
امامخمینی یادآور شدهاست ملت ایران با [[شعار]] «جنگ، جنگ تا پیروزی» نشان دادند شهادت در راه خداوند را با آغوش باز پذیرا هستند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۱۸.</ref> و در راه [[عقیده]] تا مرز شهادت پیش میروند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۵.</ref> ایشان اشخاصی را که در راه هدف و آرمان اسلامی به شهادت رسیدند، موجب سرافرازی و افتخار هممیهنان و قوای مسلح و خانوادههای خود میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۶۴.</ref> و قلب سرشار از [[ایمان]] و [[اخلاص]] و روح شهادتطلبی مردم ایران را موجب افتخار و غرور میخواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۹۵.</ref> ایشان معتقد بود از آنجایی که ایران پُر از انسانهایی است که شعور شهادت دارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۴۰.</ref> و شهادت را با آغوش باز میپذیرند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۴.</ref> و حاضرند در برابر [[کفر]] ایستادگی کنند و بار مسئولیت استقلال واقعی را به دوش کشند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۰۸.</ref> کشور از گزند آسیبها بیمه است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵.</ref> | |||
طبق یک برآورد در جریان [[دفاع مقدس]] ۲۱۴۶۵۱ نفر به شهادت رسیدند که ۱۷۲۰۵۶ تن جزو [[شهدای جبهه]] و بقیه [[شهدای بمباران]] شهرها بودند<ref>کریمیپور و کامران، تحلیل آماری از شهیدان جنگ، ۲۶۳.</ref> و برخی ۱۸۸۰۰۰ نفر شمردهاند.<ref>سالمینژاد، دانستنیهای دفاع مقدس، ۱۲۹.</ref> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
* ابناثیر، علیبنمحمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق. | * ابناثیر، علیبنمحمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق. | ||
* ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | * ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | ||
* ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه(ص)، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفه، بیتا. | * ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه (ص)، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفه، بیتا. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
* بشیریه، حسین و حسین حسینی، فرهنگ شیعی و کاریزما در انقلاب ایران، مجله مدرس علوم انسانی، شماره ۱۳، ۱۳۷۸ش. | * بشیریه، حسین و حسین حسینی، فرهنگ شیعی و کاریزما در انقلاب ایران، مجله مدرس علوم انسانی، شماره ۱۳، ۱۳۷۸ش. | ||
* بغدادی، مکی | * بغدادی، مکی قاسم، الشهادة تاصیل لا استئصال، بیروت، دارالاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. | ||
* تنهایی، حسین ابوالحسن، | * تنهایی، حسین ابوالحسن، جامعهشناسی در ادیان، یزد، بهاباد، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش. | ||
* جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران، فرهنگ اسلامی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۶ش. | * جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران، فرهنگ اسلامی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۶ش. | ||
* جمعی از نویسندگان، ادیانشناسی، تهران، مرکز تحقیقات سپاه، بیتا. | * جمعی از نویسندگان، ادیانشناسی، تهران، مرکز تحقیقات سپاه، بیتا. | ||
* حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | * حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | ||
* خیراندیش، مهدی، عشق و شهادت در عرفان، تهران، فانوس خیال، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | * خیراندیش، مهدی، عشق و شهادت در عرفان، تهران، فانوس خیال، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | ||
* درزیکلایی، محمدرضا و علیرضا | * درزیکلایی، محمدرضا و علیرضا آقاحسینی، جنگ تحمیلی و شکلگیری هویت جدید معنوی، مجله مطالعات ملی، شماره ۵۱، ۱۳۹۱ش. | ||
* دقیقیان، شیریندخت، نردبانی به آسمان (نیایشگاه در تاریخ و فلسفه یهود)، تهران، ویدا، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | * دقیقیان، شیریندخت، نردبانی به آسمان (نیایشگاه در تاریخ و فلسفه یهود)، تهران، ویدا، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* دهشیری، محمدرضا، درآمدی بر نظریه سیاسی امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | * دهشیری، محمدرضا، درآمدی بر نظریه سیاسی امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
خط ۶۷: | خط ۷۴: | ||
* شاعری، محمدحسین، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، تهران، شاهد، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | * شاعری، محمدحسین، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، تهران، شاهد، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | ||
* صدر، سیدمحمد، ماوراء الفقه، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۴۲۰ق. | * صدر، سیدمحمد، ماوراء الفقه، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۴۲۰ق. | ||
* صدوق، | * صدوق، محمدبنعلی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق. | ||
* عزتی، ابوالفضل، مقایسه بین مفهوم شهادت در اسلام و مسیحیت، مجله حوزه، شماره ۵۲، ۱۳۷۱ش. | * عزتی، ابوالفضل، مقایسه بین مفهوم شهادت در اسلام و مسیحیت، مجله حوزه، شماره ۵۲، ۱۳۷۱ش. | ||
* فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | * فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | ||
خط ۷۶: | خط ۸۳: | ||
* کریمیپور، یدالله و حسن کامران، تحلیل آماری از شهیدان جنگ، مجله تحقیقات جغرافیایی، شماره ۶۳ و ۶۴، تهران، ۱۳۸۱ش. کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * کریمیپور، یدالله و حسن کامران، تحلیل آماری از شهیدان جنگ، مجله تحقیقات جغرافیایی، شماره ۶۳ و ۶۴، تهران، ۱۳۸۱ش. کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* گلسرخی، خسرو، دفاعیات، نیویورک، نظم نوین، شماره ۷، ۱۳۶۴ش. | * گلسرخی، خسرو، دفاعیات، نیویورک، نظم نوین، شماره ۷، ۱۳۶۴ش. | ||
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | ||
* مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش. | * مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش. | ||
* مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، زنده تاریخ شهید آیتالله سیدحسن مدرس به روایت اسناد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | * مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، زنده تاریخ شهید آیتالله سیدحسن مدرس به روایت اسناد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | ||
خط ۸۹: | خط ۹۶: | ||
* ویر، رابرت، جهان مذهبی ادیان در جهان امروز، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | * ویر، رابرت، جهان مذهبی ادیان در جهان امروز، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | |||
مهیا زاهدین لباف، [https://books.khomeini.ir/books/10006/519/ شهادت]، دانشنامه امامخمینی، ج۶، | == پیوند به بیرون == | ||
*مهیا زاهدین لباف، [https://books.khomeini.ir/books/10006/519/ شهادت]، دانشنامه امامخمینی، ج۶، ص۵۱۹–۵۲۷. | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | ||
[[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه]] |
نسخهٔ ۲۱ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۰۰
شهادت، جایگاه کشتهشدن در راه خداوند و نقش آن در انقلاب اسلامی ایران.
معنی
شهادت واژهای عربی است که در اصل به معنای گواهبودن و گواهیدادن است[۱] و در منابع و فرهنگ اسلامی در معنای کشتهشدن و جاندادن در راه خداوند به کار میرود.[۲] برای کاربرد مفهوم شهادت دربارهٔ کسی که در راه خداوند کشته میشود، عللی ذکر شدهاست؛ مانند اینکه چون خدا و فرشتگان گواهی به بهشتیشدن وی دادهاند یا چون گواه دیگران است یا چون زنده و شاهد است[۳] (ببینید: شهدا). مفهوم کلی این واژه در ادیان و ملل مختلف نیز نوعی خاص از جاندادن است که در مسیر، هدف و آرمانی برتر مانند دین، ملت و میهن صورت میگیرد.[۴]
پیشینه
یهودیان پیش از میلاد مسیح(ع) با فرهنگ شهادت آشنا شدند. خشم، شورش و آمادگی یهودیان برای مقابله و کشتهشدن در برابر ظلم پادشاه سلوکی (سوریه)[۵] تا آنجا رسید که یک زن و هفت پسر او در معبد کشته شدند.[۶] یهودیان این زن و پسرانش را همچون «شهید» دانستند و بیان کردند شهیدان پس از مرگ به زندگی جاوید میرسند.[۷]
در مسیحیت نیز مفهوم شهادت با عروج حضرت عیسی(ع) شکل گرفت. مسیحیان که معتقد به ایستادگی مسیح (ع) در برابر ظلم، انتخاب مرگ در راه خدا[۸] و رستاخیز و بازگشت حضرت عیسی (ع) هستند،[۹] آویختن صلیب را به معنای انکار خویشتن و اعلام آمادگی برای فداکاری و ایثار تا حد کشتهشدن در راه خدا میدانند و باور دارند مسیح (ع) واژه «تعمید» را برای بیان آرزوی شهادت در راه خدا (تعمید در خون) به کار میبرد.[۱۰] بعدها این مفهوم تکامل بیشتری یافت. شهیدان مسیحی خود را مقلد عیسی (ع) میدانستند و در تحمل رنج و مشقت و پذیرش شهادت از او تقلید میکردند. در نظر آنان، شهید کسی بود که در تحمل مشقت از عیسی (ع) تقلید کند.[۱۱]
با ظهور اسلام و با شهادت تازهمسلمانان مانند سمیه و یاسر[۱۲] و حمزه عموی پیامبر (ص)[۱۳] به دست کفار، مردم با واژههایی چون شهادت و شهید بیشتر آشنا شدند.[۱۴] با شروع حکومت اسلامی و جنگهای صدر اسلام میشد فرهنگ شهادتطلبی را در شهادت یاران نزدیک پیامبر (ص) مانند حارثبنعدی، ابیامیه، قیس و عبداللهبنعامر[۱۵] بهخوبی مشاهده کرد.
پیامبر اکرم (ص) با کمک آموزههای اسلامی توانسته بود تحولی بزرگ در میان مردم ایجاد کند؛ چنانکه یاران ایشان بیقرار شهادت بودند.[۱۶] بسیار یافت میشد که در این راه زنان داغدیده، برای داغ عزیزانشان خداوند را شاکر بودند.[۱۷] از بارزترین نمونههای تاریخی ایثار و شهادت در سالهای بعد را میتوان حرکت و قیام امامحسین(ع) و یارانش دانست که نقطه عطف و سرچشمه حرکتهای بعدی شد (ببینید: حسینبنعلی، سیّدالشهدا (ع)؛ عزاداری).
در فرهنگهای غیر دینی نیز شهادت با مفهوم کشتهشدن در راه وطن معنا پیدا میکند. آنان شهادت را مرگ سرخ قهرمانان، سربازان و فداکارانی میدانند که در نبردهای خونین به دست دشمن کشته شده و قربانی عقیده و مرام خود یا فدایی آرمان و سرزمین خویش گردیدهاند.[۱۸]
با ورود اسلام به ایران صفات پهلوانی که در میان ایرانیان ارزش بود، با مفهوم شهادت در دو حوزه مفهومیِ کشتهشدن در راه خدا و دین[۱۹] و از جان گذشتگی و آمادگی برای شهادت به منظور دفاع از استقلال و رسیدن به آزادی کشور در هم آمیخته شد و بهآسانی جامعه ایران آن را پذیرفت.[۲۰] حضور مردم برای دفاع از استقلال کشور و مبارزه با استبداد و استعمار در قیامها و نهضتهایی که گاه منجر به شهادت گروهی میشد، در تاریخ به چشم میخورد؛ ازجمله این قیامها نهضت تنباکو (۱۲۶۷)،[۲۱] انقلاب مشروطه (۱۲۸۴)، قیام محمدتقی خان پسیان (۱۲۹۶) و قیام تنگستانیها (۱۳۰۰)[۲۲] است. پس از رویکارآمدن رضاخان پهلوی، میتوان به شهادت سیدحسن مدرس نماینده مجلس شورای ملی به دستور وی[۲۳] و شهادت عدهای از مردم در مسجد گوهرشاد مشهد پس از مخالفت با قانون یکسانسازی لباس[۲۴] اشاره کرد.
در زمان محمدرضا پهلوی و با شروع نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی روحیه شهادتطلبی گسترش یافت؛ از نمونههای آن، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و تظاهرات بعدی آن،[۲۵] تظاهرات ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ و ۱۳ آبان ۱۳۵۷[۲۶] است (ببینید: تظاهرات). میل به شهادت که در دوران انقلاب اسلامی به شکل ارزش اجتماعی مطرح بود با پیروزی انقلاب و آغاز دوران دفاع مقدس تبدیل به فرهنگ جهاد و شهادت شد.[۲۷] امامخمینی که مقابله با ستمکاران و بهشهادترسیدن را در دوران پهلوی مایه خوشبختی میدانست،[۲۸] پس از پیروزی انقلاب اسلامی شهادت را احیاکننده اسلام شمرد.[۲۹] این موضعگیریهای ایشان در سالهای سخت اوایل پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی، عامل مهمی در جهت گسترش فرهنگ شهادتطلبی در میان ملت بود.
شهادت در اسلامبهشت
اسلام نگاه ویژهای به شهادت دارد. اندیشمندان مسلمان، فداکردن جان در کمال هوشیاری و آزادی برای رسیدن به هدفی والاتر و بهتر از زندگی دنیوی را شهادت مینامند.[۳۰] از منظر اسلام مرگی شهادت خوانده میشود که انسان تنها برای هدفی مقدس و به تعبیر قرآن کریم «فی سبیل الله» انتخاب کند.[۳۱] در این حالت کسی که به درجه شهادت میرسد، چنانکه در برخی روایات آمده[۳۲] به عالیترین و راقیترین مراتبی دست پیدا کرده که انسان میتواند در سیر صعودی خود به آن برسد.[۳۳] علمای دین منشأ قداست شهدا را جهاد در راه خدا[۳۴] و آگاهانهبودن عمل آنان[۳۵] میدانند. در این راه نویددادن قرآن به «اجر عظیم»،[۳۶] «بهشت ابدی»،[۳۷] «رضایت الهی»،[۳۸] «فوز عظیم»[۳۹] و رسیدن به «إِحْدَی الْحُسْنَیینِ»[۴۰] مؤمنان را مشتاق شهادت میکند.[۴۱]
«شهید و شهادت» به معنای «کشتهشدن در راه خدا»، در تعدادی از آیات قرآن بهکار رفتهاست. این کلمات غالباً ذیل آیات جهاد بهکار رفتهاند.[۴۲] قرآن تأکید دارد که کشتهشدگان در راه خدا را نباید مرده پنداشت[۴۳] و به جهادگران وعده میدهد اگر در راه خدا کشته شوند مورد رحمت و عنایت او قرار خواهند گرفت.[۴۴] قرآن پاداش آنان را[۴۵] و شهادت را مایه بخشش گناهان میداند[۴۶]؛ زیرا آنان جان و مال خود را با متاع برتر معامله کردهاند.[۴۷]
در روایات نیز شهادت در راه خدا بسی بزرگ داشته شدهاست؛ چنانکه شرافتمندانهترین مرگ خوانده شدهاست[۴۸] و محبوبترین قطره در نزد خداوند قطرات خون شهید شمرده شدهاست[۴۹] و امیرالمؤمنین علی(ع) هزار ضربه شمشیر را که در راه خدا بر او فرود آید، گواراتر از مرگ در بستر دانستهاست.[۵۰] شهادت کفاره گناهان و عامل از میانبردن آنهاست.[۵۱] در فقه اسلامی شهید میدان جنگ، با لباس خود و بدون غسل به خاک سپرده میشود (ببینید: شهدا). از سوی دیگر، در فرهنگ اسلامی کسی که در راه شناخت حق یا در حال صدقهدادن[۵۲] یا برای دفاع از خانواده و مالش کشته شود نیز در شمار شهدا شمرده شدهاست.[۵۳]
امامخمینی در تاریخ معاصر ایران نقش اساسی در احیای فرهنگ شهادتطلبی دارد. ایشان با پرداختن به فرهنگ شهادتطلبی تحولی شگرف در حیات فردی و اجتماعی جامعه ایجاد کرد.[۵۴] ایشان که به فراوانی به تجلیل شهدا (ببینید: شهدا) و شهادت میپرداخت، شهادت را سعادت همیشگی[۵۵] و رسیدن به آن را توفیق و عزت میخواند.[۵۶] ایشان باور داشت شهادت در اسلام همواره یک سیره و روش بودهاست[۵۷] و مسلمانان صدر اسلام با قدرت ایمان و روحیه شهادتطلبی در کمتر از نیم قرن دنیا را تسخیر کردند.[۵۸] ایشان شهادت را عامل پیشبرد[۵۹] و زنده نگهداشتن مکتب اسلام[۶۰] و افتخار اولیا[۶۱] میدانست و معتقد بود کسانی که به این آرمان پایبندند تا آخرین نفس در برابر ظلم ایستاده و طالب شهادتاند.[۶۲] ایشان شهادت را هدیهای از جانب خدا[۶۳] و کشتهشدن در راه حضرت حق را در رأس برنامههای اسلام میدانست و پیشرفت اسلام را از آغاز بر پایه قدرت شهادت توأم با شهامت بیان میکرد.[۶۴] از نگاه ایشان اسلام با شهادت ترویج یافته[۶۵] و یکی از فرقهای مکتب اسلام با مکاتب انحرافی، استقبال مسلمانان از شهادت و اعتقاد آنان به عالم بالاتر و نورانیتری از عالم مادی است.[۶۶]
امامخمینی، تشیع را مذهب شهادت معرفی میکرد؛ زیرا این مذهب با شهادت تحقق پیدا کرده و ادامه خواهد یافت.[۶۷] ایشان رمز پیروزی مسلمانان را در شهادت و بیاعتنایی به حیات مادی و حیوانی میدانست[۶۸] و باور داشت مؤمنان واقعی از شهادت هراسی ندارند،[۶۹] آن را حیات ابدی میدانند[۷۰] و زندگی در عالم مادی را همانند زندان تصور میکنند و باور دارند پس از شهادت از این زندان رها شده،[۷۱] به حیات جاودان خواهند رسید.[۷۲]
جایگاه و نقش شهادت در انقلاب اسلامی
مردم مسلمان ایران همواره و در طول تاریخ با فرهنگ شهادت و جانفشانی در راه اعتقاداتشان آشنا بودهاند. در بطن فرهنگ شهادتطلبی الگوپذیری مردم از اسطورههای مذهبی شیعه مانند حضرت امیرالمؤمنین(ع) و امامحسین(ع) کاملاً وابسته به اعتماد بالایی است که آنان به این الگوها داشتند[۷۳]؛ ولی در انقلاب اسلامی این موضوع تجلی تازهای پیدا کرد. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مردم مسلمان ایران در مبارزات خود علیه رژیم پهلوی از مذهب و شعائر مذهبی بهره میگرفتند.[۷۴] تأثیر مذهب بر نگاه جامعه به شهادت چنان عمیق بود که حتی برخی مبارزان چپگرا نیز شهادت را نماد زندگی میدانستند.[۷۵] به باور میشل فوکو، همزمانی ماه محرم که ایرانیان به عزاداری برای امام خود میپردازند با تحرکات انقلابی، عامل مهمی بود تا انقلابیان برای شهادت و ازخودگذشتگی در راه هدفشان باکی نداشته باشند.[۷۶] انقلاب ایران برای رسیدن به پیروزی نیاز به ازخودگذشتگی و ازجانگذشتگی در مقابل ظلم داشت که این تنها از عهده مردمی ساخته بود که به زندگی جاودان معتقد بودند و خود را پس از شهادت زنده میدانستند.[۷۷] جسارت و شجاعت انقلابیان در تظاهرات برای پیروزی انقلاب اسلامی، شهادت بسیاری را در پی داشت و این شهادتها خود عامل بسیاری از رخدادهای بعدی شد؛ از آن جمله میتوان به قیام ۱۹ دی مردم قم (ببینید: نوزده دی)، تظاهراتهای چهلم برای شهدای قم (ببینید: بیست و نه بهمن) و شهدای یزد در ۹ و ۱۰ فروردین ۱۳۵۷[۷۸] اشاره کرد (ببینید: تظاهرات).
نگاه ویژه امامخمینی به شهادت تأثیر بسزایی بر پیروزی انقلاب داشت. ایشان همواره مردم را به فرهنگ شهادت دعوت میکرد و شهادتهای رخداده در دوران صدر اسلام را الگوی مسلمانان در این امر میدانست و باور داشت امامانمعصوم(ع) نیز برای مقابله با بدخواهان اسلام و زنده نگهداشتن دستورهای الهی به شهادت رسیدهاند.[۷۹] امامخمینی شهادت امامان شیعه (ع) را در راه مبارزه سیاسی با ستمگران و فعالیتهای سیاسی را جزئی از مسئولیت دینی میخواند[۸۰] و معتقد بود عید و شادی واقعی برای مسلمان، روز رسیدن به شهادت است.[۸۱] ایشان شهادت در راه اسلام و آزادی و مبارزه با ظلم را افتخار میدانست[۸۲] و رسیدن به فیض شهادت را از آرزوهای خود میخواند.[۸۳]
امامخمینی میل به شهادت در میان انقلابیان ایران را ناشی از قدرت اسلام میدانست[۸۴] و باور داشت این تمایل در ایران رنگ دینی دارد نه دنیایی.[۸۵] ایشان در بررسی تاریخ انقلاب اسلامی، قیام ۱۵ خرداد را نقطه عطف میخواند؛ زیرا حکومت ظلم امکان غلبه بر ملت شهادتطلب را نیافت.[۸۶] ایشان یکی از رموز پیروزی انقلاب را نترسیدن ملت از شهادت[۸۷] و سعادتدانستن آن معرفی میکرد[۸۸] و از جوانانی یاد میکرد که در راه پیروزی انقلاب، آرزوی شهادت داشتند و مادرانی که بر شهادت فرزندانشان مفتخر بودند.[۸۹] ایشان باور داشت ملت ایران همانند سربازان صدر اسلام به استقبال شهادت رفته، مردن در راه خدا را فناشدن ندانستهاند و برای رسیدن به این سعادت کوشش میکردند.[۹۰] ایشان شهادت در راه اسلام را یکی از اهداف مردم در انقلاب اسلامی میدانست و دلیل غلبه مشت و خون بر تانک، مسلسل و ابرقدرتها را نیروی برآمده از اعتقاد به شهادت میخواند[۹۱] و باور داشت از هر قطره خونی که به زمین ریخته میشود، انسانهای مصمم و مبارز دیگری بهوجود میآید.[۹۲] طبق برخی آمارهای موجود در جریان انقلاب اسلامی از سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۵۷ مجموعاً ۲۸۳۸ نفر به دست رژیم پهلوی به شهادت رسیدند[۹۳] (ببینید: شهدا).
پس از پیروزی انقلاب، مفهوم شهادت نخست خود را در ترور و شهادت شخصیتهای انقلاب و نظام ازجمله مرتضی مطهری، محمد مفتح و سیدمحمد حسینی بهشتی نمایاند.[۹۴] امامخمینی در واکنش به ترور و شهادت شخصیتهای انقلاب تأکید کرد با شهادت شخصیتهای بزرگ، صفوف فداکاران در راه اسلام فشردهتر و عزم آنان مصممتر میشود و دشمنان نمیتوانند با شهیدکردن مهرههای مهم کشور، ملت را از صحنه بیرون کنند.[۹۵] ایشان شهادت هر یک از عزیزان این کشور را سند رسوایی گروههای ملحد و منافق میدانست[۹۶] و معتقد بود برای استوارماندن انقلاب اسلامی و اسلام باید به سوی شهادت حرکت کرد.[۹۷] در اوایل انقلاب نیروهای مخالف نظام اسلامی ازجمله سازمان مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق با ایجاد درگیری و اقدام به ترور بسیاری از مردم عادی و مسئولان را در نقاط مختلف ایران به شهادت رساندند[۹۸] (ببینید: سازمان مجاهدین خلق ایران؛ ترور). واکنش کلی امامخمینی با یادآوری شهدای صدر اسلام، این بود که اگر مرگ در راه خدا باشد، ملت از آن هراسی ندارد و با آن روبهرو خواهد شد.[۹۹]
شهادت در دوران دفاع هشتساله
در فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رژیم بعث عراق به ایران حمله کرد (ببینید: جنگ تحمیلی). برجستگی جایگاه دفاع و جهاد و بهکاربردن واژه «دفاع مقدس» برای جنگ تحمیلی در جبهههای ایران حکایت از پیوند اندیشههای اسلامی با جنگ در ایران داشت. در جنگ تحمیلی رزمندگان ایران با الهامگرفتن از مفاهیم کربلا و عاشورا دامنه قدرت خود را گسترش دادند و با تکیه بر مفاهیم ایثار و شهادتطلبی که در متن رفتار جامعه انقلابی کشور بود، تحمل شرایط جنگ را آسانتر کردند.[۱۰۰] امامخمینی شهادت را نشانه عنایت خداوند به ملت ایران میخواند[۱۰۱] و مرگ سرخ را بهتر از زندگی سیاه مینامید و با آغاز جنگ تحمیلی از ملت دعوت کرد تا خود را آماده جنگ تا پیروزی کامل کنند.[۱۰۲] ایشان جهاد فی سبیل اللَّه، دفاع از حریم قرآن کریم، اسلام و میهن اسلامی تا مرز شهادت را وظیفهای الهی و آرمانی میدانست[۱۰۳] و باور داشت عشق به شهادت و لقاءاللَّه پیروزی میآورد.[۱۰۴]
امامخمینی معتقد بود دشمنان مفهوم شهادت را نمیفهمند[۱۰۵]؛ ولی ملت ایران خوگرفته با شهادت و فداکاری است[۱۰۶] و هیچ قدرتی نمیتواند با ملتی که برای جانفشانی آماده است و طلب شهادت میکند مقابله کند.[۱۰۷] ایشان با الگودانستن سیّدالشهدا(ع) اظهار میکرد در میدان نبرد نباید از تعداد دشمنان[۱۰۸] و کمکهای مادی و نظامی ابرقدرتها به دشمن[۱۰۹] ترسید. ایشان پشتیبانی مردم ایران از قوای مسلح و پیشیگرفتن آنان را در ایثارگری، فداکاری و شهادت در دنیا بیسابقه میدانست[۱۱۰] و باور داشت فریاد شهادتطلبی مردم، فضای ایران و جهان را به هیجان و لرزه درآورده است[۱۱۱] و ملتی که استوار بر بام بلند شهادت و ایثار ایستاده، هر روز تحرکش برای ادامه راه بیشتر میشود.[۱۱۲]
امامخمینی یادآور شدهاست ملت ایران با شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» نشان دادند شهادت در راه خداوند را با آغوش باز پذیرا هستند[۱۱۳] و در راه عقیده تا مرز شهادت پیش میروند.[۱۱۴] ایشان اشخاصی را که در راه هدف و آرمان اسلامی به شهادت رسیدند، موجب سرافرازی و افتخار هممیهنان و قوای مسلح و خانوادههای خود میدانست[۱۱۵] و قلب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادتطلبی مردم ایران را موجب افتخار و غرور میخواند.[۱۱۶] ایشان معتقد بود از آنجایی که ایران پُر از انسانهایی است که شعور شهادت دارند[۱۱۷] و شهادت را با آغوش باز میپذیرند[۱۱۸] و حاضرند در برابر کفر ایستادگی کنند و بار مسئولیت استقلال واقعی را به دوش کشند،[۱۱۹] کشور از گزند آسیبها بیمه است.[۱۲۰]
طبق یک برآورد در جریان دفاع مقدس ۲۱۴۶۵۱ نفر به شهادت رسیدند که ۱۷۲۰۵۶ تن جزو شهدای جبهه و بقیه شهدای بمباران شهرها بودند[۱۲۱] و برخی ۱۸۸۰۰۰ نفر شمردهاند.[۱۲۲]
پانویس
- ↑ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۴۶۵–۴۶۶؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۳/۲۴۲.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۹.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۳/۲۴۲؛ صدر، ماوراء الفقه، ۱/۱۹۹–۲۰۰.
- ↑ شاعری، ۸۱–۸۲.
- ↑ خیراندیش، عشق و شهادت در عرفان، ۲۹.
- ↑ دقیقیان، نردبانی به آسمان، ۱۶۳.
- ↑ خیراندیش، عشق و شهادت در عرفان، ۲۹–۳۰.
- ↑ تنهایی، جامعهشناسی در ادیان، ۱/۳۸۰.
- ↑ ویر، جهان مذهبی ادیان در جهان امروز، ۲/۶۹۸.
- ↑ جمعی از نویسندگان، ادیانشناسی، ۱۰۳.
- ↑ عزتی، مقایسه بین مفهوم شهادت در اسلام و مسیحیت، ۱۶۷–۱۶۸.
- ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۲/۶۷.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱/۲۸۶–۲۸۸.
- ↑ نوروزی، فرهنگ شهادت از دیدگاه قرآن و سنت، ۱۸۴.
- ↑ ابنهشام، عبدالملک، ۲/۴۸۶–۴۸۷.
- ↑ شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۴۰.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۳۱۱.
- ↑ رضوانی، فلسفه شهادت، ۱۱۶.
- ↑ شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۳۶.
- ↑ شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۳۶.
- ↑ رحمتی، نقش مجتهد فارس در نهضت تنباکو، ۹۴–۹۵.
- ↑ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۱۶۲.
- ↑ مرکز بررسی اسناد، زنده تاریخ شهید آیتالله سیدحسن مدرس، ۲۶.
- ↑ قاسمپور، قیام مسجد گوهرشاد، ۷۷.
- ↑ کرباسچی، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۱/۱۵۰–۱۵۱.
- ↑ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲/۳۵۰ و ۳۸۹.
- ↑ شاعری، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، ۳۷–۳۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۵۷–۲۵۸.
- ↑ جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ۶/۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۳۴۸.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۰ و ۴۹۷.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۴۸.
- ↑ نساء، ۷۴.
- ↑ توبه ۸۹.
- ↑ توبه، ۲۱.
- ↑ توبه، ۱۱۱.
- ↑ توبه، ۵۲.
- ↑ ملامحمدعلی، مبانی فقهی عملیات استشهادی، ۱۲.
- ↑ بقره، ۲۱۶؛ آل عمران، ۱۶۹؛ توبه، ۱۹–۲۲.
- ↑ آل عمران، ۱۶۹.
- ↑ آل عمران، ۱۵۷–۱۵۸.
- ↑ محمد، ۶.
- ↑ آل عمران، ۱۹۵.
- ↑ توبه، ۱۱۱.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۹۷/۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۵۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۵۳.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۸/۳۲۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۵۲.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۵/۱۲۰.
- ↑ دهشیری، درآمدی بر نظریه سیاسی امامخمینی، ۱۱۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۱۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۱۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۷۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۷۳ و ۹/۳۸–۳۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۲۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۲۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۴۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۷۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۸۲ و ۲۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۸۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۰۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۵۱.
- ↑ بشیریه و حسینی، فرهنگ شیعی و کاریزما در انقلاب ایران، ۱۳۷–۱۳۸.
- ↑ قادری، قرائتها و چالشهای سیاسی فکری دوران گذار، ۶.
- ↑ گلسرخی، دفاعیات، ۱۳۶۴.
- ↑ نظری و سازمند، گفتمان هویت و انقلاب اسلامی ایران، ۱۶۹–۱۷۰.
- ↑ کاتوزیان، گذری بر انقلاب ایران، ۵۴–۵۵.
- ↑ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲/۳۲۵–۳۲۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۸۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۳۹–۵۴۰ و ۶/۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۶۱ و ۴۷۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۰۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۶۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۷۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۶۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۶۰–۳۶۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۷۹.
- ↑ کریمیپور و کامران، تحلیل آماری از شهیدان جنگ، ۲۶۳.
- ↑ دهشیری، درآمدی بر نظریه سیاسی امامخمینی، ۱۱۱–۱۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۸۳.
- ↑ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۲۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۰.
- ↑ درزی کلایی و آقاحسینی، جنگ تحمیلی و شکلگیری هویت جدید معنوی، ۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۰۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۳۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۸۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۹۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۶۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۱۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۶۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۹۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۴۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵.
- ↑ کریمیپور و کامران، تحلیل آماری از شهیدان جنگ، ۲۶۳.
- ↑ سالمینژاد، دانستنیهای دفاع مقدس، ۱۲۹.
منابع
- قرآن کریم.
- ابناثیر، علیبنمحمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
- ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه (ص)، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- بشیریه، حسین و حسین حسینی، فرهنگ شیعی و کاریزما در انقلاب ایران، مجله مدرس علوم انسانی، شماره ۱۳، ۱۳۷۸ش.
- بغدادی، مکی قاسم، الشهادة تاصیل لا استئصال، بیروت، دارالاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- تنهایی، حسین ابوالحسن، جامعهشناسی در ادیان، یزد، بهاباد، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
- جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران، فرهنگ اسلامی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۶ش.
- جمعی از نویسندگان، ادیانشناسی، تهران، مرکز تحقیقات سپاه، بیتا.
- حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- خیراندیش، مهدی، عشق و شهادت در عرفان، تهران، فانوس خیال، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- درزیکلایی، محمدرضا و علیرضا آقاحسینی، جنگ تحمیلی و شکلگیری هویت جدید معنوی، مجله مطالعات ملی، شماره ۵۱، ۱۳۹۱ش.
- دقیقیان، شیریندخت، نردبانی به آسمان (نیایشگاه در تاریخ و فلسفه یهود)، تهران، ویدا، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- دهشیری، محمدرضا، درآمدی بر نظریه سیاسی امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- راغب اصفهانی، حسینبنمحمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- رحمتی، محمدرضا، نقش مجتهد فارس در نهضت تنباکو، قم، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- رضوانی، علیاکبر، فلسفه شهادت، تهران، هجرت، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
- سالمینژاد، عبدالرضا، دانستنیهای دفاع مقدس، تهران، نیلوفران، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
- شاعری، محمدحسین، جامعهشناسی شهادتطلبی و انگیزههای شهیدان، تهران، شاهد، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- صدر، سیدمحمد، ماوراء الفقه، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
- صدوق، محمدبنعلی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- عزتی، ابوالفضل، مقایسه بین مفهوم شهادت در اسلام و مسیحیت، مجله حوزه، شماره ۵۲، ۱۳۷۱ش.
- فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- قادری، حاتم، قرائتها و چالشهای سیاسی فکری دوران گذار، روزنامه صبح امروز، ۲۶/۲/۱۳۷۸ش.
- قاسمپور، داوود، قیام مسجد گوهرشاد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- کاتوزیان، ناصر، گذری بر انقلاب ایران، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۶۰ش.
- کرباسچی، غلامرضا، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- کریمیپور، یدالله و حسن کامران، تحلیل آماری از شهیدان جنگ، مجله تحقیقات جغرافیایی، شماره ۶۳ و ۶۴، تهران، ۱۳۸۱ش. کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- گلسرخی، خسرو، دفاعیات، نیویورک، نظم نوین، شماره ۷، ۱۳۶۴ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، زنده تاریخ شهید آیتالله سیدحسن مدرس به روایت اسناد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۷، تهران، صدرا، چاپ هفتم، ۱۳۸۴ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۴، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
- ملامحمدعلی، امیر، مبانی فقهی عملیات استشهادی از دیدگاه شیعه و اهل سنت، قم، زمزم هدایت، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- نخی، محمد و محمدرضا پیرچراغ، مبانی تربیتی شهادت در قرآن با نگاهی به تفاسیر فریقین، مجله مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی، شماره ۳۲، ۱۳۹۲ش.
- نظری علیاشرف، بهاره سازمند، گفتمان هویت و انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- نوروزی، مجتبی، فرهنگ شهادت از دیدگاه قرآن و سنت، مشهد، نسیم رضوان، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- واقدی، محمدبنعمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.
- ویر، رابرت، جهان مذهبی ادیان در جهان امروز، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
پیوند به بیرون
- مهیا زاهدین لباف، شهادت، دانشنامه امامخمینی، ج۶، ص۵۱۹–۵۲۷.