حج ابراهیمی
حج ابراهیمی، برگزاری حج با تأکید بر احیای ابعاد معنویعرفانی و سیاسیاجتماعی.
معنای حج
حج به معنای قصد امری مهم کردن،[۱] آمد و شد کردن با کسی و تردد[۲] است. در شرع، قصد طواف کعبهکردن به نیت عبادت و زیارت خانه خدا با شرایط معلوم و نیز به مجموعه اعمالی که در مکانهای خاصی از شهر مکه و در زمان معین صورت میگیرد، حج گویند.[۳] حضرت ابراهیم(ع) به عنوان قهرمان توحید و مبارزه با شرک و احیاگر حج[۴] پیوندی تاریخی و استوار با حج دارد و حج ابراهیمی اشاره به حج جامع از نظر احکام و اهداف و مقاصد آن است.
پیشینه
آیین حج، بنابر برخی روایات، برگرفته از طواف و عبادت فرشتگان بر گرد «بیت المعمور» در آسمان چهارم است.[۵] پس از خلقت آدم(ع)، او به فرمان خدا مأمور ساختن کعبه و برگزاری مراسم حج شد.[۶] این سنت در میان فرزندان حضرت آدم(ع) ادامه یافت و بهویژه پیامبران الهی(ع) بر انجام آن اهتمام داشتند و بسیاری از آنان در کنار کعبه به خاک سپرده شدند[۷]؛ اما آیین حج کمکم به فراموشی سپرده شد تا اینکه حضرت ابراهیم(ع) از سوی خدا، مأمور بازسازی کعبه و احیای آن شد.[۸] پس از ابراهیم(ع) بهتدریج بتپرستی در محیط مکه رواج پیدا کرد و به مناسک حج ازجمله طواف و قربانی نیز راه یافت.[۹] با ظهور اسلام، حج یکی از واجبات دینی مسلمانان و پیراسته از مناسک شرکآلود شد.[۱۰]
رسول خدا(ص) در سال هشتم هجری، پس از فتح مکه، کعبه را به همراه حضرت علی(ع) از بتها پاک کرد.[۱۱] یک سال بعد، آیات نخستین سوره برائت نازل شد. رسول خدا(ص) پس از آن که نخست این آیات را به ابوبکر سپرد که به مکه برده و در موسم حج بخواند، به علی(ع) مأموریت داد تا آن را در میانه راه از وی گرفته و خود در موسم حج قرائت کند. آن حضرت(ع) نیز در منا، این آیات را قرائت کرد. این آیات شامل چهار بند است که یکی از آنها ممنوعیت ورود مشرکان به خانه خدا و حجگزاری آنان پس از مهلت چهارماهه است. این اتمام حجت تأثیر گذاشت و موجب از میانرفتن بتپرستی در شبهجزیره عربستان شد.[۱۲] در سال دهم هجری، پیامبر اکرم(ص) با شرکت در نخستین مراسم حج، احکام و آداب حج را به مسلمانان آموزش داد.[۱۳] محدثان در آثار خود فصلهایی را به صورت مستقل به حج اختصاص داده و روایات فراوانی را دربارهٔ آن بیان کردهاند.[۱۴] احکام حج در کتابهای فقهی به صورت مفصل و مستقل مطرح شده است[۱۵] (ببینید: مناسک حج).
یکی از ابتکارات امامخمینی در ادبیات حج، اصطلاح «حج ابراهیمی محمدی» است.[۱۶] ایشان برای حج، با کارکردهای اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و در سطوح فردی، ملی و بینالمللی، جایگاه ویژهای قائل بود، به گونهای که باید ایشان را احیاگر حج ابراهیمی نامید. امامخمینی در بیان ویژگیهای حج «ابراهیمی محمدی»، آن را کنگره سراسر سیاسی که به دعوت حضرت ابراهیم(ع) و حضرت محمد(ص) برپا میشود، شمرد و معتقد بود این اجتماع با هدف تأمین منافع مردم و دعوت به عدالت و برابری برپا میشود و در ادامه بتشکنیهای ابراهیم(ع) و محمد(ص) و مبارزه با طاغوت از سوی موسی(ع) است و باید ندای لبیک حاجیان، ضمن اظهار اطاعت و بندگی در برابر خداوند، دربردارنده مقاومت و تسلیمنشدن در برابر شیطان بزرگ بتها و طاغوتهای جهانخوار که همه مستضعفان جهان را به سجده و ستایش در برابر خود فرا میخوانند، باشد و به موازات عشق به حق، باید از بتهای بزرگ و کوچک و طاغوتها و وابستگان آنها برائت جسته شود.[۱۷] ایشان حج را کانون معارف الهی میدانست که باید محتوای سیاست اسلام را برای تمام زوایای زندگی بشر در آن جستجو کرد.[۱۸]
حج در آیات و روایات
حج ازجمله فروعی است که بیشترین احکام قرآنی را دارد. سوره ۲۲ قرآن کریم به نام «حج» نامگذاری شده است. حج از شعائر الهی و شایسته تعظیم[۱۹] و تکلیف اشخاص توانا[۲۰] شمرده شده است. برخی از مناسک و احکام فقهی و اخلاقی حج که در قرآن کریم بیان شده، عبارتاند از: احیای حج و دعوت مردم به آن در زمان حضرت ابراهیم(ع)،[۲۱] زمان معین داشتن حج،[۲۲] وجوب طواف خانه خدا،[۲۳] سعی میان صفا و مروه،[۲۴] وقوف در عرفات و مشعرالحرام و برخی از آداب آن،[۲۵] برخی از احکام قربانیکردن و حلق،[۲۶] ممنوعیت شکار (صید)،[۲۷] حرمت تراشیدن موی سر پیش از قربانی،[۲۸] حرمت آمیزش با زنان و مجادله[۲۹] و جواز کسب و تجارت در ایام حج.[۳۰]
حج در روایات از ارکان دین اسلام[۳۱] و برترین کار و باارزشترین واجب[۳۲] شمرده شده و ادانکردن یا تأخیرانداختن عمدی حج واجب، موجب عذاب الهی اعلام شده است.[۳۳] زمامدار مسلمانان وظیفه دارد اگر مردم حج را ترک کردند، آنان را به انجام حج وادار کند و هزینه آن را در صورت نیاز، از بیتالمال بپردازد.[۳۴] دربارهٔ حکمت تشریع حج نیز احادیث بسیاری وجود دارد که بخشی از آن چنین است: تواضع مسلمانان در برابر عظمت و عزت خداوند، آمرزش گناهان، رهایی از فقر و تکبر، آزمایش بزرگ برای تحمل سختیها، نزدیکی و همبستگی مسلمانان، فراهمشدن اسباب تقرب به خداوند و رحمت الهی.[۳۵] در شماری از احادیث نیز اسرار هر یک از مناسک حج بهطور جداگانه ذکر شده است[۳۶] و سخنان پیامبر اکرم(ص) در سال دهم هجری، از مهمترین سندهای احکام حج و منبع استنباط آنها در همه مذاهب اسلامی بهشمار میرود.[۳۷]
ابعاد مختلف حج
حج از مهمترین و عمومیترین اجتماعات مسلمانان است که «کنگره عمومی اسلامی» نام گرفته و بر اساس قرآن کریم بر هر مسلمانی واجب است به شرط توانایی، یک بار در این اجتماع عظیم شرکت کند[۳۸]؛ چنانکه برای این عمل بزرگ و بینظیر اسلامی، زمان و مکان مشخص در نظر گرفته شده است.[۳۹] حج علاوه بر عبادیبودن و نیاز به قصد قربت، عملی اجتماعی و نیازمند برخورداری از اخلاق معاشرتی و اجتماعی است.[۴۰] خانه کعبه، مکانی امن و متعلق به همه مسلمانان است و میتواند مایه احیا و تداوم دین و وحدت مسلمانان شود[۴۱] و مراسم حج میتواند تأمینکننده منافع مادی و معنوی مسلمانان باشد.[۴۲]
امامخمینی بر مبنای آموزههای قرآنی،[۴۳] بیتالله الحرام را نخستین خانهای که برای مردم بنا شده و خانهای همگانی که دولتمرد و صحرانشین در آن یکساناند، دانسته است و هدف از تأسیس آن را تأمین منافع مردم برشمرده و بالاترین نفع مردم را نیز کوتاهکردن دست ستمگران جهان از سلطه بر کشورهای مظلوم بهشمار آورده است.[۴۴] ایشان با توجه به اینکه ابراهیم(ع)، بنیانگذار حج، را بتشکن تاریخ میدانست و معتقد بود که زائر خانه خدا، پا جای پای ابراهیم(ع) میگذارد، مناسک حج را در یک منطق توحیدی بر مدار بیعت با حق و نفی شرک و طاغوت تفسیر میکرد و بر رویکرد سیاسی حج، در عین عبادیبودن آن تأکید داشت.[۴۵] علاوه بر بعد عبادی حج، مهمترین ابعاد دیگر آن در اندیشه امامخمینی را میتوان ابعاد معنوی، عرفانی، سیاسی و اجتماعی دانست:
بعد معنوی و عرفانی حج
عارفان به این بعد حج توجه کردهاند و در این زمینه آثار ارزشمندی نیز نگاشته شده است.[۴۶] امامخمینی همه عبادتهای اسلامی، ازجمله حج را آمیخته با عرفان میدانست و آن را از معجزات پیامبران(ع)، بهویژه دین اسلام بهشمار میآورد.[۴۷] ایشان در بیان جنبه معنوی حج، به مسئله حضور در محضر حق و مشاهده جمال محبوب اشاره کرده، حج را سفری از خود به سوی خدا دانسته و معتقد بود با محققشدن جنبه معنوی حج، انسان به افق توحید و تنزیه نزدیک میشود.[۴۸] ایشان مناسک حج را شگفتانگیز و یکایک اعمال آن را از احرام و تلبیه تا آخر، دربردارنده اشارههای عرفانی و روحانی میدانست؛ چنانکه لبیکهای پیاپی در حج، پاسخ به دعوت حق شمرده میشود و احرام راهی برای رسیدن به آستان حقتعالی است و حاجیان باید با لبیک خود، همه مراتب شرک را از حضرت حق نفی کنند و از «خود» که بزرگترین منشأ شرک است، به سوی «او» هجرت کنند و در پی عمل به این جهات معنوی است که از بند خویش و هواهای نفسانی رها خواهند شد.[۴۹]
از نظر امامخمینی، مراتب معنوی حج، تنها در صورت عملِ شایسته به دستورهای عبادی حج، حاصل خواهد شد.[۵۰] حجگزار باید دریابد به کجا و با دعوت چه کسی رفته و مهمان چه کسی است و توجه داشته باشد که هر نوع خودخواهی و خودبینی، با خداخواهی و با هجرت به سوی «الله» مخالف است و موجب کمشدن معنویت حج میشود. به باور ایشان دریافت بعد معنویعرفانی حج، و متحققشدن لبیک راستین به ندای حقتعالی در انسان، بهتنهایی میتواند موجب پیروزی فرد در همه میدانهای سیاسیاجتماعی، فرهنگی و حتی نظامی باشد و برای چنین شخصی، شکست مفهومی ندارد.[۵۱] ایشان با توجه و اشاره به جنبههای بسیار عمیق عرفانی حج، مهمترین ویژگی بُعد عرفانی حج را درهمتنیدگی آن با ابعاد سیاسی میدانست و از ابعاد عرفانی حج نیز تحلیلی سیاسیاجتماعی و در راستای قیام علیه استکبار ارائه میکرد.[۵۲] ایشان که معتقد بود «حج ابراهیمی محمدی» سالهاست در تمام ابعاد حج، غریب و مهجور مانده، همه حاجیان را در رفع این مهجوریت موظف میدانست و ضمن وانهادن اسرار عرفانی و معنوی حج بر عهده عرفای غیر محجوب، خود به تبیین ابعاد سیاسیاجتماعی حج میپرداخت.[۵۳]
ابعاد سیاسیاجتماعی
بعد سیاسی حج از دیرباز مورد توجه حاکمان بوده و دخالت آنان در امر حج که با انتخاب امیران حج انجام میگرفت، دلیل اهمیت حج در سیاست جوامع اسلامی است. در صدر اسلام، بهویژه هنگامی که تودههای مسلمان از حکومت اموی به ستوه آمده بودند، رهبران سیاسی جامعه برای بسیج تودهها از مراسم حج بهره میگرفتند و شماری از قیامهای صدر اسلام از مکه آغاز شد که گویای اهمیت حج در زندگی مسلمانان صدر اسلام است[۵۴]؛ چنانکه حج فرصتی استثنایی برای آشنایی ملتهای مسلمان با یکدیگر و مشاوره و تبادل نظر آنان با یکدیگر در امور علمی و فرهنگی و تبدیلشدن آنان به امت واحد است و میتواند عامل مهمی برای کسب شخصیت و هویت اسلامی و کانون تلاش مسلمانان برای حاکمیت صلح جهانی باشد.[۵۵]
امامخمینی با اعتقاد به اینکه بسیاری از احکام عبادی اسلام، منشأ خدمات اجتماعی و سیاسی است، عبادتهای اسلامی را اصولاً توأم با سیاست و تدبیر جامعه دانسته و نماز جماعت و جمعه و حج و دیگر اجتماعات اسلامی را در عین برخورداری از آثار معنوی، اخلاقی و اعتقادی، دارای آثار و اهمیت سیاسی شمرده و معتقد است هدف اسلام از فراهمکردن اینگونه اجتماعات، تقویت عواطف برادری و همکاری مسلمانان و رشد فکری آنان برای یافتن راه حل مشکلات سیاسیاجتماعی جوامع مسلمان و جهاد و کوشش دستهجمعی آنان است؛ از اینرو باید از این اجتماعات، برای تعلیمات و تبلیغات دینی و توسعه نهضت اعتقادی و سیاسی اسلام استفاده شود.[۵۶] ایشان حج را عبادتی اجتماعی سیاسی و بعد سیاسی حج را مهمترین بخش فلسفه آن و حتی غالب بر بعد معنوی و عبادتی مستقل، که هرگز نباید از آن غفلت کرد، بهشمار میآورد[۵۷] و البته تحقق بعد سیاسیاجتماعی حج را وابسته به تحقق بعد معنوی و الهی آن میدانست.[۵۸]
آثار سیاسیاجتماعی حج
حج از نگاه سیاسی اجتماعی دارای آثار فراوانی مانند محکمشدن پیوندها و نزدیکی دلها و تفاهم و وحدت بیشتر میان مسلمانان و برداشتن موانع و برقراری پیمانها و مبادلات معنوی و مادی است و مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده[۵۹] و در اینجا به مهمترین آنها اشاره میشود:
آثار فرهنگی و تبلیغی
روایات رسیده از رسول خدا(ص) و ائمه معصوم(ع)، دربارهٔ بعد تبلیغی حج، زیاد است. برخی از روایات، مهمترین هدف این مراسم را شناخت آثار و اخبار رسول خدا(ص) و ائمه معصوم(ع) ذکر کردهاند؛ چنانکه امیرالمؤمنین(ع) بهطور مطلق حج را موجب تحکیم و تقویت دین و همبستگی مسلمانان معرفی کرده است[۶۰] و امامصادق(ع) به این نکته توجه داده است که اجتماع در حج از شرق و غرب، افزون بر شناخت متقابل افراد نسبت به هم و منافع اقتصادی برای مسلمین، سبب شناخت آثار و شناخت و احیای اخبار و گفتار پیامبر(ص) و فراموشنشدن آنها میشود.[۶۱] همچنین بعضی از روایات، حج مقبول را حجی میدانند که مسلمان ضمن انجام آن، ولایت و دوستی خود را نیز بر امام حق عرضه و از دشمنان دین اعلام برائت کند.[۶۲] تأکید امامخمینی بر اجرای مراسم «برائت از مشرکین» نیز از همین جایگاه میباشد.
تبادل اطلاعات و روشنگری
حج بزرگترین تجمع مسلمانانِ سراسر جهان است که در هر سال تکرار میشود و نیروی انسانی بزرگی را با هدف اطلاعرسانی و روشنگری دربارهٔ مسائل مختلف مسلمانان، در اختیار جهان اسلام قرار میدهد.[۶۳] سیل عظیم جمعیتی که هر ساله در مکه مکرمه جمع میشوند و با خود، افزون بر فرهنگ دینی مشترک، خردهفرهنگهای محلی را نیز به همراه میآورند، سرمایهای است که در هیچکجای جهان پیدا نمیشود.[۶۴] از نظر امامخمینی یکی از وظایف مسلمانان، پیبردن به این واقعیت است که حج چیست و چرا باید برای همیشه بخشی از امکانات مادی و معنوی مسلمانان به آن اختصاص یابد.[۶۵] ایشان با آگاهی از نقش اطلاعات در قدرتیابی مسلمانان و ایمان به نقش حج در تولید اطلاعات، همواره این امر مهم را به مسلمانان گوشزد میکرد.[۶۶]
امامخمینی کنگره عظیم حج را مهمترین مکان برای تبادل نظر مسلمانان برای حل مشکلات جامعه اسلامی و بهترین فرصت برای شناساندن و ارائه ابعاد مختلف اسلام به مسلمانان و ملتهای زیر ستم دانسته و آن را مکانی برای یاریخواستن مسلمانان از یکدیگر برای بهبود وضعیت جامعه اسلامی شمرده است؛ بر همین اساس هر گونه رفتار اختلافانگیز در این مراسم را بر ضد اهداف صاحب وحی در مرکز وحی دانسته است.[۶۷] ایشان همچنین به بهرهبرداری از مراسم حج برای ارتقای فرهنگی مسلمانان توجه ویژه داشت و مسئولیت آن را بر عهده علما و دانشمندان میدانست و بر آن بود که با وجود قرآن کریم و احکام نورانی اسلام، اجرای احکام و مقررات کفر در کشورهای اسلامی، بهویژه برای علمای این کشورها شرمآور است و علما مسئولیت دارند برای خروج از سیطره فرهنگهای مبتذل شرق و غرب، با یکدیگر تبادل نظر کنند و به مردم کشورهای خود آگاهی بخشند.[۶۸]
تقویت همبستگی
پراکندگی جغرافیایی و فرهنگی جهان اسلام میتواند مانعی در مسیر هویتیابی مشترک و همبستگی جهان اسلام باشد و حج جایگاهی است که در عین حضور حداکثری ملتها و فرهنگ اسلامی، نهایت یکدلی و وحدت در آن وجود دارد. به این ترتیب مسلمانان در حج میآموزند که ملیتها را در سایه ایمان به خدا و تقوا کنار بگذارند و اسلام را مایه و محور وحدت و همگرایی خود قرار دهند[۶۹]؛ چنانکه امیرالمؤمنین(ع) هدف از حج را تقویت دین و نزدیکی دینداران شمرده است.[۷۰] تقویت دین در صورت افزودهشدن بر ایمان و عدد پیروان دین و مطابقت عمل آنان با دین شکل میگیرد. قوت اسلام به نیرومندی مسلمانان بستگی دارد و قدرت مسلمانان، وابسته به استحکام پیوند و اتحاد میان آنان است؛ بنابراین فرصت حج، فرصتی برای نشر حقایق اسلامی و تقویت پیوند مسلمانان است و یکی از فلسفههای فریضه حج، محکمشدن پیوندها و تفاهم بیشتر میان مسلمانان است.[۷۱]
از نگاه امامخمینی مکه معظمه و مشاهد مشرفه، آینه حوادث بزرگ نهضت پیامبران(ع) و اسلام و رسالت پیامبر(ص) هستند و جایجای این سرزمین، محل نزول پیامبران(ع) و جبرئیل امین و یادآور رنجها و مصیبتهای چندینساله پیامبر اکرم(ص) بهشمار میرود و حضور در این زیارتگاهها و مکانهای مقدس باید مسلمانان را به مسئولیت و حفظ دستاوردهای این نهضت و رسالت الهی آشناتر کند.[۷۲]
امامخمینی یکی از بزرگترین مشکلات مسلمانان را نداشتن اتحاد و مطرحکردن اختلافات مذهبی میدانست که برخی از سران کشورهای مسلمان و عالمان درباری به آن دامن میزدند.[۷۳] ایشان معتقد بود اگر در کنگره عظیم حج که همه ملتهای مسلمان از هر رنگ و نژاد و مسلک، با یک روش و یک لباس اجتماع میکنند، مسائل اساسی اسلام حل نشود، از اجتماعات کوچک منطقهای و محلی کاری برنخواهد آمد.[۷۴] ایشان حج را نماد وحدت مسلمانان دانسته و ایجاد تفاهم و تحکیم برادری میان مسلمانان را از مهمترین فلسفههای حج معرفی کرده است[۷۵] (ببینید: وحدت)؛ از اینرو ضمن توصیه به شیعیان ایرانی و غیر ایرانی برای انجام متعارف مراسم حج و دوری مطلق از اموری که موجب تفرقه در صفهای مسلمانان و وهن مذهب میگردد، بر چند چیز تأکید میکرد؛ ازجمله شرکت در نماز جماعت اهل سنت و تبعیت از حکم قاضیان مکه دربارهٔ زمان عید قربان[۷۶] و وقوف، حتی اگر به نادرستبودن این حکم، یقین داشته باشند[۷۷]؛ همچنانکه خارجشدن از مسجد پیامبر(ص) و مسجدالحرام به هنگام نماز را جایز نمیدانست، از برگزاری نماز جماعت در خانهها، مسافرخانهها و هتلها به جای شرکت در جماعت نهی میکرد،[۷۸] سجدهکردن بر فرشهای مسجد پیامبر(ص) را جایز میدانست و استفاده از مهر را در آنجا جایز نمیدانست.[۷۹]
فرصت تصمیمگیریهای مهم
مسلمانان در دنیای امروز بهطور جدی به مرکزی برای تصمیمگیریهای مهم و کلان برای پرهیز از تشتت و پراکندگی و وابستگی به گروهبندیهای خارج جهان اسلام نیازمند هستند که این نیاز میتواند در حج تأمین شود. توجهنکردن یا ناآشنایی رهبران کشورهای اسلامی با این ظرفیت حج، به رنجورشدن جهان اسلام از تفرقه و جدایی منجر شده است.[۸۰] امامخمینی اجتماع بزرگ حج را محلی برای بررسی مشکلات عمومی مسلمانان و تلاش برای رفع آن مشکلات با مشورت همگانی میدانست[۸۱] و معتقد بود بررسی روابط ملتهای مسلمان با یکدیگر و با حکومتها و نیز روابط حکومتها و دولتهای اسلامی با قدرتهای بزرگ دنیا، ازجمله وظایف مسلمانان در حج است.[۸۲] افزون بر این، ایشان با اشاره به برخی آیات قرآن کریم که در آن خداوند به مسلمانان دستور داده است به حج بروند و در آنجا شاهد منافع خود باشند،[۸۳] «شهود منافع» را منافع جامعه اعم از منافع سیاسی اجتماعی و اقتصادی تعریف میکرد[۸۴] و معتقد بود مسلمانان میتوانند از طریق فرصت اجتماع حج که بدون هزینه برای هیچیک از کشورهای اسلامی و تنها به خواست خدای تعالی ایجاد شده است، استفاده کنند و برای حل مشکلات جهان اسلام تصمیمگیری[۸۵] و منافع مستضعفان جهان را تأمین کنند.[۸۶]
گسترش بیداری در جهان اسلام
از ویژگیهای بارز حج، تجمع هر ساله نمایندگانی از سراسر جهان در کنار خانه خداست که پس از بازگشت به کشورهای خود، حامل پیام حجاند و از این طریق میتوانند دستاوردهای سیاسیاجتماعی و حتی معنوی و اخلاقی حج را در سراسر جهان اسلام گسترش دهند[۸۷]؛ چنانکه امامخمینی ضمن تبیین ابعاد سیاسی حج، صدور بیداری اسلامی را از کارکردهای سیاسی حج برشمرده است.[۸۸] ایشان که انقلاب اسلامی ایران را نمونه بارز بیداری اسلامی میخواند و صدور انقلاب را همان صدور بیداری اسلامی میدانست، یکی از مهمترین و اساسیترین رسالتهای زائران ایرانی را صدور انقلاب و ترسیم تصویری صحیح از آن در ذهن حاجیان دیگر کشورها بیان میکرد و تخلف از آن را گناهی بزرگ به حساب میآورد[۸۹] (ببینید: صدور انقلاب).
تحولات حج پس از پیروزی انقلاب اسلامی
امامخمینی که همه عبادتهای اسلامی و از همه مهمتر حج را کاملاً سیاسیعبادی میشمرد،[۹۰] پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در زمینه این فریضه بزرگ الهی، اقدامات تحولآفرینی صورت داد که برخی از آن عبارتاند از:
- احیای سنت فراموششده تعیین امیر حاجیان یا نماینده برای سرپرستی حاجیان[۹۱] و شکلگیری بعثه حج امامخمینی (ببینید: بعثه حج)؛
- صدور بیانیه در آغاز موسم حج در سالهای مختلف؛
- تأکید بر انجام مراسم راهپیمایی و برائت از مشرکین.[۹۲]
امامخمینی در ادبیات نوشتاری و گفتاری حج نیز مفاهیم و واژههایی را وارد کرد که پیش از آن یا وجود نداشت یا کاملاً فراموش شده بود و از مهمترین آنها مفهوم «برائت از مشرکان» بود و پیش از آن در ادبیات رایج حج وجود نداشت. تعبیر «برائت از مشرکان»، از واقعه قرائت سوره توبه در روزهای حج (سال نهم هجری) توسط امیرالمؤمنین(ع) گرفته شده است.[۹۳] از نگاه امامخمینی حج کانون مبارزه با استکبار و بتزدگی است: مبارزه با شرک، استکبار و بت در هر شکل و نوع آن با اصل حج عجین شده و از آغازِ بنیانگذاری آن وجود داشته است. پارهای از اعمال حج این دیدگاه را تأیید میکنند[۹۴] و در بسیاری از آداب و سننی که حضرت ابراهیم(ع)، پایهگذاری کرده، روح بتشکنی و بتستیزی وجود دارد. پیامبر اکرم(ص) نیز همواره تلاش میکرد روح و حقیقت این آیینها را زنده کند. نزول سوره «برائت»، حقیقت حج را برای همیشه جاودانه کرد و محتوای این سوره و شکل اعلام عمومی آن، موضوع مبارزه با استکبار و بتزدگی و بتپرستی و شرک را جزو بخشهای جداییناپذیر حج قرار داد.[۹۵]
امامخمینی فریاد برائت از مشرکان را که فریادی سیاسیعبادی و امر رسول خدا(ص) بوده، مخصوص زمانی خاص نمیداند و آن را دستوری جاویدان میشمارد.[۹۶] ایشان معتقد است برائت از مشرکان، از ارکان توحیدی و واجبات سیاسی حج است و کهنهشدنی نیست[۹۷]؛ زیرا یکی از عوامل مهم عقبماندن مسلمانان، دشمنان اسلاماند که با ایجاد اختلاف و تفرقهافکنی در میان مسلمانان، سرمایهها و منافع کشورهای اسلامی را به یغما میبرند؛ بنابراین افشاکردن ستمهای آنان وظیفه زائران خانه خداست.[۹۸] ایشان اعلام برائت را مرحله اول مبارزه میداند و ادامه مبارزه با شرک را که در هر عصر و زمانی، جلوهها و شیوههای خود را میطلبد، وظیفه مسلمانان بهشمار میآورد[۹۹] (ببینید: استکبار).
پیامهای امامخمینی برای کنگره حج
از ابتکارات امامخمینی در حج، صدور پیام برای حاجیان در هر سال بود و از بررسی این پیامها میتوان به مهمترین دغدغههای ایشان دربارهٔ حج، دست یافت. ایشان در این پیامها با تفکری که حج را منحصر در ابعاد فردی و اخلاقی آن میدانست، بهشدت مقابله کرده و با تأکید بر عواملی مانند برائت از مشرکان، حج را مبنای مبارزه با طاغوت و بیداری مسلمانان قرار داده است.[۱۰۰]
صدور پیامهای امامخمینی خطاب به حاجیان، از سال ۱۳۴۹ آغاز شد.[۱۰۱] نخستین پیام ایشان به دو زبان فارسی و عربی تهیه و در آن به موضوع فلسطین، جشنهای دوهزاروپانصدساله رژیم پهلوی و وضع نظام شاهنشاهی پرداخته شد. این پیام از نجف اشرف به مکه مکرمه فرستاده و به کمک چند تن از یاران امامخمینی، ازجمله سیدعلیاکبر محتشمیپور و محمدرضا ناصری میان حاجیان توزیع شد و ناصری به علت پخش علنی اعلامیه، به دست نیروهای عربستان سعودی بازداشت و به مدت دو سال زندانی شد.[۱۰۲] پیش از آن نیز برخی اعلامیههای ایشان در زمان حج، در میان حجاج ایرانی و خارجی توزیع میشد که پیگیریهای سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) را در پی داشت.[۱۰۳]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نخستین پیام امامخمینی برای حاجیان بیتالله الحرام در سال ۱۳۵۸ صادر شد. مفاد اصلی این پیام دعوت مسلمانان به وحدت، دفاع از حیثیت اسلامی و ملی در برابر آمریکا و صهیونیسم بینالملل و بهرهبرداری از ظرفیت عظیم حج برای نجات کشورهای اسلامی از چنگال جهانخواران بود.[۱۰۴] ایشان در همان سال، پیام دیگری برای همه مسلمانان و حاجیان به مناسبت روز عرفه فرستاد.[۱۰۵] صدور این پیامها که نمایندگان ایشان در امور حج آن را قرائت کردند، تا سال ۱۳۶۶ هر سال ادامه داشت.[۱۰۶] پس از فاجعه کشتار حاجیان در سال ۱۳۶۶ در حرم امن الهی، امامخمینی در سالگرد این فاجعه که همزمان با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود، پیام مفصلی صادر کرد.[۱۰۷]
اساسیترین دغدغههای امامخمینی که از بررسی پیامهای ایشان از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۶۶ به دست میآید، عبارتاند از:
- تلاش و همفکری مسلمانان برای غلبه بر استعمار و رسیدن به استقلال[۱۰۸]؛
- توجه به موضوع فلسطین که در همه پیامهای امامخمینی بود و هرگز از آن غفلت نشد[۱۰۹]؛
- لزوم پرهیز مسلمانان از تفرقه و پراکندگی[۱۱۰]؛
- اهتمام به امور مسلمانان در سراسر جهان[۱۱۱]؛
- تبیین و تشریح انقلاب اسلامی ایران در میان مسلمانان دیگر نقاط دنیا[۱۱۲]؛
- توجهدادن حاجیان به امور معنوی و عرفانی حج[۱۱۳]؛
- لزوم مراعات نظم و ترتیب و آداب و اخلاق اسلامی، بهخصوص برای زائران ایرانی.[۱۱۴]
پانویس
- ↑ جوهری، الصحاح، ۱/۳۰۳–۳۰۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۲/۲۲۶.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۵/۷۶۲۷.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۵/۷۶۲۷؛ ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱/۵۰۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۷/۲۲۰.
- ↑ حج، ۲۶–۲۹؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۹۸.
- ↑ ازرقی، أخبار مکه، ۱/۳۴–۳۶ و ۴۹؛ صدوق، علل الشرائع، ۲/۴۰۶–۴۰۷.
- ↑ ازرقی، أخبار مکه، ۱/۳۶–۴۳؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۳/۲۰۸ و۲۱۰.
- ↑ ازرقی، أخبار مکه، ۱/۵۱، ۶۸–۶۹ و ۷۲–۷۴.
- ↑ ← بقره، ۱۲۵–۱۲۷؛ حج، ۲۶؛ ← طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۸۰–۲۸۳.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۳۹–۴۲.
- ↑ ازرقی، أخبار مکه، ۱/۱۲۱.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۸۱۰–۸۱۵.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۸۸۹–۸۹۴.
- ↑ ازرقی، أخبار مکه، ۱/۱۷۵–۱۸۶؛ سبحانی، فروغ ابدیت، ۹۲۳–۹۲۴.
- ↑ ← کلینی، کتاب الحج؛ حر عاملی، ابواب الحج؛ نوری، کتاب الحج.
- ↑ ← مفید، کتاب المناسک؛ شریف مرتضی، کتاب الحج؛ طوسی، کتاب الحج؛ حلّی، کتاب الحج.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۳۳ و ۲۰/۸۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۸۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۷۷.
- ↑ حج، ۳۲.
- ↑ آل عمران، ۹۷.
- ↑ حج، ۲۷.
- ↑ بقره، ۱۹۷.
- ↑ حج، ۲۹.
- ↑ بقره، ۱۵۸.
- ↑ بقره، ۱۹۸–۱۹۹.
- ↑ بقره، ۱۹۶؛ مائده، ۲؛ حج، ۲۸.
- ↑ مائده، ۱–۲ و ۹۵–۹۶.
- ↑ بقره، ۱۹۶.
- ↑ بقره، ۱۹۷.
- ↑ بقره، ۱۹۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۱۸ و ۴/۶۲؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱/۱۳–۲۰ و ۲۶–۲۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۴/۲۵۲–۲۶۴.
- ↑ نهج البلاغه، ن۴۷، ۴۴۷؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۱/۲۹–۳۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۴/۲۷۲؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۱/۲۳–۲۴.
- ↑ نهج البلاغه، خ۱، ۱۸؛ خ۱۰۹، ۱۵۵؛ خ۲۳۴، ۳۵۹–۳۶۰ و ح۲۴۴، ۵۵۵.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۰/۱۶۶–۱۷۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ۴/۲۴۵–۲۴۸؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۵/۴۵۴–۴۵۷؛ ابنماجه، سنن ابنماجه، ۲/۱۰۲۲–۱۰۲۷.
- ↑ آل عمران، ۹۷.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۴۴–۴۵.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۵۴–۵۵.
- ↑ مائده، ۹۷؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۶/۱۴۲.
- ↑ حج، ۲۸؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴/۳۶۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۴/۸۵.
- ↑ آل عمران، ۹۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۸۷–۸۸ و ۲۰/۳۱۶–۳۱۷؛ محمدی و فلاحزاده، ظرفیتهای حج در تحقق بیداری اسلامی در اندیشه امامخمینی، ۹۵.
- ↑ ← ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۶۷۲–۶۷۳؛ سبزواری، شرح الاسماء الحسنی، ۳۰۸–۳۱۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۵۳.
- ↑ شیرازی، استراتژی وحدت از منظر امامخمینی، ۲/۱۵۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۲–۲۳ و ۲۵–۲۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۳۷.
- ↑ محمدی و فلاحزاده، ظرفیتهای حج در تحقق بیداری اسلامی در اندیشه امامخمینی، ۹۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۸۹.
- ↑ سلطانی، تجلی توحید، ۹۵.
- ↑ شلتوت، اسلام آئین زندگی، ۲۰۶–۲۰۷.
- ↑ امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۳۱–۱۳۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۳–۳۲۴ و ۱۸/۵۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۳–۳۲۴ و ۱۹/۲۵؛ شیرازی، استراتژی وحدت از منظر امامخمینی، ۲/۱۵۴.
- ↑ ← مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۹ و ۴۶.
- ↑ نهج البلاغه، ح۲۴۴، ۵۵۵.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۱/۱۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۳۹۳.
- ↑ محمدی و فلاحزاده، ظرفیتهای حج در تحقق بیداری اسلامی در اندیشه امامخمینی، ۸۶–۸۷.
- ↑ سلطانی، تجلی توحید، ۱۳۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۷۷.
- ↑ سلطانی، تجلی توحید، ۱۲۳–۱۲۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۳؛ ۱۰/۳۴۰ و ۱۹/۲۰–۲۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۳ و ۲۰/۳۳۷.
- ↑ محمدی و فلاحزاده، ظرفیتهای حج در تحقق بیداری اسلامی در اندیشه امامخمینی، ۹۲–۹۳.
- ↑ نهج البلاغه، ح۲۴۴، ۵۵۵.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۹ و ۸۹–۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۶۸–۱۷۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۳–۲۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۶۱.
- ↑ امامخمینی، مناسک حج، ۳۳۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۶۲.
- ↑ امامخمینی، مناسک حج، ۳۲۲.
- ↑ امامخمینی، مناسک حج، ۳۲۶.
- ↑ سلطانی، تجلی توحید، ۱۰۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۶۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۵۱.
- ↑ حج، ۲۷–۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۷۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۹۱.
- ↑ محمدی و فلاحزاده، ظرفیتهای حج در تحقق بیداری اسلامی در اندیشه امامخمینی، ۹۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۸۱؛ ۱۶/۵۱۲ و ۱۹/۲۶–۲۷؛ محمدی و فلاحزاده، ظرفیتهای حج در تحقق بیداری اسلامی در اندیشه امامخمینی، ۹۶.
- ↑ امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۳۱.
- ↑ سلطانی، تجلی توحید، ۲۰۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۹۴.
- ↑ سلطانی، تجلی توحید، ۲۲۱، ۲۲۳ و ۲۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۸۹–۹۰؛ سلطانی، تجلی توحید، ۱۴۳.
- ↑ سلطانی، تجلی توحید، ۱۴۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۹۱–۹۲ و ۲۰/۹۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۴–۳۱۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۴۲–۳۴۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۶.
- ↑ محمدی و فلاحزاده، ظرفیتهای حج در تحقق بیداری اسلامی در اندیشه امامخمینی، ۹۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲.
- ↑ محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۲۲۹–۲۳۰.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۱۰/۵۰–۵۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۵۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۳۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۰۷؛ ۱۵/۱۶۸؛ ۱۶/۵۱۰؛ ۱۸/۸۶؛ ۱۹/۲۰، ۳۳۳ و ۲۰/۳۱۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۷۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲–۳۲۳؛ ۱۵/۱۷۱ و۲۰/۹۸، ۳۲۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۶۰ و ۱۳/۲۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۳ و ۱۳/۲۷۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۱۳؛ ۱۶/۵۱۲–۵۱۳ و ۱۹/۲۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۵–۲۶؛ ۲۰/۸۹ و ۲۱/۷۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۵۱۴؛ ۱۹/۲۷، ۲۹ و ۲۰/۳۴۴.
منابع
- قرآن کریم.
- ابنادریس حلی، محمدبنمنصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
- ابنعربی، محیالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بیتا.
- ابنماجه قزوینی، محمدبنیزید، سنن ابنماجه، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، بیتا.
- ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- ازرقی، محمدبنعبدالله، أخبار مکه و ماجاء فیها من الآثار، بیروت، دارالاندلس، تحقیق رشدی صالح ملحس، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، مناسک حج، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ هشتم، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
- جوهری، اسماعیلبنحماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- حلی، محقق، جعفربنحسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، بوستان کتاب، چاپ بیست و یکم، ۱۳۸۵ش.
- سبزواری، ملاهادی، شرح الاسماء الحسنی، تحقیق نجفقلی حبیبی، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
- سلطانی، محمدعلی، تجلی توحید.
- پژوهشی پیرامون حج در نگاه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- شلتوت، شیخمحمود، اسلام آئین زندگی، ترجمه عبدالعزیز سلیمی، تهران، احسان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- شیرازی، جلالالدین، استراتژی وحدت از منظر امامخمینی، چاپشده در مجموعه مقالات همایش اندیشه سیاسی و اجتماعی امامخمینی، قم، جامعهٔ المصطفی(ص)، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- صدوق، محمدبنعلی، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طوسی، محمدبنحسن، تهذیب الاحکام، تصحیح سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- محتشمیپور، سیدعلیاکبر، از ایران به ایران، قم، کوثر النبی(ص)، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
- محمدی، محسن و محمدهادی فلاحزاده، ظرفیتهای حج در تحقق بیداری اسلامی در اندیشه امامخمینی، مجله مطالعات انقلاب اسلامی، شماره ۳۳، ۱۳۹۲ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و نهم، ۱۳۸۶ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
- نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
پیوند به بیرون
- سیدمحمود طاهری، پروینسادات قوامی، «حج ابراهیمی»، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۲۶۷.