هفده خرداد
هفده خرداد، دومین هجوم مأموران رژیم پهلوی به طلاب مبارز در مدرسه فیضیه قم، ۱۳۵۴.
مقدمه
نام مدرسه فیضیه در تاریخ معاصر ایران با انقلاب اسلامی ایران آمیخته است. این کانون دینی و علمی در طول دوره نهضت امامخمینی یکی از مراکز مهم مبارزه با رژیم پهلوی بوده است[۱] و در پشتیبانی از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نقش بهسزایی ایفا کرده است (ببینید: پانزده خرداد). همچنین مدرسه فیضیه در سالهای پایانی دهه ۱۳۴۰ و اوایل دهه ۱۳۵۰، پایگاهی مهم جهت تبادل افکار و اطلاعات طلاب انقلابی و طرفدار امامخمینی بوده است (ببینید: حمله به مدرسه فیضیه).
پس از واقعه پانزده خرداد ۱۳۴۲ و تأکید امامخمینی بر بزرگداشت آن روز، طلاب مبارز هرساله در سالگرد ۱۵ خرداد مراسم و گاه تظاهرات محدودی در مدرسه فیضیه برگزار میکردند[۲] و با شعارهایی در حمایت از امامخمینی و علیه رژیم پهلوی، یاد آن روز را گرامی میداشتند. این مراسم نوعاً با دخالت مأموران شهربانی و ژاندارمری پایان میپذیرفت[۳]؛ اما مراسم نیمه خرداد ۱۳۵۴ فیضیه با سالهای پیش متفاوت بود.[۴] برای این تمایز دلایلی مطرح شده است؛ ازجمله مصاحبه محمدرضا پهلوی در ۲۹ اردیبهشت و منتشرشده در روزنامههای کیهان و اطلاعات موجب تحریک طلاب شد. او در این مصاحبه ادعا کرد زندانی سیاسی در ایران، بهجز زندانی مارکسیست و تروریست وجود ندارد.[۵] حضور و سخنرانی روحانیان مبارز و باسابقهای، چون احمد کروبی در میان طلاب مدرسه عامل دیگر تداوم اعتراضات بود.[۶]
آغاز رویداد
پنجشنبه، ۱۴ خرداد ۱۳۵۴، هنگامی که گروهی از مردم نقاط مختلف کشور برای زیارت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) به قم آمده بودند،[۷] گروهی از طلاب و مردم قم در مدرسه فیضیه برای شهدای ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ مجلس یادبودی برگزار کرده بودند.[۸] هدف آنان این بود که در کنار برگزاری مراسم، به پیروی از رهنمودهای امامخمینی، فضای خفقان و سکوت حاکم بر ایران را بشکنند.[۹] مأموران شهربانی و سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) قم نیز مثل هر سال مراسم را زیر نظر داشتند و در شب ۱۵ خرداد سال ۱۳۵۴ در اطراف حرم و میدان آستانه آمادهباش بودند.[۱۰] پیش از نماز مغرب، شماری از طلاب قصد داشتند در حمایت از امامخمینی و قیام ۱۵ خرداد شعار دهند و تظاهرات را به بیرون از فیضیه بکشانند که با مأموران مجهز و مسلح روبهرو شدند و به داخل فیضیه بازگشتند.[۱۱] پس از نماز مغرب و عشا به امامت محمدعلی اراکی، حدود چهارصد نفر از طلاب، با هدف برگزاری مراسم سالگرد و تظاهرات علیه رژیم پهلوی، در مدرسه ماندند.[۱۲] این عده پس از اقامه نماز به طرف در خروجی فیضیه و میدان آستانه حرکت کردند و با آهنگی منظم، در حالیکه شعارهایی سر میدادند، از قبیل؛ خمینی خمینی خدا نگهدار تو/بمیرد بمیرد دشمن خونخوار تو، درود بر خمینی، مرگ بر پهلوی، مرگ بر حکومت یزیدی، مرگ بر شاه، کوشیدند تظاهرات را به خیابانهای اطراف بکشانند؛ اما یورش نیروهای ازپیشآماده، آنان را از پیشروی بازداشت. درگیری مأموران و طلاب یکساعتونیم ادامه داشت.[۱۳] پس از آن طلاب به بالای پشتبام مدرسه فیضیه رفتند و علیه رژیم شعار دادند و مأموران از طرف مسافرخانههای اطراف حرم به سمت طلاب تظاهرکننده گاز اشکآور پرتاب کردند.[۱۴] این تعقیب و گریز تا پاسی از شب ادامه پیدا کرد.[۱۵] به گزارش اداره ساواک قم، در ۱۴/۳/۱۳۵۴ ساعت ۲۲ پنجشنبهشب ۲۳ نفر از طلاب که قصد خروج از در فرعی فیضیه مشرف به رودخانه را داشتند، دستگیر و به شهربانی منتقل شدند.[۱۶]
روز ۱۵ خرداد در مدرسه فیضیه باز شد و گروهی دیگر از طلاب به طلبههای داخل مدرسه پیوستند؛ بنابراین انگیزه طلاب مبارز برای ادامه راه شهدای ۱۵ خرداد و تظاهرات علیه رژیم قویتر شد.[۱۷] شب پیش مدرسه با عکس امامخمینی و شعارهایی در ستایش ایشان و شهدای ۱۵ خرداد آراسته شده بود.[۱۸] در روز ۱۵ خرداد نیز طلاب تظاهراتی در مدرسه برگزار کردند و شعارهایی از این قبیل سر دادند: اللهاکبر؛ خمینی بتشکن، اسلام تو را میخواهد؛ مرجع دور از وطن، ملت تو را میخواهد؛ درود بر خمینی بتشکن لعنت بر این یزید قانونشکن؛ درود بر شهیدان؛ درود بر خمینی؛ درود بر سعیدی؛ ملت ما بیدار است از پهلوی بیزار است.[۱۹] در این روز، چند تن از سخنرانان، ازجمله احمد کروبی دربارهٔ کشتار ۱۵ خرداد و ضرورت حمایت از مرجعیت و مبارزه با حاکمان طاغوتی سخن گفتند.[۲۰] مأموران دولتی نیز با هدف شناسایی طلاب انقلابی به فیضیه نفوذ کردند و در مراسم حضور داشتند و طلاب مبارز را به محض خروج از مدرسه دستگیر میکردند.[۲۱] طی روز ۱۵ خرداد هجده نفر از تظاهرکنندگان دستگیر شدند.[۲۲]
شب ۱۶ خرداد، پس از نماز مغرب و عشا به امامت محمدعلی اراکی، حدود پانصد تن از طلاب روبهروی درِ مدرسه گرد آمدند و در حضور مأموران دولتی علیه سلسله پهلوی شعار دادند.[۲۳] مردم نیز که در اطراف مدرسه گرد آمده بودند، با فرستادن صلوات با طلاب همراهی نشان میدادند. یکی از روحانیان از پشت بام مدرسه مردم را به یاری طلبید؛ ولی مأموران مردم را متفرق کردند. در این شب مأموران برق مدرسه را قطع کردند و ورود آب و غذا به آن مشکل بود. گروهی از مردم قم و طلاب بیرون از مدرسه از سمت رودخانه چند کیسه نان و چند کارتون خرما به مدرسه رساندند.[۲۴] صبح روز ۱۶ خرداد نیز پنج نفر دیگر از طلاب مبارز دستگیر شدند.[۲۵]
طلاب مبارز شب ۱۷ خرداد، سومین بار پس از نماز مغرب و عشا، در حالیکه محمدعلی اراکی را در میان خود گرفته بودند، با شعارهای؛ درود بر خمینی، مرگ بر پهلوی، خمینی خمینی خدا نگهدار تو بمیرد بمیرد دشمن خونخوار تو، کوشیدند از مدرسه فیضیه خارج شوند. نیروهای امنیتی برای ممانعت از حرکت طلاب به سوی حرم با آنان درگیر شدند و سرانجام طلاب به داخل مدرسه بازگشتند.[۲۶] در این تظاهرات، سه تن از طلاب دستگیر شدند.[۲۷] طلاب انقلابی در داخل مدرسه و پشت بام آن به دادن شعار ادامه داده و خطاب به مردم و مأموران میگفتند فرزندان و برادران آنان هستند و برای دفاع از قرآن و اسلام و آزادی کشور از استبداد آریامهری و استعمار آمریکا و اسرائیل و احقاق حقوق ستمدیدگان مبارزه میکنند. نیز شعار میدادند: هر کس دستش قرآن است / جایش کنج زندان است.[۲۸] همچنین شعارهایی به طرفداری از زندانیان سیاسی و محکومیت حزب رستاخیز سر میدادند و مردم را به مبارزه علیه رژیم پهلوی دعوت میکردند.[۲۹]
در پگاه روز ۱۷ خرداد، طلاب به نماز جماعت ایستادند و پس از آن به تظاهرات مشغول شدند.[۳۰] پس از بازشدن در مدرسه، طلاب برای دستگیرنشدن در مدرسه ماندند. حلقه محاصره تظاهرکنندگان تنگتر شد و درهای مدرسه فیضیه و مدرسه دارالشفا به دست مأموران بسته شد.[۳۱] کماندوهای آموزشدیده از تهران آمده بودند تا کار را یکسره کنند و طلاب انقلابی را از فیضیه خارج و دستگیر کنند.[۳۲] طی روزهای ۱۵ تا ۱۷ خرداد، طلاب انقلابی، ازجمله باقر صدر، مجتبی قائد امینی، سیدحسن موسوی تبریزی و احمد کروبی بر روی سنگی که از دهه ۱۳۳۰ سکوی سخنرانی فداییان اسلام بود و به «سنگ انقلاب» معروف بود، سخنرانی کردند و مطالبی از کتاب حکومت اسلامی امامخمینی و اعلامیههای ایشان دربارهٔ حزب رستاخیز و خاندان پهلوی را قرائت کردند.[۳۳] افزون بر نیروهای شهربانی، ارتش و نیروهای ویژه گارد شاهنشاهی نیز در اطراف مدرسه حضور داشتند و بالگردهای شناسایی هم از طلاب عکس و فیلم تهیه میکردند و شواهد نشان میداد بهزودی تهاجم آغاز خواهد شد.[۳۴] مأموران پهلوی بر گلدستههای حرم حضرت فاطمه معصومه(س) و مسجد اعظم، دوربینهای قوی نصب کردند و اقدامات طلاب مبارز را زیر نظر گرفتند[۳۵]؛ ولی این حرکتهای رعبانگیز از جرئت طلاب مبارز نکاست و فریاد «یا حسین(ع)» و «یا صاحبالزمان(ع)» به آنان نیرو میداد.[۳۶]
حمله به مدرسه
ساعت حدود پنج بعد از ظهر ۱۷ خرداد کماندوهای رژیم از راه پشت بام مسافرخانههای اطراف حرم و مدرسه دارالشفاء وارد مدرسه فیضیه شدند و به ضرب و جرح طلاب پرداختند. پس از آن حدود ۲۴۰ نفر از آنان را دستگیر و تحویل نیروهای شهربانی قم دادند.[۳۷] مأموران هنگام انتقال دستگیرشدگان، با تشکیل دالانی مارپیچ از در مدرسه تا ماشینهای شهربانی، طلاب دستگیرشده را با باتوم مورد ضرب و جرح قرار میدادند.[۳۸] مجموع طلاب دستگیرشده در فیضیه و اطراف آن حدود پانصد نفر بودند[۳۹] که بخشی از آنان روز ۱۸ خرداد برای بازجویی به زندان اوین برده شدند. مأموران به آنان اجازه خواندن نماز ندادند و بهترتیب از آنان بازجویی کردند.[۴۰] برخی طلاب زیر شکنجه با شهامت ابراز میکردند برای برپایی حکومت اسلامی به مبارزه برخاستهاند.[۴۱] مأموران با شکنجه طلاب را وادار میکردند به امامخمینی توهین و از کرده خود ابراز پشیمانی کنند؛ ولی آنان مقاومت میکردند.[۴۲] دستگیرشدگان پس از بازجویی مقدماتی به سه گروه دستهبندی شدند: افراد زیر هفده سال و افراد مسن آزاد شدند. کسانی که بیش از هجده یا نوزده سال داشتند، جهت گذراندن سربازی به شهرهای شاهرود، بیرجند و کرمان اعزام شدند و عدهای هم پس از تحمل شکنجههای گوناگون به زندان محکوم شدند.[۴۳] به گزارشی دویست نفر آزاد و دویست نفر به سربازی برده شدند و صد نفر به حبس از یک تا سه سال محکوم شدند.[۴۴] شماری از طلاب پاکستانی و افغانی نیز در تظاهرات شرکت داشتند[۴۵] که پنج نفر از دستگیرشدگان غیر ایرانی به کشورشان بازگردانده شدند.[۴۶]
در این رویداد فعالیت روحانیان انقلابی، مثل احمد کروبی و سیدکاظم قریشی خمینی در حضور طلاب جوان مؤثر بود.[۴۷] کروبی پیش از تظاهرات طلاب در مدرسه فیضیه برای آنان سخنرانی کرد و افزون بر افشاگری دربارهٔ حزب رستاخیز از طلاب خواست در راه عدالت اجتماعی و حکومت اسلامی تلاش کنند.[۴۸] یک ماه پس از واقعه ۱۷ خرداد مأموران دوباره به مدرسه فیضیه حمله کردند و با ضرب و جرح و دستگیری شماری از طلاب، مدرسه را تعطیل کردند.[۴۹]
مدرسه فیضیه در ۱۲ فروردین ۱۳۵۷، در جریان تشییع جنازه ابوالفضل زاهدی، امام جماعت مسجد امامحسن عسکری(ع)، با هجوم و تلاش بخشی از تشییعکنندگان باز شد و نماز ظهر و عصر نیز به امامت سیدصادق روحانی در آنجا اقامه شد. عصر نیز مجلس بزرگداشتی برای زاهدی برگزار شد که در آن محسن قرائتی سخنرانی کرد؛ ولی دوباره مدرسه تا پیروزی انقلاب اسلامی به دستور خود پهلوی بسته شد.[۵۰]
واکنشها و بازتابها
نخستین واکنش از جانب محمدرضا پهلوی بود. او در سخنانی از همصدایی دانشجویان دانشگاه تهران با طلاب حوزه به خشم آمد و آن را «ارتجاع سیاه» خواند[۵۱] و یادآور شد برخی میخواهند غائله ۱۵ خرداد را زنده نگه دارند. وی که از این ماجرا بهشدت ناراحت شده بود، دستور داد عوامل اصلی ماجرا زندانی یا به سربازی فرستاده شوند.[۵۲] مطبوعات طرفدار رژیم پهلوی حادثه اعتراض مدرسه فیضیه را تحریف و طلاب را نقابداران بلواگر و عامل ارتجاع سیاه و سرخ خواندند[۵۳] و پرچم سرخی را که طلاب به عنوان نماد شهدای ۱۵ خرداد بر فراز ایوان فیضیه افراشته بودند، نمادی کمونیستی معرفی کردند[۵۴] و از غارت کتابهای مذهبی طلاب بهعنوان ضبط مواد منفجره و کتابهای مضره در جامعه یاد کردند.[۵۵]
واکنش مراجع تقلید نیز به ماجرا متفاوت بود: بعضی از آنان از وضع پدیدآمده در مدرسه فیضیه، چه از ناحیه طلاب و چه از ناحیه مأموران حکومتی ناراضی بودند.[۵۶] نصب پرچم قرمز در بلندترین مکان فیضیه در روز ۱۶ خرداد بهانه آنان بود و آن را نماد کمونیستی میخواندند؛ ولی طلاب انقلابی آن را به نشانه پرچم سرخ گنبد امامحسین(ع) میشمردند[۵۷] که آن را نیز پس از آگاهی از این تهمت برداشته و عبایی سیاه به عنوان نماد عزاداری جایگزین کردند. در وقت محاصره مدرسه، از بیت مرجع تقلید وقت، سیدمحمدرضا گلپایگانی برای طلبهها غذا میفرستادند و مردم قم نیز در رساندن کمک به طلاب مشارکت میکردند.[۵۸] برخی علمای قم در واکنش به جنایت مأموران رژیم نمازهای جماعت را تعطیل کردند.[۵۹] استادان و دیگر طلاب حوزه در همدردی با طلاب فیضیه دست به تظاهرات زدند و علما در نشستی، چند برنامه را با هماهنگی به کار گرفتند؛ ازجمله فرستادن نمایندگانی برای مداوای زخمیشدگان و پشتیبانی از دستگیرشدگان، کمک به خانواده دستگیرشدگان، دفاع از طلاب فیضیه و پیراستن اتهام انتساب به کمونیستها از آنان، اقدامی ریشهای برای بازپسگیری فیضیه و دارالشفا[۶۰] که برخی از آنها جامه عمل پوشید.[۶۱]
پس از دستگیری طلاب و انتقال آنان به شهربانی در روز ۱۸ خرداد، نمایندگان سیدمحمدرضا گلپایگانی و سیدشهابالدین مرعشی نجفی، از مراجع تقلید برای پیگیری ماجرا به شهربانی رفتند.[۶۲] گلپایگانی با تعطیلکردن نماز جماعت به هجوم مأموران به فیضیه واکنش نشان داد و در شکوانامهای سرگشاده به سیداحمد خوانساری، با شرح حادثه فیضیه و تکذیب تهمتهایی که در مطبوعات به طلاب زده شده بود، از ایشان خواست برای آزادی طلاب اقدام کند.[۶۳] مرعشی نجفی و سیدکاظم شریعتمداری نیز ضمن اشاره به حادثه فیضیه، تهمتهای جراید به طلاب را رد کردند.[۶۴] خبر دستگیری طلبهها، شهر قم را در عزا فرو برد و بهسرعت به دیگر شهرها رسید.[۶۵] همچنین درسهای حوزه مشهد که تا آن زمان هنوز دایر بود، در اعتراض به جنایت رژیم پهلوی در حق طلاب در ۱۹/۳/۱۳۵۴ تعطیل شد.[۶۶] سیدعبدالکریم هاشمینژاد در مجلس عزاداری خانه خود با اشاره به واقعه ۱۷ خرداد فیضیه، شور و هیجان بسیاری به حاضران بخشید و پس از آن، وی و عباس واعظ طبسی به همراه دوازده نفر از طلاب مشهد که به حمایت از واقعه در تظاهرات شرکت کرده بودند، دستگیر شدند.[۶۷]
حمله به مدرسه فیضیه در ۱۷ خرداد ۱۳۵۴، باوجود رنجها و گرفتاریهایی که برای طلاب و روحانیت حوزه ایجاد کرد، در انقلاب و بیدارکردن مردم ثمربخش بود. رژیم پهلوی با سرکوبی گروههای انقلابی و تشکیل حزب رستاخیز در ۱۱/۱۲/۱۳۵۳ خود را در امنیت میدید و ایران را جزیره ثبات میخواند. این حرکت پرشور و گسترده، تمام نقشههای رژیم را نقش بر آب کرد.[۶۸] طلاب و دانشجویان برخی شهرستانها نیز از حرکت ۱۷ خرداد فیضیه آگاه شدند و دست به اعتراض زدند و دستگیر شدند و به زندان اوین تهران منتقل شدند[۶۹]؛ چنانکه رادیو بیبیسی قیام طلاب انقلابی حوزه علمیه قم را بزرگترین اعتراض علیه رژیم در آن سالها دانست[۷۰] و امامخمینی نیز به این نکته اشاره کرده است.[۷۱]
واکنش امامخمینی
امامخمینی در پشتیبانی از حرکت انقلابی طلاب فیضیه و در اعتراض به جنایتهای رژیم پهلوی در ۲۰/۴/۱۳۵۴ برابر با اول رجب ۱۳۹۵ق، بیانیهای خطاب به مردم ایران صادر کرد. ایشان در این بیانیه، پس از ابراز تألم خاطر از حوادث خونین فیضیه که آن را بازتاب شکست محمدرضا پهلوی در حزب و بازی جدید وی میشمرد، حرکت طلاب فیضیه را مایه امید و طلیعه درخشان آزادی مردم خواند.[۷۲] ایشان به دیکتاتوری رژیم پهلوی با حمایت ابرقدرتهای مدعی آزادی اشاره کرد و افزود تأسف از آنکه در عصری که ملتها در پی استقلال و آزادی، یکی پس از دیگری از زیر یوغ استعمار خارج میشوند، ملت بزرگ مسلمان ایران با گماشتهشدن یکی از مرتجعترین افراد و عامل بیچونوچرای استعمار و سایهافکندن استبداد وحشیانه بر سرتاسر کشور، از تمام شئون آزادی محروماند و با جمیع مظاهر استبداد و ارتجاع دستبهگریباناند. ایشان با اشاره به اینکه سازمان امنیت ایران به دستور محمدرضا پهلوی به صورت اداره تفتیش عقاید قرون وسطایی درآمده است و با مخالفان حزب تحمیلی وی ـ که اکثریت قاطع ملت متدین است ـ با انواع تهدیدها و اهانتها و ضربها و شکنجههای وحشیانه رفتار میکند؛ خاطرنشان کرد در نگاه وی، ملت ایران، از علمای دین تا دانشگاهی و از بازاری تا زارع و از کارگر تا اداری و کارمند جزء، برخلاف اسلام و مصالح مسلمین و ملت و با هزینه بربادرفتن استقلال و آزادی ملت باید معتقد به وی باشند و در صورت تخلف، سرنوشت آنان ضرب و حبس و شکنجه و محرومیت از حقوق انسانی است و مخالفان، «مرتجع سیاه» و «بیوطن سرخ» خوانده میشوند و باید سرکوب شوند. ایشان با اشاره به سرکوب ملت مظلوم و هجوم به دانشگاههای سراسر کشور، واقعه جانسوز ۱۷ خرداد ۱۳۵۴ مدرسه فیضیه را یادآور واقعه قتلعام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ خواند و از یورش بیرحمانه و مسلحانه عمال استعمار به مدارس دینی ـ که جز با علم و فقه و دفاع از قرآن کریم و احکام اسلام سروکاری ندارند ـ سخت انتقاد کرد. ایشان پس از شرح جنایتهای مأموران ساواک، با اشاره به ادعای آزادیخواهی و ترقی و تمدن کشور از زبان وی، پرسید آیا ترقی و دموکراسی و آزادی مردان و زنان از نظر وی این است[۷۳]؟
امامخمینی در این اعلامیه با اشاره به گزارشهای تحریفشده مطبوعات وابسته، دربارهٔ واقعه حمله به فیضیه، ابراز کرد مطبوعات ایران مستقیماً زیر نظر ساواک اداره میشوند و هر چه آنان دیکته کنند، مینویسند و هر تهمتی خواستند، به هر مقامی میزنند. ایشان خاطرنشان ساخت که با همه مصیبتها بیداری ملت مایه امیدواری است. ایشان با یادآوری مصیبت دلخراش اهانت عمال پهلوی به قرآن کریم و اهل بیت(ع) و تسلیت کشتار ۱۵ و ۱۷ خرداد فیضیه، رویکرد طلاب قم را رویکردی مبارک و نماد روشنفکری و آزادمنشی طلاب حوزه و طلوع صبح آزادی و مقدمهای بر قطع ریشه استعمار و عمال خبیث آن نامید و سلام و درود خود را بر مقتولان و مصدومان ۱۵ و ۱۷ خرداد و بر طبقات اهل علم و خطبا نثار کرد. ایشان در عین حال ابراز نگرانی کرد ممکن است محمدرضا پهلوی با توجه به مخالفت مردم و نسل جوان با برنامههای استعماری وی، بیش از این مبتلا به تشنج اعصاب گردد و ملت مظلوم را بیشتر به خاک و خون کشد و با اتهام مرتجع سیاه و بیوطن سرخ، علمای اسلام و دانشمندان و روشنفکران را قتلعام کند.[۷۴]
امامخمینی پس از تعطیلی فیضیه و آوارهشدن چند صد تن از طلاب، همگام با دیگر مراجع قم و از طریق برادر و وکیل خود در ایران، سیدمرتضی پسندیده و نیز فرزندشان، سیداحمد خمینی پیگیر اسکان موقت طلاب شد.[۷۵] ایشان بهمنظور زنده نگهداشتن این واقعه در اذهان مردم ایران و طلاب، بارها بهتناسب در سخنرانیها و پیامها به حمله حکومت پهلوی در ۱۷ خرداد ۱۳۵۴ به مدرسه فیضیه اشاره کرده است.[۷۶]
پانویس
- ↑ اداره کل فرهنگ، یار و دیار، ۳
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۲۱۰
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۶۹
- ↑ مرکز بررسی اسناد، مدرسه فیضیه، ۲۸۸
- ↑ مرکز بررسی اسناد، مدرسه فیضیه، ۳۰۹–۳۱۱؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۷۱–۴۷۳
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱
- ↑ نهضت آزادی، گزارش کامل تظاهرات، ۱
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۶۹
- ↑ نهضت آزادی، گزارش کامل تظاهرات، ۱
- ↑ مرکز بررسی اسناد، مدرسه فیضیه، ۲۸۹
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۲
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۲
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۲–۱۳
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۳
- ↑ مرکز بررسی اسناد، مدرسه فیضیه، ۲۹۰–۲۹۲؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۷۵
- ↑ امامی، زندگینامه آیتالله گلپایگانی، ۱۲۳
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۳
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۷۲
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۷۲
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۴؛ نهضت آزادی، گزارش کامل تظاهرات، ۵–۷
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۴
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۴
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۷۸
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۷۷
- ↑ نهضت آزادی، گزارش کامل تظاهرات، ۳
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۴–۱۵
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۶
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۷۹
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۶
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۷۹
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۳ و ۱۶۶؛ آل طه، گفتگو
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۷
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۷
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۹۵
- ↑ مرکز بررسی اسناد، مدرسه فیضیه، ۲۹۵؛ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۹
- ↑ حسینی نهوجی، فیضیه، ۶
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۸۹–۴۹۱
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۹۱
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۹۱
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۲۱
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۷۸
- ↑ مرکز بررسی اسناد، مدرسه فیضیه، ۳۱۳
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۳۱۱ و ۴۶۹–۴۷۲؛ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۹۱
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۷۰
- ↑ مرکز بررسی اسناد، مدرسه فیضیه، ۳۶۱
- ↑ مرکز بررسی اسناد، مدرسه فیضیه، ۳۶۲؛ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۸۴
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۵۰۱
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۶۲
- ↑ کیهان، روزنامه، ۲۰/۳/۱۳۵۴، ۲؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱
- ↑ کیهان، روزنامه، ۲۰/۳/۱۳۵۴، ۲؛ حسینی نهوجی، فیضیه، ۶
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲
- ↑ مرکز بررسی اسناد، مدرسه فیضیه، ۲۹۴
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۲۷–۱۲۸
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۴۷۸
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۵۰۲
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۵۰۲
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۵۰۷–۵۰۸
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۱۵۵
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۲۲۹؛ امامی، زندگینامه آیتالله گلپایگانی، ۱۲۵
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۲۲۸–۲۲۹
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۵۱۳
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۵۱۴–۵۱۶
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۷ خرداد، ۸۰ و ۱۳۱
- ↑ کیهان، روزنامه، ۶/۳/۱۳۸۵، ۸؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 3/۱۰۱
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 3/۱۰۰–۱۰۲
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 3/۱۰۰–۱۰۲
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 3/۱۰۰–۱۰۲
- ↑ مرکز بررسی اسناد، مدرسه فیضیه، ۶۱۶
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 3/۱۱۴، ۱۷۱، ۳۳۶ و ۴/۷۵
منابع
- آل طه، سیدمحمد، خاطرات آل طه، موجود در آرشیو واحد خاطرات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم، یار و دیار، مروری بر اماکن و آثاری که یادآور حضور امام در شهر قم هستند، بیتا.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امامی، محمدمهدی، زندگینامه آیتالله گلپایگانی به روایت اسناد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۷/۳/۱۳۵۸ش.
- حسینی نهوجی، محسن، فیضیه، ۱۵ خرداد ۱۳۵۴، روزنامه کیهان، ۱۳/۱۲/۱۳۹۲ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- شیرخانی، علی، حماسه ۱۷ خرداد ۱۳۵۴ مدرسه فیضیه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- کیهان، روزنامه، ۲۰/۳/۱۳۵۴، ۶/۳/۱۳۸۵ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک.
- پایگاههای انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- نهضت آزادی ایران، گزارش کامل تظاهرات ۱۵–۱۷ خرداد ۵۴، تهران، ۱۳۵۷ش.
پیوند به بیرون
- محمد رجائینژاد، مقاله «هفده خرداد»، دانشنامه امامخمینی، ج۱۰، ص۴۴۰–۴۴۶.