اسرا

نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۴۹ توسط M.zarifi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''اُسرا'''، رفتار با اسیران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و پیوند آزادگان با امام‌خمینی. ==معنای لغوی و اصطلاحی== اسرا جمع اسیر و اسیر به کسی گفته می‌شود که در چنگ کسی یا به صورتی گرفتار باشد و توانایی رهایی نداشته باشد<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن،...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اُسرا، رفتار با اسیران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و پیوند آزادگان با امام‌خمینی.

معنای لغوی و اصطلاحی

اسرا جمع اسیر و اسیر به کسی گفته می‌شود که در چنگ کسی یا به صورتی گرفتار باشد و توانایی رهایی نداشته باشد[۱] و در اصطلاح فقهی به کسانی گفته می‌شود که در جنگ و درگیری به دست نیروهای مقابل می‌افتند.[۲] در جمهوری اسلامی ایران به اسرای آزادشده آزادگان گفته می‌شود و به موجب ماده یک قانون حمایت از آزادگان، مصوب آذر ۱۳۶۸، اسرای آزاد‌شده به کسانی گفته می‌شود که به سبب ماموریت محوله در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و یا در جهت دفاع از انقلاب اسلامی و استقلال و تمامیت ارضی ایران توسط دشمن در داخل یا خارج کشور اسیر گردیده و پس از مقاومت دلیرانه آزاد شده باشند.[۳]

پیشینه

در نزاع‌های نخستین انسان‌ها با یکدیگر هیچ‌گونه قانون و ضابطه‌ای برای زنده‌گرفتن جنگجویان دشمن وجود نداشت و معمولاً نیروهای پیروز، اسیران را یا می‌کشتند یا بر صلیب می‌کردند تا بمیرند؛ ولی گسترش کشاورزی و فعالیت‌های صنعتی، انسان را بر آن داشت تا به جای کشتار اسیران، برخی از آنان را به بردگی بگیرد.[۴] در تاریخ گذشته ایران نیز اسیر گرفتن در جنگ وجود داشته است و از میان پادشاهان و فرمانروایان ایرانی، رفتار بعضی از آنان با ملت‌های شکست‌خورده همراه با ملایمت، عطوفت و اعتدال بود؛ برای نمونه کورش از قتل پادشاه لیدی (کرزوس) چشم پوشید و او را از مستشاران خود قرار داد.[۵] میان مسیحیان نیز تا سده شانزدهم میلادی برده‌گرفتن از اسرا ادامه داشت و برخی از ‌اندیشمندان مسیحی چون سن توماس آکوئیناس حق برده‌گیری دشمنان زنده را اجرای حکم خدا می‌دانستند و آن را توجیه می‌کردند.[۶] برخی از آنان معتقد بودند باید اسیران مسلمان را کشت و زنان و فرزندان آنان را به بردگی گرفت.[۷] در اسلام نیز برای جلوگیری از خونریزی، سفارش به گرفتن اسیر وجود دارد؛ البته اسیران در اسلام حقوقی دارند که باید رعایت شود.

پایان جنگ‌های داخلی سی‌ساله اروپا ۱۶۱۸-۱۶۴۸م/ ۹۹۷-۱۰۲۷ش آغازی بر در نظر گرفتن ملاحظات بشردوستانه برای رفتار با اسیران بود و ماده ۲۴ معاهده دوستانه میان امریکا و روسیه ۱۷۸۵م/ ۱۱۶۴ش نخستین مفاد صریح برای برخورد مناسب با اسیران را دربر داشت. این معاهده نگهداری اسیران تبعه این دو کشور در زندانِ مجرمان دیگر و به‌کارگیری زنجیر را برای آنان منع می‌کرد.[۸] در نیمه قرن نوزده میلادی قلمرو قانون بین‌الملل توسعه یافت و کشورها آغاز به عقد پیمان‌ها و معاهدات و صدور بیانیه برای ایجاد مراکز اسیران جنگی و تنظیم امور آنها کردند. در این دوران حمایت قانونی از اسیران به منظور نفی بدرفتاری رایج در برخورد با اسیران جنگی آغاز شد.[۹]

از آغاز قرن بیستم و پس از جنگ جهانی اول برای بهبود وضع سربازان مجروح و اسیران جنگی کوشش‌های فراوانی شد و اسناد بین‌المللی مانند عهدنامه لاهه ۱۹۰۷م/ ۱۲۸۶ش و کنوانسیون ژنو در ۱۹۲۹م/ ۱۳۰۸ به تصویب رسید.[۱۰] برابر ماده ۱۳ و ۱۷ کنوانسیون ژنو، شکنجه روحی و بدنی نکردن، ماده ۲۵ داشتن سرپناه مناسب به شکلی که سلامت اسیران را تامین کند، ماده ۳۰ داشتن امکانات بهداشتی و ماده ۴۲ استفاده نکردن از زور غیر معقول علیه اسیران از حقوق اساسی اسیران به حساب می‌آید.[۱۱] در سال ۱۹۴۹م/ ۱۳۲۸ش در کنوانسیون ژنو تجدید نظر و بر آن موافقت شد. اکنون نیز تنها مرجع بین‌المللی برای رعایت و نظارت بر حقوق اسیران جنگی، همین معاهده است.[۱۲]

اسلام و اسیران

در قرآن کریم علاوه بر مسئله مقابله با دشمنان، به اسیرگرفتنِ آنان نیز اشاره شده است[۱۳]؛ اما نوع نگاه اسلام به مسئله اسیر، نگاهی همراه با مهربانی است[۱۴]؛ چنان‌که خداوند آنانی را که در دست پیامبر(ص) اسیر بودند، در صورت ایمان آوردن، به چیز بهتری از آنچه از دست داده‌اند، در دنیا و آخرت وعده می‌دهد[۱۵]؛ همچنین در قرآن به آزادی اسیران در برابر فدیه (گاهی با پول و گاهی مثل جنگ بدر با آموزش خواندن و نوشتن به مسلمانان) یا در برابر آزادی مسلمانانِ اسیرشده یا از روی احسان توجه شده است.[۱۶] به دستور خداوند باید به اصلاح و تربیت اسیران اقدام کرد[۱۷] و پس از غلبه در جنگ، آنان را در مقابل فدیه آزاد ساخت و این کار موجب سلطه پیامبر(ص) و دین اسلام بر زمین خواهد شد.[۱۸]

دوره پیامبر اکرم(ص) دوره طلایی حسن رفتار با اسیران در صدر اسلام است.[۱۹] ایشان در فتح مکه به‌رغم رفتار ناپسند گذشته مشرکان کسی را نکشت و اسیر نکرد.[۲۰] آن حضرت به هنگام ماه رمضان اسیران جنگ را آزاد می‌کرد[۲۱] و تاکید زیادی بر آسیب‌نزدن و آزارنرساندن به اسیران داشت.[۲۲] رفتار همراه با رافت امیرالمؤمنین ‌علی(ع) و همسرشان حضرت فاطمه(س) و فرزندشان امام‌حسن(ع) و امام‌حسین(ع) با «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» نیز موجب نزول آیه «وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ اَسِیراً» و ستایش این خانواده[۲۳] شد؛ آن هم اسیری که مشرک بود.[۲۴] علی(ع) یاران خود را از کشتن اسیری که سلاح بر زمین انداخته و جنگ را ترک کرده است، نهی می‌کرد[۲۵] و اسیرکردن زنان و کودکان را جایز نمی‌دانست.[۲۶] به باور امام‌خمینی نیز سنت اسلامی، سنت محبت و مهربانی با اسیران است[۲۷] و همواره باید در برخورد با اسیران موازین اسلامی و قانونی رعایت شود.[۲۸]

اسیران جنگ ایران و عراق

جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه ایران که نزدیک هشت سال به درازا کشید، افزون بر خسارات مالی و جانی موجب اسیرشدن تعداد زیادی از نیروهای دو طرف شد. وضعیت این اسیران در دو کشور به‌شدت با هم متفاوت بود:

اسیران عراقی

در طول جنگ حدود هفتاد هزار عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.[۲۹] هنگام تسلیم‌شدن نیروهای عراقی با آنان رفتاری محبت‌آمیز و دوستانه می‌شد و در پشت جبهه به آنان غذا و میوه داده می‌شد[۳۰] و حتی نقل شده است در صورت دیررسیدن غذا به اردوگاه، نخست غذای اسیران داده می‌شد. در اردوگاه‌ها، کتابخانه وجود داشت و آنان خود را نه تنها تحت حمایت قوانین صلیب سرخ، بلکه در حمایت قرآن می‌دیدند.[۳۱] اسیران عراقی اگر در جنگ زخمی و مجروح می‌شدند، به سرعت به بیمارستان منتقل می‌گشتند و به شکل مطلوبی مداوا و پرستاری می‌شدند و حتی از آنان عیادت هم می‌شد.[۳۲]

امام‌خمینی که باور داشت برخورد انسانی و حفاظت اسیران، از قواعد اصولی اسلام است و ایران نیز از این قاعده پیروی می‌کند، [۳۳] با تاکید بر رعایت قانون در همه حال، خاطرنشان کرد ایران تعداد دقیق اسیران عراقی را اعلام کرده و سازمان‌های مختلف جهانی از اوضاع آنان خبر دارند و پس از توافق آماده تحویل‌دادن آنان خواهد بود.[۳۴] ایشان از نگاه فقهی نیز اهانت به اسیران را جایز نمی‌دانست[۳۵] و اموال خصوصی و شخصی آنان را متعلق به خودشان می‌شمرد و کسی را مجاز به تعرض به این اموال نمی‌دانست.[۳۶] ایشان که اسیران عراقی را در پناه اسلام و مملکت اسلامی می‌دانست، [۳۷] تمامی مسئولان اعم از ارتش، سپاه پاسداران و دیگران را به رفتار نیکو و انسانی و همراه با مهربانی با آنان توصیه می‌کرد[۳۸] و در این زمینه معتقد بود، آنان مهمان اردوگاه‌های ایران‌اند؛ بنابراین باید مطابق الگوهای اسلامی و انسانی با آنان رفتار شود[۳۹]؛ همچنین باید طعم رحمت و بزرگواری اسلام را در اردوگاه‌ها به آنان چشاند تا در پناه حکومت اسلامی احساس آرامش کنند.[۴۰] با اینکه نیروهای بعثی با سربازان ایرانی بی‌رحمانه رفتار می‌کردند، بی‌انگیزه‌بودن ارتش عراق برای جنگ را سبب تسلیم‌شدن بسیاری از نیروهای آنان می‌دانست.[۴۱] ایشان تاکید داشت رزمندگان می‌بایست با اخلاق اسلامی با اسیران رفتار کنند و نمی‌توانند آنان را بکشند.[۴۲]

از سوی دیگر، دستگاه‌های تبلیغاتی عراق، با تبلیغات وسیع، ادعا می‌کردند جمهوری اسلامی ایران با اسیران عراقی رفتاری انسانی ندارد؛ اما امام‌خمینی توصیه می‌کرد باید از این تبلیغات سوء دشمن پرهیز کرد.[۴۳] ایشان خاطرنشان کرده است که ایرانیان برخلاف این تبلیغات، به دلیل اسلام و انسانیت رفتاری برادرانه با اسیران عراقی داشته و با آغوشی باز آنان را می‌پذیرند.[۴۴] علاوه بر رفتار انسانی با اسیران عراقی، جمهوری اسلامی ایران زمینه دیدارهای خانواده‌های آنان را نیز در فضایی که به همین منظور تهیه شده بود، فراهم می‌کرد؛ هرچند در مواردی رژیم بعثی عراق با این‌گونه ملاقات‌ها مخالفت و از سفرِ برخی خانواده‌های اسیران عراقی به ایران جلوگیری می‌کرد.[۴۵]

نگاه و تاکیدهای امام‌خمینی و عملکرد جمهوری اسلامی ایران درباره اسیران عراقی موجب تاثیرات عمیقی بر روحیات و اعتقادات آنان می‌شد؛ به همین دلیل شماری از این اسیران با فرستادن نامه به امام‌خمینی از اردوگاه‌ها، خواستار رفتن به جبهه و جنگیدن برای اسلام در مقابل صدام شدند[۴۶]؛ چنان‌که اسیران بی‌سواد عراقی نامه‌نوشتن به خانواده خود را مدیون نهضت سوادآموزی ایرانیان در داخل زندان بودند.[۴۷] با این حال، در میان اسیران عراقی افرادی از حزب بعث بودند که گاه اغتشاشاتی را در اردوگاه ایجاد می‌کردند[۴۸]؛ مانند حادثه اردوگاه گرگان که برخی از آنان شورش کردند و قصد فرار داشتند و مسئولان ایرانی سعی کردند از راه‌های غیر خشونت‌آمیز آنان را آرام کنند. در مجموع رفتار ایرانیان با اسیران عراقی مطابق با مقررات حقوق بشر و کنوانسیون ژنو بود.[۴۹]

اسیران ایرانی

در طول جنگ حدود ۴۵ هزار نفر از رزمندگان ایرانی به اسارت نیروهای عراق درآمدند. بسیاری از اسیران ایرانی از ابتدایی‌ترین حقوق که ثبت نام آنان در دفتر صلیب سرخ جهانی باشد نیز محروم بودند[۵۰] و خاطرات آزادگان گویای رنج و مشقت آنان در دوران اسارت است.[۵۱] جان اسیران ایرانی برای رژیم عراق اهمیتی نداشت و حتی اسیران دربند، گاه با شلیک بی‌دلیل نگهبانان[۵۲] و گاه با شکنجه بی‌رحمانه[۵۳] به شهادت می‌رسیدند؛ چنان‌که علاوه بر فشارهای روحی، بیدار نگاه‌داشتن افراد و آسیب جسمی شدید، [۵۴] عبور اسیران از تونل مرگ و زدن آنان با کابل به هنگام ورود، [۵۵] اوضاع نامناسب بهداشتی و درمانی، [۵۶] سهمیه‌بندی آب در تابستان و خوراندن آب آلوده به اسیران، [۵۷] جاروکردن محوطه میان بندها با کف دست، [۵۸] جلوگیری‌نکردن از بروز بیماری‌های واگیردار و شکنجه‌های بی‌دلیل[۵۹] ممانعت از برگزار مراسم مذهبی، [۶۰] بخش کوچکی از رفتار وحشیانه ماموران عراقی با اسیران ایرانی بود. با همه فشارهای روحی و جسمی که در اسارت بر اسیران ایرانی وارد می‌شد، مقاومت و ایستادگی آنان بر ناملایمات و عدم کرنش در برابر دشمن ازجمله افتخارات ماندگاری است که اسرای ایرانی رقم زده و در خاطرات خود نیز ثبت کرده‌اند.[۶۱] در این میان نقش هدایتگرانه روحانیون در اردوگاه‌های اسارت، (ببینید: جمهوری اسلامی) به‌ویژه سیدعلی‌اکبر ابوترابی که در جایگاه رهبری آزادگان ایفای نقش می‌کرد، برجسته بود. (ببینید: قبادی)

امام‌خمینی با اشاره به رفتار اسلامی با اسیران عراقی در ایران، خاطرنشان کرده است که در عراق در حق اسیران ایرانی ظلم و تعدی بسیاری روا داشته می‌شد.[۶۲] ایشان اسیران ایرانی را گرفتاران در دست جانی‌ترین دژخیم زمان می‌دانست و باور داشت مقاومت این اسیران در برابر رژیم عراق باعث شگفتی شده است.[۶۳] ایشان ضمن هشدار به مجامع بین‌المللی درباره خطرهای جانیِ ناشی از شکنجه اسیران ایرانی در عراق، توجه بیشتر آنان را به اسیران ایرانی به‌خصوص وزیر نفت (محمدجواد تندگویان) خواستار شد.[۶۴]

در شهریور و آذر ۱۳۶۰ پس از ماه‌ها مذاکره، مسئولان ایرانی توانستند، با سرپرستی کمیته بین‌المللی صلیب سرخ، نخستین گروه از اسرای دو طرف را مبادله کنند. در این مرحله، ۱۰۲ اسیر جنگی و غیر نظامی ایرانی که به شدت مجروح بودند، با ۱۶۲ اسیر جنگی عراقی مبادله شدند.[۶۵] مبادله جزئی اسیران در سال‌های بعد نیز در میان دو طرف تکرار شد تا اینکه حدود دو سال پس از پایان جنگ، در پی مذاکراتی که میان ایران و عراق شکل گرفت، در روز ۲۶/۵/۱۳۶۹، نخستین مرحله از تبادل کلی اسیران میان دو کشور صورت گرفت[۶۶] و در ادامه همه اسرای دو طرف به تدریج آزاد گشتند.

پس از آزادی و بازگشت شماری از اسیران به کشور برای حمایت از آنان مقرراتی در ۱۳/۹/۱۳۶۸ در مجلس شورای اسلامی تصویب شد[۶۷] و از این تاریخ از اسیران ایرانی در عراق با نام «آزادگان» نام برده شده است. به موجب قانون یادشده، رئیس‌جمهور مسئول نظارت بر حسن اجرای این قانون بوده و مسئول ستاد رسیدگی به امور آزادشدگان را تعیین می‌کند.[۶۸] بر این اساس، ستاد رسیدگی به امور آزادگان ریاست‌جمهوری تاسیس شد و آئین‌نامه‌های مربوط را طی دو ماه تدوین گشت.[۶۹] رسیدگی به درمان، تحصیل، اشتغال و امور معیشتی آزادگان ازجمله وظایف این ستاد شمرده شده است.[۷۰]

ارتباط متقابل امام‌خمینی و آزادگان

در دوران اسارت، میان رزمندگان اسیرشده ایرانی و امام‌خمینی ارتباط قلبی و احساسی شدیدی برقرار بود که در نامه‌های مختلف و سربسته آزادگان از زندان‌های عراق برای امام‌خمینی و پاسخ ایشان به آن نامه‌ها، نمود داشت.[۷۱] خاطرات آزادگان دربند نیز نشان می‌دهد عشق به امام‌خمینی آرام‌بخش سختی‌های اسارت و شنیدن خبر درگذشت ایشان سخت‌ترین و غم‌بارترین آروزها و سال‌های اسارت را برای آنان رقم زده است.[۷۲] اسیران ایرانی محبت خاص خود به امام‌خمینی را به شیوه‌های مختلف نشان می‌‌‌‌دادند؛ گروهی از آنان با تار و پود لباس خود برای ایشان هدیه می‌ساختند و آن را به صورت غیر مستقیم برای ایشان می‌فرستادند[۷۳] و گروهی در نامه‌های خود کلمات محبت‌آمیزی مانند «پدر» را برای امام‌خمینی به کار می‌بردند، از دوری ایشان اظهار دلتنگی و شکایت می‌کردند و از راه‌های مختلف از ایشان می‌خواستند نامه‌شان را پاسخ دهد.[۷۴] گاه نیز به صورت غیر مستقیم نامه‌ای کنایی می‌نوشتند و با لقبی مانند پدربزرگ، ایشان را مخاطب قرار می‌دادند و می‌خواستند آنان را پند و‌‌اندرز دهد.[۷۵]

امام‌خمینی نیز با لحنی پدرانه و با عطوفت و مهربانی پاسخ آنان را می‌داد و ضمن آنکه برای آنان آرزوی بازگشت به وطن می‌کرد، [۷۶] از آنان می‌خواست همواره صبور باشند.[۷۷] ایشان در سخنرانی‌ها برای سلامت و بازگشت اسیران دعا می‌کرد[۷۸] و برای رعایت مسائل امنیتی، پاسخ محبت‌آمیز به فرزندانِ اسیر خود را با ادبیات خاص و به صورت رمزی می‌نوشت تا با خواندن نیروهای عراقی، برای آنان مشکلی ایجاد نشود.[۷۹] ایشان نامه‌های خود را با نام‌های مستعار مانند «عبد درگاه خدا»، [۸۰] «پدر پیرت خ»[۸۱] و «عبد»[۸۲] می‌فرستاد و در دلداری به آزادگان از آنان می‌خواست، نگران سختی‌ها نباشند[۸۳] و با نگاه به زندگی امام‌موسی ‌کاظم(ع) که مدتی در گوشه زندان در رنج و سختی صبر کرد، (ببینید: امام‌کاظم(ع)) برای اسلام صبر کنند.[۸۴]

از سوی دیگر، امام‌خمینی خانواده‌های آزادگان را نمونه صبر و مقاومت می‌دانست[۸۵] و به فرزندان آنان سفارش می‌کرد با مادران خود با مهربانی رفتار کنند[۸۶] و در کنار آماده‌سازی خود برای دفاع از اسلام، با فراگرفتن علم و ادب و کوشش در راه به‌ دست‌ آوردن کمال انسانی و اخلاق اسلامی، فرزندان شایسته‌ای باشند.[۸۷] ایشان فرزندان اسیران را نور چشمان خود می‌دانست[۸۸] و کمک به آنان را از بزرگ‌ترین عبادت[۸۹] و خداپسندانه‌ترین ارزش اسلامی شمرده و به مسئولان توصیه کرده است در امور فرهنگی فرزندانِ اسیران دقت بیشتری کنند و آنان را از کودکستان تا دانشگاه به بهترین شکل حمایت کنند و سرپرستی آنان را بر عهده داشته باشند.[۹۰]

پانویس

  1. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۴۱۸.
  2. هاشمی شاهرودی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۳/۱۱۸-۱۱۹.
  3. امینیان مدرس، مفقودان و ایثارگران، ۲۸۰.
  4. دورانت، تاریخ تمدن، ۱/۲۶.
  5. ستاد رسیدگی، مقاومت در اسارت، ۱/۱۹-۲۰.
  6. فن‌گلان، درآمدی بر حقوق بین‌الملل عمومی، ۲/۷۵۷.
  7. نوسبام، تاریخ مختصر حقوق بین‌الملل، ۱۱۸.
  8. فن‌گلان، درآمدی بر حقوق بین‌الملل عمومی، ۲/۷۵۷.
  9. احمدی میانجی، الاسیر فی الاسلام، ۴۰-۴۱.
  10. پورمحمدی، حقوق بشر دوستانه، ۲۷-۲۸.
  11. عالیخانی، حقوق بین‌الملل، ۴۵۵-۴۵۶.
  12. مفرح‌زاده، اسیر و اسارت، ۱۱۴-۱۱۵.
  13. محمد(ص)، ۴؛ توبه، ۵.
  14. صالحی نجف‌آبادی، جهاد در اسلام، ۱۴۹.
  15. انفال، ۷۰.
  16. محمد(ص)، ۴.
  17. انفال، ۷۰.
  18. انفال، ۶۷؛ ‌ ← طباطبایی، المیزان، ۱۳۴-۱۳۷.
  19. مفرح‌زاده، اسیر و اسارت، ۲۰.
  20. طبری، تاریخ الطبری، ۳/۶۱.
  21. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱/۲۸۵.
  22. مجلسی، بحار الانوار، ۲۱/۱۵۸.
  23. انسان، ۸.
  24. کوفی، تفسیر، ۵۲۸.
  25. نصربن‌مزاحم، وقعة صفین، ۴۶۶.
  26. کمره‌ای، ترجمه و شرح اصول کافی، ۲/۸۱۳.
  27. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۲۶.
  28. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۴۹.
  29. درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۶۹.
  30. سرهنگی، ۲/۴۸ و ۵۳-۵۴.
  31. مؤسسه تنظیم، ۴۳۱.
  32. سرهنگی، ۱/۱۲۴-۱۲۵.
  33. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۸۳.
  34. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۵۵.
  35. امام‌خمینی، استفتائات، ۳/۵۴.
  36. امام‌خمینی، استفتائات، ۳/۵۲.
  37. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۱-۵۱۲.
  38. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۶۸.
  39. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۱.
  40. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۵۷.
  41. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۹.
  42. امام‌خمینی، استفتائات، ۱/۵۱۳.
  43. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۲.
  44. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۸۴.
  45. درویشی، جنگ ایران و عراق، ۹۲.
  46. نوروزی فرسنگی، اسیرداری، ۴۳-۴۵.
  47. ستاد رسیدگی، مقاومت در اسارت، ۱/۱۲۸.
  48. ستاد رسیدگی، مقاومت در اسارت، ۱/۱۳۰.
  49. درویشی، جنگ ایران و عراق، ۹۱.
  50. ستاد رسیدگی، مقاومت در اسارت، ۱/۴۰-۴۵.
  51. خامه‌یار، اولین‌های دفاع مقدس، ۲۱۱-۲۱۴.
  52. سنگری و عبداللهی، عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس، ۳/۱۰۸.
  53. تقی‌زاده اکبری، عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس، ۲/۱۲۷.
  54. رحمانیان، پاک باش و خدمتگزار، ۵۲.
  55. بختیاری دانشور، ما همه سرباز بودیم، ۳۱۰.
  56. براتی، ترنم رهایی، ۱۱۶.
  57. براتی، ترنم رهایی، ۹۶ و ۱۲۰.
  58. بختیاری دانشور، مردی که خواب نمی‌دید، ۳۱۶-۳۱۷.
  59. عبداللهی، قنوت در قفس، ۳۱ و ۵۹.
  60. سنگری و عبداللهی، عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس، ۳/۱۰۲ و ۱۱۵.
  61. ← ستاد رسیدگی، مقاومت در اسارت؛ ستاد رسیدگی، نامه‌ها.
  62. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۸۴.
  63. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۴۷.
  64. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۸۴.
  65. ستاد رسیدگی، مقاومت در اسارت، ۱/۴۰.
  66. ستاد رسیدگی، مقاومت در اسارت، ۱/۳۱۱.
  67. امینیان مدرس، مفقودان و ایثارگران، ۲۸۰.
  68. امینیان مدرس، مفقودان و ایثارگران، ۲۸۶.
  69. امینیان مدرس، مفقودان و ایثارگران، ۲۸۶.
  70. امینیان مدرس، مفقودان و ایثارگران، ۲۸۰-۲۸۶.
  71. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۱۶-۴۱۷ و ۲۰/۱۰۷، ۳۰۷.
  72. ← قبادی، پاسیاد پسر خاک، ۲۹۷-۳۰۵.
  73. مؤسسه تنظیم، ۱۷۲.
  74. ستاد رسیدگی، نامه‌ها، ۷۷-۷۸.
  75. ستاد رسیدگی، نامه‌ها، ۹۶؛ امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۴۱۶.
  76. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۱۷.
  77. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۱۸ و ۲۰/۱۰۸.
  78. ← امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۰۷؛ ۱۹/۴۰، ۵۳، ۷۴، ۱۴۵، ۱۶۱ و ۲۰/۳۴.
  79. ← امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۰۷.
  80. امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۴۱۷.
  81. امام‌خمینی، صحیفه، ‏۲۰/۱۰۸.
  82. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۰۷.
  83. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۰۷.
  84. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۰۸.
  85. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۰-۴۱.
  86. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۹۳.
  87. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۹۲.
  88. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۷.
  89. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۴۱.
  90. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/‏۲۸.

منابع

  • قرآن کریم.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • احمدی میانجی، علی، الاسیر فی الاسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، استفتائات، ج۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، استفتائات، ج۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امینیان مدرس، محمد، مفقودان و ایثارگران از دیدگاه حقوقی و قوانین حمایتی، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
  • بختیاری دانشور، داوود، ما همه سرباز بودیم، تهران، سوره، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
  • بختیاری دانشور، داوود، مردی که خواب نمی‌دید، تهران، سوره، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • براتی، محمدرضا، ترنم رهایی، مشهد، زلال‌‌اندیشه، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • پورمحمدی، نعمت‌الله، حقوق بشر دوستانه در جنگ ایران و عراق، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • تقی‌زاده اکبری، علی، عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس، تهران، مرکز تحقیقات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • جمهوری اسلامی، روزنامه، نقش روحانیون در اردوگاه‌های اسارت، صفحه حوزه، ۲۲/۵/۱۳۹*
  • خامه‌یار، محمد، اولین‌های دفاع مقدس، قم، رهپویان، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
  • درویشی، فرهاد، جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • دورانت، ویلیام جیمز، تاریخ تمدن، مشرق‌زمین گاهواره تمدن، ترجمه احمد آرام و دیگران، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۸۰ش.
  • رحمانیان، عبدالمجید، پاک باش و خدمتگزار.
  • سرگذشتنامه علی اکبر ابوترابی، تهران، نمایندگی ولی فقیه در امور آزادگان، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • ستاد رسیدگی به امور آزادگان ریاست جمهوری، نامه‌ها سفیران مقاومت، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • ستاد رسیدگی به امور آزادگان ریاست جمهوری، مقاومت در اسارت، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • سرهنگی، مرتضی، اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی، تهران، سروش، قصه ارباب معرفت، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • سنگری، محمدرضا و مهدی عبداللهی، عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس، مرکز تحقیقات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • صالحی نجف‌آبادی، نعمت‌الله، جهاد در اسلام، تهران، نی، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • طبری، محمدبن‌جریر، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث العربی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
  • عالیخانی، محمد، حقوق بین‌الملل، تهران، خط سوم، چاپ اول، بی‌تا.
  • عبداللهی، سرفراز، قنوت در قفس، قم، نسیم حیات، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • فن‌گلان، گرهارد، درآمدی بر حقوق بین‌الملل عمومی، ترجمه محمدحسین حافظیان، تهران، میزان، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش.
  • قبادی، محمد، پاسیاد پسر خاک، زندگی و زمانه حجت الاسلام سیدعلی‌اکبر ابوترابی فرد، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۹۰ش.
  • کمره‌ای، محمدباقر، ترجمه و شرح اصول کافی، قم، اسوه، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
  • کوفی، فرات‌بن‌ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تحقیق محمدکاظم محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مفرح‌زاده، حسن، اسیر و اسارت، قم، بنیاد فرهنگی نینوای آزادگان، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • نصربن‌مزاحم، ابوالفضل، وقعة صفین، تحقیق عبدالسلام محمد‌هارون، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • نوروزی فرسنگی، احمد، اسیرداری، تهران، ایران سبز، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • نوسبام، آرتور، تاریخ مختصر حقوق بین‌الملل، ترجمه احمد متین‌دفتری، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۳۷ش.
  • ‌هاشمی شاهرودی، سیدمحمود، موسوعة الفقه الاسلامی طبقا لمذهب اهل‌البیت علیهم‌السلام، قم، مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.

پیوند به بیرون

مهیا زاهدین لباف، مقاله «اسرا»، دانشنامه امام‌خمینی(ره)، ج۱، ص۷۰۲-۷۰۹.