بازار، نقش بازار در انقلاب اسلامی ایران و مسئولیت اجتماعی آن.
مفهومشناسی
واژه بازار که در زبان پهلوی «واچار» بوده، مرکب از «با» به معنای فروش و «زار» به معنای مکان است و به جایی گفته میشود که دکانهای متعدد برای خرید و فروش دارد[۱] و در کاربردی تازهتر به منطقهای معین گفته میشود که افراد به داد و ستد فردی و گروهی مشغولان. د[۲] بازار در معنای مجازی، به معنای رونق و معامله بهکار رفته.[۳]
پیشینه
وجود بازار با شکلگیری شهرنشینی در ایران همزمان است. بازار به صورت نهادی اقتصادی ـ شهری در دوره ساسانیان در شهرهای بازرگانی و تولیدی کشور شکل گرفت[۴] ولی اهمیت آن به پس از ظهور اسلام و به قرن سوم هجری بازمیگردد که فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی شهرها در بازار بیشتر شد.[۵] بازار در کشورهای اسلامی علاوه بر مرکز داد و ستد و تجارت، مهمترین مرکز حل و فصلهای سیاسی و تحرکهای دینی است.[۶] به لحاظ اجتماعی و فرهنگی نیز بازار همواره کانون خبررسانی درونشهری بوده و اطلاعات و اخبار از همه مراکز دینی مانند مساجد، مدارس، دارالحکومهها و دیوانها و غیره نخست وارد بازار اصلی و از آنجا به نقاط دیگر سرایت میکرد.[۷] مدارس دینی نیز در راستای ارتقای علمی و توسعه فکری مردم، اغلب در کنار بازار احداث میشدند و این مدارس به علت موقعیت مناسب جغرافیایی و علاقه بازاریان به آنها و حمایت مادی از آنها، از رونق بیشتری نسبت به دیگر مدارس برخوردار بودند،[۸] چنانکه مدارس دینی شهرهای اصفهان، تهران، قم و یزد در طول بدنه بازار یا در مجاورت آن احداث شدهاند،[۹] به سبب ارتباط میان مذهب و بازار، مسجد جامع به علت اهمیتش در جای مناسبی در هسته مرکزی و محور اصلی شهر ساخته میشد و بازار نیز که مکانی برای معیشت مردم و فعالیتهای صنفی بود، معمولاً در جوار مسجد جامع قرار داشت.[۱۰] (ببینید: مسجد)
بازار در ایران بهطور سنتی پیوند عمیقی با نهاد دین و روحانیت داشته و بازاریان همواره افرادی مؤمن و مورد اطمینان جامعه بودهاند. این افراد با توجه به گفتمان مذهبی حاکم در جامعه اسلامی به روحانیت و علما نزدیک میشدند.[۱۱] در دوره صفویه بسیاری از مراسم مذهبی بهخصوص تعزیهخوانی به همت اصناف در حسینیهها و تکایای بازار برپا میشد و اصناف با پرداخت وجوه شرعی به مجتهدان، در ترویج معارف و فرهنگ اسلامی در جامعه اسلامی نقش داشتند. مجتهدان و علما نیز در رفع اختلاف میان اصناف و پیشهوران بازار، نقش کلیدی ایفا میکردند و بر حل و فصل مشکلات صنفی، سیاسی و اقتصادی بازاریان تأثیرگذار بودند.[۱۲]
در دوره قاجار، حکومت با معافیتهای مالیاتی و کنترل واردات سعی در جذب بازاریان و بازرگانان داشت؛ اما همراهی بازار با روحانیت با هدف جلوگیری از نفوذ بیگانگان، مانع مهمی در نزدیکشدن فزاینده بازار به حکومت میشد.[۱۳] نخستین جنبش عمومی پیش از نهضت مشروطه که بازاریان در آن نقش مهمی داشتند، جنبش ضد قرارداد رژی یا امتیاز تنباکو (۱۳۰۷ق) در زمان ناصرالدین شاه قاجار بود. در این امتیاز به مدت پنجاه سال انحصار تجارت توتون و تنباکوی ایران به شرکت انگلیسی واگذار میشد.[۱۴] در این امتیازنامه استقلال و حاکمیت کشور خدشهدار میشد و بازاریان بیشترین ضرر مالی را متحمل میشدند[۱۵] همبستگی بازاریان و علما در قیام تنباکو سبب شد آنان در شهرهای بزرگی مانند تهران، تبریز، شیراز، مشهد و اصفهان اعتراضهای خود را علیه این امتیاز انحصاری آغاز کنند که به دنبال این اعتراضها بازارها تعطیل و خیابانها پر از جمعیت شد.[۱۶] (ببینید: نهضت تحریم تنباکو)
پیروزی ملت در تحریم تنباکو زمینهای فراهم کرد تا بازاریان نقش خود را به پیروی از روحانیت در نهضت مشروطه با اعتراض به برنامههای گمرکی سختگیرانه علیه تجار ایرانی به رخ بکشند و پس از آن بازاریان به نشانه اعتراض در حرم عبدالعظیم حسنی(ع)، متحصن شدند.[۱۷] این اعتراضها و بهفلکبستن تجار شکر (به بهانه کمبود قند) به دست حاکم تهران[۱۸] موجب بستهشدن بازارها و تعطیلی عمومی شد و مردم خواستار تشکیل عدالتخانه برای رسیدگی به خواستههای خود شدند و شاه بهناچار با این خواسته موافقت کرد.[۱۹] بازاریان با تشکیل انجمن صنفی، خواستههای خود را سامان دادند[۲۰] و حضور آنان در این انجمنها و تشکیلات صنفی از عوامل مهم پیشبرد اهداف مشروطیت بود.[۲۱] (ببینید: نهضت مشروطه) امامخمینی نیز نقش بازار و بازاریان را در طول مبارزات مردم ایران علیه حکومتهای ظالم بهخصوص در زمان جنبش تحریم تنباکو و نهضت مشروطه قابل ستایش میدانست.[۲۲]
در دوره مشروطه و اواخر دوره قاجار تعامل بازار با حکومت و سیاست بهمراتب بیشتر از دورههای پیشین بود؛ ولی با روی کار آمدن رضاشاه پهلوی، انحصارات دولتی و تجارت خارجی سبب فاصلهگرفتن بازار و بازرگانان از حکومت او شد[۲۳] و استقلال آنان از دولت در دوره پهلوی دوم عامل همراهی آنان با مردم و حمایت از انقلابهای مردمی همچون ملیشدن صنعت نفت گردید.[۲۴] نزدیکی بازار و روحانیت در ادامه به مبارزات مردم ایران علیه حکومت پهلوی، ابعاد وسیعتری داد. بازار در چالش با حکومت با استفاده از اهرم اقتصادی و اتحاد با روحانیت توانست به جذب اقشار مختلف جامعه برای مقابله سیاسی با حکومت بپردازد و همین اتحاد سرمنشأ انقلاب اسلامی شد.[۲۵]
نقش بازار در انقلاب اسلامی
بازار در دوره رژیم پهلوی یکی از سنگرهای مهم اعتراض و نشاندهنده درجه مخالفت ملت علیه حکومت و دولت بود و بازاریان بخشی از نیروهای مبارز علیه این رژیم بودند.[۲۶] رژیم به محض اطلاع از اعتراضها و تعطیلی بازار به بازاریان هشدار میداد و گاه با آنان با خشونت برخورد میکرد. این خشونتها همراه با بازداشت، زندان و شکنجه بازاریان بود.[۲۷] بازار یک نهاد جریانساز بود و در جایگاه یک رسانه، مردم را از تصمیمهای سران نهضت آگاه میساخت؛ چنانکه وقتی در سطح شهر شایع میشد بازار به حال تعطیل درآمده، نشاندهنده اوضاع غیرعادی کشور بود.[۲۸] به طوری که در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با بستهشدن بازار، مردم نیز برای اعتراض به رژیم، به بازاریان پیوستند.[۲۹] تحرکات بازار و اعتراضهای بازاریان سبب شکلگیری گروهها و احزابی از متن بازار شد؛ ازجمله هیئتهای مؤتلفه اسلامی پس از قیام ۱۵ خرداد فعالیتهای سیاسی و نظامی خود را برای مبارزه با رژیم پهلوی شکل دادند[۳۰] و در نخستین فعالیت سیاسی به تبلیغ مرجعیت امامخمینی پرداختند.[۳۱] حمایت بازار از امامخمینی در پی تبعید ایشان به ترکیه (ببینید: دستگیری امامخمینی و تبعید امامخمینی) گسترده بود؛ چنانکه اجتماع بزرگی در مسجد سیدعزیزالله و مسجد صاحبالزمان(ع)، تهران به راه انداخته شد و پلیس قادر به کنترل آن نبود و سخنرانان به آگاهی مردم پرداختند.[۳۲]
امامخمینی معتقد بود بازاریان بهخصوص بازاریان تهران همواره در مبارزات سیاسی نقش تعیینکننده داشتند و منشأ خدمات اجتماعی و کمک به اقشار ضعیف و محروم جامعه بودند،[۳۳] چنانکه بازاریان در اعتراض به انجمنهای ایالتی و ولایتی قصد اعتصاب و تعطیلکردن بازار را داشتند و امامخمینی در جمع بازاریان تهران در ششم آبان ۱۳۴۱ ضمن تأکید بر لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی توسط رژیم پهلوی از آنان خواست بازار را تعطیل نکنند تا رژیم به صورت مسالمتآمیز و در فضای آرام به خواسته ملت عمل کند.[۳۴] امامخمینی معتقد بود بازار همواره مرکز فعالیت سیاسی ـ اسلامی بوده و بسیاری از پیشنهادهای علما و دلسوزان با پشتیبانی (مالی و معنوی) بازار و تجار انجام گرفته[۳۵] قدرت مالی بازار که بر مستقلبودن آنان از دولت حکایت داشت، عامل کمک به دیگر مبارزان نیز بود.[۳۶]
امامخمینی جسارت بازاریان در شکستن ترس مردم از رژیم در مخالفت و اعتراض به برگزاری جشنهای شاهنشاهی را کاری الهی دانسته[۳۷] و تأکید کرده بازار دارای ماهیت مذهبی ـ اسلامی است و اعتقاد بازاریان به آموزههای اسلام مهمترین عامل برای مقابله با ظلم و دیکتاتوری و عدم حمایت از رژیم پهلوی خواهد بود. ایشان هماهنگی بازار با روحانیت را به آن علت میدانست که آنان روحانیت را بیانکننده عقاید خود میدانند[۳۸] هماهنگی و پیوندی که از قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ تا پیروزی انقلاب اسلامی قابل مشاهده بود.[۳۹]
نماد هماهنگی میان روحانیت و بازار را میتوان در اجتماع اعتراضی در مساجد، تشکیل مجالس سخنرانی، حمایتهای مالی از اعتصابکنندگان و زندانیان، شرکت در تظاهرات، نشر جزوهها و اعلامیههای مذهبی مخالف دستگاه، تکثیر نوارهای سخنرانی امامخمینی و دیگران و بستن مغازهها و اعتصاب دید.[۴۰] امامخمینی خاطرنشان کرده که رژیم پهلوی از بازار متشکل از متدینان و جوانانِ متعهد میترسید.[۴۱] ایشان اعتصابهای گسترده و سراسری بازاریان به همراه دیگر گروههای اجتماعی را نشاندهنده فداکاریهای آنان و تسلیمنشدن در برابر ظلم و دیکتاتوری، برای رسیدن به آرمانهای اسلامی میدانست[۴۲] و نقش بازاریان را در راه پیشبرد انقلاب درخور توجه ارزیابی میکرد و معتقد بود بازاریان با تعطیلی طولانی که گاهی اوقات به چند ماه هم میرسید، در این پیروزی سهیم شدند.[۴۳] کمکهای مالی بازاریان نیز در راه انقلاب بسیار کارساز بود. امامخمینی در بازار نمایندگانی داشت که این وجوه شرعی را در راه پیشبرد انقلاب استفاده میکردند؛ از آن جمله میتوان به نوروزعلی نوروزی هراتی در بازار سلطانی تهران[۴۴] و سیدمحمدرضا غروی در بازار حضرتی[۴۵] اشاره کرد. از طرفی گروههایی نیز از بازاریان در حمایت از امامخمینی و دیگر مراجع، به مخالفت با قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی پرداختند و بعدها با حمایت امامخمینی در گروهی متحد گرد هم آمدند و به نام مؤتلفه اسلامی معروف شدند.[۴۶]
نقش بازار پس از پیروزی انقلاب اسلامی
بازاریان چنانکه امامخمینی اشاره کرده در سالهای پس از انقلاب نیز سهم بسیاری در پیشرفت نظام جمهوری اسلامی داشتند.[۴۷] ایشان پس از پیروزی در توصیه به بازاریان از آنان خواست پس از شکستن اعتصابها و شروع به کار جلوی هر گونه گرانفروشی و سوء استفاده از شرایط موجود را بگیرند و مراعات حال اشخاصی را که متحمل ضرر شدهاند بکنند و به آنان مهلت دهند بدهکاریهای خود را در شرایط مناسب پرداخت کنند،[۴۸] همچنین از بازاریان خواست نگذارند مفاهیم اسلامی که انقلاب را به پیروزی رساندند کمرنگ شوند،[۴۹] زیرا حمایت بازار از مراجع دینی را عامل نابودی مستبدان، و اعتقاد به اسلام را عامل حمایت بازار از دین میدانست.[۵۰] ایشان همچنین در سخنانی در جمع بازاریان تهران در سال ۱۳۶۲ ضمن تأکید بر هوشیاری بازار در برابر توطئهها از آنان خواست مراقب عدهای از افراد فاسد باشند که میخواهند ارتباط میان دو نهاد دولت و بازار را خراب کنند.[۵۱] ایشان به همیاری میان بازار و دولت و پشتیبانی این دو در انجام کارها اعتقاد داشت[۵۲] و از دولت میخواست برخی از کارهایی را که از عهده بازار بر میآید به بازاریان واگذار کند و با واگذاری این امور به بازاریان، خود نقش نظارتی داشته باشد.[۵۳]
امامخمینی که همه اقشار جامعه ازجمله بازاریان را در خدمت به کشور و اصلاح امور جامعه مسئول میدانست.[۵۴] بازاریان را به شرکت در تمامی انتخابات فرا میخواند و از آنان میخواست با حضور در صحنه سیاسی کشور نمایندگانی متدین و آگاه به مسائل روز را معرفی کنند.[۵۵] بازاریان نیز در عرصه سیاست داخلی کشور با حمایت از گروههای اسلامی مانند حزب جمهوری اسلامی، نقش خود را در بسیاری از انتخابات نشان دادند؛ چنانکه پس از کنارهگیری دولت موقت، در دولت جدید که مرکب از نوزده عضو تشکیل شد، نه نفر آن صاحبان حرفه و بازاریان بودند و از ۲۱۶ کرسی نمایندگی مجلس شورای اسلامی، ۵۱ کرسی را از آن خود کردند.[۵۶]
در مقطع مهم و سرنوشتساز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز نقش بازار در آرامش جبهه و پشت جبهه قابل توجه است. بازاریان افزون بر اقدامهای فردی، در نخستین اقدام فوری، دست به تشکیل اصناف پشتیبانی از جنگ زدند.[۵۷] امامخمینی از بازاریان میخواست تا با جلوگیری از مطرحکردن و دامنزدن به شایعات در خصوص مسائل جنگ در سطح بازار مانع تضعیف جبههها شوند[۵۸] و ضمن حفظ اتحاد و یکدلی در حمایت از رزمندگان مراقب افراد وابسته به رژیم گذشته باشند؛ زیرا آنان با ازدستدادن منافع نامشروع خود میخواهند در میان بازار و جبهه تفرقه ایجاد کنند.[۵۹] ایشان تأکید کرده که بازار با کمک به جبهه و پشت جبهه در حفظ نظام جمهوری اسلامی نقش داشته.[۶۰]
اخلاق در بازار اسلامی
کمفروشی و گرانفروشی و احتکار در بازار اسلامی جرم بهشمار میرود؛ چنانکه خداوند در قرآن به بدعاقبتیِ کمفروشان اشاره کرده.[۶۱] برخی از آیات قرآن، با هشدار به مؤمنان آنان را از کمفروشی، احتکار و خلاف عدل و به تعبیری از گرانفروشی منع کردهاند و چنین افرادی را طغیانگر خواندهاند.[۶۲]
پیامبر اکرم(ص)، پیش از رسالت خود، بازرگانی امین و درستکار بود و با شکلگیری نظام اسلامی در مدینه، این خصلت نیکوی ایشان الگوی مناسبی از کسب و کار شد.[۶۳] آن حضرت از احتکار اجناس بازمیداشت و مردم را از آن پرهیز میداد.[۶۴] (ببینید: احتکار) امیرالمؤمنین علی(ع)، نیز بازار را همانند مسجد محترم میدانست[۶۵] و روزانه به بازار کوفه سر میزد و علاوه بر رسیدگی به امور اخلالگران بازار، سر هر بازار که میرسید آنان را به تقوای الهی، تبرک کارها به خیر، حلم در معامله، پرهیز از کمفروشی و گرانفروشی و دوریکردن از ربا و خیانت در خرید و فروش دعوت میکرد.[۶۶] آن حضرت بر فروش اجناس به صورت معمول تأکید داشت و اگر کسی رعایت نمیکرد از بازار اخراج میشد[۶۷] و مالی را که با احتکار یا گرانفروشی به دست آید، دارای خیر و منفعت نمیدانست.[۶۸]
امامخمینی اساس بازار اسلامی را مبتنی بر انصاف میدانست و بازاری را که در آن معاملاتی خارج از عدل و انصاف انجام شود، غیر اسلامی معرفی میکرد.[۶۹] ایشان از ویژگیهای بازار اسلامی انطباق با تعالیم اسلامی، دوربودن از احتکار و گرانفروشی، نظم، تعاون، محبت، دوستی و برادری میدانست؛ چنانکه تأکید میکرد در بازار اسلامی، شیوه برخورد افراد دوستانه و مبتنی بر عدالت اسلامی است.[۷۰] ایشان هشدار میداد بازاری که در آن چپاول، گرانفروشی و رباخواری و ظلم به مستمندان رواج داشته باشد اسلامی نیست.[۷۱]
امامخمینی از گرانفروشان میخواست از اجحاف و تعدی و گرانفروشی در ارزاق مردم دست بردارند تا مورد غضب الهی قرار نگیرند و تر و خشک با هم نسوزند[۷۲] ایشان یادآور شده که گرانفروشی و بیانصافی، مایه زیاندیدن مردم خواهد بود و در صورت دستبرداشتن از اینگونه اعمال خداوند به آنان برکت خواهد داد.[۷۳] ایشان ضمن خیانتدانستن گرانفروشی[۷۴] باور داشت بازاریان خودشان باید با زبان نهی از منکر مانع گرانفروشی، گرانفروشان و سوء استفادهکنندگان شوند.[۷۵] ایشان این اعمال را مایه تضعیف اسلام و شکست جمهوری اسلامی ایران میدانست و به بازاریان سفارش میکرد برای خنثیسازی لکههای ننگی که در میان آنان دست به توطئه میزنند تلاش کنند.[۷۶]
پانویس
- ↑ داعیالاسلام، فرهنگ نظام، ۱/۵۶۹؛ نفیسی، فرهنگ نفیسی، ۱/۵۱۰.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۳/۳۵۲۰–۳۵۲۱.
- ↑ داعیالاسلام، فرهنگ نظام، ۱/۵۶۹.
- ↑ سلطانزاده، مقدمهای بر تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران، ۲۵۱.
- ↑ شفقی، بازار بزرگ اصفهان، ۳۷.
- ↑ شفقی، بازار بزرگ اصفهان، ۳۹.
- ↑ سیرجانی، وقایع اتفاقیه، ۳۹۲–۳۹۴.
- ↑ شفقی، بازار بزرگ اصفهان، ۳۰۶.
- ↑ شایق و حسنپور، چهارسوق ایثار (نقش اصناف و بازاریان یزد در انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس)، ۴۴.
- ↑ پروشانی، بازار در تمدن اسلامی، ۸.
- ↑ روحبخش، نقش بازار در قیام ۱۵ خرداد، ۲۰–۲۱.
- ↑ شفقی، بازار بزرگ اصفهان، ۳۱۶–۳۱۷.
- ↑ شکاری، نظریه دولت تحصیلدار و انقلاب اسلامی، ۱۰۳–۱۰۴.
- ↑ پروشانی، بازار در تمدن اسلامی، ۱۰۸.
- ↑ روحبخش، نقش بازار در قیام ۱۵ خرداد، ۲۲.
- ↑ کدی، تحریم تنباکو در ایران، ۱۲۰؛ شفقی، بازار بزرگ اصفهان، ۳۸۶–۳۸۷.
- ↑ شفقی، بازار بزرگ اصفهان، ۳۸۶–۳۸۹.
- ↑ شفقی، بازار بزرگ اصفهان، ۳۹۰.
- ↑ شفقی، بازار بزرگ اصفهان، ۳۹۰؛ روحانی، مفهومشناسی عدالتخانه، مشروطه و مشروطه مشروعه، ۸۹–۹۰؛ روحبخش، نقش بازار در قیام ۱۵ خرداد، ۲۳.
- ↑ روحبخش، نقش بازار در قیام ۱۵ خرداد، ۲۴.
- ↑ دولتآبادی، حیات یحیی (تاریخ معاصر ایران)، ۱۱–۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۶ و ۱۷/۲۷۰–۲۷۱.
- ↑ شکاری، نظریه دولت تحصیلدار و انقلاب اسلامی، ۱۰۳–۱۰۴.
- ↑ شکاری، نظریه دولت تحصیلدار و انقلاب اسلامی، ۱۰۵–۱۰۶.
- ↑ روحبخش، نقش بازار در قیام ۱۵ خرداد، ۲۲.
- ↑ عتیقپور، نقش بازار و بازاریها در انقلاب ایران، ۷.
- ↑ عتیقپور، نقش بازار و بازاریها در انقلاب ایران، ۸.
- ↑ روحبخش، نقش بازار در قیام ۱۵ خرداد، ۲۸.
- ↑ عتیقپور، نقش بازار و بازاریها در انقلاب ایران، ۷.
- ↑ لکزایی و میراحمدی، زمینههای انقلاب اسلامی ایران، ۱۵۰–۱۵۱.
- ↑ روحبخش، نقش بازار در قیام ۱۵ خرداد، ۲۹.
- ↑ مهری، مساجد بازار تهران در نهضت امامخمینی، ۱۷۴–۱۷۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۲۱–۴۲۲؛ ۶/۹۸ و ۱۳/۵۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۹۸.
- ↑ شکاری، نظریه دولت تحصیلدار و انقلاب اسلامی، ۱۰۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۰۵ و ۱۴/۱۲۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۲۱.
- ↑ امینی، جمعیت فدائیان اسلام و نقش آن در تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران، ۳۴۷.
- ↑ عتیقپور، نقش بازار و بازاریها در انقلاب ایران، ۷–۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۶۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۸۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۶۷.
- ↑ بادامچیان، آشنایی با جمعیت مؤتلفه اسلامی، ۱۶–۱۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۶–۴۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۶۹–۱۷۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۷۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۷۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۰۸–۳۰۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۷۶.
- ↑ ایزدی، طبقه متوسط سنتی و ا نقلاب اسلامی ایران، ۱۱۸–۱۲۰.
- ↑ شایق و حسنپور، چهارسوق ایثار (نقش اصناف و بازاریان یزد در انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس)، ۵۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۲۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۷۱.
- ↑ مطففین، ۱–۳.
- ↑ رحمن، ۹؛ اسراء، ۳۵؛ اعراف، ۸۵.
- ↑ سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی، ۱/۲۴۹–۲۶۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۱۶۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۱۵۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۱۵۱.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ۱۳/۲۷۸.
- ↑ مغربی، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ۲/۳۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۹۵ و ۸/۴۸–۴۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۴ و ۴۲۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۱۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۸۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۹۱–۳۹۲.
منابع
- قرآن کریم.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امینی، داوود، جمعیت فدائیان اسلام و نقش آن در تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- ایزدی، رجب، طبقه متوسط سنتی و ا نقلاب اسلامی ایران، (پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران)، دانشکده حقوق، ۱۳۷۵–۱۳۷۶ش.
- بادامچیان، اسدالله، آشنایی با جمعیت مؤتلفه اسلامی، تهران، اندیشه ناب، بیتا.
- پروشانی، ایرج و دیگران، بازار در تمدن اسلامی، تهران، کتاب مرجع، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- داعیالاسلام، سیدمحمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، دانش، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش.
- دولتآبادی، یحیی، حیات یحیی (تاریخ معاصر ایران)، تهران، جاویدان، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- روحانی، علیرضا، مفهومشناسی عدالتخانه، مشروطه و مشروطه مشروعه، مجله معرفت، شماره ۸۶، ۱۳۸۳ش.
- روحبخش، رحیم، نقش بازار در قیام ۱۵ خرداد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- سلطانزاده، حسین، مقدمهای بر تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران، تهران، آبی، چاپ اول، ۱۳۶۵ش.
- سمهودی، علیبنعبدالله، وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۲۰۰۶م.
- سیرجانی، سعید، وقایع اتفاقیه.
- مجموعه گزارشهای خفیهنویسان انگلیس، تهران، نوین، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش.
- شایق، ابوالقاسم و غلامرضا حسنپور، چهارسوق ایثار (نقش اصناف و بازاریان یزد در انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس)، قم، بقیة العتره، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- شفقی، سیروس، بازار بزرگ اصفهان، اصفهان، مرکز اصفهانشناسی و خانه ملل، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- شکاری، عبدالقیوم، نظریه دولت تحصیلدار و انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- عتیقپور، محمد، نقش بازار و بازاریها در انقلاب ایران، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۵۸ش.
- کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ترجمه شاهرخ قائممقامی، تهران، شرکت سهامی کتابهای جیبی، چاپ دوم، ۱۳۵۸ش.
- کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- لکزایی، نجف و منصور میراحمدی، زمینههای انقلاب اسلامی ایران، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی ائمه(ع)، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- مغربی، قاضینعمان، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، تحقیق آصف فیضی، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.
- مهری، فرشید، مساجد بازار تهران در نهضت امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- نفیسی، میرزاعلیاکبر (ناظم الاطباء)، فرهنگ نفیسی، تهران، رنگین، ۱۳۱۷–۱۳۱۸ش.
- نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
پیوند به بیرون
فاطمه امانی توانی، «بازار»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۵۳۹–۵۳۴.