مُعلم مسئولیت و نقش تربیتی مربی و آموزگار.

مفهوم‌شناسی

معلم به معانی تعلیم‌دهنده، آموزنده، آگاه‌کننده، آموزگار، مدرس، استاد و شیخ آمده است.[۱] در کاربردهای کنونی به کسی که در دبستان، دبیرستان یا آموزشگاه تدریس می‌کند معلم می‌گویند.[۲] در گذشته نیز به برخی از دانشمندان و فیلسوفانی که جامع علوم عصر خود و واضع بخشی از دانش‌ها بودند معلم گفته می‌شد.[۳]

پیشینه

در ایران باستان از روزگار زرتشت تا هخامنشیان، مغان یا موبدان زرتشتی وظیفه معلمی را بر عهده داشتند. بعدها هخامنشیان آموزشگاه‌ها را گسترش دادند و طبقه آموزگاران که دانشمند خطاب می‌شدند در کنار موبدان وظیفه آموزش و پرورش را عهده‌دار شدند.[۴] شواهد تاریخی نشان می‌دهد در ایران پیش از اسلام آموزش همگانی به معنای امروزی وجود نداشت؛ بلکه آموزش مخصوص طبقه اشراف بود.[۵] آموزگاری در دوران ساسانیان به صورت یک شغل رسمی به مغان و موبدان اختصاص داشت[۶] و کسب دانش تنها برای افراد خاص مانند فرزندان بزرگان و بازرگانان امکان‌پذیر بود.[۷]

پس از ورود اسلام، آموزگاران در آغاز، مساجد را به مراکز اساسی و اصلی آموزش همگانی درآوردند.[۸] با گسترش محصلان، آموزش کودکان به‌تدریج از مساجد جدا شد و معلمان در مکتب‌خانه‌ها به تعلیم پرداختند.[۹] پس از آن در قرن چهارم در ایران مکان‌های خاصی برای آموزش علوم دینی و ادبی به نام مدرسه به وجود آمد.[۱۰] در این دوره با رونق مدارس و بیت‌الحکمه، معلمان به تعلیم فلسفه نیز پرداختند.[۱۱] در سطح فلاسفه، فارابی یکی از مهم‌ترین معلمان قرن چهارم بوده و به سبب شرح آثار ارسطو، وی را معلم ثانی خوانده‌اند. لقب معلم اول را مسلمانان به ارسطو داده‌اند.[۱۲]

شیوه آموزش برای قرن‌ها در ایران توسعه و تحول زیادی پیدا نکرد؛ ولی در زمان سلسله قاجار و با آشناشدن ایرانیان با دانش و معارف جدید، نخستین مدارس به سبک اروپایی دایر شدند.[۱۳] در دوره‌های پیش از آن، تحصیل بیشتر برای پسران بود،[۱۴] اما میرزامحمدتقی امیرکبیر به دنبال گسترش علوم و بسط مدارس دولتی در اروپا و برای اقتباس از تمدن و فرهنگ جدید اروپایی، مقدمات ایجاد نظام آموزشی را فراهم کرد.[۱۵] پس از وی، ناصرالدین‌شاه با هفت معلم اتریشی و چند مترجم و در حدود ۱۵۰ نفر دانش‌آموز در سال ۱۲۲۸ دارالفنون را افتتاح کرد. دانش‌آموختگان دارالفنون نخستین معلمان کشور بودند و متناسب با توانایی و مقتضیات عصر خود، مشغول به آموزش و خدمت می‌شدند.[۱۶]

در سال ۱۲۹۷ دارالمعلمین مرکزی تهران تأسیس شد و در دو سطح ابتدایی و عالی مشغول به پرورش معلمان برای دوره‌های ابتدایی و دبیرستان شد. سال ۱۲۹۹ نیز دارالمعلمین عالی را وزارت فرهنگ ایجاد کرد که وظیفه آموزش معلمان را در دو رشته علمی و ادبی بر عهده گرفت.[۱۷] در دوران رضاشاه پهلوی با اجرای سیاست‌های غربگرایانه وی، در آموزش نیز وابستگی به غرب تشدید شد.[۱۸] از سال ۱۳۰۴ که مدارس جدید رو به گسترش نهادند، روحانیان با عنوان آموزگاران سنتی از آموزش رسمی حذف شدند؛ زیرا کسانی می‌توانستند به کار معلمی بپردازند که از لباس روحانیت خارج می‌شدند و ضوابط وزارت فرهنگ را می‌پذیرفتند. در آن سال‌ها کشور با مشکل کمبود آموزگار روبه‌رو شد[۱۹] قانون تربیت معلم در سال ۱۳۱۲ در مجلس شورای ملی تصویب شد.[۲۰] در سال ۱۳۱۳ مراکز تربیت معلم یک‌ساله تأسیس شد که شرط ورود به آن داشتن دیپلم بود.[۲۱]

در دوره محمدرضا پهلوی نیز سیاست جذب و آموزش معلمان به سوی غرب‌گرایی مضاعف و فرار از فرهنگ اسلامی و ملی متمایل بود.[۲۲] یکی از برنامه‌های اقتباسی رژیم پهلوی از غرب ایجاد سپاه دانش بود که به عنوان یکی از لوایح انقلاب سفید تصویب و پی‌گیری شد. به موجب این برنامه فارغ‌التحصیلان (دختر و پسر) دوره متوسطه به جای خدمت سربازی ضمن آموزش نظامی با روش تدریس آشنا می‌شدند و دوره خدمت خود را به کار معلمی می‌پرداختند.[۲۳] این لوایح در سال ۱۳۴۱ تصویب و در سال ۱۳۴۲ اجرایی شد.[۲۴] در سال ۱۳۴۹ به منظور تأمین نیازهای مدارس راهنمایی، دانش‌سراهای راهنمایی تأسیس شدند. معلمان به مدت دو سال مشغول به تحصیل در علوم ریاضی، تجربی، ادبیات و علوم انسانی، زبان خارجه و حرفه‌وفن می‌شدند و مدرک فوق دیپلم می‌گرفتند. پس از آن در سال ۱۳۵۱ به جای دانش‌سرای عالی، دانشگاه تربیت معلم تأسیس شد.[۲۵] در این دوره با وجود افزایش درآمد رژیم پهلوی از طریق فروش نفت، وضعیت معیشتی معلمان نابسامان بود.[۲۶]

(ببینید: انقلاب سفید)

پس از انقلاب اسلامی ایران تعلیم و تربیت معطوف به تربیت اسلامی شد.[۲۷] به معلمان به سبب نقش تربیتی‌شان توجه شد و رشد میزان تحصیلات، بهبود وضعیت معیشتی، پیشرفت در کار باعث افزایش رضایتمندی آنان گردید.[۲۸] امام‌خمینی افزون بر توجه به نقش آموزندگی معلمان، تأکید بسیاری بر نقش مهم تربیتی و تهذیب نوجوانان در ابعاد مختلف، خصوصاً دینی داشت که در سخنان ایشان مشهود است.[۲۹] پس از شهادت مرتضی مطهری در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ به منظور بزرگداشت معلمان، این روز «روز معلم» نام‌گذاری شد.[۳۰]

جایگاه و ارزش

دانش و معرفت در اسلام از ارزش بسیار والایی دارد و صاحبان آن بر دیگران برتری دارند[۳۱] تا با بهره‌مندی از علم و معرفت، به بندگی و عبودیتی که شایسته آن است دست یابند.[۳۲] معلم اصلی بشر خداوند تبارک و تعالی است که پس از خلقت انسان، او را به زیور علم آراست؛[۳۳] همچنان‌که به حضرت آدم(ع) تمامی اسما را تعلیم کرد.[۳۴] پس از آن پیامبران الهی(ع) و جانشینان آنان نخستین و برترین آموزگاران انسان به‌شمار می‌روند. پدر و مادر نیز در تعلیم و تربیت انسان، نقش بسیار حساسی را دارند و بالاترین الگوی رفتاری فرزندان‌اند و آن‌چنان‌که در برخی روایات آمده، اگر در تربیت فرزندان کوتاهی کنند، مؤاخذه خواهند شد[۳۵] سومین گروه از معلمان، علما و فرزانگان‌اند؛ کسانی که وارثان انبیا(ع) هستند.[۳۶] چنان‌که هر کس چیزی به انسان بیاموزد، به همان میزان معلمِ او به‌شمار می‌رود.[۳۷]

در روایات نیز به ارج‌نهادن به مقام معلم توجه شده است؛ ازجمله آنکه پیامبر اکرم(ص) برای معلمان از خداوند طلب آمرزش و عمر طولانی کرده است[۳۸] و خطاب به امام‌علی(ع) تعلیم‌دهندگان به بندگان خدا را ازجمله زنده‌کنندگان سنت خویش برشمرده است.[۳۹] ایشان معلمان را به ستارگان آسمان تشبیه کرده است که مردم به کمک آنان راه خود را می‌یابند.[۴۰]

حضرت علی(ع) نیز مقام معلمان را ارج نهاده و آنان را به سبب باقی‌ماندن آثارشان در دل‌ها، تا همیشه روزگار باقی دانسته است[۴۱] ایشان خود را بنده کسی می‌دانست که کلمه‌ای به او آموخته باشد[۴۲] و بر احترام و برپاایستادن در حضور معلمان تأکید می‌کرد.[۴۳] امام‌سجاد(ع) مردم را به تعظیم و احترام معلم فرا می‌خواند.[۴۴] در روایتی از امام‌صادق(ع) آمده است تمام موجودات عالم برای معلم خوب، طلب آمرزش می‌کنند.[۴۵] امام‌هادی(ع) به منظور قدردانی از معلم او را در صدر مجالس می‌نشاند.[۴۶] اندیشمندان و علمای اسلام به پیروی از پیشوایان دینی مقام معلمان را در جامعه بزرگ داشته‌اند؛ ازجمله محمد غزالی شغل معلمی را به سبب عهده‌داری هدایت قلب انسان، شریف‌ترین مشاغل و برترین هنری می‌دانست که انسان می‌تواند بر عهده بگیرد.[۴۷]

امام‌خمینی نیز به تأسی از آموزه‌های اسلامی معتقد بود معلم اول خداوند متعال است؛ زیرا مردم را از تاریکی به سمت نور هدایت می‌کند.[۴۸] و معلمی شغل انبیا(ع)[۴۹] و شریف‌ترین و پرمسئولیت‌ترین شغل‌هاست که عهده‌دار تعلیم و تربیت و تزکیه انسان‌ها و هدایت به طریق مطلوب الهی است؛ از این‌رو والاترین مقام‌ها اختصاص به معلم انسان‌ساز دارد.[۵۰]

رسالت و نقش تربیتی معلمان

معلمان مظهر ضعف یا قدرت عقل و روح و اخلاق اجتماع‌اند؛ زیرا این قشر سازنده قالبی است که نسل جوان را در آن قالب به هر شکل و صورت که بخواهد می‌پروراند.[۵۱] امام‌خمینی مهم‌ترین و حساس‌ترین وظیفه معلمان را تربیت نسل جوان می‌دانست و معتقد بود اگر تربیت خوبی انجام شود، مملکت پیشرفت خواهد کرد و نقش تربیتی معلمان مسئولیت بزرگی است که نباید دست کم گرفته شود؛[۵۲] زیرا مقدرات مملکت و کلید تمامی سعادت‌ها و شقاوت‌های یک ملت در دستان معلمان است.[۵۳]

از نظر امام‌خمینی معلم متدین و خوش‌اخلاق در تربیت و شخصیت فرزندان دخالت تام و تمام دارد و چه بسا نقشه سعادت و شقاوت آنان با تزریقات ذهنی معلم ترسیم شود.[۵۴] ایشان ضمن تصریح به نقش اساسی و تعیین‌کننده معلمان در شکل‌گیری شخصیت دانش‌آموزان معتقد بود آنان امانتدار انسان‌اند؛ امانتی که متمایز از همه امانت‌هاست و اگر به آن خیانت شود، به ملت و جامعه و بالاتر از آن به اسلام خیانت شده است.[۵۵] ایشان محقق‌شدن رسالت عظیم تربیتی معلمان را با پرورش افرادی مهذب، مستقل، متعهد، آزاد، معتمد به نفس و آگاه به مسائل روز می‌دانست[۵۶] تا در سایه آن مملکت اصلاح گردد و زمینه خیانت در حق خداوند تعالی و انبیا(ع) فراهم نشود.[۵۷]

معلم نمونه

معلم نمونه، اعتقادات الهی و معنویت را همراه دیگر علوم به دانش‌آموزان انتقال می‌دهد.[۵۸] به همین علت لازم است پیش از هر چیز به اصلاح نفس خود بپردازد و شرایط اسلامی و مناسبی را برای احراز مقام شریف معلمی در خود ایجاد کند.[۵۹] امام‌خمینی، انبیا(ع) و اولیا(ع) را نمونه‌های کاملی از معلمان الهی معرفی می‌کرد که با رسالت عظیم خود به انسان‌ها حیات مادی و معنوی بخشیدند.[۶۰] ایشان معتقد بود معلمان باید با الگوگیری از آنان، ادامه‌دهنده این راه باشند و با وجود تمامی مشکلات سعی کنند به‌خوبی از عهده تکلیف خود برآیند[۶۱] و با وقف خود در راه خدا، از فرزندان مملکت، انسان‌هایی به تمام معنا بسازند.[۶۲]

امام‌خمینی از برخی از شخصیت‌های معاصر مانند مرتضی مطهری با عنوان «معلم» یاد کرده است.[۶۳] ایشان مطهری را الگوی معلمی در علم و اخلاق و پاره تن و حاصل عمر خود می‌دانست؛[۶۴] چنان‌که ایشان پس از شهادت سیدمحمدباقر صدر و بنت‌الهدی صدر ـ خواهر آموزگار وی ـ به دست رژیم بعثی عراق، با قدردانی از شخصیت و رفتار این دو شهید آنان را نمونه‌ای از معلمان دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب شمرد.[۶۵] و شهیدان محراب؛ سیداسدالله مدنی[۶۶] و سیدعبدالحسین دستغیب[۶۷] و همچنین شهیدان دیگر مانند محمدعلی رجایی (رئیس‌جمهور وقت)، محمدجواد باهنر (نخست‌وزیر وقت)[۶۸] و مصطفی چمران[۶۹] را معلمان اخلاق و مهذبان نفوس و متعهدان به اسلام خواند.

(ببینید: مرتضی مطهری، سیدمحمدباقر صدر، سیداسدالله مدنی، سیدعبدالحسین دستغیب، محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر، و مصطفی چمران)

توصیه‌ها و هشدارها

امام‌خمینی معتقد بود تعلیم بدون تربیت سبب تباهی می‌شود و عقب‌ماندگی کشور را در پی دارد.[۷۰] ایشان از معلمان می‌خواست تربیت را پراهمیت‌تر از تعلیم بدانند و مانند معلم اخلاق باشند[۷۱] به باور ایشان دانش‌آموزان، به فطرت پاک انسانی نزدیک‌تر[۷۲] و در آغاز راه هستند و از فطرت الهی خود دور نشده‌اند؛ ولی ممکن است با برنامه‌های اشتباه تربیتی به انحراف کشیده شوند.[۷۳] ایشان از معلمان می‌خواست با تربیت صحیح و الهی به دانش‌آموزان بیاموزند برای حفظ کشور و اسلام لازم است با آگاهی از انحرافات گذشته و تکیه بر فرهنگ مستقل اسلامی ـ ایرانی خود،[۷۴] تمامی نیرو و استعداد و قدرتشان را در راه اسلام صرف کنند.[۷۵]

امام‌خمینی با اشاره به مسئول‌بودن معلمان در پیشگاه خداوند به آنان سفارش می‌کرد برای تهذیب جامعه و انجام درست تکلیف خویش لازم است نخست خود را تزکیه کنند[۷۶] و سپس ضمن توجهی که به تربیت نسل آینده‌ساز به‌خصوص کودکان دارند[۷۷] با هوشمندی، عوامل فساد و متخصصان غیرمتعهد و غرب‌زده مدارس را که همچنان پیرو فرهنگ غرب‌اند شناسایی و حذف کنند.[۷۸] ایشان میزان را تنها علم نمی‌دانست و با تأکید بر اینکه حتی علم توحیدیِ فاقد تربیت الهی و تزکیه، معیار کارآمدی نیست، معلمان را به تربیت دانش‌آموزانی عالِم همراه با تربیت الهی سفارش می‌کرد.[۷۹] امام‌خمینی با تأکید بر اینکه مدرسه از دانشگاه مهم‌تر است[۸۰] از معلمان می‌خواست تا ضمن پرداختن به نقش خطیر تربیت علمی، در جایگاه یک مصلح و انسانی آگاه به مسائل و تحولات اجتماعی ـ سیاسی، عهده‌دار رشد معنوی نسل جوان باشند و با تربیت سیاسی، روحیه مشارکت هوشیارانه و احساس مسئولیت آگاهانه را در آنان زنده کنند.[۸۱]

سیره عملی امام‌خمینی

در سیره عملی امام‌خمینی تواضعی وصف‌ناشدنی در برابر استادان خود به چشم می‌خورد. ایشان در برابر استادان خود بسیار مؤدبانه رفتار می‌کرد؛[۸۲] چنان‌که همیشه منظم و به موقع سر جلسات درس استاد خود محمدعلی شاه‌آبادی حاضر می‌شد.[۸۳] ایشان از استادانش و دیگر علما با احترام فراوان یاد می‌کرد.[۸۴] استادان ایشان نقش مهمی در شخصیت علمی او داشتند، به‌ویژه شاه‌آبادی که امام‌خمینی ایشان را عارف و استادی می‌دانست که حق حیات بر امام‌خمینی داشته است؛ به گونه‌ای که از عهده شکر زحمات وی برنمی‌آید[۸۵] و شاه‌آبادی نیز در مقام تکریم امام‌خمینی، ایشان را روح خدا و مورد اعتماد خویش می‌دانست.[۸۶]

(ببینید: استادان امام‌خمینی و اخلاق و سیره امام‌خمینی)

امام‌خمینی، خود نمونه یک معلم متعهد و ملتزم به اسلام بود، به گونه‌ای که رفتار متعالی و آمیخته با اصول تربیتی ایشان، دل و جان شاگردان و مخاطبان خویش را متحول می‌کرد و حیات دوباره‌ای بدان‌ها می‌بخشید.[۸۷] مرتضی مطهری امام‌خمینی را روح قدسی الهی می‌نامد و بیان می‌کند درس اخلاق پایان هفته ایشان بدون هیچ اغراق و مبالغه‌ای چنان او را سرمست می‌کرد که تا هفته بعد خود را شدیداً تحت تأثیر آن می‌یافت.[۸۸] ایشان با وجود اینکه در هوش و ذکاوت علمی بر دیگران برتری داشت و از استادان علمی حوزه به‌شمار می‌آمد، همیشه با فروتنی همچون یک طلبه معمولی رفتار می‌کرد و هیچ‌گاه دنبال شهرت و پست و مقام نبود.[۸۹]

(ببینید: تدریس امام‌خمینی)

از امتیازها و جلوه‌های معلمی امام‌خمینی می‌توان به این موارد اشاره کرد: اهتمام ویژه ایشان به تشکیل جلسات درسی خلاق، پویا و فعال و پرهیزدادن شاگردان از سکوت و تقلید و اقتباس، جهت پرورش مجتهدانی صاحب‌نظر و شجاع و متفکر و در عین حال دوری از جلساتی که خودنمایی و غرور در آن بروز می‌کرد،[۹۰] در نظر گرفتن جنبه‌های معنوی و روحانی در جلسه درس و توصیه به مخاطبان جهت تزکیه و تهذیب نفس به جهت سرآمددانستن علم اخلاق بر همه علوم،[۹۱] ساده‌زیستی نظم و آرامش،[۹۲] برخورد محترمانه و محبت‌آمیز با شاگردان،[۹۳] بیان افکار سیاسی و انقلابی خود در میان مباحث درس و اشاره به مسائل اجتماعی و سیاسی کشور.[۹۴]

(ببینید: ساده‌زیستی و اخلاق و سیره امام‌خمینی)

پانویس

  1. دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ۱۳/۱۸۷۰۰؛ معین، فرهنگ معین، ۳/۴۲۳۸–۴۲۳۹.
  2. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۷/۷۱۷۴.
  3. حسینی دشتی، معارف و معاریف، ۹/۴۹۸–۴۹۹؛ ادامه مقاله.
  4. حکمت، آموزش و پرورش در ایران باستان، ۳۷۱.
  5. درّانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۲۷.
  6. درّانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۳۱.
  7. رضایی، گنجینه تاریخ ایران، ۸/۸۵۹.
  8. درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۶۴.
  9. درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۶۸.
  10. درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۷۶.
  11. گوتاس، تفکر یونانی، فرهنگ عربی، ۱۲۵.
  12. نصر، سنت‌های عقلانی اسلامی در ایران، ۱۲۱–۱۲۶.
  13. درّانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۱۳۶.
  14. کتیرایی، از خشت تا خشت، ۹۴.
  15. علاقه‌بند، جامعه‌شناسی آموزش و پرورش، ۶۳.
  16. الماسی، تاریخ مختصر تحول تعلیم و تربیت در اسلام و ایران، ۱۶۳.
  17. سرکارآرانی، اصلاحات آموزشی و مدرن سازی با تأکید بر مطالعه تطبیقی آموزش و پرورش ایران و ژاپن، ۳۶۰.
  18. درّانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۱۲۷.
  19. آوری، تاریخ معاصر ایران، از تأسیس پهلوی تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ۴۸ و ۶۰.
  20. سرکارآرانی، اصلاحات آموزشی و مدرن سازی با تأکید بر مطالعه تطبیقی آموزش و پرورش ایران و ژاپن، ۳۶۰.
  21. صفوی، تاریخ آموزش و پرورش ایران، ۱۱۳.
  22. طباطبایی، نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران، تهران، ۱۷۷.
  23. صفوی، تاریخ آموزش و پرورش ایران، ۱۱۳.
  24. ابراهیمی، سپاه دانش، ۳۱۲–۳۱۳.
  25. سرکارآرانی، اصلاحات آموزشی و مدرن سازی با تأکید بر مطالعه تطبیقی آموزش و پرورش ایران و ژاپن، ۳۶۱.
  26. عیوضی، طبقات اجتماعی و رژیم شاه، ۱۹۱–۱۹۲.
  27. آل حسینی، فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران و تحقق معلم پژوهنده، ۷.
  28. زکی، بررسی نقش عوامل اجتماعی مؤثر بر انگیزش و رضایت شغلی معلمان، ۷۰–۷۵.
  29. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۶۲؛ ۱۰/۸۸ و ۱۵/۲۴۴.
  30. جوانمرد، رفتار سیاسی شهید مطهری و انقلاب اسلامی، تهران، ۲۶۸.
  31. زمر، ۹.
  32. مجلسی، بحار الانوار، ۲۳/۸۳.
  33. الرحمن، ۳–۴.
  34. بقره، ۳۱.
  35. کلینی، الکافی، ۲/۲۱۹.
  36. کلینی، الکافی، ۱/۳۲.
  37. داوودی، نقش معلم در تربیت دینی، ۱۰۳–۱۰۴.
  38. عجلونی، کشف الخفاء و مزیل الالباس عما اشتهر من الاحادیث علی السنة الناس، ۱/۴۸.
  39. مجلسی، بحار الانوار، ۲/۲۵.
  40. مجلسی، بحار الانوار، ۲/۲۵.
  41. نهج البلاغه، ح۱۳۹، ۵۳۵.
  42. نراقی، جامع السعادات، ۳/۱۴۱.
  43. نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، ۱۵/۲۰۳.
  44. ابن‌شعبه، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، ۲۶۰.
  45. مجلسی، بحار الانوار، ۲/۱۷.
  46. طبرسی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ۲/۴۵۴–۴۵۵.
  47. غزالی، احیاء علوم الدین، ۱/۱۹.
  48. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۹۱.
  49. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۹۱.
  50. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۹۲ و ۱۳/۱۷۱؛ جعفرزاده، منشور فرهنگ از نگاه امام‌خمینی، ۲۹۷–۲۹۸.
  51. افتخارزاده، نقش معلم در تمدن جهان، ۷۰.
  52. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۷۶ و ۷/۴۲۷–۴۲۸.
  53. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۲۸ و ۴۲۹.
  54. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۵۶.
  55. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۹۱–۲۹۲ و ۱۴/۳۵.
  56. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۵۷ و ۱۵/۱۰۷.
  57. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۷۶ و ۱۴/۳۵.
  58. رجایی، سخنان شهید رجایی پیرامون تربیت معلم، ۱۶.
  59. نوری، محمداسماعیل، جایگاه رفیع معلم در اسلام، ۱۳۱.
  60. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۹۱؛ ۹/۲۹۱ و ۱۳/۱۷۴.
  61. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۱۴.
  62. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸ و ۱۵/۴۴۷.
  63. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۲۵.
  64. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۸ و ۱۴/۱۶۹.
  65. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۵۳.
  66. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۲۵.
  67. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۱۸.
  68. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۷۷.
  69. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷۸.
  70. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۶۲–۱۶۳ و ۸/۵۱۳.
  71. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۶.
  72. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۵۳.
  73. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۰.
  74. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۵ و ۱۷/۲.
  75. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۱۰ و ۱۳/۱۷۲.
  76. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۳۴–۱۳۵؛ بهداروند، اخلاق از دیدگاه امام‌خمینی، ۱۱۵.
  77. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۷–۸۸.
  78. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۴ و ۱۹/۱۱۱.
  79. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۰.
  80. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۸۹.
  81. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۰۳.
  82. شاه‌آبادی، نصرالله، خاطرات، چاپ‌شده در جلوه‌های معلمی امام‌خمینی، ۳۱؛ شاه‌آبادی، محمدصادق، خاطرات، چاپ‌شده در جلوه‌های معلمی امام‌خمینی، ۳۲.
  83. بنی‌فضل، خاطرات، چاپ‌شده در جلوه‌های معلمی امام‌خمینی، ۲۴.
  84. زمانی، سرگذشتهای ویژه از زندگی امام‌خمینی به روایت جمعی از فضلا، ۵/۸۴.
  85. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۰۷.
  86. تجریشی، خاطرات اسدالله تجریشی، ۱۹.
  87. حسنی، اهمیت و ضرورت تربیت دینی از منظر امام‌خمینی، ۷۵–۷۶.
  88. مطهری، مجموعه آثار، ۱/۴۴۱.
  89. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۴۱؛ امینی، چاپ‌شده در آیین دانشوری در سیره امام‌خمینی، ۳۸.
  90. (مؤمن، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، ۱۴۱–۱۴۲.
  91. (حق‌شناس، خاطرات، چاپ‌شده در جلوه‌های معلمی امام‌خمینی، ۴۸–۴۹؛ گلی زواره، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، تربیتی و عرفانی حضرت امام‌خمینی، ۱۹۳.
  92. زمانی، سرگذشتهای ویژه از زندگی امام‌خمینی به روایت جمعی از فضلا، ۵/۸۳ و ۹۰.
  93. گلی زواره، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، تربیتی و عرفانی حضرت امام‌خمینی، ۱۹۶؛ خلخالی، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، ۵۹؛ عمید زنجانی، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، ۱۰۶.
  94. رجبی، زندگی‌نامه سیاسی امام‌خمینی از آغاز تا تبعید، ۱/۱۰۳.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آل حسینی، فرشته، فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران و تحقق معلم پژوهنده، مجله نوآوری‌های آموزشی، شماره ۴۷، ۱۳۹۲ش.
  • آوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران، از تأسیس پهلوی تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، عطائی، چاپ سوم، ۱۳۷۶ش.
  • ابراهیمی، میرجلال، سپاه دانش، تهران، مجله آموزش و پرورش، شماره ۶۵، ۱۳۵۱ش.
  • ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • افتخارزاده، سیدجلال‌الدین، نقش معلم در تمدن جهان، تهران، کتابهای پرستو، چاپ اول، ۱۳۵۱ش.
  • الماسی، علی‌محمد، تاریخ مختصر تحول تعلیم و تربیت در اسلام و ایران، تهران، رشد، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امینی، ابراهیم، چاپ‌شده در آیین دانشوری در سیره امام‌خمینی، تدوین رسول سعادتمند، قم، تسنیم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
  • بنی‌فضل، مرتضی، خاطرات، چاپ‌شده در جلوه‌های معلمی امام‌خمینی، تدوین امیررضا ستوده و احمد برادری، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • بهداروند، محمدمهدی، اخلاق از دیدگاه امام‌خمینی، تهران، پیام آزادی، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • تجریشی، اسدالله، خاطرات اسدالله تجریشی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • جعفرزاده، محمدحسن، منشور فرهنگ از نگاه امام‌خمینی، قم، ولاء منتظر، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • جوانمرد، سیداحسان، رفتار سیاسی شهید مطهری و انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • حسنی، محمدجواد، اهمیت و ضرورت تربیت دینی از منظر امام‌خمینی، چاپ‌شده در تربیت اسلامی، کاوشی در رهنمودهای تربیتی امام‌خمینی، تدوین محمدعلی حاجی ده‌آبادی و علیرضا صادق‌زاده قمصری، شماره ۵، ۱۳۸۰ش.
  • حسینی دشتی، سیدمصطفی، معارف و معاریف، قم، صدر، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش.
  • حق‌شناس، عبدالکریم، خاطرات، چاپ‌شده در جلوه‌های معلمی امام‌خمینی، تدوین امیررضا ستوده و احمد برادری، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • حکمت، علیرضا، آموزش و پرورش در ایران باستان، تهران، مؤسسه تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی آموزشی، چاپ اول، ۱۳۵۰ش.
  • خلخالی، محمدصادق، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، تدوین حمید بصیرت‌منش و دیگران، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • داوودی، محمد، نقش معلم در تربیت دینی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • درّانی، کمال، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، تهران، سمت، چاپ هفتم، ۱۳۸۵ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • رجایی، محمدعلی، سخنان شهید رجایی پیرامون تربیت معلم، تهران، جهاد دانشگاهی، ۱۳۶۱ش.
  • رجبی، محمدحسن، زندگی‌نامه سیاسی امام‌خمینی از آغاز تا تبعید، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • رضایی، عبدالعظیم، گنجینه تاریخ ایران، تهران، اطلس، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
  • زکی، محمدعلی، بررسی نقش عوامل اجتماعی مؤثر بر انگیزش و رضایت شغلی معلمان، مجله مصباح، شماره ۵۲، ۱۳۸۳ش.
  • زمانی، مصطفی، سرگذشتهای ویژه از زندگی امام‌خمینی به روایت جمعی از فضلا، تهران، پیام آزادی، چاپ سوم، ۱۳۶۵ش.
  • سرکارآرانی، محمدرضا، اصلاحات آموزشی و مدرن سازی با تأکید بر مطالعه تطبیقی آموزش و پرورش ایران و ژاپن، تهران، روزنگار، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • شاه‌آبادی، محمدصادق، خاطرات، چاپ‌شده در جلوه‌های معلمی امام‌خمینی، تدوین امیررضا ستوده و احمد برادری، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • شاه‌آبادی، نصرالله، خاطرات، چاپ‌شده در جلوه‌های معلمی امام‌خمینی، تدوین امیررضا ستوده و احمد برادری، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • صفوی، امان‌الله، تاریخ آموزش و پرورش ایران، تهران، رشد، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • طباطبایی، محمدحسن، نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • طبرسی، احمدبن‌علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
  • عجلونی، اسماعیل، کشف الخفاء و مزیل الالباس عما اشتهر من الاحادیث علی السنة الناس، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ سوم، ۱۴۰۸ق.
  • علاقه‌بند، علی، جامعه‌شناسی آموزش و پرورش، تهران، روان، چاپ پنجم، ۱۳۸۵ش.
  • عمید زنجانی، عباسعلی، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، تدوین حمید بصیرت‌منش و دیگران، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • عیوضی، محمدرحیم، طبقات اجتماعی و رژیم شاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، تحقیق عبدالرحیم‌بن‌حسین عراقی، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
  • کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، نشر ثالث، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • گلی زواره قمشه‌ای، غلامرضا، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، تربیتی و عرفانی حضرت امام‌خمینی، قم، حضور، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • گوتاس، دیمیتری، تفکر یونانی، فرهنگ عربی، ترجمه محمدسعید حنایی کاشانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۰ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۶۰ش.
  • مؤمن، محمد، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، تدوین حمید بصیرت‌منش و دیگران، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، تصحیح سیدمحمد کلانتر، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بی‌تا.
  • نصر، سیدحسین، سنت‌های عقلانی اسلامی در ایران، تهران، قصیده سرا، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • نوری، محمداسماعیل، جایگاه رفیع معلم در اسلام، قم، نصایح، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.

پیوند به بیرون