تبعید امام‌خمینی، دستگیری و تبعید امام‌خمینی به ترکیه، ۱۳۴۳.

تبعید امام‌خمینی
شرح ماجرادستگیری و تبعید امام‌خمینی به ترکیه
زمانچهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۴۳
دورهپهلوی
مکانقم
علتسخنرانی امام خمینی علیه حکومت پهلوی، آمریکا و اسراییل و مخالفت با تصویب کاپیتولاسیون
اهدافدور کردن امام از ایران و محدودساختن فعالیت‌های ایشان
نتایجدوری امام از ایران به‌مدت ۱۵ سال
واکنش‌هااعتراض مراجع تقلید، علما، حوزه‌های علمیه و مردم


مقدمه

استعمارگران و حکومت‌های استبدادی در مقابله با علمای مبارز دینی شیوه‌های گوناگونی چون تهدید، ارعاب و زندان را به کار می‌گرفتند؛ اما وقتی این شیوه‌ها بر علما تأثیری نداشت یا موقعیت اجتماعی‌شان اجازه نمی‌داد که آنان را به زندان بیندازند یا آنان را به مدت طولانی در زندان نگه دارند، به تبعید در داخل یا خارج کشور اقدام می‌کردند. ازجمله در روزگار ناصرالدین‌شاه، سیدجمال‌الدین اسدآبادی و برخی از رهبران نهضت تحریم تنباکو و در زمان حکومت رضاخان پهلوی، سیدحسن مدرس و دیگران و در روزگار محمدرضا پهلوی بسیاری از علما در داخل کشور و امام‌خمینی به خارج از کشور تبعید شدند.[۱]
پس از رحلت سیدحسین بروجردی در سال ۱۳۴۰، امام‌خمینی با سخنرانی‌ها، بیانیه‌ها و موضع‌گیری‌های خود نقش مؤثری در نقد عملکرد رژیم پهلوی و آگاه‌کردن مردم از برنامه‌های ضداسلامی آن رژیم داشت.[۲] مخالفت امام‌خمینی با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در مهر ۱۳۴۱؛ مبارزه با همه‌پرسی انقلاب سفید در بهمن ۱۳۴۱، اعلام عزای عمومی در نوروز ۱۳۴۲[۳] و سخنرانی در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲[۴] که منجر به قیام پانزده خرداد شد، بخشی از مبارزات امام‌خمینی بود. رژیم پهلوی با سرکوب شدید قیام مردم و حبس و حصر امام‌خمینی به مدت یازده ماه پنداشت که مقاومت ایشان و مردم را در هم شکسته‌است (ببینید: پانزده خرداد)؛ بنابراین در اجرای اصلاحات و خواسته‌های مورد نظر آمریکا مصمم‌تر شد.[۵]

مخالفت با تصویب کاپیتولاسیون

مصونیت قضایی نظامیان آمریکایی و وابستگان آنان از خواسته‌های آمریکا از ایران بود که محمدرضا پهلوی تصمیم به اجرای آن گرفته بود.[۶] رژیم پهلوی در مرداد ۱۳۴۳ تصویب لایحه کاپیتولاسیون را در مجلس سنا و در مهر ۱۳۴۳ از مجلس شورای ملی گذراند. بر اساس این قانون به امریکایی‌های مأمور در ایران و وابستگانشان مصونیت سیاسی و قضایی داده می‌شد، به طوری که اگر مرتکب جرم و جنایتی می‌شدند، در دادگاه‌های ایران محاکمه نمی‌شدند (ببینید: کاپیتولاسیون).
امام‌خمینی پس از اطلاع از تصویب این لایحه، هم‌زمان با سالروز ولادت حضرت فاطمه(س) که سالروز ولادت محمدرضا پهلوی نیز بود، در حضور جمع بسیاری از مردم، در خانه خود سخنرانی و در آن به‌شدت به محمدرضا پهلوی، آمریکا و اسرائیل حمله کرد و یادآور شد رژیم ایران، استقلال کشور را فروخت و دست‌نشاندگی خود را به آمریکا اثبات کرد؛ چنان‌که کشتن سگ آمریکایی در ایران بازخواست دارد؛ ولی اگر یک آمریکایی شاه ایران را بکشد، کسی حق اعتراض ندارد.
ایشان روز تصویب این لایحه را روز عزای ملت ایران نامید و دولت و مجلسیانِ ایران را «نوکران» آمریکا خواند.[۷] ایشان افزون بر این سخنرانی، اعلامیه‌ای نیز صادر کرد و تصویب لایحه کاپیتولاسیون را به منزله سند بردگی ملت ایران و مخالف با قرآن و اسلام و اقرار رژیم پهلوی به مستعمره‌بودن ایران دانست و پس از اعلام خطر برای اسلام، طلاب، علما، مراجع و مردم را به اقدام و قیام علیه رژیم دعوت کرد[۸] (ببینید: کاپیتولاسیون)

تبعید به ترکیه

مواضع و سخنان امام‌خمینی آمریکا و رژیم پهلوی را به این نتیجه رساند که با حضور ایشان در ایران اصلاحات مد نظر آنان امکان‌پذیر نیست؛ از این‌رو تبعید ایشان به ترکیه در دستور کار قرار گرفت.
اقدامات امنیتی برای بازداشت ایشان از چند روز قبل انجام شد و مأموران اطلاعاتی رژیم بدون اطلاع از ماموریتشان در اطراف خانه امام‌خمینی در قم مستقر و اوضاع را زیر نظر گرفتند. در سحرگاه چهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۴۳ مأموران شهربانی و سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) به سرپرستی سرهنگ عزلتی معاون شهربانی و سروان سیف‌الدین عصار از مأموران ساواک، خانه ایشان را محاصره، ایشان را بازداشت و به تهران و فرودگاه مهرآباد منتقل کردند[۹] (ببینید: دستگیری امام‌خمینی) و سپس در ساعت هشت صبح همان روز با یک فروند هواپیمای سی ۱۳۰ (هرکولس) متعلق به نیروی هوایی ایران که از پیش آماده بود، امام‌خمینی را به ترکیه تبعید کردند. سرهنگ امیر افضلی رئیس بخش امور اجتماعی ساواک امام‌خمینی را در این تبعید همراهی می‌کرد.[۱۰] همان روز نیز رادیو و مطبوعات کشور خبر بازداشت و تبعید امام‌خمینی را گزارش کردند.[۱۱]
طبق گزارش افضلی، هواپیمای حامل امام‌خمینی، پس از سه ساعت و سی دقیقه پرواز، در ساعت ۳۰ :۱۱ در فرودگاه آنکارا به زمین نشست و ایشان را تحویل مأموران امنیتی ترکیه دادند. مأموران ترکیه ایشان را با ماشین مستقیماً به هتل سیلوار پالاس (طبقه چهارم، اتاق ۵۱۴) که قبلاً آماده شده بود، بردند[۱۲] و برای دوربودن از دسترس خبرنگاران در روز بعد به یکی از ساختمان‌های فرعی خیابان آتاترک منتقل کردند.[۱۳] مقامات ترکیه پس از یک هفته توقف امام‌خمینی در آنکارا برای قطع ارتباط ایشان با مردم به‌ویژه خبرنگاران، وی را به شهر بورسا در ۴۶۰ کیلومتری غرب آنکارا منتقل کردند[۱۴] (ببینید: بورسا).
پس از تبعید امام‌خمینی، به دلیل واکنش و اقدامات گسترده سیدمصطفی خمینی و جلسات وی با مراجع تقلید، بازاریان و قشرهای مختلف و تحریک بازاریان به بستن مغازه‌ها، وی در ساعت ده و پانزده دقیقه ۱۳ آبان توسط ساواک و شهربانی بازداشت و زندانی شد[۱۵]؛ اما پس از ۵۷ روز آزاد و با ردّ درخواست آنان مبنی بر رفتن به ترکیه، دوباره بازداشت و به ترکیه تبعید شد[۱۶] (ببینید: سیدمصطفی خمینی).
در بسیاری از اسناد شهربانی گزارش دستگیری و تبعید امام‌خمینی به ترکیه آمده‌است؛ ازجمله این گزارش که رئیس اداره اطلاعات شهربانی در بخشنامه‌ای به شهربانی‌های سراسر کشور ضمن اطلاع‌رسانی دربارهٔ تبعید امام‌خمینی، دستور داد نهایت مراقبت و پیش‌بینی لازم را از نظر انتظامی به عمل آورند.[۱۷] رئیس شهربانی قم نیز یک هفته بعد طی گزارشی جریان مأموریت را به تفصیل گزارش کرده‌است که از لحاظ تاریخی مهم و قابل توجه است.[۱۸] یک نکته کلیدی نیز نامه وزیر مختار و رایزن سفارت آمریکا در ایران است که سه روز پس از تبعید امام‌خمینی به مخاطب خود «جیمز» که از مقامات وزارت امور خارجه امریکاست، از تبعید ایشان اظهار خوشحالی می‌کند و می‌نویسد: «بالاخره ما توانستیم از سوءرفتار پیرمردی که با سخن خود چوب در میان چرخ‌های ما می‌گذاشت، خلاص شویم».[۱۹]

علت تبعید به ترکیه

دربارهٔ علت انتخاب ترکیه برای تبعید امام‌خمینی چند نظر وجود دارد. به گفته ارتشبد حسین فردوست هم‌درس و رئیس دفتر ویژه اطلاعات محمدرضا پهلوی، تبعید ایشان به ترکیه به دستور و اصرار آمریکا بود و پهلوی در آغاز از ترس عواقب آن با آن موافق نبود.[۲۰] بر اساس اسناد سفارتخانه آمریکا نیز، این کشور از پیش برای این کار برنامه‌ریزی کرده و هماهنگی‌های لازم صورت گرفته بود.[۲۱] از سوی دیگر، بیشتر مردم ترکیه سنی و دولت ایران و ترکیه هر دو سرسپرده آمریکا بودند و امکان فعالیت برای امام‌خمینی در آنجا نبود.[۲۲] ترکیه هم مانند ایران هم‌پیمان آمریکا بود و کنترل امام‌خمینی برای مأموران ایران و ترکیه به‌آسانی امکان‌پذیر بود.[۲۳] افزون بر این، حکومت ترکیه لائیک بود و رژیم پهلوی تصور می‌کرد امام‌خمینی در این فضا نمی‌تواند فعالیت‌های خود را ادامه دهد و واقعیت موجود نیز این باور را تأیید می‌کرد.[۲۴] از طرف دیگر امام‌خمینی در مبارزات خود علیه رژیم پهلوی، به آتاترک حمله کرده و او را فردی خبیث و غیر مسلمان نامیده بود.[۲۵] ایشان همچنین چنان‌که خود بعدها تصریح کرده‌است، لباس هم‌شکل و بی‌حجابی موجود در ایران را درسی می‌دانست که رضاخان پهلوی در مسافرت به ترکیه از آتاترک فراگرفته بود.[۲۶]

بازتاب داخلی

صبح روز تبعید کماندوهای رژیم و ساواک برای جلوگیری از تجدید قیام ۱۵ خرداد آماده‌باش کامل بودند. نیروهای زیادی در شهرهای قم و تهران و دیگر شهرها متمرکز بودند تا هر گونه حرکت اعتراضی را سرکوب کنند.[۲۷] با این حال، مردم پس از انتشار خبر تبعید امام‌خمینی دست به اعتراض‌های گسترده زدند. بازارها و حوزه‌های علمیه و حتی نمازهای جماعت در قم، مشهد، تهران و بسیاری از شهرستان‌ها به نشانه اعتراض تا مدتی تعطیل بودند.[۲۸] حجم زیادی ازجلد دوم اسناد شهربانی مربوط به واکنش‌های مردمی در پی انتشار خبر تبعید امام‌خمینی در قم، تهران و دیگر شهرهاست. با توجه به حساسیت رژیم و دستور شهربانی مرکز به همه شهربانی‌ها مبنی بر گزارش بازتاب خبر تبعید در میان مردم از حدود ۷۰ شهرستان به مرکز گزارش فرستاده شده‌است.[۲۹]
پس از تبعید امام‌خمینی، روحانیان نقش خود را در تداوم راه ایشان در سنگر منبر و مسجد دنبال کردند و در آن شرایط پرخفقان، گویندگان متعهد مذهبی با آوردن نام امام‌خمینی بر منبر مردم را به ادامه راه ایشان فرا می‌خواندند.[۳۰] شاعران سروده‌های آگاه‌بخش و پرمغزی در ابراز علاقه و وفاداری و پشتیبانی از رهبر تبعیدی خویش سرودند و با پخش آن در میان مردم آنان را به مبارزه با این ستم بزرگ دعوت کردند.[۳۱] گروهی از مردم قم به خانه مراجع تقلید رفتند تا کسب تکلیف کنند؛ ولی رژیم خانه‌های مراجع را تحت نظر و کنترل قرار داده بود.[۳۲]
علما، مراجع، حوزه‌های علمیه و مردم در اعتراض به تبعید امام‌خمینی تلگرام و طومارهای بسیاری به سفارت ترکیه در ایران و دولت ترکیه فرستادند. در این نامه‌ها با اظهار نگرانی از تبعید امام‌خمینی از دولت‌مردان ترکیه خواسته شده بود که جایگاه ایشان را پاس دارند[۳۳]؛ چنان‌که سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، سیدمحمدهادی میلانی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدحسن طباطبایی قمی و بسیاری از علمای دیگر با فرستادن تلگرام و نامه به این اقدام رژیم اعتراض کردند.[۳۴]
امام‌خمینی طی دو تلگرام سلامتی خود را به اطلاع خانواده رساند[۳۵] و آنان را به صبر جمیل دعوت کرد و از خویشاوندان خواست برای آزادی ایشان از کسی درخواست نکنند و از فرزند خود سیدمصطفی خواست که با مادر و خواهران و برادر و بستگان خوش‌رفتاری کند و افزود که شهریه طلاب را پرداخت کنند و وسایلی که فراموش کرده برای ایشان بفرستند.[۳۶]

بازتاب بیرونی

علمای مقیم خارج و بعضی از مراجع تقلید ازجمله سیدابوالقاسم خویی[۳۷] و سیدمحسن حکیم[۳۸] و مدرسه‌های حوزه علمیه نجف ازجمله طلاب مدرسه آیت‌الله بروجردی که تولیت آن با نصرالله خلخالی بود[۳۹] و محمد جعفرزاده به نمایندگی از دیگر طلاب حوزه علمیه نجف با انتشار بیانیه و فرستادن تلگرام به تبعید امام‌خمینی اعتراض کردند[۴۰]؛ همچنین برخی از دانشجویان ایرانی مقیم خارج ازجمله دانشجویان مقیم نیویورک،[۴۱] دانشجویان مقیم آمریکا،[۴۲] دانشجویان مقیم آلمان،[۴۳] دانشجویان مقیم وین اتریش،[۴۴] دانشجویان مقیم ترکیه[۴۵] و جبهه ملی مقیم آمریکا،[۴۶] با انتشار بیانیه یا با تلگرام یا با تجمع به تبعید امام‌خمینی اعتراض کردند.
برخلاف رسانه‌های داخلی، رسانه‌های خبری خارجی، دربارهٔ تبعید امام‌خمینی خبرهای مفصلی پخش کردند؛ ازجمله بخش فارسی رادیو لندن،[۴۷] خبرگزاری رویترز و یونایتدپرس،[۴۸] خبرگزاری فرانسه،[۴۹] روزنامه الفجر الجدید و المنار عراق،[۵۰] روزنامه «la presse» تونس،[۵۱] روزنامه الثوره دمشق،[۵۲] روزنامه الشعب الجزائر،[۵۳] مجله میثاق ارگان مدرسه الواعظین لکهنو هند،[۵۴] روزنامه جنگ چاپ کراچی،[۵۵] در روز تبعید و پس از آن گزارش دادند «آیت‌الله خمینی» از روحانیان مذهبی ایران و از مخالفان دولت به علت مخالفت با برنامه اصلاحات ارضی، مخالفت با کاپیتولاسیون و مخالفت با همکاری دولت ایران با اسرائیل از کشور تبعید شد.[۵۶]

اقدام‌ها برای بازگشت امام‌خمینی

با کشته‌شدن حسنعلی منصور عامل قرارداد کاپیتولاسیون و انتصاب امیرعباس هویدا به نخست‌وزیری در هفتم بهمن ۱۳۴۳ مراجع تقلید و حوزه‌های علمیه تلگرام‌های زیادی به وی مخابره کردند و خواهان بازگشت امام‌خمینی شدند.[۵۷] سیدابوالقاسم خویی در تلگرامی به هویدا انتظار حوزه‌های علمیه را برطرف‌کردن نفوذ صهیونیست و الغای قوانین مخالف اسلام و بازگشت امام‌خمینی دانست.[۵۸] در ۲۹ بهمن نیز استادان و فضلای حوزه علمیه قم نامه‌ای سرگشاده به هویدا نوشتند و رونوشت آن را به دیوان عالی کشور فرستادند و با تشریح اوضاع خفقان‌آور جامعه، خواهان بازگشت ایشان شدند.[۵۹]
در ۲۵ شوال ۱۳۸۴ق/ ۸ اسفند ۱۳۴۳ در مراسمی که در شب شهادت امام‌صادق(ع) برای دومین سالگرد شهدای فیضیه در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) برگزار شد، گویندگان به تشریح جنایات رژیم پهلوی در حمله به مدرسه فیضیه پرداختند و مردم هنگام خروج با شعار سلام بر خمینی، درود بر خمینی مسجد را ترک کردند و در میدان آستانه حرم با مأموران درگیر شدند. در صبح و عصر ۲۵ شوال نیز در مسجد بالاسر و مدرسه فیضیه مجالسی برگزار شد و اعلامیه امام‌خمینی که شاه‌دوستی را غارتگری دانسته بود خوانده شد و با شعار و تظاهرات همراه گردید.[۶۰] این حرکت سبب شد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در ۱۱/۱۲/۱۳۴۳ عده‌ای از مبارزان ازجمله عبدالرحیم ربانی شیرازی، یحیی انصاری شیرازی، صادق خلخالی و اکبر هاشمی رفسنجانی را دستگیر کند.[۶۱]
در اول فروردین ۱۳۴۴ پس از نماز جماعت مغرب و عشای سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، عده‌ای از روحانیان مبارز دسته‌جمعی دعای توسل خواندند که سبب تجمع زائران شد. در این هنگام طلبه‌ای به نام فلاح یزدی با قرائت مقاله‌ای هیئت حاکم ایران را فاسد خواند و اعلام کرد این رژیم امام‌خمینی را تبعید و عده زیادی از روحانیان را بازداشت کرده‌است. وی سپس فهرستی بیش از پنجاه نفر از روحانیان بازداشت‌شده در دو ماه گذشته را برای مردم خواند که پیش از تمام‌شدن برنامه، مأموران مسلح به جمعیت حمله کردند.[۶۲]
وقتی تلگرام‌های اعتراض به مسئولان ایران و ترکیه بی‌اثر ماند، برخی از گروه‌های دانشجویی ایران در اروپا و آمریکا، با فرستادن نامه به سازمان حقوق بشر و به شخص اوتانت دبیرکل وقت سازمان ملل برای جلوگیری از ادامه تبعید غیرقانونی امام‌خمینی و آزادی ایشان درخواست کمک کردند.[۶۳] سرانجام کمیسیون حقوق بشر نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل نوشت و از تبعید غیرقانونی امام‌خمینی و ادامه آن که برخلاف مواد مصرح قانون اساسی ایران و بیانیه جهانی حقوق بشر صورت گرفته‌است، اظهار تأثر کرد و از دبیرکل درخواست کرد دراین‌باره از دو دولت ایران و ترکیه سؤال کند. این نامه که در خبرنامه سازمان دانشجویان ایرانی در نئوانگلند (فوریه ۱۹۶۵) منتشر شده‌است، با رد ادعای محمدرضا پهلوی مبنی بر اینکه تبعید برای حفظ امنیت و تمامیت ایران بوده‌است، می‌پرسد چگونه کسی که از پانزده خرداد ۱۳۴۲ تاکنون زندانی بوده‌است، می‌توانست برای کشور خطری ایجاد کند.[۶۴]
در طول مدت تبعید، رژیم پهلوی با رد هر گونه تقاضای دیدار با امام‌خمینی سعی کرد ایشان به دست فراموشی سپرده شود؛ ولی بر اثر فشار علما و مردم به‌ناچار با اعزام نمایندگانی از طرف مراجع و علمای تهران و قم برای دیدار با ایشان موافقت کرد.[۶۵] امام‌خمینی در زمان اقامت در آنکارا و بورسا حدود شانزده نامه برای بستگان، دوستان و در پاسخ به برخی از نامه‌های علما فرستاد.[۶۶] ایشان برنامه‌هایی نیز جهت فراگیری زبان ترکی، دیدار از مراکز دیدنی شهر و نگارش کتاب تحریر الوسیله داشت (ببینید: بورسا  و تحریر الوسیله).

تغییر محل تبعید

محمدرضا پهلوی پس از یازده ماه تبعید امام‌خمینی در ترکیه تصمیم گرفت ایشان را به مکان دیگری تبعید کند.[۶۷] چندین عامل سبب تغییر تبعیدگاه امام‌خمینی شد: فشارهای داخلی و خارجی، تظاهرات و تلاش‌های دانشجویان خارج کشور برای آزادی امام‌خمینی، مشکلات امنیتی دولت ترکیه، افزایش فشارهای جامعه مذهبی ترکیه و از همه مهم‌تر تصور رژیم پهلوی برای محدودکردن فعالیت‌های امام‌خمینی در سایه فضای ساکت و به دور از سیاست حوزه نجف در آن روزگار و نیز رژیم استبدادی حاکم بر بغداد.[۶۸]

تبعید به عراق

با هماهنگی‌های رژیم پهلوی با دولت عراق به ریاست عبدالسلام عارف قرار شد امام‌خمینی بدون هیچ‌گونه استقبال رسمی وارد عراق شود.[۶۹]
امام‌خمینی در ۱۳ مهر ۱۳۴۴ از ترکیه به تبعیدگاه دوم خود عراق منتقل شد.[۷۰] روحانیان نجف ازجمله نصرالله خلخالی، ورود ایشان به عراق را به ایران اطلاع دادند.[۷۱] پس از آن، از روز ۱۵ مهر ۱۳۴۴ به بعد تلگرام‌های بسیاری از سوی اقشار گوناگون مردم به‌ویژه از سوی روحانیان برجسته و حوزه‌های علمیه سراسر کشور به نجف اشرف مخابره و ورود امام‌خمینی را تبریک گفته و خواستار بازگشت ایشان به ایران شدند.[۷۲] امام‌خمینی نیز ازجمله در پاسخ به تلگرام‌های علما و مدرسان حوزه علمیه قم،[۷۳] علما و روحانیان اصفهانی مقیم حوزه قم،[۷۴] علما و روحانیان آذربایجانی مقیم حوزه قم،[۷۵] علما و روحانیان زنجانی مقیم حوزه قم،[۷۶] طلاب و علمای حوزه علمیه اصفهان،[۷۷] علما و روحانیان شیرازی مقیم حوزه قم،[۷۸] علمای تهرانی مقیم حوزه قم[۷۹] و علما و روحانیان نجف‌آباد[۸۰] که ورود ایشان به حوزه علمیه نجف را تبریک گفته بودند، از آنان سپاسگزاری کرد و بر لزوم ایستادگی بر انجام وظیفه و دلسردنشدن و نگران‌نبودن آنان تأکید ورزید.
ساواک که گزارش‌های بسیاری را دربارهٔ تبعید ایشان به عراق تهیه کرده معتقد است که انتقال امام‌خمینی به نجف سبب تحرک طرفداران ایشان اعم از مردم و روحانیان شده‌است.[۸۱] رژیم پهلوی در رویارویی با سیل تلگرام‌ها دستور داد از ارسال آنها جلوگیری و نامه‌های ارسالی گردآوری شوند[۸۲]؛ حتی به اداره‌های ساواک بخشنامه شد که از مخابره تلگرام‌های روحانیان شهرها به یکدیگر و تبریک ورود امام‌خمینی به نجف به گونه‌ای غیر محسوس جلوگیری شود.[۸۳] با وجود گسترش محدویت، پیام‌های تبریک از طریق زائران و راه‌های ارتباطی دیگر ادامه پیدا کرد.[۸۴] ساواک برای مشخص‌نشدن علنی سانسور، با درخواست ارسال برخی نامه‌ها و تلگرام‌های غیر مهم موافقت کرده‌است.[۸۵]
یکی از علل سانسور مراسلات، کم‌جلوه‌دادن طرفداران امام‌خمینی و ناامیدشدن ایشان از همراهی مردم و بی‌توجه نشان‌دادن امام‌خمینی به ابراز محبت مردم به ایشان بود؛ از این‌رو ساواک از ارسال تلگرام‌هایی که امضاهای بسیار داشت خودداری می‌کرد. در برخی از اسناد آمده‌است که در ۲۴ ساعت گذشته تلگرام‌های زیادی برای ارسال رسیده که تنها برخی از آنها که اهمیت زیادی نداشته فرستاده شده و آنهایی که از طرف اصناف یا به امضای شمار زیادی از روحانیان یا مردم بوده مخابره نشده‌است.[۸۶] در برخی از موارد ساواک امضاکنندگان تلگرام‌ها را احضار[۸۷] و بر شناسایی امضاکنندگان تأکید داشت و برای آنان پرونده تشکیل می‌داد تا در زمان لزوم از آن استفاده کند.[۸۸] امام‌خمینی که سانسور تلگرام‌ها را دریافته بود، از راه‌های دیگر به عموم علاقه‌مندان و تلگرام‌کنندگان اطلاع داد که پاسخ‌نگفتن به برخی نامه‌ها و تلگرام‌ها به حساب بی‌اعتنایی ایشان گذاشته نشود.[۸۹]
یکی از مهم‌ترین نامه‌ها در اعتراض به تغییر تبعیدگاه و ادامه تبعید امام‌خمینی از سوی شمار زیادی از روحانیان و فضلای حوزه علمیه قم است که در نامه سرگشاده‌ای اعلام کردند هر چند انتقال امام‌خمینی از ترکیه به عتبات مایه خرسندی است ولی ادامه تبعید ایشان که به خاطر دفاع از قرآن و حقوق ملت اسلام و حمایت از استقلال و تمامیت ارضی کشور اسلامی ایران صورت گرفته، مایه تأثر و تنفر عموم ملت ایران است و ملت مسلمان ایران و حوزه علمیه قم پیرو ایشان برای تأمین و اجرای دستورهای ایشان از هیچ‌گونه فداکاری دریغ ندارند، مردم و روحانیان انتظار دارند که به‌زودی موانع بازگشت بر طرف شده و حوزه علمیه قم از تدابیر خردمندانه و رهبری‌های ارزنده ایشان بهره‌مند گردند و همچنین مصالح عالیه اسلام و ایران و حقوق ازدست‌رفته ملت تأمین گردد. این نامه را گروه بسیاری از استادان و محصلان حوزه قم امضا کرده و در نقاط مختلف کشور نیز پخش کرده بودند.[۹۰]
با استقرار امام‌خمینی در نجف اشرف دوستان و شاگردان ایشان در صدد برآمدند با سفر به عراق با ایشان دیدار کنند.[۹۱] ساواک گزارش داده که طرفداران امام‌خمینی و بسیاری از روحانیان با گرفتن گذرنامه یا به‌طور قاچاق عازم نجف هستند تا به نظر ساواک ضمن تماس با امام‌خمینی به فعالیت‌های ضد دولتی ادامه دهند از این‌رو دستور می‌دهد که از خروج این افراد جلوگیری شود[۹۲] و ساواک خوزستان در مواردی از خروج طلاب جلوگیری کرده‌است.[۹۳]
امام‌خمینی پس از آگاهی از تلاش طلاب حوزه‌های علمیه ایران برای خروج از ایران و مسافرت به عراق، تأکید کرد که طلاب از این کار خوداری کنند؛ زیرا این کار موجب تضعیف حوزه علمیه قم است. دراین‌باره محمدرضا توسلی در نامه‌ای به سیدمصطفی خمینی یادآور شده که او نیز عازم دیدار با امام‌خمینی بوده‌است، ولی استشمام عدم رضایت ایشان از برخی نامه‌ها مانع این کار شده‌است و اگر طلاب احتمال رضایت ایشان را بدهند با کمال شوق به دیدار ایشان خواهند شتافت.[۹۴] از گزارش‌های ساواک بر می‌آید که دستگاه امنیتی رژیم پهلوی دربارهٔ خروج طلاب از ایران به سوی عراق و دیدار با امام‌خمینی سخت حساس بوده‌است. این حساسیت و هراس به دلیل برقراری ارتباط سیاسی و مالی با امام‌خمینی بود؛ چنان‌که نعمت‌الله نصیری، رئیس کل ساواک در نامه‌ای به ریاست شهربانی کل کشور خاطرنشان کرده‌است که از آغاز ورود امام‌خمینی به عراق پاره‌ای از عناصر طرفدار ایشان فعالیت‌هایی دارند که با جمع‌آوری پول و اعزام پیک به عراق در پوشش زیارت از طریق گرفتن گذرنامه یا عبور غیرمجاز از مرز با ایشان تماس گرفته و در آینده با برقراری ارتباط لازم برخلاف مصالح در داخل و خارج کشور اقداماتی کنند. از این‌رو وی از شهربانی خواست در صورت اطلاع، افرادی را که مبادرت به جمع‌آوری و ارسال پول و اعزام پیک به عراق می‌کنند، به ساواک اعلام کنند.[۹۵]
امام‌خمینی پس از سیزده سال اقامت در نجف اشرف و محدودشدن فعالیت‌های سیاسی ایشان به دست دولت بعثی عراق (ببینید: حوزه علمیه نجف)، در سال ۱۳۵۷ عراق را به قصد کویت و سپس فرانسه ترک کرد. (ببینید: هجرت امام‌خمینی)

پانویس

  1. شاهدی، ساواک، ۳۵۸–۳۶۵؛ صالح، جامعه مدرسین، ۱/۲۶۵–۲۷۰
  2. انصاری، حدیث بیداری، ۳۷–۴۰؛ مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۲/۴۳۷
  3. مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۱/۱۵۶
  4. مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۱/۲۴۳–۲۴۸
  5. ذاکری، طلوع خورشید، ۲۳۱–۲۵۷ و ۲۷۹
  6. علیزاده جاجرم، ریشه‌یابی علل موفقیت، ۷
  7. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۵–۴۱۶؛ روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۱۰۳۲–۱۰۳۵
  8. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۰۹–۴۱۰
  9. مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۲/۱۴۰–۱۴۱ و ۴۲۵
  10. اطلاعات، روزنامه، ۱۴/۸/۱۳۴۳؛ مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۴/۷۸ و ۱۱۶؛ پسندیده، خاطرات، ۲۴۰
  11. اطلاعات، روزنامه، ۱۳/۸/۱۳۴۳، ۱
  12. مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۵/۲۹–۳۰
  13. ذاکری، طلوع خورشید، ۲۸۱؛ روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۱۳
  14. مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۵/۲۹–۳۰؛ انصاری، حدیث بیداری، ۶۶
  15. مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۲/۱۵۷، ۱۶۴و ۱۷۰؛ پسندیده، خاطرات، ۲۴۰
  16. پسندیده، خاطرات، ۲۴۲–۲۴۳
  17. مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۲/۱۴۵
  18. مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۲/۴۲۵–۴۲۸
  19. مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۵/۱۱۱–۱۱۶
  20. فردوست، ظهور و سقوط سلطنت، ۱/۵۱۶
  21. خلخالی، مصاحبه، ۴/۵۸؛ خمینی، دلیل آفتاب، ۶۶
  22. ذاکری، طلوع خورشید، ۲۷۹
  23. محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۲/۳۸۶
  24. زارع، علل رشد اسلام‌گرایی، ۲۶۴
  25. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۵
  26. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۳۱؛ خمینی، دلیل آفتاب، ۶۶
  27. مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۲/۲۰۱؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۲۱۹؛ نجاری‌راد، ساواک و نقش آن، ۱۹۰
  28. نجاری‌راد، ساواک و نقش آن، ۱۹۰–۱۹۱؛ ذاکری، طلوع خورشید، ۲۸۱
  29. مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۲/۴۲۹–۴۹۶
  30. مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۲/۳۶۳–۳۶۵؛ روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۵۵–۵۶
  31. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۶۸–۷۷
  32. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۸۶–۱۱۰، ۱۲۹، ۲۲۷ و ۲۴۴؛ مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۲/۱۴۲، ۱۵۱، ۲۱۳، ۳۶۸ و ۳۷۰
  33. مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۲/۲۹۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۲۴۸، ۲۶۷ و ۲۸۴؛ پسندیده، خاطرات، ۲۴۳
  34. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۱۵۶، ۲۵۳، ۲۷۳ و ۲۷۵؛ مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۲/۳۹۷، ۴۱۹ و ۳/۱۵۳–۱۵۴، ۲۱۸
  35. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۲۷–۴۲۸
  36. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۲۸
  37. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۵۰۶–۵۰۸
  38. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۶۳۱
  39. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۵۰۰
  40. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۴۸۰ و ۵۰۵
  41. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۵۱۸
  42. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۵۲۴–۵۲۵ و ۵۴۶
  43. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۵۵۹
  44. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۵۲۹
  45. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۵۴۸
  46. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۵۱۰–۵۱۷
  47. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۴۷۴–۴۹۱
  48. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۴۹۳
  49. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۴۷۶ و ۴۹۴
  50. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۴۹۵
  51. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۵۰۲
  52. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۵۰۳
  53. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۴۷۸
  54. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۴۷۹
  55. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۵۲۲
  56. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۴/۴۹۱–۵۲۳
  57. ذاکری، طلوع خورشید، ۲۹۶–۲۹۷
  58. مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۸۳
  59. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۸۰۰–۸۰۲
  60. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۱۱۸۵–۱۱۸۶
  61. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۱۱۸۷؛ هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۴۶۹
  62. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۱۱۸۸–۱۱۹۲
  63. محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۵۲؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر، ۲/۱۲۵
  64. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۲/۷۸ و ۸۴؛ روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۱۲۰۰
  65. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۷۷–۷۸ و ۱۲۷
  66. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۲۷–۴۴۴؛ کرباسچی، هفت هزار روز تاریخ، ۱/۲۰۸
  67. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۱۳۹–۱۴۲؛ ذاکری، طلوع خورشید، ۳۰۶
  68. انصاری، حدیث بیداری، ۶۸؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۱۹–۲۰و۲۲۲–۲۲۵ و ۲۸۱
  69. اسداللهی، احیای کاپیتولاسیون، ۱۳۶
  70. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۱۶؛ رجائی‌نژاد و حاضری، هفت اقلیم گذری، ۲۷۴
  71. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۱۶
  72. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۱۷ و ۲۴۲–۳۱۰
  73. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۵۳
  74. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۵۵
  75. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۵۶
  76. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۵۷
  77. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۵۸
  78. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۵۹
  79. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۶۰
  80. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۶۲
  81. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۴۶
  82. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۶۷
  83. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۷۹
  84. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۱۸ و ۳۰۴
  85. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۱۸
  86. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۱۸–۲۱۹، ۳۴۸–۳۴۹ و ۳۶۸–۳۶۹
  87. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۱۹ و ۳۳۶
  88. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۱۹ و ۳۳۸
  89. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۳۴۹
  90. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۱۹–۲۲۰، ۳۶۸–۳۷۲ و ۴۱۴
  91. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۲۶ و۲۵۰
  92. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۲۶–۲۲۷
  93. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۲۹ و ۳۶۲–۳۶۴
  94. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۳۰، ۳۲۴–۳۲۵ و ۷/۱۰، ۶۷
  95. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۲۲۸ و ۳۳۰

منابع

  • اسداللهی، مسعود، احیای کاپیتولاسیون و پیامدهای آن، تهران، مرکز نشر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • اطلاعات، روزنامه، ۱۳/۸/۱۳۴۳.
  • ۱۴/۸/۱۳۴۳ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • انصاری، حمید، حدیث بیداری، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۰ش.
  • پسندیده، سیدمرتضی، خاطرات آیت‌الله پسندیده، گفته‌ها و نوشته‌ها، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • خلخالی، صادق، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • خمینی، سیداحمد، دلیل آفتاب، خاطرات یادگار امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • ذاکری، علی‌اکبر، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
  • رجائی‌نژاد، محمد و مهدی، حاضری، هفت اقلیم گذری بر اماکن منتسب به امام‌خمینی از ولادت تارحلت، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، ج۱، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، ج۲، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • زارع خورمیزی، محمدرضا، علل رشد اسلام‌گرایی در ترکیه، پایان‌نامه کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه باقر العلوم، ۱۳۸۰ش.
  • شاهدی، مظفر، ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور)، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • علیزاده جاجرم، حسین، ریشه‌یابی علل موفقیت نیروهای مذهبی و شکست سکولار در انقلاب، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • فارسی، جلال‌الدین، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، تهران، بنیاد فرهنگی امام‌رضا (ع)، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
  • کرباسچی، غلامرضا، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، تهران، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • محتشمی‌پور، سیدعلی‌اکبر، خاطرات سیاسی، تهران، حوزه هنری ادبیات انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • مدنی، سیدجلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، امام در آینه اسناد، سیر مبارزات امام‌خمینی به روایت اسناد شهربانی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • نجاری‌راد، تقی، ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، به اهتمام محسن هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.

پیوند به بیرون