دیدارها، دید و بازدیدهای امامخمینی با اقشار مختلف مردم و شخصیتهای حقیقی و حقوقی.
امامخمینی در جایگاه مرجع و رهبر با شخصیتها، گروهها و اقشار مختلف دیدار و گفتگو داشتهاست. از دیدارهای امامخمینی در مقطع پیش از مبارزات، اطلاعات پراکندهای وجود دارد؛ از قدیمیترین دیدارهای ایشان، ملاقات با علما جهت تثبیت مرجعیت سیدحسین بروجردی است. دیدار امامخمینی با محمدرضا پهلوی به نمایندگی از سیدحسین بروجردی ازجمله دیدارهای پیش از آغاز نهضت است. پس از آغاز مبارزه، دیدارهای زیادی داشتند؛ ازجمله: دیدارهای مردمی در خرداد ۱۳۴۲. پس از تبعید به نجف، دیدارهای مختلفی داشتند، مانند دیدار با سیدمحمود شاهرودی و سیدابوالقاسم خویی، و در پاریس با نمایندگان برخی دولتها و خبرنگاران رسانهها نیز دیدارهای داشتند.
پس از پیروزی انقلاب و از بهمن ۱۳۵۷ تا خرداد ۱۳۶۸، حداقل ۳۷۱۳ دیدار عمومی و خصوصی با امامخمینی ثبت شدهاست. نخستین دیدار با مردم در صبح12بهمن۱۳۵۷ش در فرودگاه مهرآباد و آخرین دیدار با هاشمی رفسنجانی در 5خرداد۱۳۶۸ و چند روز پیش از ارتحال ایشان است. پیش از انقلاب این دیدارها در شهر قم در خانه ایشان بود، و پس از بازگشت به ایران و انتقال به تهران همه دیدارها، در خانه، بیمارستان قلب و یا حسینیه جماران صورت میگرفت.
دیدارها با انگیزههای گوناگون بود، برخی برای ابراز علاقه، برخی انشای خطبه عقد ازدواج، گاه برای ارائه گزارش دولتمردان یا برای تصمیمگیری درباره مسائل مهم کشوری بودهاست.
سادهبودن محل دیدار، رعایت فرارسیدن وقت نماز، روابط عاطفی میان امامخمینی و دیدارکنندگان ازجمله مهمترین ویژگیهای این دیدارها است. از نظر طبقه، صنف و گروه اجتماعی، گستره وسیعی با امامخمینی ملاقات داشتند.
کاملترین فهرست دیدارهای پس از انقلاب، در کتاب محضر نور گردآوری شدهاست و دربردارنده فهرست دیدارهای امامخمینی از دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ تا خرداد ۱۳۶۸ است.
کلیات
انسان موجودی اجتماعی است و همواره برای ارتباط و دیدار با دیگران ارزش خاصی قائل است. دید و بازدید انسانها با یکدیگر را میتوان از نخستین نمادهای حیات اجتماعی بشر دانست. این امر بهویژه درباره شخصیتهای دینی و علمی و صاحبمنصبان سیاسی، اهمیت و آداب و رسوم ویژهای داشته و دارد. دیدار پیروان ادیان و مذاهب با رهبران و پیشوایان خود نیز رسمی دیرینه و آیینی دیرپاست. این دیدارها معمولاً برای ابراز علاقه و ارادت، شنیدن سخنان و موعظه یا تبریک و تسلیت به مناسبتهای مختلف است. در متون روایی اسلامی نیز سفارشهای فراوانی درباره دیدار با علما و دانشمندان وجود دارد.[۱] در آموزههای اسلامی، دیدار با دیگران هم از نظر اخلاقی جایگاه والایی دارد[۲] و هم به جنبههای اجتماعی و سیاسی آن توجه شدهاست که نمونه آن دیدار مسلمانان با پیامبر(ص) برای انجام بیعت است.[۳]
امامخمینی در جایگاه یک مرجع دینی و نیز در کسوت یک رهبر سیاسی و پیشوای اجتماعی، در طول حیات خویش همواره با شخصیتها، گروهها و اقشار مختلف جامعه دیدار و گفتگو داشتهاست. این دیدارها اگرچه گاه برای ایجاد همدلی و همراهی و در پیشگرفتن روش واحد در راهبری جامعه دینی بوده، مانند دیدار با مراجع تقلید،[۴] بیشتر برای ایجاد اُنس و اُلفت و ارتباط بیواسطه با گروههای مختلف مردم و رهبری آنان در راستای فعالیتهای سیاسی ـ مذهبی صورت گرفتهاست. تأثیر این دیدارها، قطع نظر از محتوای کلام امامخمینی، خود به خود عاملی مهم در تحکیم پیوند مردم و رهبری به شمار میرود. دیدار با امامخمینی نه تنها برای مردم، برای مسئولان و کارگزاران هم مؤثر بود و مسئولان نظام در اوج بحرانها و حوادث شکننده، با یک دیدار کوتاه با امامخمینی امید و اطمینان و استقامت بیشتری پیدا میکردند.[۵]
تاریخچه و تعداد
از دیدارها و ملاقاتهای امامخمینی در مقطع پیش از مبارزات، اطلاعات پراکندهای وجود دارد؛[۶] به همین جهت تعیین تعداد و سیر تاریخی دیدارهای آن زمان به طور دقیق ممکن نیست. از قدیمیترین دیدارهای ایشان، ملاقات با علما و مراجع تراز اول قم، جهت تثبیت مرجعیت سیدحسین بروجردی (۱۲۵۳ ـ ۱۳۴۰) و ساماندادن به امور حوزه علمیه قم گزارش شدهاست (همان، ۱/۱۰۹). دیدار امامخمینی با سیدحسن مدرس،[۷] دیدار با محمدرضا پهلوی به نمایندگی با سیدحسین بروجردی[۸] و دیدار با علی امینی نخستوزیر در سال ۱۳۴۰[۹] ازجمله دیدارهای امامخمینی در دوره پیش از آغاز نهضت بودهاست.
پس از آغاز مبارزات اسلامی و رهبری آن توسط امامخمینی، دیدارهای زیادی با ایشان انجام شد؛[۱۰] ازجمله میتوان به دیدارهای مردمی با امامخمینی در خرداد ۱۳۴۲ و حضور در مراسم عزاداری،[۱۱] دیدار با مردم پس از آزادی ایشان در سال ۱۳۴۲،[۱۲] دیدار در خانه ایشان در قم در سال ۱۳۴۳،[۱۳] دیدار با جلال آلاحمد[۱۴] اشاره کرد. هنگام مبارزات نیز دیدارهایی با امامخمینی صورت گرفتهاست ازجمله دیدار رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) با امامخمینی در زمان زندانیبودن ایشان[۱۵] و دیدار سیدفضلالله خوانساری در سالهای تبعید امامخمینی به ترکیه؛[۱۶] (ببینید: بورسا) اما پس از تبعید امامخمینی از ترکیه به نجف، دیدارهای مختلفی با ایشان صورت گرفته، مانند دیدار با سیدمحمود شاهرودی،[۱۷] سیدابوالقاسم خویی و سیدمحسن حکیم.[۱۸] در سالهای تبعید امامخمینی در عراق، به مناسبتهایی مقامات حکومت عراق نیز دیدارهایی با ایشان داشتند.[۱۹] پس از هجرت امامخمینی به پاریس، در مدت چهار ماه اقامت در آنجا، نمایندگان برخی دولتها و گروههای مبارز از کشورهای دیگر،[۲۰] دانشجویان ایرانی مقیم کشورهای اروپایی و امریکایی، خبرنگاران رسانههای خبری، علما و سیاسیون ایران با امامخمینی دیدار کردند و در این میان برخی از مقامات رژیم پهلوی نیز پس از استعفا از مقام خود به دیدار ایشان رفتهاند.[۲۱]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی که کارها روند منظمتری به خود گرفت و امکان ثبت و ضبط فعالیتهای امامخمینی فراهم شد، از بهمن ۱۳۵۷ تا خرداد ۱۳۶۸، حداقل ۳۷۱۳ دیدار عمومی و خصوصی با امامخمینی ثبت شدهاست که نخستین آنها دیدار عمومی با اقشار مردم در ساعات ۳۰/۹ صبح دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ش/ ۳/۳/۱۳۹۹ق/ ۱/۲/۱۹۷۹م در فرودگاه مهرآباد تهران است. در ادامه این دیدار که در روز نخست ورود امامخمینی به کشور بود، دیدار در طول مسیر تا مدفن شهیدان انقلاب اسلامی در بهشت زهرای تهران و سپس دیدار با جمعیت گسترده در این مکان بود. دیدار همافران با امامخمینی در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ و رژه آنان یکی از دیدارهای مهم در این مقطع مهم تاریخی بود[۲۲] و آخرین این دیدارها دیدار خصوصی اکبر هاشمی رفسنجانی ـ رئیس مجلس شورای اسلامی وقت ـ در صبح جمعه پنجم خردادماه ۱۳۶۸ در بیمارستان بقیةالله(ع) شماره ۲، در تهران و چند روز پیش از ارتحال امامخمینی است؛[۲۳] البته برخی به صورت نمادین، آخرین دیدار مردم با امامخمینی را مراسم تشییع جنازه ایشان در خرداد ۱۳۶۸ دانستهاند.[۲۴] بیشتر این دیدارها در صحیفه امام ثبت شدهاند.
دیدارهای عمومی امامخمینی در سالهای پایان عمر ایشان بهتدریج سیر نزولی به خود گرفت، و در اواخر عمر ایشان تعداد دیدارها کمتر و مدت زمان آنها کوتاهتر بود.[۲۵]
مکان دیدارها
دیدارهای امامخمینی با توجه به شرایط زمانی و مکانی، مختلف بود. پیش از انقلاب این دیدارها در شهر قم در خانه ایشان، خانههای مراجع، مدرسه فیضیه و مانند آن انجام میشد. پس از تبعید به عراق نیز دیدارها در خانه امامخمینی و گاه در خانه مراجع تقلید شکل میگرفت.[۲۶] دیدار مردم با امامخمینی در حرم امیرالمؤمنین(ع) در نجف اشرف نیز گزارش شدهاست.[۲۷] پس از مهاجرت ایشان به فرانسه، دیدارها با مردم، خبرنگاران و شخصیتهای مختلف، در اقامتگاه ایشان در دهکده نوفل لوشاتو انجام میگرفت. سرانجام پس از بازگشت به ایران، دیدارها نخست در تهران، مدرسه علوی و اقامتگاه ایشان و از دهم اسفند ۱۳۵۷ که ایشان به قم برگشت تا ۲۵ دی ۱۳۵۸ در محل اقامت ایشان ـ خانهای که یکی از شاگردان امامخمینی در اختیار ایشان قرار داده بود ـ مدرسه فیضیه،[۲۸] در خانه شهابالدین اشراقی در محله دور شهر قم[۲۹] (ببینید: اقامتگاهها) و گاهی در خانه مراجع تقلید و علما انجام میشد.[۳۰] پس از انتقال دوباره امامخمینی به تهران همه دیدارها، در خانه یا بیمارستان قلب یا خانه و حسینیه جماران صورت میگرفت.[۳۱]
دیدارهای خاص
برخی از دیدارهای امامخمینی به سبب شرایط خاص زمانی، مکانی یا حاضران جلسه و موضوعات مطرحشده، از اهمیت ویژهای برخوردار است و آنها را از دیگر موارد متمایز میگرداند؛ از آن جمله دیدار با مردم و روحانیان در سال ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه قم و سخنرانی معروف ایشان در آن جمع در اعتراض شدید به رژیم پهلوی، دیدارها و گفتوگوهای سیاسی در پاریس، بهویژه دیدار با نمایندگان دولت فرانسه و امریکا،[۳۲] سخنرانی و دیدار در بهشت زهرا(س) هنگام بازگشت به ایران، دیدار اسقف کاپوچی و جمعی از کشیشهای مسیحی، دیدار یاسر عرفات، دیدار احمد سکوتوره، ضیاءالحق و چند تن دیگر از رئیسان جمهور کشورهای اسلامی که پیگیر پایان جنگ بودند، دیدار هیئترئیسه خبرگان برای تعویض وصیتنامه خود (ببینید: وصیتنامه سیاسیالهی امامخمینی) [۳۳] و دیدار ادوارد شواردنادزه، وزیر امور خارجه وقت و رئیس هیئت اعزامی از سوی صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی در هفت اسفند ۱۳۶۷.
چگونگی دیدارها
دیدارها با انگیزههای گوناگون بود، برخی برای ابراز علاقه و تجدید دیدار، برخی انشای خطبه عقد ازدواج زوجهای جوان،[۳۴] گاه برای ارائه گزارش دولتمردان و برخی نیز برای تصمیمگیری درباره مسائل مهم کشوری.[۳۵] اغلب دیدارهای عمومی به این صورت بود که نخست دیدارکنندگان در محل دیدار حاضر میشدند و پس از لحظاتی امامخمینی وارد میشد و به ابراز احساسات آنان پاسخ میداد. پس از آن معمولاً یکی از حاضران به نمایندگی از طرف جمع مطالبی را بیان میکرد. این مطالب درباره ابراز علاقه حضار و تجدید بیعت با امامخمینی، معرفی حاضران در جلسه و گزارشی از موضوعات و مطالب مربوط به آنان و فعالیتهایشان بود. آنگاه امامخمینی به سخنرانی میپرداخت و در پایان به ابراز احساسات حاضران پاسخ میگفت و محل دیدار را ترک میکرد. این رویه کم و بیش در تمامی دیدارهای عمومی پس از انقلاب تا اواخر عمر ایشان ادامه داشت.[۳۶] در مواردی نیز امامخمینی سخنرانی نمیکرد و تنها به دیدار با حضار بسند میکرد.[۳۷]
سادهبودن محل دیدار و پرهیز از تشریفات زاید، رعایت فرارسیدن وقت نماز، وجود حالات و روابط عاطفی شدید میان امامخمینی و دیدارکنندگان به گونهای که گاه حتی بعضی دیدارکنندگان غیر ایرانی و غیر مسلمان را نیز شدیداً تحت تأثیر قرار میداد،[۳۸] استفاده از ادبیات محاورهای در سخنرانیها، آراستگی ظاهری امامخمینی و رعایت حال حاضران را میتوان ازجمله مهمترین ویژگیهای این دیدارها دانست. اغلب دیدارهای عمومی بدون مناسبت خاصی انجام میشد؛ ولی در برخی مواقع هم به مناسبتهای مذهبی همچون اعیاد و وفیات مذهبی، تنفیذ حکم رئیسجمهوری دیداری انجام میشد.[۳۹]
دیدارکنندگان
افراد و گروههایی که با امامخمینی دیدار کردهاند از چند جهت قابل تقسیمبندیاند: از یک جهت برخی دیدارها عمومی و برخی خصوصی بودهاست. دیدارهای خصوصی شامل دیدار برخی افراد خاص، مانند مراجع تقلید، مسئولان مملکتی، اعضای خانواده و منسوبان امامخمینی، کارمندان و اعضای دفتر و وکلای ایشان بود که اگر محرمانه یا شخصی نبود، خبر آن منتشر میشد. دیدارهای عمومی نیز شامل گروهها و اقشار مختلف مردم، مسئولان کشوری و لشکری، سفیران و کارداران خارجی مقیم ایران و به طور کلی دیدارهایی بود که خبر و محتوای آنها از طریق رسانههای عمومی منتشر میشد و اختصاص به فرد یا افراد خاصی نداشت.
دیدارکنندگان اعم از شخصیتهای حقوقی و حقیقی بودند و آمار دقیقی از آنها در دست نیست. دیدار علما و مراجع تقلیدی مانند سیدمحمدرضا گلپایگانی و محمدعلی اراکی، سیدمرتضی پسندیده و سیدمحمدصادق لواسانی با امامخمینی ازجمله دیدارهای شخصیتهای حقیقی است که از اهمیت بسزایی برخوردارند. دیدار با شخصیتهای حقوقی نیز مانند دیدار با رئیسجمهور، نخستوزیر، نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، اعضای شورای نگهبان و شورای انقلاب فرهنگی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان رهبری در نهادهای مختلف، فرماندهان جنگ و مانند آنان. در این میان دیدار با سران قوا به صورت منظم انجام میشد. معمولاً دیدارهای عمومی مشترک بود و به طور معمول پیش از ظهر انجام میشد؛ گرچه در مواردی هم تنها زنان و در مواردی تنها مردان شرکت میکردند.[۴۰]
از نظر طبقه، صنف و گروه اجتماعی، گستره وسیعی از طبقات گوناگون جامعه با امامخمینی ملاقات داشتند. از روحانیان و مراجع تقلید گرفته تا دانشجویان، استادان دانشگاه، دانشآموزان، کارگران، کشاورزان، نظامیان و رزمندگان جبههها، پزشکان و پرستاران، فعالان و گروههای سیاسی و اجتماعی، خانوادههای شهدا و اسرا و مجروحان جنگی، بازاریان، شاعران و نویسندگان، کارمندان، روزنامهنگاران، ورزشکاران، صنعتگران، شرکتکنندگان در کنفرانسها و سمینارها و سفرا و کارداران خارجی مقیم ایران و در مواردی مقامات سیاسی کشورهای مختلف در مقاطع گوناگون زندگی سیاسی امامخمینی با ایشان دیدار کردند.[۴۱]
درباره مخاطبان دیدارها هنوز تحلیل آماری جامع و دقیقی ارائه نشدهاست؛ اما از نمایه آخر کتاب محضر نور[۴۲] و توضیحات دستاندرکاران تدوین و انتشار فهرست دیدارها به دست میآید که ارتباط و دیدار امامخمینی با مردم عادی، کشاورزان، کارگران، روستاییان و شهروندان از طبقات محروم و متوسط قابل توجه بودهاست؛ کسانی که امامخمینی آنان را «صاحبان اصلی انقلاب» دانستهاست.[۴۳] به لحاظ تعداد تراکم جمعیت، خانوادههای شهدا و مفقودان و اسرا و جانبازان در صدر عناوین دیدارکنندگاناند. همچنین روحانیان، دانشآموزان، دانشگاهیان و فرهنگیان را ازجمله گروههایی دانستهاند که بیشترین دیدار عمومی را با امامخمینی داشتهاند.[۴۴] در این میان، دیدار با خانوادهای شهدای خاص ازجمله خانوادههای سیدمحمد حسینی بهشتی، محمدعلی رجایی، علی قدوسی و محمد مفتح[۴۵] را به صورت ویژه میتوان نام برد.
از جهت ملیت، اغلب دیدارکنندگان ایرانی و تقریباً از همه شهرها و روستاهای ایران بودهاند؛[۴۶] اما شخصیتهای حقیقی و حقوقی غیر ایرانی نیز با امامخمینی دیدار داشتهاند. این افراد از کشورهای مختلف آسیایی، افریقایی، اروپایی و امریکایی بودهاند. در میان آنان هم شخصیتهای سیاسی، مثل رئیسان جمهور، وزرای امور خارجه، سفیران و کارداران، هیئتهای سیاسی و اقتصادی و هم شخصیتهای علمی و فرهنگی و روزنامهنگاران و شرکتکنندگان در نشستها و همایشها و هم مردم عادی دیده میشوند.[۴۷]
از سوی دیگر، در میان دیدارکنندگان از همه مقاطع سنی دیده میشود، از نوجوانان دانشآموز گرفته تا جوانان و افراد سالخورده. همچنین جامعه آماری دیدارکنندگان اقوام، ادیان و مذاهب مختلف ایرانی مثل کرد، لر، عرب، ترکمن و آذری، اهل سنت و اقلیتهای دینی، همچون آشوری، ارمنی، زرتشتی، مسیحی، صائبی و کلیمی را پوشش میدهد.[۴۸]
موضوعات دیدارها
از آنجا که دیدارهای امامخمینی در یک فرایند زمانی بیش از نیم قرن انجام شده، به طور طبیعی دامنه موضوعی گستردهای را دربر میگیرد که شمارش کامل آنها، بهویژه در دیدارهای پیش از انقلاب، شدنی نیست؛ ولی از مجموع گزارشهای دیدارها و سخنرانیهای ایشان میتوان دریافت که بیشتر دیدارها پیش از پیروزی انقلاب با امامخمینی در جایگاه یک مرجع تقلید و استاد و نیز برای هماهنگکردن موضع روحانیت در برابر رژیم پهلوی و آگاهساختن مردم از برنامههای آن رژیم، همچنین جهتدهی به مسیر نهضت اسلامی و تهیه مقدمات مبارزه با رژیم و پایهریزی حکومت اسلامی بودهاست؛ ولی با پیروزی انقلاب اسلامی، اغلب دیدارها برای ارتباط بیشتر با مردم، اطلاع از فعالیتهای انجامشده در نهادها، ادارهها و ارگانهای مختلف کشور، مشاوره با مسئولان نظام یا رهنمود به آنان و هدایت جریان انقلاب و نظام اسلامی بودهاست. برخی از مهمترین موضوعاتی که در این دیدارها مطرح شده عبارتاند از: حرکت و قیام در جهت رضای خداوند، عمل به تکلیف، تلاش جهت اجراییشدن دستورهای اسلام، وحدت کلمه، استکبارستیزی، خدمت به مردم و اجرای عدالت. مجموعه موضوعات مطرحشده، به حوزههای مختلف دینی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی قابل تقسیم است.[۴۹]
ثبت دیدارها
دیدارهای انجامشده، بهویژه در جماران، روزانه در دفاتر مخصوص ثبت شده و دیدارهای حساس مسئولان و دیدارهای عمومی و خصوصی رسمی علاوه بر اعلام و پخش از صدا و سیما، در مطبوعات نیز به چاپ رسیدهاست.[۵۰] در سالهای آغازین پس از انقلاب، افراد و سازمانهای مختلفی به گردآوری و ثبت دیدارها و سخنرانیهای امامخمینی اقدام کردند؛[۵۱] ولی کاملترین فهرست دیدارهای پس از انقلاب، در کتاب محضر نور (فهرست دیدارهای امامخمینی) گردآوری شدهاست.[۵۲] مطالب این مجموعه پس از بررسی دقیق هفت روزنامه، کتابهای شامل سخنرانیهای امامخمینی، نوارها و منابع موجود در مؤسسه و دفاترِ اسامی افراد و گروههای دیدارکننده که مسئولان ذیربط در حسینیه جماران ثبت کردهاند، تنظیم شده و دربردارنده فهرست دیدارهای امامخمینی از دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ تا خرداد ۱۳۶۸ است.
در این فهرستواره، دیدارهای منسوبان و اعضای خانواده و ملاقاتهای مستمر و روزانه اعضا و مسئولان دفتر امامخمینی، یا کسانی که صرفاً برای ابراز ارادت یا انشای صیغه عقد ازدواج یا پوشیدن لباس روحانیت دیدار میکردند، نیامده است. با این حال، ممکن است به دلایل مختلف، برخی از دیدارها در این فهرست ثبت نشده یا اطلاعات ارائهشده ناقص باشند.[۵۳] در این کتاب، هر دیدار با یک شماره خاص مشخص شده و زمان وقوع ملاقات بر اساس تاریخ شمسی، قمری و میلادی و گاه حتی ساعت و زمان تقریبی دیدارها، مکان، مناسبت و نوع دیدار از جهت عمومی یا خصوصیبودن، اسامی دیدارکنندگان، همراه با ذکر سِمَت و مسئولیت آنان، عناوین گروههای دیدارکننده با ذکر شهرها و محل اقامت آنان آمدهاست. گاهی نیز چگونگی انجام مراسم و دیدگاه مسئولان و اشخاص درباره مسائل مطرحشده در دیدار و مهمترین نکات آن بیان شدهاست. پایان بخش جلد دوم این کتاب، فهرست نام اشخاص و گروههای دیدارکننده و فهرست خود دیدارها بر اساس تاریخ ملاقات است. در مجموعه صحیفه امام نیز اطلاعات مربوط به تاریخ، زمان، مکان، موضوع و دیدارکنندگان حسب مورد آمدهاست.
پانویس
- ↑ ← مجلسی، بحار الانوار، ۱/۱۹۸ ـ ۲۰۶.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۷۱/۳۴۲ ـ ۳۵۵.
- ↑ قرآن کریم، سوره فتح، آیه ۱۰ و ۱۸.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، ۱/۳۴ و ۴۱.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۱/ج.
- ↑ ← روحانی، ۱/۱۰۸ و ۱۳۷.
- ↑ قادری، خمینی روحالله، ۳۷۷.
- ↑ مسعودی خمینی، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ۲۲۷ ـ ۲۲۸.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۱۳۷.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۸۶۵ ـ ۸۶۷.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۴۸۸ و ۴۹۴.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۸۳۳.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۸۳۷ ـ ۸۳۸.
- ↑ دانایی، دو برادر: ناگفتههایی از زندگی و زمانه جلال و شمس آلاحمد، ۲۵۳.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۶۹۸.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۵.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۷۰.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۸۰.
- ↑ خاتم یزدی، خاطرات، ۱۰۶.
- ↑ یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/۳۹۷ ـ ۵۷۶.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۱۲۱، ۲۴۲ و ۵/۳، ۳۴، ۱۳۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۰۱.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۲/۴۱۹.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۱/الف.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۴۷۹ ـ ۵۰۰.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، ۱/۱۹۸.
- ↑ رحمت، خاطره، ۱/۱۶۸.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، ۱/۲۶ ـ ۲۸۳.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۵۴۸ ـ ۵۴۹.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۱/۲۹ و ۳۱.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، ۱/۳۸۳ ـ ۵۹۹ و ۲/۱ ـ ۴۱۹؛ حنیف، ۱/۵۴۴.
- ↑ ← یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/۳۹۷ ـ ۵۷۶.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۱/۴۳۲ و ۲/۳۷۹، ۴۰۹.
- ↑ حائری شیرازی، خاطره، ۲/۴۰۵.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۱/۲۰۶ ـ ۲۰۹.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۱/۲۷۶ ـ ۲۷۷.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۱/۴۸۷.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۱/ب ـ ج.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۱/۵۰۶ و ۲/۲۷۳ ـ ۲۷۴.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۲/۴۶۵.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، جم؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، جم.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۲/۴۵۷ ـ ۴۷۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۱۵۲.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۱/ج ـ د.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، همان، ۱/۵۰۷، ۵۲۴، ۵۳۱ و ۲/۳۰۱.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۲/۴۴۳ ـ ۴۵۶.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۲/۴۴۳ ـ ۴۵۶.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۲/۴۶۴.
- ↑ برای اطلاع بیشتر از موضوعات مطرحشده در دیدارها و سخنرانیهای امامخمینی ← امامخمینی، صحیفه؛ مؤسسه تنظیم، کوثر.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۱/ه.
- ↑ ← امامخمینی، پیام انقلاب؛ نوری، پیامها و سخنرانیهای امامخمینی در شش ماهه دوم ۱۳۵۹.
- ↑ ← مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، ۱/ه.
منابع
- قرآن کریم.
- امامخمینی، سیدروحالله، پیام انقلاب، با مقدمه امامی کاشانی، به کوشش م. د. قاجار، تهران، رسا، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- حائری شیرازی، محیالدین، خاطره، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، به کوشش غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ ششم، ۱۳۸۳ش.
- حنیف، محمد، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- خاتم یزدی، سیدعباس، خاطرات، چاپشده در خاطرات سالهای نجف، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- دانایی، محمدحسین، دو برادر: ناگفتههایی از زندگی و زمانه جلال و شمس آلاحمد، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- رحمت، احمد، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، به کوشش غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، ج۱، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، ج۲، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
- قادری، سیدعلی، خمینی روحالله، زندگینامه امامخمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مسعودی خمینی، علیاکبر، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، تدوین جواد امامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، مجموعه سخنرانیهای امامخمینی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، فهرست دیدارهای امامخمینی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
- نوری، مسعود، پیامها و سخنرانیهای امامخمینی در شش ماهه دوم ۱۳۵۹، تهران، نور، ۱۳۶۰ش.
- یزدی، ابراهیم، شصت سال صبوری و شکوری، خاطرات دکتر ابراهیم یزدی، تهران، انتشارات کویر، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
پیوند به بیرون
- حسینعلی رحمتی، دیدارها، دانشنامه امامخمینی، ج۵، ص۴۶۳–۴۷۰.