سیدمرتضی پسندیده، برادر ارشد و وکیل تامالاختیار امامخمینی.
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | سیدمرتضی پسندیده |
نسب | امام کاظم(ع) |
زادروز | ۱۳ فروردین ۱۲۷۵ش |
شهر تولد | خمین |
کشور تولد | ایران |
تاریخ درگذشت | ۲۲ آبان ۱۳۷۵ش |
شهر درگذشت | تهران |
کشور درگذشت | ایران |
آرامگاه | مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س)، قم |
فرزندان | سیدناصرالدین، سیدمحمدرضا، سیدمحمدتقی، بدرالسادات، فروغالسادات، نزهتالسادات. |
خویشاوند سرشناس | امامخمینی (برادر). |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | وکیل تامالاختیار امام خمینی و وصی وی در امور وجوه شرعی |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
تالیفات | اسناد ساواک دربارهٔ پسندیده، کتاب خاطرات. |
سیدمرتضی پسندیده در سال 1274 در خمین به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدائی را در خمین فراگرفت و در چهارده سالگی برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و دروس مختلف را نزد اساتید آن دیار فراگرفت و مدتی نیز در حوزه علمیه نجف تحصیل کرد و از آقاءضیاءالدین عراقی اجازه اجتهاد گرفت و پس از بازگشت به خمین به اقامه جماعت و تدریس دروس حوزوی اشتغال ورزید.
او در حوادث و مسائل اجتماعی-سیاسی خمین و کشور مطلع و فعال بود. پسندیده با آغاز نهضت امامخمینی فعال بود و از جمله علمای مهاجر به تهران برای نجات امامخمینی بود و تا تبعید ایشان پسندیده وکیل امام بود. او در سالهای مبارزه برای دوری از اداره دفتر امام، بارها گرفتار دستگیری و تبعید به خمین و دیگر شهرهای ایران شد.
امامخمینی در سال 1349 با تأکید بر وکالت پسندیده از ایشان دست او را دست خود و امضای او را امضای خود معرفی کرد و درباره مسائل مربوط به وجوهات شرعی، دهها نامه میان امامخمینی و پسندیده مبادله شده است و هر دو برادر به همدیگر احترام فوقالعادهای میگذاشتند و البته از بعضی از نامهها پیداست که پسندیده دیدگاههای متمایز خود را هم در امور داشته است.
پسندیده در سال 1375 و در سن 101 سالگی درگذشت و در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
ولادت و نسب
سیدمرتضی پسندیده در ۸ فروردین ۱۲۷۴ش/ ۱۷ شوال ۱۳۱۳ق، در خمین به دنیا آمد. او سومین فرزند سیدمصطفی و هاجر و پسر بزرگ آنان بود. از سیدمصطفی شش فرزند به نامهای مولوده آغاخانم، فاطمهخانم، آقازادهخانم، سیدمرتضی پسندیده، سیدنورالدین هندی و سیدروحالله خمینی به جا ماند و سیدروحالله هفت سال کوچکتر از سیدمرتضی پسندیده بود[۱] (ببینید: خانواده امامخمینی)
سیدمرتضی در سال ۱۳۰۴ در اداره ثبت احوال خمین به دلیل تکرار نشدن نام خانوادگی در ایران، پسندیده را انتخاب کرد.[۲] وی در هنگام شهادت پدر، ۷ سال بیشتر نداشت[۳] و پس از آن تحت سرپرستی مادر و عمه خود صاحبهخانم قرار گرفت.[۴] او برای پیگیری مجازات قاتل پدر به همراه مادر، عمه و خواهر بزرگ، بهرغم سن کم با لباس روحانیت حاضر میشد و این پیگیری در پایان به قصاص قاتل منجر شد.[۵] به گفته امامخمینی او در دوره جوانی تفنگانداز بوده و با اشرار منطقه خمین مقابله میکرد.[۶]
تحصیل و مهاجرت به نجف
پسندیده پس از خواندن ادبیات عرب در خمین نزد میرزامحمود «افتخار العلما» و برخی دیگر از دروس نزد مادر افتخار العلما، در سال ۱۲۸۸ در چهاردهسالگی همراه برادر خود سیدنورالدین به اصفهان رفت[۷] و در مدرسه ملاعبدالله ساکن شد. وی در حوزه علمیه اصفهان دروس هیئت، نجوم، حساب و شرائع را نزد عمهزاده و شوهرخواهرش میرزارضا نجفی و سطوح متوسطه و عالی را نزد آقامیرزاعلی یزدی، سیدمهدی درچهای، سیدمحمدباقر درچهای، سیدمحمدعلی تویسرکانی و محمدصادق خاتونآبادی فرا گرفت[۸]؛ سپس در درس خارج محمدصادق خاتونآبادی و آقارحیم دهکردی شرکت کرد.[۹] پس از هشت سال تحصیل در اصفهان برای ادامه تحصیل به نجف رفت و پس از مدتی از آقا ضیاءالدین عراقی اجازه اجتهاد گرفت.[۱۰]
بازگشت و تدریس
او پس از بازگشت به خمین، به امامت جماعت و تدریس علوم حوزوی پرداخت و از نخستین استادان امامخمینی در مباحث منطق، نحو، کلام، فقه و خط نستعلیق بود.[۱۱]
فعالیتها و مبارزات سیاسی و مذهبی
پسندیده در دوران نخستوزیری رضاخان سردار سپه (پهلوی) در سالهای ۱۳۰۲ و ۱۳۰۳ همراه سه تن دیگر برای حل برخی مشکلات محلی با او دیدار کرد و از وی نامهای خطاب به دفتر نخستوزیری جهت اصلاح کارش گرفت؛ اما در ادامه با مشکل روبهرو شد که با دخالت سیدحسن مدرس حل شد.[۱۲]
در دوره رضاشاه
وی که در مسائل سیاسی کشور فعال بود، در برخی جلسات مدرس شرکت میکرد.[۱۳] در روزهای آخر سال ۱۳۰۳، در ماجرای مخالفت مدرّس با قدرتگیری رضاخان که باعث سیلیخوردن مدرس از حسین بهرامی معروف به احیاءالسلطنه گردید و انتشار خبر آن موجب تعطیلی بازار تهران و تظاهرات مردم علیه سردارسپه شد، پسندیده از شرکتکنندگان در این برنامه بود.[۱۴] او در دوره رضاشاه پهلوی در زمان قانون یکدستشدن لباس (۱۳۰۹) به دلیل داشتن اجازه اجتهاد، اجازه پوشیدن لباس روحانیت را گرفت.[۱۵]
پس از سقوط پهلوی
پس از سقوط پهلوی، پسندیده همراه علمای خمین ازجمله، صدرالدین نجفی، زینالعابدین احمدی و حاجمیرزارضا نجفی در ۲۲ شهریور ۱۳۲۰ در تلگرامی از محمدعلی فروغی نخستوزیر خواست دولت مانعِ حجابداشتن زنان نشوند و از فساد اخلاقی جلوگیری کنند.[۱۶]پسندیده با سیدابوالقاسم کاشانی و محمد مصدق نیز ارتباط داشت که میتوان به شکایت پسندیده در سال ۱۳۳۱ نزد مصدق از دخالت تیمور بختیار در انتخابات و فرستادن نامه به مصدق دربارهٔ مسائل سیاسی اشاره کرد؛ همچنین وی با کاشانی دیدار میکرد و نامههای خصوصی دربارهٔ شرایط کشور به او مینوشت.[۱۷] وی در یکی از نامهها از کاشانی خواست با مخالفان داخلی سازش کند و دربارهٔ مصدق که شوروی و انگلیس با وی مخالف بودند، نگرانی نداشته باشد.[۱۸] در سال ۱۳۴۱ که امامخمینی با سیاستهای رژیم پهلوی در اعلام لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی مخالفت کرد[۱۹] پسندیده همراه حسین بهرامی و میرزاعلی جلالی با تحریک کشاورزان در خمین به جمعآوری طومار و ساماندهی اعتراضها علیه اصلاحات ارضی پرداخت.[۲۰] وی که در آن زمان دفتر اسناد رسمی داشت، حاضر به ثبت اسناد مربوط به اصلاحات ارضی نشد و اعلام کرد این کار را خلاف شرع میداند. این اقدام در سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) به منزله مخالفت با فرمان محمدرضا پهلوی بهشمار رفت و ساواک از دادگستری خواستار برچیدنشدن دفتر وی گردید.[۲۱]
در انقلاب اسلامی
پس از سخنرانی امامخمینی در سال ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه و بازداشت ایشان، پسندیده در جمع مردم خمین سخنرانی و از رژیم پهلوی انتقاد کرد؛ از اینرو به دادگاه احضار و بازجویی شد.[۲۲]
پس از بازداشت امامخمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، پسندیده همراه علمای شهرهای مختلف برای تأیید مرجعیت ایشان و جلوگیری از اقدامات رژیم پهلوی علیه ایشان به تهران رفت و همچنین با ایشان در پادگان عشرتآباد دیدار کرد.[۲۳] وی که از سخنگفتن در امور سیاسی در دیدار با امامخمینی منع شده بود، به صورت ماهرانهای فعالیتهای بیرون از پادگان مانند جمعشدن علمای بلاد، تعطیلی بازار و دروس حوزه را به ایشان منتقل کرد.[۲۴] در مرداد ۱۳۴۲ وی همراه ۳۶ تن از علما طی اعلامیهای مرجعیت امامخمینی را تأیید کرد.[۲۵] او در روزهای حبس و حصر امامخمینی، به سبب فعالیتهای سیاسی به دادگاه نظامی احضار و محاکمه شد.[۲۶]
امامخمینی در اردیبهشت ۱۳۴۲ طی تلگرامی به پسندیده یادآوری کرد چند روزی است از طرف دولت برای اغفال ایشان پیامهایی داده شدهاست؛ اما ایشان به آن توجهی نمیکند و میداند تا دولت اسدالله علم بر سر کار است نمیشود تفاهمی کرد.[۲۷] پسندیده ازجمله کسانی بود که اقدام پنهانی رژیم پهلوی برای تصویب لایحه کاپیتولاسیون را به امامخمینی اطلاع داد که باعث سخنرانی ایشان در مخالفت با آن شد[۲۸] (ببینید: کاپیتولاسیون)
وکالت
چنانکه بر اساس گزارش ساواک با تبعید امامخمینی از ایران، پسندیده وکالت ایشان را عهدهدار شد و برای انجام امور بیت ایشان از خمین به قم رفت و در خانه ایشان ساکن شد.[۲۹] در سال ۱۳۴۵ امامخمینی طی نامهای به سیدابراهیم تنکابنی، به وکالت پسندیده از جانب خود تصریح و تأکید کرد مردم میتوانند از وی رسید وجوه شرعی خودشان را دریافت کنند و در ضمن، یادآوری کرد هرکسی از جانب پسندیده وکالت دارد، به همان گونه که وی در وجوهات شرعی اجازه دادهاست عمل کند.[۳۰]
پسندیده که از گذشته مورد اعتماد امامخمینی بود و در وکالتنامهای که ایشان در سال ۱۳۱۶ در موضوع فروش سهم خود از یک زمین در خمین برای پسندیده نوشته، امضای او را امضای خود شمردهاست،[۳۱] در جایگاه وکیل تامالاختیار امامخمینی فراهمساختن و پرداخت شهریه ایشان و کمک به خانواده مبارزان، زندانیان و تبعیدشدگان را عهدهدار شد.[۳۲] فعالیتهای وی موجب شد ساواک او را تعقیب کند.[۳۳] رژیم پهلوی با هدف قطع پرداخت شهریه امامخمینی و بستهشدن خانه و دفتر ایشان به روی مراجعان، پسندیده را در ۲۲ مهر ۱۳۴۶ در قم بازداشت و به تهران و سپس به خمین منتقل کرد[۳۴]؛ اما وی پس از مدتی به قم بازگشت و با برگزاری مراسمهای مذهبی در خانه امامخمینی، فعالیت خود را دوباره آغاز کرد.[۳۵]
امامخمینی در بهمن ۱۳۴۹ با استقرار دوباره پسندیده در قم بر وکالت پسندیده از خود در امور وجوه شرعی تأکید کرد[۳۶] و در دی ۱۳۵۳ طی نامهای به جعفر صبوری با اعلام وکالت پسندیده تأکید کرد دست وی دست ایشان و مهر و امضای وی، مهر و امضای ایشان است[۳۷]؛ چنانکه در تیر ۱۳۵۴ به علمای کشورها، مردم ایران، افغانستان، پاکستان و دیگر کشورهای اسلامی اعلام کرد پسندیده وکیل ایشان است و آنان میتوانند وجوه خود را به وی پرداخت کنند و باز تأکید کرد امضا و مهر وی به منزله امضا و مهر ایشان است.[۳۸] امامخمینی دربارهٔ گرفتن و خرجکردن وجوه شرعی دهها نامه به پسندیده دادهاست[۳۹]؛ ازجمله در نامهای از فرستادن وجوه شرعی برای بنای مدرسه در کویته پاکستان به نام سیدیوسف حکیم و پرداخت شهریه از جانب ایشان در کویته اظهار رضایت کرد؛ اما فرستادن وجوه شرعی برای لاهور را لازم ندانست و دربارهٔ سوریه از وی خواست اقدام نکند و دربارهٔ به لبنان گفت خود ایشان هرگاه تصمیم گرفت، اقدام خواهد کرد.[۴۰]
نامهنگاری
امامخمینی در فروردین ۱۳۴۸ در پاسخ نامه پسندیده، به نُه پرسش[۴۱] و در سال ۱۳۵۱ به هفت پرسش،[۴۲] و در سال ۱۳۵۷ در دو مرحله به یازده[۴۳] و سه[۴۴] پرسش وی در امور مختلف پاسخ گفتهاست و ازجمله دربارهٔ موضعگیریهای نادرست برخی علما در ایران و حمایت از محمدرضا پهلوی و مشکلات ناشی از آن نیز در نامهای به پسندیده تأکید کرد به اقدام آنان اهمیت ندهد.[۴۵] در سال ۱۳۵۰، سیدناصرالدین پسر پسندیده از همسر اولش، در مشهد بهطور مرموزی کشته شد.[۴۶] در مجلس ختم او، محمدتقی فلسفی نخستین بار پس از تبعید امامخمینی، نام ایشان را در سخنرانی به زبان آورد و حاضران که به حدود دو هزار تن میرسیدند با فرستادن صلوات وی را همراهی کردند.[۴۷] گزارش ساواک در سال ۱۳۵۴، نشاندهنده کمکهای مالی پسندیده از وجوه شرعی به خانوادههای زندانیان سیاسی است. براساس تحلیل مأمور ساواک، در این کمکها که با نظر امامخمینی صورت میگرفت، وی به دلیل دوری از اعتراض برخی علما که احتمالاً صرف وجوه در اینگونه امور را جایز نمیدانستند و نیز برای مدرکندادن به دستگاههای امنیتی، جانب احتیاط و پنهانکاری را رعایت میکرد.[۴۸] او که همواره از طریق نامه و پیام با امامخمینی در ارتباط بود، ایشان را از خبرهای نهضت، وضع کشور و مسائل مربوط به شهریه باخبر میکرد.[۴۹]
تبعید
پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی و برگزاری مجالس ختم برای وی، بر اساس گزارش ساواک، پسندیده از محرکهای اصلی برگزارکنندگان این جلسات در دی ۱۳۵۶ در شهر قم معرفی شدهاست.[۵۰] اسناد ساواک، پسندیده را مردی مسن شمردهاست که به ظاهر از خانه خارج نمیشود، ولی بسیاری از تحریکات و وقایع از جانب او و بهویژه با کمکهای مالی او صورت میگیرد.[۵۱] در سال ۱۳۵۷ به سبب فعالیتها و حمایتهای وی از امامخمینی، رژیم پهلوی پسندیده را به مدت سه سال به انارک تبعید کرد؛ اما پس از مدت کوتاهی به خمین منتقل شد.[۵۲] در مرداد ۱۳۵۷، امامخمینی به کمک عبدالعلی قرهی نماینده خود[۵۳] به پسندیده پیام داد حکم تبعیدی لغو شدهاست و از خمین به قم بازگردد.[۵۴]
رابطه امام با برادرشان
به نظر پسندیده، امامخمینی از همان دوران کودکی نبوغ و استعدادی فوقالعاده داشت و حتی در بازیهای دوران کودکی از همسالان خود برتر بود و پس از آنکه وارد حوزه شد این توانایی بر همه آشکار شد.[۵۵] به باور وی، شرکت امامخمینی در درس سیدحسین بروجردی به سبب تکریم و ترویج ایشان بود وگرنه امامخمینی از نظر علمی در سطح بالایی قرار داشت.[۵۶] پسندیده که احترام ویژهای برای امامخمینی قائل بود،[۵۷] اعتقاد داشت موضعگیریهای سیاسی و مبارزات امامخمینی اتفاقی نبود، بلکه پیش از سال ۱۳۴۱ ایشان فعالیت سیاسی و با برنامههای خلاف شرع با شهامت تمام مقابله میکرد. تدوین کتاب کشف اسرار نیز در همین راستا بود (ببینید: کشف اسرار) و بروجردی نیز در مسائل سیاسی نظر ایشان را جویا میشد و سپس اقدام لازم را انجام میداد.[۵۸]
امامخمینی نیز که در دوران کودکی، فراق از پدر و مادر را همراه برادران خود تجربه کرده بود،[۵۹] همیشه به برادر خود پسندیده احترام میگذاشت[۶۰] و ناراحتی وی را ناراحتی خود میدانست.[۶۱] به گفته زهرا مصطفوی دختر امامخمینی، ایشان برای دو تن، یکی همسر خود خدیجه ثقفی و دیگری پسندیده احترام ویژهای قائل بود.[۶۲] امامخمینی برای پسندیده جایگاه پدری و استادی قائل بود و تأکید میکرد اگر وی نبود ایشان قادر نبود بهراحتی درس خود را ادامه دهد.[۶۳] امامخمینی در خرداد ۱۳۱۶ پسندیده را وکیل خود در فروش زمینهای خویش در خمین قرار داد و تأکید کرد هر گونه که او صلاح میداند امور را سامان دهد.[۶۴] ایشان در نامههای زیادی به فرزند خود سیداحمد خمینی دربارهٔ پسندیده سفارش کردهاست و گاه خاطرنشان کرده که نگران سلامتی و آسایش وی است[۶۵] و از او خواستهاست خبر سلامتی پسندیده را به ایشان اطلاع دهد.[۶۶] ایشان افزون بر اعلام وکالت فردی پسندیده، در دو وصیتنامهای که داشت، وی را در کنار مرتضی حائری یزدی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی و حسینعلی منتظری وصی خود در امور وجوه شرعی معرفی کرده بود.[۶۷]
دیدگاههای متمایز
با این همه برخی دیدگاههای متمایز پسندیده از امامخمینی در برخی نامهنگاریها مشهود است؛ ازجمله تذکر امامخمینی از نجف در سال ۱۳۵۷ به وی دربارهٔ اعضای جبهه ملی[۶۸] و تذکر دربارهٔ مصاحبه پسندیده با خبرنگاران داخلی و خارجی و بیان لزوم پیگیری مسئله تبعید امامخمینی از طریق مجلس ملی و سنا و مناسبدانستن راه حل علی امینی نخستوزیر رژیم و پذیرایی از پیراسته را میتوان نام برد[۶۹]؛ چنانکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در ماجرای گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در ایران در سال ۱۳۵۸، پسندیده پیامی را که در آن ابراز تمایل آمریکا برای مذاکره مطرح شده بود، برای امامخمینی و سیدابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور فرستاد؛ اما امامخمینی با این پیشنهاد موافقت نکرد.[۷۰] در این زمینه میتوان به درخواست وی از امامخمینی برای آزادی یکی از شخصیتهای ملیگرای نزدیک به نهضت آزادی در اواخر دهه ۱۳۶۰ و نامه وی به امامخمینی در انتقاد از اوضاع جاری کشور در سال ۱۳۶۲ اشاره کرد[۷۱]؛ چنانکه برخی موضعگیری عمومی و علنی پسندیده، گله تلویحی امامخمینی از وی را در پی داشت، با این عبارت که «موسی(ع) به خداوند گفت من تنها اختیار خود و برادرم را دارم ولی ما که اختیار برادر خود را نداریم».[۷۲] با وجود این اختلاف نظرها، از میزان اطاعت و ارادت پسندیده به امامخمینی کاسته نشد، بلکه وی نظر خود را بهطور صریح میگفت و نظر امامخمینی را جویا میشد تا به آن عمل کند.[۷۳]
وفات
پسندیده در ۲۲ آبان ۱۳۷۵ و در سن ۱۰۱سالگی در تهران درگذشت. پیکر وی طی مراسم باشکوهی در قم تشییع شد و محمدتقی بهجت از مراجع تقلید وقت بر جنازه وی نماز خواند و سپس در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۷۴]
فرزندان و آثار
از پسندیده دو پسر به نامهای سیدمحمدرضا و سیدمحمدتقی و سه دختر به نامهای بدرالسادات، فروغالسادات و نزهتالسادات از همسر دومش به جا ماندهاست.[۷۵] افزون بر کتاب اسناد ساواک دربارهٔ پسندیده از وی کتاب خاطرات نیز منتشر شدهاست.
پانویس
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۷۳–۷۴
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱۸۱
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۹۹
- ↑ کاظمی، خمین و فعالیتهای سیاسی، ۳۴
- ↑ کاظمی، خمین و فعالیتهای سیاسی، ۳۴–۳۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۵۹
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳۵
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱۰۴–۱۰۷
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱۰۷–۱۰۸
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱۲۱–۱۲۲ و ۱۷۲
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱۲۲؛ امامخمینی، ۱۹/۴۲۶؛ کاظمی، خمین و فعالیتهای سیاسی، ۳۶
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱۵۸–۱۶۰
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱۵۳–۱۵۴
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱۵۵–۱۵۶
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱۷۲
- ↑ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۱۲۳
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱۹۲ و ۲۰۰–۲۰۲
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۲۰۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۲
- ↑ مرادینیا، خمین در انقلاب، ۲۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۲/۷۵
- ↑ پسندیده، یاران امام، ۱ و ۳۴
- ↑ مرادینیا، خمین در انقلاب، ۳۹–۴۰
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۲۲۷–۲۲۹
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۲۲۹
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۲/۱۳۰–۱۳۲
- ↑ حضور، مجله، ۳۴۱
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۰۳
- ↑ پسندیده، مصاحبه، ۱/۳۸
- ↑ پسندیده، یاران امام، ۴۵–۷۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۹۸
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۳
- ↑ حضور، مجله، ۳۴۲
- ↑ پسندیده، یاران امام، ۹۵ و ۱۱۴
- ↑ پسندیده، یاران امام، ۱۲۸ و ۱۳۰؛ پسندیده، خاطرات، ۲۴۵–۲۴۷
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱۴۷
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۳۰
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۶۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۹۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۳۰، ۴۴۲ و ۳/۴۱، ۷۸، ۸۲، ۹۸، ۱۲۳، ۱۳۸، ۱۴۰–۱۴۱، ۱۵۰، ۱۵۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۷۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۲۷
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۷۶
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۳۹
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۸۰
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۷۸
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱۲۲–۱۲۳
- ↑ فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۳۲۱
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۱۹/۹۷–۹۸
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۱۷/۳۱۸–۳۲۰
- ↑ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت اسناد، ۳۹
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۱۷/ ۳۳۵
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۲۴۷
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۲۴۸
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۴۰
- ↑ پسندیده، مصاحبه، ۱/۳۰
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱/۲۹
- ↑ حضور، مجله، ۳۴۵ و ۳۴۷
- ↑ حضور، مجله، ۱/۳۰
- ↑ مرادینیا، منزل به منزل، ۲۵–۲۶
- ↑ حضور، مجله، ۳۳۷ و ۳۴۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۴۰
- ↑ مصطفوی، مجله حریم امام، ۲۵
- ↑ مصطفوی، مجله حریم امام، ۲۵؛ حضور، مجله، ۳۳۷
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۲۶ و ۳/۱۴۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۴۱
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۹۵ و ۱۲/۱۲۰
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۳۹
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۸۰–۲۸۱
- ↑ پسندیده، مصاحبه، ۱/۴۲
- ↑ تاریخ ایرانی، پایگاه اطلاعرسانی
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۴۵–۱۴۶
- ↑ حضور، مجله، ۳۴۵
- ↑ حضور، مجله، ۳۶۳
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۱۲۲–۱۲۳؛ کاظمی، خمین و فعالیتهای سیاسی، ۳۶
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- پسندیده، سیدمرتضی، خاطرات آیتالله پسندیده، گفتهها و نوشتهها، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- پسندیده، سیدمرتضی، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، نشر پنجره، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
- پسندیده، سیدمرتضی، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله سیدمرتضی پسندیده، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- تاریخ ایرانی، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۸/۱۰/۱۳۹۶ش.
- حضور، مجله، شماره ۱۷، ۱۳۷۵ش.
- فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش.
- کاظمی، معصومه، خمین و فعالیتهای سیاسی اجتماعی آیتالله پسندیده، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، با همکاری واحد خمین، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- مرادینیا، محمدجواد، خمین در گذر تاریخ (به انضمام شرح زندگی خاندان امامخمینی و رجال خمین)، قم، نورالسجاد، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- مرادینیا، محمدجواد، منزل به منزل با خمینی، تهران، عروج، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- مرادینیا، محمدجواد، خمین در انقلاب، بررسی رخدادهای انقلاب در خمین ۱۲۴۰–۱۳۵۷، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، نوزده دی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- مصطفوی، سیدهزهرا، مجله حریم امام، شماره ۱۹۳، ۲۱/۸/۱۳۹۴ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
پیوند به بیرون
- سیدحمید موسویان، سیدمرتضی پسندیده، دانشنامه امامخمینی، ج۳، ص۱۱۰–۱۱۵.