سیدحسین خادمی، فقیه مبارز، محور نهضت اسلامی در اصفهان و رئیس سنی مجلس خبرگان قانون اساسی.

معرفی

سیدحسین خادمی در روز سوم شعبان ۱۳۱۹ق/ ۱۴ دی ۱۲۸۰ش در اصفهان زاده شد[۱] پدر او سیدابوجعفر عاملی از بزرگان حوزه علمیه اصفهان بود و نیای او سیدصدرالدین موسوی عاملی از عالمان و سادات خاندان صدر جبل عامل لبنان بود و نسب او به موسی بن جعفر (ع) می‌رسد[۲] سیدحسین خادمی به سبب اشتهار پدرش به «خادم‌الشریعه»، چون دیگر برادران، در اصفهان به «خادمی» معروف شد؛ اما در عراق به «صدر» یا «موسوی اصفهانی» شهرت داشت[۳] مادر او فاطمه صدرالشریعه (خادمی)، دختر میرزافضل‌الله صدرالشریعه نیز از خاندان صدر بود[۴]

سیدحسین خادمی تا سیزده‌سالگی به مدرسه رفت و تا دوره پایانی آن روزگار را به پایان برد؛ سپس درس‌های اولیه علوم اسلامی را نزد استادان حوزه علمیه اصفهان علی مدرس یزدی، سیدمیرزا اردستانی و احمد مدرس اصفهانی فرا گرفت؛ همچنین رسائل را از آخوند عبدالکریم درگزی و میرسیدعلی مجتهد نجف‌آبادی و کفایة الاصول را نزد سیدمحمد نجف‌آبادی آموخت و میرمحمدصادق مدرس خاتون‌آبادی تنها استاد مقطع خارج وی در حوزه اصفهان بود. پس از تکمیل درس‌های سطح، در حدود سال‌های ۱۳۳۸–۱۳۳۹ق/ ۱۲۹۸–۱۲۹۹ش به نجف اشرف هجرت کرد و درس‌های خارج فقه و اصول را نزد استادان مطرح نجف چون سیدابوالحسن اصفهانی، میرزامحمدحسین نایینی و آقاضیاءالدین عراقی پی‌گرفت. سیدابوتراب خوانساری و محمدجواد بلاغی، استادان وی در رجال و درایه و کلام بودند.[۵]

خادمی به سبب هوش سرشار، استعداد قوی و پشتکار بسیار در حالی‌که ۲۶ سال بیشتر نداشت،[۶] از مراجع و استادان بزرگ نجف، اصفهانی، عراقی و نایینی، اجازه اجتهاد گرفت و اندکی پیش‌تر، دو تن از علمای مطرح و مقدس اصفهان، محمدعلی شریف اصفهانی و سیدمحمد مقدس اصفهانی، در پاسخ درخواست وی، مراتب اجتهادش را تأیید کردند؛ چنان‌که خود در اجازه نقل روایت به سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی آورده‌است از نایینی، سیدحسن صدر، اصفهانی، عراقی و محمدکاظم شیرازی اجازه نقل حدیت داشته‌است[۷] وی همچنین در سال‌های حضور در نجف با سیدمحمدهادی میلانی، سیدابوالقاسم خویی، سیدمحمدحسین طباطبایی، محمدعلی کاظمی خراسانی و سیدعبدالحسین طیب هم‌بحث بود.[۸]

خادمی در سال ۱۳۱۴ به قصد بازگشت دوباره به نجف به ایران آمد؛ اما شرایط خاص سیاسی امنیتی آن روز ایران و اصفهان در سایه حکومت رضا پهلوی، نیاز حوزه علمیه اصفهان و نیز تقاضای مادر وی مبنی بر ماندن در اصفهان، موجب شد به صورت دایمی در اصفهان بماند[۹] وی پس از استقرار در اصفهان، در مدرسه صدر به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و حوزه علمیه اصفهان را که به دست رضاشاه پهلوی تضعیف شده بود، زنده کرد. او که سرآمد استادان عصر خود در حوزه علمیه اصفهان بود، توانست در مدت کوتاهی حوزه اصفهان را دگرگون کند؛ به گونه‌ای که جلسات درسش به پرشمارترین و پرمایه‌ترین درس مبدل گشت[۱۰] وی در کنار درس‌های خارج فقه و اصول، دیگر درس‌های متعارف حوزوی چون رجال، تفسیر قرآن، کلام و عقاید را نیز تدریس می‌کرد[۱۱]؛ همچنین تا پایان عمر ریاست حوزه علمیه اصفهان را به عهده داشت.[۱۲]

فعالیت‌های سیاسی قبل از انقلاب اسلامی

فعالیت سیاسی خادمی از زمان رضا پهلوی آغاز شد. وی در جریان مسئله لباس‌های متحدالشکل، کشف حجاب و ممانعت از عزاداری امام‌حسین (ع)، با سخنرانی‌های مختلف به مخالفت آشکار با اقدامات پهلوی پرداخت و رژیم نیز در مقابل، تنگناهایی برای وی ایجاد کرد؛ مدتی با زیر نظر گرفتن خانه وی، از خروج او از خانه جلوگیری و با وجود اجازه اجتهاد از مراجع و استادان بزرگ حوزه علمیه نجف، با پوشیدن لباس روحانیت وی، مخالفت کردند[۱۳]؛ چنان‌که پس از روی‌کارآمدن محمدرضا پهلوی، خادمی به همراه پنجاه تن از علمای مجاهد و آگاه اصفهان با تشکیل «هیئت علمیه اصفهان» به ریاست سیدحسن چهارسوقی و اجتماع خود در هر روز پنج‌شنبه، مسائل و رویدادهای هفته را بررسی کرده، در برابر آن موضع یکسانی می‌گرفتند. پس از چهارسوقی، خادمی ریاست این هیئت را به عهده داشت و عالمانی چون سیدعبدالحسین طیب، مهدی نجفی مسجدشاهی و سیدابوالحسن شمس‌آبادی در آن عضویت داشتند[۱۴] وی همچنین در جریان ملی‌شدن صنعت نفت با سیدابوالقاسم کاشانی همکاری داشت و با سیدمجتبی نواب صفوی و دیگر رهبران فدائیان اسلام نیز ارتباط نزدیک داشت[۱۵] وی در سال ۱۳۳۸ در اعتراض به وضع فرهنگی اصفهان با منوچهر اقبال نخست‌وزیر وقت نامه‌نگاری کرد که موجب جلب او به سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) شد[۱۶] خادمی پس از درگذشت مرجع تقلید وقت، سیدحسین بروجردی در فروردین ۱۳۴۰، در زمره مروجان مرجعیت دینی امام‌خمینی قرار گرفت و در پی آن، بسیاری از روحانیان اطراف او و بازاری‌های مرتبط با وی، مقلد امام‌خمینی شدند[۱۷] (ببینید: مرجعیت امام‌خمینی) وی همچنین با آغاز نهضت امام‌خمینی به حمایت از ایشان پرداخت و در نخستین اقدام، پس از مخالفت قاطع امام‌خمینی و دیگر مراجع تقلید با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، به همراه سی تن از روحانیان بزرگ اصفهان، در اطلاعیه‌ای این مصوبه را محکوم کردند و پس از بازپس‌گیری مصوبه از سوی رژیم، به دستور وی، جشن و شادمانی در شهر اصفهان برگزار شد[۱۸]

خادمی در بهمن ۱۳۴۱ پیرو دریافت پیام شفاهی امام‌خمینی، همگام با ایشان، علیه جریان رفراندوم اصول ششگانه یا انقلاب سفید، قاطعانه موضع گرفت و در اطلاعیه مشترک با علمای اصفهان، مخالفت صریح خود با آن را اعلام و مردم را به شرکت‌نکردن در رفراندوم دعوت کرد. پس از آن و پیشاپیش علما راهپیمایی اعتراض‌آمیز برپا کرد که مورد استقبال گسترده مردم قرار گرفت. در پی این راهپیمایی، بازار اصفهان به توصیه وی اعتصاب کرد و درس‌های حوزه علمیه اصفهان و نمازهای جماعت در تمامی مساجد شهر، رسماً تعطیل اعلام شد. ساواک پس از این واقعه وی را بازداشت کرد، ولی به سبب اجتماع اعتراض‌آمیز علما برابر ساختمان استانداری، خیلی زود آزاد شد[۱۹] در پی حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه در روز دوم فروردین ۱۳۴۲، خادمی که در قم حضور داشت، به دیدار امام‌خمینی رفت و مورد تکریم ایشان قرار گرفت[۲۰] وی پس از بازگشت به اصفهان، روحانیان شهر اصفهان را بسیج کرده، از روز ششم فروردین نمازهای جماعت همه مساجد شهر را به نشانه اعتراض تعطیل کرد. این اعتصاب که تا روز ۱۲ فروردین به درازا انجامید، موجب شد بازار اصفهان نیز به‌طور کامل و یکپارچه برای روزهای پی‌درپی تعطیل شود[۲۱] وی همچنین چند هفته بعد، همراه جمعی از علمای اصفهان در نامه‌ای به امام‌خمینی، جنایت رژیم پهلوی در حمله به مدرسه فیضیه و اقدامات دین‌ستیزانه آن را با شدت محکوم کردند[۲۲] با دستگیری امام‌خمینی در سحرگاه در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، خادمی علمای بزرگ شهر را گرد هم آورد و در اطلاعیه‌ای این افراد و خادمی دستگیری ایشان را قاطعانه محکوم کردند؛ چنان‌که با هدایت وی بازار اصفهان در اعتصاب فرورفت و نمازهای جماعت مساجد، همچنین درس‌های حوزه علمیه این شهر تعطیل شد[۲۳] وی همچنین در اطلاعیه دیگری در ۱۶ خرداد این سال، که به امضای سه تن دیگر از علمای اصفهان رسید، دین خدا را در معرض خطر دشمنان اسلام دانست و حمایت عموم مردم از نهضت اسلامی به رهبری مراجع تقلید تا حصول نتیجه قطعی را لازم دانست[۲۴] وی همچنین ازجمله علمای مهاجر به تهران برای آزادی امام‌خمینی بود[۲۵] و از نخستین عالمان بزرگی بود که با انگیزه رهایی امام‌خمینی از خطر اعدام، در اعلامیه مشترک علما، بر مرجعیت ایشان تأکید کرد[۲۶]؛ چنان‌که همراه عالمان بزرگ دیگر، در اطلاعیه‌ای خطاب به ملت ایران، امام‌خمینی را «از مراجع مسلم تقلید» خواند[۲۷]

تأکید خادمی بر مرجعیت امام‌خمینی در سال‌های بعد در درجه‌ای از اهمیت بود که عطاءالله اشرفی اصفهانی از علمای بنام کرمانشاه، با استناد به گواهی وی و سیداسدالله مدنی که از عالمان عادل و خبره به‌شمار می‌آمد، روحانیت و مردم را به تقلید از امام‌خمینی به عنوان مرجع اعلم، دعوت کردند و از روحانیان خواستند در این راستا تلاش کنند و مسئولیت این کار را برابر بازخواست رژیم، بر عهده او بگذارند[۲۸]

به دنبال آزادی امام‌خمینی در میانه‌های فروردین سال ۱۳۴۳، خادمی به همراه گروهی از بزرگان اصفهان در روز ۱۷ فروردین عازم قم شد تا با ایشان دیدار کند[۲۹] وی پس از بازگشت به اصفهان، مجالس جشن و سرور مردمی چندی در مساجد، بازار و مدارس علوم دینی برپا کرد تا به نکوداشت امام‌خمینی بپردازد[۳۰] امام‌خمینی در ۲۳ فروردین ۱۳۴۳ در نامه‌ای به خادمی، ضمن سپاسگزاری از وی و درخواست ابلاغ تشکر ایشان به علمای اصفهان، از او خواست خبر روزنامه اطلاعات مبنی بر موافقت روحانیان با اعمال خلاف شرع رژیم پهلوی را تکذیب کند[۳۱] خادمی همچنین طی روزهای بعد به همراه گروه‌های مختلف مردمی به قم رفت تا به واسطه دیدار با امام‌خمینی، شخصیت، حرکت و خواسته‌های ایشان مورد توجه، حمایت و تقویت بیشتری قرار گیرد. در این سفر، خادمی به همراه مردم پس از راهپیمایی از حرم تا خانه امام‌خمینی، با ایشان دیدار کردند و ایشان به خادمی توصیه کرد شعارهای مذهبی را رواج داده، در روزهای عید به دیدار همدیگر بروند[۳۲] امام‌خمینی در این سفر خادمی در خانه حسینعلی منتظری از وی بازدید کرد.[۳۳] در پی تحرکات سیاسی خادمی در اصفهان، ناصر مقدم رئیس وقت ساواک کشور در هفتم اردیبهشت به ساواک اصفهان دستور داد وی را بازداشت کرده، به تهران اعزام کند، اما ساواک اصفهان دستگیری وی را به مصلحت ندانست و تذکر و اِعمال مراقبت شدید علیه وی را پیشنهاد کرد[۳۴]

خادمی در این شرایط برای انسجام‌بخشی به فعالیت‌های روحانیان، مؤسسه‌ای دینی با نام چهارده معصوم (احمدیه) تأسیس کرد که موجب قدردانی امام‌خمینی شد و در نامه‌ای به خادمی تصریح کرد در شرایطی که سیل بنیان‌کن بی‌دینی کشورهای اسلامی و جوانان را در مخاطره قرار داده و فرهنگ‌های خودی قادر به جبران آن نبوده و از تربیت صحیح هماهنگ با تعلیم غافل بوده یا خود را به غفلت زده‌اند، وجود این گونه مؤسسات، بارزترین خدمت به اسلام است[۳۵] خادمی همچنین در سال ۱۳۴۳، کتاب کلامی خود با عنوان رهبر سعادت را باز چاپ کرد که دربردارنده زندگی‌نامه امام‌خمینی بود و حساسیت ساواک را برانگیخت[۳۶] وی در سال‌های بعد، این کتاب را برای امام‌خمینی به نجف فرستاد و ایشان نیز ضمن تشکر، رساله‌های تقیه و طلب و اراده خود را برای او فرستاد[۳۷]

پس از سخنرانی تاریخی امام‌خمینی علیه لایحه کاپیتولاسیون و در پی آن تبعید ایشان به ترکیه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، روحانیان اصفهان با پیشگامی خادمی، همگام با روحانیان سراسر کشور اعلام اعتصاب کردند و نمازهای جماعت مساجد و درس‌های حوزه علمیه و بازار اصفهان رسماً تعطیل شد[۳۸] خادمی و علمای ارشد اصفهان با انتشار اطلاعیه‌ای از مردم خواستند در مسجد سیّد اجتماع کرده، از آنجا یک راهپیمایی اعتراض‌آمیز به مقصد مسجد شاه (امام‌خمینی) برپا کنند، که با خشونت مأموران رژیم در هم کوبیده شد[۳۹]

خادمی پس از تبعید امام‌خمینی نیز عرصه مبارزه را ترک نکرد و با اقداماتی مانند پرداخت شهریه طلاب اصفهان به نام امام‌خمینی،[۴۰] دعا برای سلامتی ایشان در سخنرانی‌ها، چاپ و توزیع اطلاعیه‌های ایشان، تلاش کرد عرصه مبارزه را گرم نگه دارد[۴۱] وی در مهر ۱۳۴۴ و در پی اطلاع از خبر انتقال امام‌خمینی از ترکیه به نجف،[۴۲] این خبر را از بالای منبر به عموم مردم اعلام و سپس طی تلگرامی مراتب خشنودی خود، روحانیت و مردم اصفهان را به ایشان ابلاغ کرد[۴۳] امام‌خمینی نیز طی نامه ۲۳ بهمن ۱۳۴۴ خود به خادمی، از تصدی مسئولیت اداره حوزه علمیه شهر اصفهان به دست وی و حُسن جریان آن، ابراز خشنودی و همچنین ضرورت حمایت مالی بازار آن شهر از حوزه علمیه قم را گوشزد کرد[۴۴]

تداوم مبارزات سیاسی خادمی و ادامه مخالفت‌های مؤثر وی با سیاست‌های فرهنگی نادرست رژیم پهلوی، افزایش سخت‌گیری و فشار حکومت علیه وی را در پی داشت. ازجمله اقدامات ایذایی رژیم پهلوی از سال ۱۳۴۴ به بعد، محرومیت خادمی از برخی حقوق شهروندی، از جمله ممنوع‌شدن وی از خروج از کشور حتی ممانعت از سفرهای زیارتی بود[۴۵] در این میان، نامه‌هایی میان امام‌خمینی و خادمی رد و بدل شد[۴۶] و یک مورد آن تذکر امام‌خمینی به وی دربارهٔ دخالت در برخی مؤسسات مشکوک بود[۴۷] که با توضیح بعدی خادمی، امام‌خمینی ضمن بیان اینکه منظور ایشان حفظ حیثیات وی بوده، اقدام او را مطابق صلاح دانسته‌است[۴۸]

در پی درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶، خادمی به تشکیل مجالس متعدد ختم برای یادبود وی و یادکرد و نکوداشت امام‌خمینی دست زد. این مجالس فضای شهر اصفهان را بار دیگر در اختیار روحانیت و نهضت اسلامی قرار داد؛ به گونه‌ای که مردم با ورود خادمی به مجالس، برای سلامتی امام‌خمینی صلوات می‌فرستادند[۴۹] به مناسبت چهلمین روز درگذشت نیز مجالس ترحیمی با محوریت خادمی از جمله در مسجد خود وی برگزار شد که با سالروز شهادت امام‌صادق (ع) مصادف و با استقبال پرشکوه مردم مواجه گشت[۵۰]

در پی انتشار مقاله توهین‌آمیز روزنامه اطلاعات دربارهٔ امام‌خمینی و قیام خونین ۱۹ دی ۱۳۵۶ مردم قم، اصفهان نیز چون شهرهای دیگر واکنش حماسی و تندی نشان داد. رهبران روحانیت اصفهان در ۲۲ دی این سال، در خانه خادمی گرد هم آمدند و اقدام‌هایی چون تعطیلی اعتراض‌آمیز نمازهای جماعت در همه مساجد شهر، تعطیلی درس‌های حوزه علمیه و نیز تعطیلی عمومی بازار را تصویب کردند[۵۱] خادمی در ۲۵ دی اطلاعیه‌ای در محکوم‌ساختن رژیم و حمایت از نهضت امام‌خمینی با امضای پنجاه تن از شخصیت‌های برجسته روحانی اصفهان منتشر کرد و طی آن، ضمن اعلام مصوبات یادشده، مردم را به ابراز انزجار از اقدامات رژیم در بازار، کوچه‌ها و خیابان‌ها فراخواند[۵۲] همچنین در آستانه نوروز سال ۱۳۵۷، در همراهی با اطلاعیه مراجع تقلید قم، اطلاعیه‌ای منتشر و طی آن عید نوروز را عزای عمومی اعلام کرد[۵۳] نیز در ۹ فروردین ۱۳۵۷ اطلاعیه دیگری منتشر و طی آن از مردم دعوت کرد چهلم شهدای تبریز را با شکوهی فراوان در اصفهان گرامی بدارند. در این اطلاعیه، اطاعت عموم مردم از مراجع تقلید شرعاً واجب اعلام شده بود[۵۴]

در پی ضرب و جرح زندانیان سیاسی زندان اصفهان و اعتصاب غذای آنان در ۲۶ خرداد ۱۳۵۷، مادران و همسران این زندانیان در حمایت از آنان در نهم تیر در خانه خادمی تحصن کردند. وی در همان روز با انتشار نامه‌ای، حمایت خود را از اقدام آنان اعلام کرد که با عقب‌نشینی رژیم در برابر فشار مردم و خاتمه‌یافتن اعتصاب غذای زندانیان، مادران و همسران آنان در ۲۵ تیر همراه بود[۵۵] همچنین در پی دستگیری سیدجلال‌الدین طاهری اصفهانی از شاگردان امام‌خمینی و از روحانیان بنام اصفهان که در مبارزه همکاری نزدیکی با خادمی داشت (ببینید: سیدجلال الدین طاهری اصفهانی) ، در ۱۰ مرداد ۱۳۵۷، مردم اصفهان بی‌درنگ به سوی خانه خادمی رهسپار شده، به نشانه اعتراض، در آن محل متحصن شدند. خادمی در همان روز طی اعلامیه‌ای دستگیری طاهری را محکوم و اعلام کرد تا آزادی وی از پا نخواهد نشست[۵۶]

تحصن مردم اصفهان در خانه خادمی ده روز به طول انجامید و با وجود فشارها و تهدیدهای ساواک و محاصره خانه به دست مأموران رژیم، روزبه‌روز بر ابعاد و گستردگی آن افزوده شد. به درخواست خادمی این تحصن شکسته شد؛ اما متحصنان هنگام خروج از خانه با هجوم ناگهانی مأموران رژیم روبه‌رو شدند[۵۷] نتیجه این درگیری‌ها، شهید و مجروح‌شدن شمار بسیاری از مردم بود که تا آن زمان سابقه نداشت. این حادثه به «فاجعه کشتار پنجم رمضان ۱۳۵۷ اصفهان» مشهور گشت[۵۸] شدت درگیری‌ها موجب گردید در اصفهان به عنوان نخستین شهر کشور، حکومت‌نظامی اعلام گردد. (ببینید: حکومت‌نظامی) با آغاز حکومت‌نظامی، خانه خادمی در محاصره کامل قرار گرفت و ده‌ها تن از روحانیان و اطرافیان وی به دست مأموران رژیم بازداشت، زندانی یا تبعید شدند[۵۹] سیداحمد خمینی در ۲۱ مرداد از نجف با خادمی تلفنی تماس گرفت و از طرف امام‌خمینی از وی و مردم اصفهان دلجویی کرد[۶۰] امام‌خمینی نیز در ۲۲ مرداد طی اطلاعیه‌ای، به‌تفصیل حوادث خونبار شهر اصفهان و خشونت رژیم در حق مردم و به‌ویژه اعلام حکومت‌نظامی را محکوم کرد[۶۱]

خادمی در اوایل مهر ۱۳۵۷ و در اعتراض به اقدام رژیم بعث عراق به ایجاد محدودیت‌هایی برای فعالیت امام‌خمینی، تلگرامی برای احمد حسن‌البکر رئیس‌جمهور وقت آن کشور فرستاد[۶۲]؛ چنان‌که پس از هجرت امام‌خمینی به پاریس نیز تلگرامی مبنی بر لزوم تکریم ایشان برای ژیسکاردستن رئیس‌جمهور وقت فرانسه ارسال کرد[۶۳] وی در دهم آبان نیز تلگرامی با امضای چهارده تن از روحانی‌های بلندمرتبه اصفهان، خطاب به امام‌خمینی در پاریس مخابره کرد که طی آن بر مقام مرجعیت عام و زعامت ایشان تأکید شده بود[۶۴] با اعلام تصمیم امام‌خمینی بر بازگشت به کشور، خادمی و علمای اصفهان در هفته اول بهمن ۱۳۵۷ ستادی برای استقبال از امام‌خمینی تشکیل دادند و کاروان‌های مردمی بسیاری برای این منظور به تهران فرستادند؛ اما در پی جلوگیری رژیم پهلوی از بازگشت امام‌خمینی به ایران در ششم بهمن، همزمان با تحصن روحانیان شهر تهران در مسجد دانشگاه تهران، خادمی نیز در رأس بیش از یکصد تن از روحانیان شهر اصفهان، به نشانه اعتراض، در مسجد سید متحصن گردید.[۶۵] (ببینید: بازگشت امام‌خمینی)

با بازگشت امام‌خمینی به ایران در دوازدهم بهمن و با به‌اوج‌رسیدن ابعاد نهضت اسلامی، روز ۱۹ بهمن مردم اصفهان راهپیمایی بزرگی از میدان نقش جهان تا مسجد مصلا برگزار کردند. در پایان این راهپیمایی، خادمی پس از برپایی نماز جماعت، برای مردم سخنرانی کرد و در عصر همان روز با عقب‌نشینی نیروهای حکومت نظامی به داخل پادگان‌ها، شهر اصفهان به‌طور کامل به دست انقلابی‌ها افتاد. خادمی و خانه وی در دوره گذار از رژیم پهلوی به جمهوری اسلامی به محور همه اقدامات حاکمیتی تبدیل شد[۶۶] و در نخستین روزهای پس از پیروزی، امام‌خمینی هنوز در مدرسه رفاه مستقر بود که خادمی همراه دیگر بزرگان اصفهان به دیدار ایشان رفت و این دیدار چندین بار تکرار شد؛ چنان‌که پس از استقرار امام‌خمینی در قم، با آگاهی یافتن از حضور خادمی در قم، به دیدن وی رفت[۶۷]

فعالیت‌های سیاسی پس از پیروزی انقلاب

خادمی پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، با هدف تنظیم قانون اساسی متناسب و منطبق بر اصول و مبانی اسلام و شایسته نظام جمهوری اسلامی، نامزد حزب جمهوری اسلامی برای عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی شد[۶۸] و پس از انتخاب، به ریاست سنی این مجلس برگزیده شد و در تنظیم و تصویب مواد قانون اساسی مشارکت داشت[۶۹] وی پس از شهادت مرتضی مطهری در ۱۲/۲/۱۳۵۸، طی پیامی به امام‌خمینی تسلیت گفت و ایشان نیز در پاسخ، ضمن تشکر، از وی خواست مراتب تشکر و سلام ایشان را به طبقات مختلف که از اصفهان ابراز همدردی کرده‌اند، ابلاغ کند[۷۰]

پس از استقرار نهادهای انقلابی، خادمی که به اقتضای ملاحظات شرعی و اخلاقی، تندروی و افراط را مجاز نمی‌دانست و از آغاز پیروزی انقلاب نیز خواستار در پیش گرفتن اعتدال و میانه‌روی بود، با تندروی و افراط بعضی مسئولان به‌ویژه در صدور احکام قضایی به مخالفت برخاست. وی مصادره بی‌ضابطه و غیرقابل توجیه برخی اموال را برنمی‌تابید و اجرای این نوع احکام فاقد پشتوانه شرعی را با صراحت «غارت‌کردن مردم» می‌نامید و بارها وقوع چنین فجایعی را در شهر اصفهان و اطراف آن به امام‌خمینی گزارش و بابت آن گله کرد. (ببینید: مصادره اموال) امام‌خمینی نیز دو بار با بیان گله‌های خادمی در سخنرانی عمومی خود، مبنی بر اینکه شماری در اطراف اصفهان مشغول غارت مردم‌اند، ضمن اظهار بی‌اطلاعی از جزئیات مسائل شهرستان‌ها، وظیفه خود دانست به مسئولان امر تذکر دهد که در شرایطی که نظام اسلامی تشکیل شده‌است، هر اقدام خلافی نه به ضرر شخص انجام‌دهنده کار، بلکه به ضرر اصل جمهوری اسلامی تمام خواهد شد. ایشان با این تعبیر که یک شخصیت برجسته علمی این مسائل را منتقل می‌کند و دیگران هم تأیید می‌کنند، شورای انقلاب را در این امور مسئول دانست و از همه مسئولان خواست در این زمینه به داد اسلام برسند[۷۱]

بی‌نتیجه‌ماندن تلاش‌های فراوان خادمی از یک سو، و حسینعلی منتظری و سیدجلال‌الدین طاهری از سوی دیگر، برای مهار اختلاف‌ها در اصفهان و نیز بی‌اثربودن تلاش‌های سیدمحمد حسینی بهشتی، علی‌اکبر مشکینی و محمدرضا مهدوی کنی، موجب شد خادمی در اعتراض به وضع موجود، اصفهان را ترک و گزینه استقرار در قم را اختیار کند. این اقدام موجب شد امام‌خمینی با مداخله جدی خود، امید نجف‌آبادی، حاکم شرع اصفهان را که یکی از محورهای اختلافات بود، از مقام خود عزل کند و آن را طی نامه‌ای به اطلاع خادمی برساند[۷۲] خادمی در سایه فضای مثبت پدیدآمده به اصفهان بازگشت و از سوی طبقات مختلف مردم، علما و بازاریان، به گرمی استقبال شد؛ چنان‌که سیدمهدی هاشمی، دیگر محور اختلاف اصفهان و نیز امید نجف‌آبادی، چند سال بعد با توجه به تخلفات و اتهامات مختلفی که داشتند، به دستور شخص امام‌خمینی بازداشت، محاکمه و بر اساس حکم دادگاه اعدام شدند. (ببینید: سیدمهدی هاشمی) امام‌خمینی در آذر ۱۳۵۹، نظر خادمی دربارهٔ تغییرات در اساسنامه مؤسسه خیریه همدانیان اصفهان را تنفیذ کرد[۷۳] و پس از درگذشت خادمی در آبان ۱۳۶۴ نیز از خدمات وی در اداره و حفظ اموال آن مؤسسه سپاسگذاری کرد.[۷۴]

رحلت

سیدحسین خادمی در ۲۰ اسفند ۱۳۶۳ش/ ۱۸ جمادی‌الثانی ۱۴۰۵ق در ۸۳سالگی، در شهر اصفهان درگذشت و پیکر وی پس از تشییع در اصفهان و مشهد، در حرم امام‌رضا (ع) به خاک سپرده شد. در پی درگذشت خادمی، امام‌خمینی با صدور پیامی خطاب به ملت ایران و حوزه علمیه اصفهان، رحلت تأسف‌انگیز آن عالم عادل، متعهد، خدمتگزار به اسلام و مسلمین را موجب تأثر و تأسف خود دانست و آن را به ملت ایران، به ویژه علمای اعلام و حوزه‌های علمیه و اهالی اصفهان تسلیت گفت. ایشان این عالم پرهیزگار را به‌حق خادم صادق شریعت و حافظ حدود اسلام و سرمشق تقوا و علم و عمل برای دیگران برشمرد و فقدان و رحلت وی را ثُلمه‌ای بر اسلام و حوزه‌های علمیه دانست. از نظر ایشان امثال خادمی که یادگار سلف صالح و نمونه‌هایی از بزرگان علم و تقوا بودند، ذخیره‌هایی بوده و هستند که همگان باید با جان و دل قدرشان را بدانند و در زندگی و مرگشان از سیره حسنه آنان پیروی کنند[۷۵]

فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی

خادمی افزون بر مبارزات سیاسی در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی نیز فعال بود. برپایی مؤسسه فرهنگی آموزشی احمدیه در سال ۱۳۴۴ با یک باب دبستان، دبیرستان و مجموعه‌ای فرهنگی دینی، جلسات تدریس اصول عقاید برای عموم مردم به‌ویژه جوانان و دانشجویان در مؤسسه احمدیه و دعوت از شخصیت‌های برجسته دینی و فرهنگی کشور همچون عبدالحسین امینی و سیدمحمدحسین طباطبایی برای سخنرانی در اصفهان، ازجمله فعالیت‌های فرهنگی و تأسیس بیمارستان خیریه امام‌حسن عسکری (ع) معروف به «عسکریه»، انجمن خیریه مددکاری امام زمان (ع) برای یتیمان و انجمن خیریه صادقیه ویژه سرپرستی معلولین و از کارافتادگان، از جمله فعالیت‌های اجتماعی وی است[۷۶] آثار نوشتاری چندی نیز از وی باقی مانده‌است؛ تقریرات درس خارج فقه (دو جلد) و اصول (دو جلد) نایینی، حواشی بر برخی کتاب‌های اصول، حواشی بر بخش‌های طهارت و صلاة از کتاب مصباح الفقیه آقارضا همدانی، رساله‌ای در عدم ارث زوجه از غیرمنقول، رساله‌ای در لباس مشکوک، تصحیح کتاب رسائل شیخ‌مرتضی انصاری، رهبر سعادت (دو جلد)، ازجمله آنهاست[۷۷] خادمی از دو همسر خود صاحب شش فرزند پسر و چهار فرزند دختر شد و دو تن از پسران وی روحانی‌اند.

پانویس

  1. خادمی، ۴۹؛ اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، راهنمای استفاده از صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی، ۴/۳۵۳.
  2. آقابزرگ، ۲/۵۱۸–۵۱۹؛ صفری، زندگینامه مرحوم آیت‌الله خادمی اصفهانی، ۹–۱۰.
  3. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  4. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  5. خادمی، ۴۹؛ ابراهیمی، دست نوشته حضرت حجت‌الاسلام ابراهیمی از شاگردان آیت‌الله خادمی، ۲۴؛ صفری، زندگینامه مرحوم آیت‌الله خادمی اصفهانی، ۱۱.
  6. صفری، زندگینامه مرحوم آیت‌الله خادمی اصفهانی، ۱۱.
  7. صفری، زندگینامه مرحوم آیت‌الله خادمی اصفهانی، ۲۶–۳۰؛ کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  8. مرکز بررسی اسناد، نوزده.
  9. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  10. مقتدایی، مصاحبه، ۱۵؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده.
  11. ابراهیمی، دست نوشته حضرت حجت‌الاسلام ابراهیمی از شاگردان آیت‌الله خادمی، ۲۴؛ کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  12. مرکز بررسی اسناد، بیست.
  13. مرکز بررسی اسناد، بیست‌وسه.
  14. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  15. فیروزیان، خاطرات و اسناد حجت‌الاسلام حاج شیخ‌غلام‌رضا فیروزیان، ۲۶۸؛ صفری، زندگینامه مرحوم آیت‌الله خادمی اصفهانی، ۴۱.
  16. مرکز بررسی اسناد، ۳–۷.
  17. صلواتی، اصفهان در جریان انقلاب اسلامی، ۲۲۰؛ کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  18. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  19. مقتدایی، مصاحبه، ۱۷.
  20. مقتدایی، مصاحبه، ۲۰–۲۱.
  21. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  22. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  23. حداد، صفهان در جریان انقلاب اسلامی، ۲۳۳–۲۳۶.
  24. مرکز بررسی اسناد، ۱۷.
  25. مرکز بررسی اسناد، ۲۰–۲۱.
  26. مرکز بررسی اسناد، ۲۲؛ صفری، زندگینامه مرحوم آیت‌الله خادمی اصفهانی، ۴۱.
  27. مرکز بررسی اسناد، ۲۵.
  28. مؤمن، خاطرات، ۵/۱۸۳–۱۸۴.
  29. مرکز بررسی اسناد، ۶۸؛ مقتدایی، مصاحبه، ۲۱.
  30. مرکز بررسی اسناد، ۷۰–۷۱.
  31. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۲۸۰.
  32. مرکز بررسی اسناد، ۷۷؛ کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  33. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  34. مرکز بررسی اسناد، ۸۱–۸۴.
  35. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۳۵۸؛ مرکز بررسی اسناد، ۱۰۵‏.
  36. مرکز بررسی اسناد، ۱۰۲ و ۱۰۸–۱۰۹.
  37. مرکز بررسی اسناد، ۱۶۲.
  38. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  39. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  40. مقتدایی، مصاحبه، ۲۲.
  41. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی؛ مرکز بررسی اسناد، ۱۴۸، ۱۷۶ و ۱۷۸.
  42. مرکز بررسی اسناد، ۱۳۴–۱۳۷.
  43. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  44. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۶۶؛ مرکز بررسی اسناد، ۱۴۳.
  45. مرکز بررسی اسناد، ۱۳۹–۱۴۱ و ۱۶۹.
  46. مرکز بررسی اسناد، ۱۴۶؛ کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  47. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۵۶۷.
  48. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۵۷۲؛ مرکز بررسی اسناد، ۱۵۰–۱۵۴ و ۱۶۰.
  49. مرکز بررسی اسناد، ۲۲۹–۲۳۱؛ کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  50. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  51. مرکز بررسی اسناد، ۲۳۴.
  52. مرکز بررسی اسناد، ۲۴۰.
  53. مرکز بررسی اسناد، ۲۵۰.
  54. مرکز بررسی اسناد، ۲۵۴.
  55. مرکز بررسی اسناد، ۲۷۸–۳۱۱.
  56. مرکز بررسی اسناد، ۳۲۳.
  57. کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  58. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۸/۳۱۱.
  59. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۸/۳۱۱؛ کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  60. مرکز بررسی اسناد، ۴۰۲.
  61. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۴۴۱.
  62. مرکز بررسی اسناد، ۴۴۳.
  63. مرکز بررسی اسناد، ۴۴۷.
  64. مرکز بررسی اسناد، ۴۶۱–۴۶۳.
  65. مرکز بررسی اسناد، ۵۳۴–۵۳۵.
  66. مقتدایی، مصاحبه، ۱۸؛ صلواتی، اصفهان در جریان انقلاب اسلامی، ۲۵۵.
  67. فیروزیان، خاطرات و اسناد حجت‌الاسلام حاج شیخ‌غلام‌رضا فیروزیان، ۲۶۹؛ کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  68. قلفی، مجلس خبرگان و حکومت دینی در ایران، ۲۸۱؛ کمالیان، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی.
  69. اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، راهنمای استفاده از صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی، ۱/۳ و ۴/۴۲۳؛ قلفی، مجلس خبرگان و حکومت دینی در ایران، ۴۳۹ و ۴۴۳.
  70. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۲۵.
  71. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۶۵، ۳۱۲ و ۳۱۷.
  72. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۳۷۸.
  73. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۴۲۳.
  74. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۴۱۹.
  75. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۱۸۱.
  76. صفری، زندگینامه مرحوم آیت‌الله خادمی اصفهانی، ۳۶–۴۱.
  77. صفری، زندگینامه مرحوم آیت‌الله خادمی اصفهانی، ۳۳–۳۴.

منابع

  • آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه (نقباء البشر فی القرن الرابع عشر)، مشهد، دارالمرتضی، ۱۴۰۴ق
  • ابراهیمی، محمدعلی، دست نوشته حضرت حجت‌الاسلام ابراهیمی از شاگردان آیت‌الله خادمی، چاپ‌شده در فهرس مخطوطات آیةالله الخادمی الاصفهانی، تألیف سیدمحمدعلی خادمی، قم، مؤسسه ترات شیعه، چاپ اول، ۱۴۳۵ق
  • اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، راهنمای استفاده از صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی، تهران، چاپ‌خانه مجلس شورای اسلامی، ۱۳۶۸ش
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش
  • حداد، حسن، اصفهان در جریان انقلاب اسلامی، مجله یاد، شماره ۳۹–۴۰، ۱۳۷۴ش
  • خادمی، سیدحسین، زندگینامه خود نوشت، چاپ‌شده در فهرس مخطوطات آیةالله الخادمی الاصفهانی، تألیف سیدمحمدعلی خادمی، قم، مؤسسه ترات شیعه، چاپ اول، ۱۴۳۵ق
  • خادمی، سیدحسین، یاران امام به روایت اسناد ساواک، خادم شریعت، شرح مبارزات حضرت آیت‌الله سیدحسین خادمی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۰ش
  • صفری، علی‌اکبر، زندگینامه مرحوم آیت‌الله خادمی اصفهانی، چاپ‌شده در فهرس مخطوطات آیةالله الخادمی الاصفهانی، تألیف سیدمحمدعلی خادمی، قم، مؤسسه ترات شیعه، چاپ اول، ۱۴۳۵ق
  • صلواتی، فضل‌الله، اصفهان در جریان انقلاب اسلامی، مجله یاد، شماره ۳۹–۴۰، ۱۳۷۴ش
  • فیروزیان، غلامرضا، خاطرات و اسناد حجت‌الاسلام حاج شیخ‌غلام‌رضا فیروزیان، تدوین رحیم نیک‌بخت، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۰ش
  • قلفی، محمدوحید، مجلس خبرگان و حکومت دینی در ایران، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش
  • کمالیان، محسن، شرح حال آیت‌الله العظمی حاج‌آقا سیدحسین خادمی، پایگاه اطلاع‌رسانی، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام‌موسی صدر، ۲۰/۱۲/۱۳۹۳ش
  • مقتدایی، مرتضی، مصاحبه، چاپ‌شده در فهرس مخطوطات آیةالله الخادمی الاصفهانی، تألیف سیدمحمدعلی خادمی، قم، مؤسسه ترات شیعه، ۱۴۳۵ق
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش
  • مؤمن، محمد، خاطرات، چاپ‌شده در سرگذشتهای ویژه از زندگی امام‌خمینی، تدوین مصطفی وجدانی، پیام آزادی، چاپ دوازدهم، ۱۳۷۲ش.

مهدی پورحسین