مکتب اشراق: یکی از مکاتب فلسفه اسلامی، متأثر از آراء فلسفی شیخ اشراق

این مکتب عنصر بنیادین و مبانی ویژه‌ای دارد که بحث‌های فلسفی اشراقی‌ها بر حول و محور آن تمرکز دارد. شیخ اشراق در مقام مؤسس این مکتب، نفس را که جوهری نوری است، مبدأ فلسفه خود و کلید فهم حکمت اشراق قرار می‌دهد و به سبب آن، مراتب هستی و نظام نوری خود را سامان می‌دهد.[۱] اشراقیان که به افلاطون منتسب شده‌اند، اشراق یا تابش نور الهی بر دل را طریق وصول به حقیقت می‌دانند. اشراقیان افزون بر تفکر نظری، سلوک باطنی را برای وصول به حقیقت ضروری می‌دانند.[۲]

مکتب اشراق هم به لحاظ مضمون و محتوا و هم به لحاظ طریقه و روش، با مشاء متفاوت است.[۳] یکی از کارهای برجسته شیخ اشراق در برابر مشائیان اصرار بر روش ذوقی و شهودی در کنار روش بحثی و استدلالی بود.[۴] شیخ اشراق بر اساس ما بعد الطبیعه خویش، بحث نور و ظلمت را مطرح می‌کند و به وجود عالم نور و عالم ظلمت تصریح می‌کند و معتقد است جهان در همه درجات واقعیات خود چیزی جز درجات مختلف نور و ظلمت نیست.[۵]

امام‌خمینی به فلسفه اشراق کاملاً توجه داشته، در مواردی از اصطلاحات مکتب اشراق نظیر انوار اسفهبدیه و هیئات مظلمه بهره برده است.[۶] مراجعه و اقتباس‌های امام‌خمینی از آثار شیخ اشراق و تابعان این مکتب، برخلاف مراجعات ایشان به مکتب مشاء، بیشتر رنگ و بوی پذیرش و تبعیت دارد؛ به گونه‌ای که در مواردی، به انطباق رأی خود بر دیدگاه شیخ اشراق و انتخاب روش اشراقی و تأسی به شیخ اشراق اشاره دارد.[۷] ایشان در نامه خود به گورباچف، وی را به خواندن کتاب‌های سهروردی در حکمت اشراق نیز دعوت کرده است.[۸] ایشان با بهره‌بردن از آرا و مبانی شیخ اشراق در مواردی نیز به بررسی و نقد آنها پرداخته است؛ ازجمله در بحث علم الهی، علم فعلی حق‌تعالی، عدم رجوع صفات الهی به یکدیگر و تناسخ.[۹]

(ببینید: شهاب‌الدین سهروردی)
  1. یزدان‌پناه، شاخصه‌های کلان، ۱۵.
  2. فنایی اشکوری، مقدمه‌ای بر فلسفه اسلامی، ۱/۷۴.
  3. یزدان‌پناه، شاخصه‌های کلان، ۱۵
  4. شیخ اشراق، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱/۱۲۱، ۳۶۱ و ۲/۱۳، ۱۵۶، ۲۷۱
  5. یزدان‌پناه، شاخصه‌های کلان، ۱۸.
  6. امام‌خمینی، دعاء السحر، ۳۱؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷۱.
  7. امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۱۲۲ ـ ۱۲۳؛ ۲/۲۷۰ و ۳/۱۱۳؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۷.
  8. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۴.
  9. امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۲۲۹، ۳۳۹ و ۳۴۱ ـ ۳۴۲؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۷؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۵۴؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۱۲ ـ ۶۱۳.