روستاییان، جایگاه، توانایی‌ها و محرومیت‌های ساکنان روستا.

مفهوم‌شناسی

روستا معادل ده و قریه[۱] و روستایی به معنای ساکن روستا، کشاورز و دهقان[۲] است. کلمه روستا از ریشه رستن و روییدن و در معنای رستن‌گاه به‌کار رفته است که نشان از تکیه بر اقتصاد کشاورزی ده دارد؛[۳] هرچند ممکن است اقتصاد روستا تنها مبتنی بر کشاورزی نباشد و معیشت روستاییان با فعالیت‌های دیگری همچون استخراج معدن، صید و صیادی و امثال آن تأمین شود.[۴] امام‌خمینی درباره روستاییان به عناصری مانند کشاورزی،[۵] محرومیت[۶] و نیاز به آبادانی[۷] اشاره می‌کند.

جامعه‌شناسان برای تعریف روستا به ملاک جمعیتی نیز توجه کرده‌اند.[۸] در سرشماری سال ۱۳۳۵ و ۱۳۵۵ در ایران، مناطقی که جمعیت‌شان کمتر از پنج‌هزار نفر بود، روستا محسوب شدند؛[۹] اما در ادامه این رقم بالغ بر ده‌هزار نفر شد. این حد نصاب با سایر کشورها، به‌ویژه کشورهای غربی اختلاف بسیار دارد: برای مثال، در ایالات متحده امریکا ۲۵۰۰ نفر و فرانسه دوهزار نفر ملاک است.[۱۰]

پیشینه

آغاز روستانشینی به‌روشنی معلوم نیست؛ اما می‌توان گفت انسان‌ها در آغاز یکجانشینی به تولید مواد غذایی، پرورش انواع نباتات و اهلی‌کردن حیوانات پرداختند؛[۱۱] بدین ترتیب می‌توان گفت آغاز تشکیل روستاها با آغاز زراعت و برداشت محصول نزدیکی زمانی دارد.[۱۲] پیدایش و ظهور دهکده‌های آغازین در دشت‌های فلات ایران ازجمله تپه سیلک کاشان به هزاران سال پیش از میلاد باز می‌گردد،[۱۳] به طوری که کشاورزی و روستانشینی در این قسمت از فلات ایران خیلی زودتر از مصر و بین‌النهرین آغاز شده است.[۱۴]

پس از ظهور اسلام، پیامبر اکرم(ص) عرب‌های تازه‌مسلمان را به زراعت ترغیب می‌کرد و می‌فرمود خداوند برکت و روزی انسان‌ها را در کشاورزی و گوسفندان قرار داده است.[۱۵] ایشان پیروان خود را به کشت دانه و نهال و زراعت سفارش می‌کرد.[۱۶] همچنین امام‌علی(ع) پس از فراغت از کارها مشغول به کشاورزی می‌شد[۱۷] و امام‌کاظم(ع) زراعت را پیشه پیشینیان خود معرفی کرده است.[۱۸] (ببینید: کشاورزی)

روستانشینان در زمان ساسانیان وضعیت مناسبی نداشتند و اصلاح نظام مالیات ارضی در زمان خسرو اول (۵۰۱ ـ ۵۷۹ م) نیز موجب فقر و بدبختی مضاعف روستاییان شد.[۱۹] پس از ساسانیان نیز تصاحب زمین‌های کشاورزی به ‌دست حاکمان ظالم و فئودال‌ها و تشدید فشار مالیاتی، مایه فقر و تنگدستی بسیاری از کشاورزان شد؛[۲۰] مثلاً در زمان حکومت امویان علاوه بر جزیه و بیگاری‌گرفتن و بردن موالی، از صاحبان زمین‌های کشاورزی خراج می‌گرفتند که نوعی مالیات بر اراضی بود و همین باعث فشار بیشتر بر روستاییان می‌گردید.[۲۱] در زمان عباسیان نیز روستاییان اوضاع نابسامانی داشتند. در این دوران به علت بی‌توجهی حکومت به امر کشاورزی، مزارع و منابع غذایی رو به کاهش رفتند.[۲۲]

در دوره صفویه (شاه عباس) حمایت از کشاورزان به صورت گسترده به تثبیت وضع اقتصادی روستاییان منتهی شد و روستاها از افزونی جمعیت برخوردار شدند؛[۲۳] ولی در دوره قاجار با کاهش قلمرو ایران و جنگ‌های خونین، نظام خانی در روستاها گسترش یافت و فشار وارد بر رعایا ازجمله تنظیم قوانینی جهت بیگاری‌گرفتن از روستاییان، موجب افزایش فاصله میان دولت و روستاییان شد.[۲۴]

در دوره مشروطه، توجه به زندگی دهقانان و وضعیت روستاها صورتی جدی به خود گرفت.[۲۵] نقش روستاییان در شکل‌گیری نهضت مشروطیت باعث شد این طبقه در مرکز تحلیل سیاست‌مداران و متفکران قرار گیرند و وکلایی برای طبقه دهقان و روستایی در مجلس و عدالتخانه اتنخاب شوند.[۲۶]

با روی‌ کارآمدن رضاخان پهلوی هرچند جهت عمران و آبادی روستاها، اقدام‌هایی صورت گرفت،[۲۷] اما در این دوره بهره‌برداری از زمین‌ها در نظامی موسوم به نظام «ارباب رعیتی» بود. مالکیت اراضی زراعی به «ارباب» یا «خان» تعلق داشت و کشاورزان زیر عنوان رعیت در فرایند زراعت تحت تسلط و قیمومیت ارباب یا خان قرار داشتند،[۲۸] تا آنکه قانون اصلاحات ارضی در نوزدهم دی ۱۳۴۰ در زمان حکومت محمدرضا پهلوی و با تشویق و حمایت امریکا تصویب شد و از سال ۱۳۴۱ به‌اجرا گذاشته شد.[۲۹] عمده‌ترین پیامد برنامه اصلاحات ارضی آن بود که قدرت سیاسیِ دولت، جایگزین قدرت زمین‌دارها در روستاها شد،[۳۰] وضیعت دهقانان بدتر شد، خوش‌نشین‌ها که فاقد زمین بودند، مجبور به ترک روستا شدند و دهقانانی که صاحب زمین شدند نیز چون زمین کفاف زندگی‌شان را نمی‌کرد، مجبور به ترک و مهاجرت از روستاها شدند. در نتیجه این طرح، بیشتر دهقانانِ سابق را به‌سبب فقر و نداشتن امکانات کشاورزی به کارگر مزدبگیر تبدیل کرد.[۳۱] (ببینید: اصلاحات ارضی)

محرومیت روستاها در رژیم پهلوی

امام‌خمینی بر عدالت اجتماعی و دفاع از مستضعفان و مقابله با مستکبران تاکید می‌کرد[۳۲] و آن را یکی از اصول مکتب اسلام می‌دانست[۳۳] که در تعدیل ثروت جامعه به صورت عاقلانه و قابل عمل و عینیت، نقش دارد،[۳۴] از این‌رو ایشان از سال‌های آغازین نهضت خود با انتقاد از وضع روستاییان و نبود امکانات حداقلی جهت زندگی در روستاها ازجمله نبود دارو، پزشک،[۳۵] مدرسه، حمام و آب آشامیدنی سالم،[۳۶] رژیم پهلوی را عامل فقر و گرسنگی روستاییان می‌دانست.[۳۷] ایشان پس از اجرای قانون اصلاحات ارضی و با توجه به پیامدهای منفی آن، موضع‌گیری تندتری در برابر رفتار و سیاست‌های رژیم در قبال روستاییان داشت. ایشان اجرای این سیاست‌ها را باعث تباهی کشاورزی و ایجاد بازار برای غربیان به اسم تمدن می‌دانست[۳۸] که موجب مهاجرت روستاییان به شهرها شد[۳۹] و روستاییان را به زاغه‌نشینان و چادرنشینان مهاجری تبدیل و هر یک با چندین عائله، با وضع فلاکت‌باری در خانه‌های گلی یا زیر چادر زندگی می‌کردند.[۴۰] ایشان معتقد بود در رژیم پهلوی عشایر و روستاییان هر کدام به طریقی در فشار بودند و به‌سختی زندگی می‌کردند.[۴۱] روستاییان در شمار قشر محروم جامعه[۴۲] و فاقد ضروریات اولیه زندگی بودند؛[۴۳] برای آنان راه و درمانگاه ساخته نشد و در مظلومیت کامل به سر می‌بردند[۴۴] و با آنها رفتار غیر انسانى مى‌‏شد و از هر طرف تحقیر مى‏‌شدند.[۴۵] چنان‌که به عنوان نمونه امام‌خمینی برای کمک به رفع محرومیتِ بخشی از روستاهای اطراف اهواز اجازه داد از سهم امام(ع)، آب‌انبار بسازند و در اختیار روستاییان قرار دهند.[۴۶]

امام‌خمینی ظلم خان‌ها را که از گذشته باعث چپاول روستاییان می‌شد، یکی از علل محرومیت و مظلومیت روستاییان می‌دانست.[۴۷] در نگاه ایشان ظلم و فساد دستگاه حاکم پهلوی با سوء ‌استفاده از نام سپاه ‌دانش و سپاه ‌بهداشت جریان داشت و رژیم با پنهان‌کردن اقدامات خود در پشت این نام‌ها، در صدد رواج فحشا و فرهنگ مسموم غربی در اعماق روستاها و نهایتاً تأمین مقاصد شوم استعمار بود.[۴۸] آنان با این اعمال می‌خواستند استقلال و دین کشور را پایمال کنند[۴۹] و فرهنگ قرآن را عقب بزنند.[۵۰] به باور ایشان یکی دیگر از راه‌های چپاول روستاییان تشکیل صندوقی به نام تعاونی و اخاذی و غارتگری مأموران از دهقانانِ فریب‌خورده بود.[۵۱]

نقش روستاییان در پیروزی انقلاب و جنگ

محرومیت‌هایی نظیر وجود شکاف عمیق میان درآمد روستاییان و شهرنشینان، بی‌توجهی به اوضاع روستاها و زندگی بدون امکانات و سخت پس از مهاجرت در زاغه‌ها و مناطق جنوبی شهرها در دوران پهلوی از عوامل بروز نارضایتی در میان روستاییان و پیوستن آنان به جریان انقلاب بود.[۵۲]

امام‌خمینی خود خاطرنشان کرده است که روستاییان در انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی نقش بسزایی ایفا کردند.[۵۳] آنان در هنگامه انقلاب همه با هم، متحد و یک کلمه در زیر لوای اسلام و پرچم توحید، جمهوری اسلامی را فریاد می‌کردند،[۵۴] در روستاها راهپیمایی راه می‌انداختند[۵۵] و یکپارچه سلطنت پهلوی فاسد را نفی می‌کردند؛[۵۶] به گونه‌ای که اگر همت این محرومان و روستاییان نبود، نه ظلم رژیم سابق از میان می‌رفت و نه کشور می‌توانست در برابر مشکلات مقاومت کند.[۵۷] در این راستا امام‌خمینی از روستاییانی که به منظور تظاهرات به تهران آمده بودند، می‌خواست تا با سایر مردم علیه ظلم رژیم پهلوی همگام شوند.[۵۸]

بروز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال ۱۳۵۹ و احساس مسئولیت در دفاع از کشور، اقشار مختلف جامعه ازجمله روستاییان را روانه جبهه کرد.[۵۹] به باور امام‌خمینی مدافعان اصلی کشور در جبهه‌ها، روستاییان و اقشار مستضعف بودند[۶۰] و در پشت جبهه‌ها عده‌ای از شوراهای اسلامیِ روستاها خدمات بسیاری برای رفع نیازهای جنگ ارائه کردند.[۶۱] زنان روستایی با ایجاد تشکل‌های خودجوش دست به تهیه غذا و پوشاک برای رزمندگان زدند.[۶۲] آنان در گوشه‌های روستاها از دست‌رنج خود می‌گذشتند و با جان و مالشان، رزمندگان را حمایت و دلگرم می‌کردند.[۶۳]

روستاییان پس از پیروزی انقلاب اسلامی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی به غیر از شرکت تعاونی روستاییان، سایر نهادهای ایجادشده در زمان پهلوی منحل شدند[۶۴] و با ورود و حمایت‌های سیاسی، مالی و فنی جهاد سازندگی و هیئت هفت‌نفره احیا و واگذاری زمین، تلاش برای ساخت روستاها آغاز شد.[۶۵] شورای اسلامی روستا با نظارت ارگان‌های دولتی تشکیل شد[۶۶] و با همکاری جهاد سازندگی برخی کالاهای خانگی توزیع و معرفی‌نامه‌های مختلفی برای دریافت مصالح ساختمانی، کود و بذر صادر شد.[۶۷] (ببینید: جهاد سازندگی)

با تأکیدهای امام‌خمینی بر رفع محرومیت از روستاها و کاهش تفاوت آشکار میان زندگی مردم شهر و روستا[۶۸] روستاییان و قشر دهقان در برنامه‌ریزی‌های نظام اسلامی اهمیت یافتند. پس از استقرار نظام اسلامی، برای رفع محرومیت روستاییان و رسیدگی به مشکلات محرومان و اقشار مستضعف، با دستورهای جداگانه امام‌خمینی، نهادهایی چون کمیته امداد امام‌خمینی،[۶۹]، حساب ۱۰۰ امام،[۷۰] شوراهای شهر و روستا،[۷۱] نهضت سوادآموزی،[۷۲] هیئت‌های هفت‌ نفره واگذاری زمین،[۷۳] جهاد سازندگی که دلیل تشکیل آن آبادی کشور خصوصاً روستاها بود[۷۴] و مراکز خدمات عشایری و روستایی[۷۵] مأمور رسیدگی به وضعیت اقتصادی و فرهنگی اقشار محروم جامعه، به‌ویژه روستاییان شدند. (ببینید: کمیته امداد امام خمینی، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، نهضت سوادآموزی، هیئت‌های هفت‌نفره، و جهاد سازندگی)

امام‌خمینی برنامه دولت اسلامی را فراهم‌کردن بستری برای عدم‌ مهاجرت روستاییان به شهرها و بازگشت مهاجران به روستاها جهت رونق بخش کشاورزی و دامداری کشور[۷۶] و آغاز اصلاحات از روستاها[۷۷] اعلام کرد. ایشان در توصیه‌ای عام‌تر همه اقشار جامعه را تشویق می‌کرد با کمک به یکدیگر، ایران ویران‌شده را آباد سازند و در این میان، روستاها، عشایر و دهات دورافتاده که محرومیت بیشتری دارند، در اولویت قرار گیرند.[۷۸] بدین ترتیب در سالیان بعد هزاران طرح عمرانی مانند احداث مراکز بهداشتی، ایجاد و توسعه راه‌های روستایی، برق‌رسانی و ساخت مراکز فرهنگی (مانند مسجد) و آموزشی (مانند مدارس) در روستاها انجام شد.[۷۹] همچنین از سال ۱۳۶۱ چند قانون مرتبط با مدیریت روستایی تصویب شد تا موجبات رفع محرومیت از روستاها را فراهم آورد.[۸۰]

امام‌خمینی با اهتمام به مسائل دینی و فرهنگی روستاییان، روحانیان را موظف کرد در روستاها حضور یافته، پیام‌ انقلاب را اعلام کنند.[۸۱] ایشان علاوه بر توصیه‌هایی جدی در این زمینه، در مواردی خاص برای رسیدگی به امور روستاها و تنظیم کمیته‌های روستایی، اشخاصی را منصوب ‌کرد.[۸۲]

امام‌خمینی از روستاییان می‌خواست به افرادی که برای خدمات و جهاد سازندگی یا سوادآموزی به روستاها می‌روند، روی‌خوش نشان دهند و توجه داشته باشند در میان آنان افرادی برخلاف مسیر ملت و اسلام عمل نکنند.[۸۳] ایشان از روستاییان می‌خواست مراقب باشند تا در دام کمونسیت‌ها[۸۴] و اشخاص مفسد (ضد انقلاب)[۸۵] گرفتار نشوند و در برابر توطئه‌های داخلی و ایجاد اختلافات در روستاها هوشیار باشند[۸۶] و به تکالیف خود عمل کنند.[۸۷]

نقش روستاییان در خودکفایی

امام‌خمینی نقش روستاییان را در اقتصاد و خودکفاییِ کشور حایز اهمیت می‌دانست.[۸۸] ایشان با تأکید بر خودکفایی،[۸۹] کشاورزی و دامداری را مقدمه‌ای برای استقلال و خودکفایی در زمینه‌های دیگر می‌شمرد.[۹۰] از نگاه ایشان مهم‌ترین کار برای رسیدن به خودکفایی کشور، احیای کشاورزی است؛ زیرا رژیم پهلوی به اسم اصلاحات ارضی، کشاورزی را نابود کرد و روستاییان و کشاورزان را به سمت شهرها کوچ داد[۹۱] و باعث از میان‌رفتن اقتصاد، صنعت و کشاورزی در کشور شد.[۹۲] (ببینید: تولید و صنعت و کشاورزی)

امام‌خمینی اساس اقتصاد ایران و استقلال کشور را در دست کشاورزان و روستاییان می‌دانست[۹۳] و آنان را به کشت محصولات مورد نیاز ملت سفارش می‌کرد، تا بر اثر توطئه بیگانگان، مردم با قحطی مصنوعی روبه‌رو نشوند و کشور به خودکفایی در محصولات کشاورزی برسد.[۹۴] ایشان باور داشت با دستیابی به کشاورزی مستقل و قدرتمند می‌توان زنجیرهای وابستگی را از میان برد[۹۵] و امکان تحت فشار گذاشتن ایران از لحاظ سیاسی را از بیگانگان گرفت.[۹۶]

پانویس

  1. نفیسی، فرهنگ نفیسی، ۳/۱۷۰۶، انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۴/۳۷۳۵.
  2. معین، فرهنگ فارسی، ۲/۱۶۸۹.
  3. ودیعی، مقدمه بر روستاشناسی ایران، ۳۴.
  4. فشارکی، جغرافیایی روستایی، ۲۰؛ پاپلی و ابراهیمی، ۲۳.
  5. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۴۹ ـ ۲۵۰.
  6. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۱۱۶ ـ ۱۱۷.
  7. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۱۶۳ ـ ۱۶۴.
  8. مرتضوی، مهاجرت روستاییان به شهرها و تأثیرات اقتصادی و سیاسی آن در دوره پهلوی دوم، ۲۲.
  9. مرتضوی، مهاجرت روستاییان به شهرها و تأثیرات اقتصادی و سیاسی آن در دوره پهلوی دوم، ۲۲ ـ ۲۳؛ وثوقی، جامعه‌شناسی روستایی، ۱۱ ـ ۱۲.
  10. وثوقی، جامعه‌شناسی روستایی، ۱۱.
  11. غفوروف، تاریخ قدیم، قرون وسطی و دوره نوین، ۱/۱۲.
  12. پالمر، تاریخ جهان نو، ۱/۱۶.
  13. سهرابی، شهر و شهرنشینی در ایران، ۲۷.
  14. انصاف‌پور، تاریخ زندگی روستاییان و طبقات اجتماعی، ۵۸.
  15. متقی هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ۴/۳۲.
  16. حر عاملی، تفصیل وسائل‌الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۳/۱۹۴.
  17. حر عاملی، تفصیل وسائل‌الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۷/۳۷.
  18. حر عاملی، تفصیل وسائل‌الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۷/۳۹.
  19. نوذری، تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت، ۷۸ ـ ۸۰؛ مرتضوی، مهاجرت روستاییان به شهرها و تأثیرات اقتصادی و سیاسی آن در دوره پهلوی دوم، ۲۹.
  20. پتروشفسکی، تاریخ ایران در سده‌های میانه‌ای، ۴۳.
  21. نوذری، تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت، ۱۰۵ ـ ۱۰۹.
  22. راوندی، تاریخ اجتماعی ایران و کهن‌ترین ملل باستانی از آغاز تا اسلام، ۲/۱۷۱.
  23. مرتضوی، مهاجرت روستاییان به شهرها و تأثیرات اقتصادی و سیاسی آن در دوره پهلوی دوم، ۳۱.
  24. مرتضوی، مهاجرت روستاییان به شهرها و تأثیرات اقتصادی و سیاسی آن در دوره پهلوی دوم، ۳۱.
  25. رسول‌زاده، روستا نویسان ایران، ۱۰.
  26. میرابوالقاسمی، نهضت‌های روستایی در ایران، ۹۰ ـ ۹۴.
  27. مهدوی، مقدمه‌ای بر جغرافیای روستایی ایران، ۱۲.
  28. امیرانی، بررسی نظام بهره‌برداری از زمین در ایران، ۱۱۷.
  29. بهروان، جامعه‌شناسی روستایی، ۴۶؛ خسروی، جامعه‌شناسی روستایی ایران، ۱۵۱.
  30. فوران، مقاومت شکننده، ۴۷۶ ـ ۴۷۷.
  31. بهروان، جامعه‌شناسی روستایی، ۸۲.
  32. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۱۹۸؛ ۳/۱۱۱ و ۷/۱۱۷.
  33. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۲۶؛ ۵/۷۱ و ۲۱/۴۴۴.
  34. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۳۲۳.
  35. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۲۷۱.
  36. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۳۲۵.
  37. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۴۱۹.
  38. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۸۴ ـ ۸۵؛ ۵/۱۱۵ و ۶/۶۷ ـ ۶۸.
  39. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۱۱۵.
  40. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۱۱۵ و ۵۲۸.
  41. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۷۴ ـ ۷۵.
  42. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۸.
  43. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۱۲۴ و ۵/۱۱۷.
  44. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۳۷۲.
  45. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۷۹.
  46. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۹.
  47. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۰۳.
  48. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۳۲۴.
  49. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۳۹۸.
  50. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۳۲۲.
  51. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۱۲۴ ـ ۱۲۵.
  52. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۵۵۶ ـ ۵۵۸.
  53. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۳۰، ۲۴۷، ۲۶۷ و ۱۸/۵۶.
  54. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۴۸۴ و ۷/۵۴، ۳۴۴، ۴۰۳.
  55. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۱۹۹ و ۹/۱۸۲، ۴۰۸.
  56. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۹۳ ـ ۹۴، ۲۹۵ و ۶/۳۰، ۵۶.
  57. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۴۲۵.
  58. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۵۲۸.
  59. سام‌آرام، تشکل‌های خودجوش زنان روستایی برای پشتیبانی از جبهه‌های جنگ تحمیلی، ۴۸.
  60. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۸/۵۶.
  61. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۷۸.
  62. سام‌آرام، تشکل‌های خودجوش زنان روستایی برای پشتیبانی از جبهه‌های جنگ تحمیلی، ۴۹.
  63. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۲۰۱.
  64. طالب، مدیریت روستایی در ایران، ۸۷.
  65. طالب، مدیریت روستایی در ایران، ۸۸ و ۹۱.
  66. طالب، مدیریت روستایی در ایران، ۹۰.
  67. طالب، مدیریت روستایی در ایران، ۹۱.
  68. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۵۰۷.
  69. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۶۷ و ۸/۱۷۹ ـ ۱۸۰.
  70. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۵۱۹.
  71. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۱۶۷.
  72. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۴۴۶.
  73. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۴۳۶ ـ ۴۳۷.
  74. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۷۹ و ۱۷/۴۲۴ ـ ۴۲۵.
  75. مظلوم خراسانی، بررسی مسائل اجتماعی ایران، ۶۵.
  76. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۵۳.
  77. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۴۸۴.
  78. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۷۹ ـ ۱۸۰.
  79. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۰/۴۵۵.
  80. بهروان، جامعه‌شناسی روستایی، ۲۷۳.
  81. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۸۳.
  82. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۹۸.
  83. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۸۰ و ۱۳/۴۵۱.
  84. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۲۳.
  85. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۲۰۶.
  86. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۵۰۷.
  87. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۵/۱۵.
  88. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۳۳۵.
  89. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۰/۴۳۸.
  90. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۳۳۳ و ۲۱/۱۵۸.
  91. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۶۳ ـ ۳۶۵.
  92. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۱۵۶؛ حسنی، نوسازی جامعه از دیدگاه امام‌خمینی، ۱۵۵ ـ ۱۵۶.
  93. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۲۸۶.
  94. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۳۳۱، ۴۷۸ و ۶/۳۹۵، ۳۷۷.
  95. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۲۳۶ و ۲۴۰.
  96. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۰/۳۶۶.

منابع

  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امیرانی، محمدهادی، بررسی نظام بهره‌برداری از زمین در ایران، مجله جهاد، شماره ۲۳۰ و ۲۳۱، تهران، ۱۳۷۹ش.
  • انصاف‌پور، غلامرضا، تاریخ زندگی روستاییان و طبقات اجتماعی، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۵۲ش.
  • انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
  • بهروان، حسین، جامعه‌شناسی روستایی، تهران، جامعه‌شناسان، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
  • پاپلی یزدی، محمدحسین، و محمد امیرابراهیمی، نظریه‌های توسعه روستایی، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • پالمر، رابرت روزول، تاریخ جهان نو، ترجمه ابوالقاسم طاهری، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۸۳ش.
  • پتروشفسکی، ‌ای. پ، تاریخ ایران در سده‌های میانه‌ای، ترجمه، سیروس ایزدی و حسین تحویلی، تهران، دنیا، چاپ اول، ۱۳۵۹ش.
  • حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل‌الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • حسنی، محمدحسن، نوسازی جامعه از دیدگاه امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.
  • خسروی، خسرو، جامعه‌شناسی روستایی ایران، تهران، پیام، چاپ سوم، ۱۳۵۸ش.
  • راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران و کهن‌ترین ملل باستانی از آغاز تا اسلام، تهران، نگاه، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش.
  • رسول‌زاده، میکائیل، روستا نویسان ایران، کرج، پینار، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • سام‌آرام، عزت‌الله، تشکل‌های خودجوش زنان روستایی برای پشتیبانی از جبهه‌های جنگ تحمیلی، مجله علوم اجتماعی، شماره ۱۵ و ۱۶، ۱۳۸۰ش.
  • سهرابی، محمد، شهر و شهرنشینی در ایران، خرم‌آباد، شاپور خواست، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • طالب، مهدی، مدیریت روستایی در ایران، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • عمید زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، کتاب سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
  • غفوروف، باباجان، تاجیکیان، تاریخ قدیم، قرون وسطی و دوره نوین، کابل، انتشارات شاه‌محمد، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • فشارکی، پریدخت، جغرافیایی روستایی، تهران، دانشگاه پیام نور، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
  • فوران، جان، مقاومت شکننده، ترجمه احمد تدین، تهران، رسا، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • متقی هندی، علاءالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح بکری حیانی و صفوة السقاء، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۹ق.
  • مرتضوی تبریزی، مسعود، مهاجرت روستاییان به شهرها و تأثیرات اقتصادی و سیاسی آن در دوره پهلوی دوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • مظلوم خراسانی، محمد، بررسی مسائل اجتماعی ایران، مشهد، دانشگاه فردوسی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۶۰ش.
  • مهدوی، مسعود، مقدمه‌ای بر جغرافیای روستایی ایران، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • میرابوالقاسمی، سیدمحمدتقی، نهضت‌های روستایی در ایران، بی‌جا، ۱۳۵۸ش.
  • نفیسی، علی‌اکبر، فرهنگ نفیسی، تهران، خیام، چاپ اول، ۱۳۵۵ش.
  • نوذری، عزت‌الله، تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت، تهران، خجسته، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
  • وثوقی، منصور، جامعه‌شناسی روستایی، تهران، کیهان، چاپ سوم، ۱۳۶۹ش.
  • ودیعی، کاظم، مقدمه بر روستاشناسی ایران، تهران، دهخدا، چاپ دوم، ۱۳۵۲ش.

پیوند به بیرون