زن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
زن در برابر [[مرد]] در معنای عام خود شامل جنس مؤنث در هر سنی می‌گردد<ref>دهخدا، لغتنامه، ۸/۱۱۳۹۴.</ref> و مترادف «مرأة» در [[زبان عربی]] است و جمع آن «زنان» مترادف «نساء» می‌باشد<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۳/۱۹۸۴۶.</ref>.
زن در برابر [[مرد]] در معنای عام خود شامل جنس مؤنث در هر سنی می‌گردد<ref>دهخدا، لغتنامه، ۸/۱۱۳۹۴.</ref> و مترادف «مرأة» در [[زبان عربی]] است و جمع آن «زنان» مترادف «نساء» می‌باشد<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۳/۱۹۸۴۶.</ref>.
==پیشینه==
==پیشینه==
تاریخ جوامع بشری نشان می‌دهد زن در بسیاری از جامعه‌های نخستین جایگاه و منزلتی نداشت و دارای [[ارزش انسانی]] و [[استقلال وجودی]] نبود و ‌اندک ارزش او نیز به ‌دلیل تداوم [[نسل]]، خدمت به مردان و برطرف‌کردن [[نیازهای جنسی]] و [[نیازهای عاطفی|عاطفی]] آنان بوده است<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۵۰۷ ـ ۵۲۲؛ دورانت، تاریخ تمدن، ۱/۴۸ ـ ۵۴.</ref>. در غرب باستان، زن دارای [[کرامت]] و شخصیت انسانی مستقلی نبود و نه تنها مالک چیزی نمی‌شد<ref>نوری، یحیی، حقوق زن دراسلام و جهان، ۱۱ ـ ۱۲.</ref> بلکه خود نیز ملک مرد به حساب می‌آمد. در [[یونان باستان]] نیز زنان را [[هبه]]، [[اجاره]] یا [[خرید و فروش]] می‌کردند و زندگی و [[مرگ]] آنان به خواست مرد وابسته بود<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ۱/۴۹ ـ ۵۲.</ref>. در [[دین یهود]] مردان بر زنان چیره بودند و زن انسانی معرفی می‌شد که برای خدمت به مرد آفریده شده است<ref>کتاب مقدس، تورات، سفر پیدایش، ب۳، ۱ ـ ۱۶.</ref>؛ از این‌رو نزد یهودیان خرید و فروش زن امر نکوهیده‌ای نبود<ref>کتاب مقدس، تورات، خروج، ب۱۵، ۲۲.</ref>. این روند در صدر [[مسیحیت]] تغییر اندکی کرد؛ اما دین مسیحیت محدودیت‌های دیگری برای زن ایجاد کرد<ref>کونگ، زن در مسیحیت، ۳۶ ـ ۳۷.</ref>. مسیحیت، آفرینش زن را برای مرد و زن را تابع شوهر می‌داند<ref>کتاب مقدس، انجیل، نامه اول پولس، ۳، ۷، ۸ و ۹.</ref>؛ زن در همه جوانب پایین‌تر از مرد است و به مردان توصیه می‌شود از زنان اجتناب کنند<ref>کونگ، زن در مسیحیت، ۵۵ ـ ۵۷.</ref>.
تاریخ جوامع بشری نشان می‌دهد زن در بسیاری از جامعه‌های نخستین جایگاه و منزلتی نداشت و دارای [[ارزش انسانی]] و [[استقلال وجودی]] نبود و ‌اندک ارزش او نیز به ‌دلیل تداوم نسل، خدمت به مردان و برطرف‌کردن [[نیازهای جنسی]] و [[نیازهای عاطفی|عاطفی]] آنان بوده است<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۵۰۷ ـ ۵۲۲؛ دورانت، تاریخ تمدن، ۱/۴۸ ـ ۵۴.</ref>. در غرب باستان، زن دارای [[کرامت]] و شخصیت انسانی مستقلی نبود و نه تنها مالک چیزی نمی‌شد<ref>نوری، یحیی، حقوق زن دراسلام و جهان، ۱۱ ـ ۱۲.</ref> بلکه خود نیز ملک مرد به حساب می‌آمد. در [[یونان باستان]] نیز زنان را [[هبه]]، [[اجاره]] یا [[خرید و فروش]] می‌کردند و زندگی و [[مرگ]] آنان به خواست مرد وابسته بود<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ۱/۴۹ ـ ۵۲.</ref>. در [[دین یهود]] مردان بر زنان چیره بودند و زن انسانی معرفی می‌شد که برای خدمت به مرد آفریده شده است<ref>کتاب مقدس، تورات، سفر پیدایش، ب۳، ۱ ـ ۱۶.</ref>؛ از این‌رو نزد یهودیان خرید و فروش زن امر نکوهیده‌ای نبود<ref>کتاب مقدس، تورات، خروج، ب۱۵، ۲۲.</ref>. این روند در صدر [[مسیحیت]] تغییر اندکی کرد؛ اما دین مسیحیت محدودیت‌های دیگری برای زن ایجاد کرد<ref>کونگ، زن در مسیحیت، ۳۶ ـ ۳۷.</ref>. مسیحیت، آفرینش زن را برای مرد و زن را تابع شوهر می‌داند<ref>کتاب مقدس، انجیل، نامه اول پولس، ۳، ۷، ۸ و ۹.</ref>؛ زن در همه جوانب پایین‌تر از مرد است و به مردان توصیه می‌شود از زنان اجتناب کنند<ref>کونگ، زن در مسیحیت، ۵۵ ـ ۵۷.</ref>.
===در اروپای قرون وسطا===
===در اروپای قرون وسطا===
در [[اروپای قرون وسطا]] زن بازیچه مرد بود و به اعتقاد کلیسای کاتولیک، به استثنای [[حضرت مریم(ع)]]، روح زنان حالت بین [[انسان]] و حیوان دارد<ref>علویقی، زن در آئینه تاریخ، ۳۷.</ref>. پس از قرن‌ها خفقان شدید درباره زنان، حامیان [[حقوق زن]] در [[اروپا]] تصمیم گرفتند فاصله بسیار زیاد میان زن و مرد را بردارند. در [[قرن هفدهم]] طرفداران [[آزادی زنان]]، شعار کسب حق تحصیل علم و آموزش سر دادند که این تلاش‌ها در نهایت پس از [[انقلاب فرانسه]] (۱۷۸۹م) به شکل‌گیری [[نهضت زنان]] انجامید<ref>حکیم‌پور، حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد، ۳۶۴ ـ ۳۶۵.</ref>. در پایان [[قرن نوزدهم]]، دولت‌های اروپایی نهضت احیای حقوق زنان را برپا کردند<ref>دورانت، لذات فلسفه، ۱۴۸ ـ ۱۵۴.</ref>؛ نهضتی که ادعای رهایی زن از [[محجوریت]] و اعطای حق مالکیت و تصرف در اموال و حقوق مساوی با مرد را داشت<ref>میشل، جنبش اجتماعی زنان، ۷۳ ـ ۷۶.</ref>.
در [[اروپای قرون وسطا]] زن بازیچه مرد بود و به اعتقاد کلیسای کاتولیک، به استثنای [[حضرت مریم(ع)]]، روح زنان حالت بین [[انسان]] و حیوان دارد<ref>علویقی، زن در آئینه تاریخ، ۳۷.</ref>. پس از قرن‌ها خفقان شدید درباره زنان، حامیان [[حقوق زن]] در [[اروپا]] تصمیم گرفتند فاصله بسیار زیاد میان زن و مرد را بردارند. در [[قرن هفدهم]] طرفداران [[آزادی زنان]]، شعار کسب حق تحصیل علم و آموزش سر دادند که این تلاش‌ها در نهایت پس از [[انقلاب فرانسه]] (۱۷۸۹م) به شکل‌گیری [[نهضت زنان]] انجامید<ref>حکیم‌پور، حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد، ۳۶۴ ـ ۳۶۵.</ref>. در پایان [[قرن نوزدهم]]، دولت‌های اروپایی نهضت احیای حقوق زنان را برپا کردند<ref>دورانت، لذات فلسفه، ۱۴۸ ـ ۱۵۴.</ref>؛ نهضتی که ادعای رهایی زن از [[محجوریت]] و اعطای حق مالکیت و تصرف در اموال و حقوق مساوی با مرد را داشت<ref>میشل، جنبش اجتماعی زنان، ۷۳ ـ ۷۶.</ref>.
خط ۱۵: خط ۱۵:
با وجود بهتربودن شرایط اجتماعی زن در [[ایران باستان]]، از دید متون [[پهلوی]]، نگاه [[دین زرتشت]] به زن به عنوان مظهر شیطانی و [[گناه]] و مهم‌ترین فلسفه وجودیِ وی زایش مرد است<ref>جعفری و دیگران، زن در هستی‌شناسی زرتشتی، ۱۰۵ ـ ۱۲۲.</ref>، زن در عمل در مقابل مرد در مقام ثانوی قرار داشت<ref>ویسهوفر، ایران باستان، ۲۲۴.</ref>. در [[ایران]] پس از اسلام نیز با همه تأکیدات [[قرآن کریم]] و [[پیامبر اکرم(ص)]] درباره جایگاه زن، با گذشت زمان بسیاری از ایرانیانِ تازه مسلمان‌شده، آموزه‌های دینی را به فراموشی سپردند و حقوقی که زنان در صدر اسلام داشتند، به مرور از آنان سلب شد و در دوره‌های گوناگون [[تاریخ ایران]] به ‌دلیل شرایط اجتماعی و جغرافیایی، زنان حضور اجتماعی کم‌رنگی داشتند<ref>معماریانی و دشتی، زن در دوره خوارزمشاهیان، ۱۲۶؛ ناجی‌راد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۰۰.</ref>. با این همه، در دوره [[آل بویه]] <ref>ابن‌اثیر، علی‌بن‌محمد، الکامل فی التاریخ، ۹/۱۳۲ و ۲۰۷؛ فقیهی، تاریخ آل‌بویه، ۵۳ ـ ۵۴.</ref> و [[سلجوقیان]] <ref>دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>، بانوان در امور مهم کشوری مشارکت می‌کردند. در دوره [[خوارزمشاهیان]] زنان شاخصی مانند ترکان‌خاتون، نفوذ سیاسی‌شان تأثیر زیادی بر سرنوشت [[کشور]] گذاشته است<ref>ابن‌خلدون، تاریخ، ۵/۱۳۰؛ مورگان، ایران در قرون وسطی، ۶۸.</ref>. در دوران [[مغول]] زنان از جایگاه بهتری برخوردار بودند؛ چنان‌که گاه اگر سلطان قادر به اداره کشور نبود، بانوی اول دربار امور حکومت را بر عهده می‌گرفت<ref>بیانی، زن در ایران عصر مغول، ۸۰ ـ ۸۳؛ دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>. در دوران [[صفویه]] با وجود مراقبت بر جدابودن حریم زنان و مردان<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۳/۷۰۳؛ ‌تقوی و موسوی، بررسی حضور اجتماعی زنان، ۸۵.</ref>، نشانه‌های متعددی از حضور اجتماعی و سیاسی زنان در پشت پرده حریم خصوصی آنان در دست است<ref>فلسفی، زندگانی شاه‌عباس اول، ۳۰/۵۴؛ دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>.
با وجود بهتربودن شرایط اجتماعی زن در [[ایران باستان]]، از دید متون [[پهلوی]]، نگاه [[دین زرتشت]] به زن به عنوان مظهر شیطانی و [[گناه]] و مهم‌ترین فلسفه وجودیِ وی زایش مرد است<ref>جعفری و دیگران، زن در هستی‌شناسی زرتشتی، ۱۰۵ ـ ۱۲۲.</ref>، زن در عمل در مقابل مرد در مقام ثانوی قرار داشت<ref>ویسهوفر، ایران باستان، ۲۲۴.</ref>. در [[ایران]] پس از اسلام نیز با همه تأکیدات [[قرآن کریم]] و [[پیامبر اکرم(ص)]] درباره جایگاه زن، با گذشت زمان بسیاری از ایرانیانِ تازه مسلمان‌شده، آموزه‌های دینی را به فراموشی سپردند و حقوقی که زنان در صدر اسلام داشتند، به مرور از آنان سلب شد و در دوره‌های گوناگون [[تاریخ ایران]] به ‌دلیل شرایط اجتماعی و جغرافیایی، زنان حضور اجتماعی کم‌رنگی داشتند<ref>معماریانی و دشتی، زن در دوره خوارزمشاهیان، ۱۲۶؛ ناجی‌راد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۰۰.</ref>. با این همه، در دوره [[آل بویه]] <ref>ابن‌اثیر، علی‌بن‌محمد، الکامل فی التاریخ، ۹/۱۳۲ و ۲۰۷؛ فقیهی، تاریخ آل‌بویه، ۵۳ ـ ۵۴.</ref> و [[سلجوقیان]] <ref>دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>، بانوان در امور مهم کشوری مشارکت می‌کردند. در دوره [[خوارزمشاهیان]] زنان شاخصی مانند ترکان‌خاتون، نفوذ سیاسی‌شان تأثیر زیادی بر سرنوشت [[کشور]] گذاشته است<ref>ابن‌خلدون، تاریخ، ۵/۱۳۰؛ مورگان، ایران در قرون وسطی، ۶۸.</ref>. در دوران [[مغول]] زنان از جایگاه بهتری برخوردار بودند؛ چنان‌که گاه اگر سلطان قادر به اداره کشور نبود، بانوی اول دربار امور حکومت را بر عهده می‌گرفت<ref>بیانی، زن در ایران عصر مغول، ۸۰ ـ ۸۳؛ دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>. در دوران [[صفویه]] با وجود مراقبت بر جدابودن حریم زنان و مردان<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۳/۷۰۳؛ ‌تقوی و موسوی، بررسی حضور اجتماعی زنان، ۸۵.</ref>، نشانه‌های متعددی از حضور اجتماعی و سیاسی زنان در پشت پرده حریم خصوصی آنان در دست است<ref>فلسفی، زندگانی شاه‌عباس اول، ۳۰/۵۴؛ دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.</ref>.


ورود مفاهیم و ‌اندیشه‌های غربی در دوره [[قاجار]] درباره [[حقوق زنان]]، موجب مطالبات جدیدی درباره جایگاه و حقوق زنان شد<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ۳۱۶ ـ ۳۱۷؛ ناجی‌راد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۱۷ ـ ۲۱۹.</ref>؛ بر این اساس برخی از [[روشنفکران غرب‌گرا]] ازجمله [[میرزافتحعلی آخوندزاده]] (۱۲۵۷ ـ ۱۱۹۱ش) و [[میرزاآقاخان کرمانی]] (۱۲۵۷ ـ ۱۲۳۲ش) خواستار برابری حقوق زن و مرد شدند<ref>آجودانی، مشروطه ایران، ۴۴ ـ ۴۵.</ref> که از نظر عالمان دینی بسیاری از اصول [[دموکراسی غربی]] درباره زنان با شریعت اسلام قابل تطبیق نبود<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ۳۱۷ ـ ۳۱۸.</ref>. [[نمایندگان مجلس شورای ملی]] در [[مشروطه]] به ملاحظه پاره‌ای از شرایط اجتماعی<ref>ویژه و قهوه‌چیان، تحلیلی بر نظام‌نامه انتخابات سال ۱۲۸۵ مجلس شورای ملی، ۲۱۵.</ref> در [[قانون اساسی]]، حق انتخاب‌شدن و انتخاب‌کردن را مختص مردان شمردند<ref>سائلی کرده‌ده، سیر تحول قوانین انتخاباتی مجلس در ایران، ۱۳۸ ـ ۱۴۲.</ref>.
ورود مفاهیم و ‌اندیشه‌های غربی در دوره [[قاجار]] درباره [[حقوق زنان]]، موجب مطالبات جدیدی درباره جایگاه و حقوق زنان شد<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ۳۱۶ ـ ۳۱۷؛ ناجی‌راد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۱۷ ـ ۲۱۹.</ref>؛ بر این اساس برخی از [[روشنفکران غرب‌گرا]] ازجمله [[میرزافتحعلی آخوندزاده]] (۱۲۵۷ ـ ۱۱۹۱ش) و [[میرزاآقاخان کرمانی]] (۱۲۵۷ ـ ۱۲۳۲ش) خواستار برابری حقوق زن و مرد شدند<ref>آجودانی، مشروطه ایران، ۴۴ ـ ۴۵.</ref> که از نظر عالمان دینی بسیاری از اصول [[دموکراسی غربی]] درباره زنان با شریعت اسلام قابل تطبیق نبود<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ۳۱۷ ـ ۳۱۸.</ref>. [[مجلس شورای ملی|نمایندگان مجلس شورای ملی]] در [[مشروطه]] به ملاحظه پاره‌ای از شرایط اجتماعی<ref>ویژه و قهوه‌چیان، تحلیلی بر نظام‌نامه انتخابات سال ۱۲۸۵ مجلس شورای ملی، ۲۱۵.</ref> در [[قانون اساسی]]، حق انتخاب‌شدن و انتخاب‌کردن را مختص مردان شمردند<ref>سائلی کرده‌ده، سیر تحول قوانین انتخاباتی مجلس در ایران، ۱۳۸ ـ ۱۴۲.</ref>.
==جایگاه زن در اسلام==
==جایگاه زن در اسلام==
بر اساس [[آیات قرآن کریم]]، زن و مرد از نظر گوهر هستی و حقیقت وجودی، یکسان‌اند و ملاک برتری آنان نه جنسشان، بلکه تقواست<ref>نساء، ۱۲۴؛ نحل، ۹۷.</ref>. اسلام زن را در رسیدن به [[کمال معنوی]] برابر دانسته و آزار او را نکوهش کرده<ref>نور، ۳۳؛ احزاب ۳۵.</ref> و برای آنان حق [[بیعت]] قائل شده است<ref>ممتحنه، ۱۲.</ref>. قرآن کریم از [[ظلم]] و ستم به زنان و [[زنده به‌گورکردن دختران]] جلوگیری کرد و به آنان احترام گذاشت، آنان را صاحب ارث دانست<ref>نساء، ۱۱ ـ ۱۲.</ref> و [[حجاب]] را برای مصونیت آنان از نامحرمان [[واجب]] برشمرد<ref>نور، ۳۱.</ref>.
بر اساس [[آیات قرآن کریم]]، زن و مرد از نظر گوهر هستی و حقیقت وجودی، یکسان‌اند و ملاک برتری آنان نه جنسشان، بلکه تقواست<ref>نساء، ۱۲۴؛ نحل، ۹۷.</ref>. اسلام زن را در رسیدن به [[کمال معنوی]] برابر دانسته و آزار او را نکوهش کرده<ref>نور، ۳۳؛ احزاب ۳۵.</ref> و برای آنان حق [[بیعت]] قائل شده است<ref>ممتحنه، ۱۲.</ref>. قرآن کریم از [[ظلم]] و ستم به زنان و [[زنده به‌گورکردن دختران]] جلوگیری کرد و به آنان احترام گذاشت، آنان را صاحب ارث دانست<ref>نساء، ۱۱ ـ ۱۲.</ref> و [[حجاب]] را برای مصونیت آنان از نامحرمان [[واجب]] برشمرد<ref>نور، ۳۱.</ref>.

نسخهٔ ‏۱۷ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۵۹

زن، شخصیت انسانی، نقش، جایگاه و حقوق سیاسی اجتماعی زنان.

معنی

زن در برابر مرد در معنای عام خود شامل جنس مؤنث در هر سنی می‌گردد[۱] و مترادف «مرأة» در زبان عربی است و جمع آن «زنان» مترادف «نساء» می‌باشد[۲].

پیشینه

تاریخ جوامع بشری نشان می‌دهد زن در بسیاری از جامعه‌های نخستین جایگاه و منزلتی نداشت و دارای ارزش انسانی و استقلال وجودی نبود و ‌اندک ارزش او نیز به ‌دلیل تداوم نسل، خدمت به مردان و برطرف‌کردن نیازهای جنسی و عاطفی آنان بوده است[۳]. در غرب باستان، زن دارای کرامت و شخصیت انسانی مستقلی نبود و نه تنها مالک چیزی نمی‌شد[۴] بلکه خود نیز ملک مرد به حساب می‌آمد. در یونان باستان نیز زنان را هبه، اجاره یا خرید و فروش می‌کردند و زندگی و مرگ آنان به خواست مرد وابسته بود[۵]. در دین یهود مردان بر زنان چیره بودند و زن انسانی معرفی می‌شد که برای خدمت به مرد آفریده شده است[۶]؛ از این‌رو نزد یهودیان خرید و فروش زن امر نکوهیده‌ای نبود[۷]. این روند در صدر مسیحیت تغییر اندکی کرد؛ اما دین مسیحیت محدودیت‌های دیگری برای زن ایجاد کرد[۸]. مسیحیت، آفرینش زن را برای مرد و زن را تابع شوهر می‌داند[۹]؛ زن در همه جوانب پایین‌تر از مرد است و به مردان توصیه می‌شود از زنان اجتناب کنند[۱۰].

در اروپای قرون وسطا

در اروپای قرون وسطا زن بازیچه مرد بود و به اعتقاد کلیسای کاتولیک، به استثنای حضرت مریم(ع)، روح زنان حالت بین انسان و حیوان دارد[۱۱]. پس از قرن‌ها خفقان شدید درباره زنان، حامیان حقوق زن در اروپا تصمیم گرفتند فاصله بسیار زیاد میان زن و مرد را بردارند. در قرن هفدهم طرفداران آزادی زنان، شعار کسب حق تحصیل علم و آموزش سر دادند که این تلاش‌ها در نهایت پس از انقلاب فرانسه (۱۷۸۹م) به شکل‌گیری نهضت زنان انجامید[۱۲]. در پایان قرن نوزدهم، دولت‌های اروپایی نهضت احیای حقوق زنان را برپا کردند[۱۳]؛ نهضتی که ادعای رهایی زن از محجوریت و اعطای حق مالکیت و تصرف در اموال و حقوق مساوی با مرد را داشت[۱۴].

فرایند پیشرفت و رشد اجتماعی زن معاصر غربی، زمینه‌ساز بروز نگرش جدیدی به توانایی و استعدادهای وجودی زن شد و این امر جنبش‌های فمینیستی را در راستای احقاق حقوقِ برابرِ اجتماعی برای زن شکل داد و عرصه‌ مشارکت‌جویی و آزادی آنان در دوران جدید را فراهم آورد[۱۵]؛ ولی در نگاهی دیگر، این نهضت به انگیزه بهره‌کشی از زن و به‌کارگیری نیروی ارزان‌تر در کارگاه‌های صنعتی ایجاد شده بود و به بهانه رهانیدن زن از بندگی و اسارت در خانه، او را گرفتار بندگی در مراکز تولیدی و خدماتی کرد و باعث گسترش ابعاد حضور اجتماعی زنان شد[۱۶]. در واقع در نظامِ سرمایه‌داری به دلیل گسترش تنوع‌طلبی، مصرف و گرایش به تحریکات جنسی، زن در خدمت سرمایه است[۱۷] و شخصیت زن به نام توسعه و پیشرفت، در معرض سوء استفاده‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار می‌گیرد[۱۸].

در جزیرةالعرب

در جزیرةالعرب پیش از اسلام، زنان از بسیاری حقوق اجتماعی و فردی ازجمله از حق ارث محروم بودند[۱۹]، فرزند دختر مایه ننگ و سرافکندگی خانواده محسوب می‌شد[۲۰] و به تعبیر قرآن کریم هنگامی که پدری از تولد دخترش با خبر می‌شد از شدت ناراحتی رخسارش سیاه می‌شد و به این می‌اندیشید که آیا با ذلت، دختر را نگه دارد یا اینکه او را زنده به گور کند[۲۱] (ببینید: حقوق زن).

زن افزون بر نگاه کلی به او از ابعاد گوناگون ازجمله شخصیت و جایگاه، حقوق اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، وظایف و مسئولیت‌ها و ده‌ها مسئله دیگر قابل مطالعه و بررسی است و نگاه متفاوت به زن در هر یک از این حوزه‌ها، جایگاه و نقش وی درجامعه را نیز متمایز می‌سازد (ببینید: حقوق زن، خانواده، مادر، ازدواج، حضانت، و طلاق).

جایگاه زن در ایران

با وجود بهتربودن شرایط اجتماعی زن در ایران باستان، از دید متون پهلوی، نگاه دین زرتشت به زن به عنوان مظهر شیطانی و گناه و مهم‌ترین فلسفه وجودیِ وی زایش مرد است[۲۲]، زن در عمل در مقابل مرد در مقام ثانوی قرار داشت[۲۳]. در ایران پس از اسلام نیز با همه تأکیدات قرآن کریم و پیامبر اکرم(ص) درباره جایگاه زن، با گذشت زمان بسیاری از ایرانیانِ تازه مسلمان‌شده، آموزه‌های دینی را به فراموشی سپردند و حقوقی که زنان در صدر اسلام داشتند، به مرور از آنان سلب شد و در دوره‌های گوناگون تاریخ ایران به ‌دلیل شرایط اجتماعی و جغرافیایی، زنان حضور اجتماعی کم‌رنگی داشتند[۲۴]. با این همه، در دوره آل بویه [۲۵] و سلجوقیان [۲۶]، بانوان در امور مهم کشوری مشارکت می‌کردند. در دوره خوارزمشاهیان زنان شاخصی مانند ترکان‌خاتون، نفوذ سیاسی‌شان تأثیر زیادی بر سرنوشت کشور گذاشته است[۲۷]. در دوران مغول زنان از جایگاه بهتری برخوردار بودند؛ چنان‌که گاه اگر سلطان قادر به اداره کشور نبود، بانوی اول دربار امور حکومت را بر عهده می‌گرفت[۲۸]. در دوران صفویه با وجود مراقبت بر جدابودن حریم زنان و مردان[۲۹]، نشانه‌های متعددی از حضور اجتماعی و سیاسی زنان در پشت پرده حریم خصوصی آنان در دست است[۳۰].

ورود مفاهیم و ‌اندیشه‌های غربی در دوره قاجار درباره حقوق زنان، موجب مطالبات جدیدی درباره جایگاه و حقوق زنان شد[۳۱]؛ بر این اساس برخی از روشنفکران غرب‌گرا ازجمله میرزافتحعلی آخوندزاده (۱۲۵۷ ـ ۱۱۹۱ش) و میرزاآقاخان کرمانی (۱۲۵۷ ـ ۱۲۳۲ش) خواستار برابری حقوق زن و مرد شدند[۳۲] که از نظر عالمان دینی بسیاری از اصول دموکراسی غربی درباره زنان با شریعت اسلام قابل تطبیق نبود[۳۳]. نمایندگان مجلس شورای ملی در مشروطه به ملاحظه پاره‌ای از شرایط اجتماعی[۳۴] در قانون اساسی، حق انتخاب‌شدن و انتخاب‌کردن را مختص مردان شمردند[۳۵].

جایگاه زن در اسلام

بر اساس آیات قرآن کریم، زن و مرد از نظر گوهر هستی و حقیقت وجودی، یکسان‌اند و ملاک برتری آنان نه جنسشان، بلکه تقواست[۳۶]. اسلام زن را در رسیدن به کمال معنوی برابر دانسته و آزار او را نکوهش کرده[۳۷] و برای آنان حق بیعت قائل شده است[۳۸]. قرآن کریم از ظلم و ستم به زنان و زنده به‌گورکردن دختران جلوگیری کرد و به آنان احترام گذاشت، آنان را صاحب ارث دانست[۳۹] و حجاب را برای مصونیت آنان از نامحرمان واجب برشمرد[۴۰].

پیامبر اکرم(ص) دختران را بهترین فرزندان انسان شمرد[۴۱] و زنان توانستند در صدر اسلام در صحنه‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی ازجمله در بیعت با پیامبر(ص) در عقبه و بیعت رضوان [۴۲]، در هجرت به حبشه [۴۳]، در هجرت به مدینه [۴۴] و حتی در جهاد با دشمن [۴۵]، همراه با دیگر مسلمانان حاضر شوند. امامان معصوم(ع) نیز همواره برای زنان احترام قائل بودند. امام‌صادق(ع) بیشترین خیر و خوبی را در وجود بانوان دانسته است[۴۶]. در مجموع اسلام، مقام و موقعیت انسانی زن را تکریم کرد و زمینه رشد و تعالی او را فراهم کرد و زنان از شخصیت حقوقی، اجتماعی و سیاسی نسبتاً متمایز از گذشته برخوردار شدند[۴۷] و زنانی چون فاطمه زهرا(س) و زینب کبری(س) چنان‌که امام‌خمینی خاطرنشان کرده در مقام انسان‌هایی دارای شأن و منزلت کامل، می‌توانند مدارج کمال را طی و در بنای جامعه اسلامی نقش مهمی ایفا کنند[۴۸].

به اعتقاد امام‌خمینی با ظهور اسلام، زنان از ستم‌هایی که در دوره جاهلیت بر آنان می‌رفت، نجات یافتند[۴۹] و اسلام نه تنها با آزادی زن موافق است، بلکه خود پایه‌گذار آزادی زن در همه ابعاد وجودی اوست[۵۰] و زنان چون مردان در ساختن جامعه اسلامی شرکت دارند[۵۱]. ایشان بر اساس مبانی اسلامی معتقد است آنچه موجب تفاوت در برخی حقوق زن و مرد شده، مربوط به اقتضائات طبیعی مرد و زن است و بانوان در مسائلی که با حیثیت و شرافت زن منافاتی ندارد، آزادند[۵۲].

زنان در دوره پهلوی

رضاشاه پهلوی با ادعای اصلاحات و تجدد، خواستار حضور زنان در نقش‌های اجتماعی بود[۵۳]. کشف حجاب یکی از برنامه‌های ویژه این برنامه تجددگرایانه بود و حجاب به مثابه رفتاری نابهنجار و مهم‌ترین مانع سعادت و خوشبختی زنان معرفی ‌شد و از سال ۱۳۱۴، کنارگذاشتن آن اجباری گردید[۵۴]. رژیم پهلوی با کشف حجاب، ایجاد برخی مراکز آموزشی برای زنان و دادن آزادی به سبک غربی، سعی می‌کرد به نظر خود بخشی از جمعیت زنان را به صحنه اجتماع بکشاند[۵۵]؛ اما به ‌دلیل شهرت پهلوی به بی‌دینی و پایبندی جامعه به اسلام و مخالفت مراجع دینی، نتوانست به همه اهداف خود برسد[۵۶].

به اعتقاد امام‌خمینی، نگرش به زن در عصر پهلوی، نگرشی ابزاری و شیء‌گونه بود و رژیم می‌خواست زنان را به منزله کالایی درآورد و به اسم آزادی آنان را به تباهی و فحشا بکشاند[۵۷]. ایشان با مفهوم «زن شیءشده» که شرافت و حیثیت زن را از میان می‌برد، مخالف بود[۵۸] و اسلام را مخالف بزک‌کردن و شیءشدن و به‌فسادکشاندن زن و مدافع کرامت، شخصیت و حقوق زن می‌شمرد[۵۹]. ایشان که با اقدامات فریبنده رضاخان سخت مخالف بود، عمل او در کشف حجاب را «خانمان‌سوزترین اعمال ظالمانه دیکتاتور» شمرده است[۶۰]. در سال ۱۳۴۱ لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی مطرح شد. بر اساس این لایحه، زنان اجازه شرکت در انتخابات و نامزدشدن برای انتخابات را پیدا می‌کردند[۶۱]. امام‌خمینی این لایحه را مخالف قانون اساسی و شریعت دانست و بر اساس مبانی فکری خود ‌کوشید از این اقدامات خودسرانه و خلاف قانون حاکم نامشروع جلوگیری کند.[۶۲] (ببینید: انجمن‌های ایالتی و ولایتی) ایشان در مقطعی در سال‌های ۱۳۴۱ ـ ۱۳۴۳ حق رأی و انتخاب‌کردن و انتخاب‌شدن زنان را مخالفت با اسلام اعلام کرد؛ زیرا آن را تعبیرات فریبنده‌ای از طرف حاکمان و بانیان وابسته به غرب می‌دانست که حاصل آن بدبختی و فساد و فحشاست[۶۳]. ایشان با حضور اجتماعی‌ای که همراه با سوء استفاده‌های سیاسی و خدشه‌ به کرامت انسانی زن باشد، مخالفت می‌کرد[۶۴]؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با تغییر این شرایط، نه تنها این حقوق را به رسمیت شناخت، بلکه به آن، صورت تکلیف شرعی هم بخشید و حضور زنان در عرصه‌های انقلاب و دخالت در امور مختلف را به صورت یک وظیفه و حق مطرح کرد.[۶۵] (ببینید: انتخابات) امام‌خمینی بر این باور بود که در زمان حکومت پهلوی، به زنان مانند مردان ظلم و ستم شد و زن بیش از مرد از حقوق انسانی و اجتماعی‌اش محروم بود[۶۶] و رژیم پهلوی با اقدامات ضد فرهنگی و شعار آزادی زنان و بیرون‌کشیدن آنان از محیط خانه می‌خواست زنان از تربیت فرزندانی با هویت و شخصیت اسلامی دور شوند و با سپردن آنان به مهد کودک و شیرخوارگاه‌ها، این کودکان در راستای سیاست‌های رژیم تربیت‌شوند و در مسیر اراده او عمل کنند[۶۷]. ایشان با اعتقاد به اینکه این طرح موضوعی فرعی و مقدمه‌ای برای تشدید برنامه‌های ضد اسلامی پهلوی است و اصل نظر، مخالفت و مقابله با اسلام است، ورود زنان به صحنه سیاسی‌اجتماعی را در آن شرایط، زمینه‌سازِ گسترش فساد و فحشا دانست و هدف دولت از این امر را نه گسترش مشارکت سیاسی زنان، بلکه گسترش بی‌بند و باری و فحشا در جامعه و شیطنت برشمرد[۶۸]. ایشان پس از انقلاب در برابر کسانی که خواهان سلب حق زنان در انتخاب‌کردن و انتخاب‌شدن بودند، تأکید کرد که سلب این حق خلاف شرع است و در رژیم گذشته همه کارهای مجلس حرام بود، نه اینکه اشکالی در شرکت زنان بود و امروز شرکت آنان مانند مردان، عقلی و انسانی است[۶۹].

به مرور زمان و در سال‌های بعد مشخص شد رژیم پهلوی در عمل مجال کمتری به زنان جهت حضور در امور اجتماعی و سیاسی و مسائل روز داد[۷۰]. از دهه پنجاه اندک تحولی در رشد و توسعه آموزشی بانوان ایجاد شد و تعدادی از زنان به نمایندگی مجلس شورای ملی برگزیده شدند؛ ولی مدارج یادشده صرفاً به قشر خاصی از طبقه مرفه و مرتبط با دربار تعلق گرفت و توده مردم از این جریان‌ها بی‌خبر و به دور بودند[۷۱]. زنانی به مقامات سیاسی دست می‌یافتند که مطیع بدون چون و چرای سیاست‌های محمدرضا پهلوی بودند[۷۲]؛ اما امام‌خمینی باور داشت با وجود این سیاست‌ها و عملکردهای رژیم پهلوی، زنان با یک تحول روحی و فکری[۷۳] درباره سرنوشت خود و خانواده خود و اسلام احساس مسئولیت کردند و توطئه‌های رژیم و غرب را نقش بر آب کردند[۷۴] و دوشادوش مردان به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداختند. ایشان نقش زنان در مبارزات علیه رژیم پهلوی و در روند پیروزی انقلاب اسلامی را بسیار تعیین‌کننده می‌دانست[۷۵] و معتقد بود زنان در نهضت اسلامی، پیشگام و پیشرو بودند و پیشاپیش مردان در صف‌های تظاهرات علیه نظام طاغوت و استکبار حرکت می‌کردند[۷۶] و سهم زیادی در کوتاه‌کردن دست بیگانگان داشتند[۷۷].

زنان پس از انقلاب اسلامی

با شکل‌گیری دولت اسلامی به رهبری امام‌خمینی، نقطه عطفی در بازیابی هویت اصیل زن مسلمان در ابعاد وجودی او و نیز حقوق و وظایف آنان حاصل شد که در اصول ۲۰ و ۲۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان شده است. در این دوره زمینه حضور فعال و سازنده زن در نظام اسلامی فراهم شد[۷۸]. در دیدگاه امام‌خمینی، انقلاب اسلامی باعث نجات زنان از نقشه‌های دوره طاغوت[۷۹]، آزادی آنان در چارچوب عفت عمومی [۸۰] و دخالت و فعالیت آنان در مسائل کشور و سرنوشت خود شد؛ به‌گونه‌ای که آنان با حفظ عفت و شرف خود توانستند در تمام امور کشور مانند حضور در نمایندگی مجلس شورای اسلامی حضور یابند و حتی بر اعمال و رفتار دولت نظارت و اظهار نظر کنند[۸۱]. ایشان در ارزش‌گذاری شخصیت انسانی و اجتماعی زنان، علاوه بر شرایط اجتماعی و مقتضیات جامعه، معیارهایی را بر اساس آموزه‌های اسلام در نظر می‌گرفت[۸۲] و معتقد بود شخصیتِ یک انسان را فضایل و ارزش‌هایی شکل می‌دهد که اکتسابی و بر اساس اراده خود فرد است؛ بنابراین زن و مرد از حیث انسانی با هم برابرند[۸۳] و کسانی که به بهانه‌های مختلف از حضور زنان در اجتماع جلوگیری و کارشکنی می‌کنند، مرتکب گناه کبیره می‌شوند[۸۴].

به باور امام‌خمینی با پیروزی انقلاب، تک‌تک افراد جامعه به‌خصوص زنان به تحولی روحی رسیدند که این تحول باعث ورود آنان به عرصه‌های عمومی، حضور در مناطق جنگی و کمک به مردان، فداکردن جان خود و جان فرزندان خود برای اسلام و نهراسیدن از مسائل ناگوار و خطرها شد[۸۵]. ایشان همچنین بر نقش و فعالیت زنان در جنگ تحمیلی تأکید می‌کرد و آنان را پشتیبان مردها می‌خواند[۸۶] و زنان علاوه بر حضور در صحنه، نقش هدایتگری، پشتیبانی روحی و تشویق مردان را نیز بر عهده داشتند[۸۷].

امام‌خمینی حضور زنان در فعالیت‌های فرهنگی، اقتصادی، کشاورزی، صنعت و هنر را از برکات انقلاب اسلامی می‌دانست[۸۸] و معتقد بود پس از انقلاب، ایران تبدیل به محل تعلیم و تربیت سالم شد و زنان با حفظ عفت و شرف مشغول فعالیت دینی، سیاسی و اجتماعی شدند[۸۹]. ایشان انقلاب اسلامی را فرصتی می‌دانست که زنان باید از آن برای رشد فضائل اخلاقی خود و تربیت کودکان و جوانان استفاده کنند[۹۰].

نقش زنان در جامعه اسلامی

زنان به‌ دلیل داشتن روح لطیف و عاطفه عمیق، مکمل مردان در ساختن زندگی به شمار می‌روند و اگر این ویژگی زنان در قالب صحیح خود ایفای نقش کند، هم در صحنه جامعه و هم در صحنه‌گردانی می‌تواند نقش‌آفرین باشد[۹۱]. در جامعه اسلامی، زن هم مدیر خانواده است و هم مربی فرزندان و هم همسری برای مرد است[۹۲].

با بررسی سخنان امام‌خمینی می‌توان برای زنان دو نقش انسان‌سازی و مسئولیت اجتماعی قائل شد:

  1. زن مظهر انسان‌سازی: امام‌خمینی ضمن ایجاد خودباوری و اعتماد به نفس در زنان، آنان را همانند قرآن انسان‌ساز معرفی می‌کرد و معتقد بود اگر زنانِ انسان‌ساز از ملتی گرفته شوند، آن ملت رو به فروپاشی خواهند رفت[۹۳]. به اعتقاد ایشان زن مبدأ همه سعادت‌هاست و پرورش‌دهنده و مربی بزرگ‌زنان و بزرگ‌مردان است و به تعبیر ایشان از دامن زن است که مرد به معراج می‌رود[۹۴]. در نظام تربیتی امام‌خمینی نهاد خانواده جایگاه ویژه‌ای دارد و مبدأ بروز و ظهور عواطف انسانی و رکن اصلی جامعه است و زن عنصر اصلی تشکیل خانواده محسوب می‌شود و نقش اساسی و زیربنایی دارد[۹۵] (ببینید: خانواده).

ایشان به زن در جایگاه[مادر توجه کرده و معتقد است زن باید در محیط خانه، مایه آرامش و آسایش فرزندانش باشد و در دامن پرمهر خود فرزندان سالم از لحاظ جسمی و روحی تربیت کند[۹۶] و صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان سرچشمه می‌گیرد[۹۷] (ببینید: مادر).

  1. مسئولیت‌های اجتماعی: امام‌خمینی معتقد است زنان در حفظ اسلام و نهضت اسلامی مسئول‌اند[۹۸] و باید بر آنچه در جامعه و نظام اسلامی می‌گذرد و تلاش برای حسن اجرای امور، نظارت فعال و متعهدانه داشته باشند[۹۹]. ایشان نقش زنان را در حفظ و پایداری اسلام و کشور مؤثر می‌دانست و حضور فعال آنان در اجتماع را ارزش بر می‌شمرد و ضمن تکریم و تحسین زنان، آنان را عضوی فعال در صحنه‌های مختلف معرفی می‌کرد و از آنان می‌خواست همانند مردان با حضور در جبهه علمی و فرهنگی [۱۰۰] و با مشارکت فعال و سالم در اجتماع و صحنه‌های مختلف جامعه از قبیل فرهنگ، سیاست و اقتصاد از کشور و اسلام دفاع کنند[۱۰۱] و در کنار مردان در امر سازندگی و پیشرفت کشور تلاش کنند تا ملتی مستقل و آزاد بسازند[۱۰۲]؛ البته با این تأکید که شخصیت اجتماعی و کرامت انسانی زن مسلمان و حضور سازنده او در جامعه، تنها با حفظ همه جهات شرعی ازجمله حفظ شرف و عفاف و حجاب، ممکن است[۱۰۳] و از این‌رو همواره بر حجاب زنان تأکید می‌کرد[۱۰۴] (ببینید: حجاب و نگاه).

زنان الگو

در دوره حکومت پهلوی، زن غربی الگوی زن متمدن مطرح می‌شد؛ الگویی که اساس آن، آزادی‌های نامحدود و حذف الزامات اخلاقی در حضور و تعاملات اجتماعی بود[۱۰۵]. در سخن و سیره عملی امام‌خمینی، از موضوعات مهم و حیاتی در مورد زنان، الگوطلبی و الگوسازی و نقش مهم آن در شکل‌گیری شخصیت زنان است[۱۰۶]. امام‌خمینی، خدیجه کبری(س) را زنی شایسته و الگو می‌خواند که در آن شرایط دشوار نخستین زنی بود که به پیامبر اکرم(ص) ایمان آورد[۱۰۷]؛ چنان‌که با اشاره به دشواری‌های تحمیل‌شده بر مردم در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و کمبود و گرانی کالاهای ضروری، به زنان توصیه ‌کرد با اقتدا به خدیجه کبری(س) در استقامت در برابر دشمنان اسلام و محاصره اقتصادی مسلمانان به دست کفار قریش در شعب ابی‌طالب، سختی‌ها را بر خود هموار سازند و در ادامه افزود مسلمانان در آن شرایط دشوار برای ادامه زندگی مشک را در آب نهادند و برای استفاده از چربی، آن مشک را می‌مکیدند[۱۰۸]. ایشان همچنین فاطمه زهرا(س) را نمونه زن عالم و الگوی برازنده و فراگیر می‌خواند و معتقد بود ایشان زنی است که دارای تمام هویت‌های کمالی انسان[۱۰۹] و دارای فضایل همتراز با فضایل پیامبر اکرم(ص) و خاندانش است[۱۱۰]؛ بنابراین زن مسلمان با تمسک به این الگو به مرتبه والایی از تعالی اخلاقی، روحی و معنوی دست می‌یابد[۱۱۱].

امام‌خمینی با توجه به اهمیتی که برای جایگاه زن قائل است، روز ولادت فاطمه زهرا(س) را روز زن خواند و زهد و تقوا و عفافی ایشان را، سرمشق زنان دانست[۱۱۲]. ایشان معتقد بود از دامن چنین زنی، دختری تربیت می‌شود که در مقابل حکومت‌های ستمگر می‌ایستد و آنان را محکوم می‌کند[۱۱۳] (ببینید: حضرت فاطمه زهرا(س))؛ ‌

چنان‌که به اعتقاد امام‌خمینی زینب کبری(س) در نقش پرچم‌دار بزرگ نهضت حسینی و چهره‌ای سیاسی و انقلابی از زن مسلمان، الگوی عملی و ملموس زنان خواهد بود و زن مسلمان باید با تمسک به این الگوها و با حضور خود در عرصه‌های مختلف جامعه ازجمله حضور در جبهه جنگ حق علیه باطل در حفظ اسلام بکوشد[۱۱۴] حضرت مریم(ع)، مادر حضرت عیسی(ع) از دیگر زنان شایسته و برتر در نظر امام‌خمینی است. ایشان از مریم(ع) به مریم عذرا و صدیقه حورا یاد کرده و صلوات و سلام خداوند را بر وی که با نفخه الهی چنین فرزند بزرگی را به تشنگان رحمت الهی تسلیم کرد، فرستاده است[۱۱۵]؛ نیز یادآور شده قرآن کریم، مریم(ع) را منزه و پاک شمرده و از حریم مقدس وی در برابر مخالفان دفاع کرده[۱۱۶] و به سخنان ناروای بدخواهان پاسخ داده است[۱۱۷]؛ چنان‌که آن حضرت را همانند اولیا و انسان‌های کامل، شایسته تجسم فرشته خداوند بر وی شمرده است[۱۱۸] و از این‌رو از مسیحیان جهان می‌خواهد که دَین خود را به مسلمانان ادا و از مظلومیت آنان دفاع کنند[۱۱۹].

پانویس

  1. دهخدا، لغتنامه، ۸/۱۱۳۹۴.
  2. دهخدا، لغتنامه، ۱۳/۱۹۸۴۶.
  3. لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۵۰۷ ـ ۵۲۲؛ دورانت، تاریخ تمدن، ۱/۴۸ ـ ۵۴.
  4. نوری، یحیی، حقوق زن دراسلام و جهان، ۱۱ ـ ۱۲.
  5. دورانت، تاریخ تمدن، ۱/۴۹ ـ ۵۲.
  6. کتاب مقدس، تورات، سفر پیدایش، ب۳، ۱ ـ ۱۶.
  7. کتاب مقدس، تورات، خروج، ب۱۵، ۲۲.
  8. کونگ، زن در مسیحیت، ۳۶ ـ ۳۷.
  9. کتاب مقدس، انجیل، نامه اول پولس، ۳، ۷، ۸ و ۹.
  10. کونگ، زن در مسیحیت، ۵۵ ـ ۵۷.
  11. علویقی، زن در آئینه تاریخ، ۳۷.
  12. حکیم‌پور، حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد، ۳۶۴ ـ ۳۶۵.
  13. دورانت، لذات فلسفه، ۱۴۸ ـ ۱۵۴.
  14. میشل، جنبش اجتماعی زنان، ۷۳ ـ ۷۶.
  15. وینسنت، ایدئولوژی‌های مدرن سیاسی، ۲۴۸ ـ ۲۵۱.
  16. مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۳۰ ـ ۳۱.
  17. رهبر، سیمای زن در پویه تاریخ ایران، ۴۷ ـ ۴۸.
  18. وارث، مقام زن در اسلام، ۳۴۶ ـ ۳۴۸.
  19. طباطبایی، المیزان، ۲/۲۶۷ ـ ۲۶۸؛ ۱۲/۲۷۶ ـ ۲۷۷ و ۲۰/۲۱۴.
  20. باهنر و هاشمی رفسنجانی، جهان در عصر بعثت، ۱۵.
  21. نحل، ۵۸ ـ ۵۹.
  22. جعفری و دیگران، زن در هستی‌شناسی زرتشتی، ۱۰۵ ـ ۱۲۲.
  23. ویسهوفر، ایران باستان، ۲۲۴.
  24. معماریانی و دشتی، زن در دوره خوارزمشاهیان، ۱۲۶؛ ناجی‌راد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۰۰.
  25. ابن‌اثیر، علی‌بن‌محمد، الکامل فی التاریخ، ۹/۱۳۲ و ۲۰۷؛ فقیهی، تاریخ آل‌بویه، ۵۳ ـ ۵۴.
  26. دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.
  27. ابن‌خلدون، تاریخ، ۵/۱۳۰؛ مورگان، ایران در قرون وسطی، ۶۸.
  28. بیانی، زن در ایران عصر مغول، ۸۰ ـ ۸۳؛ دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.
  29. راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۳/۷۰۳؛ ‌تقوی و موسوی، بررسی حضور اجتماعی زنان، ۸۵.
  30. فلسفی، زندگانی شاه‌عباس اول، ۳۰/۵۴؛ دنیاری، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی، ۲۵.
  31. حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ۳۱۶ ـ ۳۱۷؛ ناجی‌راد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۱۷ ـ ۲۱۹.
  32. آجودانی، مشروطه ایران، ۴۴ ـ ۴۵.
  33. حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ۳۱۷ ـ ۳۱۸.
  34. ویژه و قهوه‌چیان، تحلیلی بر نظام‌نامه انتخابات سال ۱۲۸۵ مجلس شورای ملی، ۲۱۵.
  35. سائلی کرده‌ده، سیر تحول قوانین انتخاباتی مجلس در ایران، ۱۳۸ ـ ۱۴۲.
  36. نساء، ۱۲۴؛ نحل، ۹۷.
  37. نور، ۳۳؛ احزاب ۳۵.
  38. ممتحنه، ۱۲.
  39. نساء، ۱۱ ـ ۱۲.
  40. نور، ۳۱.
  41. نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ۱۵/۱۱۴ ـ ۱۱۶.
  42. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ۴/۱۷۷۶ و ۱۹۴۸؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۸/۱ ـ ۲.
  43. ابن‌کثیر، البدایة و النهایه، ۳/۶۶.
  44. آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۸۲ ـ ۱۸۳.
  45. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ۴/۱۹۴۷.
  46. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۲۰/۲۴.
  47. لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۵۱۲ ـ ۵۱۷.
  48. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴ ـ ۲۷۵ و ۱۴/۶۰.
  49. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۳۸ ـ ۳۳۹.
  50. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۱۷.
  51. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰؛ ۸/۳۸۴ و ۱۹/۱۸۴.
  52. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۶۴.
  53. نیکخواه، تحول نگرش نسبت به زن و تأثیر آن در انقلاب اسلامی، ۱۳۱.
  54. آشنا، کشف حجاب در آیینه اسناد، ۱۲ ـ ۱۵.
  55. حیدریان، کشف حجاب، ۱۵، ۲۹، ۸۶ و ۱۰۷ ـ ۱۰۸.
  56. کار، مشارکت سیاسی زنان، ۲۴ و ۲۹.
  57. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴ ـ ۲۷۵.
  58. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰.
  59. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۲۷ ـ ۴۲۸ و ۶/۲۹۹ ـ ۳۰۱.
  60. امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.
  61. حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱ ـ ۱۳۴۳، ۱۳۹.
  62. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۷۸، ۸۰ و ۱۱۱.
  63. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۸۲ و ۱۴۹.
  64. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۴۷ ـ ۱۴۹ و ۱۰/۵ ـ ۶، ۱۹.
  65. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۸۴ و ۱۹/۱۸۳ ـ ۱۸۴.
  66. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۷۰.
  67. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۵۵ و ۳۶۲ ـ ۳۶۴.
  68. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۴۷ ـ ۱۴۹ و ۲۰۹.
  69. ← هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۴۸۲.
  70. طغرانگار، حقوق سیاسی ـ اجتماعی زنان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ۸۶ ـ ۹۰.
  71. ناجی‌راد، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، ۲۵۴.
  72. نوروزی، مشارکت سیاسی زن در دوره پهلوی دوم سال‌های ۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۰، ۵۲.
  73. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۴۶ ـ ۱۴۹؛ ۱۴/۳۵۵ و ۱۷/۲۲۸.
  74. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۳ ـ ۱۹۴.
  75. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۹۹، ۴۳۱ و ۷/۳۴۱ ـ ۳۴۲.
  76. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۹۹ ـ ۳۰۰ و ۸/۲۰۷ ـ ۲۰۸.
  77. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۳۱ و ۵۲۱.
  78. صفری، مدل اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی، ۱۲۷.
  79. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۰ و ۳۶۹.
  80. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۹۴، ۴۱۷ و ۶/۴۶۳.
  81. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۹۲ ـ ۱۹۳ و ۱۷/۳۶۰ ـ ۳۶۱.
  82. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۳ ـ ۱۹۵ و ۱۹/۱۸۴.
  83. ← صحیفه، ۵/۵۲۰ و ۶/۳۰۰ ـ ۳۰۱.
  84. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۱.
  85. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۴۶؛ ۱۴/۱۹۷ ـ ۱۹۸، ۳۱۶ ـ ۳۱۷ و ۱۷/۲۲۸.
  86. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۹۲ و ۱۴/۳۱۷، ۳۵۵ ـ ۳۵۶.
  87. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۵۸؛ ۸/۴۴ ـ ۴۵ و ۱۱/۵۱۰.
  88. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۸۴.
  89. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۰.
  90. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۲۱؛ ۱۴/۳۱۷ و ۱۷/۳۶۹.
  91. مرتضوی، امام‌خمینی و الگوهای دین‌شناختی در مسایل زنان، ۲۷.
  92. میرزابیگی، خانواده و امام‌خمینی، ۱۲۵.
  93. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۰۰ ـ ۳۰۱.
  94. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۴۱.
  95. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۶۳ و ۱۵/۲۴۵.
  96. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۴۵؛ ۸/۳۶۳ و ۱۵/۲۴۵.
  97. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۲.
  98. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۴۸؛ ۸/۲۰۸ و ۱۰/۷۵.
  99. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۹۲ ـ ۱۹۳.
  100. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۹.
  101. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۵ و ۱۹/۱۸۴.
  102. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۵۲۰ ـ ۵۲۱ و ۱۰/۷۶.
  103. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۴۱ ـ ۳۴۲ و ۲۰/۷.
  104. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۵۴۱؛ ۶/۳۲۹ و ۱۹/۱۸۴ ـ ۱۸۵.
  105. مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ۶/۱۵۷؛ کار، مشارکت سیاسی زنان، ۲۴ ـ ۲۵.
  106. مرتضوی، امام‌خمینی و الگوهای دین‌شناختی در مسایل زنان، ۲۹.
  107. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۶؛ ۱۶/۳۰۰ و ۱۷/۴۷۳ ـ ۴۷۴.
  108. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۷۳ ـ ۴۷۵.
  109. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۳۷ و ۱۶/۱۹۲.
  110. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴.
  111. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۸۴.
  112. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۶.
  113. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۴۰.
  114. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۵۴ ـ ۵۷.
  115. امام‌خمینی، صحیفه، ‌۵/۲۷۲.
  116. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۵۵؛ ۱۱/۳۳ و ۲۰/۴۱۱.
  117. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۱۱.
  118. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۴۲.
  119. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۷۲.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آجودانی، ماشاءالله، مشروطه ایران، تهران، اختران، چاپ هشتم، ۱۳۸۶ش.
  • آشنا، حسام‌الدین، کشف حجاب در آیینه اسناد، تهران، مجله گنجینه اسناد ملی ایران، شماره ۱، ۱۳۷۰ش.
  • آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
  • ابن‌اثیر، علی‌بن‌محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌خلدون، عبدالرحمن‌بن‌محمد، تاریخ ابن‌خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌عبدالبر، یوسف‌بن‌عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی‌ محمد بجاوی، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل‌بن‌عمر، البدایة و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ ‌شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کشف اسرار، تهران، محمد، بی‌تا.
  • باهنر، محمدجواد و اکبر هاشمی رفسنجانی، جهان در عصر بعثت، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بی‌تا.
  • بیانی، شیرین، زن در ایران عصر مغول، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
  • تقوی، عابد و سیده‌مونا موسوی، بررسی حضور اجتماعی زنان و سیر تحول پوشش در نگاره‌های عصر صفوی، مجله زن و فرهنگ، شماره ۱۸، ۱۳۹۲ش.
  • جعفری، ابوالقاسم و دیگران، زن در هستی‌شناسی زرتشتی، محبوب یا منفور، مجله معرف ادیان، شماره ۲۱، ۱۳۹۳ش.
  • حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش.
  • حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • حسینیان، روح‌الله، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱ ـ ۱۳۴۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • حکیم‌پور، محمد، حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد، تاملی در مبادی هرمنوتیک حقوق زن، تهران، نغمه نواندیش، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • حیدریان، فاطمه، کشف حجاب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
  • دنیاری، سکینه، وضعیت اجتماعی زنان در دوره صفوی با تکیه بر دیدگاه سفرنامه‌نویسان، مجله جندی شاپور، دانشگاه شهید چمران اهواز، شماره ۳، ۱۳۹۴ش.
  • دورانت، ویلیام جیمز، تاریخ تمدن، مشرق‌زمین گاهواره تمدن، ج۱، ترجمه احمد آرام و دیگران، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۸۰ش.
  • دورانت، ویلیام جیمز، لذات فلسفه، ترجمه عباس زریاب، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ هشتم، ۱۳۷۳ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۵۷ش.
  • رهبر، علی، سیمای زن در پویه تاریخ ایران، مجله فرهنگ، شماره ۴۸، ۱۳۸۲ش.
  • سائلی کرده‌ده، مجید، سیر تحول قوانین انتخاباتی مجلس در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • صفری، فاطمه، مدل اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی، پایان‌نامه دانشگاه تهران، ۱۳۹۲ش.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • طغرانگار، حسن، حقوق سیاسی ـ اجتماعی زنان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • علویقی، علی‌اکبر، زن در آئینه تاریخ، تهران، شرکت چاپ، چاپ اول، ۱۳۵۷ش.
  • فقیهی، علی‌اصغر، تاریخ آل‌بویه، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه‌عباس اول، تهران، دانشگاه تهران، چاپ سوم، ۱۳۵۳ش.
  • کار، مهرانگیز، مشارکت سیاسی زنان، موانع و امکانات، تهران، دفتر مطالعات زنان، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • کتاب مقدس، بی‌جا، ‌دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
  • کونگ، هانس، زن در مسیحیت، ترجمه طیبه مقدم و حمیده بخشنده، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • لوبون، گوستاو، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سیدمحمدتقی فخر داعی گیلانی، تهران، علمی، چاپ چهارم، ۱۳۳۴ش.
  • مرتضوی، سیدضیاء، امام‌خمینی.
  • و الگوهای دین‌شناختی در مسایل زنان، مجله پیام زن، شماره ۹۱، ۱۳۷۸ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۹، تهران، صدرا، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۴، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • معماریانی، زهره و محمد دشتی، زن در دوره خوارزمشاهیان، مجله تاریخ اسلام درآئینه پژوهش، شماره ۳۵، ۱۳۹۲ش.
  • مکی، حسین، تاریخ بیست‌ساله ایران، تهران، علمی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • مورگان، دیوید، ایران در قرون وسطی، ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • میرزابیگی، حسنعلی، خانواده و امام‌خمینی، قم، فراگفت، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • میشل، ‌اندره، جنبش اجتماعی زنان، ترجمه‌ هما زنجانی‌زاده، مشهد، نیکا، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • ناجی‌راد، محمدعلی، موانع مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، اقتصادی ایران پس از انقلاب، تهران، کویر، اول، ۱۳۸۲ش.
  • نوروزی، بشرا، مشارکت سیاسی زن در دوره پهلوی دوم سال‌های ۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۰، مجله مطالعات علوم اجتماعی، شماره ۳، ‌۱۳۹۵ش.
  • نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • نوری، یحیی، حقوق زن دراسلام و جهان، تهران، فراهانی، ۱۳۴۷ش.
  • نیکخواه قمصری، نرگس، تحول نگرش نسبت به زن و تأثیر آن در انقلاب اسلامی، تهران، پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۲، آرامش و چالش، به کوشش مهدی هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • وارث، فرخ، س، مقام زن در اسلام، ترجمه احمد لاجوردی، تهران، مجله حضور، شماره ۳۰، ۱۳۷۸ش.
  • ویژه، محمدرضا و حمید قهوه‌چیان، تحلیلی بر نظام‌نامه انتخابات سال ۱۲۸۵ مجلس شورای ملی، مجله علمی ـ پژوهشی فقه و حقوق اسلامی، شماره ۵، ۱۳۹۱ش.
  • ویسهوفر، یوزف، ایران باستان، ترجمه مرتضی ثاقبی‌فر، تهران، ققنوس، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • وینسنت، ‌اندرو، ایدئولوژی‌های مدرن سیاسی، ترجمه مرتضی ثاقبی‌فر، تهران، ققنوس، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.

پیوند به بیرون

فرشته مقوم، زن، دانشنامه امام‌خمینی، ج۶، ص۵۱-۶۰.