کاربر:H.Ahmadi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۱: خط ۱:
'''ذِکر''' یاد خداوند تعالی و [[نعمت|نعمت‌های]] او.
'''دیوانِ امام''' کتابی شامل بخش‌هایی از اشعار [[امام‌خمینی]]، فارسی.
==مفهوم‌شناسی==
==معرفی اجمالی==
ذکر به کسر و ضم ذال به معنای به‌یاد داشتن چیزی و نقیض فراموشی است.<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۲/۳۵۸؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۴/۳۰۸.</ref> ذکر در [[قرآن]] درباره یاد خداوند،<ref>بقره، ۱۵۲.</ref> قرآن،<ref>حجر، ۹.</ref> [[پیامبران]] گذشته(ع)<ref>انبیاء، ۷.</ref> و به‌یاد آوردن<ref>کهف، ۶۳.</ref> به کار رفته‌است.<ref>راغب، مفردات راغب، ۳۲۸.</ref> در اصطلاح اخلاقی یاد کردن حق‌تعالی است<ref>نراقی، احمد، معراج السعادة، ۸۶۷.</ref> و در مواردی متعلق ذکر، یادِ [[قیامت]] و [[مرگ]] است.<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ۲/۴۹۵؛ مدنی، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین(ع)، ۵/۳۴۸.</ref> در اصطلاح عرفانی خلاصی از [[غفلت]] و نسیان<ref>انصاری، منازل السائرین، ۸۶.</ref> و توجه و یاد [[اسماء الهی|اسما و صفات خداوند]]<ref>تهرانی، رساله لب اللباب در سیر و سلوک، ۱۴۱.</ref> است. [[امام‌خمینی]] نیز ذکر را یاد حق‌تعالی و نعمت‌هایی که خداوند به انسان عطا می‌کند، می‌داند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۰.</ref>
شعر، کلامی معنادار، موزون، دارای قافیه و آهنگین است<ref>مقاله شعر.</ref> که در بیان عواطف و احساسات و معارف و یافته‌های درونی، اهمیت به‌سزایی دارد<ref>شکیبا، شعر فارسی از آغاز تا امروز، ۹ ـ ۱۰.</ref> [[امام‌خمینی]] بر حسب ضرورت از این [[هنر]] برای ابراز عقاید و بیان رازهای دل بهره می‌جست.<ref>مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ویک.</ref> ایشان سودای شعر و شاعری نداشت و خود را به آن سرگرم نساخته بود، اما گاه پس از فراغت از ادای وظیفه و اشتغال‌های علمی و دینی، در مواقع و احوال خاص، غزل یا قطعه‌ای حتی در حاشیه روزنامه‌ای می‌نوشت یا الفاظ و کلمات موزون را بر ورق‌پاره‌هایی یادداشت می‌کرد.<ref>طباطبایی، یک ساغر از هزار، ۵۳۷؛ مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۲۰؛ مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ویک.</ref>


وِرد، تذکر و تفکر از واژگان مرتبط با ذکر است. ورد اخص از ذکر است و با اذکار و اوراد کلامی خاصی است که بازکننده ابواب و کمک‌کننده سالک در موانع راه است و اذن استاد از لوازم و شرایط گفتن آن می‌باشد؛ زیرا ورد حکم دوا را دارد که برای بعضی سودمند و برای دیگری زیان‌بار می‌باشد.<ref>بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک، ۱۷۱.</ref> تذکر در برابر غفلت و فراموشی است،<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۳/۳۱۸.</ref> اما ذکر اعم است و دایماً پس از فراموشی نیست و گاهی برای ادامه حفظ و به‌خاطرسپردن است.<ref>راغب، مفردات راغب، ۳۲۸.</ref> فرق تذکر با تفکر آن است که تفکر طلب است و تذکر امر وجودی است؛ زیرا تذکر در امری است که با تفکر حاصل شده، سپس آن را فراموش کرده‌است.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۴۳؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۸۷.</ref> برخی [[عارفان]] تذکر را برتر از [[تفکر]] می‌دانند و بر این باورند که تفکر طلب امری است که متفکر فاقد آن است و ناشی از کدورت نفس از مشاهده مطلوب است؛ حال آنکه تذکر ناشی از رفع حجب و رهایی [[نفس]] از حجاب‌هاست.<ref>(کاشانی، شرح منازل السائرین، ۱۹۴ ـ ۱۹۵.</ref> امام‌خمینی تذکر را از نتایج تفکر می‌داند و از همین جهت مقام و منزل تفکر را مقدم بر منزل تذکر می‌شمارد؛ زیرا تفکر طلبِ محبوب و تذکر حصولِ مطلوب است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۹۰ ـ ۲۹۱.</ref>
{{ببینید|شعر}}


{{ببینید|تفکر}}
امام‌خمینی از نوجوانی به سروده‌های شعرای معاصر، مانند ملک‌الشّعرای بهار، سیداشرف‌الدین قزوینی (نسیم شمال) و محمدباقر صحبت لاری علاقه نشان می‌داد و بعضی از آن اشعار را یادداشت می‌کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ویک.</ref> ذوق شعری ایشان که از همان دوران نوجوانی بروز یافته بود، در آثار وی بازتاب یافته‌است؛ برای مثال غزل «در هوای دوست» را در آغاز جوانی سروده‌است:<ref>استادی، کتاب‌ها و آثار علمی امام‌خمینی، ۱۵۹.</ref>
==پیشینه==
من در هوای دوست گذشتم ز جان خویش
ذکر یکی از راه‌های ارتباط با خالق و از مهم‌ترین عبادت‌هایی است که در تقرب انسان به خدا و شکوفا شدن استعدادهای نهفته بشری نقش مهمی ایفا می‌کند و سابقه‌ای دیرینه دارد و از آغاز خلقت مطرح بوده‌است، چنان‌که [[توبه]] حضرت آدم(ع) با بیان اذکاری مقبول حق‌تعالی قرار گرفت.<ref>ابوحیان، البحر المحیط فی التفسیر، ۱/۲۶۷؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۱۳۳؛ دستجردی، تأثیر تکامل‌بخش ذکر در سلوک الی الله، ۳۰.</ref> در کتاب‌های آسمانی نیز ذکر پروردگار ازجمله عبادت‌ها و آداب شمرده شده‌است؛ برای مثال در [[کتاب مقدس]] از ذکر [[حضرت داوود(ع)]] و مزامیر او سخن به میان آمده‌است.<ref>مزامیر، ب۴ ـ ۱۲.</ref> قرآن کریم به ذکر بسیار سفارش کرده<ref>احزاب، ۴۱.</ref> و آن را آرام‌بخش دل‌ها دانسته<ref>رعد، ۲۸.</ref> و نماز را ذکر خداوند شمرده‌است؛<ref>طه، ۱۴؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۱/۱۵۹.</ref> از آن جهت که [[نماز]] خود نوعی ذکر است یا اینکه نماز برای ذکر و یاد خداوند به پا داشته می‌شود.<ref>گنابادی، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، ۳/۱۹.</ref> در بسیاری از [[روایات]] نیز به فواید، فضایل و [[فلسفه]] ذکر و عبادت اشاره شده‌است که نشان اهمیت ذکر در اسلام است.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۴۹۸ ـ ۵۰۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۹۰/۱۴۸؛ قمی، تفسیر قمی، ۳/۲۰۰.</ref>
دل از وطن بریدم و از خاندان خویش
<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۱۳۳.</ref>


بعضی از علمای [[اخلاق]]، ذکر و یاد خداوند را هدف همه [[عبادت|عبادت‌های اسلامی]] می‌دانند.<ref>غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۵۲.</ref> این آموزه دینی در عرفان اسلامی، بازتاب وسیعی یافته و یکی از ارکان مهم در [[سیر و سلوک]] به شمار می‌رود.<ref>قشیری، شرح فصوص الحکم، ۳۹۸؛ رازی، حدائق الحقائق، ۱۸۳؛ دستجردی، تأثیر تکامل‌بخش ذکر در سلوک الی الله، ۳۰.</ref> و پایه و اساس سیر تکاملی انسان محسوب می‌شود؛ زیرا انسان بدون ذکر و یاد پروردگارش قادر نخواهد بود به کمال و درجه‌های رفیع معنوی برسد.<ref>نسفی، کشف الحقائق، ۱۶۴؛ دستجردی، تأثیر تکامل‌بخش ذکر در سلوک الی الله، ۳۰.</ref> عارفان و [[صوفیه]] در آثار خود باب مستقلی به این مسئله اختصاص داده‌اند.<ref>مستملی، شرح التعرف لمذهب التصوف، ۳/۱۳۲۷؛ قشیری، شرح فصوص الحکم، ۳۹۷ ـ ۴۰۳؛ نسفی، کشف الحقائق، ۱۳۵؛ شعرانی، الانوار القدسیة فی معرفة قواعد الصوفیه، ۱/۲۱.</ref>
تأثیرپذیری از اشعار شاعرانی مانند [[منصور حلاج]]، [[مولانا]]، [[حافظ]] و [[سعدی]] نیز در آثار ایشان به‌خوبی مشهود است؛ آنجا که به تضمین گفته‌است: «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز»<ref>حافظ، ۲۰۷؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۳۰۲.</ref> یا «من در میان جمع و دلم جای دیگر است».<ref>سعدی، کلیات سعدی، ۴۳۵؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۸۳.</ref>
==مراحل سرایش==
فرایند سرایش اشعار و تکمیل و شکل‌گیری دیوان امام‌خمینی را می‌توان به دو دوره، تقسیم کرد:
*'''دوران جوانی:''' بخشی از سروده‌های امام‌خمینی که در دیوان آمده، مربوط به دوره جوانی اوست. در این دوره با وجود سرایش و گردآوری و تکمیل مکرر اشعار در دفترهای مختلف، هیچ‌یک از آنها به صورت دیوان، چاپ نشده و به دلایل نامعلوم، مفقود شده‌است؛<ref>ادامه مقاله.</ref> با این حال، قطعاتی از اشعار ایشان در بعضی از کتاب‌ها، مثل آثار الحجه و آینه دانشوران به چشم می‌خورد.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۷۱؛ مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ویک.</ref> در مجموع حدود ۲۸ سروده از اشعار موجود در دیوان، مانند «آب زندگانی»،<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۲۹۹.</ref> «استخاره» <ref>امام خمینی، دیوان امام، ۳۰۵.</ref> «خضر راه»،<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۹۲.</ref> «در توصیف بهاران»،<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۲۷۱.</ref> «در مدح ولی‌عصر(ع)» <ref>امام خمینی، دیوان امام، ۲۶۳.</ref> و «مدیحه نورَین نیّرَین»<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۲۵۳.</ref> را ایشان پیش از انقلاب و در دوره جوانی سروده‌است. تخلّص شعری امام‌خمینی در غزلیات دوران جوانی، «هندی» بوده‌است؛ ولی ایشان بعدها این تخلص را رها کرده، غزلیاتی بدون تخلص سروده‌است:
نرود از سر کوی تو چو «هندی» هرگز
آن مسافر که در این وادی جان منزل کرد
<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۸۱.</ref>
*'''دوران کهنسالی:''' امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به خواهش و اصرار [[فاطمه طباطبایی]]، همسر [[سیداحمد خمینی]]، دوباره اشعاری در قالب‌های متنوع و بیشتر با مضامین عرفانی سروده‌است.<ref>شیرازی، کتابشناسی توصیفی سیری در آثار ارزشمند امام‌خمینی، ۱۰۶.</ref> بیشتر اشعار برجای‌مانده از ایشان، متعلق به این دوره بوده و در دهه شصت سروده شده‌است.<ref>مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ودو.</ref> دیوان امام‌خمینی، مجموعه‌ای است از تمامی سروده‌های اخیر و آثار به دست‌آمده از سروده‌های قدیم ایشان <ref>مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۳۲.</ref> که در این دوره سامان یافته‌است.
==ویژگی‌های اشعار==
امام‌خمینی در بیشتر قالب‌های شعر فارسی، سروده‌هایی دارد و بدین ترتیب، اشعار به‌جای‌مانده از ایشان، ۱۴۹ غزل، ۱۱۷ رباعی، سه قصیده، دو مسمّط، یک ترجیع‌بند و چندین قطعه و اشعار پراکنده و ناتمام است که به ترتیب یادشده در دیوان جمع‌آوری شده‌است.<ref>مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۳۰.</ref> ایشان در اشعار خود بی‌آنکه دچار تکلّفی شده باشد، از بیشتر آرایه‌های ادبی بهره جسته‌است. نزدیک به سی آرایه ادبی در دیوان ایشان آمده که البته برخی از این آرایه‌ها نسبت به دیگر صنایع، کاربرد بیشتری داشته‌است؛ مانند: مراعات نظیر، انواع جناس، تضاد و مبالغه. این آرایه‌ها در بسیاری از موارد به خودی خود آشکار نمی‌شود و همین، بیانگر طبیعی‌بودن شعر امام‌خمینی است.<ref>موحدی، پژواک قرآن، ۷۵ ـ ۸۱؛ موحدی، آرایه‌های ادبی، ۲۱ ـ ۲۸؛ اسدی، بررسی بُعد ادبی آثار امام‌خمینی، ۱۷۳ ـ ۱۹۲.</ref>


[[امام‌خمینی]] در آثار خود با بهره‌گیری از [[قرآن|آیات]] و [[روایات]]، رابطه ذکر با تفکر و شکر، فرق تفکر و ذکر، جایگاه و حقیقت ذکر، انواع ذکر و تأثیر آن و همچنین نقش آن در سیر و سلوک را بحث و تحلیل کرده‌است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۹۰ ـ ۲۹۱؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۱۲۴ و ۲۰۳ ـ ۲۰۴؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۸ ـ ۳۳ و ۳۷۳؛ امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۳۰، ۲۷۱ و ۳۴۳ ـ ۳۴۴.</ref>
از میان سبک‌های چهارگانه مشهور ادیبان ایرانی، امام‌خمینی به سبک عراقی نظر داشته و بیشترِ ویژگی‌های غزل عرفانی مربوط به این سبک را رعایت کرده‌است. با اینکه تنوع در وزن اشعار ایشان مشاهده می‌شود، ولی غلبه با «بحر رمل» به‌ویژه «مثمّن مَخبون» است؛<ref>مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ودو.</ref> نسبت لفظ و معنا همچون دو کفه ترازو، برابر بوده و هیچ‌یک فدای دیگری نشده‌است و در عین حال، از الفاظ و اصطلاحات رایج در میان شعرای عارف، مانند «زلف»، «یار»، «خال»، «رخ»، «عشق»، «بت»، «بتکده»، «خرقه»، «پیر»، «می»، «میخانه»، «شراب»، «مستی»، «می‌فروش» و «سالک» استفاده شده که بی‌شک همه در معانی استعاری یا در اصطلاح عرفا به کار رفته‌است.<ref>فاضلی، شرح و تفسیر و موضوع بندی دیوان اشعار امام‌خمینی، ۴۲۵ ـ ۴۴۵.</ref>
==حقیقت ذکر و سرّ تکرار و مداومت در آن==
حقیقت ذکر در نگاه عرفانی عبارت از ملاحظه محبوب و اختصاص توجه به اوست.<ref>بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک، ۱۷۵.</ref> برخی عارفان حقیقت ذکر را فانی شدن ذاکر در ذکر و مذکور<ref>میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ۵/۶۸۴.</ref> و برخی آن را فراموش‌کردن غیر حق<ref>مستملی، شرح التعرف لمذهب التصوف، ۳/۱۳۲۷.</ref> می‌شمارند. علمای اخلاق معتقدند حقیقت ذکر بدون تخلیه قلب از رذیله‌ها و متصف شدن به فضلیت‌ها در قلب جای نمی‌گیرد.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۱۹۰.</ref> امام‌خمینی ذکر را همان توجه و حضور قلب می‌داند که بدون این دو، ذکر حقیقی نیست و از اعتبار و اثر ساقط است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۸ ـ ۳۱.</ref> ایشان حقیقت ذکر را بازشدن درهای ملکوت به روی قلب انسان می‌داند که با آن حجاب‌های میان بنده و حق و موانع حضور مرتفع می‌گردد و سبب می‌شود درهای ملکوت اعلی به روی سالک باز شود.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۲۴.</ref>


علمای اخلاق دوام ذکر را سبب حصول [[محبت]] و انس به خداوند می‌دانند<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۳/۵۴۷؛ فیض کاشانی، مجموعه رسائل، ۴/۲۵۵.</ref> و بر این اعتقادند که دوام ذکر جز با دوری از دنیا و شهوات غیر ضروری حاصل نمی‌شود.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۳/۵۴۷ ـ ۵۴۸؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۲۵۹.</ref>
بیشتر غزلیات امام‌خمینی حامل معانی [[عرفانی]] و [[اخلاقی]] و گاهی مناجاتی است و حالات شخصی و تجربه‌های عرفانی ایشان را بازتاب می‌دهند. رباعیات که عمدتاً در دوران پایانی عمرشان سروده شده، خلاصه برداشت ایشان از هستی و سلوک و اخلاق و گاه سیاست است؛ از این‌رو موضوعات مطرح‌شده در دیوان امام‌خمینی را می‌توان بیشتر عرفانی ـ اخلاقی دانست؛ مانند عشق الهی، [[وحدت وجود]]، توجه به [[مقام فنا]] و [[اخلاص]] و [[ریا]]. همچنین در بیشتر موضوعات، به گونه‌ای کاملاً آشکار و مشحون، از مضامین قرآنی و روایی در سه شیوه استفاده شده‌است:
*'''اقتباس و حلّ:''' در این روش، عین عبارت قرآن با اندکی تغییر، در لابه‌لای اشعار اقتباس می‌شود:
گر تو آدم‌زاده هستی «عَلَّمَ الأَسما» چه شد؟
«قاب قوسینت» کجا رفته‌است، «أو أدنی» چه شد؟
<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۹۴.</ref>
*'''اثرپذیری تلمیحی:''' در این شیوه، بی‌آنکه ذکری مستقیم از آیه‌ای به میان آید، به مضمون آن اشاره می‌شود: هر طرف رو کنم تویی قبله // قبله، قبله‌نما نمی‌خواهد <ref>امام خمینی، دیوان امام، ۱۶۰.</ref> که به آیه «فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» اشاره است<ref>بقره، ۱۱۵.</ref> و یا با اشاره به [[حدیث نبوی(ص)]] «الفقر فخری» <ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۱۷۳.</ref> چنین می‌سراید: «فقر، فخر است اگر فارغ از عالم باشد»
<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۸۶.</ref>
*'''اثرپذیری واژگانی:''' در این روش کاربرد واژگانِ قرآنی و روایی به شکل مفرداتی همچون اوصاف و [[اسمای الهی]]، نام [[پیامبران]]، اوصاف [[بهشت]] و [[دوزخ]] می‌آید:
این پریشان‌حالی از جام «بَلی» نوشیده‌ام
این «بَلی» تا وصل دلبر، بی‌بلا دمساز نیست
<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۶۵.</ref>
دل درویش به دست آر که از سِرِّ «اَلَست»
پرده برداشته، آگاه ز تقدیرم کرد
<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۸۳.</ref>


امام‌خمینی حقیقت و سرّ تکرار ذکر را در این می‌داند که قلب از آن متأثر می‌شود و حقیقت ذکر به باطن سالک راه می‌یابد و قلبش با روح عبادت متحد می‌گردد؛ زیرا تا زمانی که قلب به مرحله سکون و اطمینان نرسد، اذکار و نسک در آن اثری ندارد.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۷.</ref> تکرار و مداومت در ذکر سبب می‌شود باطن قلب صورت ذکر پیدا کند و حقیقت ذکر در باطن قلب متمکن گردد و به لباس ذکر متصف شود که در این صورت قلب حقانی می‌گردد.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۷۳.</ref>
بُن‌مایه‌های شعر عرفانی امام‌خمینی نشانگر نظر داشتن ایشان به اشعار شاعرانی چون [[عطار]]، مولوی، عراقی و بیش از همه حافظ و سعدی است؛<ref>مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ودو؛ بابایی، شعر، ۳۹۱.</ref> برای مثال، اهمیت‌بخشی به شعر سعدی در این سروده ایشان به‌روشنی بیان شده‌است:
شاعر اگر سعدی شیرازی است
بافته‌های من و تو بازی است
<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۳۱۴.</ref>
==سیر شکل‌گیری==
دفاتر سروده‌های امام‌خمینی در گذار زمان با فراز و نشیب‌هایی روبه‌رو بوده‌است. ایشان در جوانی سروده‌های خود را در دفترهایی جمع‌آوری می‌کرد، اما با وجود نظمی که داشت، به دلایل نامعلومی ـ که ایشان را هم شگفت‌زده کرده بود ـ این دفاتر هر بار مفقود می‌شد.<ref>طباطبایی، یک ساغر از هزار، ۵۳۶ ـ ۵۳۷.</ref> برخی علت مفقودشدن این دفاتر را سفرهای پیاپی، تغییر مکرر محل سکونت و هجوم مأموران [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) دانسته‌اند؛<ref>شیرازی، کتابشناسی توصیفی سیری در آثار ارزشمند امام‌خمینی، ۱۰۶.</ref> با این حال، پیش از [[تبعید]] به نجف، همسرشان، شماری از آن سروده‌ها را استنساخ و در دفترچه‌ای گردآوری کرده بود؛<ref>طباطبایی، یک ساغر از هزار، ۵۳۶ ـ ۵۳۷.</ref> اما این دفتر نیز مفقود شد <ref>مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۳۱.</ref> به همین سبب، ایشان پس از تبعید به نجف، از گردآوری سروده‌ها و تنظیم دیوانی به نام خود، منصرف شد.<ref>طباطبایی، یک ساغر از هزار، ۵۳۷.</ref>


{{ببینید|اسرار عبادت}}
هیچ‌یک از سروده‌های امام‌خمینی تا وقتی ایشان در قید حیات بوده، به صورت مستقل چاپ و منتشر نشد. برخی از آنها پس از ارتحال ایشان و پیش از شکل‌گیری و تدوین دیوان، در چند دفتر با عنوان‌های «سبوی عشق»، «باده عشق»، «نقطه عطف» و «محرم راز» گردآوری و منتشر شد؛ هر چند با انتشار غزل «چشم بیمار» با مطلعِ: من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم // چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم،<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۱۴۲.</ref> بُعد شعری امام‌خمینی به جامعه معرفی شد تا این‌که [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] در سال ۱۳۷۲ توانست با همکاری [[خدیجه ثقفی]] همسر ایشان و استفاده از کتاب‌هایی چون آثار الحجه و آینه دانشوران، همچنین استفاده از دست‌نوشته‌های پراکنده‌ای از ایشان که نزد برخی از نزدیکان و دوستان ایشان چونان امانتی ارزشمند نگهداری می‌شد و گردآوری و تدوین سروده‌های دهه شصت توسط عروس ایشان، «دیوان امام» را تنظیم و منتشر سازد.<ref>مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۳۱؛ مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ودو.</ref> از آن به بعد، «دیوان امام» تا به امروز در قطع‌های گوناگون و در اشکال مختلفی، به چاپ رسیده‌است.


از اسرار تکرار زبانی ذکر این است که کم‌کم زبان قلب نیز باز می‌شود و از تذکر قلب، زبان نیز متذکر می‌گردد.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۲۹؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۹۲ ـ ۲۹۳.</ref> ایشان علامت گشوده‌شدن زبان قلب را پیروی زبان از قلب می‌داند و زحمت تکرار مرتفع می‌شود. در حقیقت در آغاز زبان ذاکر است و به واسطه آن قلب ذاکر می‌شود، پس از آن زبان از قلب پیروی می‌کند و به مدد آن یا به مدد غیبی متذکر می‌شود.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۹۲ ـ ۲۹۳.</ref> بعضی روایات برترین عمل را عملی می‌شمارند که مداومت بر آن باشد<ref>کلینی، الکافی، ۲/۸۲.</ref> و دوام ذکر را سبب نورانی‌شدن قلب و فکر ذکر کرده‌اند.<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۸۱۹.</ref>
«واحد ادبیات» مؤسسه به ویژگی‌های فنی هر شعر، از نظرگاه عروض و قافیه و بدیع و معانی و بیان و سبک‌شناسی نیز پرداخته، آنها را ذیل عنوان «شناسنامه سروده‌ها» در پایان دیوان افزوده‌است و با دقت و اختصار، مطالبی درباره نام شعر، مطلع شعر، وزن شعر، قالب، تعداد ابیات، سبک، تاریخ سرایش شعر، قافیه، ردیف هنر شعری و بلاغی ارائه کرده‌است؛ همچنین اصطلاحات خاصی که در اشعار امام‌خمینی به‌کار رفته، به‌اختصار و اجمال شرح داده‌است.<ref>مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۳۰ ـ ۳۱.</ref>
==اقسام و درجات==
[[قرآن کریم]] به بعضی از اقسام ذکر اشاره کرده‌است: ذکر خفی؛<ref>اعراف، ۲۰۵.</ref> ذکر به معنای اعم که شامل ذکر خفی و جلی می‌شود؛<ref>احزاب، ۲۱.</ref> گاهی به معنای ذکر حق‌تعالی<ref>احزاب، ۴۱.</ref> و گاهی ذکر نعمت‌های<ref>آل عمران، ۱۰۳.</ref> اوست. علمای اخلاق برای ذکر چهار مرتبه قائل‌اند:
#ذکر زبانی که ذکر از مرتبه زبان تجاوز نکند.
#ذکر زبانی و قلبی با عدم تمکن ذکر در قلب به گونه‌ای که برای حضور قلب به مراقبه احتیاج باشد که اگر قلب به حال خودش واگذاشته شود در وادی خطورات می‌افتد.
#ذکر قلبی که ذکر تمکن در قلب داشته باشد، به نحوی که قلب به آسانی از ذکر منحرف نگردد.
#ذکر قلبی که مذکورٌبه در قلب جا گرفته باشد و قلب هیچ توجهی به خودش و ذکر نداشته باشد.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref>


[[عرفا]] نیز برای ذکر اقسام و درجاتی بیان کرده‌اند؛ ازجمله:
دیوان امام‌خمینی با دو گونه متفاوت، یکی مجموعه اشعار و شرح اصطلاحات و دیگری مجموعه اشعار، شرح اصطلاحات و شناسنامه سروده‌ها، به چاپ رسیده‌است.<ref>مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۳۱۵.</ref> «فرهنگ دیوان امام» نیز در ۵۰۵ صفحه، پس از بیان «انواع اشعار» و «هنرهای شعری و بلاغی»، «اصطلاحات و استعارات» دیوان امام‌خمینی را توضیح داده‌است. این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۷۲ از سوی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی منتشر شده‌است. اشعار دیوان امام را «جلیل رسولی» به خط نستعلیق، خوشنویسی کرده، مؤسسه یادشده آن را منتشر ساخته‌است.
#'''ذکر ظاهری:''' مشتمل بر ثنای حق یا دعا به همراه رعایت حدود [[شرع]] و حقوق خداوند است.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۸۶؛ کاشانی، شرح منازل السائرین، ۴۶۴ ـ ۴۶۵.</ref>
#'''ذکر خفی:''' ذاکر با قلبِ خود حق را یاد می‌کند و ثمره این ذکر رهایی از غفلت است.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۸۶؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۳۰۵.</ref>
#'''ذکر حقیقی:''' ذکر صادر از حق‌تعالی است که در آن حق خود را ثنا می‌گوید و در چنین ذکری بنده، ذکر خود را ملاحظه نمی‌کند و غرق شهود [[توحید|توحید افعالی]] است و صدور ذکر را جز از ناحیه حق‌تعالی مشاهده نمی‌کند.<ref>تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۳۰۶.</ref>


امام‌خمینی نیز برای ذکر اقسام و مراتبی قائل است؛ ازجمله: زبانی و قلبی. البته اصل و حقیقت ذکر از صفات قلب است. به اعتقاد ایشان بهتر است ذکر قلبی به دنبال ذکر زبانی باشد. ایشان با استناد به آیات الهی<ref>هود، ۴۱.</ref> معتقد است اگر حقیقت ذکر صورتِ باطنی قلب شد، حکمش به سایر نشئه‌های انسان سرایت می‌کند، به گونه‌ای که حرکات و سکناتِ چشم، زبان، دست، پا و سایر قوا با ذکر حق انجام می‌گیرد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۹۲.</ref>
غزل‌های عرفانی امام‌خمینی پس از انتشار، مورد توجه شاعران معاصر قرار گرفته، برخی غزلیات دیوان، به‌ویژه غزل «چشم بیمار» مورد توجه ویژه‌ای قرار گرفته‌است.<ref>اسدی، بررسی بُعد ادبی آثار امام‌خمینی، ۲۴۶.</ref> برخی نیز بر این غزل، شرح نوشته‌اند، مانند علی‌اکبر رشاد در «میخانه عشق» (شرح و تفسیر غزل چشم بیمار)، چاپ انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی یا عبدالله فاطمی‌نیا در «فرجام عشق» (شرح عرفانی بر غزل امام‌خمینی)، چاپ مؤسسه فرهنگی انتشاراتی رسایل و مرکز تنظیم و نشر آثار استاد فاطمی‌نیا. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی کتاب فرجام عشق را در سال ۱۴۱۹ق/ ۱۹۹۸م با عنوان نهایة العشق به زبان عربی ترجمه و منتشر ساخته‌است. شماری نیز غزل یادشده را با اثر دیگر امام‌خمینی و یا با مشرب عرفانی شعرای دیگر بررسی کرده‌اند؛ مانند «لطیمه و نکهتی از دیوان و اربعین حدیث امام» نوشته عسکری یحیی‌زاده خطیر؛<ref>نشر امیربهادر، ۱۳۷۷.</ref> «مشرب عرفانی امام‌خمینی و حافظ»، نوشته احمد فرشبافیان؛<ref>مؤسسه تنظیم، ۱۳۷۸.</ref> «حدیث خال لب در غزلیات امام» نوشته حیدر حاجیان.<ref>نشر موعود اسلام، ۱۳۸۵.</ref> همچنین برخی از شرح‌ها و تفسیرها، مربوط به کل دیوان امام‌خمینی است؛ مانند: «زمزم زمزمه‌ها: شرح و تفسیر دیوان امام‌خمینی» یا «شرح و تفسیر و موضوع‌بندی دیوان اشعار امام» نوشته قادر فاضلی.<ref>نشر فضیلت علم، ۱۳۷۱.</ref>


از نگاه امام‌خمینی وقتی سالک به توحید افعالی برسد، حق‌تعالی به مقام فاعلیت بر او تجلی می‌کند و همه موجودات را مستهلک در تجلی فعلی حق مشاهده می‌کند و ادب سالک در این مقام این است که قیومیت حق نسبت به خلق و تقوّم خلق به حق را به قلب تذکر دهد که اگر این معنا را به قلب برساند و در قلب متمکن شود، ذکر او به لسان حق واقع شود و ذاکر و مذکور خود حق می‌گردد و بعضی از اسرار قدر برای او آشکار می‌شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۴۷.</ref> در توحید افعالی و تجلیات افعالی بنده گاهی به مقام قرب نوافل می‌رسد که در آن حق‌تعالی سمع و بصر و زبان بنده می‌گردد و سالک در این حال، به زبان حق ثنای او می‌گوید و در این حال ذاکر و مذکور خود حق‌تعالی است.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۱.</ref> به اعتقاد امام‌خمینی اگر برای قلب انس و طمأنینه حاصل شد، لذت [[مناجات]] و ذکر را در می‌یابد و قلب محل سلطان و کبریای حق‌تعالی می‌گردد، قوای ظاهر و باطن با هم موافق می‌گردند، ذکر و تکبیر حق می‌گویند؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۲۸.</ref> چنان‌که از مراتب بالای ذکر، تحقق به مقام ذکر است که باطن سالک متحقق به این مقام می‌شود؛ چنان‌که [[رسول اکرم(ص)]] و [[علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)]] متحقق به ذکر «الله» و اسم «الله» هستند و ذکر، [[اسمای حسنای الهی]] و آیة الله بر آنها تطبیق شده‌است. وقتی سالک در این مقام همه ذرات کائنات را ظهور حق و اسمای او دید و جهت استقلال را از آنها نفی کرد، مقام تحمید برای او حاصل می‌شود و همه محامد و خیرات را از حق می‌بیند؛ از این‌رو سوره حمد که ذکر حق‌تعالی است با تحمید آغاز می‌شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۱۷ ـ ۲۱۸.</ref>
بعضی دانشجویان مقاطع مختلف نیز بررسی یکی از موضوعات موجود در دیوان را محوری برای پایان‌نامه تحصیلی خود برگزیده‌اند و هریک، از زاویه‌ای به مضامین شعری امام‌خمینی و نیز شرح برخی اصطلاحات عرفانی آن پرداخته‌اند؛ مانند «برداشت‌های عرفانی از آیات [[قرآن کریم]] در دیوان امام‌خمینی»، محسن کیوانی بروجنی؛ «مبانی عرفان و تصوف در دیوان اشعار امام‌خمینی»، رقیه صدرایی؛ «هنر شاعری در دیوان امام‌خمینی»، عباس صمدی خادم؛ «بررسی جنبه‌ها عرفانی در دیوان اشعار حضرت امام‌خمینی»، علی صمدی عباسی و «بررسی مضامین مشترک عرفانی در دیوان خواجه‌حافظ و امام‌خمینی»، احمد فرشبافیان.<ref>پایان‌نامه‌های موجود در کتابخانه مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، دفتر قم.</ref>
==آداب و چگونگی==
علمای اسلامی برای تأثیر ذکر شرایطی بیان کرده‌اند؛ ازجمله:
#حضور قلب و توجه تام به حق‌تعالی؛<ref>فیض کاشانی، الحقائق، ۲۴۵؛ حقی بروسوی، تفسیر روح‌البیان، ۷/۳۱۸.</ref>
#توجه به جلال و عظمت حق‌تعالی؛<ref>(شعرانی، الانوار القدسیة فی معرفة قواعد الصوفیه، ۱/۲۱.</ref>
#داشتن طهارت، [[روزه]] و دوام ذکر و مکان خلوت.<ref>نجم‌الدین رازی، منارات السائرین الی حضرة الله و مقامات الطائرین، ۱۵۴ ـ ۱۵۵.</ref>


امام‌خمینی نیز شرایط و آدابی برای ذکر بیان کرده‌است؛ ازجمله:
مقالاتی نیز برای شناسایی و تحلیل و بررسی دیوان امام‌خمینی منتشر شده‌است که ازجمله آنها می‌توان به «دیوان امام‌خمینی و مکانت سخن» نوشته مهدی غیاث فخری،<ref>غیاث فخری، دیوان امام‌خمینی و مکانت سخن، ۸۴.</ref> «آرایه‌های ادبی در دیوان امام» نوشته محمدرضا موحدی و «شوق قرآنی و ذوق عرفانی در دیوان امام‌خمینی» از رضا بابایی،<ref>بابایی، شعر، عرفان، امام، ۲۵.</ref> اشاره کرد.
#'''طمأنینه:''' ذکر باید با طمأنینه و سکون نفس بیان شود و اگر با عجله، اضطراب و اختلال حواس گفته شود، اثری از آن حاصل نمی‌شود، از حد زبان و گوش فراتر نمی‌رود، به باطن انسان نمی‌رسد و اگر ذکر در باطن قلب قرار نگیرد و صورت قلب نشود، در آخرت و در سکرات و شداید [[مرگ]] و جان‌دادن از صحنه دل پاک می‌گردد و تلقین نیز به حال او فایده نمی‌بخشد؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۸.</ref>
#'''حضور قلب:''' لازم است در هنگام اذکار معانی و مفاهیم آن را در قلب حاضر کند و حقایق آن را نیز به قلب برساند که این خود دارای مراتبی است.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷ ـ ۱۹.</ref> {{ببینید|قلب}}
#'''طهارت قلب:''' اگر در قلب ناپاکی‌های عالم دنیا و طبیعت باشد، مهیای ذکر نمی‌گردد؛ چنان‌که تلاوت قرآن نیز نیاز به طهارت قلبی دارد.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۰۵.</ref> {{ببینید|نماز}}
#'''همراه‌بودن ذکر با تعظیم و خوف:''' شخص ذاکر پس از آنکه عظمت و جلال و جمال حق را به برهان یا بیان پیامبران(ع) فهمید، باید قلب را به آن توجه دهد و با مداومت در ذکر عظمت و جلال حق‌تعالی [[خشوع]] را به قلب وارد کند تا نتیجه مطلوب از آن حاصل شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۶.</ref>


امام‌خمینی درباره چگونگی ذکرگفتن قائل است که سالک باید همت کند آن حقایقی را که عقل ادراک کرده، به قلب برساند و آن زمانی است که شخص در شبانه‌روز یک ساعتی را که نفس از همه اشتغالات مفارق شده، برای خود قرار دهد و با حضور قلب و تفکر شروع به ذکرگفتن کند؛<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۰۳.</ref> زیرا در این وقت فراغت قلب حاصل است. همچنین شخص ذاکر باید در ذکر مانند کسی باشد که می‌خواهد به طفلی سخن‌گفتن را آموزش دهد؛<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۹۲ ـ ۲۹۳.</ref> به قصد آموزش برای قلب تکرار کند و قلب را با ذکر بیدار نماید تا جایی که قلب حالت تذکر و رقّت پیدا کند که در این صورت قلب با مدد غیبی به ذکر شریف غیبی گویا شود و زبان نیز تابع قلب شود و اگر این عمل شریف با شرایط و آداب ظاهری و باطنی انجام گیرد، قلب متذکر می‌شود تا آنجایی که نفس با وجود اشتغال به کثرت و طبیعت متذکر توحید است و کم‌کم قلب محبت الهی را درک می‌کند و هر چه تذکر شدیدتر شود، محبت افزون شده تا آنجایی که حق‌تعالی را از هر موجودی به خود رحیم‌تر می‌بیند.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۰۳ ـ ۲۰۴.</ref>
دیوان امام‌خمینی به زبان‌های دیگر نیز ترجمه شده‌است؛ برای نمونه می‌توان به این موارد اشاره کرد: دیوان الامام‌الخمینی، به زبان عربی، ترجمه محمد علاءالدین منصور که نشر المجلس الأعلی للثقافه قاهره آن را منتشر ساخته‌است؛ ترانیم عاشق از حسین علی‌رحیم، که رباعیات دیوان امام را به زبان عربی ترجمه کرده و انتشارات دارالحبیب آن را منتشر کرده‌است؛ دیوان اشعار به زبان روسی که [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] آن را منتشر کرده‌است؛ دیوان غزلیات و رباعیات و ترجیع‌بند و کتاب ره عشق امام‌خمینی، که محسن مهدوی غروی، آن را به زبان ترکی آذری ترجمه کرده‌است؛ رساله دکتری ویتو پاریزی، دانشجوی دوره دکتری زبان‌های شرقی، شاخه سانسکریت و فارسی که با عنوان «ترجمه دیوان امام به زبان ایتالیایی» منتشر شده‌است.<ref>مفتح، بررسی ابعاد علمی شخصی امام‌خمینی،۳۰۵.</ref> در پایان این رساله نیز شرح اصطلاحاتی که در دیوان به کار رفته، با اشاره به وزن عروضی بعضی ابیات، همراه با پیوستی که شامل یک غزل و یک رباعی است، آمده‌است.
==افضل اذکار==
مشهورترین ذکرهای لفظی تهلیل «لا اِله اِلا الله»، تسبیح «سبحان الله»، تکبیر«الله اکبر»، تحمید «الحمد لِلّه»، حوقله «لاحول و لاقوة الا بِالله» و استرجاع «إِنّا لِلَّهِ وَ إِنّا إِلیهِ راجِعون» است.<ref>برقی، المحاسن، ۱/۲۹۱؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۲۰/۳۴۷؛ کفعمی، البلد الامین و الدرع الحصین، ۲۹۵.</ref> بعضی افضل اذکار را خصوص تسبیحات [[حضرت زهرا(س)]] دانسته‌اند.<ref>حلی، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ۵/۲۴۲.</ref> امام‌خمینی با استناد به احادیث شریف، ذکر «لا اله الا الله» را کامل‌ترین و برترین اذکار معرفی می‌کند. ایشان برای این ذکر، در زمان‌هایی که نفس از واردات و پراکندگی قلب فراغت دارد، نتایج نیکویی برشمرده است.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۰۶ و ۲۰۳؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۴۵.</ref> همچنین برای زنده‌کردن دل، ذکر خدا به‌خصوص ذکر مبارک «یا حَیُّ یا قَیُّوم» مناسب است.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۲۵.</ref> بعضی مداومت در ذکر یونسیه «لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِین» را تأکید کرده و آن را برای حصول ترقیات معنوی مفید دانسته‌اند.<ref>ملکی تبریزی، رساله لقاءالله، ۲۷۰؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۲۵.</ref>


از سوی دیگر، امام‌خمینی با تأکید بر همراهی هر دو گونه ذکر قلبی و زبانی معتقد است ذکر تام و کامل ذکری است که همه نشئه‌های وجود انسان را فرا گیرد و تنها منحصر در یک عضو یا یک بُعد از وجود انسان نباشد؛ یعنی به گونه‌ای باشد که قوای ظاهری و باطنی مسخر تذکر جمیل مطلق گردد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۹۲.</ref> از سوی دیگر، به اعتقاد ایشان انسان صاحب ذکر جامع، است و سایر موجودات به تناسب نشئه خود ذکری مخصوص به خود دارند که به مرتبه معرفت آنها مرتبط است و برترین ذکر، ذکر اولیای کامل است که از معرفت کشفی عیانی برخوردارند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۶۵۵ ـ ۶۵۶.</ref>
در برخی آلبوم‌های موسیقی، مانند آلبوم «دیدار دوست»، «غم دیدار» و «سایه دوست» نیز اشعاری از دیوان امام مورد توجه خوانندگانی همچون عبدالحسین مختاباد، حسام‌الدین سراج، محمد اصفهانی و مهدی نظری قرار گرفته و تمام یا قسمتی از این آلبوم‌ها را به خود اختصاص داده‌است.
 
{{ببینید|تسبیح و تحمید}}
==آثار ذکر==
قرآن کریم ذکر را سبب طمأنینه قلوب<ref>رعد، ۲۸.</ref> و مورد توجه و یاد خداوند قرار گرفتن<ref>بقره، ۱۵۲.</ref> می‌شمارد و در مقابل فراموشی خداوند را سبب هلاکت،<ref>سجده، ۱۴؛ جاثیه، ۳۴.</ref> خسران<ref>مجادله، ۱۹.</ref> و بی‌توجهی خداوند به آنها<ref>حشر، ۱۹.</ref> می‌داند. در روایات نیز ثمره ذکر نورانی شدن قلب‌ها<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۳۲۸.</ref> و بخشش گناهان<ref>صدوق، من‌لایحضره الفقیه، ۳/۲۰۰.</ref> بیان شده‌است. علمای اخلاق نیز ازجمله آثار ذکر را انس به خدا می‌دانند که با حصول حالت انقطاع از غیر خدا به وجود می‌آید و در دل چیزی جز یاد خدا باقی نمی‌ماند؛<ref>نراقی، احمد، معراج السعادة، ۸۶۷.</ref> همچنین ذکر سبب صفای نفس و شرح صدر می‌گردد.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۳۶۵.</ref> اهل معرفت بر این باورند که سالکان مجذوب بدون مواظبت بر طاعات و عبادات که ازجمله آنها دوام ذکر می‌باشد، نمی‌توانند به مرتبه حبّ الهی برسند.<ref>لاهیجی، مفاتیح الأعجاز فی شرح گلشن راز، ۳۵۶.</ref>
 
امام‌خمینی نیز برای ذکر آثاری ذکر کرده‌است؛ ازجمله:
#تهذیب اخلاق و اعمال: تذکر محبوب برای متوسطان و عامه بهترین اصلاح‌کننده اخلاق و اعمال و ظاهر و باطن است و باعث صفای دل و تصفیه روح و رهایی از اسارت نفس می‌گردد و دل تجلّی‌گاه حق می‌شود و [[حب دنیا]] را از دل بیرون می‌راند و همت انسان را واحد می‌سازد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۹۱ ـ ۲۹۲.</ref> اگر انسان در همه احوال و حوادث به یاد حق‌تعالی باشد و خود را در محضر او ببیند، از اموری که خلاف رضای اوست، خودداری می‌کند و نفس را از سرکشی بازمی‌دارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۹۱.</ref> {{ببینید|تهذیب نفس}}
#رفع حجاب‌ها برای اولیای الهی: با ذکر، حجاب‌های میان بنده و حق برداشته و درهای ملکوت و لطف در جهت حق به روی بنده گشوده می‌شود<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۲۴؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۰.</ref> و به وصال محبوب نایل می‌گردد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۹۱.</ref> {{ببینید|حجب}}
#اطمینان نفس: آنچه انسان را از تزلزل بیرون می‌آورد و به اطمینان می‌رساند ذکر خداست. وقتی اطمینان پیدا شد، خطاب «فَادْخُلِی فِی عِبادِی»<ref>فجر، ۲۹.</ref> شامل او می‌شود؛ در این صورت بنده اختصاص به حق پیدا می‌کند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۰۷ و ۲۱۰.</ref>
#بصیرت درونی: ذکر و یادآوری سبب قوت بصیرت به واقعیت‌هایی که در جهان مادی و عالم غیب رخ می‌دهد، می‌گردد؛ چنان‌که تذکر اسما و صفات و یادآوری حق و جمال و جلال او سبب قوت بصیرت باطنی می‌گردد تا آنجا که جلوه جمال حق را در آیات او مشاهده و در تجلیات اسمائیه و صفاتیه شهود می‌کند. در مقابل فراموشی و غفلت از حق‌تعالی سببِ کدورت قلب و [[نفس]] و مسلط‌شدن [[شیطان]] بر انسان می‌گردد و گرفتاری‌ها و مصیبت‌هایی از ناحیه [[نفس اماره]] و شیطان بر انسان وارد می‌شود.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۸۹ ـ ۲۹۱.</ref> غفلت از خداوند سبب می‌شود که انسان مرتکب گناه شود، اما اگر انسان این نکته را درک کند که در محضر خداوند است این سبب می‌شود گناهان و خطاها از انسان صادر نشود و مواظب اعمال و حرکات خود باشد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۱۱۰.</ref> و همین سرّ عصمت [[پیامبران(ع)]] و [[اولیای الهی(ع)]] است.<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ۴۹.</ref>
==موانع ذکر==
قرآن کریم شیطان،<ref>مائده، ۹۱.</ref> حب دنیا،<ref>ص، ۳۲.</ref> حب اولاد،<ref>منافقون، ۹.</ref> مشغول شدن به تجارت<ref>نور، ۳۷.</ref> و استکبار<ref>سجده، ۱۵.</ref> را از موانع ذکر خداوند می‌شمارد. در روایات نیز آرزوهای طولانی <ref>نهج البلاغه، خ۸۵، ۱۰۴.</ref> و بلاهایی که شخص تحمل آن را ندارد،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۵۸۸.</ref> سبب فراموشی ذکر خداوند شمرده شده‌است. اندیشمندان اسلامی حب شهوات،<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۵/۶۸.</ref> حب دنیا <ref>غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۳۷۳.</ref> و پرخوری<ref>مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۲/۲۸۶.</ref> را ازجمله موانع ذکر شمرده‌اند.
 
امام‌خمینی براین باور است که اگر حب دنیا سبب شود که قلب تمام همت خود را صرف امور دنیایی کند، مانع از ذکر خداوند می‌شود و هرچه علاقه‌مندی به دنیا بیشتر شود حجاب قلب فزونی می‌یابد تا آنجا که نور [[فطرت]] را به کلی خاموش می‌کند و درهای سعادت را به سوی انسان می‌بندد.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۲.</ref> به اعتقاد ایشان [[شیطان]] کاری جز غافل کردن انسان از ذکر خداوند ندارد<ref>امام خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۹.</ref> و به واسطه دام‌های گوناگون و وعده‌های پوچ، انسان را از ذکر خداوند و رسیدن به مقصد بازمی‌دارد،<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۳۰.</ref> بلکه هر امری که انسان را از یاد خداوند غافل کند، حتی یاد [[بهشت]] در حقیقت شیطان است.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۹.</ref>
 
امام‌خمینی معتقد است اهل سلوک در همه حالات و [[مقامات]] خود نباید از یاد حق غافل شوند و باید در همه [[مناسک]] و عبادات، معرفت حق‌تعالی را طلب کنند و خداجو باشند و مقامات و کرامات، او را از ذکر حق و خلوت و مناجات بازندارد و این غایت سلوک است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۰۴.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
خط ۷۵: خط ۶۵:
{{منابع|۲}}
{{منابع|۲}}
* قرآن کریم.
* قرآن کریم.
آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
استادی، رضا، کتاب‌ها و آثار علمی امام‌خمینی، مجله کیهان اندیشه، شماره ۲۹، ۱۳۶۹ش.
*  ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
اسدی، محمدرضا، بررسی بُعد ادبی آثار امام‌خمینی، رساله کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تبریز، ۱۳۷۱ش.
*  ابن‌فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، دیوان امام (سروده‌های حضرت امام‌خمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
*  ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
*  ابوحیان اندلسی، محمدبن‌یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق صدقی محمد جمیل، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ هجدهم، ۱۳۸۷ش.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
بابایی، رضا، شعر، عرفان، امام، مجله آینه پژوهش، شماره ۵۸، ۱۳۷۸ش.
انصاری، خواجه‌عبدالله، منازل السائرین، تحقیق علی شیروانی، تهران، دارالعلم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
بابایی، رضا، شوق قرآنی و ذوق عرفانی در دیوان امام‌خمینی، مجله مربیان، شماره ۱۶، ۱۳۸۴ش.
*  بحرالعلوم، سیدمهدی، رساله سیر و سلوک، تحقیق سیدمحمدحسین تهرانی، مشهد، علامه طباطبایی، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
حافظ، شمس‌الدین محمد، دیوان حافظ، مقدمه و تصحیح چنگیز میرزایی، تهران، پژوهش، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
*  برقی، احمدبن‌محمد، المحاسن، تحقیق جلال‌الدین محدث، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.
روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
*  تلمسانی، عفیف‌الدین، شرح منازل السائرین، تحقیق عبدالحفیظ منصور، قم، بیدار، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
سعدی، مصلح‌الدین‌بن‌عبدالله، کلیات سعدی، به اهتمام محمدعلی فروغی، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۶۵ش.
*  تهرانی، سیدمحمدحسین، رساله لب اللباب در سیر و سلوک، مشهد، علامه طباطبایی، چاپ نهم، ۱۴۱۹ق.
شکیبا، پروین، شعر فارسی از آغاز تا امروز، تهران، هیرمند، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
*  حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح‌البیان، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
شیرازی، علی، کتابشناسی توصیفی سیری در آثار ارزشمند امام‌خمینی، مجله معرفت، شماره ۳۱، ۱۳۷۸ش.
*  حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
طباطبایی، فاطمه، یک ساغر از هزار، تهران، نشر عروج، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
*  دستجردی، طاهره، تأثیر تکامل‌بخش ذکر در سلوک الی الله، مجله ادبیات عرفانی، شماره ۴، ۱۳۹۰ش.
غیاث فخری، مهدی، دیوان امام‌خمینی و مکانت سخن، مجله کتاب ماه ادبیات، شماره ۱۳۷، ۱۳۸۷ش.
رازی، محمدبن‌ابوبکر، حدائق الحقائق، تحقیق سعید عبدالفتاح، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
فاضلی، قادر، شرح و تفسیر و موضوع بندی دیوان اشعار امام‌خمینی، تهران، فضیلت علم، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
مفتح، محمدهادی، بررسی ابعاد علمی شخصی امام‌خمینی، مجله حضور، شماره ۳۷، ۱۳۸۰ش.
*  شعرانی، عبدالوهاب، الانوار القدسیة فی معرفة قواعد الصوفیه، تحقیق طه عبدالباقی و محمد عید الشافعی، بیروت، مکتبة العلمیه، چاپ اول، بی‌تا.
موحدی، محمدرضا، آرایه‌های ادبی در دیوان امام، مجله آینه پژوهش، شماره ۵۸، ۱۳۷۸ش.
صدوق، محمدبن‌علی، من‌لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
موحدی، محمدرضا، پژواک قرآن در دیوان، مجله بینات، شماره ۲۲ ـ ۲۳، ۱۳۷۸ش.
*  طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، فرهنگ دیوان اشعار امام‌خمینی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، تحقیق عبدالرحیم‌بن‌حسین عراقی، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
همو، مقدمه کتاب دیوان امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
*  غزالی، ابوحامد، کیمیای سعادت، تصحیح حسین خدیوجم، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ش.
نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
*  فتّال نیشابوری، محمدبن‌احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، قم، رضی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
فیض کاشانی، ملامحسن، الحقائق فی محاسن الاخلاق، تحقیق محسن عقیل، دارالکتاب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق.
*  فیض کاشانی، ملامحسن، مجموعه رسائل، تحقیق بهراد جعفری، تهران، مدرسه عالی شهید مطهری، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
قشیری، عبدالکریم‌بن‌هوازن، رساله قشیریه، ترجمه حسن‌بن‌احمد عثمانی، تصحیح بدیع‌الزمان فروزانفر، تهران، زوار، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تصحیح محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
کتاب مقدس، بی‌جا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
کفعمی، ابراهیم‌بن‌علی، البلد الامین و الدرع الحصین، بیروت، اعلمی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
گنابادی، سلطان‌محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، بیروت، اعلمی، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
*  لاهیجی، محمد اسیری، مفاتیح الأعجاز فی شرح گلشن راز، تصحیح علیقلی محمودی، تهران، نشر علم، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش.
*  مازندرانی، ملاصالح، شرح الکافی، تحقیق ابوالحسن شعرانی، تهران، مکتبه الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
*  مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
*  مدنی، سیدعلی‌خان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین(ع)، تصحیح سیدمحسن حسینی امینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
مستملی بخاری، اسماعیل‌بن‌محمد، شرح التعرف لمذهب التصوف، تحقیق محمد روشن، تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
*  مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
*  مکی، ابوطالب محمدبن‌علی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، تصحیح باسل عیون‌السود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
*  ملکی تبریزی، میرزاجوادآقا، رساله لقاءالله، تحقیق صادق حسن‌زاده، قم، آل‌علی(ع)، چاپ هفتم، ۱۳۸۵ش.
*  میبدی، رشیدالدین، کشف الاسرار و عدة الابرار، به کوشش علی‌اصغر حکمت، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.
*  نجم‌الدین رازی، دایه، منارات السائرین الی حضرة الله و مقامات الطائرین، تحقیق عاصم ابراهیم الکیالی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
*  نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، تحقیق محمد نقدی، قم، هجرت، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
*  نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، تصحیح سیدمحمد کلانتر، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بی‌تا.
*  نسفی، عزیزالدین، کشف الحقائق، به اهتمام احمد مهدوی دامغانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
*  نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
{{پایان}}
{{پایان}}

نسخهٔ ‏۶ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۶:۱۷

دیوانِ امام کتابی شامل بخش‌هایی از اشعار امام‌خمینی، فارسی.

معرفی اجمالی

شعر، کلامی معنادار، موزون، دارای قافیه و آهنگین است[۱] که در بیان عواطف و احساسات و معارف و یافته‌های درونی، اهمیت به‌سزایی دارد[۲] امام‌خمینی بر حسب ضرورت از این هنر برای ابراز عقاید و بیان رازهای دل بهره می‌جست.[۳] ایشان سودای شعر و شاعری نداشت و خود را به آن سرگرم نساخته بود، اما گاه پس از فراغت از ادای وظیفه و اشتغال‌های علمی و دینی، در مواقع و احوال خاص، غزل یا قطعه‌ای حتی در حاشیه روزنامه‌ای می‌نوشت یا الفاظ و کلمات موزون را بر ورق‌پاره‌هایی یادداشت می‌کرد.[۴]

(ببینید: شعر)

امام‌خمینی از نوجوانی به سروده‌های شعرای معاصر، مانند ملک‌الشّعرای بهار، سیداشرف‌الدین قزوینی (نسیم شمال) و محمدباقر صحبت لاری علاقه نشان می‌داد و بعضی از آن اشعار را یادداشت می‌کرد.[۵] ذوق شعری ایشان که از همان دوران نوجوانی بروز یافته بود، در آثار وی بازتاب یافته‌است؛ برای مثال غزل «در هوای دوست» را در آغاز جوانی سروده‌است:[۶] من در هوای دوست گذشتم ز جان خویش دل از وطن بریدم و از خاندان خویش [۷]

تأثیرپذیری از اشعار شاعرانی مانند منصور حلاج، مولانا، حافظ و سعدی نیز در آثار ایشان به‌خوبی مشهود است؛ آنجا که به تضمین گفته‌است: «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز»[۸] یا «من در میان جمع و دلم جای دیگر است».[۹]

مراحل سرایش

فرایند سرایش اشعار و تکمیل و شکل‌گیری دیوان امام‌خمینی را می‌توان به دو دوره، تقسیم کرد:

  • دوران جوانی: بخشی از سروده‌های امام‌خمینی که در دیوان آمده، مربوط به دوره جوانی اوست. در این دوره با وجود سرایش و گردآوری و تکمیل مکرر اشعار در دفترهای مختلف، هیچ‌یک از آنها به صورت دیوان، چاپ نشده و به دلایل نامعلوم، مفقود شده‌است؛[۱۰] با این حال، قطعاتی از اشعار ایشان در بعضی از کتاب‌ها، مثل آثار الحجه و آینه دانشوران به چشم می‌خورد.[۱۱] در مجموع حدود ۲۸ سروده از اشعار موجود در دیوان، مانند «آب زندگانی»،[۱۲] «استخاره» [۱۳] «خضر راه»،[۱۴] «در توصیف بهاران»،[۱۵] «در مدح ولی‌عصر(ع)» [۱۶] و «مدیحه نورَین نیّرَین»[۱۷] را ایشان پیش از انقلاب و در دوره جوانی سروده‌است. تخلّص شعری امام‌خمینی در غزلیات دوران جوانی، «هندی» بوده‌است؛ ولی ایشان بعدها این تخلص را رها کرده، غزلیاتی بدون تخلص سروده‌است:

نرود از سر کوی تو چو «هندی» هرگز آن مسافر که در این وادی جان منزل کرد [۱۸]

  • دوران کهنسالی: امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به خواهش و اصرار فاطمه طباطبایی، همسر سیداحمد خمینی، دوباره اشعاری در قالب‌های متنوع و بیشتر با مضامین عرفانی سروده‌است.[۱۹] بیشتر اشعار برجای‌مانده از ایشان، متعلق به این دوره بوده و در دهه شصت سروده شده‌است.[۲۰] دیوان امام‌خمینی، مجموعه‌ای است از تمامی سروده‌های اخیر و آثار به دست‌آمده از سروده‌های قدیم ایشان [۲۱] که در این دوره سامان یافته‌است.

ویژگی‌های اشعار

امام‌خمینی در بیشتر قالب‌های شعر فارسی، سروده‌هایی دارد و بدین ترتیب، اشعار به‌جای‌مانده از ایشان، ۱۴۹ غزل، ۱۱۷ رباعی، سه قصیده، دو مسمّط، یک ترجیع‌بند و چندین قطعه و اشعار پراکنده و ناتمام است که به ترتیب یادشده در دیوان جمع‌آوری شده‌است.[۲۲] ایشان در اشعار خود بی‌آنکه دچار تکلّفی شده باشد، از بیشتر آرایه‌های ادبی بهره جسته‌است. نزدیک به سی آرایه ادبی در دیوان ایشان آمده که البته برخی از این آرایه‌ها نسبت به دیگر صنایع، کاربرد بیشتری داشته‌است؛ مانند: مراعات نظیر، انواع جناس، تضاد و مبالغه. این آرایه‌ها در بسیاری از موارد به خودی خود آشکار نمی‌شود و همین، بیانگر طبیعی‌بودن شعر امام‌خمینی است.[۲۳]

از میان سبک‌های چهارگانه مشهور ادیبان ایرانی، امام‌خمینی به سبک عراقی نظر داشته و بیشترِ ویژگی‌های غزل عرفانی مربوط به این سبک را رعایت کرده‌است. با اینکه تنوع در وزن اشعار ایشان مشاهده می‌شود، ولی غلبه با «بحر رمل» به‌ویژه «مثمّن مَخبون» است؛[۲۴] نسبت لفظ و معنا همچون دو کفه ترازو، برابر بوده و هیچ‌یک فدای دیگری نشده‌است و در عین حال، از الفاظ و اصطلاحات رایج در میان شعرای عارف، مانند «زلف»، «یار»، «خال»، «رخ»، «عشق»، «بت»، «بتکده»، «خرقه»، «پیر»، «می»، «میخانه»، «شراب»، «مستی»، «می‌فروش» و «سالک» استفاده شده که بی‌شک همه در معانی استعاری یا در اصطلاح عرفا به کار رفته‌است.[۲۵]

بیشتر غزلیات امام‌خمینی حامل معانی عرفانی و اخلاقی و گاهی مناجاتی است و حالات شخصی و تجربه‌های عرفانی ایشان را بازتاب می‌دهند. رباعیات که عمدتاً در دوران پایانی عمرشان سروده شده، خلاصه برداشت ایشان از هستی و سلوک و اخلاق و گاه سیاست است؛ از این‌رو موضوعات مطرح‌شده در دیوان امام‌خمینی را می‌توان بیشتر عرفانی ـ اخلاقی دانست؛ مانند عشق الهی، وحدت وجود، توجه به مقام فنا و اخلاص و ریا. همچنین در بیشتر موضوعات، به گونه‌ای کاملاً آشکار و مشحون، از مضامین قرآنی و روایی در سه شیوه استفاده شده‌است:

  • اقتباس و حلّ: در این روش، عین عبارت قرآن با اندکی تغییر، در لابه‌لای اشعار اقتباس می‌شود:

گر تو آدم‌زاده هستی «عَلَّمَ الأَسما» چه شد؟ «قاب قوسینت» کجا رفته‌است، «أو أدنی» چه شد؟ [۲۶]

  • اثرپذیری تلمیحی: در این شیوه، بی‌آنکه ذکری مستقیم از آیه‌ای به میان آید، به مضمون آن اشاره می‌شود: هر طرف رو کنم تویی قبله // قبله، قبله‌نما نمی‌خواهد [۲۷] که به آیه «فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» اشاره است[۲۸] و یا با اشاره به حدیث نبوی(ص) «الفقر فخری» [۲۹] چنین می‌سراید: «فقر، فخر است اگر فارغ از عالم باشد»

[۳۰]

این پریشان‌حالی از جام «بَلی» نوشیده‌ام این «بَلی» تا وصل دلبر، بی‌بلا دمساز نیست [۳۱] دل درویش به دست آر که از سِرِّ «اَلَست» پرده برداشته، آگاه ز تقدیرم کرد [۳۲]

بُن‌مایه‌های شعر عرفانی امام‌خمینی نشانگر نظر داشتن ایشان به اشعار شاعرانی چون عطار، مولوی، عراقی و بیش از همه حافظ و سعدی است؛[۳۳] برای مثال، اهمیت‌بخشی به شعر سعدی در این سروده ایشان به‌روشنی بیان شده‌است: شاعر اگر سعدی شیرازی است بافته‌های من و تو بازی است [۳۴]

سیر شکل‌گیری

دفاتر سروده‌های امام‌خمینی در گذار زمان با فراز و نشیب‌هایی روبه‌رو بوده‌است. ایشان در جوانی سروده‌های خود را در دفترهایی جمع‌آوری می‌کرد، اما با وجود نظمی که داشت، به دلایل نامعلومی ـ که ایشان را هم شگفت‌زده کرده بود ـ این دفاتر هر بار مفقود می‌شد.[۳۵] برخی علت مفقودشدن این دفاتر را سفرهای پیاپی، تغییر مکرر محل سکونت و هجوم مأموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) دانسته‌اند؛[۳۶] با این حال، پیش از تبعید به نجف، همسرشان، شماری از آن سروده‌ها را استنساخ و در دفترچه‌ای گردآوری کرده بود؛[۳۷] اما این دفتر نیز مفقود شد [۳۸] به همین سبب، ایشان پس از تبعید به نجف، از گردآوری سروده‌ها و تنظیم دیوانی به نام خود، منصرف شد.[۳۹]

هیچ‌یک از سروده‌های امام‌خمینی تا وقتی ایشان در قید حیات بوده، به صورت مستقل چاپ و منتشر نشد. برخی از آنها پس از ارتحال ایشان و پیش از شکل‌گیری و تدوین دیوان، در چند دفتر با عنوان‌های «سبوی عشق»، «باده عشق»، «نقطه عطف» و «محرم راز» گردآوری و منتشر شد؛ هر چند با انتشار غزل «چشم بیمار» با مطلعِ: من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم // چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم،[۴۰] بُعد شعری امام‌خمینی به جامعه معرفی شد تا این‌که مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی در سال ۱۳۷۲ توانست با همکاری خدیجه ثقفی همسر ایشان و استفاده از کتاب‌هایی چون آثار الحجه و آینه دانشوران، همچنین استفاده از دست‌نوشته‌های پراکنده‌ای از ایشان که نزد برخی از نزدیکان و دوستان ایشان چونان امانتی ارزشمند نگهداری می‌شد و گردآوری و تدوین سروده‌های دهه شصت توسط عروس ایشان، «دیوان امام» را تنظیم و منتشر سازد.[۴۱] از آن به بعد، «دیوان امام» تا به امروز در قطع‌های گوناگون و در اشکال مختلفی، به چاپ رسیده‌است.

«واحد ادبیات» مؤسسه به ویژگی‌های فنی هر شعر، از نظرگاه عروض و قافیه و بدیع و معانی و بیان و سبک‌شناسی نیز پرداخته، آنها را ذیل عنوان «شناسنامه سروده‌ها» در پایان دیوان افزوده‌است و با دقت و اختصار، مطالبی درباره نام شعر، مطلع شعر، وزن شعر، قالب، تعداد ابیات، سبک، تاریخ سرایش شعر، قافیه، ردیف هنر شعری و بلاغی ارائه کرده‌است؛ همچنین اصطلاحات خاصی که در اشعار امام‌خمینی به‌کار رفته، به‌اختصار و اجمال شرح داده‌است.[۴۲]

دیوان امام‌خمینی با دو گونه متفاوت، یکی مجموعه اشعار و شرح اصطلاحات و دیگری مجموعه اشعار، شرح اصطلاحات و شناسنامه سروده‌ها، به چاپ رسیده‌است.[۴۳] «فرهنگ دیوان امام» نیز در ۵۰۵ صفحه، پس از بیان «انواع اشعار» و «هنرهای شعری و بلاغی»، «اصطلاحات و استعارات» دیوان امام‌خمینی را توضیح داده‌است. این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۷۲ از سوی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی منتشر شده‌است. اشعار دیوان امام را «جلیل رسولی» به خط نستعلیق، خوشنویسی کرده، مؤسسه یادشده آن را منتشر ساخته‌است.

غزل‌های عرفانی امام‌خمینی پس از انتشار، مورد توجه شاعران معاصر قرار گرفته، برخی غزلیات دیوان، به‌ویژه غزل «چشم بیمار» مورد توجه ویژه‌ای قرار گرفته‌است.[۴۴] برخی نیز بر این غزل، شرح نوشته‌اند، مانند علی‌اکبر رشاد در «میخانه عشق» (شرح و تفسیر غزل چشم بیمار)، چاپ انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی یا عبدالله فاطمی‌نیا در «فرجام عشق» (شرح عرفانی بر غزل امام‌خمینی)، چاپ مؤسسه فرهنگی انتشاراتی رسایل و مرکز تنظیم و نشر آثار استاد فاطمی‌نیا. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی کتاب فرجام عشق را در سال ۱۴۱۹ق/ ۱۹۹۸م با عنوان نهایة العشق به زبان عربی ترجمه و منتشر ساخته‌است. شماری نیز غزل یادشده را با اثر دیگر امام‌خمینی و یا با مشرب عرفانی شعرای دیگر بررسی کرده‌اند؛ مانند «لطیمه و نکهتی از دیوان و اربعین حدیث امام» نوشته عسکری یحیی‌زاده خطیر؛[۴۵] «مشرب عرفانی امام‌خمینی و حافظ»، نوشته احمد فرشبافیان؛[۴۶] «حدیث خال لب در غزلیات امام» نوشته حیدر حاجیان.[۴۷] همچنین برخی از شرح‌ها و تفسیرها، مربوط به کل دیوان امام‌خمینی است؛ مانند: «زمزم زمزمه‌ها: شرح و تفسیر دیوان امام‌خمینی» یا «شرح و تفسیر و موضوع‌بندی دیوان اشعار امام» نوشته قادر فاضلی.[۴۸]

بعضی دانشجویان مقاطع مختلف نیز بررسی یکی از موضوعات موجود در دیوان را محوری برای پایان‌نامه تحصیلی خود برگزیده‌اند و هریک، از زاویه‌ای به مضامین شعری امام‌خمینی و نیز شرح برخی اصطلاحات عرفانی آن پرداخته‌اند؛ مانند «برداشت‌های عرفانی از آیات قرآن کریم در دیوان امام‌خمینی»، محسن کیوانی بروجنی؛ «مبانی عرفان و تصوف در دیوان اشعار امام‌خمینی»، رقیه صدرایی؛ «هنر شاعری در دیوان امام‌خمینی»، عباس صمدی خادم؛ «بررسی جنبه‌ها عرفانی در دیوان اشعار حضرت امام‌خمینی»، علی صمدی عباسی و «بررسی مضامین مشترک عرفانی در دیوان خواجه‌حافظ و امام‌خمینی»، احمد فرشبافیان.[۴۹]

مقالاتی نیز برای شناسایی و تحلیل و بررسی دیوان امام‌خمینی منتشر شده‌است که ازجمله آنها می‌توان به «دیوان امام‌خمینی و مکانت سخن» نوشته مهدی غیاث فخری،[۵۰] «آرایه‌های ادبی در دیوان امام» نوشته محمدرضا موحدی و «شوق قرآنی و ذوق عرفانی در دیوان امام‌خمینی» از رضا بابایی،[۵۱] اشاره کرد.

دیوان امام‌خمینی به زبان‌های دیگر نیز ترجمه شده‌است؛ برای نمونه می‌توان به این موارد اشاره کرد: دیوان الامام‌الخمینی، به زبان عربی، ترجمه محمد علاءالدین منصور که نشر المجلس الأعلی للثقافه قاهره آن را منتشر ساخته‌است؛ ترانیم عاشق از حسین علی‌رحیم، که رباعیات دیوان امام را به زبان عربی ترجمه کرده و انتشارات دارالحبیب آن را منتشر کرده‌است؛ دیوان اشعار به زبان روسی که مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی آن را منتشر کرده‌است؛ دیوان غزلیات و رباعیات و ترجیع‌بند و کتاب ره عشق امام‌خمینی، که محسن مهدوی غروی، آن را به زبان ترکی آذری ترجمه کرده‌است؛ رساله دکتری ویتو پاریزی، دانشجوی دوره دکتری زبان‌های شرقی، شاخه سانسکریت و فارسی که با عنوان «ترجمه دیوان امام به زبان ایتالیایی» منتشر شده‌است.[۵۲] در پایان این رساله نیز شرح اصطلاحاتی که در دیوان به کار رفته، با اشاره به وزن عروضی بعضی ابیات، همراه با پیوستی که شامل یک غزل و یک رباعی است، آمده‌است.

در برخی آلبوم‌های موسیقی، مانند آلبوم «دیدار دوست»، «غم دیدار» و «سایه دوست» نیز اشعاری از دیوان امام مورد توجه خوانندگانی همچون عبدالحسین مختاباد، حسام‌الدین سراج، محمد اصفهانی و مهدی نظری قرار گرفته و تمام یا قسمتی از این آلبوم‌ها را به خود اختصاص داده‌است.

پانویس

  1. مقاله شعر.
  2. شکیبا، شعر فارسی از آغاز تا امروز، ۹ ـ ۱۰.
  3. مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ویک.
  4. طباطبایی، یک ساغر از هزار، ۵۳۷؛ مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۲۰؛ مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ویک.
  5. مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ویک.
  6. استادی، کتاب‌ها و آثار علمی امام‌خمینی، ۱۵۹.
  7. امام خمینی، دیوان امام، ۱۳۳.
  8. حافظ، ۲۰۷؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۳۰۲.
  9. سعدی، کلیات سعدی، ۴۳۵؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۸۳.
  10. ادامه مقاله.
  11. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۷۱؛ مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ویک.
  12. امام خمینی، دیوان امام، ۲۹۹.
  13. امام خمینی، دیوان امام، ۳۰۵.
  14. امام خمینی، دیوان امام، ۹۲.
  15. امام خمینی، دیوان امام، ۲۷۱.
  16. امام خمینی، دیوان امام، ۲۶۳.
  17. امام خمینی، دیوان امام، ۲۵۳.
  18. امام خمینی، دیوان امام، ۸۱.
  19. شیرازی، کتابشناسی توصیفی سیری در آثار ارزشمند امام‌خمینی، ۱۰۶.
  20. مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ودو.
  21. مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۳۲.
  22. مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۳۰.
  23. موحدی، پژواک قرآن، ۷۵ ـ ۸۱؛ موحدی، آرایه‌های ادبی، ۲۱ ـ ۲۸؛ اسدی، بررسی بُعد ادبی آثار امام‌خمینی، ۱۷۳ ـ ۱۹۲.
  24. مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ودو.
  25. فاضلی، شرح و تفسیر و موضوع بندی دیوان اشعار امام‌خمینی، ۴۲۵ ـ ۴۴۵.
  26. امام خمینی، دیوان امام، ۹۴.
  27. امام خمینی، دیوان امام، ۱۶۰.
  28. بقره، ۱۱۵.
  29. نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۱۷۳.
  30. امام خمینی، دیوان امام، ۸۶.
  31. امام خمینی، دیوان امام، ۶۵.
  32. امام خمینی، دیوان امام، ۸۳.
  33. مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ودو؛ بابایی، شعر، ۳۹۱.
  34. امام خمینی، دیوان امام، ۳۱۴.
  35. طباطبایی، یک ساغر از هزار، ۵۳۶ ـ ۵۳۷.
  36. شیرازی، کتابشناسی توصیفی سیری در آثار ارزشمند امام‌خمینی، ۱۰۶.
  37. طباطبایی، یک ساغر از هزار، ۵۳۶ ـ ۵۳۷.
  38. مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۳۱.
  39. طباطبایی، یک ساغر از هزار، ۵۳۷.
  40. امام خمینی، دیوان امام، ۱۴۲.
  41. مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۳۱؛ مؤسسه تنظیم، فرهنگ دیوان، بیست‌ودو.
  42. مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۳۰ ـ ۳۱.
  43. مؤسسه تنظیم، مقدمه دیوان، ۳۱۵.
  44. اسدی، بررسی بُعد ادبی آثار امام‌خمینی، ۲۴۶.
  45. نشر امیربهادر، ۱۳۷۷.
  46. مؤسسه تنظیم، ۱۳۷۸.
  47. نشر موعود اسلام، ۱۳۸۵.
  48. نشر فضیلت علم، ۱۳۷۱.
  49. پایان‌نامه‌های موجود در کتابخانه مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، دفتر قم.
  50. غیاث فخری، دیوان امام‌خمینی و مکانت سخن، ۸۴.
  51. بابایی، شعر، عرفان، امام، ۲۵.
  52. مفتح، بررسی ابعاد علمی شخصی امام‌خمینی،۳۰۵.

منابع

  • قرآن کریم.
  • استادی، رضا، کتاب‌ها و آثار علمی امام‌خمینی، مجله کیهان اندیشه، شماره ۲۹، ۱۳۶۹ش.
  • اسدی، محمدرضا، بررسی بُعد ادبی آثار امام‌خمینی، رساله کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تبریز، ۱۳۷۱ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، دیوان امام (سروده‌های حضرت امام‌خمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
  • بابایی، رضا، شعر، عرفان، امام، مجله آینه پژوهش، شماره ۵۸، ۱۳۷۸ش.
  • بابایی، رضا، شوق قرآنی و ذوق عرفانی در دیوان امام‌خمینی، مجله مربیان، شماره ۱۶، ۱۳۸۴ش.
  • حافظ، شمس‌الدین محمد، دیوان حافظ، مقدمه و تصحیح چنگیز میرزایی، تهران، پژوهش، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • سعدی، مصلح‌الدین‌بن‌عبدالله، کلیات سعدی، به اهتمام محمدعلی فروغی، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۶۵ش.
  • شکیبا، پروین، شعر فارسی از آغاز تا امروز، تهران، هیرمند، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
  • شیرازی، علی، کتابشناسی توصیفی سیری در آثار ارزشمند امام‌خمینی، مجله معرفت، شماره ۳۱، ۱۳۷۸ش.
  • طباطبایی، فاطمه، یک ساغر از هزار، تهران، نشر عروج، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • غیاث فخری، مهدی، دیوان امام‌خمینی و مکانت سخن، مجله کتاب ماه ادبیات، شماره ۱۳۷، ۱۳۸۷ش.
  • فاضلی، قادر، شرح و تفسیر و موضوع بندی دیوان اشعار امام‌خمینی، تهران، فضیلت علم، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • مفتح، محمدهادی، بررسی ابعاد علمی شخصی امام‌خمینی، مجله حضور، شماره ۳۷، ۱۳۸۰ش.
  • موحدی، محمدرضا، آرایه‌های ادبی در دیوان امام، مجله آینه پژوهش، شماره ۵۸، ۱۳۷۸ش.
  • موحدی، محمدرضا، پژواک قرآن در دیوان، مجله بینات، شماره ۲۲ ـ ۲۳، ۱۳۷۸ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، فرهنگ دیوان اشعار امام‌خمینی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
  • همو، مقدمه کتاب دیوان امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
  • نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.