آتش اخروی
آتش اخروی، آتشی که جان و باطن انسان را میسوزاند و احاطه آن، احاطه قیومی حقتعالی است، این آتش از اعمال انسان برمیخیزد، بر او چیره میگردد و از باطن قلب بروز یافته و بر فوائد مشرف میشود و ظاهر و باطن را میسوزاند.
اهمیت و جایگاه آتش اخروی
آتش اخروی، در اصطلاح دینی و قرآنی به معنای آتشی است که برای عذاب گناهکاران در زندگی پس از مرگ در نظر گرفته شده است.[۱] مفسران و اندیشمند اسلامی با استناد به برخی آیات الهی[۲] مهمترین عذاب اخروی را آتش جهنم میدانند که از باطن و جان آدمی سر میکشد و نفود کامل بر او دارد.[۳] امامخمینی نیز در آثار خویش به آتش اخروی، حقیقت آن، تفاوت آتش اخروی با دنیوی و ویژگیها و اوصاف آتش اخروی پرداخته است.[۴]
حقیقت آتش اخروی
مفسران و حکمای الهی با استناد به برخی آیات الهی در مورد حقیقت آتش معتقدند این آتش هم جسم و بدن را میسوزاند و هم در جان و روح انسان نفوذ میکنند و به گونهای اشراف و نفوذ کامل بر جان انسان دارد.[۵]
امامخمینی نیز در بیان حقیقت آتش اخروی با استناد به آیه «نار الله الموقدة التی تطلع علی الافئدة».[۶] بر این باور است که آتش اخروی به باطن دل و قلب نفوذ کرده و آن را میسوزاند. به باور ایشان این نار سوزان از باطن قلب بروز و مشرف بر فوائد میشود، ازاینرو آتش اخروی باطن و ظاهر را میسوزاند. امامخمینی معتقد است احاطه آتش اخروی مانند احاطه آتش دنیایی که سطحی به سطح دیگر احاطه دارد بلکه احاطه آتش اخروی ظهور احاطه قیومی حقتعالی است که به تمام موجودات به یک نحو احاطه دارد. به اعتقاد حضرت امام آتش اخروی از اعمال انسان بر میخیزد و بر او چیره میگردد؛ یعنی از عالم غیب و باطن انسانی ظهور مییابد.[۷]
تفاوت آتش دنیایی با آتش اخروی
به اعتقاد اندیشمندان اسلامی آتش دنیایی با مواد، هوا، دود، چوب، فتیله و امور دیگر مخلوط است و این ترکیب، اگر چه در اصل اثر لازم است، لکن اثر را محدود میکند، در حالی که اگر آتش خالص باشد، طبعاً اثر و شدت نفوذ و ماندگاری آن بیشتر خواهد بود. اما آتش اخروی طبق آیه «کلّا إنهّا لظی نزاعةً للشوی تدعوا من اَدبَر وتولی[۸] شعلههای آن خالص است و چون خالص از هرگونه ترکیب است، اثر آن دائمی و مستمر است؛ ازاینرو آتش اخروی برخلاف آتش دنیایی هم جسم و بدن را میسوزاند و هم در جان انسان نفوذ میکند.[۹]
امامخمینی نیز در بیان فرق نهادن میان آتش دنیایی و آتش اخروی معتقد است آتش اخروی باطن و قلب را میسوزاند ولی آتش دنیایی از حد بدن خارج نمیشود، همچنین ایشان معتقد است آتش دنیایی فقط یک عضو را میسوزاند ولی آتش اخروی به خاطر احاطه و نفوذ و اشراف، باطن و ظاهر را میسوزاند.[۱۰]
اوصاف آتش اخروی
امامخمینی برای آتش اخروی و عذاب آن، اوصافی را برای آن بر شمارد:
احاطه آتش بر کافران
قرآن، جهنم را محیط بر کافران شمرده است. به اعتقاد امامخمینی آتش جهنم همین الآن نیز موجود است، اما حجاب دنیا مانع از درک آتش اخروی است؛ یعنی احاطه آتش جهنم در همین عالم است، اما ادراک آن ممکن نیست. امامخمینی بر این باور است که آتش جهنم مانند احاطه آتش دنیایی نیست؛ زیرا آتش در دنیا، محیط بر سطح بوده و با باطن اشیاء تماس ندارد، اما آتش اخروی محیط بر ظاهر و باطن انسان است و چنین آتشی در عالم دنیا قابل تصور نیست.[۱۱]
عظمت و شدت آتش اخروی
امامخمینی آتش دنیا را نسبت به آتش آخرت، آتش سرد و غیرخالص میداند، برخلاف آتش اخروی که خالص است؛ ازاینرو سختی و شدت حرارت آتش جهنم قابل تصور و ادراک برای انسان نیست؛ زیرا ارتباط نفس با بدن در این دنیا ضعیف و ناقص است؛ ولی در آخرت این ارتباط به آخرین مراتب خود میرسد.
شعور و ادراک آتش اخروی
قرآن کریم، جهنم و آتش آن را دارای ادراک و شعور معرفی میکند. امامخمینی نیز با استناد به آیات الهی، جهنم و آتش آن را دارای حیات و شعور میداند که از روی شعور و ادراک اهلش را عذاب میدهد.[۱۲]
پانویس
- ↑ فیض کاشانی، الاصفی، ج۲، ص۱۳۵۲؛ سعیدیمهر، کلام اسلامی، ج۲، ص۳۳۰-۲۲۱.
- ↑ معارج: ۱۵-۱۷؛ همزه: ۶-۷.
- ↑ ملاصدرا، اسرار الآیات، ص۱۸۰؛ الحکمة المتعالیه، ج۹، ص۴۴؛ المبدأ و المعاد، ص۳۴۴؛ تفسیر القرآن الکریم، ج۲، ص۱۱؛ طبا طبائی، المیزان، ج۲۰، ص۱۰ و ۳۵۸؛ فیض کاشانی، الاصفی، ج۲، ص۱۴۷۵-۱۴۷۶؛ سعیدیمهر، کلام اسلامی، ج۲، ص۳۳۰-۳۳۱.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۴۸-۲۵۰؛ ۳۷۲-۳۷۳؛ شرح چهل حدیث، ص۲۷۶-۲۷۷؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۱۲۱ و ۴۸۱.
- ↑ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج۲، ص۱۱؛ اسرار الآیات، ص۱۸۰؛ طباطبائی، المیزان، ج۲۰، ص۳۵۸، زیدبنعلی، مسند، ص۴۱۶.
- ↑ همزه: ۶-۷.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۷۶-۲۷۷؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۴۸-۲۵۰ و ۳۷۲-۳۷۳.
- ↑ معارج: ۱۵-۱۷.
- ↑ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج۲، ص۱۱-۱۲؛ اسرار الآیات، ص۱۸۰؛ طباطبائی، المیزان، ج۲۰، ص۳۵۸؛ کرجی، شواهد قرآنی، ص۲۷۰-۲۷۱.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۷۲-۳۷۳؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۲۲۱ و ۴۸۱.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۷۲-۳۷۳؛ شرح چهل حدیث، ص۸۹.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۲۲۰-۲۲۱؛ شرح چهل حدیث، ص۸۹ و ۲۷۵.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- زیدبنعلی، مسند، بیروت، منشورات دار مکتبة الحیاة، بیتا.
- سعیدیمهر، محمد، کلام اسلامی، قم، نشر طه، ۱۴۰۰ش.
- طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- فیض کاشانی، محسن، الاصفی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۷۸ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۷۵ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، اسرار الآیات، تهران، نشر انجمن، حکمت، ۱۳۶۰ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مبدأ و المعاد، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه، ۱۳۵۴ش.
نویسنده: باقر صاحبی