پرش به محتوا

اخفیاء

از ویکی امام خمینی

اخفیاء، کسانی به فنای الهی رسیده، وضع خود را از دیگران پوشانده و کسی آنها را نمی‌شناسد.

اهمیت و جایگاه اخفیاء

اخفیاء در اصطلاح عرفانی به کسانی گفته می‌شود که خداوند آنان را از چشم خلق پنهان کرده، اگر حاضر شوند کسی آنها را نمی‌شناسد و اگر غایب شوند کسی یادی از آنها نمی‌کند.[۱] اهل معرفت در آثار خویش درباره اخفیاء و اصحاب سرّ مطالب فراوانی بیان کرده‌اند. آنان موضوع مخفی بودن اولیاء از نظر اغیار را با توجه به حدیث «اولیایی تحت قبایی لا یعرفهم غیری» مستند ساخته و به بررسی حالات سلوکی أخفیاء پرداخته‌اند.[۲] امام‌خمینی نیز درباره اخفیاء و اصحاب سرّ با استناد به حدیث «ان اولیائی تحت قبایی لا یعرفهم غیری» به حقیقت و جایگاه این دسته از اولیای الهی پرداخته است.[۳]

چیستی أخفیاء

در نگاه اهل معرفت و ارباب سلوک، أخفیاء، اصحاب سرّ هستند که خداوند آنان را از چشم خلق پنهان کرده است و مردم آنها را به حسب ظاهر به مقامی می‌خوانند، در حالی که آنها فراتر از آن می‌باشند. و چنان حق‌تعالی بر آنان تجلی کرده که محو تجلی او شده و از خودشان غافل شده‌اند، به باور اهل سلوک اخفیاء کسانی هستند که خداوند آنها را از یادشان گرفته و به خود مشغول کرده است.[۴]

امام‌خمینی نیز در بیان چیستی و حقیقت اخفیاء و اصحاب سرّ معتقد است برخی عارفان که با سیر و سلوک در قوس صعود به قرب الهی می‌رسند بر اثر تجلی جلال و جمال الهی، دچار هیمان می‌شوند و در مرتبه خود توقف می‌کنند و همانند ملائکه مهیمه محو و فانی در ذات حق‌تعالی گشته و حیرت و دهشت سراسر وجود آنها را فرا می‌گیرد. امام‌خمینی با استناد به روایتی «ان اولیائی تحت قبایی لایعرفهم غیری»[۵] معتقد است این گروه هیچ خبری از خود و نفس خود ندارند و در زیر قبه‌های حق‌تعالی قرار دارند و کسی آنها را نمی‌شناسد.[۶]

هیمان أخفیاء

به باور امام‌خمینی اصحاب سرّ و اخفیاء، پس از آنکه سفر الی‌الله را اتمام و طی کردند و به وحدت رسیدند و در همان حال جذبه و فنا و موت باقی ماندند، اینها أجرشان علی الله می‌باشد. اخفیاء محبوبینی هستند که در تحت «قباب» الله فانی شده و با کسی رابطه نداشته و جز حق‌تعالی را نمی‌شناسند. این گروه اگر پس از اتمام سیر الی‌الله و فی‌الله قابلیت رجوع به حالت صحو و هشیاری پیدا کنند، به مقام تجلی فیض اقدس و سرّ القدر می‌رسند؛ اما اگر وعاء وجودیشان تنگ باشد و قابلیت رجوع از وحدت به کثرت را نداشته باشند در همان غشوه و همیان و محو کلی ازلاً و ابداً باقی می‌مانند و به حال صحو برنمی‌گردند. پس بر سالک الی‌الله لازم است که اوصاف خبیثه و اخلاق سیئه خود را تبدیل به اوصاف کامله کرده فانی در بحر متلاطم بی‌پایان اوصاف حق کند تا متصف به مقام ستر جمال و جلال شود و متخلق به اخلاق الهی شود چنانچه اصحاب سرّ و اخفیاء این چنین می‌باشند.[۷]

پانویس

  1. کاشانی، لطائف الاعلام، ص۸۱؛ شرح منازل السائرین، ص۶۶۰.
  2. جامی، نفحات الأنس، ص۴۴۴؛ آملی، اسرار الشریعه و اطوار الطریقه و انوار الحقیقه، ص۱۹۷؛ نسفی، الانسان الکامل، ص۴۵۳؛ فرغانی، منتهی المدارک، ج۱، ص۱۳۶؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۵۶۹؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ص۶۸.
  3. امام‌خمینی، آداب الصلاه، ص۹۷- ۹۸؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۱۱۵؛ سرّالصلاة، ص۹۶ و ۱۰۲؛ شرح چهل حدیث، ص۱۶۲ و ۴۳۵؛ دیوان امام، ص۳۰۸.
  4. کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۶۶۳-۶۶۵؛ لطایف الاعلام، ص۸۱؛ اصطلاحات صوفیه، ص۶۸؛ فرغانی، منتهی المدارک، ج۱،ص۱۳۶.
  5. غزالی، احیاء علوم الدین، ج۴، ص۲۵۶؛ مرصاد العباد، ص۱۲۷.
  6. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۹۷-۹۸؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۱۱۵؛ سرّالصلاة، ص۹۶؛ شرح دعای سحر، ص۱۵.
  7. امام‌خمینی، سرّالصلاة، ص۱۰۲؛ آداب الصلاة، ص۳۲۲؛ شرح چهل حدیث، ص۱۶۲ و ۴۳۵.

منابع

  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۷۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۳ش.
  • آملی، سیدحیدر، اسرار الشریعة و اطوار الطریقة و انوار الحقیقة، تحقیق موسوی تبریزی، قم، نور علی نور، ۱۳۸۲ش.
  • جامی، عبدالرحمان، نفحات الأنس من حضرت القدس، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۲ش.
  • رازی، نجم الدین مرصاد العباد، تهران شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ش.
  • غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، بیروت، دار الکتب العربی، بی‌تا.
  • فرغانی، سعیدالدین، منتهی المدارک، تحقیق وسّام الخطاوی، قم، مطبوعات دینی، ۱۳۸۶ش.
  • قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلال‌الّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
  • کاشانی، عبدالرزاق، اصطلاحات صوفیه، تصحیح مجید هادی‌زاده، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۸۱ش.
  • کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تحقیق بیدارفر، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۸۵ش.
  • کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادی‌زاده، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۹ش.
  • نسفی، عزیزالدین، الانسان الکامل، تصحیح ماریژان موله، تهران، کتابخانه طهوری، ۱۳۸۶ش.

نویسنده: باقر صاحبی