اسمای الهی
اسمای الهی به معنای ذات به همراه صفاتی معین است که هر یک شئون و جلوهای از تجلیات حق بوده و در تحقق کثرات عالم و پدید آمدن موجودات خلقی نقش دارند. امامخمینی در آثار خویش با رویکرد فلسفی و عرفانی به بحث از اسمای الهی، جدول اسمانی و نظام اسمائی پرداخته است.
اهمیت و جایگاه اسمای الهی
اسمای الهی در اصطلاح عرفانی به معنای ذات به همراه صفاتی معین است که هر یک شئون، ظهور و جلوهای از تجلیات حقتعالی میباشند.[۱] در نگاه حکمای الهی و اهل معرفت، اسمای الهی جایگاه ویژه و مهمی در هستیشناسی و تجلیات الهی دارند؛ زیرا تحلیل هستیشناختی و معرفتشناختی عالم هستی، چگونگی صدور موجودات از اسمای الهی، منوط به شناخت درست اسمای الهی است. عارفان در آثار خویش به اسمای الهی، حقیقت، جدول اسمائی و روابط میان آنها به تفصیل پرداختهاند.[۲] امامخمینی نیز در آثار خویش به بحث اسمای الهی، حقیقت، جدول اسمائی، تقسیمات اسمای الهی و روابط آنها، پرداخته است.[۳]
حقیقت اسمای الهی
اهل معرفت در بیان حقیقت اسمای الهی براین باورند که اسمای الهی در مقام واحدیت و تعین ثانی، عنصر اصلی و مهمی داشته و در تحقق کثرات عالم و پدید آمدن موجودات خلقی نقش کلیدی دارند؛ چنان که میتوان گفت مقام واحدیت با محور اسمای الهی، شاکله عرفان را تشکیل میدهد. به باور اهل معرفت هر تجلی و ظهوری، اسمی از اسمای الهی است. البته مراد از اسمای الهی، اسم لفظی نیست بلکه حقایقی خارجی است که اسم لفظی، صرفاً به آنها اشاره دارد؛ ازاینرو، اسمای لفظی در عرفان، اسم الاسم نامیده میشوند؛ بنابراین، حقیقت اسمای الهی در تحلیل عرفانی، همان تعین خاصی از ذات حقتعالی است؛ یعنی هرگاه ذات با صفت و تعین خاصی جلوه کند اسم و اسمای الهی محقق میشوند.[۴]
امامخمینی نیز در بیان حقیقت اسمای الهی معتقد است هرگاه ذات با صفت و تعین خاص جلوه کند، اسم و اسمای الهی پدید میآیند. به باور امامخمینی در مقام ذات از اسم خبری نیست؛ زیرا هیچ وصف، تعین و جلوهای از آن وجود ندارد، حتی در تعین اول جز اسم احدیت جمعی یا همان وحدت حقیقیه که خداوند با جلوهای احدی و اطلاقی تجلی میکند، هیچ اسم دیگری نیست اما در مقام واحدیت، اسما و کمالات خداوند و همه انحای تجلیات او بروز میکند و بر همین اساس تمام اسمهای خداوند به نحو علمی ظهور کرده و از یکدیگر امتیاز مییابند. به اعتقاد حضرت امام، این اسمها در مقام واحدیت صرفاً نمود علمی دارند و چون این تعین از تعینات حقی است در این مرحله آنها را اسمای الهیه گویند، چنانکه اسماء در تحقیقات خلقی را اسمای کونیه گوید. به باور امامخمینی اسمای الهی از جنس واژه و لفظ نیستند، بلکه از جنس هستی میباشند و حقایق و مظاهر و ظهورات خاصی هستند که بیانگر تجلیات متنوع و مختلف الهی در مسیر طولی تنزلات میباشند.[۵]
جدول اسمای الهی
اهل معرفت برای بیان اقسام اسمای الهی، به ترتیب اثرگذاری و جایگاه هر یک از اسمای حسنای الهی، به جدول اسمائی در آثار خویش اشاره کردهاند. البته برخی اهل معرفت در چینش اسمای الهی در جدول اسمائی، از حیث ظهور و تجلی اختلاف نظر دارند؛ زیرا برخی عارفان در جدول اسمائی معتقدند برخی از اسمای حسنی الهی دلالت بر ذات دارند که گاهی علاوه برذات، بر صفات و افعال نیز دلالت دارند، لکن هر کدام که دلالت روشنتری بر ذات دارند از اسمای ذات محسوب میشوند.[۶]
امامخمینی، نیز در آثار خویش به جدول اسمانی اشاره کرده است و در بیان چینش و ترتیب اسمای الهی معتقد است؛ گاهی به اسمایی که در تعیین اول وجود دارند، اسمای ذاتیه و به همه اسمهایی که در تعین ثانی یافت میشوند، اسمای صفاتی و تمام اسمهایی که در تعینات خلقی حضور دارند، اسمای افعالی گویند. و گاهی هر سه قسم در تعین ثانی جریان دارند؛ یعنی اسمای الهی در تعین ثانی از نظر جلوه غالب در آنها به سه دسته تقسیم میشوند:
- دسته اول، اسمای الهی که در مرحل بالای تعین ثانی حضور دارند، هر چند معنای وصفی ویژهای که دارند هم در آنها ملحوظ است، لکن با صراحت بیشتری به ذات حق اشاره دارند، این دسته از اسمای الهی را اسمای ذات میگویند، نظیر قدوس؛
- دسته دوم اسمای موجود در تعیین ثانی که در مراحل میانی هستند، در این تعیین جای دارند، این اسماء هر چند به ذات حق اشاره دارند لکن جلوه وصفی آنها غلبه بیشتری دارد، مانند حی، عالم و قدیر؛
- دسته سوم اسمای الهی در تعین ثانی که مراحل پایینی تعیین ثانی را پُر کردهاند و جنبه فعلی آنها غلبه دارد، مانند رازق و خالق.
در میزان این تقسیمبندی در جدول اسمایی هر چند که تمام اسماء الهی، اسمای ذات میباشند، لکن به اعتبار ذات، اسمای ذات و به اعتبار ظهور صفات و افعال به آنها، اسمای صفاییه و افعال میگویند؛ ازاینرو، در این تقسیم بندی در جدول اسمائی، برخی از اسمهای خداوند به اعتبارات مختلف ذیل دو گروه یا همه گروههای این تقسیمبندی قرار میگیرند؛ مثلاً ربّ به لحاظ آنکه معنای متعددی دارد، هم جزو اسمای ذات و هم در گروه اسمای صفات و هم از اسمای افعال میباشد.[۷]
امامخمینی تقسیم اسما به ذات، صفات و افعال که ابنعربی در کتاب انشاء الدوائر بیان کرده را نمیپسندد و معتقد است میزان در تقسیم اسم، همان است که برای سالک در سیر صعودی که با قدم معرفت پس از فنای فعلی برای او محقق میشود؛ یعنی وقتی سالک به فنای افعالی رسید حقتعالی بر قلب او تجلی به اسماء افعالی میکند و وقتی به فنای صفاتی رسید، تجلیات اسمای صفاتی صورت میگیرد و وقتی به فنای ذاتی رسید، تجلیات به اسماء ذات برای میشود.[۸]
نظام اسمای الهی
اسمای الهی در مقام واحدیت و تعین ثانی، ترتیب و چینش خاصی دارند، که همین چینش و ترتیب، خاستگاه پیدایش نظام خارجی عالم بر اساس نظام اسمای الهی میگردد. به باور امامخمینی، اسمائی که مندرج و مندمج در مقام احدیت میباشند، استدعای ظهور و تجلی دارند و این تقاضا سبب میشود تا ذات احدی با صفات غیبی و به فیض اقدس، افاضه کند و اسمای الهی به صورت تفصیل و متمایز از هم ظهور و بروز یابند. در ساختار هرمی مقام واحدیت نخستین فیضی که از فیض اقدس افاضه میشود، اسم اعظم الله میباشد، سپس اسمای چهارگانه اول، آخر، ظاهر و باطن میباشند، سپس اسمای سبعه کلی که به «ائمه سبعه» و«أئمه اسماء» و «أمهات اسماء» شهرت دارند. این اسمای هفتگانه حیطه تام بر سایر اسم و صفات الهی دارند؛ بنا براین، چینش نظام اسمایی در تعیین ثانی به این صورت است که ابتدا اسم جامع الله قرار دارد، سپس اسم الرحمان و سایر اسمای ذات و در پی آنها اسم کلی چهارگانه و اسم هفتگانه و پس از آن بر اثر نکاح اسمایی، اسمای جزئی نامتناهی شکل میگیرد.[۹]
پانویس
- ↑ کاشانی، شرح فصوص الحکم، ص۹-۱۳؛ لطایف الاعلام، ص۹۰-۹۲؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۴۴ و ۶۵.
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ج۱، ص۴۴۰-۴۴۱؛ ج۲، ص۳۴؛ فناری، مصباح الانس، ص۲۷۸؛ جامی، نقد النصوص، ص۸۴؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۶۵-۶۶؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۱۲۱-۱۲۷ و ۱۴۶-۱۴۸؛ شهرزوری، رسائل الشجرة الالهیة فی علوم الحقایق الربانیه، ج۳، ص۲۸۰-۲۸۹.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۷۳؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۳۳؛ آداب الصلاة، ص۲۴۱-۲۴۲ و ۲۵۸؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۶۸؛ تفسیر سوره حمد، ص۹۵-۹۶؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۱۳۲.
- ↑ قونوی، رسالة النصوص، ص۱۴۸؛ قیصری شرح فصوص الحکم، ص۴۴؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب ص۳۲۷؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۲۰۹-۲۱۰.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۷۳ و ۸۷؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۳۲؛ آداب الصلاة، ص۲۴۱-۲۴۲؛ تفسیر سوره حمد، ص۹۵ ۹۶؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۲۲۰-۲۱۲.
- ↑ ابنعربی، انشاء الدوائر، ص۲۹؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۴۶؛ فناری، مصباح الانس، ص۲۸۴.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۵۸؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۶۸؛ شرح دعای سحر، ص۴۰؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۱۳۲، صاحبی، انوار حکمت، ص۴۹۹-۵۰۰.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۵۸-۲۵۹؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۳.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۲۱، ۹۲ و ۱۰۹؛ مصباح الهدایه، ص۲۰ و ۵۰-۵۳؛ آداب الصلاة، ص۲۷۳، صاحبی، اوج معرفت، ص۲۱۹؛ اسرار ملکوت، ج۲ ص۳۱-۳۳.
منابع
- ابنعربی، انشاء الدوائر، مصر، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.
- ابنعربی، محییالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- جامی، عبدالرحمان، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۰ش.
- شهرزوری، محمدبنمحمود، رسائل الشجرة الالهیة فی علوم الحقایق الربانیة، بیروت، ۱۴۲۸ق.
- صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهران، نشر،عروج، ۱۴۰۳ش.
- صاحبی، باقر، انوار حکمت، تهران، نشر،عروج، ۱۴۰۴ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- فناری، محمدبنحمزه، مصباح الانس، تهران ، انتشارات مولی، ۱۳۷۴ش.
- قونوی، صدرالدین، رسالة النصوص، مصر منشاة المعارف، ۲۰۰۳م.
- قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلالالّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، شرح فصوص الحکم، قم، انتشارات پبدار، ۱۳۷۰ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادیزاده، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۹ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مفاتیح الغیب، تصحیح خواجوی، تهران، مؤسسه تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
نویسنده: باقر صاحبی