پرش به محتوا

برهان صدیقین

از ویکی امام خمینی

برهان صدیقین، برهانی که بدون واسطه انسان را به سوی حق‌تعالی رهنمون می‌سازد.

اهمیت و جایگاه برهان صدیقین

برهان صدیقین در اصطلاح فلسفی برهانی است که بدون واسطه قرار دادن موجودات دیگر، وجود خداوند را از طریق ذات وجود اثبات می‌کند.[۱]

برهان صدیقین ریشه در قرآن و سنت دارد، در متون دینی مانند ادعیه معتبری که از ناحیه اولیای الهی و پیشوایان دینی رسیده، می‌توان جملات صریح و روشنی را یافت که با برهان همخوانی کامل دارد.[۲] فارابی اولین فیلسوفی است که این نوع برهان را پیشنهاد کرد، بعدها ابن‌سینا با تقریر خاصی بر آن تأکید کرد و فلاسفه پس از ابن‌سینا برهان او را به منزله معتبرترین برهان اثبات ذات حق، نقل کردند، ملاصدرا برهان ابن‌سینا را برهان صدیقین نمی‌داند و معتقد است برهان ابن‌سینا به مفهوم موجود نظر دارد نه حقیقت وجود. ملاصدرا برهان صدیقین را طبق مبانی خود تقریر کرده است.[۳]

امام‌خمینی نیز یکی از راه‌های اثبات وجود خداوند را برهان صدیقین می‌داند و به مباحثی چون حقیقت برهان، مبانی آن و جایگاه برهان با رویکردی خاصی در آثار خویش پرداخته است.[۴]

تقریر برهان صدیقین

برهان صدیقین برهانی است که از آن به عنوان نزدیک‌ترین راه برای اثبات واجب تعالی استفاده می‌شود در این برهان از خود وجود به وجوب آن استدلال می‌شود، حکمای اسلامی نظیر ابن‌سینا، ملاصدرا، سبزواری و علامه طباطبائی هر کدام بیان ویژه‌ای در تقریر این برهان دارند.[۵] پیروان حکمت متعالیه با تکیه بر چند مبنای فلسفی، برهان صدیقین را چنین تقریر می‌کنند:

  • اصالت با وجود است؛ یعنی آنچه تحقق دارد حقیقت وجود است و ماهیت موجود بالعرض است.
  • وجود حقیقتی است واحد و قابل کثرت تباینی نیست.
  • حقیقت وجود عدم نمی‌پذیرد، به این معنا که هرگز موجود از این جهت که موجود است معدوم نمی‌شود.
  • حقیقت وجود از آن حیث که وجود است، با قطع نظر از هر حیث و جهتی که به آن ضمیمه گردد، مساوی است با کمال، اطلاق، غنا و فعلیت. امّا نقص، تقید، فقر، ضعف، امکان و تعیین همه اعدام و نیستی می‌باشند. آنچه از شئون عدم است از حقیقت وجود بیرون است
  • راه یافتن عدم به حریم وجود، همه ناشی از معلولیت است؛ زیرا معلول عین ربط و تعلق و اضافه به علت است و نمی‌تواند در مرتبه علت باشد.

با توجه به این مبانی، حقیقت وجود عین موجودیت است و عدم بر آن محال است و از طرفی حقیقت هستی در ذات خود یعنی در موجودیت و در واقعیت داشتن خود مشروط به هیچ شرطی و مقید به هیچ قیدی نیست. پس حقیقت هستی در ذات خود با قطع نظر از هر تعینی که از خارج به آن ملحق می‌گردد، مساوی است با ذات لایزال حق. بنابراین این برهان بدون وساطت موجود خارجی، وجود خداوند را ثابت می‌کند؛ یعنی همین که معلوم شد واقعیتی هست، اثبات می‌شود خداوند باید موجود باشد.[۶]

امام‌خمینی در تقریر برهان صدیقین، معتقد است این برهان طریقی شهودی برای اثبات حق‌تعالی می‌باشد، طریقی که از مقدمات فلسفی خالی است و تنها در مقام تعبیر با الفاظ بیان می‌شود، ازاین‌رو، هر کس این برهان را بداند، دلیل بر این نیست که از صدیقین باشد، زیرا در اینجا علم مطرح نیست، بلکه شهود و رؤیت مطرح است، بنابر نظر امام‌خمینی، برهان صدیقین، برهان عقلی و فلسفی نیست که عقل با فعالیت خود بدان راه پیدا کرده باشد، بلکه برهانی ذوقی و شهودی است که سالک مشاهده خود را در مرحله نازل آن در قالب الفاظ بیان می‌کند. امام‌خمینی در مواضع مختلف به تقریر برهان صدیقین پرداخته و نوعاً آن را بالاتر از سنخ معرفت و برهان توصیف می‌کند و بر این باور است که برهان صدیقین در واقع محصول تفکر و سلوک علمی و معنوی است. تفکر در حق و اسما و صفات و کمالات خداوند که نتیجه‌اش علم به وجود حق و انواع تجلیات اوست در برهان صدیقین از طریق مشاهده ذات خداوند، اسما و صفات نیز مشهود سالک قرار می‌گیرد. به اعتقاد امام‌خمینی هر کس که به وسیله این برهان علم به ذات و تجلیات آن پیدا کند از صدیقین است، بنابراین معارف صدیقین از سنخ براهین است، منتها براهین مخصوص؛ یعنی برهان ذوقی و شهودی که سالک آن را در مرحله مشاهد درک می‌کند.[۷]

مبانی برهان صدیقین

امام‌خمینی این برهان را شریف‌ترین، محکم‌ترین و کوتاه‌ترین برهان می‌داند؛ زیرا از این جهت شریف‌ترین برهان است که از دیدن ذات وجود، واجب که عین وجود است ثابت می‌شود و از این جهت، محکم‌ترین برهان است؛ زیرا این برهان به اثبات دور و تسلسل نیازی ندارد و از این جهت کوتاه‌ترین برهان است؛ چون به مقدماتی غیر از اصالت وجود و تشکیک در وجود نیازی ندارد. به اعتقاد امام‌خمینی برهان صدیقین بر مبنای اصالت وجود است و هر کس ایمان او در اصالت وجود راسخ‌تر باشد، در اثبات حق‌تعالی پیش قدم‌تر است. در حقیقت ایمان به واجب الوجود، ایمان به اصالت وجود است. امام‌خمینی خاطر نشان کرده است این برهان به برهان خُلف نیز مشهور است، زیرا وقتی به اصل وجود که از عدم و ماهیات به دور است توجه شود، موجودیت وجود به خودی خود اثبات می‌شود. بنابراین آنچه تحقق و وجود دارد عین واجب است و هرچه هست همان حقیقت وجود واجب تعالی است و غیر از آن هیچ چیز دیگری نخواهد بود، پس در دار هستی فقط واجب الوجود است که به ذات خود موجود و غنی بالذات است.[۸]

پانویس

  1. ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۱۴-۱۶؛ طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۵، ص۱۱۶؛ جوادی، تبیین، براهین اثبات خدا، ص۲۱۱ و ۲۲۵؛ عبودیت، درآمدی به نظام حکمت صدرایی، ج۲، ص۱۸۳.
  2. فصلت: ۵۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۹۵، ص۸۲؛ قمی، مفاتیح الجنان، ص۱۸۶.
  3. فارابی، شرح فصوص الحکم، ص۶۲؛ ابن‌سینا، الاشارات والتنبیهات، ج۳، ص۶۶؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ص۹۰؛ تفسیر القرآن الکریم، ج۴، ص۷۳؛ الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۲۶-۲۷.
  4. امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۹۱؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۱۹-۲۴.
  5. ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، ج۳، ص۶۶؛ ملاصدرا، المشاعر، ص۱۲۳؛ الحکمة المتعالیه، ص۶، ص۱۳-۱۶؛ سبزواری، شرح المنظومه، ج۳ ص۵۰۵.
  6. ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۱۴-۱۷؛ المشاعر، ص۶۸؛ الشواهد الربوبیه، ص۴۶؛ رحیقی، تأملی در راه‌های خداشناسی، ص۵۴؛ عبودیت، درآمدی به نظام حکمت صدرایی، ج۲، ص۱۵۸-۱۵۹.
  7. امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۹۱ و ۶۲۵-۶۲۶؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۳۹۳-۳۹۷.
  8. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۱۹-۲۴؛ شرح چهل حدیث، ص۱۹۱؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۳۹۳-۳۹۵.

منابع

  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبد الله، الاشارات والاتنبیهات، قم، نشر البلاغة، ۱۳۷۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، قم، نشر اسراء، ۱۴۰۱ش.
  • رحیقی، حسنعلی، تأملی در راه‌های خداشناسی، مجله رواق اندیشه، ۱۳۸۲ش.
  • سبزواری، ملاهادی، شرح منظومه، تصحیح طالبی، نشر ناب، ۱۴۲۲ق.
  • صاحبی، باقر، حکمت معنوی، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۱ش.
  • طباطبائی، محمدحسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، تهران، نشر صدرا، ۱۳۹۲ش.
  • عبودیت، عبدالرسول، درآمدی به نظام حکمت صدرایی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی، ۱۳۸۶ش.
  • فارابی، ابونصر، شرح فصوص الحکم، تهران، انتشارات مولی، ۱۳۹۷ش.
  • قمی، عباس، مفاتیح الجنان، قم، نشر دار العرفان، ۱۳۸۸ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، المشاعر، تهران، نشر طهوری، ۱۳۶۳ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۷۵ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مبدأ و المعاد، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه، ۱۳۵۴ش.

نویسنده: باقر صاحبی