تجرد نفس
تجرد نفس، تجرد مثالی و عقلی نفس از عالم ماده ویژگیهای آن است.
اهمیت و جایگاه تجرد نفس
تجرد نفس در اصطلاح فلسفی به معنای آن است که نفس مادی نبوده و ویژگیهای ماده نظیر مکان، زمان و جهت را ندارد.[۱] آیات و روایات فراوانی بر تجرد نفس وجود دارد و میفهماند که نفس غیر از بدن است.[۲]
فلاسفه اسلامی نیز برای اثبات تجرد نفس براهین بسیاری اقامه نمودهاند. وجه اشتراک همه آن آن است که نفس انسانی غیر از بدن است. فلاسفه پیشین تجرد نفس را منحصراً عقلی میدانند و به تجرد مثالی قائل نمیباشند، اما ملاصدرا هم به تجرد مثالی و به تجرد عقلی نفس معتقد بود، به باور ملاصدرا بسیاری از براهینی که فلاسفه پیشین بر تجرد نفس اقامه کردهاند فقط مطلق تجرد از ماده را ثابت میکند، نه خصوص تجرد عقلی و مثالی.[۳]
امامخمینی نیز در آثار خوش به تجرد نفس پرداخته و همسو با حکمت متعالیه بر تجرد برزخی نفس تأکید کرده است. امامخمینی بر این عقیده است که بحث تجرد نفس در معارف دینی جایگاه ویژهای دارد؛ زیرا معاد که از ارکان دین است، مبتنی بر بقای نفس و تجرد آن است و انکار تجرد نفس به انکار ضروریات دین میانجامد.[۴]
ادله بر تجرد نفس
فلاسفه اسلامی ادلههای فراوانی بر تجرد نفس اقامه کردهاند. ملاصدرا برای تجرد نفس دو مرتبه قابل است؛ تجرد مثالی برزخی و تجرد تام عقلی، ملاصدرا حدود یازده دلیل بر تجرد نفس اقامه کرده است.[۵] امامخمینی نیز برای تجرد نفس نُه دلیل اقامه میکند و در این زمینه به شواهد نقلی نیز اشاره میکند، از جمله این براهین عبارتند از: صدور افعال نامتناهی، امتناع انطباع به صور معقوله در جسم، درک صورت کلی نفس و ضعف جسم در پیری.[۶]
امامخمینی در تقریر یکی از ادلههای تجرد نفس، با تقسیم زندگی انسان به سه دوره، رشد جسمانی، زمان رکود جسمانی و دوران پیری و اینکه انسان لحظه به لحظه به سوی عالم تجرد گام بر میدارد، معتقد است که دوران پیری، باعث ضعف قوای جسمانی و تقویت قوه تجرد در انسان میشود؛ ولی این قوه تقویت یافته، گاه ممکن است قوه عقلانی انسان باشد و گاه ممکن است قوه وهم و خیال او باشد، در هر دو صورت آنچه در دوران پیری قوت میپذیرد، قوه تجرد تام یا تجرد برزخی است و این همان چیزی است که ملاصدرا تحت عنوان «حکمت عرشیه» از آن یاد کرده است.[۷]
تجرد نفس فلکی
برخی از حکمای الهی معتقدند نفوس افلاک مجرد بوده و جهت انطباع ندارند. این گروه قوه خیال فلک را به حس آن و قوه حس آن را به قوه خیال آن ملحق کردهاند؛ زیرا نشئه حسیه فلک دارای لطافت است و خیال فلک در تمام جسد آن سریان دارد.[۸] از نظر امامخمینی، نفس فلکی تجرد دارد هرچند در مرتبه تجرد عقلانی نباشد. امامخمینی ضمن طرح این مسئله به بیان اقوال در تجرد نفس فلکی پرداخته و معتقد است برخی نفس فلکی را منطبع در جسم فلکی دانستهاند.[۹] به این معنا که نفس فلکی مانند جسم و به تبع آن، قابل اشاره وضعیه است؛ در حالی که موجود مجرد قابل اشاره وضعیه نیست. راهی که برای توجیه این نظریه وجود دارد، این است که شاید قائلان به این نظریه به جهت استهلاک نفوس فلکی، توجه داشتهاند که گویا آنها به اعتبار تجرد و کلیتشان از عالم جسمانی رخت بربسته و جز سایهای از آنها باقی نمانده است و اثر آنها در جسم فلک مانند نفس منطبعه است.[۱۰]
تجرد نفس کلی
نفس کلی در مرتبه وجودی برتر از نفس فلکی قرار دارد؛ بنابراین دارای برترین شأن و جایگاه در دایره ممکنات است. اگر چه ابتدای تکون و هستی این نفس از عالم طبیعت و محسوسات است، اما مرتبه عالیهای که این نفس از آن برخوردار است، مرتبه تعرّی از هر نوع تقید و تعلق مادی است؛ یعنی به مرز عالم عقل و تجرد عقلی نایل گشته است. تعبیر امامخمینی به نفس کل از حیث تجرد، همان قریبالافق به عالم مجرد است و ساکنان عالم جبروت میباشد که به «آباء علوی»؛ یعنی مبادی وجودی ممکنات مستقر در عالم مثال و طبیعت شده بوده است.[۱۱]
انکار تجرد نفوس
برخی از مسلمان و اهل حدیث به تجرد نفوس قائل نبوده و تجرد نفوس را تنافی با اصول مذهب میدانند و معتقدند، جز حقتعالی موجود دیگری تجرد ندارد؛ زیرا اگر غیر از حقتعالی موجود دیگری مجرد باشد، لازمهاش بطلان قضیه حشر، تعذیب و تنعیم است.[۱۲] امامخمینی با ردّ این نظریه، معتقد است اگر تجرد نفوس و عقول مورد انکار قرار گیرد، لازمهاش ممکن بودن واجب و اراده او میباشد؛ زیرا معلول باید با علت خود سنخیت داشته باشد و قول به امکان ذات واجب تعالی و اوصافش، مساوی با انکار توحید و مبدأ عالم هستی است. به باور امامخمینی ثبوت تجرد نفوس و عقول، موافق احادیث اهلبیت(ع) و نتیجه ریاضات اصحاب معارف میباشد.[۱۳]
پانویس
- ↑ جرجانی، شرح المواقف، ج۷، ص۲۴۷؛ میرداماد، القبسات، ص۱۶۷؛ طباطبائی، المیزان، ج۱، ص۳۶۴.
- ↑ آل عمران: ۱۶۹-۱۷۰؛ بقره : ۱۵۴؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج۷، ص۲۹۳؛ مفاتیح الغیب، ص۵۲۷، کرجی، شواهد قرآنی، ص۲۹۳-۲۹۴.
- ↑ ملاصدرا، العرشیه، ص۲۴۳؛ الحکمة المتعالیه، ج۸، ص۲۶۰-۲۶۸؛ اسرار الآیات، ص۱۴۱؛ المبدأ والمعاد، ص۵۲۷؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۵۶۳.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۵، ۵۴ و ۱۰۰؛ الطلب والاراده، ص۵۶؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۱۰۶-۱۰۷.
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۳، ص۴۷۵؛ ج۸، ص۲۶۰ و ۳۰۳؛ سبزواری، شرح المنظومه، ج۵، ص۱۲۵.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ص۷، ج۳، ص۷-۱۳؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۵۶۴-۵۶۷.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۱-۳۷؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۵۶۷.
- ↑ طوسی، شرح الاشارات والتنبیهات، ج۲، ص۴۱۶-۴۱۸؛ ج۲، ص۱۵۸و ۱۷۳.
- ↑ ابنسینا، الهیات الشفاء، ص۵۱۲-۵۲۲؛ فخر رازی، المباحث المشرقیه، ج۲، ص۴۵۱-۴۵۲.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۹۷؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۵۶۷-۵۶۸.
- ↑ امامخمینی، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۱۰۶-۱۰۷؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۵۹۶).
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ج۵۸، ص۱۰۴-۱۰۵؛ مرآة العقول، ج۱، ص۲۷ و ۶۶؛ السماء و العالم، ص۱۰۴.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۲-۲۳؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۱۷؛ آداب الصلاة، ص۳۳۸-۳۳۹.
منابع
- ابنسینا، حسینبنعبدالله، الهیات الشفاء، قم، مکتبة آیت الله مرعشی، ۱۴۰۴ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، الطلب والاراده، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۴۲۱ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- جرجانی، شریف، شرح المواقف، قم، نشر شریف الرضی، ۱۳۲۵ق.
- سبزواری، ملاهادی، شرح منظومه، تصحیح طالبی، نشر ناب، ۱۴۲۲ق.
- صاحبی، باقر، حکمت معنوی، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۱ش.
- طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طوسی، خواجه نصیرالدین، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، نشر البلاغة، ۱۳۷۵ش.
- فخر رازی، محمدبنعمر، المباحث المشرقیه، انتشارات بیدار، قم، ۱۴۱۱ق.
- کرجی، علی، شواهد قرآنی برخی مضامین حکمت متعالیه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۹۴ش.
- مجلسی، محمدباقر، السماء و العالم، تهران، نشر اسلامی، ۱۳۵۱ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
- مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آل رسول، تهران، انتشارات دار الکتاب الاسلامیة، ۱۳۶۳ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، العرشیه، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، ۱۴۲۰ق.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۷۵ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، اسرار الآیات، تهران، نشر انجمن، حکمت، ۱۳۶۰ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مبدأ و المعاد، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه، ۱۳۵۴ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مفاتیح الغیب، تصحیح خواجوی، تهران، مؤسسه تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
- میرداماد، محمدباقر، القبسات، به اهتمام مهدی محقق، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۷ش.
نویسنده: باقر صاحبی