جامعیت انسان کامل
جامعیت انسان کامل، یعنی مظهر اسم جامع الله بودن و سیطره بر جمیع اسماء الهی و موجودی حقانی و خلقی است.
اهمیت و جایگاه جامعیت انسان کامل
جامعیت انسان کامل در اصطلاح عرفانی، یعنی مظهر تام و جامع جمیع اسماء و صفات الهی بودن است.[۱] در عرفان اسلامی و بر اساس چنینش عرفانی نظام هستی، تبیین جامعیت انسان کامل بسیار استوار صورت میپذیرد؛ زیرا عرفا انسان کامل را مظهر اسم جامع الله میدانند؛ ازاینرو انسان کامل را موجودی حقانی و خلقی میدانند؛ یعنی هم جهت خلقی دارد و هم تا صقع ربوبی و اسم جامع الله پیش رفته است.[۲] امامخمینی نیز در آثار عرفانی خویش به جامعیت انسان کامل، جایگاه آن و رهآورد جامعیت انسان پرداخته است.[۳]
تبیین جامعیت انسان کامل
انسان از منظر اهل معرفت مقام جمعی دارد که به اعتبار این مقام، میشود بر او اطلاق حق و خلق کرد؛ یعنی انسان سرشتی دارد که از یک سو در تعینات خلقی و از سوی دیگر، در صقع ربوبی حضور دارد؛ ازاینرو انسان کامل تمام مراتب عقلی، مثالی و حسی در او بطور خلاصه جمع است به گونهای که با عالم ملک، ملکی و با عالم ملکوت، ملکوتی و با عالم جبروت، جبروتی است.[۴]
امامخمینی نیز در تبیین جامعیت انسان کامل معتقد است، انسان مشتمل بر حقایق تمام سلسله وجود عالم امکان از مراتب قوس نزول عالم تا مرحله عالم طبیعت و هیولی که پایینترین مرحله نزول است و در قوس صعود تا مقام تدلّی و قرب بلکه مقام «أو أدنی» و آخرین مرتبه انسانیت میباشد؛ بنابراین آنچه در عالم و نظام هستی وجود دارد، در انسان نیز هست. ازاینرو، همان طوری که عالم سه مرحله عقلی، مثالی و مادی دارد، انسان نیز دارای مراحل سهگانه عقل، مثال و ماده است. انسان با گذر از مراحل قوس نزول احکام هر یک از عوالم را به خود میگیرد و در نهایت در قوس صعود انباشته از همه مراحل میباشد، به همین خاطر به دلیل تطابق دو نسخه عالم و آدم، انسان را عالم صغیر میگویند چرا که تمام جهان منطوی در انسان میباشد.[۵]
امامخمینی بر پایه مبانی عرفانی، در تحلیل مسأله جامعیت انسان بر این اعتقاد است که انسان کامل مظهر اسم جامع الله است و همچنان که اسم جامع الله است، جامعیت کامل و سیطره بر تمام اسماء دارد و جامع همه عوالم وجود بوده و عالم وجود تفصیل حقیقت انسان کامل است. به اعتقاد ایشان انسان کامل از حیث مقام جمعی، جامع جلال و جمال، ظهور و بطون و اول و آخر است که از جهت احدیت جمع بودن، نسبت به اسمای الهی مظهر احدیت و به اعتبار مقام کثرت تفصیلی از حقایق، مظهر حضرت واحدیت است.[۶] به اعتقاد امامخمینی انسان کامل از همه حدود عبور کرده و این عبور انسان از تمامی تعینات مشیر به مقام لامقامی انسان میباشد. انسان به لحاظ فنای در حقتعالی از همه تعینات ماورای حق عبور میکند و مقام معلومی ندارد، از همین رو خطابی وحیانی «یا اهل یثرب لا مقام لکم» ناظر و مشیر به این مقام بیمقامی انسان میباشد.[۷]
رهآورد جامعیت انسان کامل
اهل معرفت برای جامعیت انسان کامل ثمرات و نتایجی را برشمردهاند.[۸] فهم و حل مسأله جامعیت انسان کامل در آثار عرفانی امامخمینی اهمیت زیادی دارد، تبیین این مسأله علاوه بر اینکه بر فهم روشنتر شدن حقیقت انسان و جایگاه او در چینش نظام هستی کمک میکند، رهآوردهای دیگری نیز دارد از جمله آنها عبارت اند از:
- علم انسان کامل: یکی از رهآوردهای مبحث جامعیت انسان کامل، تبیین کیفیت علم انسان کامل به حقایق هستی است. انسان کامل جامع همه حقایق اسماء و اعیان است و کمالات حقایق مادون به صورت اندماجی در وجود او حاضر است. پس انسان کامل به سبب وحدتی که با مرتبه الوهیت و اسم جامع الله دارد، علماً و عیناً جامع همه حقایق عالم است.[۹]
- خلیفه بودن انسان کامل: با توجه به بحثهایی که درباره جامعیت کامل بیان شد، شایستگی انسان برای خلافت الهی ثابت می شود؛ زیرا انسان موجودی حقی و خلقی و کون جامع است و همه حضرات را در خود دارد و صاحب مقام جمعی و مظهر اسم جامع الله است که همه اسما را در خود دارد و این همان سرّ خلافت است.[۱۰]
- تصرف انسان کامل: تصرف تکوینی انسان کامل در عالم، از جمله مباحثی است که مورد توجه امامخمینی است، امامخمینی معتقد است انسان کامل ساری و جاری در مراتب عالم است و نسبت به کل عالم قدرت تصرف و تدبیر دارد؛ البته تصرف خلیفه الهی در عالم به مقتضای عنایت الهی است.[۱۱]
پانویس
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ج۱، ص۴۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۳۹؛ ابنترکه، اصفهانی التمهید القواعد، ص۲۲۲؛ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۸۲-۸۳.
- ↑ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۳۹ و ۹۰؛ ابنترکه اصفهانی، تمهید القواعد، ص ۲۲۲؛ قونوی، الاعجاز البیان، ص۱۱۶ و ۱۲۰؛ جامی، نقد النصوص، ص۸۶-۸۹.
- ↑ امامخمینی،، مصباح الهدایه، ص۸۲-۸۳؛ شرح دعای سحر؛ ص۵۵، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۱۵۹-۱۶۰؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۱.
- ↑ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۴۰۵؛ کرمانی، انسان کامل مبنای انسانشناختی، ص۴۷.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۷-۸ و ۵۴-۵۵؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۱؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۵۴؛ اسرار ملکوت، ج۱، ص۴۷.
- ↑ امامخمینی، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۵۰؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس، ص۶۸؛ شرح دعای سحر، ص۷-۸ و ۵۴؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۵۵-۳۵۶.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۱۵ و ۱۴۹-۱۵۰؛ مصباح الهدایه، ص۵۶؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ص۸۷-۸۹.
- ↑ کاشانی، لطائف الاعلام، ص۱۳۹؛ ابنترکه اصفهانی، تمهید القواعد، ص۱۸۳؛ جامی، نقد النصوص، ص۸۳-۸۹؛ فناری، مصباح الأنس، ص۲۹۱ و ۳۲۵.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۸۲-۸۳؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۵۲؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۴۷-۵۰.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۱۹۶-۱۹۷؛ آداب الصلاة، ص۱۴۰؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۵۲.
- ↑ امامخمینی،، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۴۷ و ۶۲-۶۳ و ۸۹-۹۰؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۱۰۹؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۵۳-۵۵.
منابع
- ابنترکه اصفهانی، صائن الدّین، تمهید القواعد، تصحیح سیدجلال الدّین آشتیانی، تهران، نشر وزارت فرهنگی و آموزش عالی، ۱۳۶۰ش.
- ابنعربی، محییالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- جامی، عبدالرحمن، نقد النصوص فی شرح نقش النصوص، تصحیح ویلیام چیتیک، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۰ش.
- صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۳ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- فناری، محمدبنحمزه، مصباح الانس، تهران ، انتشارات مولی، ۱۳۷۴ش.
- قونوی، صدرالدین، اعجاز البیان فی تفسیر أم القرآن، تصحیح سیدجلال آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی ۱۳۸۷ش.
- قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلالالّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادیزاده، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۹ش.
- کرمانی، علیرضا، انسان کامل مبنای انسانشناختی عرفانی در کثرتگرایی دینی، حکمت عرفانی، ۱۳۹۳ش.
نویسنده: باقر صاحبی