جدل
جدل، به معنای بحث و مشاجره با دیگران به منظور تحمیل فکر خود و غالب آمدن بر آنها میباشد. امامخمینی در آثار خویش به رذیله جدل با رویکرد اخلاقی پرداخته و مباحثی چون حقیقت، جایگاه، و آثار جدل را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است.
اهمیت و جایگاه جدل
جدل در اصطلاح دینی و اخلاقی به معنای بحث و مشاجره و مشاجره با دیگران به منظور تحمیل فکر خود و غالب شدن بر آنهاست.[۱] یکی از مباحث مهم اخلاقی، قرآنی و منطقی بحث از جدال و مراء میباشد. فن جدل در منطق یکی از صناعات خمس به شمار میرود، امّا در اخلاق اسلامی یکی از رذایل نفسانی به شمار میآید. علمای اخلاق به استناد برخی آیات و روایات به بحث از حقیقت، جایگاه، عوامل و آثار جدل پرداختهاند.[۲] مامخمینی نیز در آثار خوش به بحث جدل با رویکرد اخلاقی پرداخته و مباحثی چون حقیقت، جایگاه، و آثار جدل را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است.[۳]
تقریر و بیان جدل
حقیقت جدل یعنی بحث و مشاجره با دیگران است، به نحوی که مجادلهکننده تمام همّش آشکار کردن عیب دیگران و خوار ساختن آنها میباشد، بدون آن که انگیره دینی یا فایده آخرتی داشته باشد.[۴] امامخمینی نیز در بیان حقیقت جدل با رویکرد اخلاقی، معتقد است یکی از رذایل اخلاقی و جنود جهل، جدل و مراء است و براین باور است که اصحاب جدل، اهل ضلالت و جهالت میباشند. ایشان با استناد به روایاتی[۵] معتقد است هویت جدل تاریکی و ظلمت است و سبب بیماری قلب و روییدن ریشه نفاق و ایجاد کینه در دل میگردد؛ زیرا اعمال ظاهری در باطن اثر میگذارد، به ویژه اعمال سیئه که تأثیرش در قلب زودتر و شدیدتر است؛ زیرا انسان ولیده عالم طبیعت است؛ ازاینرو، اگر انسان به جدل و مراء و خصومت مشغول شود، قلب او دچار کدورت، ظلمت و تاریکی میشود و خصومت ظاهری و لسانی به خصومت باطنی و قلبی منجر میشود و سبب نفاق و دورویی میگردد که یکی از مفسدههای رذیله مراء و جدل میباشد. امامخمینی با استناد به آیه «ان ذلک لحق تخاصم اهل النار»[۶] و با توجه به سخنان برخی اهل معرفت معتقد است، اهل حدیث، اهل تخاصم و جدل میباشند که صورت عملشان در آخرت به صورت آتش میباشد، ازاینرو، جدل حتی اگر به حق هم باشد جایز نیست، چون سبب کدورت قلب میگردد.[۷]
آثار و درمان جدل
علمای اخلاق برای رذیله جدل و مراء، آثار متعددی را بر شمردهاند و در ضمن آن به درمان و علاج این رذیله اخلاقی نیز اشاره کردهاند.[۸] امامخمینی نیز به برخی آثار و نشانههای جدل و خصومت اشاره کرده است از جمله اینکه شخص مجادله کننده سبب اذیت و آزار مردم میگردد که سبب هلاک مجادلهکننده میگردد. از دیگر نشانههای و آثار جدل، تعرض و اظهار فضلیت بر دیگران از جهت علمی میباشد و از دیگر علائم و آثار جدل، این است که مجادلهکننده، خود را توصیف به حلم و بردباری میکنند در حالی که به آن متصف نیست و این خود نوعی نفاق و دورویی است. امامخمینی راه درمان و علاج جدل را به این میداند که شخص مجادلهکننده مدتی با ریاضت و زحمت خود را از این خصلت ننگ آور و رذیله اخلاقی دور کند و قدری در عواقب آن تفکر کند و مدتی خلاف نفس خویش عمل کند که به لطف الهی در اندک زمانی این رذیله از بین میرود.[۹]
پانویس
- ↑ نراقی، معراج السعاده، ص۵۲۲، جامع السعادات، ج۲، ص۱۳۵؛ طباطبائی المیزان، ج۱۳، ص۳۳۲.
- ↑ نراقی، معراج السعادة، ص۵۵۱-۵۵۴؛ گیلانی، شرح مصباح الشریعه، ص۳۰۷-۳۰۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۱۳۸؛ ابنسینا، النجاة، ص۱۱۸؛ طوسی، شرح الاشارات والتنبیهات، ج۱، ص۲۲۰؛ مظفر، المنطق، ج۳، ص۲۵۷؛ طباطبائی، المیزان، ج۱۳، ص۳۳۲.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۶۹ و ۳۹۴؛ صحیفه امام، ج۴؛ ص۳۲۰؛ ج۹، ص۲۸۹؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۷۳؛ ج۱، ص۲۴۵؛ المکاسب، المحرمه، ص۲۰؛ جهاد اکبر، ص۳۱؛ الطلب والاراده، ص۶۰؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۶۲.
- ↑ نراقی، معراج السعاده، ص۵۵۱؛ جامع السعادات، ج۲، ص۱۳۵؛ طباطبائی، المیزان، ج۱۳، ص۳۳۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۰۰-۳۰۱ و ۶۴۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۷۲، ص۱۴۶.
- ↑ ص: ۶۴و
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۱، ۳۷۴-۳۷۶؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۷۳؛ جهاد اکبر، ص۳۱.
- ↑ مجتبوی، علم اخلاق اسلامی، ج۳، ص۳۷۷؛ کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۰۰؛ نراقی، معراج السعاده، ص۵۵۴.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۵ و ۳۷۴-۳۷۷.
منابع
- ابنسینا، حسینبنعبدالله، النجاة، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، الطلب والاراده، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۴۲۱ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۹ش.
- طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طوسی، خواجه نصیرالدین، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، نشر البلاغة، ۱۳۷۵ش.
- کلینی، محمدبنیعقوب، اصول کافی، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- گیلانی، عبدالرزاق، شرح مصباح الشریعه، تهران، نشر صدوق، ۱۳۶۶ش.
- مجتبوی، جلالالدین، علم اخلاق اسلامی، تهران، نشر حکمت، ۱۳۷۹ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
- مظفر، محمدرضا، المنطق، قم، دارالعلم، ۱۳۸۲ش.
- نراقی، احمد، معراج السعادة، قم، نشر هجرت، ۱۳۷۸ش.
- نراقی، مهدی، جامع السعادات، قم، نشر آل محمد، ۱۳۸۸ش.
نویسنده: باقر صاحبی