حسرت
حسرت، به معنای تأسف و دریغ خوردن از دست دادن چیزی یا فرصتی میباشد و بالاترین مرحله آن از دست دادن صورت کمالی و سعادت انسانی است که جبرانپذیر نیست.
اهمیت و جایگاه حسرت
در اصطلاح اخلاقی به حالتی گفته میشود که انسان به دلیل از دست دادن یک نعمت یا فرصت، احساس غم و اندوه شدید کند.[۱] مفسران و اندیشمندان اسلامی با استناد به برخی آیات الهی به بیان حقیقت حسرت، حسرت اخروی و جایگاه و اهمیت حسرت پرداختهاند.[۲]
امامخمینی نیز در آثار خویش به بحث حقیقت حسرت، حسرت اخروی و جایگاه آن پرداخته است.[۳]
حقیقت حسرت
امامخمینی حقیقت حسرت را ندامت و پشیمانی میداند و بالاترین حسرت و ندامت را از دست دادن صورت کمالی و سعادت انسانی میداند. و معتقد است تا مجال هست انسان باید از منزلگاه ندامت دنیایی خود را رهایی بخشد و به معراج قرب الهی برسد؛ زیرا برخی حسرتها جبرانناپذیر است. به اعتقاد امامخمینی کسی که جهل مرکب دارد و دارای ظلمت باطنی است.
این شخص دارای حسرتی است که قابل وصف نیست؛ زیرا خداوند به او نعمتهای فراوان داره و او استفاده نکرده است. امامخمینی با استناد به آیه «یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله»،[۴] به بیان حقیقت و ماهیت حسرت پرداخته معتقد است برخی فرصت را انسان از دست میدهد و دیگر نمیتواند آنها را جبران کنند؛ نظیر کمال انسانی و در این صورت حسرت غیرقابل وصف پیدا میکند.[۵]
حسرت اخروی
مفسران اسلامی با استناد به برخی آیات الهی یکی از نامهای روز قیامت را «یوم الحسرة» میدانند؛ زیرا غافلان و بیخبران از غفلت بیدار شده و همه اعمال خود را میبینند، حسرت در آن روز به اندازهای است آن را روز حسرت گویند.[۶] امامخمینی نیز با استناد به آیه «أنذرهم یوم الحسرة إذ قضی الامر وهم فی غفلة وهم لایومنون»[۷] یکی از نامهای روز قیامت را «یوم الحسرة» میداند که شخص غافل و بیخبر از خواب غفلت بیدار شده و همه اعمال بد خود را مشاهده میکند. روزی که سلطنت باطن و یوم الجمع و شمس حقیقت از پشت پردههای کثرت و غفلت طلوع کند و انسان هزاران افسوس و حسرت بخورد، حسرتهایی که پایانپذیر نیستند..[۸]
پانویس
- ↑ ابنفارس، مقایس اللغه، ج۲، ص۶۲؛ طباطبائی المیزان، ج۷، ص۷۸؛ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۲۳۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج۶، ص۷۹۷؛ آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ص۵۱۶؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ص۹۷؛ طباطبائی، المیزان، ج۷، ص۷۸؛ کرجی، شواهد قرآنی، ۲۶۱.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۳۴ و ۹۱-۹۲؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۵؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۲۲۳؛ شرح چهل حدیث، ص۳۹۳.
- ↑ الزمر: ۵۶.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۲۲۲؛ آداب الصلاة، ص۵-۶؛ سرّالصلاة، ص۴۰؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۵۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج۶، ص۷۹۵؛ آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ص۵۱۶.
- ↑ مریم: ۳۹.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۵۳ و ۸۵؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۲۲۳؛ آداب الصلاة، ص۹۱-۹۲.
منابع
- ابنفارس، احمد مقایس اللغه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۰۴ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- آملی، حیدر، جامع الاسرار و منبع الانوار، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، ۱۴۲۶ق.
- راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دار القلم، ۱۳۷۹ش.
- طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان، بیروت دار المعرفه، ۱۴۰۸ق.
- کرجی، علی، شواهد قرآنی بر مضامین حکمت متعالیه، قم، مرکز پژوهش، ۱۳۹۴ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مفاتیح الغیب، تصحیح خواجوی، تهران، مؤسسه تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
نویسنده: باقر صاحبی