پرش به محتوا

حسن و قبح فعلی

از ویکی امام خمینی

حسن و قبح فعلی، که به حسب ذات خود و با قطع نظر از عوارض و عناوین دارای حسن و قبح باشد.

اهمیت و جایگاه حسن و قبح

حسن و قبح در اصطلاح کلامی به معنای هر فعلی که فاعل مختار آن مستحق مدح و ستایش باشد، حَسَن گویند و هر فعلی را که فاعل مختار آن مستحق مذمت باشد قَبیح گویند.[۱]

یکی از مسائل مهم کلامی بحث از حسن و قبح افعال است. در این زمینه میان متکلمان اسلامی اختلاف نظر است امامیه و معتزله به حسن و قبح عقلی قائل‌اند و ارزش افعال را ذاتی می‌دانند و معتقدند که عقل قدرت توانایی درک حسن و قبح برخی افعال را دارد.[۲] در مقابل اشاعره بر این باورند که حسن و قبح شرعی است؛ یعنی افعال به خودی خود نه خوبند و نه بد بلکه آنچه خداوند خوب بداند خوب و آنچه آن را قبیح بداند قبیح است.[۳]

امام‌خمینی نیز در آثار فلسفی و اصولی خویش به بحث حسن و قبح افعال پرداخته و نتایج و آثاری بر آن مترتب ساخته است..[۴]

اقوال در حسن و قبح افعال

دو دیدگاه متفاوت در خصوص حسن و قبح افعال وجود دارد؛ یکی دیدگاه شیعه و متقدمان از متکلمان معتزلی که از معنای عقلی حسن و قبح دفاع کرده‌اند و بر این باورند که افعال انسان به خودی خود و بدون اینکه شارع درباره آن اظهار نظری کرده باشد، دارای حسن و قبح عقلی‌اند. طرفداران این نظریه دلایل متعددی بر مدعای خود اقامه کرده‌اند.[۵]

دیدگاه دوم، دیدگاه متکلمان اشعری است که مبنای عقلی تحسین و تقبیح را نپذیرفته‌اند، به باور اشاعره کسانی که عقل را بر درک حسن و قبح افعال توانا می‌شمارند، اراده خدا را محدود کرده‌اند؛ ازاین‌رو معتقدند در حقیقت آنچه نیکی و بدی، زیبایی و زشتی را در افعال پدید می‌آورد، حکم شارع به حسن و قبح آنها است. اشاعره در اثبات مسلک خود به اقامه چندین دلیل پرداخته‌اند.[۶]

امام‌خمینی حسن و قبح را به کمک قوه عقل ممکن دانسته و حکم عقل به حسن عدالت و احسان و قبح ظلم و غضب را از همین قبیل برشمرده است.[۷] ایشان همچنین در بحث قبیح بودن دروغ، آن را دارای قبح ذاتی دانسته و بر این باور است که در صورت تزاحم با امری که قبیح‌تراست، دروغ‌گویی بر قبح ذاتی خود باقی خواهد ماند؛ زیرا عقل قبح آن را اقتضایی نمی‌داند بلکه قبح آن فعلی است.[۸] ایشان ادله نقلی در این زمینه را که درباره حکم عقل وارده شده، ارشاد به حکم عقل می‌داند و در اتصاف بعضی از قبایح عقلی و اتصاف فاعل به آن علم به قبح را شرط می‌داند؛ امّا بر این باور است که حرمت شرعی آن به نفس عناوین واقعی تعلق گرفته و علم تنها طریق به آن است.[۹]

امام‌خمینی، بر این باور است که بعضی از ادراکات عقل عملی، ذاتی است، به این معنا که بعضی از عناوین به حسب ذات خود و با قطع نظر از عوارض و عناوین دیگر متصف به حسن و قبح می‌شوند؛ مانند صدق و کذب؛ امّا این عناوین حَسن یا قَبیح گاهی در خارج مصداق عناوین دیگری واقع می‌شوند و این دو عنوان با هم تزاحم می‌کنند که در این صورت حسن یا قبح یک عنوان، به اعتبار وجوه و اعتباراتی که پیدا می‌کند متغیر می‌شود.[۱۰]

آثار و نتایج حسن و قبح

اعتقاد به حسن و قبح عقلی نتایج و آثار مهمی در علم کلام دارد و اصول متعددی مانند ضرورت شناخت خداوند، حکمت و عدل الهی، قاعده لطف، حُسن تکلیف، قبح تکلیف بما لایُطاق و قبح عقاب بلا بیان را بر این اصل استوار ساخته‌اند.[۱۱] متکلمان اشعری معتقدند خداوند می‌تواند کودکان را در آخرت عذاب کند و مؤمنان را به جهنم و کافران را به بهشت ببرد و این کار قبیح نخواهد بود.[۱۲] اهل معرفت با ردّ این نظریه اشاعره را اهل درک ضعیف می‌دانند.[۱۳]

امام‌خمینی، نیز با ردّ کلام اشاعره، شرایطی برای صحت ثواب و عقاب ذکر می‌کند. از جمله؛

  • فاعل دارای قوه ادراک باشد و قدرت آگاهی و اطلاع بر عالم آخرت داشته باشد و معتقد باشد برای این عالم خالق و مدبری است.
  • تکالیف الهی به او رسیده باشد.
  • صدور فعل از فاعل با اراده، اختیار و بدون هیچ‌گونه اجباری باشد.

امام‌خمینی، شرط سوم را با دو رویکرد کلامی و فلسفی بررسی کرده معتقد است؛ از دیدگاه کلامی هر فعلی که از روی علم و اختیار صادر شود، منتسب به فاعلش خواهد بود و معتقد است از نظر فلسفی، اختیار انسان شرط ثواب و عقاب است لکن شرط کافی نیست، بلکه شرط دیگری لازم است و آن قوه تمییز حسن و قبح افعال می‌باشد.[۱۴]

پانویس

  1. حلّی، کشف المراد، ص۴۱۸؛ طیب، کلم الطیب در تقریر عقاید اسلام، ص۱۰۵؛ طباطبائی، رسائل سبعه، ص۱۳۴–۱۳۵.
  2. حلّی، کشف المراد، ص۴۱۸–۴۱۹؛ نهج الحق و کشف الصدق، ص۸۴؛ سبحانی، الرسائل الاربع، ج۱، ص۱۴–۱۵؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۵۸.
  3. فخر رازی، الاربعین، ج۱، ص۳۴۸–۳۴۹؛ جرجانی، شرح المواقف، ج ۸، ص۱۸۱؛ جوینی الارشاد، ص۲۲۸.
  4. امام‌خمینی، انوار الهدایه، ج۱، ص۶۵ و ۲۳۱؛ الطلب والاراده، ص۷۹؛ کتاب البیع، ج۳، ص۵۸۸؛ المکاسبه المحرمه، ج۲، ص۱۱۲–۱۱۳؛ مناهج الوصول، ج۱، ص۲۸۱؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۳۲۸-۳۲۹ و ۲۷۷–۲۷۶.
  5. حلّی، کشف المراد، ص۴۱۹–۴۲۰؛ سبحانی، الرسائل الأربع، ج۱، ص۱۴–۱۵؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۵۸.
  6. جوینی، الارشاد، ص۲۲۸؛ فخر رازی، الاربعین فی اصول‌الدین، ج۱، ص۳۴۶؛ جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۱۸۱.
  7. امام‌خمینی، انوار الهدایه، ج۱، ص۶۵؛ الطلب والاراده، ص۷۹؛ الطهارة، ج۲، ص۱۱۶-۱۱۷؛ کتاب البیع، ج۲، ص۵۸۸.
  8. امام‌خمینی، المکاسب المحرمه، ج۲، ص۱۱۲-۱۱۳.
  9. امام‌خمینی، انوار الهدایه، ج۱، ص۲۳۱.
  10. امام‌خمینی، المکاسب المحرمه، ج۲، ص۱۱۲–۱۱۴.
  11. سعیدی‌مهر، کلام اسلامی، ج۱، ص ۲۹۷.
  12. اشعری، اللمع فی الرد علی أهل الزیغ والبدع، ص۷۴.
  13. ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ج۲، ص۶۹۰؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۴۸۴.
  14. امام‌خمینی، انوار الهدایه، ج۱، ص۶۴–۶۶؛ الطلب والاراده، ص۷۸–۷۹؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۲۷۶-۲۷۷.

منابع

  • ابن‌عربی، محیی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • اشعری، ابوالحسن، اللمع فی الرد علی اهل الزیغ والبدع، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۱ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الطلب والاراده، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۴۲۱ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الطهارة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، انوارالهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مناهج الوصول الی علم الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، قم، سیدشریف رضی، ۱۳۲۵ق.
  • جوینی، ابوالعالی، الارشاد الی قواطع الادله فی اصول الاعتقاد، تحقیق اسد تمیم، بیروت، الکتب الثقافیه، ۱۴۱۶ق.
  • سبحانی، جعفر، الرسائل الاربع، قم، مؤسسه امام صادق علیه‌السّلام، ۱۴۱۵ق.
  • سعیدی‌مهر، محمد، کلام اسلامی، قم، نشر طه، ۱۴۰۰ش.
  • شهرستانی، محمدبن‌عبدالکریم، الملل والنحل، قم، شریف رضی، ۱۳۶۴ش.
  • طباطبائی، محمدحسین، رسائل سبعه، قم، بنیاد علمی و فکری استاد علامه طباطبائی، ۱۳۶۳ش.
  • طیب، عبدالحسین، الکم الطیب در تقریر عقاید اسلام، تهران، کتاب فروشی اسلامی، بی‌تا.
  • علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، قم، نشر اسلامی، ۱۴۲۵ق.
  • علامه حلّی، نهج الحق و کشف الصدق، بیروت، دار الکتب اللبنانی، ۱۹۸۲م.
  • فخر رازی، محمدبن‌عمر، الاربعین فی اصول الدین، قاهره، مکتبة الکلیات الأزهریة، ۱۹۸۶م.
  • قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلال‌الّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.

نویسنده: باقر صاحبی