پرش به محتوا

خلافت کبری

از ویکی امام خمینی

خلافت کبری در عرفان به معنای واسطه و بررخ میان خالق و مخلوق و اسماء و ذات الهی و اصل همه خلافت‌ها است که بر تمام مراحل مادون احاطه دارد. امام‌خمینی نیز در آثار خویش بحث حقیقت، جایگاه و اهمیت خلافت کبری پرداخته و آثاری بر آن مترتب ساخته است.

اهمیت و جایگاه خلافت کبری

خلافت کبری در اصطلاح عرفانی به معنای فیض و حقیقتی که واسطه حجاب نوری بین ذات حق و اسما و صفات الهی است.[۱] مسئله خلافت کبری یکی از بحث‌های مهم و محوری در مباحث عرفانی است. اهل معرفت معتقدند بدون خلافت کبری هیچ ظهوری در عالم اسما و صفات الهی صورت نمی‌گیرد. عرفا درباره حقیقت خلافت کبری، جایگاه و اهمیت آن مطالب فراوانی بیان کرده و خلافت کبری را با انسان کامل پیوند داده و این خلیفه را روح عالم می‌دانند که همه فیوضات الهی از طریق آن صورت می‌گیرد.[۲] امام‌خمینی نیز در آثار خویش بحث حقیقت، جایگاه و اهمیت خلافت کبری پرداخته و آثاری بر آن مترتب ساخته است.[۳]

حقیقت خلافت کبری

اهل معرفت معتقدند که بعد از مقام غیب الغیوب، نخستین تجلی که عهده‌دار خلافت و جانشینی حق است و واسطه فیضی میان حق‌تعالی با اسماء الهی می‌باشد، خلافت کبری، فیض اقدس و حقیقت محمدی است.[۴] امام‌خمینی نیز در بیان حقیقت خلافت کبری معتقد است بعد از مقام ذات الهی، نخستین تجلی که عهده‌دار خلافت و جانشینی ذات الهی است و واسطه بین خالق و مخلوق و اسمای الهی است، همان فیض اقدس می‌باشد.

به باور امام‌خمینی باطن این خلافت کبری مقام احدیت است و از آنجا که در باب ولایت و حقیقت آن، نحوه‌ای از تصرف و نوعی از قرب نهفته است، ازاین‌رو، خلافت کبری نیز حقیقتی است که از سویی در کثرت مادون تصرف و در آنها ظهور می‌کند و از سوی دیگر نزدیک و قریب به حضرت حق‌تعالی می‌باشد. از آنجا که ذات غیب‌الغیوب هرگز ظهور و تجلی نمی‌کند و با اسما ارتباط مستقیمی ندارد، پس بطور قطع ذات باید جانشینی داشته باشد تا نور ذات را در این مرایا و اسما و صفات بتاباند. به اعتقاد امام‌خمینی خلافت کبری و جانشینی فیض اقدس سبب پیدایش اسماء الهی شده، درهای برکت بازگشته و چشمه‌های خیر به جوشش آمده، موجودات خلقی با همه گستردگی و بی‌انتهای به وجود می‌آیند.[۵]

کیفیت خلافت کبری

امام‌خمینی در بیان کیفیت خلافت کبری و فیض اقدس، تأکید دارد که این خلافت کبری از مقام ذات، تنها از جهت ظهور و فیض رسانی و متعین شدن به اسما و اتصاف به صفات جمالی و جلالی می‌باشد، ازاین‌رو، خلافت کبری و فیض اقدس برای مستخلف عنه خود، یعنی مقام ذات الهی به لحاظ ظهور و فیض‌رسانی خلیفه و جانشین است، امام‌خمینی روح خلیفه کبری را ریشه و اصل همه انواع خلافت‌ها می‌داند و خلافت محمدی را از آنِ اسم جامع الله در سرسلسله واحدیت می‌داند؛ زیرا این اسم به همه اسما فیض و مدد داده و ربّ همه آنهاست؛ بنابراین فیض اقدس به عنوان خلیفه کبری، روح خلافت کبری است و همه خلافت‌ها در عوالم هستی از خلیفه کبری آغاز می‌گردد، نه تنها همه خلافت‌ها از او آغاز می‌گردد بلکه اصل خلافت و حقیقت خلافت و خلیفه و مستخلفٌ‌الیه، همان فیض اقدسی است که در همه خلافت‌ها ظاهر می‌گردد. از این خلافت به ولایت حقیقی و ولایت عظمی تعبیر می‌شود. امام‌خمینی خلافت کبری را همان ربّ ولایت علوی می‌داند که این ولایت با حقیقت خلافت محمدی در نشئه امر و خلق، متحد است.

امام‌خمینی در تبیین چگونگی کیفیت احاطه خلافت کبری بر تمام مراحل مادون از مسأله دوایر خلافت بهره برده و معتقد است حقیقت و باطن این خلافت کبری هیچ بروز و ظهوری ندارد و متعین به صفتی نمی‌گردد و از این جهت هیئت روحانی نیز ندارد اما به لحاظ ظهور خود در اسما و صفات به هیئت و شکل کراتی است که برخی از آنها محیط بر برخی دیگر می‌باشند. مطلب دیگری که مورد توجه امام می‌باشد خلافت کبری در خارج صقع ربوبی است؛ یعنی ظهور آن نشئه خارجی و عینی و پدید آمدن کثرات خلقی است، زیرا در نشئه خارجی و عینی نیز نیاز به واسطه‌ای بین خالق و مخلوق که آن واسطه و خلیفه فیض مقدس می‌باشد. فیض مقدس که امام‌خمینی از آن به نور ربّ تعبیر می‌کند، جامع همه حقایق خلقی و حاضر در دل همه آنهاست.[۶]

پانویس

  1. امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ص۱۸؛ یزدان‌پناه، فروغ معرفت، ج۱، ص۴۰۲؛ جندی، شرح فصوص الحکم، ص۲۰۲.
  2. ابن‌عربی، فصوص الحکم، ص۴۸-۵۵؛ قونوی، اعجاز البیان، ص۱۳۵؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۳۵۱ و ۴۰۵؛ رسائل، ص۳۸؛ جندی، شرح فصوص الحکم، ص۲۰۲؛ یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ص۶۰۹.
  3. امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ص۱۸-۲۰؛ آداب الصلاة، ص۱۴۰.
  4. قونوی، صدرالدین، اعجاز البیان، ص۱۳۵؛ فکوک، ص۱۸۶؛ رسالة الهادیه، ص۱۴۷؛ کاشانی، لطائف الاعلام، ص۶۳۴-۶۳۵؛ خوارزمی، ینبوع الاسرار، ج۱، ص۶۵.
  5. امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ص۱۶-۱۷؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۱۳.
  6. امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ص۱۸، ۲۶-۲۷، ۳۷ و ۵۱؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۱۳-۳۱۵؛ ج۳۲۳-۳۲۴.

منابع

  • ابن‌عربی، محیی‌الدین، فصوص الحکم، تعلیقه ابوالعلاء عفیفی، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۶ش.
  • جندی، مؤیدالدین، شرح فصوص الحکم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.
  • خوارزمی، حسین، ینبوع الاسرار فی نصایح الابرار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۹۵ش.
  • صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
  • قونوی، صدرالدین، اعجاز البیان فی تفسیر أم القرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۱ش.
  • قونوی، صدرالدین، رساله الهادیه، دار النشر فرانز شتاینر، آلمان، ۱۴۱۶ق.
  • قونوی، صدرالدین، فکوک، تهران، انتشارات مولی، ۱۳۹۳ش.
  • قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلال‌الّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
  • کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادی‌زاده، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۹ش.

نویسنده: باقر صاحبی