خلود عذاب

از ویکی امام خمینی

خلود عذاب، همان حیات یا عذاب ابدی در عالم آخرت است که همیشه ماندن و بقای طولانی از ویژگی‌های آن می‌باشد.

اهمیت و جایگاه خلود عذاب

خلود در اصطلاح کلامی به معنای جاودانگی و یکی از اوصاف جهان آخرت است.[۱] در برخی آیات الهی به صراحت درباره جایگاه اهل کفار و مشرکین از واژه خلود عذاب استفاده شده است.[۲] درباره خلود اهل جهنم روایات فراوانی ذکر شده است و عذاب دائم را مختص کافران و مشرکان دانسته شده است.[۳]

در مباحث کلامی درباره خلود عذاب برخی انسان‌ها مطالب فراوانی بیان شده است؛ اما در مورد اینکه مؤمن گناهکار نیز خالد در جهنم است یا خیر مورد اختلاف است..[۴] در این میان برخی اهل معرفت فقط نگاه خاصی در این زمینه دارند که معرکه آراء اندیشمندان اسلامی شده است.[۵]

امام‌خمینی نیز به پیروی از حکمای الهی و عرفای اسلامی در آثار خویش به بحث خلود در عذاب پرداخته و خلود در آتش را از ضروریات دین می‌داند..[۶]

اقوال در خلود عذاب

مسئله خلود عذاب الهی، به عنوان کیفر اخروی برای برخی گناهکاران، جایگاه بسیار مهم و قابل توجهی در معادشناسی اندیشمندان مسلمان دارد. وجود دیدگاه‌های متفاوت و مناقشات آشکار در این باب، نشان‌دهنده توجه عمیق به این مسئله است. یکی از اساسی‌ترین موارد اختلاف، مربوط به تعیین مصداق برای مفهوم خلود عذاب و اینکه چه کسانی در آخرت مشمول خلود عذاب می‌شوند. برخی از متکلمان بر این اعتقادند که خلود عذاب برای مرتکبین گناهان کبیره می‌باشد.[۷] اکثر متکلمان اسلامی براین باورند که گناهانی جز شرک و کفر را خداوند می‌آمرزد و تنها مشرکین و کفار در عذاب دائمی خواهند بود.[۸]؛ لکن برخی اهل معرفت برخلاف نظر متکلمان اسلامی، بجای خلود عذاب، صراحتاً از انقطاع عذاب سخن گفته‌اند و معتقدند که هیچ یک از اهل ایمان و اهل کفر در عذاب دائم نخواهند ماند.[۹]

ابن‌عربی، با ارائه تعریف خاص از عذاب در صدد است که با دگرگون ساختن معنای عذاب، تصویری خاص از معاد داشته باشد، ایشان عذاب را از ریشه «عَذب» یعنی گوارا می‌داند و معتقد است اهل دوزخ به سبب سپری شدن زمان و تکرار اَلَم، به آتش دوزخ عادت کرده با آن مأنوس شده‌اند و در این حال رحمت الهی شامل آنان شده و عذاب الهی از آنان مرتفع می‌گردد.[۱۰]

قائلین به انقطاع عذاب برای ادعای خود دلائلی بیان کرده‌اند.[۱۱] از جمله اینکه هر انسانی فطرتاً و در نهان خویش موحد است، منتها بعضی از باب خطای در تطبیق، تقلیداً یا به خاطر جهل مرکب، بیراهه می‌روند و شرک را که خلاف فطرت است بر خویش تحمیل می‌کنند. این گرده به مقداری که زایل کننده ظلمت شرک است، عذاب می‌شوند و بعد از پاک شدن و ظاهر شدن فطرتشان عذابشان قطع می‌شود؛ زیرا شرک عرض غریب است و بالاخره زایل می‌شود و آنچه می‌ماند فطرت است.[۱۲] امام‌خمینی ضمن نقل قول از دیگران، خلود در آتش را از ضروریات دین دانسته و معتقد است؛ علت خلود در جهنم، زوال ایمان به واسطه بعضی از ملکات نفسانی است.[۱۳]

رویکرد امام‌خمینی به مسأله خلود به گونه‌ای است که تنها به شرایط، الزامات و ویژگی‌های مخلّدین در آتش منحصر نمی‌شود، بلکه در کنار آن به بیان علت عدم تحمل عذاب آخرت، همچنین راه‌های خلاصی از آتش جهنم را نیز بیان کرده است. ایشان خاموشی نور فطرت را دلیلی بر خلود آتش جهنم می‌داند.[۱۴] امام‌خمینی معتقد است که فطرت الهی که انسان‌ها همگی از آن خلق شده‌اند، ممکن است در دام حجاب‌های مختلف گرفتار شود، اما ممکن نیست که تمام فطرت الهی توسط قوای شیطانی از قبیل شهوی و غضبی نابود شود، بلکه فقط می‌تواند مورد غفلت و در سایه قوای شیطانی قرار بگیرد؛ ازاین‌رو در روز قیامت شاید به نور پروردگار، فطرت الهی انسان‌ها نیز بیدار شده و مورد لطف الهی قرار گیرد.[۱۵]

فلسفه عذاب اُخروی

عذاب آخرت یا همان جهنم، امری است که از سوی خداوند برای انسان‌های گناهکار اعم از مؤمن گناهکار و کافر وعده داده شده است. تا در آن عذاب پالایش و تصفیه گردد یا در آن خالد بماند.[۱۶] امام‌خمینی نیز آتش دوزخ و عذاب جهنم را در حقیقت صورت رحمت الهی می‌داند که موجب وصول گناهکاران به کمالات عالیه می‌باشد به این معنا که عذاب، هیئات ظلمانی و رذایل نفسانی را که معلول معصیت و گناه است از بین می‌برد و گناهکار را آماده دریافت رحمت الهی می‌کند، بنابراین وجود عذاب جهنم و مواقف قیامت عنایتی از سوی خداوند متعال است و آن کس که می‌تواند پاک شود، پاک شده و آن کس که قرار همیشگی او در جهنم و خالد در آن است نیز مشخص می‌گردد.[۱۷]

پانویس

  1. فخر رازی، تفسیر کبیر، ج۱، ص۴۸۸؛ بیهقی، تاج المصادر، ج۱، ص۱۳.
  2. هود: ۱۰۶ و ۱۰۷؛ زخرف: ۷۷.
  3. مجلسی، بحار الانوار، ج۸، ص۳۴ و ۳۵۱؛ شیخ صدوق، التوحید، ص۴۰۷-۴۰۸؛ طباطبائی، المیزان، ج۱ ص۴۱۲.
  4. شیخ مفید، مصنفات، ج۴، ص۴۷؛ علامه حلّی، کشف المراد، ص۴۱۴؛ شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۳۹.
  5. ابن عربی، الفتوحات، ج۳، ص۷۷؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۹، ص۳۴۹-۳۵۴.
  6. امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ج۲، ص۳۴۴؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۷۶؛ شرح چهل حدیث، ص۲۱؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۰۶۰۷-۶۰۸؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل ص۴۴-۴۵.
  7. مقالات الاسلامیین، ص۶۵؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۷۹۸.
  8. شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۳۹.
  9. ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ج۳، ص۷۷؛ فصوص الحکم، ص۱۶۹.
  10. قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۶۶۳؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۹، ص۳۴۹.
  11. ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ج۳، ص۲۵ و ۷۷؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۹، ص۳۴۸-۳۵۴.
  12. ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ج۳، ص۲۵؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۹، ص۳۵۱-۳۵۲.
  13. امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ج۲، ص۳۴۴؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۷۶؛ شرح چهل حدیث، ص۲۱.
  14. امام‌خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۴۴-۴۵، ۸۳؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۸۰۰.
  15. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۶۰۷-۶۰۸؛ الطلب و الاراده، ص۸۸-۸۹؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۸۰۱-۸۰۲.
  16. قراملکی، پاسخ به شبهات کلامی، ص ۳۲۸-۳۳۲.
  17. امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۱۶۳-۱۶۴؛ الطلب والاراده، ص۸۸-۸۹؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۷۹۷.

منابع

  • ابن‌عربی، محیی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، تحقیق عبدالحمید، بیروت، مکتب العصریه، ۱۴۱۹ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الطلب والاراده، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۴۲۱ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تهذیب الأصول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۱ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • بیهقی، ابوالفضل، تاج المصادر، تصحیح هادی‌زاده، تهران، بی‌جا، ۱۳۷۵ش.
  • شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، قم، نشر شریف رضی، ۱۳۶۴ش.
  • صاحبی، باقر، حکمت معنوی (درآمدی بر اندیشه فلسفی امام‌خمینی)، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۱ش.
  • صدوق، محمدعلی، التوحید، تحقیق سیدهاشم حسینی، قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۲۹۸م.
  • طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۹ق.
  • فخر رازی، محمدبن‌عمر، تفسیر کبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • قراملکی، محمدحسین، پاسخ به شبهات کلامی، تهران، فرهنگی و اندیشه، ۱۳۹۳ش.
  • قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلال‌الّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
  • مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
  • مفید، محمدبن‌نعمان، مصنفات، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، العرشیه، تصحیح غلامحسین آهنین، تهران، انتشارات مولی، ۱۳۶۱ش.

نویسنده: باقر صاحبی