رضیالله سعادتی
اطلاعات فردی | |
---|---|
اطلاعات علمی |
رضیالله سعادتی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
رضیالله سعادتی در سال ۱۳۱۰ ش در فریدن استان اصفهان به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت و سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و به همین منظور به قم رفت و در حوزه علمیه آنجا دروس سطح را نزد استادانی چون سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی و حسینعلی منتظری به پایان رساند. سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سیدحسین طباطبایی بروجردی و امامخمینی شرکت کرد [۱] وی به احتمال زیاد در دهه ۱۳۳۰ و اوایل دهه ۱۳۴۰ در درسهای امامخمینی در مساجد سلماسی و اعظم قم شرکت میکرده است.
رضیالله سعادتی از سال ۱۳۵۰ ش همراه با برخی از روحانیان ازجمله آیات مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، احمد بهشتی و رضا حججی نجفآبادی در کنار عبد الرسول قائمی به تبلیغ و سخنرانی در آبادان مشغول فعالیت بود [۲] و در آنجا در جلسات روحانیان مبارز که با محوریت شیخ عبدالرسول قائمی رئیس حوزه علمیه آنجا برگزار میشد، شرکت میکرد. ساواک در گزارشی از حضور او در جلسه روحانیان آبادان سخن گفته است که در آن یکی از نوارهای سخنرانی علی شریعتی استماع شده است [۳]
سعادتی در آبادان به سخنرانی میپرداخت و در آن سخنرانیها از حکومت پهلوی انتقاد میکرد. در یکی از گزارشهای ساواک در این باره که مذاکره ساواک با عبدالرسول قائمی است، در مورد فعالیتهای سعادتی در آبادان آمده است: «اشخاصی مانند سعادتی میروند بالای منبر و به مقدسات مملکتی توهین میکنند و مردم را تحریک و گمراه مینمایند. چون گفته میشود که این شخص به دعوت شما به آبادان آمده است مسلماً این فکر در مقامات به وجود خواهد آمد که این شخص خدای نکرده با برخورداری از موقعیت شما جرئت اظهار چنین مطالبی را به خود میدهد و تصدیق میفرمایند که این امر باعث وارد آمدن لطمه به موقعیت شما هم خواهد شد، لذا برای رفع هرگونه سوء تعبیری این فرد میبایستی بهعنوان تحریک افکار عمومی، تبلیغات مضره و توهین به مقامات عالیه مملکتی بلافاصله باید دستگیر میشد و تحت تعقیب قانون قرار میگرفت. لیکن تیمسار فرمودند من به خاطر احترام به شخص شما از این عمل صرف نظر کردم، ولی ایشان نباید دیگر در آبادان بالای منبر بروند و چون ماندنش در آبادان ممکن است باعث تحریکاتی بشود که بالاخره منجر به بازداشت او گردد که ما قبلاً از این کار صرف نظر کردیم؛ گرچه مأمورین شهربانی دستور کافی در این مورد دارند، ولی بهتر است ترتیبی بدهید که ایشان بدون سروصدا از منطقه خارج شوند» [۴] مأموران ساواک به تذکر قانع نشدند و سعادتی را در اسفند ۱۳۵۱ دستگیر و زندانی کردند. در پی دستگیری او جمعی از روحانیان آبادان خواستار واکنش به این اقدام شدند و ناراحتی خود را از اقدام حکومت پهلوی ابراز نمودند (همان، ۲۵۴). بهویژه شیخ عبدالرسول قائمی خواستار اقدامی در این زمینه شد و بر اساس گزارش ساواک، با درخواست او موافقت شد (همان، ۲۵۸)، بنابراین به نظر میرسد سعادتی در اواخر اسفند ۱۳۵۱ از زندان آزاد شده و در ۲۱ فروردین ۱۳۵۲ از آبادان خارج شده است [۵] در خرداد ۱۳۵۲ جمعی از جوانان خوزستان با صدور اعلامیهای، دستگیری سعادتی و یکی دیگر از روحانیان آبادان و آزار و اذیت و شکنجه آنان را با هدف ارعاب روحانیان و مردم از اقدام علیه حکومت پهلوی دانستند و آن را محکوم کردند [۶]
او بر اثر سخنرانیهای تند علیه حکومت پهلوی چند بار در اصفهان و آبادان بازداشت و مدت سه سال در زندان قصر تهران زندانی شد و با آیات حسینعلی منتظری، سیدمحمود طالقانی، حسین غفاری و محمدجواد حجتی کرمانی همبند و تحت شکنجه بود و دماغ و کتف او شکسته شد؛ بهطوری که تا آخر عمر انحراف بینی داشت [۷]
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم به فعالیتهای تبلیغی ادامه داد. پس از رحلت آیتالله حسینعلی منتظری، شعری در رثای او سرود و از مجاهدت و فعالیتهای او تجلیل کرد [۸] کتابهای خاطرات و مجاهدتهای ماندگار و اندرزهای اخلاقی از تألیفات اوست. رضیالله سعادتی در مهر ۱۴۰۰ از دنیا رفت [۹]
پانویس
- ↑ (خزائلی، کانال مشاهیر نجفآباد؛ سعادتی، ۸ـ۴۲).
- ↑ (خزائلی، کانال تلگرامی مشاهیر نجفآباد)
- ↑ (یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله عبدالرسول قائمی به روایت اسناد ساواک، ۲۵۰).
- ↑ (همان، ۲۵۱).
- ↑ (همان، ۲۶۵).
- ↑ (همان، ۲۷۹).
- ↑ (خزائلی، کانال مشاهیر نجفآباد).
- ↑ (سوگنامه، ۱۲۰).
- ↑ (خزائلی، کانال مشاهیر نجفآباد).
منابع
- خزائلی، حسنعلی (۱۴۰۰)، کانال گنجینه مشاهیر نجفآباد؛ سعادتی، رضیالله (۱۳۹۴)، خاطرات و مجاهدتهای ماندگار، تهران، ارغوان دانش.
- سوگنامه (بیتا)، دفتر دوم (بیانیهها، مقالات و اشعار شخصیتهای ملی، مذهبی، روشنفکران، روزنامهنگاران و دانشجویان به مناسبت رحلت فقیه و مرجع عالیقدر حضرت آیتاللهالعظمی منتظری)، قم، بیت آیتاللهالعظمی منتظری.
- یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۲: آیتالله عبدالرسول قائمی (۱۳۹۳)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.