شجره طبیعت
شجره طبیعت، اصطلاح عرفانی
اهمیت و جایگاه
شجره طبیعت در اصطلاح عرفانی، همان شجره کثرت در عالم طبیعت و هیولای اولی میباشد.[۱]
انعکاس جنبههای نمادین شجره و مضامین غنی آن در کتب عرفانی و فلسفی فراوان دیده میشود، شجره به عنوان نماد ارتباط میان زمین و آسمان شناخته شده است. با این ویژگیها است که پیوند انسان با شجره نیز معلوم میشود.[۲] برخی اهل معرفت در آثار خود از «کلمه» بودن انسان کامل یاد و در برخی از آثار خود تصریح کردهاند که انسان شجره است.[۳]
امامخمینی نیز در آثار خویش به شجره طبیعت توجه کرده و رابطه عمیقی میان انسان و شجره قائل است.[۴]
اقسام شجره
اهل معرفت در نگاه عرفانی خویش و با الهام از آیات الهی، شجره را به دو قِسم شجره طیبه و شجره خبیثه تقسیم کردهاند. شجره طیبه همان انسان کامل یا همان اعتقادات قلبی صحیح توحیدی است که اخلاص و عمل صالح، فروع و شاخههای آن میباشد و شجره خبیثه همان شجره شهوات است که زمین آن نفس امّاره و اوراق و برگهای آن تنبلی و میوه آن معصیت و غایت آن به جهنم میباشد.[۵]
امامخمینی نیز شجره طیبعت را به دو قسم طیبه و خبیثه تقسیم کرده است. ایشان اصل شجره را اسماء الهی میداند که از جهت وجودی، هیچ تعینی ندارد و در مقام لا اسم و لا رسم میباشد، این همان شجره طیبه است، امّا از آنجا که تعیّن و تحدید اسمی از اسماء ملاحظه میشود، شجره خبیثه است که همه خطایا از او ناشی میشود.[۶]
به اعتقاد امامخمینی همه عالم از حیث سوائیت که مظهر شیطان است، شجره خبیثه است، ایشان در مواردی اصل شجره خبیثه را به انیّت و انانیّت انسان میداند و معتقد است برای خروج از این شجره خبیشه باید ظاهر و باطن را پاک و از تصرفات شیطانی خالی کرد تا لایق حضور در محضر حق شد.[۷]
امامخمینی در مواردی شجره طیبه را به انسان کامل تطبیق میدهد و با استناد به روایتی، پیامبر(ص) را به منزله ساقه شجره و ائمه هدی علیهمالسّلام را به منزله شاخههای آن شجره طیبه و شیعیان را به منزله برگ آن شجره تعبیر میکند.[۸]
امامخمینی با استناد به برخی آیات الهی.[۹] در بیان نسبت میان قلب و قول و فعل انسان در نور و ظلمت، معتقد است اگر قلبی نورانی و صاف از کدورت شود، کلام و فعل او طیّب و نورانی میگردد و اگر قلب انسان ظلمانی باشد، فعل و قول او مانند شجره خبیثه ظلمانی خواهد بود..[۱۰]
شجره طوبی
اهل معرفت بر اساس برخی آیات الهی[۱۱] سرانجام مؤمنین را در بهشت در کنار شجره طوبی میدانند.[۱۲] امامخمینی درباره حقیقت شجره طوبی معتقد است، حقیقت این شجره، ولایت اهل بیت علیهمالسّلام و مقام «أو ادنی» و حضرت احدیت میباشد.[۱۳]
پانویس
- ↑ ملاصدرا، تفسیر قرآن الکریم، ج۳، ص۵۴۵؛ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۱۹-۱۲۰؛ امامی، مقایسه دیدگاه عرفانی، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ج۱، ص۵۹۹؛ کریستن، نخستین انسان و نخستین شهریار، ص۱۷؛ امامی، مقایسه دیدگاه عرفانی، ص۲۴۸.
- ↑ ابنعربی، فصوص الحکم، ج۱، ص۳۰۰؛ الفتوحات المکیه، ج۳، ص۱۳۷.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۵۴۵؛ شرح دعای سحر، ۱۳۴؛ سرّالصلاة، ص۸۸؛ آداب الصلاة، ص۱۷۳.
- ↑ ابراهیم، تفسیر عاملی، ج۵، ص۲۷۵؛ شیخ اشراق ، مجموعه مصنفات، ج۴، ص۷۳؛ ملاصدرا تفسیر قرآن کریم، ج۵، ص۲۳۳.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۵۴۵؛ شرح دعای سحر، ص۱۳۴.
- ↑ امامخمینی، سرّالصلاة، ص۵۴؛ آداب الصلاة، ص۱۷۳.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۳۹؛ سرّالصلاة، ص۸۸؛ شرح دعای سحر، ص۷۸.
- ↑ ابراهیم: ۲۶.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۳۰۸-۳۰۹.
- ↑ رعد: ۲۹.
- ↑ فیض کاشانی، الاصفی، ج۱، ص۶۰۴؛ کبری، التأویلات النجمیه، ج۳، ص۳۹۸.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۱۲؛ شرح چهل حدیث، ص۶۴۲.
منابع
- ابنعربی، محییالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بیتا.
- ابنعربی، محییالدین، فصوص الحکم، تعلیقه ابوالعلاء عفیفی، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
- اشرف امامی، علی، مقایسه دیدگاه عرفانی عبدالکریم جیلی و ابنعربی، تهران، نشر بصیرت، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، تصحیح هانری کربن، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- عاملی، ابراهیم، تفسیر عاملی، تصحیح غفاری، تهران، نشر ایران، ۱۳۶۰ش.
- فیض کاشانی، ملامحسن، الاصفی فی تفسیر القرآن، قم، نشر دفتر تبلیغات، ۱۳۷۶ش.
- کریستن سن، آرتور، نخستین انسان و نخستین شهریار، ترجمه ژاله آموزگارو احمد تفصیلی، نشر چشمه تهران ، ۱۳۷۷ش.
- کبری، نجمالدین، احمدبنعمر، التأویلات النجمیه فی التفسیر الإرشادی الصوفی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۹۷۱م.
- مسعودی، علیبنحسین، مروج الذهب، نشر کتاب، ۱۳۴۴ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۷۵ش.