عزیزالله خسروی زنجانی
![]() | |
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | عزیزالله خسروی زنجانی |
| لقب | خسروی زنجانی |
| تاریخ تولد | ۱۳۲۶ق |
| زادگاه | روستای پری، شهرستان ماهنشان، استان زنجان |
| تاریخ وفات | ۹ خرداد ۱۳۷۴ |
| محل دفن | گلزار شهدای تکاب |
| شهر وفات | تکاب، استان آذربایجان غربی |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | امامخمینی، مهدی مازندرانی، سیدشهابالدین مرعشی نجفی، سیدصدرالدین صدر، سیدحسین بروجردی |
| شاگردان | حسن انوری، محمد خالقی، سیدیحیی یثربی |
| محل تحصیل | حوزه علمیه زنجان، حوزه علمیه قم، حوزه علمیه نجف |
| اجازه روایت از | سیدمحسن حکیم |
| فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
| سیاسی | فعال در انقلاب اسلامی و مبارزه با رژیم پهلوی |
| اجتماعی | تلاش برای ایجاد وحدت میان مذاهب در منطقه تکاب |
عزیزالله خسروی، از شاگردان درس فلسفه امامخمینی.
زادگاه
عزیزالله خسروی معروف به خسروی زنجانی در سال ۱۳۲۶ هجری قمری در روستای پری از توابع شهرستان ماهنشان در استان زنجان در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد.[۱]
تحصیل
او خواندن و نوشتن را در مکتبخانهای در زادگاهش آموخت. سپس در مکتبخانه، قرآن و ابواب الجنان و تنبیه الغافلین را نزد پسرخالهاش ملا حبیبالله خواند. آنگاه نزد دیگر مدرسان آنجا کتابهای نصاب الصبیان، گلستان سعدی، تاریخ معجم، تاریخ وصاف و دره نادره را خواند. او در بیستسالگی به زنجان رفت و مدت ده سال، در حوزه علمیه آن شهر و زیر نظر فیاض زنجانی به تحصیل پرداخت و پس از خواندن مقدمات نزد استادان آن حوزه، قوانین را پیش آقا شیخ حسین قرهگلی و مطول را نزد مرحوم آخوند ملا حسین کلامی خواند و در شرح لمعه از شاگردان شیخ یعقوبعلی زنجانی بود.[۲] سپس بهمنظور تکمیل تحصیلات حوزوی، در سال ۱۳۱۹ش راهی قم شد و در حوزه علمیه قم به تحصیل پرداخت. او یک دوره فلسفه و حکمت منظومه حاج ملاهادی سبزواری را در همانجا و نزد آیات شیخ مهدی مازندرانی و امامخمینی خواند. همچنین حکمت بوعلی و اسفار ملاصدرا را نزد آقا شیخ مهدی مازندرانی و جلد اوّل و دوم اسفار (طبع قدیم) را در یکی از حجرههای مدرسه فیضیه[۳] نزد امامخمینی خواند.[۴] درباره سالهای حضور او در درس شرح منظومه و اسفار اربعه امامخمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی میتوان گفت که در دهه ۱۳۲۰ش و تا زمانی که امامخمینی به تدریس فلسفه اشتغال داشت، در درس ایشان حضور مییافته است.
خاطرهای از او درباره میزان ارادت امامخمینی به آیتالله بروجردی نقل شده است که از اهمیت زیادی برخوردار است و از سوی دیگر نشان از جایگاه امامخمینی نزد خسروی زنجانی دارد:
«آقای خمینی نزد آقای بروجردی منزلت زیادی داشت. یک روز دو نفر از حکمای انگلستان به محضر آقای بروجردی آمده بودند و چند سؤال فلسفی مطرح کرده بودند؛ آقای بروجردی آنها را به آقای خمینی که آن زمان معروف به «حاجآقا روحالله» بود ارجاع داده بود. آقای خمینی هم در بیت آقای بروجردی در اتاق دیگری مشغول پاسخگویی به سؤالات آنها شدند. اتفاقاً من هم رسیدم. آقای فاضل قفقازی (پدر آیتالله فاضل لنکرانی) که عمده امور مهم آقای بروجردی به دست ایشان انجام میشد و با من خیلی رفیق بود و میدانست که من از شاگردان آقای خمینی هستم، تا مرا دید به ترکی فرمود: آقا شیخ عزیزالله! به این اتاق بیا. مرا به آن جلسه برد. جلسه جالبی بود. مترجم سؤالات را برای آقا و پاسخ آقا را هم برای آنها ترجمه میکرد و آنها به نشانی قبول سرشان را تکان میدادند. پس از پایان بحث، یکی از آنها به مترجم گفت: ما این سؤالات را با فلاسفه مختلف در کشورهای اسلامی و غیراسلامی و حتی در تهران مطرح کردیم، ولی در هیچ جا اینگونه که این آقا فرمودند قانع نشده بودیم. اگر ایشان قبول کنند و به انگلستان تشریف بیاورند، ما حاضریم جمع کثیری از فلاسفه اروپا را به محضر ایشان بیاوریم تا از فکر و علم ایشان استفاده بیشتری شود و ما میدانیم که در آنجا بیش از اینجا مفید واقع میشوند. وقتی پیشنهاد آنان ترجمه شد، ما منتظر بودیم ببینیم آقای خمینی چه میفرمایند. من که مدتی بود در درس ایشان شرکت میکردم و لذت بحثهای ایشان را تازه احساس کرده بودم، در دل بسیار نگران شدم که مبادا ایشان با این پیشنهاد موافقت کند و من از محضر ایشان محروم شوم. این خیالات از ذهن من میگذشت که دیدم آقای خمینی با حالتی خاص رو به مترجم فرمودند: به این آقایان بگو من یک ساعت محضر درس آقای بروجردی را به حکومت انگلستان نمیدهم! در آن ایّام آقای خمینی پس از تدریس خودشان هر روز در درس آقای بروجردی شرکت میکردند».[۵] او آنگاه به تحصیل مکاسب و کفایه نزد آیتالله سیدشهابالدین مرعشی نجفی پرداخت. سپس به دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از درسهای آیات سیدصدرالدین صدر، سیدمحمدتقی خوانساری، شیخ محمد فیض قمی، سیدمحمد حجت کوهکمری و سیدحسین طباطبایی بروجردی بهرهمند شد.[۶] درس خارج آیتالله صدر را با شیخ محمد صدوقی یزدی مباحثه میکرد.[۷]
خسروی زنجانی در سال ۱۳۳۱ش به عراق رفت و در حوزه علمیه آن شهر مدت دو سال به تحصیل پرداخت و از آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم اجازه روایت دریافت کرد.
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
خسروی پس از بازگشت به کشور، در سال ۱۳۳۴ش به تدریس مکاسب و کفایه در حوزه علمیه قم پرداخت و از مدرسان برجسته حوزه علمیه به شمار میرفت. او که از آیتالله فیض قمی اجازه تصدی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود، در موسم تبلیغ به برخی از شهرها سفر میکرد. ازجمله یک بار به منطقه تکاب که منطقهای محروم و دورافتاده در استان آذربایجان غربی است رفت. فعالیتهای او باعث شد تا مردم آن منطقه خواستار حضور خسروی زنجانی در آنجا شوند و پیرو این درخواستها.[۸] او به دستور آیتالله بروجردی، به تکاب رفت و در آنجا مقیم شد و به تبلیغ دین پرداخت. مذاهب و جریانهای مختلفی در منطقه تکاب حضور داشتند و خسروی زنجانی در مدت چهل سال حضور در آنجا، نقش مهمی در تثبیت جایگاه تشیع داشت. همچنین یکی از مهمترین تلاشهای او، برقراری اتحاد و اتفاق میان مذاهب و فرقههای مختلف شهر تکاب بود.[۹]
او در تحولات سیاسی هم فعال بود. در جریان قیام مردم در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و در اعتراض به دستگیری و انتقال امامخمینی از قم به تهران، او نیز در تکاب دستگیر و تحتالحفظ به میاندوآب انتقال یافت. پس از آزادی به تکاب بازگشت و به فعالیتهای سیاسی، در کنار فعالیتهای تبلیغی ادامه داد و در مجالس عمومی به تبیین اهداف استادش امامخمینی پرداخت.[۱۰] وی همچنین از پذیرش درخواستها و در مواردی عطایای مقامات حکومتی خودداری میکرد و درخواستهای آنان را بیجواب میگذاشت. به سبب این فعالیتها، در آن منطقه بهعنوان روحانی مخالف دستگاه حاکم شناخته میشد و با روحانیانی که کمترین وابستگی به دستگاه حاکم را داشتند یا برای شاه دعا میکردند، بهشدت مخالف بود.[۱۱]
بر اساس گزارش ساواک، وی در تیر ۱۳۵۷ و در آستانه اعیاد شعبانیه، در سخنانی در تکاب و با اشاره به وضعیت سیاسی روز، بر ضرورت احساس مسئولیت در قبال تحولات سیاسی تأکید و در پایان بهنوعی اعیاد آن روزها را تحریم کرد. ساواک از آن سخنان به عبارت «کنایهآمیز» تعبیر کرد.[۱۲] ساواک در گزارش دیگری درباره فعالیت فرزند او شیخ محمدعلی خسروی در تکاب، تأکید کرده بود که احتمال استفاده آنان از احساسات مذهبی مردم آن منطقه علیه آنچه منافع ملی مینامیدند، وجود دارد.[۱۳] که مرادشان فعالیت علیه حکومت پهلوی بود.
او علاوه بر اقامه نماز جماعت در مسجد جامع تکاب، در حلوفصل دعاوی مردم و پاسخگویی به سؤالات فقهی آنان میکوشید. همچنین در تشکیل حوزه علمیه و تربیت شاگردان در آنجا فعال بود. وی که به سبب تسلط بر علوم ادبی و فقهی در حوزههای علمیه زنجان و قم به امر تدریس اشتغال داشت، از بدو ورود به تکاب، جوانان را تشویق به فراگیری علوم اسلامی کرد.[۱۴] ازجمله شاگردان او در آن شهر میتوان به دکتر حسن انوری، صاحب فرهنگ بزرگ سخن، محمد خالقی، خوشنویس و کاتب قرآن مجید و دکتر سیدیحیی یثربی استاد فلسفه اشاره کرد.
خسروی زنجانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیتهای تبلیغی و ارشادی در تکاب ادامه داد.
درگذشت
خسروی در نهم خرداد ۱۳۷۴ و در نودسالگی از دنیا رفت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط شیخ احمد پایانی اردبیلی[۱۵] در گلزار شهدای تکاب به خاک سپرده شد.[۱۶]
پانویس
- ↑ انصاری، «درگذشتگان: آیتالله خسروی زنجانی»، ص۱۱۰.
- ↑ «سفیر گمنام مرحوم آیتالله حاج شیخ عزیزالله خسروی زنجانی».
- ↑ «سفیر گمنام مرحوم آیتالله حاج شیخ عزیزالله خسروی زنجانی».
- ↑ «سفیر گمنام مرحوم آیتالله حاج شیخ عزیزالله خسروی زنجانی»؛ انصاری، «درگذشتگان: آیتالله خسروی زنجانی»، ص۱۱۰.
- ↑ «سفیر گمنام، مرحوم آیتالله حاج شیخ عزیزالله خسروی زنجانی».
- ↑ «سفیر گمنام، مرحوم آیتالله حاج شیخ عزیزالله خسروی زنجانی».
- ↑ دهقانی، هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان، ص۲۲۱.
- ↑ «سفیری که اهلسنت را سینهزن علیاکبر کرد؛ مروری بر فعالیتهای دینی و تقریبی سفیر گمنام، مرحوم آیتالله شیخ عزیزالله خسروی».
- ↑ «سفیری که اهلسنت را سینهزن علیاکبر کرد؛ مروری بر فعالیتهای دینی و تقریبی سفیر گمنام، مرحوم آیتالله شیخ عزیزالله خسروی».
- ↑ انصاری، «درگذشتگان: آیتالله خسروی زنجانی»، ص۱۱۱.
- ↑ «سفیر گمنام، مرحوم آیتالله حاج شیخ عزیزالله خسروی زنجانی».
- ↑ انقلاب اسلامی به...، ج۷، ص۱۱۲.
- ↑ انقلاب اسلامی به...، ج۷، ص۱۹۳.
- ↑ «سفیر گمنام، مرحوم آیتالله حاج شیخ عزیزالله خسروی زنجانی».
- ↑ «سفیر گمنام، مرحوم آیتالله حاج شیخ عزیزالله خسروی زنجانی».
- ↑ انصاری، «درگذشتگان: آیتالله خسروی زنجانی»، ص۱۱.
منابع
- انصاری، ناصرالدین (۱۳۷۴)، «درگذشتگان: آیتالله خسروی زنجانی»، فصلنامه آینه پژوهش، دوره ۶، شماره ۳۲، تابستان
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۷۹)، ج۷، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
- دهقانی، اکبر (۱۳۹۲)، هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان، بیجا، بینا
- «سفیر گمنام، مرحوم آیتالله حاج شیخ عزیزالله خسروی زنجانی».
- «سفیری که اهلسنت را سینهزن علیاکبر کرد؛ مروری بر فعالیتهای دینی و تقریبی سفیر گمنام، مرحوم آیتالله شیخ عزیزالله خسروی»، خبرگزاری ابنا.
