پرش به محتوا

عقل فعال

از ویکی امام خمینی

عقل فعّال، موجودی مجرد و واسطه فیض الهی و علت هستی‌بخش که همه کمالات موجودات عالم کون و فساد را دارا می‌باشد.

اهمیت و جایگاه عقل فعّال

عقل فعال در اصطلاح فلسفی، موجودی مجرد که واسطه فیض به عالم کون و فساد، واهب الصور به اشیاء مادی و مستکمل نفوس از مرتبه عقل هیولانی تا مرتبه عقل مستفاد می‌باشد.[۱]

عقل فعال یکی از موجودات عالم عقول است که در نظام هستی‌شناختی مکتب مشاء و اشراق، نزدیک‌ترین عقل به جهان خاکی است و ارتباط مستقیم با ممکنات عالم مادی دارد، عقل فعال در شکل‌گیری نفوس و تدبیر آنها به همراهی افلاک نقش مهمی دارد.[۲] از عقل فعال با عناوینی چون قلم اعلاء، روح اعظم، ملک مقرب، روح القدس، جبرئیل و خزانه معقولات تعبیر شده است.[۳]

امام‌خمینی، نیز به بحث عقل فعال در آثار خوش توجه کرده، عقل فعال را حافظ معقولات دانسته و کلام منکرین اتحاد نفس با عقل فعال را مورد نقد و بررسی قرار داده است.[۴]

چیستی عقل فعال

عقل فعال از چند جهت عقل فعال است؛ یکی علت ایجادی انسان‌ها و نفوس انسانی، از حدّ بالقوه به فعلیت است. دیگری علت هستی‌بخش این عالم و مبداً صورت‌هایی است که بر مواد عالم افاضه می‌شود، ازاین‌رو عقل فعال علت مفیض و حقیقت این عالم است؛ یعنی وجود برتری که دارای همه کمالات موجودات این عالم مادی است.[۵]

امام‌خمینی، نیز به نقش عقل فعال در دایره هستی اشاره داشته و آن را تربیت کننده و به کمال رساننده انسان می‌شمارد. شأن مهمی که امام‌خمینی، برای عقل فعّال بر می‌شمارد، وساطت در ابلاغ وحی بر پیامبر الهی است.[۶]

از نظر امام‌خمینی، نیرویی که صور ادراکی عقلی را برای نفس تحقق بخشیده و تداعی آنها را برای نفس ممکن می‌سازد، همان عقل فعّال است، به عبارت دیگر، مخزن و محل حفظ معقولات نفس در مرتبه ادراک مجردات، موجود عقلانی و عقل فعّال است که به واسطه ارتباط نفس با او، و فنای نفس در او، آن حقیقت مجرد را درک می‌کند و اگر در مواری نفس از صورت ادراکی عقلی ذهول کرد، به یاری عقل فعال، آنها را فراخوانده و به اصطلاح استذکار می‌کند. این ارتباط همان فنای نفس در عقل فعال است. هرچه نفس به تجرد بیشتری بار یابد، فنای او در عقل فعال شدیدترخواهد بود و البته ادراکات آن نیز روشن‌ترو صاف‌ترمی‌باشند.[۷]

ادله بر وجود عقل فعال

امام‌خمینی، همسو با ملاصدرا برای اثبات وجود عقل فعال دو برهان با توجه به حقیقت نفس بیان می‌کند:

برهان اول: نفس موجودی است که پس از حدوث از مراتب جسمانی، به تدریج به فعلیت می‌رسد، نفس در این حرکت نیازمند محرکی است؛ زیرا خود نفس نمی‌تواند محرّک خود باشد، همچنین، قوه، هیولی، عرض، جسم و جسمانی نیز نمی‌توانند محرک نفس باشند، بلکه محرّک نفس عقل مجردی است که نفس می‌تواند با ساحت تجردی خود با آن مرتبط و متحد گشته و کسب فیض وجود کند و به حرکت ارتقایی خود بپردازند.

برهان دوم: در محسوسات، قوه مدرکه غیر از قوه حافظه است؛ زیرا انسان برخی محسوسات را درک می‌کند و سپس از آن غافل می‌شود و دوباره آن را باز می‌گرداند؛ همچنین نسبت به معقولات نیز همین‌گونه است. نفس، قوه درّاکه دارد و با آن مجردات را درک می‌کند و با قوه‌ای دیگر حفظ می‌کند، اما چنان که در محسوسات دو قوه نقش دارد، در ادراکات، عقلی نمی‌توان دو قوه را دخیل دانست؛ زیرا انسان دو عقل مجرد ندارد تا با یکی مجردی را درک کند و با دیگری آن را حفظ نماید، بلکه تعدد در مرتبه تجرد ممکن نیست، پس مخزن نفس در مجردات، عقل فعال است.[۸]

کیفیت ارتباط و اتحاد نفس با عقل فعّال

یکی از مسائل مهم حکمت و فلسفه، مسئله اتحاد عاقل و معقول می‌باشد که خود از اصول مهم در حکمت متعالیه است. به اعتقاد ملاصدرا مسئله اتحاد مجردات، که اتحاد نفس انسانی با عقل فعال یکی از مصادیق آن است، مسئله‌ای در نهایت غموض و دقت است.[۹] برخی از فلاسفه منکر اتحاد نفس با عقل فعال بوده و معتقدند نفس از رهگذر اتصال به عقل فعال، صورت‌های عقلی را دریافت می‌کند.[۱۰]

شیخ الرئیس در مخالفت با طرفداران اتحاد نفس با عقل فعال چند استدلال می‌آورد؛ از جمله اینکه اتحاد دو شیء متعین در عین اینکه دارای تعین هستند، محال است و اگر دو شیء بر تعین خود باقی بمانند یگانه نخواهند بود و اگر دو تعین یکی نشود، اتحادی به وقوع نخواهد پیوست؛ زیرا با معدوم شدن یکی و بقای دیگری، اتحادی در کار نخواهد بود.[۱۱]

امام‌خمینی در ردّ منکرین اتحاد نفس با عقل فعال معتقد است، باید توجه کرد که مقصود قائلین به اتحاد، چیست؛ مقصود این نیست که دو شیء مقابل هم بوده باشند، و نفس با عقل فعّال وحدت تقابلی عددی ندارد، بلکه وحدت آن، غیر از وحدت عددی است و نسبت عقل فعال به نفوس مثل نسبت دو ماهیت به شرط شیء نیست، بلکه نوع اتحاد نفس و عقل فعال، اتحاد ظاهر و مظهر و متجلی و تجلی است.

ظهور شیء جدای از خود شیء نیست و جلوه غیر از متجلی نیست و از خود استقلالی ندارد و وحدت مدّ نظر، وحدت عددی نیست تا استحاله‌ای پیش آید.[۱۲] امام‌خمینی، در مورد کیفیت ارتباط عقل فعال با موجودات به ارتباط خاصی (وجه خاص) برای هر موجودی قائل است که این ارتباط، غیر از نحوه ارتباط عقل فعال با موجود دیگر می‌باشد؛ ازاین‌رو لازم نمی‌آید که در بسیطی نظیر عقل فعال به سبب اتحاد نفوس جزئی با او، تجزیه‌ای واقع شود، همچنین لازم نمی‌آید علم نفس به یک قضیه عقلی عین علم عقل فعال به همه مراتب وجود باشد؛ چنانکه این مسئله یکی از اشکالاتی است که ابن‌سینا بر قائلین به اتحاد نفس با عقل فعال کرده و آن را مشکل دانسته است و ملاصدرا آن مشکل را حلّ و نقض ابن‌سینا را جواب داده است.[۱۳]

پانویس

  1. ابن‌سینا؛ النجاة من الغرق فی بحر الضلالات، ص۶۶۲؛ الاشارات والتنبیهات، ج۲، ص۲۵۷؛ الشفاء (النفس) ص۴۰۳ و ۴۱۲؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۳، ص۴۳۱؛ ج۸، ص۶۴.
  2. ابن‌سینا، نفس شفا، ص۴۰۳؛ المبدا و المعاد، ص۹۶؛ النجاة، ص۲۷۳؛ میرداماد، القبسات، ص۳۸۵؛ سبزواری، شرح المنظومه، ج۴، ص۳۰۶-۳۰۷.
  3. میرداماد، القبسات، ص۴۱۴؛ ابن‌سینا، عیون الحکم، ص۴۳؛ ملاصدرا، شرح اصول کافی، ج۲، ص۴۴۲؛ مفاتیح الغیب، ص۵۳۷؛ المظاهر الإلهیه، ص۴۷؛ الحکمة المتعالیه، ج۲، ص۱۴۳.
  4. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۹۱-۴۹۶؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۹۱-۹۲.
  5. ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۷، ص۲۷۹-۲۸۰ و ۳۳۶؛ ج۸، ص۳۹۸؛ الشواهد الربوبیه، ص۳۵۴.
  6. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۵۴؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۶۲۸.
  7. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۹۵-۴۹۶؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۶۲۹-۶۳۰.
  8. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۹۵؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۶۲۸-۶۲۹.
  9. ملاصدرا، مجموعه رسائل فلسفی، ص۲۹۲؛ الحکمة المتعالیه، ج۳، ص۳۳۵-۳۴۰؛ عبدالهی، کمال نهایی، ص۲۴۷.
  10. ابن‌سینا، الاشارات والتنبیهات، ج۲، ص۳۶۴؛ ج۳، ص۲۹۴؛ طبیعیات شفا، ص۳۵۹؛ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۱، ص۶۸-۶۹ و ۴۷۴.
  11. ابن‌سینا، طبیعیات شفا، ص۳۵۹؛ خواجه نصیر، شرح الإشارات والتنبیهات، ج۳، ص۲۹۲-۲۹۸؛ فخر رازی، المباحث المشرقیه، ج۱، ص۴۴۶-۴۴۹.
  12. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۹۱؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۶۳۲-۶۳۳.
  13. امام‌خمینی، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۹۱-۹۲؛ صاحبی، انوار حکمت، ص۳۸۶.

منابع

  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، الشفاء، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۵ق.
  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، المبدأ و المعاد، به اهتمام عبدالله نورانی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۳ش.
  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، النجاة فی بحر الضلالات، تصحیح دانش‌پژوه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۹ش.
  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، عیون الحکمة مع شرح عیون الحکمة، تهران، مؤسسه الصادق، للطباعة و النشر، ۱۳۷۳ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • سبزواری، ملاهادی، شرح منظومه، تصحیح طالبی، نشر ناب، ۱۴۲۲ق.
  • سهروردی، شهاب‌الدّین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
  • صاحبی، باقر، انوار حکمت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۳ش.
  • صاحبی، باقر، حکمت معنوی، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۱ش.
  • عبدالهی، مهدی، کمال نهایی انسان و راه تحصیل آن از دیدگاه فیلسوفان اسلامی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی، ۱۳۹۰ش.
  • فخر رازی، محمدبن‌عمر، المباحث المشرقیه، انتشارات بیدار، قم، ۱۴۱۱ق.
  • ملاصدرا محمدبن‌ابراهیم، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، تصحیح سیدجلال آشتیانی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مظاهر الالهیه فی اسرار العلوم الکمالیه، تهران، بنیاد حکمت صدرایی، ۱۳۸۷ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، شرح اصول کافی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مجموعه رسائل فلسفی، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۷۵ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مفاتیح الغیب، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، ۱۴۱۹ق.
  • میرداماد، محمدباقر، القبسات، به اهتمام مهدی محقق، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۴ش.

نویسنده: باقر صاحبی