پرش به محتوا

غایت‌مندی افعال الهی

از ویکی امام خمینی

غایت‌مندی افعال الهی

اهمیت و جایگاه غایت‌مندی افعال الهی

غایت افعال الهی در اصطلاح فلسفی و کلامی گاهی به معنای چیزی است که فاعلیت فاعل را تأمین می‌کند و گاهی بر منتهی‌الیه و سرانجام حرکت اطلاق می‌شود.[۱] بر اساس آموزه‌های قرآنی از آنچه خداوند انجام می‌دهد، سئوال و بازخواست نمی‌شود.[۲] این مطلب در مباحث کلامی و فلسفی اهمیت ویژه‌ای در تاریخ اندیشه‌های فلسفی، کلامی و تفسیری دارد به گونه‌ای که برخی متکلمان با استشهاد به برخی آیات الهی در این زمینه معتقدند خداوند هر چه می‌خواهد انجام می‌دهد و پاسخ‌گوی کسی نیست.[۳] حکمای الهی با بهره‌مندی از ابزار تحلیلی منطقی و فلسفی به تبیین غایت‌مندی افعال الهی پرداخته‌اند.[۴] امام‌خمینی نیز در آثار خویش به بحث غایت‌مندی افعال الهی پرداخته و با ارتقاء بحث کلامی به مباحث عرفانی، غایت‌مندی افعال الهی را از طریق حبّ به ذات توضیح و تبیین کرده است.[۵]

اقوال در مسئله

در مورد غرض و غایت‌مندی افعال الهی میان متکلمان اختلاف وجود دارد؛ متکلمان اشعری معتقدند که هیچ غرضی به افعال الهی تعلق نمی‌گیرد.[۶] این قول مورد نقد قرار گرفته و لازمه آن این است که خداوند در فعل خود بیهوده‌کار باشد.[۷] در مقابل متکلمان معتزلی و بسیاری از متکلمان امامیه، افعال الهی را دارای غرض دانسته و آن را خارج از ذات الهی می‌دانند.[۸] بسیاری از حکمای الهی معتقدند که افعال خداوند معلل به اغراض خارج از ذات نیست بلکه فعل خداوند مطلقاً به خاطر غرض زائد بر ذات نیست.[۹] امام‌خمینی نیز معتقد است افعال خداوند معلل به غرض خارج از ذات نیستند؛ زیرا اگر افعال الهی دارای غرضی خارج از ذات باشند، در این صورت دوگانگی میان ذات و غرض و تأثیرگذاری غرض بر ذات، لازم می‌آید، که در این صورت لازمه تأثیرپذیری ذات الهی از خارج، وجود قوه در ذات الهی است، چرا که یک وجود زمانی می‌تواند اثری را بپذیرد که قوه پذیرش آن اثر را داشته باشد، پس لازمه پذیرش اثر، اذعان به وجود در ذات الهی است؛ در این صورت ذات الهی مرکب از فعلیت و قوه است و از آنجا که نسبت قوه به فعل، همواره نسبت نقص به کمال است، ازاین‌رو ذات الهی مستلزم ترکیب از نقص و کمال خواهد بود که لازمه آن امکان و نیازمندی است؛ درحالی‌که خداوند از هرگونه امکانی مبرّا است.[۱۰]

غایت هستی

حکمای الهی معتقدند غایت هستی، همان ذات الهی است؛ یعنی غایت بالذات در آفرینش همه موجودات واجب‌الوجود بالذات است.[۱۱] امام‌خمینی نیز غایت افعال الهی و هستی را همان ذات الهی می‌داند. این غایت به معنای علم به نظام اتم و احسن ربانی است که مبدأ ایجاد عالم است.[۱۲]

به باور امام‌خمینی فاعل و غایت خداوند متعال یکی است و هیچ‌گونه دوگانگی ندارد و حقیقت غایت جدا از حقیقت فاعل نیست؛ امّا وحدت فاعل و غایت در خداوند به این معنا نیست که خدا در فعل خود متأثر از ذات خود است؛ زیرا لازمه این تصویر، وجود مراتبی برای خداوند است به گونه‌ای که برخی بر دیگری تأثیر می‌گذارد و زمینه را برای فاعلیت آن مرتبه فراهم می‌کنند و مستلزم ترکیب و نقص و قوه و در نهایت خروج از حقیقت وجوبی را به دنبال دارد، بلکه یگانگی فاعل و غایت در ذات الهی به این معناست که حبّ به ذات، مستلزم حبّ به ظهور و تجلی خدا در قالب آثار است. بر این اساس فاعل و غایت در ذات الهی همان ذات است؛ به اعتقاد امام‌خمینی لازمه حبّ ذات، آن است که محبوب، تجلی و ظهور یابد، حبّ ذاتی خداوند اولاً و بالذات به ذات الهی و ثانیاً و بالتبع به آثار او تعلق می‌گیرد؛ زیرا هرگاه ذاتی، خود را دوست داشته باشد، طبیعتاً آثار خود را نیز بدان جهت که از او ناشی شده‌اند دوست خواهد داشت؛ با این تفاوت که تعلق به حبّ ذات، استقلالی و تعلق حبّ به آثار ذات، تبعی و جهت بازگشت آن به حبّ به ذات است.[۱۳]

پانویس

  1. ملاصدرا، تفسیر قرآن الکریم، ج۳، ص۳۰۰؛ الحکمة المتعالیه، ج۲، ص۲۵۱؛ کرجی، شواهد قرآنی، ص۱۷۵.
  2. انبیاء: ۲۳.
  3. شهرستانی، الملل والنحل، ص۱۱۵.
  4. ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۲، ص۳۵۱؛ ابن سینا، التعلیقات، ص۱۸؛ میرداماد، مصنفات میرداماد، ج۱، ص۲۰۶.
  5. الطلب والاراده، ص۲۵؛ مصباح الهدایه، ص۴۴-۴۵.
  6. جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۲۰۲؛ تفتازانی شرح المقاصد ج۴، ص۳۰۱.
  7. حلّی، نهج الحق، ص۸۹-۹۰.
  8. بحرانی، قواعد المرام، ص۱۱۰؛ دوانی، شواکل الحور، ص۲۰۹؛ حلّی، الباب الحادی عشر، ص۲۹.
  9. ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۳۳۶.
  10. امام‌خمینی، الطلب والاراده، ص۲۵؛ سیدحسن خمینی، تحریر اختیار، ج۱، ص۲۹۸-۲۹۹.
  11. ابن‌سینا، التعلیقات، ص۱۸؛ میرداماد، مصنفات میرداماد، ج۱، ص۲۰۶.
  12. الطلب والاراده، ص۲۵.
  13. امام‌خمینی، الطلب والاراده، ص۲۵-۲۶؛ سیدحسن خمینی، تحریر اختیار ج۱، ص۳۰۱-۳۰۲.

منابع

  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، التعلیقات، تحقیق عبدالرحمن بدوی، بیروت، مکتب اعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الطلب والاراده، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۴۲۱ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی،۱۳۸۶ش.
  • بحرانی، میثم، قواعد المرام فی علم الکلام، قم، مکتبة آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق.
  • تفتازانی، سعیدالدین، شرح المقاصد، تصحیح عبدالرحمان عمیره، قم، شریف رضی، ۱۴۰۹ق.
  • جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، قم، شریف رضی، ۱۳۲۵ش.
  • خمینی، سیدحسن، تحریر اختیار، شرحی بر رساله الطلب والاراده حضرت امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۹۸ش.
  • دوانی، جلال الدین، شواکل الحور، مشهد، آستان مقدس رضوی، ۱۴۱۱ق.
  • شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل قم، شریف الرضی، ۱۳۶۴ش.
  • علامه حلی، حسن‌بن‌یوسف‌بن‌مطهر، الباب الحادی عشر، قم، نشر معارف اسلامی، ۱۳۷۴ش.
  • علامه حلّی، حسن‌بن‌یوسف‌بن‌مطهر، نهج الحق، بیروت، دارالکتاب اللبنانی، ۱۹۸۲م.
  • کرجی، علی، شواهد قرآنی برخی مضامین حکمت متعالیه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۹۴ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۷۵ش.
  • میرداماد، محمدباقر، مصنفات میرداماد، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۵ش.

نویسنده:باقر صاحبی