قوای نفسانی
قوای نفسانی، به معنای مراتب متعدد نفس انسانی است که بر اساس تمایلات و گرایشات، ظهور و بروز دارند. امامخمینی به بحث از قوای نفسانی با رویکرد اخلاقی پرداخته، حقیقت جایگاه، ارکان و آثار قوای نفسانی را بررسی و تحلیل کرده است.
اهمیت و جایگاه قوای نفسانی
قوای نفسانی در اصطلاح اخلاقی به معنای مراتب متعدد نفس انسانی است که بر اساس نوع تمایلات و گرایشات ظهور و بروز دارند.[۱] یکی از مباحث مهم در علم اخلاق، قوای نفسانی، تبیین جایگاه و نقش این قوا و تعدیل قوای نفسانی میباشد. علمای اخلاق در آثار خویش به بحث حقیقت، جایگاه، ویژگیهای قوای نفسانی پرداخته و آثار مختلفی بر آنها مترتب ساختهاند.[۲] امامخمینی نیز به بحث از قوای نفسانی با رویکرد اخلاق پرداخته، حقیقت جایگاه و آثار فراوانی براین قوای نفسانی مترتب ساخته است.[۳]
نقش قوای نفسانی
به باور علمای اخلاق همه قوای بشری برای حکمت و غرض و هدفی آفریده شدهاند و هر کدام از این قوای نفسانی سهم مهمی برای رساندن انسان به کمال مطلوبش دارند، آن چه مهم است جهت دادن و تربیت کردن و شکوفا نمودن قوای نفسانی است بگونهای که هر کدام نقش خود را به شکل شایسته در ترقی و تعالی انسان ایفا کنند.[۴]
امامخمینی نیز برای قوای نفسانی در رساندن انسان به کمال لایق نقش خاصی قائل است و با بیان اصول اخلاقی و مبانی خاص خویش، معتقد است رعایت اعتدال در قوا اهمیت ویژای دارد و تعدیل قوای نفسانی غایت کمال انسانی و منتهای سیر کمالی انسان را به دنبال دارد، در مقابل استفاده نادرست از قوای نفسانی سبب خروج از حدّ اعتدال نفس شده و انسان را از کمالات لایق محروم میسازد. ازاینرو، عدالت بین قوا و تعدیل آنها موجب رشد فضایل انسانی و اخلاقی و دستیابی به فضیلت تقوا میشود.[۵] امامخمینی، معتقد است اگر انسان قوای نفسانی خود را تعدیل کند و آنها را تابع روحانیت و عقل کند و سیر باطن و ظاهر را بر طبق میزان شریعت الهی تنظیم کند، باطن او ملکه استقامت پیدا میکند و صورت روح و باطن او صورت مستقیم انسانی و الهی میشود.[۶]
ارکان قوای نفسانی
امامخمینی همسو با علمای اخلاق، قوای نفسانی را بر اساس نوع تمایلات و گرایشهای موجود در آنها به چند رکن اصلی تقسیم کرده است:
قوه شهوت
امامخمینی قوه شهوت را مبدأ امیال و جلب منافع ولذات و یکی از ارکان قوای نفسانی میداند و معتقد است قوه شهوت اگر از حد اعتدال خود فراتر نرود و در چارچوب قوانین عقلی و الهی خارج نشود، سعادت بشری را در پی خواهد داشت؛ اما اگر از حد اعتدال به جانب افراط و تفریط کشیده شود، ظلمت و شقاوت را به دنبال خواهد داشت. به اعتقاد ایشان، قوه شهوت آدمی محدود نیست و اگر مهار نشود، انسان به هیچ مرتبهای قانع نخواهد شد و به دنبال هر لذتی، لذات دیگری را میطلبد و این سبب حجابهای ظلمانی بر قلب انسان میگردد تا آنجا که نور ایمان و عقل خاموش میشود.[۷]
قوه غضب
امامخمینی یکی از ارکان مهم قوای نفسانی را قوه غضب میداند که برای حفظ نظام بشری در نهاد انسان خلق شده است و اجرای حدود و تعزیرات و جان و مال منوط به وجود قوه غضب میباشد. امامخمینی کمال این قوه را به اعتدال آن میداند و عدم استفاده درست از قوه غضب سبب محرومیت از کمالات الهی میباشد. به باور ایشان تفریط و افراط در این قوه باعث نقصان ملکات و مفاسد بسیار و معایب بیشماری از جمله ترس، ضعف، سستی، تنبلی، کمصبری و خمودی میباشد. امامخمینی، منشاء ظهور و بروز غضب را حبّ دنیا، حب نفس و لجاجت میداند؛ زیرا وقتی حب دنیا در دل جا گرفت، به مجرد اینکه مزاحمتی برای انسان حاصل شود، غضبناک شده و انتقام میگیرد.[۸]
قوه عقل
یکی دیگر از ارکان قوای نفسانی، قوه عاقله میباشد، این قوه مرتبهای از وجود انسان است که مایه کشف مجهولات و گسترش معلومات انسان میباشد. امامخمینی، قوه عقل را عامل فضلیت انسان بر سایر حیوانات میداند و تعدیل قوای شهوی، غضبی، وهمی، خیالی و حسی را با قوه عقل ضروری میداند و معتقد است در صورت تعدیل قوای نفسانی و پرهیز از افراط و تفریط، قوای نفسانی و حیوانی، مسخر عقل میگردند.[۹]
امامخمینی عقل را قوه روحانی میداند که به حسب ذات مجرد و به حسب فطرت مایل به خیرات و کمالات و دعوت کننده به عدل و احسان است. به باور ایشان قوه عقلی تا زمانی که در تصرف قانون الهی و شریعت باشد به عنوان منبعشناسی و تعدیل قوای نفسانی جایگاه مهمی دارد اما اگر قوه عقل خود بنده شهوت، غضب و شیطان باشد، دچار آفت میگردد و از مسیر حق منحرف شده، قادر به درک حقایق نخواهد بود از جمله این آفاتها؛ غرور و خودخواهی، غضب، پرگویی و هوای نفس میباشند.[۱۰]
پانویس
- ↑ نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۴۴ و۶۲-۶۴؛ معراج السعادة، ص۵۱.
- ↑ نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۴۳-۴۴ و ۶۲؛ معراج السعاده، ص۵۱؛ رمضانی، اخلاق و عرفان، ص۷۸؛ ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق، ص۹۷ و ۱۳۸؛ خواجه نصیر؛ اخلاق ناصری، ص۱۳۲؛ کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۸۹؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ج۸، ص۱۵۷؛ مدنی، ریاض السالکین، ج۳، ص۳۴۷.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۴-۱۶ و ۵۱۱؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۶۰۵ و ۲۳۷؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۲۷؛ الطلب و الاراده، ص۷۹؛ صحیفه، ج۴، ص۱۷۵؛ جهاد اکبر، ص۵۱-۵۲.
- ↑ نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۴۴-۴۵، ۸۰ و ۱۷۴؛ ابنمسکویه، تهذیب الاخلاق، ص۱۱۶؛ غزالی، الأربعین، ص۱۱۶.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۶۳-۳۶۵ و ۴۶۲؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۵۳، ۲۴۱ و ۲۸۰؛ شرح چهل حدیث، ص۱۴-۱۶، ۱۳۴-۱۳۵.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۸۳-۲۸۴؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۶۲.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۴ و ۲۸۰؛ شرح چهل حدیث، ص۱۶۸-۱۶۹.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۳۴-۱۳۵، ۱۴۱-۱۴۳؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۷۷، ۲۴۱-۲۴۴.
- ↑ امامخمینی، الطلب والاراده؛ ص۷۹؛ صحیفه امام، ج۴، ص۱۷۵؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۶۶.
- ↑ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۱ و ۳۹۱؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۶۵-۳۶۶؛ جهاد اکبر، ص۵۱-۵۲؛ شرح چهل حدیث، ص۱۳۶-۱۳۷؛ صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۶۵.
منابع
- ابنمسکویه، احمد، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، طلیعه النور، بیجا، ۱۴۲۶ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، الطلب والاراده، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۴۲۱ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- رمضانی، رضا، اخلاق و عرفان، قم مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
- طوسی خواجه نصیر اخلاق ناصری، تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۹۹ش.
- غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، بیروت، دار الکتب العربی، بیتا.
- غزالی، محمد، الاربعین، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۹۹ش.
- فیض کاشانی، محسن، محجة البیضاء، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۸۳ش.
- مدنی، علیخان، ریاض السالکین، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۹ق.
- نراقی، احمد، معراج السعادة، قم، نشر هجرت، ۱۳۷۸ش.
- نراقی، مهدی، جامع السعادات، قم، قم آل محمد، ۱۳۸۸ش.
نویسنده: باقر صاحبی