نماز سلوکی
نماز سلوکی، به معنای سفر به سوی خدا، معراج حقیقی و وصول به فنای ذاتی حق میباشد. امامخمینی نماز سلوکی را همان نسخه جامعی میداند که سالک به واسطه آن به فنای الهی و وحدت حقیقی رسیده، از عالم مُلک تا غایت نهایی هستی طی طریق میکند.
اهمیت و جایگاه نماز سلوکی
نماز سلوکی در اصطلاح عرفانی به معنای سفر الیالله، معراج حقیقی، قرب معنوی وصول به فنای ذاتی است.[۱] اهل معرفت و علمای اخلاق نماز سلوکی را بهترین برنامه سلوکی و نابترین دستور سیر و سلوک به سوی خداوند میدانند و با تأثیر از فضای متون دینی به بحث از نماز سلوکی و طریقتی پرداخته، به مراتب، اقسام و موانع آن اشاره کردهاند.[۲] امامخمینی نیز در آثار خویش به بحث از نماز سلوکی، حقیقت، اقسام مراتب و موانع آن پرداخته است.[۳]
حقیقت نماز سلوکی
امامخمینی معتقد است ماهیت نماز سلوکی غیر از آداب و شرایط ظاهری نماز است بلکه نماز سلوکی همان نسخه جامعی است که به قلب مقدس نبی خاتم نازل شده است. به اعتقاد ایشان این نماز به حسب حقیقت و ملکوت دارای وحدت و بساطتی است که به هر اندازه سالک به افق کمال وحدت نزدیکتر شود وحدت این نماز و بساطتش بیشتر معلوم میشود. امامخمینی میزان در کمال انسانیت را عروج سالک به واسطه نماز سلوکی به معراج حقیقی و فنای الهی میداند؛ ازاینرو، اگر انسان در نماز به همین صورت ظاهری اکتفا کند یا اصلاً نماز نخواند به مرتبه باطن و حقیقت انسانیت که به واسطه نماز سلوکی محقق میگردد نمیرسد. امامخمینی با توجه به برخی روایات در این زمینه به حقیقت و جایگاه نماز سلوکی پرداخته است. به باور ایشان نماز سلوکی انسان را ارتقا میدهد؛ ازاینرو، تلقیکننده نماز باید طاهر و لطیف باشد تا سنخیت با نماز برقرار کند و با چنین سرمایهای به سلوک در ساحت نماز قلبی و روحی طی طریق کند.[۴] از آنجا که امامخمینی محور اصلی سلوک را نماز قرار داده است، معتقد است تمام مراحل مقامات و منازل سلوکی که سالک لازم است آنها را بپیماید، طابق النعل بالنعل، در نماز سلوکی نیز هست یعنی سالک با نماز از منتهی النزول عالم ملک تا غایت نهایی سلوک طی طریق میکند.[۵]
مراتب سلوکی نماز
به باور اهل معرفت نماز از حیث تفصیلی و جزئیات مراحل کمالی، نامحدود است امّا به صورت کلی و به وجه اجمال، میتوان همه آن مراتب را در چند مرتبه محدود کرد. روشن است که در این مسیر تکاملی، ممکن است همه افراد نتوانند تمامی مراحل و مراتب را طی کنند و هر کس به قدر ظرفیت مرحلهای از مراحل نماز را طی میکند.[۶] امامخمینی نیز با توجه به لطایف سبعه بطونی برای نماز مراتب سلوکی قائل است و معتقد است هر مرتبه نمازگزار سالک با مرتبه دیگر تفاوت بسیاری هست و از این جهت است که ایشان در تطبیق نماز با وجه خاص، معتقد است هرکس از اهل سیر و سلوک الیالله دارای نمازی مختص به خود است؛ بنابراین، امامخمینی برای نماز به حسب درجات نمازگزار مراتب سلوکی خاصی قائل است که عبارتند از:
- نماز اهل ظاهر و صورت: چنین نمازی تنها اجزاء و مقدمات فقهی نماز را داراست و صورت نماز است، قلب چنین افرادی مشغول به امور دنیا و شهوتهای دنیوی است و مراتب بطونی و لطایف سبعه انسانی را طی نکردهاند.[۷]
- نماز اهل باطن: سالک وقتی در مملوک و سیر الیالله است، نمازش بُراق عروج و رَفرف وصول است و هر اندازه از ظاهر به باطن و از صورت به معنا پی ببرد، نماز او از حیث سلوکی حقیقت پیدا میکند، هر مرتبه از نماز محقق شود مرتبهای از مراتب سلوکی طی میشود.
- نماز اهل حقیقت: این نماز، همان نماز اولیاءالله است که نقشه تجلیات الهی است. اولیای الهی وقتی آینه قلب خود را در برابر شمس حقیقت حق قرار میدهند، تجلیات الهی به آن میتابد، ازاینرو، اول مرتبه عبادت و نماز آنها، عبادت و نماز احرار است. البته برای آنها مقامات و مدارج دیگری نیز هست.[۸]
موانع نماز سلوکی
امامخمینی برای نماز باطنی و سلوکی موانعی برمیشمارد از جمله:
- خارج نشدن از انانیت: تا انسان از خانه ظلمانی نفس خارج نشود، مسافر الیالله نخواهد بود و تا نظر به خود و کمال و جلال وهمی خود دارد، نمیتواند جمال مطلق و کمال صرف را مشاهده کند، ازاینرو، تا انسان در موطن نفسی است، نماز او نماز شیطانی و نفسانی است.[۹]
- انکار مقامات: از جمله موانع نماز باطنی و سلوکی، انکار مقامات سلوکی عارفان است. به باور امامخمینی انکار مدارج غیبی معنوی، بدترین موانع راه کمال و رسیدن به مقامات است و از جمله دامهای شیطان میباشد. پس بر نمازگزار سالک لازم است خود را برای این سفر معنوی و معراج ایمانی مهیا کند و موانع را از سر راه سیر و سفر خود دور نماید.[۱۰]
پانویس
- ↑ امامخمینی، سرّالصلاة؛ ص۵-۶.
- ↑ ترمزی، کیفیة السلوک الی رب العالمین، ص۱۳۶-۱۸۴؛ گیلانی، سرّ الاسرار و مظهر الانوار، ص۳۹-۴۲؛ آملی، انوار الحقیقه و اطوار الطریقة، ص۴۰۵ و ۶۰۷؛ قمی، الأربعینیات لکشف انوار القدسیات، ص۳۵-۴۵؛ جوادی آملی، رازهای نماز، ص۱۸-۲۴؛ یزدانپناه، آئین بندگی، ص۲۱-۲۲؛ فضلی، علم سلوک، ص۲۳۵.
- ↑ امامخمینی، سرّالصلاة، ص۵-۶؛ آداب الصلاة، ص۷-۸ و ۱۱۲؛ شرح چهل حدیث، ص۵۰۷؛ صحیفه، ج۱۸؛ ص۴۵۴.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۵۰؛ آداب الصلاة، ص۱۴۲؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۷۰؛ سرّ الصلاة، ص۵-۱۰.
- ↑ امامخمینی، سرّ الصلاة، ص۵.
- ↑ کاشانی، تأویلات، ج۱، ص۴۰۷؛ آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ج۴، ص۳۸؛ انوار الحقیقه و اطوار الطریقه، ص۵۷۴ و ۵۸۷.
- ↑ امامخمینی، سرّالصلاة، ص۵؛ آداب الصلاة، ص۲۱۳-۲۱۴.
- ↑ امامخمینی، سرّ الصلاة، ص۵-۶؛ ۱۱.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۷-۸؛ سرّالصلاة، ص۶.
- ↑ امامخمینی، سرّ الصلاة، ص۶؛ به شرح چهل حدیث، ص۵۰۷، صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۵۴.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- آملی، حیدر، انوار الحقیقه واطوار الطریقه، قم، نور علی نور، ۱۳۸۳ش.
- آملی، سیدحیدر، تفسیر محیط الاعظم والبحر الخضم، تحقیق سیدمحسن موسوی، قم، مؤسسه فرهنگ و نشر نور علی نور، ۱۴۲۲ق.
- ترمزی، محمدبنعلی، کیفیة السلوک الی ربّ العالمین، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۳۸۶ش.
- جوادی آملی، عبدالله رازهای نماز، قم، نشر اسراء، ۱۴۰۲ش.
- فضلی، علی، علم السلوک، قم، نشر معارف، ۱۳۹۰ش.
- قمی، قاضی سعید، الاربعینیات لکشف انوار القدسیات، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۱ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، تأویلات کاشانی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.
- گیلانی، عبدالقادر، سرّ الاسرار ومظهر الانوار، تهران، نشر نی، ۱۳۷۹ش.
- یزدانپناه، یدالله، آئین بندگی و دلدادگی، قم، نشر طه، ۱۳۹۸ش.
نویسنده: باقر صاحبی