پرش به محتوا

سیدمحمد بهبهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
|وبگاه رسمی =
|وبگاه رسمی =
|امضا =
|امضا =
}}'''سیدمحمد بهبهانی'''، روحانی مشروطه‌خواه، عضو شورای خلع [[محمدعلی‌شاه قاجار]] از سلطنت، نماینده دوره دوم [[مجلس شورای ملی]] و از همراهان [[امام‌خمینی]] در آغاز نهضت اسلامی.
}}'''سیدمحمد بهبهانی'''، روحانی مشروطه‌خواه، عضو شورای خلع [[محمدعلی‌شاه قاجار]] از [[سلطنت]]، نماینده دوره دوم [[مجلس شورای ملی]] و از همراهان [[امام‌خمینی]] در آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]].


== ولادت و نسب ==
== ولادت و نسب ==
سیدمحمد بهبهانی در سال ۱۲۵۳ در [[تهران]] به دنیا آمد.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۶.</ref> پدر او [[سیدعبدالله بهبهانی|سیدعبدالله]] از رهبران اصلی [[مشروطه]] بود<ref>براون، انقلاب مشروطیت ایران، ۱۱۷.</ref> که در اواخر سلطنت [[مظفرالدین‌شاه قاجار]]، برای اصلاح اوضاع و ایجاد عدالتخانه همراه علمای تهران در آذر ۱۲۸۴ به [[حرم عبدالعظیم حسنی]] (ع)، مهاجرت کرد.<ref>براون، انقلاب مشروطیت ایران، ۱۱۸؛ ملک‌زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۱–۳/۲۷۱–۲۷۴.</ref> در سال ۱۲۸۸ حیدرخان عمواوغلی، سیدعبدالله را در هفتادسالگی به شهادت رساند. جنازه وی به [[نجف]] منتقل و در مقبره خانوادگی دفن شد.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۵–۱۶؛ شیرازی، زندگینامه مشاهیر جهان علمای جهان اسلام، ۲/۵۹.</ref>
سیدمحمد بهبهانی در سال ۱۲۵۳ در [[تهران]] به دنیا آمد.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۶.</ref> پدر او [[سیدعبدالله بهبهانی|سیدعبدالله]] از رهبران اصلی [[مشروطه]] بود<ref>براون، انقلاب مشروطیت ایران، ۱۱۷.</ref> که در اواخر سلطنت [[مظفرالدین‌شاه قاجار]]، برای اصلاح اوضاع و ایجاد عدالتخانه همراه علمای تهران در آذر ۱۲۸۴ به [[حرم عبدالعظیم حسنی(ع)]]، مهاجرت کرد.<ref>براون، انقلاب مشروطیت ایران، ۱۱۸؛ ملک‌زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۱–۳/۲۷۱–۲۷۴.</ref> در سال ۱۲۸۸ حیدرخان عمواوغلی، سیدعبدالله را در هفتادسالگی به شهادت رساند. جنازه وی به [[نجف]] منتقل و در مقبره خانوادگی دفن شد.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۵–۱۶؛ شیرازی، زندگینامه مشاهیر جهان علمای جهان اسلام، ۲/۵۹.</ref>


== تحصیلات ==
== تحصیلات ==
سیدمحمد بهبهانی [[ادبیات فارسی]] و [[ادبیات عرب|عرب]]، حساب و هندسه را نزد استادان خصوصی، [[فقه]] و [[اصول]] را نزد پدر خواند و هفت سال در [[درس خارج فقه]] [[میرزاحسن آشتیانی]] و شش سال در درس [[فلسفه]] [[سیدابوالحسن جلوه]] در تهران حاضر شد. او سپس به نجف رفت و ازجمله در درس خارج فقه و اصول [[آخوند خراسانی]] شرکت کرد.<ref>فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۰۲.</ref> بهبهانی پس از گرفتن [[اجازه اجتهاد]] به [[ایران]] بازگشت و در [[حوزه علمیه تهران]] به تدریس مشغول شد.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ۲/۱۶۵؛ مرکز بررسی اسناد، روحانی مبارز، ۱/۶۵–۶۶.</ref>
سیدمحمد بهبهانی ادبیات فارسی و عرب، حساب و هندسه را نزد استادان خصوصی، [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را نزد پدر خواند و هفت سال در درس خارج فقه [[میرزاحسن آشتیانی]] و شش سال در درس [[فلسفه]] [[سیدابوالحسن جلوه]] در تهران حاضر شد. او سپس به نجف رفت و ازجمله در درس خارج فقه و اصول [[آخوند خراسانی]] شرکت کرد.<ref>فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۰۲.</ref> بهبهانی پس از گرفتن [[اجازه اجتهاد]] به [[ایران]] بازگشت و در [[حوزه علمیه تهران]] به تدریس مشغول شد.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ۲/۱۶۵؛ مرکز بررسی اسناد، روحانی مبارز، ۱/۶۵–۶۶.</ref>


== فعالیت‌ها سیاسی ==
== فعالیت‌ها سیاسی ==
=== دوره مشروطه ===
=== دوره مشروطه ===
فعالیت سیاسی سیدمحمد بهبهانی در دوره مشروطه با برگزاری سخنرانی در روزهای پنجشنبه و مناسبت‌های مذهبی در کنار پدر آغاز شده بود؛ اما وی با دعوت از خطبا و گویندگان مشهور، به نشر معارف دینی و آگاهی‌بخشی مردم سرعت بخشید. او برخلاف شیوه پدرش آشکارا از حکومت انتقاد می‌کرد،<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۰۲.</ref> تا آنجا که موجب نارضایتی [[محمدعلی‌شاه]] گردید و در سال ۱۲۸۷ نیروهای دولتی به فرماندهی لیاخوف روسی به دستور وی پس از حمله به مجلس و کشتن جمعی از مشروطه‌خواهان، سیدمحمد بهبهانی را همراه پدرش دستگیر کردند و با ضرب و شتم و کندن ریش سیدعبدالله بهبهانی نزد محمدعلی‌شاه بردند و او با کینه‌ای که از بهبهانی به دل داشت با آنان با خشونت رفتار کرد.<ref>شیرازی، زندگینامه مشاهیر جهان علمای جهان اسلام، ۲/۵۸؛ شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۴۹۷.</ref> این رویه به علاوه شهادت پدر که بر نفوذ و موقعیت سیدمحمد افزوده بود،<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۵؛ ملک‌زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۶–۷/۱۳۳۶.</ref> اعتماد علما، دانشمندان و مردم را به او جلب کرد.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۰۳.</ref> تداوم مبارزه مردم و موفقیت مشروطه‌طلبان موجب شد تا سیدمحمد بهبهانی به عضویت شورای مشروطه‌خواهان درآید و این شورا در نخستین جلسه، محمدعلی‌شاه را از سلطنت خلع کند و [[احمدمیرزا]] را به سلطنت برگزیند.<ref>فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ۱/۴۰–۴۱.</ref>
فعالیت سیاسی سیدمحمد بهبهانی در دوره مشروطه با برگزاری سخنرانی در روزهای پنجشنبه و مناسبت‌های مذهبی در کنار پدر آغاز شده بود؛ اما وی با دعوت از خطبا و گویندگان مشهور، به نشر معارف دینی و آگاهی‌بخشی مردم سرعت بخشید. او برخلاف شیوه پدرش آشکارا از حکومت [[انتقاد]] می‌کرد،<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۰۲.</ref> تا آنجا که موجب نارضایتی [[محمدعلی‌شاه قاجار|محمدعلی‌شاه]] گردید و در سال ۱۲۸۷ نیروهای دولتی به فرماندهی لیاخوف روسی به دستور وی پس از حمله به مجلس و کشتن جمعی از مشروطه‌خواهان، سیدمحمد بهبهانی را همراه پدرش دستگیر کردند و با ضرب و شتم و کندن ریش [[سیدعبدالله بهبهانی]] نزد محمدعلی‌شاه بردند و او با کینه‌ای که از بهبهانی به دل داشت با آنان با خشونت رفتار کرد.<ref>شیرازی، زندگینامه مشاهیر جهان علمای جهان اسلام، ۲/۵۸؛ شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۴۹۷.</ref> این رویه به علاوه شهادت پدر که بر نفوذ و موقعیت سیدمحمد افزوده بود،<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۵؛ ملک‌زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۶–۷/۱۳۳۶.</ref> اعتماد علما، دانشمندان و مردم را به او جلب کرد.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۴/۴۰۳.</ref> تداوم مبارزه مردم و موفقیت مشروطه‌طلبان موجب شد تا سیدمحمد بهبهانی به عضویت شورای مشروطه‌خواهان درآید و این شورا در نخستین جلسه، محمدعلی‌شاه را از سلطنت خلع کند و احمدمیرزا را به [[سلطنت]] برگزیند.<ref>فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ۱/۴۰–۴۱.</ref>


سیدمحمد بهبهانی که برای تشکیل مجلس شورای ملی فعالیت زیادی کرده بود، در مجلس دوم نماینده مردم تهران شد.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ۲/۱۶۵.</ref> ازجمله فعالیت‌های سیاسی وی در آن دوره اعتراض به قرارداد میان [[روسیه]] و [[انگلیس]] بود که شمال ایران را تحت سلطه روسیه و جنوب ایران را تحت سلطه انگلیس و منطقه مرکزی را تحت حاکمیت ایران قرار داده بود. او همچنین با قرارداد ۱۹۱۹م که درآمدهای گمرک‌ها را تضمین‌کننده قرض‌های کشور انگلیس در نظر گرفته بود مخالفت کرد.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۴۱.</ref> وی به تبعید علما در سال ۱۳۰۲ از عتبات که توسط حکومت [[عراق]] به دستور انگلیس صورت گرفته بود نیز اعتراض کرد.<ref>فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref>
سیدمحمد بهبهانی که برای تشکیل [[مجلس شورای ملی]] فعالیت زیادی کرده بود، در مجلس دوم نماینده مردم تهران شد.<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ۲/۱۶۵.</ref> ازجمله فعالیت‌های سیاسی وی در آن دوره اعتراض به قرارداد میان [[روسیه]] و [[انگلیس]] بود که شمال ایران را تحت سلطه روسیه و جنوب ایران را تحت سلطه انگلیس و منطقه مرکزی را تحت حاکمیت ایران قرار داده بود. او همچنین با قرارداد ۱۹۱۹م که درآمدهای گمرک‌ها را تضمین‌کننده قرض‌های کشور انگلیس در نظر گرفته بود مخالفت کرد.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۴۱.</ref> وی به تبعید علما در سال ۱۳۰۲ از عتبات که توسط حکومت [[عراق]] به دستور انگلیس صورت گرفته بود نیز اعتراض کرد.<ref>فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref>


با روی‌کارآمدن [[رضاخان پهلوی]] پس از حکم مجلس شورای ملی پنجم به انقراض [[سلسله قاجاریه]] در سال ۱۳۰۴، بهبهانی از تهران به مجلس مؤسسان که با هدف تغییر رسمی سلطنت تشکیل شده بود، راه یافت؛ اما در جلسات حاضر نشد؛ چون دربارهٔ رفتن قاجاریه و آمدن رضاخان موضعی بی‌طرف داشت.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۴۴–۴۹؛ فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref> وی که در قبال اصلاحات رضاشاه محافظه‌کارانه عمل می‌کرد، در دی ۱۳۰۷ با تصویب قانون یک شکل‌شدن لباس و اجباری‌شدن کت و شلوار و کلاه پهلوی، نخستین کسی بود که اظهار نگرانی کرد،<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۵۱ و ۵۴–۵۵؛ مخبرالسلطنه، خاطرات و خطرات، ۳۸۳.</ref> سپس به تصویب قانون محدودکردن حوزه نفوذ علما و محروم‌کردن آنان از محاکم قضایی و دادگستری شدیداً اعتراض و تأکید کرد رژیم خواهانِ برچیدن بساط روحانیت از جامعه و دولت است. وی همچنین در سال ۱۳۱۴، خواستار لغو قانون کشف حجاب شد.<ref>بصیرت‌منش، علما و رژیم رضاشاه، ۸۸ و ۱۳۵–۱۳۶.</ref>
با روی‌کارآمدن [[رضاخان پهلوی]] پس از حکم مجلس شورای ملی پنجم به انقراض [[سلسله قاجاریه]] در سال ۱۳۰۴، بهبهانی از تهران به مجلس مؤسسان که با هدف تغییر رسمی سلطنت تشکیل شده بود، راه یافت؛ اما در جلسات حاضر نشد؛ چون دربارهٔ رفتن قاجاریه و آمدن رضاخان موضعی بی‌طرف داشت.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۴۴–۴۹؛ فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref> وی که در قبال اصلاحات رضاشاه محافظه‌کارانه عمل می‌کرد، در دی ۱۳۰۷ با تصویب قانون یک شکل‌شدن لباس و اجباری‌شدن کت و شلوار و کلاه پهلوی، نخستین کسی بود که اظهار نگرانی کرد،<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۵۱ و ۵۴–۵۵؛ مخبرالسلطنه، خاطرات و خطرات، ۳۸۳.</ref> سپس به تصویب قانون محدودکردن حوزه نفوذ علما و محروم‌کردن آنان از محاکم قضایی و دادگستری شدیداً اعتراض و تأکید کرد رژیم خواهانِ برچیدن بساط [[روحانیت]] از [[جامعه]] و دولت است. وی همچنین در سال ۱۳۱۴، خواستار لغو [[قانون کشف حجاب]] شد.<ref>بصیرت‌منش، علما و رژیم رضاشاه، ۸۸ و ۱۳۵–۱۳۶.</ref>


=== دوره محمدرضا پهلوی ===
=== دوره محمدرضا پهلوی ===
خط ۴۹: خط ۴۹:


==== اقدامات در قبال دولت ====
==== اقدامات در قبال دولت ====
وی در سال ۱۳۲۵، عضو هیئت اعزامی از طرف محمدرضا پهلوی جهت بازگرداندن جسد رضاخان از [[مصر]] به ایران بود.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۶۱.</ref> پیش از برگزاری انتخابات مجلس پانزدهم ـ از آذر ۱۳۲۵ تا تیر ۱۳۲۶ ـ به دلیل اوضاع نامساعد آذربایجان و نفوذ دولت کمونیستی شوروی، بهبهانی با برگزاری انتخابات مخالف بود و اعلام کرد در صورت آغاز انتخابات کفن می‌پوشد و در خیابان‌ها حرکت خواهد کرد؛ به همین دلیل رادیو مسکو از بهبهانی انتقاد کرد و وی را مرتجع خواند.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۵۹–۶۰.</ref> وی با طرح مجلس مؤسسان مبنی بر تغییر قانون اساسی و دادن اختیار انحلال مجلس به شاه در سال ۱۳۲۷، ایجاد مجلس سنا که نیمی از اعضایش را شاه تعیین می‌کرد و آزادی نسبی که در فضای سیاسی ایجاد شده بود مخالفت کرد و آنها را مخالف شرع می‌دانست.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۶۲؛ ← آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۳۰۸.</ref>
وی در سال ۱۳۲۵، عضو هیئت اعزامی از طرف محمدرضا پهلوی جهت بازگرداندن جسد [[رضا پهلوی|رضاخان]] از [[مصر]] به ایران بود.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۶۱.</ref> پیش از برگزاری انتخابات مجلس پانزدهم ـ از آذر ۱۳۲۵ تا تیر ۱۳۲۶ ـ به دلیل اوضاع نامساعد آذربایجان و نفوذ دولت کمونیستی شوروی، بهبهانی با برگزاری [[انتخابات]] مخالف بود و اعلام کرد در صورت آغاز انتخابات کفن می‌پوشد و در خیابان‌ها حرکت خواهد کرد؛ به همین دلیل رادیو مسکو از بهبهانی [[انتقاد]] کرد و وی را مرتجع خواند.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۵۹–۶۰.</ref> وی با طرح مجلس مؤسسان مبنی بر تغییر قانون اساسی و دادن اختیار انحلال مجلس به شاه در سال ۱۳۲۷، ایجاد مجلس سنا که نیمی از اعضایش را شاه تعیین می‌کرد و آزادی نسبی که در فضای سیاسی ایجاد شده بود مخالفت کرد و آنها را مخالف شرع می‌دانست.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۶۲؛ ← آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۳۰۸.</ref>


==== واکنش بر تشکیل اسرائیل ====
==== واکنش بر تشکیل اسرائیل ====
بهبهانی از آغاز تشکیل [[رژیم اسرائیل]] در سال ۱۳۲۷، از نخستین کسانی بود که به قضیه [[فلسطین]] واکنش نشان داد و طی نامه‌ای به مجلس شورای ملی خواستار رسیدگی به وضع مردم فلسطین شد و تنفر خود را از رفتار [[یهودیان]] با مردم فلسطین اعلام کرد.<ref>مشروح مذاکرات مجلس، ۲–۳/۹۵۵.</ref> وی در اردیبهشت ۱۳۲۷ طی نامه‌ای به پاپ پیوس یازدهم، رهبر کاتولیک‌های مسیحی، تأکید کرد روحانیان مسیحی باید ملل عیسوی را از خواب غفلت بیدار کنند و به جای سکوت، به وظایف خود عمل کنند که چگونه یهودیان، قلب [[عیسی مسیح(ع)]]، را جریحه‌دار کردند و به [[مریم پاک(س)]]، نسبت بی‌عفتی دادند و اینکه چرا ملل مسیحی، خدمت [[اسلام]] به مسیح (ع)، و مادر صدیقه‌اش را نادیده گرفته‌اند و رژیم اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند.<ref>جعفریان، یک سند تازه و منسوب به امام دربارهٔ فلسطین، ۳۱۲–۳۱۳؛ روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۴۷–۱۴۹.</ref> [[رسول جعفریان]] معتقد است اصل نامه از امام‌خمینی است که از طریق بهبهانی به پاپ فرستاده شده‌است.<ref>جعفریان، یک سند تازه و منسوب به امام دربارهٔ فلسطین، ۳۱۲.</ref>
بهبهانی از آغاز تشکیل [[رژیم اسرائیل]] در سال ۱۳۲۷، از نخستین کسانی بود که به قضیه [[فلسطین]] واکنش نشان داد و طی نامه‌ای به [[مجلس شورای ملی]] خواستار رسیدگی به وضع مردم فلسطین شد و تنفر خود را از رفتار [[یهودیان]] با مردم فلسطین اعلام کرد.<ref>مشروح مذاکرات مجلس، ۲–۳/۹۵۵.</ref> وی در اردیبهشت ۱۳۲۷ طی نامه‌ای به پاپ پیوس یازدهم، رهبر کاتولیک‌های مسیحی، تأکید کرد روحانیان مسیحی باید ملل عیسوی را از خواب غفلت بیدار کنند و به جای سکوت، به وظایف خود عمل کنند که چگونه یهودیان، قلب [[عیسی مسیح(ع)]]، را جریحه‌دار کردند و به [[مریم(س)|مریم پاک(س)]]، نسبت بی‌عفتی دادند و اینکه چرا ملل مسیحی، خدمت [[اسلام]] به مسیح(ع)، و مادر صدیقه‌اش را نادیده گرفته‌اند و رژیم اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند.<ref>جعفریان، یک سند تازه و منسوب به امام دربارهٔ فلسطین، ۳۱۲–۳۱۳؛ روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۴۷–۱۴۹.</ref> [[رسول جعفریان]] معتقد است اصل نامه از امام‌خمینی است که از طریق بهبهانی به پاپ فرستاده شده‌است.<ref>جعفریان، یک سند تازه و منسوب به امام دربارهٔ فلسطین، ۳۱۲.</ref>


[[سیدمحسن حکیم]] از مراجع نجف که از موقعیت بهبهانی آگاه بود و با دولت ایران در به رسمیت‌شناختن اسرائیل مخالف بود، طی تلگرامی به بهبهانی از این امر ابراز ناراحتی کرد و از او خواست مقامات کشور را نصیحت کند تا به وظایف اسلامی خود عمل کنند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۱۷.</ref>
[[سیدمحسن حکیم]] از مراجع نجف که از موقعیت بهبهانی آگاه بود و با دولت ایران در به رسمیت‌شناختن اسرائیل مخالف بود، طی تلگرامی به بهبهانی از این امر ابراز ناراحتی کرد و از او خواست مقامات کشور را نصیحت کند تا به وظایف اسلامی خود عمل کنند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۱۷.</ref>


==== بهبهانی و دولت مصدق ====
==== بهبهانی و دولت مصدق ====
در سال ۱۳۲۸ در فضایی که محمدرضا پهلوی با تغییر قانون اساسی اختیارات بیشتری کسب کرده بود و سعی داشت نیروهای مورد نظر خود را وارد مجلس کند، بهبهانی نامزدهای مورد حمایت خود ازجمله [[سیدابوالقاسم کاشانی]]، [[محمد مصدق]]، [[سیدجعفر بهبهانی]] و [[مظفر بقایی]] را معرفی کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، روحانی مبارز، ۱/۶۵.</ref> بهبهانی در دوره نخست‌وزیری محمد مصدق، دربارهٔ اصلاح قانون انتخابات و اعطای حق رأی به زنان هم‌صدا با [[سیدحسین بروجردی]] از مراجع تقلید اعتراض کرد و در اجرایی‌نشدن آن مؤثر بود.<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۱۶۲.</ref> وی در بسیاری از امور سیاسی با بروجردی هماهنگ بود؛ ازجمله بروجردی طی نامه‌ای به بهبهانی تأکید کرد با تصویب قانون ملی‌شدن صنعت نفت مخالفت نکند<ref>مرکز بررسی اسناد، روحانی مبارز، ۱/۹۸–۹۹.</ref> از این‌رو بهبهانی در [[نهضت ملی‌شدن صنعت نفت]]، حضور آشکار نداشت،<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۱۹۳.</ref> اما پس از حضوریافتن مصدق در دادگاه لاهه، بهبهانی طی مصاحبه‌ای اظهار کرد در دیدارهای خصوصی، وی را در ملی‌شدن نفت ترغیب کرده‌است؛ زیرا ریشه‌کن‌شدن نفوذ خارجی‌ها و ملی‌شدن صنعت نفت آرزوی تمام ملت ایران است.<ref>اطلاعات، ۱۷/۳/۱۳۳۱، ۵.</ref>
در سال ۱۳۲۸ در فضایی که [[محمدرضا پهلوی]] با تغییر قانون اساسی اختیارات بیشتری کسب کرده بود و سعی داشت نیروهای مورد نظر خود را وارد مجلس کند، بهبهانی نامزدهای مورد حمایت خود ازجمله [[سیدابوالقاسم کاشانی]]، [[محمد مصدق]]، [[سیدجعفر بهبهانی]] و [[مظفر بقایی]] را معرفی کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، روحانی مبارز، ۱/۶۵.</ref> بهبهانی در دوره نخست‌وزیری محمد مصدق، دربارهٔ اصلاح قانون انتخابات و اعطای حق رأی به زنان هم‌صدا با [[سیدحسین بروجردی]] از مراجع تقلید اعتراض کرد و در اجرایی‌نشدن آن مؤثر بود.<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۱۶۲.</ref> وی در بسیاری از امور سیاسی با بروجردی هماهنگ بود؛ ازجمله بروجردی طی نامه‌ای به بهبهانی تأکید کرد با تصویب قانون [[ملی شدن صنعت نفت|ملی‌شدن صنعت نفت]] مخالفت نکند<ref>مرکز بررسی اسناد، روحانی مبارز، ۱/۹۸–۹۹.</ref> از این‌رو بهبهانی در نهضت ملی‌شدن صنعت نفت، حضور آشکار نداشت،<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۱۹۳.</ref> اما پس از حضوریافتن مصدق در دادگاه لاهه، بهبهانی طی مصاحبه‌ای اظهار کرد در دیدارهای خصوصی، وی را در ملی‌شدن نفت ترغیب کرده‌است؛ زیرا ریشه‌کن‌شدن نفوذ خارجی‌ها و ملی‌شدن صنعت نفت آرزوی تمام ملت ایران است.<ref>اطلاعات، ۱۷/۳/۱۳۳۱، ۵.</ref>


در پی اختلافات مصدق و دربار، محمدرضا پهلوی در اسفند ۱۳۳۱ تصمیم گرفت از ایران خارج شود؛ اما بهبهانی در منصرف‌کردن وی از این مسافرت بیشترین نقش را ایفا کرد.<ref>اطلاعات، ۱۰/۱۲/۱۳۳۱، ۱–۲ و ۴؛ فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref> مبارزان نهضت ملی به این اقدام انتقاد کردند تا آنجا که بهبهانی را به همسویی با دربار و مخالفت با مصدق متهم ساختند.<ref>نجاتی، جنبش ملی‌شدن، ۲۶۱، ۲۶۴ و ۲۶۶–۲۶۷.</ref> در مرداد ۱۳۳۲ در پی اعلام همه‌پرسیِ مصدق راجع به انحلال مجلس هفدهم، بهبهانی همراه سیدابوالقاسم کاشانی اقدام مصدق را خلاف شرع و [[حرام]] دانست،<ref>فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref> به همین جهت برخی نویسندگان، نیروهای بهبهانی، کاشانی و بقایی را در حمایت از پهلوی در [[کودتای ۲۸ مرداد]] ۱۳۳۲ مؤثر دانسته‌اند<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۲۳۵.</ref> اما به نظر برخی دیگر بهبهانی در بسیج و حرکت نیروهای طرفدار پهلوی نقش مستقیمی ایفا نکرد و تنها از او حمایت معنوی کرد.<ref>آبراهامیان، کودتای ۲۸ مرداد، ۹۹.</ref> پس از کودتا، محمدرضا پهلوی طی تلگرامی از [[رم]] به بهبهانی تأکید کرد که [[فضل‌الله زاهدی]] را به نخست‌وزیری منصوب کرده و تمام قوای مسلح، مسئولان کشوری و ملت ایران از دستورات او اطاعت کنند. بهبهانی به وی پاسخ مثبت داد و خواهان عفو عمومی شد.<ref>اطلاعات، ۳۱/۵/۱۳۳۲، ۸.</ref>
در پی اختلافات مصدق و دربار، محمدرضا پهلوی در اسفند ۱۳۳۱ تصمیم گرفت از ایران خارج شود؛ اما بهبهانی در منصرف‌کردن وی از این مسافرت بیشترین نقش را ایفا کرد.<ref>اطلاعات، ۱۰/۱۲/۱۳۳۱، ۱–۲ و ۴؛ فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref> مبارزان نهضت ملی به این اقدام [[انتقاد]] کردند تا آنجا که بهبهانی را به همسویی با دربار و مخالفت با مصدق متهم ساختند.<ref>نجاتی، جنبش ملی‌شدن، ۲۶۱، ۲۶۴ و ۲۶۶–۲۶۷.</ref> در مرداد ۱۳۳۲ در پی اعلام همه‌پرسیِ مصدق راجع به انحلال مجلس هفدهم، بهبهانی همراه سیدابوالقاسم کاشانی اقدام مصدق را خلاف شرع و [[حرام]] دانست،<ref>فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref> به همین جهت برخی نویسندگان، نیروهای بهبهانی، کاشانی و بقایی را در حمایت از پهلوی در [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] مؤثر دانسته‌اند<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۲۳۵.</ref> اما به نظر برخی دیگر بهبهانی در بسیج و حرکت نیروهای طرفدار پهلوی نقش مستقیمی ایفا نکرد و تنها از او حمایت معنوی کرد.<ref>آبراهامیان، کودتای ۲۸ مرداد، ۹۹.</ref> پس از کودتا، محمدرضا پهلوی طی تلگرامی از رم به بهبهانی تأکید کرد که [[فضل‌الله زاهدی]] را به نخست‌وزیری منصوب کرده و تمام [[قوای مسلح]]، مسئولان کشوری و ملت ایران از دستورات او اطاعت کنند. بهبهانی به وی پاسخ مثبت داد و خواهان [[عفو عمومی]] شد.<ref>اطلاعات، ۳۱/۵/۱۳۳۲، ۸.</ref>


دلیل مخالفت‌های بهبهانی با دولت مصدق و همراهی وی با محمدرضا پهلوی حفظ [[دین]] و [[مذهب]]، قانون اساسی و جلوگیری از نفوذ [[حزب توده]] و [[کمونیسم]] شمرده شده‌است؛ زیرا رژیم پهلوی به مذهبی‌بودن تظاهر می‌کرد و بر اجرای قوانین دین اصرار می‌ورزید.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۲ و ۱۳۷–۱۳۸.</ref>
دلیل مخالفت‌های بهبهانی با دولت مصدق و همراهی وی با محمدرضا پهلوی حفظ [[دین]] و مذهب، قانون اساسی و جلوگیری از نفوذ [[حزب توده]] و [[کمونیسم]] شمرده شده‌است؛ زیرا [[رژیم پهلوی]] به مذهبی‌بودن تظاهر می‌کرد و بر اجرای قوانین دین اصرار می‌ورزید.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۲ و ۱۳۷–۱۳۸.</ref>


==== نقش بهبهانی در انتخابات مجلس ====
==== نقش بهبهانی در انتخابات مجلس ====
بهبهانی پس از کودتای ۲۸ مرداد همراه بروجردی به مقابله با [[فرقه بهائیت]] پرداخت و بارها به دربار، دولت، [[مجلس سنا]] و مجلس شورای ملی دربارهٔ فعالیت بهائیت هشدار داد.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۳۹–۱۴۰؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۱۹۶.</ref> او طی نامه‌ای به مجلس شورای ملی با مطرح‌شدن تساوی حقوق زن و مرد و حضور زنان در صحنه‌های اجتماعی مخالفت کرده بود<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۹۷–۹۸.</ref> در دی ۱۳۳۷، به طرح مجلس سنا دربارهٔ مشارکت زنان در انتخابات انتقاد کرد.<ref>فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref>
بهبهانی پس از کودتای ۲۸ مرداد همراه بروجردی به مقابله با [[فرقه بهائیت]] پرداخت و بارها به دربار، دولت، [[مجلس سنا]] و مجلس شورای ملی دربارهٔ فعالیت بهائیت هشدار داد.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۳۹–۱۴۰؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۱۹۶.</ref> او طی نامه‌ای به مجلس شورای ملی با مطرح‌شدن تساوی [[حقوق زن]] و مرد و حضور زنان در صحنه‌های اجتماعی مخالفت کرده بود<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۹۷–۹۸.</ref> در دی ۱۳۳۷، به طرح [[مجلس سنا]] دربارهٔ مشارکت [[زنان]] در [[انتخابات]] انتقاد کرد.<ref>فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref>


در انتخابات مجلس بیستم شورای ملی در سال ۱۳۳۹ [[حزب میلیون]] به رهبری [[منوچهر اقبال]] که در رأس دولت بود با دخالت پلیس و ارتش، بیشترین کرسی‌های مجلس را به خود اختصاص داد که اعتراض‌های زیادی را به دنبال داشت. بهبهانی نیز به نتیجه انتخابات اعتراض کرد و به دلیل روابط خوبی که با دربار داشت از محمدرضا پهلوی ابطال انتخابات مجلس بیستم را درخواست کرد و پهلوی نیز با اعلام موافقت و تظاهر به آزادی‌خواهی، دستورِ تعطیلی مجلس و استعفای نمایندگان را به صورت دسته‌جمعی صادر کرد<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۳–۸۴؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۵۹۰–۵۹۱.</ref> اما دانشجویان دانشگاه تهران به این اقدام پهلوی اعتراض کردند و نیروهای رژیم به دستور پهلوی در واکنش به این اعتراض، به دانشگاه تهران حمله کردند و بسیاری از استادان و دانشجویان را زدند و مجروح کردند.<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی، ۱/۱۸۹؛ روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۶.</ref> این رفتار رژیم در محافل سیاسی و میان شخصیت‌های با نفوذ با مخالفت روبه‌رو شد؛ ازجمله بهبهانی طی تلگرامی پهلوی را به کوتاهی در انجام وظیفه متهم کرد و به تأخیر انداختن انتخابات مجلس شورای ملی و مجلس سنا را ناشی از نبودن آزادی دانست.<ref>طلوعی، بازیگران عص پهلوی، ۱/۴۳۵؛ روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۷–۸۸.</ref> وی به این تلگرام بسنده نکرد و با دعوت از روزنامه‌نگاران و رجال سیاسی وقایع پیش‌آمده را مخالف قانون اسلام و به ضرر پهلوی خواند.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۸.</ref>
در انتخابات مجلس بیستم شورای ملی در سال ۱۳۳۹ حزب میلیون به رهبری منوچهر اقبال که در رأس دولت بود با دخالت پلیس و ارتش، بیشترین کرسی‌های مجلس را به خود اختصاص داد که اعتراض‌های زیادی را به دنبال داشت. بهبهانی نیز به نتیجه انتخابات اعتراض کرد و به دلیل روابط خوبی که با دربار داشت از [[محمدرضا پهلوی]] ابطال انتخابات مجلس بیستم را درخواست کرد و پهلوی نیز با اعلام موافقت و تظاهر به آزادی‌خواهی، دستورِ تعطیلی مجلس و استعفای نمایندگان را به صورت دسته‌جمعی صادر کرد<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۳–۸۴؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۵۹۰–۵۹۱.</ref> اما دانشجویان دانشگاه تهران به این اقدام پهلوی اعتراض کردند و نیروهای رژیم به دستور پهلوی در واکنش به این اعتراض، به دانشگاه تهران حمله کردند و بسیاری از استادان و دانشجویان را زدند و مجروح کردند.<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی، ۱/۱۸۹؛ روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۶.</ref> این رفتار رژیم در محافل سیاسی و میان شخصیت‌های با نفوذ با مخالفت روبه‌رو شد؛ ازجمله بهبهانی طی تلگرامی پهلوی را به کوتاهی در انجام وظیفه متهم کرد و به تأخیر انداختن انتخابات مجلس شورای ملی و مجلس سنا را ناشی از نبودن آزادی دانست.<ref>طلوعی، بازیگران عص پهلوی، ۱/۴۳۵؛ روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۷–۸۸.</ref> وی به این تلگرام بسنده نکرد و با دعوت از روزنامه‌نگاران و رجال سیاسی وقایع پیش‌آمده را مخالف قانون اسلام و به ضرر پهلوی خواند.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۸.</ref>


==== حمایت و همسویی با نهضت امام ====
==== حمایت و همسویی با نهضت امام ====
پس از فوت مرجع تقلید وقت، سیدحسین بروجردی در فروردین سال ۱۳۴۰ و ایستادگی [[امام‌خمینی]] در برابر محمدرضا پهلوی، بهبهانی با امام‌خمینی همسویی پیدا کرد و با مطرح‌شدن مرجعیت امام‌خمینی و پیشتازی ایشان در مبارزه با رژیم پهلوی، رابطه این دو شخصیت قوت گرفت.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۹–۹۰.</ref> بهبهانی از نهضت امام‌خمینی حمایت و در دیدار با ایشان تأکید کرد فساد تمام دربار را فرا گرفته‌است و پهلوی اعتنایی به اسلام و روحانیت نمی‌کند و تنها کسی که می‌تواند وی را از قدرت خلع کند، امام‌خمینی است.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۹.</ref>
پس از فوت مرجع تقلید وقت، [[سیدحسین بروجردی]] در فروردین سال ۱۳۴۰ و ایستادگی [[امام‌خمینی]] در برابر محمدرضا پهلوی، بهبهانی با امام‌خمینی همسویی پیدا کرد و با مطرح‌شدن [[مرجعیت امام‌خمینی]] و پیشتازی ایشان در مبارزه با [[رژیم پهلوی]]، رابطه این دو شخصیت قوت گرفت.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۹–۹۰.</ref> بهبهانی از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]] حمایت و در دیدار با ایشان تأکید کرد فساد تمام دربار را فرا گرفته‌است و پهلوی اعتنایی به اسلام و [[روحانیت]] نمی‌کند و تنها کسی که می‌تواند وی را از قدرت خلع کند، امام‌خمینی است.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۸۹.</ref>


تصویب اصلاحات ارضی در دولت [[علی امینی]] در دی ۱۳۴۰ با اعتراض امام‌خمینی روبه‌رو شد و بهبهانی نیز اصلاحات ارضی را مغایر با اسلام و مالکیت خصوصی، اعلام کرد.<ref>حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱–۱۳۴۳، ۱۹۸ و ۲۰۳؛ روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۹۱.</ref> البته امام‌خمینی معتقد بود اگر اصلاحاتی انجام گیرد باید فراگیر و همه‌جانبه باشد که تقسیم ثروت ثروتمندان در شهرها را نیز شامل شود.<ref>سالور، مصاحبه، ۲۶۵–۲۶۶.</ref> به نظر ایشان نه مالکیت مالکان بزرگ و نه ثروت ثروتمندان شرعی بود و نه اقدام رژیم. ایشان معتقد بود مالکین و رژیم هر دو در حق مردم اجحاف و [[ظلم]] کرده‌اند و مبارزه با آن، راه‌های درستی دارد؛ اما رژیم نه در برنامه اصلاحات خود حسن نیت دارد و نه راه درستی انتخاب کرده‌است، بلکه چنین اصلاحاتی حضور کشورهای خارجی ازجمله [[آمریکا]] را در بازار ایران بیشتر فراهم می‌کند.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۳۱–۱۳۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| اصلاحات ارضی}}
تصویب [[اصلاحات ارضی]] در دولت [[علی امینی]] در دی ۱۳۴۰ با اعتراض امام‌خمینی روبه‌رو شد و بهبهانی نیز اصلاحات ارضی را مغایر با اسلام و مالکیت خصوصی، اعلام کرد.<ref>حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱–۱۳۴۳، ۱۹۸ و ۲۰۳؛ روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۹۱.</ref> البته امام‌خمینی معتقد بود اگر اصلاحاتی انجام گیرد باید فراگیر و همه‌جانبه باشد که تقسیم ثروت ثروتمندان در شهرها را نیز شامل شود.<ref>سالور، مصاحبه، ۲۶۵–۲۶۶.</ref> به نظر ایشان نه مالکیت مالکان بزرگ و نه ثروت ثروتمندان شرعی بود و نه اقدام رژیم. ایشان معتقد بود مالکین و رژیم هر دو در حق مردم اجحاف و [[ظلم]] کرده‌اند و مبارزه با آن، راه‌های درستی دارد؛ اما رژیم نه در برنامه اصلاحات خود حسن نیت دارد و نه راه درستی انتخاب کرده‌است، بلکه چنین اصلاحاتی حضور کشورهای خارجی ازجمله [[آمریکا]] را در بازار ایران بیشتر فراهم می‌کند.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۳۱–۱۳۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| اصلاحات ارضی}}


بهبهانی در سال ۱۳۴۱ با تصویب [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]]{{ببینید|متن=ببینید| انجمن‌های ایالتی و ولایتی}} مخالفت کرد<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۶۲۲.</ref> و شرکت زنان را در انتخابات حرام دانست و در نامه‌ای به [[اسدالله علم]] نخست‌وزیر تأکید کرد به بهانه التزامات بین‌المللی نباید اقدام خلاف قانون و شرع انجام داد.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۹۹–۱۰۰.</ref> وی سپس در اعتراض به این قانون، مردم را به اجتماع در مسجد سیدعزیزالله بازار تهران فراخواند و طی سخنرانی از دولت خواست تصویب‌نامه را اصلاح کند<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۷۳–۷۴.</ref> و در نامه‌ای به پهلوی بر این خواسته تأکید کرد<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۲۰.</ref> اما پهلوی در پیامی در برابر اعتراض‌ها و مواضع بهبهانی تهدید کرد دستور خواهد داد ریش وی را خشک بتراشند! بهبهانی در پاسخ به وی اعلام کرد او بود که در زمان مصدق مانع از رفتن او به خارج از کشور شد و مخالفان پهلوی آن‌قدر آب دهان به صورت او انداخته‌اند که هنوز رطوبت آن خشک نشده‌است و نیاز به خشک تراشیدن ریش وی نیست.<ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۱۶۲.</ref>
بهبهانی در سال ۱۳۴۱ با تصویب [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] مخالفت کرد<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۶۲۲.</ref> و شرکت [[زنان]] را در [[انتخابات]] حرام دانست و در نامه‌ای به [[اسدالله علم]] نخست‌وزیر تأکید کرد به بهانه التزامات بین‌المللی نباید اقدام خلاف قانون و شرع انجام داد.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۹۹–۱۰۰.</ref> وی سپس در اعتراض به این قانون، مردم را به اجتماع در [[مسجد سیدعزیزالله]] بازار تهران فراخواند و طی سخنرانی از دولت خواست تصویب‌نامه را اصلاح کند<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۷۳–۷۴.</ref> و در نامه‌ای به پهلوی بر این خواسته تأکید کرد<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۲۰.</ref> اما پهلوی در پیامی در برابر اعتراض‌ها و مواضع بهبهانی تهدید کرد دستور خواهد داد ریش وی را خشک بتراشند! بهبهانی در پاسخ به وی اعلام کرد او بود که در زمان مصدق مانع از رفتن او به خارج از کشور شد و مخالفان پهلوی آن‌قدر آب دهان به صورت او انداخته‌اند که هنوز رطوبت آن خشک نشده‌است و نیاز به خشک تراشیدن ریش وی نیست.<ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۱۶۲.</ref>


در پی تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی سیدمحسن حکیم و [[سیدابوالقاسم خویی]] از مراجع نجف طی تلگرامی به بهبهانی، از او خواستند برای لغو این قانون اقدام کند<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۷ و ۳۳.</ref> و وی نیز با اعزام نماینده نزد امام‌خمینی اعلام آمادگی کرد تا آخرین نفس برای این موضوع اقدام خواهد کرد<ref>← امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۸۳.</ref> اما محمدرضا پهلوی پس از لغو انجمن‌های ایالتی و ولایتی در دی ۱۳۴۱، اصول شش‌گانه [[انقلاب سفید]] را در بهمن همان سال به همه‌پرسی گذاشت<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۱۸۲.</ref> که با مخالفت بهبهانی و امام‌خمینی روبه‌رو شد. {{ببینید|متن=ببینید| انقلاب سفید}} بهبهانی همراه با [[سیداحمد خوانساری]] در اعتراض به برگزاری همه‌پرسی انقلاب سفید اعلامیه داد و تأکید کرد علما و مراجع به وظایف شرعی خود عمل کرده‌اند و تذکرات لازم را به اولیای امور داده‌اند،<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۵۸؛ روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۰۷.</ref> افزون بر آن بهبهانی خواستار تحریک افکار عمومی علیه دولت شد<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۰۷.</ref> و هزاران نفر در دوم بهمن ۱۳۴۱ همراه خوانساری برای اعتراض در خانه بهبهانی گرد آمدند که باعث واکنش [[رژیم پهلوی]] شد و نیروی‌های نظامی خانه وی و خوانساری را محاصره کردند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۱۸۹–۱۹۰.</ref> امام‌خمینی به محاصره خانه آنان طی اعلامیه‌ای اعتراض کرد و از آن دو با عنوان «حضرت آیت‌الله» نام برد و تأکید کرد رژیم پهلوی چگونه به خود اجازه می‌دهد حرمت علمای اسلام را به جرم دفاع از [[قرآن]]، [[اسلام]] و استقلال کشور نادیده بگیرد. امام‌خمینی آرزو کرد کاش او نیز برای رفع تکلیف، دستگیر می‌شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۴۱.</ref> پس از رفع محاصره، بهبهانی دوباره همراهی خود را با اقدام امام‌خمینی و دیگر علما در تحریم و عزای عمومی عید نوروز ۱۳۴۲ اعلام کرد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۲۲۷.</ref>
در پی تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی سیدمحسن حکیم و [[سیدابوالقاسم خویی]] از مراجع نجف طی تلگرامی به بهبهانی، از او خواستند برای لغو این قانون اقدام کند<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۷ و ۳۳.</ref> و وی نیز با اعزام نماینده نزد [[امام‌خمینی]] اعلام آمادگی کرد تا آخرین نفس برای این موضوع اقدام خواهد کرد<ref>← امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۸۳.</ref> اما محمدرضا پهلوی پس از لغو انجمن‌های ایالتی و ولایتی در دی ۱۳۴۱، اصول شش‌گانه [[انقلاب سفید]] را در بهمن همان سال به همه‌پرسی گذاشت<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۱۸۲.</ref> که با مخالفت بهبهانی و امام‌خمینی روبه‌رو شد.{{ببینید|متن=ببینید| انقلاب سفید}} بهبهانی همراه با [[سیداحمد خوانساری]] در اعتراض به برگزاری همه‌پرسی انقلاب سفید اعلامیه داد و تأکید کرد علما و مراجع به وظایف شرعی خود عمل کرده‌اند و تذکرات لازم را به اولیای امور داده‌اند،<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۵۸؛ روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۰۷.</ref> افزون بر آن بهبهانی خواستار تحریک افکار عمومی علیه دولت شد<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۰۷.</ref> و هزاران نفر در دوم بهمن ۱۳۴۱ همراه خوانساری برای اعتراض در خانه بهبهانی گرد آمدند که باعث واکنش [[رژیم پهلوی]] شد و نیروی‌های نظامی خانه وی و خوانساری را محاصره کردند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۱۸۹–۱۹۰.</ref> امام‌خمینی به محاصره خانه آنان طی اعلامیه‌ای اعتراض کرد و از آن دو با عنوان «حضرت آیت‌الله» نام برد و تأکید کرد رژیم پهلوی چگونه به خود اجازه می‌دهد حرمت علمای اسلام را به جرم دفاع از [[قرآن]]، [[اسلام]] و استقلال کشور نادیده بگیرد. امام‌خمینی آرزو کرد کاش او نیز برای رفع تکلیف، دستگیر می‌شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۴۱.</ref> پس از رفع محاصره، بهبهانی دوباره همراهی خود را با اقدام امام‌خمینی و دیگر علما در تحریم و عزای عمومی عید نوروز ۱۳۴۲ اعلام کرد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۲۲۷.</ref>


از سوی دیگر، [[حمله به مدرسه فیضیه]] در دوم فروردین ۱۳۴۲ {{ببینید|متن=ببینید| حمله به مدرسه فیضیه}} موجب شد تا بهبهانی در تلگرامی به امام‌خمینی ابراز همدردی و تأسف خود را از اعمال رژیم پهلوی اعلام کند.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۱۵؛ مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۳۰.</ref> امام‌خمینی نیز از اظهار همدردی وی در فاجعه وارده بر اسلام که مانند آن جز در دوران توحش و قرون وسطی رخ نداده بود، تشکر کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۷۰.</ref> بهبهانی همچنین طی نامه‌ای از سیدمحسن حکیم در نجف به دلیل ارتباط نزدیک وی با [[عبدالسلام عارف]] رئیس‌جمهور عراق، درخواست کرد از رئیس‌جمهور عراق بخواهد در صورت امکان به دولت ایران پیغام دهد از رفتار غیرانسانی و اهانت‌آمیزی که با روحانیون به خواست بهائی‌ها در پیش گرفته‌است دست بردارد.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۳۱.</ref>
از سوی دیگر، [[حمله به مدرسه فیضیه]] در دوم فروردین ۱۳۴۲ موجب شد تا بهبهانی در تلگرامی به امام‌خمینی ابراز همدردی و تأسف خود را از اعمال رژیم پهلوی اعلام کند.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۱۵؛ مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۳۰.</ref> امام‌خمینی نیز از اظهار همدردی وی در فاجعه وارده بر اسلام که مانند آن جز در دوران توحش و قرون وسطی رخ نداده بود، تشکر کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۷۰.</ref> بهبهانی همچنین طی نامه‌ای از [[سیدمحسن حکیم]] در نجف به دلیل ارتباط نزدیک وی با [[عبدالسلام عارف]] رئیس‌جمهور عراق، درخواست کرد از رئیس‌جمهور عراق بخواهد در صورت امکان به دولت ایران پیغام دهد از رفتار غیرانسانی و اهانت‌آمیزی که با روحانیون به خواست [[بهائیت|بهائی‌ها]] در پیش گرفته‌است دست بردارد.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۳۱.</ref>


بر اساس گزارش سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) پس از وقایع روز دوم فروردین ۱۳۴۲ همکاری جدی میان روحانیان تهران ازجمله بهبهانی و علمای [[قم]] ایجاد شد؛ به گونه‌ای که ائمه جماعات اعتصاب و علیه دولت اقدام به تظاهرات کردند.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۴۷.</ref> در دهم فروردین ۱۳۴۲، عده‌ای از روحانیان و بازاریان تهران در خانه بهبهانی گرد آمدند و در حضور نماینده سیدمحسن حکیم و نماینده [[حوزه علمیه مشهد]]، طی نامه‌ای به امام‌خمینی، ایشان را رهبر شیعیان خواندند و بهبهانی از امام‌خمینی خواستار حکم جهاد شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۷۰ و ۷۲.</ref> همچنین در گزارش ۱۳۴۲/۲/۱۵ ساواک آمده‌است بهبهانی دربارهٔ موقعیت و جایگاه امام‌خمینی نسبت به علمای دیگر در میان مقدسان و بازاریان تأکید می‌کند وجوهات زیاد به ایشان پرداخت شده‌است.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۱۹۵.</ref> در گزارشی دیگر آمده‌است که پس از اعلامیه امام‌خمینی به مناسبت فرارسیدن [[ماه محرم]] ۱۳۸۳ق و توصیه ایشان به مبلغان که حقایق را افشا و در مجالس عزاداری، مردم را علیه رژیم پهلوی تحریک کنند.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۳۴۹.</ref> بهبهانی نیز همراه با سیداحمد خوانساری، از واعظان طرفداران خودشان در تهران خواست در مجلس سوگواری کاخ گلستان که همه‌ساله دربار شاهنشاهی در ایام [[تاسوعا]]، [[عاشورا]] و یازدهم محرم برگزار می‌کرد شرکت نکنند،<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۳۵۰.</ref> حتی در خانه بهبهانی در ایام محرم ۱۳۸۳ق/ ۱۳۴۲ش، سخنرانی‌های تندی علیه رژیم پهلوی انجام گرفت و بسیاری از مقامات دولتی با ناراحتی خانه بهبهانی را ترک کردند.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۲۴–۱۲۵.</ref>
بر اساس گزارش [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) پس از وقایع روز دوم فروردین ۱۳۴۲ همکاری جدی میان روحانیان تهران ازجمله بهبهانی و علمای [[قم]] ایجاد شد؛ به گونه‌ای که ائمه جماعات [[اعتصاب]] و علیه دولت اقدام به [[تظاهرات]] کردند.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۴۷.</ref> در دهم فروردین ۱۳۴۲، عده‌ای از روحانیان و بازاریان تهران در خانه بهبهانی گرد آمدند و در حضور نماینده سیدمحسن حکیم و نماینده [[حوزه علمیه مشهد]]، طی نامه‌ای به امام‌خمینی، ایشان را رهبر شیعیان خواندند و بهبهانی از امام‌خمینی خواستار حکم جهاد شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۷۰ و ۷۲.</ref> همچنین در گزارش ۱۳۴۲/۲/۱۵ ساواک آمده‌است بهبهانی دربارهٔ موقعیت و جایگاه امام‌خمینی نسبت به علمای دیگر در میان مقدسان و بازاریان تأکید می‌کند وجوهات زیاد به ایشان پرداخت شده‌است.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۱۹۵.</ref> در گزارشی دیگر آمده‌است که پس از اعلامیه امام‌خمینی به مناسبت فرارسیدن [[ماه محرم]] ۱۳۸۳ق و توصیه ایشان به مبلغان که حقایق را افشا و در مجالس [[عزاداری]]، مردم را علیه رژیم پهلوی تحریک کنند.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۳۴۹.</ref> بهبهانی نیز همراه با سیداحمد خوانساری، از واعظان طرفداران خودشان در تهران خواست در مجلس سوگواری کاخ گلستان که همه‌ساله دربار شاهنشاهی در ایام [[تاسوعا]]، [[عاشورا]] و یازدهم محرم برگزار می‌کرد شرکت نکنند،<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۳۵۰.</ref> حتی در خانه بهبهانی در ایام محرم ۱۳۸۳ق/ ۱۳۴۲ش، سخنرانی‌های تندی علیه رژیم پهلوی انجام گرفت و بسیاری از مقامات دولتی با ناراحتی خانه بهبهانی را ترک کردند.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۲۴–۱۲۵.</ref>


سه روز پس از بازداشت امام‌خمینی، بهبهانی با اعلام حمایت از موضع ایشان، دستور جهاد داد و اعلام کرد یا همه روحانیان کشته می‌شوند یا ایشان را آزاد خواهد کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۳/۶۱، ۸۵ و ۱۱۵.</ref> همچنین وی همراه سیداحمد خوانساری در دیدار علمایی که به حرم عبدالعظیم حسنی (ع)، در [[شهر ری]] مهاجرت کرده بودند، برای آزادی امام‌خمینی مذاکره با رژیم و فشار سیاسی از طریق تظاهرات و افشای اعمال رژیم از طریق بیانیه و اعلامیه‌های مشترک و انفرادی را مطرح کرد.<ref>حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱–۱۳۴۳، ۳۳۳.</ref> وی پس از آزادی امام‌خمینی از زندان، در مرداد ۱۳۴۲ به دیدار ایشان در خانه نجاتی واعظ که به صورت موقت آنجا بود رفت و ایشان در این دیدار ضمن ابراز سلامتی خود، به بهبهانی اعلام کرد تا آزادی همه زندانیان ایستادگی خواهد کرد و تا بتواند جلوی انتخابات مفتضح را خواهد گرفت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۵۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| بازداشتگاه‌ها}}
سه روز پس از [[بازداشت امام‌خمینی]]، بهبهانی با اعلام حمایت از موضع ایشان، دستور [[جهاد]] داد و اعلام کرد یا همه روحانیان کشته می‌شوند یا ایشان را آزاد خواهد کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۳/۶۱، ۸۵ و ۱۱۵.</ref> همچنین وی همراه [[سیداحمد خوانساری]] در دیدار علمایی که به [[حرم عبدالعظیم حسنی(ع)]]، در [[شهر ری]] مهاجرت کرده بودند، برای آزادی امام‌خمینی مذاکره با رژیم و فشار سیاسی از طریق تظاهرات و افشای اعمال رژیم از طریق بیانیه و اعلامیه‌های مشترک و انفرادی را مطرح کرد.<ref>حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱–۱۳۴۳، ۳۳۳.</ref> وی پس از آزادی امام‌خمینی از زندان، در مرداد ۱۳۴۲ به دیدار ایشان در خانه نجاتی واعظ که به صورت موقت آنجا بود رفت و ایشان در این دیدار ضمن ابراز سلامتی خود، به بهبهانی اعلام کرد تا آزادی همه زندانیان ایستادگی خواهد کرد و تا بتواند جلوی انتخابات مفتضح را خواهد گرفت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۵۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| بازداشتگاه‌ها}}


== درگذشت ==
== درگذشت ==
خط ۸۷: خط ۸۷:


== فرزندان ==
== فرزندان ==
از وی فرزندانی به جا ماند ازجمله [[سیدجعفر بهبهانی]] که در سال ۱۲۹۳ در تهران متولد شد. وی علاوه بر فراگیری دروس مقدماتی عربی، فقه، اصول و [[منطق]]، از دانشکده حقوق لیسانس گرفت. سیدجعفر نماینده مردم تهران در دوره هجدهم تا دوره بیستم مجلس شورای ملی در فاصله سال‌های ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰ بود و در کودتای ۲۸ مرداد با رژیم پهلوی همکاری نزدیک داشت. او از سال ۱۳۴۰ از سیاست کناره‌گیری کرد و با این حال به کسانی که در دولت نفوذ داشتند مشورت می‌داد. وی در سال ۱۳۶۶ در ۷۳سالگی درگذشت.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۸؛ مرکز بررسی اسناد، روحانی مبارز، ۱/۶۶.</ref>
از وی فرزندانی به جا ماند ازجمله [[سیدجعفر بهبهانی]] که در سال ۱۲۹۳ در تهران متولد شد. وی علاوه بر فراگیری دروس مقدماتی عربی، [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]] و [[منطق]]، از دانشکده حقوق لیسانس گرفت. سیدجعفر نماینده مردم تهران در دوره هجدهم تا دوره بیستم مجلس شورای ملی در فاصله سال‌های ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰ بود و در کودتای ۲۸ مرداد با رژیم پهلوی همکاری نزدیک داشت. او از سال ۱۳۴۰ از سیاست کناره‌گیری کرد و با این حال به کسانی که در دولت نفوذ داشتند [[مشورت]] می‌داد. وی در سال ۱۳۶۶ در ۷۳سالگی درگذشت.<ref>روشن‌دل، حیات سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی، ۱۸؛ مرکز بررسی اسناد، روحانی مبارز، ۱/۶۶.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
سیداحمد حسینی، «[https://books.khomeini.ir/books/10002/704/ سیدمحمد بهبهانی]»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۷۰۴–۷۱۱.
سیداحمد حسینی، «[https://books.khomeini.ir/books/10002/704/ سیدمحمد بهبهانی]»، [[دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص۷۰۴–۷۱۱.


[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
۲۱٬۳۰۶

ویرایش