شمس آل‌احمد

از ویکی امام خمینی
شمس آل‌احمد
شمس آل احمد.jpg
شناسنامه
لقبآقاشمس
زادروز۱۳۰۸ش
شهر تولدتهران
کشور تولدایران
تاریخ درگذشت۱۴ آذر ۱۳۸۹ش
شهر درگذشتتهران
کشور درگذشتایران
آرامگاهبهشت زهرا (س)
دیناسلام
مذهبشیعه
پیشهروزنامه‌نگار؛ نویسنده
اطلاعات علمی و مذهبی
تالیفاتتصحیح کتاب طوطی‌نامه؛ عقیقه؛ گاهواره سیر و سلوک؛ از چشم برادر و حدیث انقلاب

شمس آل‌احمد، روشنفکر مبارز و علاقه‌مند به امام‌خمینی.

شمس ال‌احمد در سال ۱۳۰۸ در پاچنار تهران متولد شد و با طی مراحل تحصیلی از دارالفنون فارغ‌التحصیل شد. او متأثر از برادرش جلال جذب حزب توده شد و به تبعیت از وی، از آن جدا شد و در کنار دبیری در نشریات مختلف قلم می‌زد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی سخنرانی و مصاحبه‌های متعددی داشت و مدتی سردبیر روزنامه اطلاعات شد. او که از سال ۱۳۴۱ و به مناسبت مجلس ختم پدرش توسط امام‌خمینی و دیگر علما در قم، امام‌خمینی آشنائی پیدا کرد، پس از پیروزی انقلاب به حکم امام عضو ستاد انقلاب فرهنگی شد.

شمس آل‌احمد در اواخر عمرش با توجه به آسیب‌های جسمانی در منزل وقت خود را به مطالعه و نوشتن می‌گذراند و در سال ۱۳۸۹ و در ۸۱ سالگی درگذشت. کتاب‌های از چشم برادر، حدیث انقلاب و سیر و سلوک، از جمله کتاب‌های او می‌باشند.

معرفی اجمالی

شمس یا آقاشمس[۱] آل‌احمد فرزند سیداحمد حسینی طالقانی از روحانیان با نفوذ تهران و مرتبط با امام‌خمینی و برادر کوچک‌تر جلال آل‌احمد است. وی در سال ۱۳۰۸ در محله پاچنار تهران به دنیا آمد[۲] و دوره دبستان را در مدرسه ثریا و مقطع متوسطه را در دبیرستان مروی و دارالفنون به پایان برد و یک سال پس از عضویت برادرش جلال در حزب توده (۱۳۲۳)، وی نیز در سال ۱۳۲۴ به عضویت سازمان جوانان حزب توده درآمد و با انشعاب جلال از حزب توده، او نیز از آن فاصله گرفت و بیشتر به تحصیل و امور فرهنگی ـ آموزشی پرداخت.[۳] شمس آل‌احمد، فارغ‌التحصیل دو رشته ادبیات فارسی و علوم تربیتی از دانشگاه تهران بود و مدتی به قصد ادامه تحصیل در مقطع دکترای فلسفه به آلمان رفت؛ اما به دلایلی ادامه نداد و پس از بازگشت از سال ۱۳۳۶ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و دبیر آموزش و پرورش شد و به تدریس ادبیات، فلسفه و علوم تربیتی در مدارس و دانشگاه‌ها پرداخت.[۴]

فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی

فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی شمس آل‌احمد در دوران اختناق رژیم پهلوی موجب شد که چهار بار بازداشت و زندانی شود.[۵] وی از سال ۱۳۲۵ در هفده‌سالگی در کنار برادر خود، در روزنامه «بشر» و مجله «مردم» وابسته به حزب توده، به روزنامه‌نگاری مشغول شد؛ سپس این فعالیت را تا سال ۱۳۴۳ در روزنامه‌های «شرق میانه»، «شاهد»، «نیروی سوم»، «کیهان» و مجله «بامشاد»، «کتاب ماه» و «آرش» ادامه داد.[۶] او کار نگارش را از سال ۱۳۲۹ با تصحیح کتاب طوطی‌نامه اثری از قرن هشتم و دو مجموعه داستان به نام‌های عقیقه و گاهواره آغاز کرد.[۷]

شمس آل‌احمد پس از پیروزی انقلاب، سخنرانی‌های متعدد و مصاحبه‌های گوناگون دربارهٔ فرهنگ و جامعه داشت. در سال ۱۳۵۹ به خواست امام‌خمینی به همکاری با دو روزنامه اطلاعات و کیهان پرداخت[۸] و مدتی سردبیری روزنامه اطلاعات را بر عهده داشت.[۹] وی در مجلس ختم پدر خود که امام‌خمینی و علمای قم در سال ۱۳۴۱ برگزار کرده بودند، با ایشان آشنا شده بود[۱۰] و پیش‌بینی کرده بود که با توجه به اینکه امام‌خمینی توانسته جوانان با افکار و اعتقادات مختلف را جذب کند، موفق خواهد شد.[۱۱]

وی بار دیگر در اردیبهشت ۱۳۵۹ که سردبیر روزنامه اطلاعات بود با ایشان دیدار کرد. امام‌خمینی در این دیدار با اشاره به اینکه او را گاه در تلویزیون می‌بیند، خاطرنشان کرد جامعه با طیفی از روشنفکران غرب‌زده روبه‌رو است که به بهانه آزادی بیان، مانع اصلاحات کشور می‌شوند و موازین آزادی را در نظر نمی‌گیرند و توجه ندارند که روزنامه‌های زیادی پس از انقلاب آغاز به فعالیت کرده‌اند. از این‌رو ایشان از شمس آل‌احمد خواست اشخاصی مانند وی که بر اساس میزان حرف می‌زنند، با کمال قدرت و پشتکار وارد شوند و میزان آزادی را تعیین کنند و عناصری را که بر ضد نهضت و ملت و مصالح کشورند از مراکز مهم مانند مؤسسه اطلاعات تصفیه کنند و نشریات را در خدمت ملت قرار دهند و کسی نیز نمی‌تواند شمس آل‌احمد را مرتجع بشمارد.[۱۲]

از سوی دیگر، امام‌خمینی در خرداد ۱۳۵۹ شمس آل‌احمد را همراه محمدجواد باهنر، مهدی ربانی املشی، حسن حبیبی، جلال‌الدین فارسی، عبدالکریم سروش و علی شریعتمداری به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی منصوب ساخت تا آنان افراد صاحب‌نظر را از میان استادان، کارکنان و دانشجویان متعهد انتخاب کنند و با تشکیل شورایی، برنامه‌ریزی رشته‌های مختلف آموزشی و خط مشی فرهنگی دانشگاه‌ها را بر اساس فرهنگ اسلامی تبیین کنند.[۱۳] (ببینید: شورای عالی انقلاب فرهنگی)

وفات

شمس آل‌احمد در سال‌های آخر عمر، پس از برخی سرخوردگی‌های اجتماعی و یک بیماری طولانی و شکستگی هر دو پا خانه‌نشین شد.[۱۴] او در آن روزها بیشتر وقتش را به مطالعه و نوشتن یادداشت می‌گذراند.[۱۵] وی سرانجام در ۱۴ آذر ۱۳۸۹، در سن ۸۱سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.[۱۶] از وی افزون بر کتاب‌های پیش، کتاب‌های سیر و سلوک،[۱۷] از چشم برادر و حدیث انقلاب شامل دو کتاب، یکی در موضوع آزادی و مرزهایش و دیگری در موضوع استقلال فرهنگی منتشر شده‌است.[۱۸]

پانویس

  1. دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۴۱۹.
  2. آل‌احمد، کیهان فرهنگی، ۶.
  3. پروین‌زاد، مقدمه گفت و گو با شمس آل‌احمد، ۶؛ دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۴۹۵.
  4. پروین‌زاد، مقدمه گفت و گو با شمس آل‌احمد، ۶.
  5. پروین‌زاد، مقدمه گفت و گو با شمس آل‌احمد، ۶.
  6. آل‌احمد، حدیث انقلاب، ۱/۹.
  7. آل‌احمد، حدیث انقلاب، ۱/۱۰؛ پروین‌زاد، مقدمه گفت و گو با شمس آل‌احمد، ۶.
  8. دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۰۵–۵۰۶.
  9. دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۰۵–۵۰؛ پروین‌زاد، مقدمه گفت و گو با شمس آل‌احمد، ۶.
  10. ← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۹۸؛ دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۳.
  11. ← دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۸۲۰.
  12. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۹۸ ۲۹۹؛ دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۰۵–۵۰۶.
  13. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۳۱–۴۳۲.
  14. دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۸۴–۵۹۱.
  15. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، پایگاه اطلاع‌رسانی، ۲۳/۱۱/۱۳۹۵ش.
  16. عصر ایران، پایگاه اطلاع‌رسانی، ۱۱/۱۱/۱۳۹۵ش.
  17. سفرنامه او به آلمان و اسپانیا.
  18. آل‌احمد، کیهان فرهنگی، ۶.

منابع

  • آل‌احمد، شمس، حدیث انقلاب، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۹۰.
  • آل‌احمد، شمس، مصاحبه، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۲۲، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • پروین‌زاد، مهدی، مقدمه گفت و گو با شمس آل‌احمد، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۲۲، ۱۳۸۴ش.
  • دانایی، محمدحسین، خاطرات محمدحسین دانایی، دو برادر ناگفته‌هایی از زندگی و زمانه جلال و شمس آل احمد، تهران، اطلاعات چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
  • عصر ایران، پایگاه اطلاع‌رسانی، ۱۱/۱۱/۱۳۹۵ش.
  • مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، پایگاه اطلاع‌رسانی، ۲۳/۱۱/۱۳۹۵ش.

پیوند به بیرون