۲۱٬۱۶۰
ویرایش
(+ 4 categories; ±رده:مقالههای آماده ارزیابی←رده:مقالههای تأییدشده using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
==== واکنش بر تشکیل اسرائیل ==== | ==== واکنش بر تشکیل اسرائیل ==== | ||
بهبهانی از آغاز تشکیل [[رژیم اسرائیل]] در سال ۱۳۲۷، از نخستین کسانی بود که به قضیه [[فلسطین]] واکنش نشان داد و طی نامهای به [[مجلس شورای ملی]] خواستار رسیدگی به وضع مردم فلسطین شد و تنفر خود را از رفتار [[یهودیان]] با مردم فلسطین اعلام کرد.<ref>مشروح مذاکرات مجلس، ۲–۳/۹۵۵.</ref> وی در اردیبهشت ۱۳۲۷ طی نامهای به پاپ پیوس یازدهم، رهبر کاتولیکهای مسیحی، تأکید کرد روحانیان مسیحی باید ملل عیسوی را از خواب غفلت بیدار کنند و به جای سکوت، به وظایف خود عمل کنند که چگونه یهودیان، قلب [[عیسی مسیح(ع)]]، را جریحهدار کردند و به [[مریم(س)|مریم پاک(س)]]، نسبت بیعفتی دادند و اینکه چرا ملل مسیحی، خدمت [[اسلام]] به مسیح(ع)، و مادر صدیقهاش را نادیده گرفتهاند و رژیم اسرائیل را به رسمیت میشناسند.<ref>جعفریان، یک سند تازه و منسوب به امام دربارهٔ فلسطین، ۳۱۲–۳۱۳؛ روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۱۴۷–۱۴۹.</ref> [[رسول جعفریان]] معتقد است اصل نامه از امامخمینی است که از طریق بهبهانی به پاپ فرستاده | بهبهانی از آغاز تشکیل [[رژیم اسرائیل]] در سال ۱۳۲۷، از نخستین کسانی بود که به قضیه [[فلسطین]] واکنش نشان داد و طی نامهای به [[مجلس شورای ملی]] خواستار رسیدگی به وضع مردم فلسطین شد و تنفر خود را از رفتار [[یهودیان]] با مردم فلسطین اعلام کرد.<ref>مشروح مذاکرات مجلس، ۲–۳/۹۵۵.</ref> وی در اردیبهشت ۱۳۲۷ طی نامهای به پاپ پیوس یازدهم، رهبر کاتولیکهای مسیحی، تأکید کرد روحانیان مسیحی باید ملل عیسوی را از خواب غفلت بیدار کنند و به جای سکوت، به وظایف خود عمل کنند که چگونه یهودیان، قلب [[عیسی مسیح(ع)]]، را جریحهدار کردند و به [[مریم(س)|مریم پاک(س)]]، نسبت بیعفتی دادند و اینکه چرا ملل مسیحی، خدمت [[اسلام]] به مسیح(ع)، و مادر صدیقهاش را نادیده گرفتهاند و رژیم اسرائیل را به رسمیت میشناسند.<ref>جعفریان، یک سند تازه و منسوب به امام دربارهٔ فلسطین، ۳۱۲–۳۱۳؛ روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۱۴۷–۱۴۹.</ref> [[رسول جعفریان]] معتقد است اصل نامه از امامخمینی است که از طریق بهبهانی به پاپ فرستاده شده است.<ref>جعفریان، یک سند تازه و منسوب به امام دربارهٔ فلسطین، ۳۱۲.</ref> | ||
[[سیدمحسن حکیم]] از مراجع نجف که از موقعیت بهبهانی آگاه بود و با دولت ایران در به رسمیتشناختن اسرائیل مخالف بود، طی تلگرامی به بهبهانی از این امر ابراز ناراحتی کرد و از او خواست مقامات کشور را نصیحت کند تا به وظایف اسلامی خود عمل کنند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۱۷.</ref> | [[سیدمحسن حکیم]] از مراجع نجف که از موقعیت بهبهانی آگاه بود و با دولت ایران در به رسمیتشناختن اسرائیل مخالف بود، طی تلگرامی به بهبهانی از این امر ابراز ناراحتی کرد و از او خواست مقامات کشور را نصیحت کند تا به وظایف اسلامی خود عمل کنند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۱۷.</ref> | ||
==== بهبهانی و دولت مصدق ==== | ==== بهبهانی و دولت مصدق ==== | ||
در سال ۱۳۲۸ در فضایی که [[محمدرضا پهلوی]] با تغییر قانون اساسی اختیارات بیشتری کسب کرده بود و سعی داشت نیروهای مورد نظر خود را وارد مجلس کند، بهبهانی نامزدهای مورد حمایت خود ازجمله [[سیدابوالقاسم کاشانی]]، [[محمد مصدق]]، [[سیدجعفر بهبهانی]] و [[مظفر بقایی]] را معرفی کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، روحانی مبارز، ۱/۶۵.</ref> بهبهانی در دوره نخستوزیری محمد مصدق، دربارهٔ اصلاح قانون انتخابات و اعطای حق رأی به زنان همصدا با [[سیدحسین بروجردی]] از مراجع تقلید اعتراض کرد و در اجرایینشدن آن مؤثر بود.<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۱۶۲.</ref> وی در بسیاری از امور سیاسی با بروجردی هماهنگ بود؛ ازجمله بروجردی طی نامهای به بهبهانی تأکید کرد با تصویب قانون [[ملی شدن صنعت نفت|ملیشدن صنعت نفت]] مخالفت نکند<ref>مرکز بررسی اسناد، روحانی مبارز، ۱/۹۸–۹۹.</ref> از اینرو بهبهانی در نهضت ملیشدن صنعت نفت، حضور آشکار نداشت،<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۱۹۳.</ref> اما پس از حضوریافتن مصدق در دادگاه لاهه، بهبهانی طی مصاحبهای اظهار کرد در دیدارهای خصوصی، وی را در ملیشدن نفت ترغیب | در سال ۱۳۲۸ در فضایی که [[محمدرضا پهلوی]] با تغییر قانون اساسی اختیارات بیشتری کسب کرده بود و سعی داشت نیروهای مورد نظر خود را وارد مجلس کند، بهبهانی نامزدهای مورد حمایت خود ازجمله [[سیدابوالقاسم کاشانی]]، [[محمد مصدق]]، [[سیدجعفر بهبهانی]] و [[مظفر بقایی]] را معرفی کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، روحانی مبارز، ۱/۶۵.</ref> بهبهانی در دوره نخستوزیری محمد مصدق، دربارهٔ اصلاح قانون انتخابات و اعطای حق رأی به زنان همصدا با [[سیدحسین بروجردی]] از مراجع تقلید اعتراض کرد و در اجرایینشدن آن مؤثر بود.<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۱۶۲.</ref> وی در بسیاری از امور سیاسی با بروجردی هماهنگ بود؛ ازجمله بروجردی طی نامهای به بهبهانی تأکید کرد با تصویب قانون [[ملی شدن صنعت نفت|ملیشدن صنعت نفت]] مخالفت نکند<ref>مرکز بررسی اسناد، روحانی مبارز، ۱/۹۸–۹۹.</ref> از اینرو بهبهانی در نهضت ملیشدن صنعت نفت، حضور آشکار نداشت،<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۱۹۳.</ref> اما پس از حضوریافتن مصدق در دادگاه لاهه، بهبهانی طی مصاحبهای اظهار کرد در دیدارهای خصوصی، وی را در ملیشدن نفت ترغیب کرده است؛ زیرا ریشهکنشدن نفوذ خارجیها و ملیشدن صنعت نفت آرزوی تمام ملت ایران است.<ref>اطلاعات، ۱۷/۳/۱۳۳۱، ۵.</ref> | ||
در پی اختلافات مصدق و دربار، محمدرضا پهلوی در اسفند ۱۳۳۱ تصمیم گرفت از ایران خارج شود؛ اما بهبهانی در منصرفکردن وی از این مسافرت بیشترین نقش را ایفا کرد.<ref>اطلاعات، ۱۰/۱۲/۱۳۳۱، ۱–۲ و ۴؛ فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref> مبارزان نهضت ملی به این اقدام [[انتقاد]] کردند تا آنجا که بهبهانی را به همسویی با دربار و مخالفت با مصدق متهم ساختند.<ref>نجاتی، جنبش ملیشدن، ۲۶۱، ۲۶۴ و ۲۶۶–۲۶۷.</ref> در مرداد ۱۳۳۲ در پی اعلام همهپرسیِ مصدق راجع به انحلال مجلس هفدهم، بهبهانی همراه سیدابوالقاسم کاشانی اقدام مصدق را خلاف شرع و [[حرام]] دانست،<ref>فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref> به همین جهت برخی نویسندگان، نیروهای بهبهانی، کاشانی و بقایی را در حمایت از پهلوی در [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] مؤثر دانستهاند<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۲۳۵.</ref> اما به نظر برخی دیگر بهبهانی در بسیج و حرکت نیروهای طرفدار پهلوی نقش مستقیمی ایفا نکرد و تنها از او حمایت معنوی کرد.<ref>آبراهامیان، کودتای ۲۸ مرداد، ۹۹.</ref> پس از کودتا، محمدرضا پهلوی طی تلگرامی از رم به بهبهانی تأکید کرد که [[فضلالله زاهدی]] را به نخستوزیری منصوب کرده و تمام [[قوای مسلح]]، مسئولان کشوری و ملت ایران از دستورات او اطاعت کنند. بهبهانی به وی پاسخ مثبت داد و خواهان [[عفو عمومی]] شد.<ref>اطلاعات، ۳۱/۵/۱۳۳۲، ۸.</ref> | در پی اختلافات مصدق و دربار، محمدرضا پهلوی در اسفند ۱۳۳۱ تصمیم گرفت از ایران خارج شود؛ اما بهبهانی در منصرفکردن وی از این مسافرت بیشترین نقش را ایفا کرد.<ref>اطلاعات، ۱۰/۱۲/۱۳۳۱، ۱–۲ و ۴؛ فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref> مبارزان نهضت ملی به این اقدام [[انتقاد]] کردند تا آنجا که بهبهانی را به همسویی با دربار و مخالفت با مصدق متهم ساختند.<ref>نجاتی، جنبش ملیشدن، ۲۶۱، ۲۶۴ و ۲۶۶–۲۶۷.</ref> در مرداد ۱۳۳۲ در پی اعلام همهپرسیِ مصدق راجع به انحلال مجلس هفدهم، بهبهانی همراه سیدابوالقاسم کاشانی اقدام مصدق را خلاف شرع و [[حرام]] دانست،<ref>فراهانی، روزشمار تاریخ معاصر ایران، ۲/۷۰۸.</ref> به همین جهت برخی نویسندگان، نیروهای بهبهانی، کاشانی و بقایی را در حمایت از پهلوی در [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] مؤثر دانستهاند<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۲۳۵.</ref> اما به نظر برخی دیگر بهبهانی در بسیج و حرکت نیروهای طرفدار پهلوی نقش مستقیمی ایفا نکرد و تنها از او حمایت معنوی کرد.<ref>آبراهامیان، کودتای ۲۸ مرداد، ۹۹.</ref> پس از کودتا، محمدرضا پهلوی طی تلگرامی از رم به بهبهانی تأکید کرد که [[فضلالله زاهدی]] را به نخستوزیری منصوب کرده و تمام [[قوای مسلح]]، مسئولان کشوری و ملت ایران از دستورات او اطاعت کنند. بهبهانی به وی پاسخ مثبت داد و خواهان [[عفو عمومی]] شد.<ref>اطلاعات، ۳۱/۵/۱۳۳۲، ۸.</ref> | ||
دلیل مخالفتهای بهبهانی با دولت مصدق و همراهی وی با محمدرضا پهلوی حفظ [[دین]] و مذهب، قانون اساسی و جلوگیری از نفوذ [[حزب توده]] و [[کمونیسم]] شمرده | دلیل مخالفتهای بهبهانی با دولت مصدق و همراهی وی با محمدرضا پهلوی حفظ [[دین]] و مذهب، قانون اساسی و جلوگیری از نفوذ [[حزب توده]] و [[کمونیسم]] شمرده شده است؛ زیرا [[رژیم پهلوی]] به مذهبیبودن تظاهر میکرد و بر اجرای قوانین دین اصرار میورزید.<ref>روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۸۲ و ۱۳۷–۱۳۸.</ref> | ||
==== نقش بهبهانی در انتخابات مجلس ==== | ==== نقش بهبهانی در انتخابات مجلس ==== | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==== حمایت و همسویی با نهضت امام ==== | ==== حمایت و همسویی با نهضت امام ==== | ||
پس از فوت مرجع تقلید وقت، [[سیدحسین بروجردی]] در فروردین سال ۱۳۴۰ و ایستادگی [[امامخمینی]] در برابر محمدرضا پهلوی، بهبهانی با امامخمینی همسویی پیدا کرد و با مطرحشدن [[مرجعیت امامخمینی]] و پیشتازی ایشان در مبارزه با [[رژیم پهلوی]]، رابطه این دو شخصیت قوت گرفت.<ref>روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۸۹–۹۰.</ref> بهبهانی از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امامخمینی]] حمایت و در دیدار با ایشان تأکید کرد فساد تمام دربار را فرا | پس از فوت مرجع تقلید وقت، [[سیدحسین بروجردی]] در فروردین سال ۱۳۴۰ و ایستادگی [[امامخمینی]] در برابر محمدرضا پهلوی، بهبهانی با امامخمینی همسویی پیدا کرد و با مطرحشدن [[مرجعیت امامخمینی]] و پیشتازی ایشان در مبارزه با [[رژیم پهلوی]]، رابطه این دو شخصیت قوت گرفت.<ref>روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۸۹–۹۰.</ref> بهبهانی از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امامخمینی]] حمایت و در دیدار با ایشان تأکید کرد فساد تمام دربار را فرا گرفته است و پهلوی اعتنایی به اسلام و [[روحانیت]] نمیکند و تنها کسی که میتواند وی را از قدرت خلع کند، امامخمینی است.<ref>روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۸۹.</ref> | ||
تصویب [[اصلاحات ارضی]] در دولت [[علی امینی]] در دی ۱۳۴۰ با اعتراض امامخمینی روبهرو شد و بهبهانی نیز اصلاحات ارضی را مغایر با اسلام و مالکیت خصوصی، اعلام کرد.<ref>حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱–۱۳۴۳، ۱۹۸ و ۲۰۳؛ روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۹۱.</ref> البته امامخمینی معتقد بود اگر اصلاحاتی انجام گیرد باید فراگیر و همهجانبه باشد که تقسیم ثروت ثروتمندان در شهرها را نیز شامل شود.<ref>سالور، مصاحبه، ۲۶۵–۲۶۶.</ref> به نظر ایشان نه مالکیت مالکان بزرگ و نه ثروت ثروتمندان شرعی بود و نه اقدام رژیم. ایشان معتقد بود مالکین و رژیم هر دو در حق مردم اجحاف و [[ظلم]] کردهاند و مبارزه با آن، راههای درستی دارد؛ اما رژیم نه در برنامه اصلاحات خود حسن نیت دارد و نه راه درستی انتخاب | تصویب [[اصلاحات ارضی]] در دولت [[علی امینی]] در دی ۱۳۴۰ با اعتراض امامخمینی روبهرو شد و بهبهانی نیز اصلاحات ارضی را مغایر با اسلام و مالکیت خصوصی، اعلام کرد.<ref>حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱–۱۳۴۳، ۱۹۸ و ۲۰۳؛ روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۹۱.</ref> البته امامخمینی معتقد بود اگر اصلاحاتی انجام گیرد باید فراگیر و همهجانبه باشد که تقسیم ثروت ثروتمندان در شهرها را نیز شامل شود.<ref>سالور، مصاحبه، ۲۶۵–۲۶۶.</ref> به نظر ایشان نه مالکیت مالکان بزرگ و نه ثروت ثروتمندان شرعی بود و نه اقدام رژیم. ایشان معتقد بود مالکین و رژیم هر دو در حق مردم اجحاف و [[ظلم]] کردهاند و مبارزه با آن، راههای درستی دارد؛ اما رژیم نه در برنامه اصلاحات خود حسن نیت دارد و نه راه درستی انتخاب کرده است، بلکه چنین اصلاحاتی حضور کشورهای خارجی ازجمله [[آمریکا]] را در بازار ایران بیشتر فراهم میکند.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۳۱–۱۳۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| اصلاحات ارضی}} | ||
بهبهانی در سال ۱۳۴۱ با تصویب [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] مخالفت کرد<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۶۲۲.</ref> و شرکت [[زنان]] را در [[انتخابات]] حرام دانست و در نامهای به [[اسدالله علم]] نخستوزیر تأکید کرد به بهانه التزامات بینالمللی نباید اقدام خلاف قانون و شرع انجام داد.<ref>روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۹۹–۱۰۰.</ref> وی سپس در اعتراض به این قانون، مردم را به اجتماع در [[مسجد سیدعزیزالله]] بازار تهران فراخواند و طی سخنرانی از دولت خواست تصویبنامه را اصلاح کند<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۷۳–۷۴.</ref> و در نامهای به پهلوی بر این خواسته تأکید کرد<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۲۰.</ref> اما پهلوی در پیامی در برابر اعتراضها و مواضع بهبهانی تهدید کرد دستور خواهد داد ریش وی را خشک بتراشند! بهبهانی در پاسخ به وی اعلام کرد او بود که در زمان مصدق مانع از رفتن او به خارج از کشور شد و مخالفان پهلوی آنقدر آب دهان به صورت او انداختهاند که هنوز رطوبت آن خشک | بهبهانی در سال ۱۳۴۱ با تصویب [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] مخالفت کرد<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۶۲۲.</ref> و شرکت [[زنان]] را در [[انتخابات]] حرام دانست و در نامهای به [[اسدالله علم]] نخستوزیر تأکید کرد به بهانه التزامات بینالمللی نباید اقدام خلاف قانون و شرع انجام داد.<ref>روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۹۹–۱۰۰.</ref> وی سپس در اعتراض به این قانون، مردم را به اجتماع در [[مسجد سیدعزیزالله]] بازار تهران فراخواند و طی سخنرانی از دولت خواست تصویبنامه را اصلاح کند<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۷۳–۷۴.</ref> و در نامهای به پهلوی بر این خواسته تأکید کرد<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۲۰.</ref> اما پهلوی در پیامی در برابر اعتراضها و مواضع بهبهانی تهدید کرد دستور خواهد داد ریش وی را خشک بتراشند! بهبهانی در پاسخ به وی اعلام کرد او بود که در زمان مصدق مانع از رفتن او به خارج از کشور شد و مخالفان پهلوی آنقدر آب دهان به صورت او انداختهاند که هنوز رطوبت آن خشک نشده است و نیاز به خشک تراشیدن ریش وی نیست.<ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی، ۱۶۲.</ref> | ||
در پی تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی سیدمحسن حکیم و [[سیدابوالقاسم خویی]] از مراجع نجف طی تلگرامی به بهبهانی، از او خواستند برای لغو این قانون اقدام کند<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۷ و ۳۳.</ref> و وی نیز با اعزام نماینده نزد [[امامخمینی]] اعلام آمادگی کرد تا آخرین نفس برای این موضوع اقدام خواهد کرد<ref>← امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۳.</ref> اما محمدرضا پهلوی پس از لغو انجمنهای ایالتی و ولایتی در دی ۱۳۴۱، اصول ششگانه [[انقلاب سفید]] را در بهمن همان سال به همهپرسی گذاشت<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۱۸۲.</ref> که با مخالفت بهبهانی و امامخمینی روبهرو شد.{{ببینید|متن=ببینید| انقلاب سفید}} بهبهانی همراه با [[سیداحمد خوانساری]] در اعتراض به برگزاری همهپرسی انقلاب سفید اعلامیه داد و تأکید کرد علما و مراجع به وظایف شرعی خود عمل کردهاند و تذکرات لازم را به اولیای امور دادهاند،<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۵۸؛ روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۱۰۷.</ref> افزون بر آن بهبهانی خواستار تحریک افکار عمومی علیه دولت شد<ref>روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۱۰۷.</ref> و هزاران نفر در دوم بهمن ۱۳۴۱ همراه خوانساری برای اعتراض در خانه بهبهانی گرد آمدند که باعث واکنش [[رژیم پهلوی]] شد و نیرویهای نظامی خانه وی و خوانساری را محاصره کردند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۱۸۹–۱۹۰.</ref> امامخمینی به محاصره خانه آنان طی اعلامیهای اعتراض کرد و از آن دو با عنوان «حضرت آیتالله» نام برد و تأکید کرد رژیم پهلوی چگونه به خود اجازه میدهد حرمت علمای اسلام را به جرم دفاع از [[قرآن]]، [[اسلام]] و استقلال کشور نادیده بگیرد. امامخمینی آرزو کرد کاش او نیز برای رفع تکلیف، دستگیر میشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۱.</ref> پس از رفع محاصره، بهبهانی دوباره همراهی خود را با اقدام امامخمینی و دیگر علما در تحریم و عزای عمومی عید نوروز ۱۳۴۲ اعلام کرد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۲۲۷.</ref> | در پی تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی سیدمحسن حکیم و [[سیدابوالقاسم خویی]] از مراجع نجف طی تلگرامی به بهبهانی، از او خواستند برای لغو این قانون اقدام کند<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۷ و ۳۳.</ref> و وی نیز با اعزام نماینده نزد [[امامخمینی]] اعلام آمادگی کرد تا آخرین نفس برای این موضوع اقدام خواهد کرد<ref>← امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۳.</ref> اما محمدرضا پهلوی پس از لغو انجمنهای ایالتی و ولایتی در دی ۱۳۴۱، اصول ششگانه [[انقلاب سفید]] را در بهمن همان سال به همهپرسی گذاشت<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۱۸۲.</ref> که با مخالفت بهبهانی و امامخمینی روبهرو شد.{{ببینید|متن=ببینید| انقلاب سفید}} بهبهانی همراه با [[سیداحمد خوانساری]] در اعتراض به برگزاری همهپرسی انقلاب سفید اعلامیه داد و تأکید کرد علما و مراجع به وظایف شرعی خود عمل کردهاند و تذکرات لازم را به اولیای امور دادهاند،<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۵۸؛ روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۱۰۷.</ref> افزون بر آن بهبهانی خواستار تحریک افکار عمومی علیه دولت شد<ref>روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۱۰۷.</ref> و هزاران نفر در دوم بهمن ۱۳۴۱ همراه خوانساری برای اعتراض در خانه بهبهانی گرد آمدند که باعث واکنش [[رژیم پهلوی]] شد و نیرویهای نظامی خانه وی و خوانساری را محاصره کردند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۱۸۹–۱۹۰.</ref> امامخمینی به محاصره خانه آنان طی اعلامیهای اعتراض کرد و از آن دو با عنوان «حضرت آیتالله» نام برد و تأکید کرد رژیم پهلوی چگونه به خود اجازه میدهد حرمت علمای اسلام را به جرم دفاع از [[قرآن]]، [[اسلام]] و استقلال کشور نادیده بگیرد. امامخمینی آرزو کرد کاش او نیز برای رفع تکلیف، دستگیر میشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۱.</ref> پس از رفع محاصره، بهبهانی دوباره همراهی خود را با اقدام امامخمینی و دیگر علما در تحریم و عزای عمومی عید نوروز ۱۳۴۲ اعلام کرد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۲۲۷.</ref> | ||
از سوی دیگر، [[حمله به مدرسه فیضیه]] در دوم فروردین ۱۳۴۲ موجب شد تا بهبهانی در تلگرامی به امامخمینی ابراز همدردی و تأسف خود را از اعمال رژیم پهلوی اعلام کند.<ref>روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۱۱۵؛ مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۳۰.</ref> امامخمینی نیز از اظهار همدردی وی در فاجعه وارده بر اسلام که مانند آن جز در دوران توحش و قرون وسطی رخ نداده بود، تشکر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۷۰.</ref> بهبهانی همچنین طی نامهای از [[سیدمحسن حکیم]] در نجف به دلیل ارتباط نزدیک وی با [[عبدالسلام عارف]] رئیسجمهور عراق، درخواست کرد از رئیسجمهور عراق بخواهد در صورت امکان به دولت ایران پیغام دهد از رفتار غیرانسانی و اهانتآمیزی که با روحانیون به خواست [[بهائیت|بهائیها]] در پیش | از سوی دیگر، [[حمله به مدرسه فیضیه]] در دوم فروردین ۱۳۴۲ موجب شد تا بهبهانی در تلگرامی به امامخمینی ابراز همدردی و تأسف خود را از اعمال رژیم پهلوی اعلام کند.<ref>روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۱۱۵؛ مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۳۰.</ref> امامخمینی نیز از اظهار همدردی وی در فاجعه وارده بر اسلام که مانند آن جز در دوران توحش و قرون وسطی رخ نداده بود، تشکر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۷۰.</ref> بهبهانی همچنین طی نامهای از [[سیدمحسن حکیم]] در نجف به دلیل ارتباط نزدیک وی با [[عبدالسلام عارف]] رئیسجمهور عراق، درخواست کرد از رئیسجمهور عراق بخواهد در صورت امکان به دولت ایران پیغام دهد از رفتار غیرانسانی و اهانتآمیزی که با روحانیون به خواست [[بهائیت|بهائیها]] در پیش گرفته است دست بردارد.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۳۱.</ref> | ||
بر اساس گزارش [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) پس از وقایع روز دوم فروردین ۱۳۴۲ همکاری جدی میان روحانیان تهران ازجمله بهبهانی و علمای [[قم]] ایجاد شد؛ به گونهای که ائمه جماعات [[اعتصاب]] و علیه دولت اقدام به [[تظاهرات]] کردند.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۴۷.</ref> در دهم فروردین ۱۳۴۲، عدهای از روحانیان و بازاریان تهران در خانه بهبهانی گرد آمدند و در حضور نماینده سیدمحسن حکیم و نماینده [[حوزه علمیه مشهد]]، طی نامهای به امامخمینی، ایشان را رهبر شیعیان خواندند و بهبهانی از امامخمینی خواستار حکم جهاد شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۷۰ و ۷۲.</ref> همچنین در گزارش ۱۳۴۲/۲/۱۵ ساواک | بر اساس گزارش [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) پس از وقایع روز دوم فروردین ۱۳۴۲ همکاری جدی میان روحانیان تهران ازجمله بهبهانی و علمای [[قم]] ایجاد شد؛ به گونهای که ائمه جماعات [[اعتصاب]] و علیه دولت اقدام به [[تظاهرات]] کردند.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۴۷.</ref> در دهم فروردین ۱۳۴۲، عدهای از روحانیان و بازاریان تهران در خانه بهبهانی گرد آمدند و در حضور نماینده سیدمحسن حکیم و نماینده [[حوزه علمیه مشهد]]، طی نامهای به امامخمینی، ایشان را رهبر شیعیان خواندند و بهبهانی از امامخمینی خواستار حکم جهاد شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۷۰ و ۷۲.</ref> همچنین در گزارش ۱۳۴۲/۲/۱۵ ساواک آمده است بهبهانی دربارهٔ موقعیت و جایگاه امامخمینی نسبت به علمای دیگر در میان مقدسان و بازاریان تأکید میکند وجوهات زیاد به ایشان پرداخت شده است.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۱۹۵.</ref> در گزارشی دیگر آمده است که پس از اعلامیه امامخمینی به مناسبت فرارسیدن [[ماه محرم]] ۱۳۸۳ق و توصیه ایشان به مبلغان که حقایق را افشا و در مجالس [[عزاداری]]، مردم را علیه رژیم پهلوی تحریک کنند.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۳۴۹.</ref> بهبهانی نیز همراه با سیداحمد خوانساری، از واعظان طرفداران خودشان در تهران خواست در مجلس سوگواری کاخ گلستان که همهساله دربار شاهنشاهی در ایام [[تاسوعا]]، [[عاشورا]] و یازدهم محرم برگزار میکرد شرکت نکنند،<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۲/۳۵۰.</ref> حتی در خانه بهبهانی در ایام محرم ۱۳۸۳ق/ ۱۳۴۲ش، سخنرانیهای تندی علیه رژیم پهلوی انجام گرفت و بسیاری از مقامات دولتی با ناراحتی خانه بهبهانی را ترک کردند.<ref>روشندل، حیات سیاسی اجتماعی آیتالله سیدمحمد بهبهانی، ۱۲۴–۱۲۵.</ref> | ||
سه روز پس از [[بازداشت امامخمینی]]، بهبهانی با اعلام حمایت از موضع ایشان، دستور [[جهاد]] داد و اعلام کرد یا همه روحانیان کشته میشوند یا ایشان را آزاد خواهد کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۳/۶۱، ۸۵ و ۱۱۵.</ref> همچنین وی همراه [[سیداحمد خوانساری]] در دیدار علمایی که به [[حرم عبدالعظیم حسنی(ع)]]، در [[شهر ری]] مهاجرت کرده بودند، برای آزادی امامخمینی مذاکره با رژیم و فشار سیاسی از طریق تظاهرات و افشای اعمال رژیم از طریق بیانیه و اعلامیههای مشترک و انفرادی را مطرح کرد.<ref>حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱–۱۳۴۳، ۳۳۳.</ref> وی پس از آزادی امامخمینی از زندان، در مرداد ۱۳۴۲ به دیدار ایشان در خانه نجاتی واعظ که به صورت موقت آنجا بود رفت و ایشان در این دیدار ضمن ابراز سلامتی خود، به بهبهانی اعلام کرد تا آزادی همه زندانیان ایستادگی خواهد کرد و تا بتواند جلوی انتخابات مفتضح را خواهد گرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۵۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| بازداشتگاهها}} | سه روز پس از [[بازداشت امامخمینی]]، بهبهانی با اعلام حمایت از موضع ایشان، دستور [[جهاد]] داد و اعلام کرد یا همه روحانیان کشته میشوند یا ایشان را آزاد خواهد کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۳/۶۱، ۸۵ و ۱۱۵.</ref> همچنین وی همراه [[سیداحمد خوانساری]] در دیدار علمایی که به [[حرم عبدالعظیم حسنی(ع)]]، در [[شهر ری]] مهاجرت کرده بودند، برای آزادی امامخمینی مذاکره با رژیم و فشار سیاسی از طریق تظاهرات و افشای اعمال رژیم از طریق بیانیه و اعلامیههای مشترک و انفرادی را مطرح کرد.<ref>حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱–۱۳۴۳، ۳۳۳.</ref> وی پس از آزادی امامخمینی از زندان، در مرداد ۱۳۴۲ به دیدار ایشان در خانه نجاتی واعظ که به صورت موقت آنجا بود رفت و ایشان در این دیدار ضمن ابراز سلامتی خود، به بهبهانی اعلام کرد تا آزادی همه زندانیان ایستادگی خواهد کرد و تا بتواند جلوی انتخابات مفتضح را خواهد گرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۵۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| بازداشتگاهها}} |