۲۱٬۱۶۶
ویرایش
جز (added Category:مکانها using HotCat) |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مصر''' تأثیرگذاری کشور مصر در مناسبات سیاسی و فرهنگی و رابطه آن با [[جمهوری اسلامی ایران]]. | '''مصر''' تأثیرگذاری کشور مصر در مناسبات سیاسی و فرهنگی و رابطه آن با [[جمهوری اسلامی ایران]]. | ||
== معرفی اجمالی == | |||
مصر در شمال آفریقا، در کنار دو دریای سرخ و مدیترانه قرار دارد و وسعت آن ۴۴۹/۰۰۱/۱ کیلومتر مربع است و از این نظر بیست و هشتمین کشور جهان بهشمار میرود.<ref>تکیهای، مصر، ۱.</ref> جمعیت مصر در سال ۱۹۷۹م ۴۲ میلیون و در سال ۱۹۸۵م ۴۹ میلیون و در سال ۱۹۹۵م بیش از ۶۱ میلیون نفر بوده است.<ref>تکیهای، مصر، ۷.</ref> مصر از مهمترین کشورهای عربی محسوب میشود. این کشور دارای قدمت تاریخی و آثار باستانی بسیار در مناطق جیزه (اهرام ثلاثه)، سقاره (شهر ممفیس)، الاقصر و مناطق دیگر و برخوردار از معابد، [[مساجد]]، [[کلیسا]]ها و قلعههای متعدد است.<ref>تکیهای، مصر، ۱۱ و ۲۶–۲۹.</ref> نام این منطقه جغرافیایی چهار بار در [[قرآن کریم]] آمده است.<ref>یونس، ۸۷؛ یوسف، ۲۱ و ۹۹؛ زخرف، ۵۱.</ref> | |||
== پیشینه == | |||
[[تمدن مصر]] به هزاران سال پیش و زمان حکومت فراعنه بر میگردد.<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۵.</ref> محور این تمدن، رود نیل بوده که آن را به مرکز کشاورزی منطقه در طول سالها تبدیل کرده است.<ref>کدیور، مصر از زاویهای دیگر، ۱۵–۱۶.</ref> | |||
[[دین]] رایج مصریان در دوره ظهور [[اسلام]]، [[مسیحیت]] بود که با فتح این کشور در زمان [[خلیفه دوم]]، اسلام جایگزین آن شد.<ref>تکیهای، مصر، ۱۳.</ref> در زمان [[خلیفه سوم]]، مردم مصر به دلیل فشار ناشی از ستم والی منصوب وی، علیه حکومت شورش کردند.<ref>وردانی، شیعه در مصر از امامعلی(ع) تا امامخمینی، ۳۳.</ref> پس از کشتهشدن [[عثمانبنعفان]] (خلیفه سوم) و بهخلافترسیدن [[امیرالمؤمنین علیبنابیطالب(ع)]]، بسیاری از مصریان از [[خلافت]] وی استقبال و با نماینده او بیعت کردند؛ اما [[معاویه]] با کارشکنی و کشتن فرمانداران منصوب امامعلی(ع) (محمدبنابیبکر و مالکبنحارث نخعی) و لشکرکشی به مصر، این سرزمین را تصرف کرد.<ref>وردانی، شیعه در مصر از امامعلی(ع) تا امامخمینی، ۳۴–۳۵.</ref> این وضع تا اواخر قرن سوم هجری ادامه داشت و پس از آن سلسله شیعیمذهب فاطمیان حکومت را به دست گرفت.<ref>(مرکز تحقیقات، حکومت اسلامی در بستر تاریخ، ۱۲۷؛ داج، تاریخ هزارساله تعلیمات عالی اسلامی، ۱–۲.</ref> فاطمیان از نظر مشرب فکری به [[عقلگرایی]] و [[باطنیگری]] شهرت داشتند و در رویه سیاسی و اداری، محتاطانه و آرام عمل میکردند. در امور مذهبی نیز خلیفه دارای یک مشاور بود که وی را در امور دینی یاری میداد.<ref>مرکز تحقیقات، حکومت اسلامی در بستر تاریخ، ۱۲۸.</ref> | |||
با گذر زمان، مصر به بخشی از امپراتوری بزرگ عثمانی تبدیل شد و این وضعیت تا دهه دوم قرن بیستم میلادی ادامه داشت. در دوران ضعف و افول عثمانی، [[سیدجمالالدین اسدآبادی]]، در مقام مصلحی دینی، با هدف همبستگی اسلامی و بیداری [[علمای اسلام]] و [[مسلمانان]] در مبارزه با سلطهجویی غرب، که کمکم مصر را تحتالحمایه خود درآورده بود، به این کشور سفر کرد.<ref>داج، تاریخ هزارساله تعلیمات عالی اسلامی، | دوره فاطمی سرآغاز ورود [[تشیع]] و گسترش تبلیغات این مذهب و عصر شکوفایی فرهنگ مذهبی در مصر بود. در این دوران، شهر [[قاهره]] و مسجد جامع الازهر ـ که بهمرور به یک دانشگاه جامع و تأثیرگذار تبدیل شد ـ بنا گردید. فاطمیان با هدف آموزشی، ترویجی به تربیت مبلّغان مذهب [[اسماعیلیه]] در این دانشگاه میپرداختند.<ref>وردانی، شیعه در مصر از امامعلی(ع) تا امامخمینی، ۳۹–۴۰ و ۴۲.</ref> [[الازهر]] در طول تاریخ از لحاظ مالی وابسته به [[حکومت]] بوده که وابستگی [[سیاسی]] را به دنبال داشته است؛ با این حال، در فرازهایی از تاریخ نیز مستقل عمل کرده است.<ref>درویش، نگاهی به سیر تطور دانشگاه الازهر، ۲۲.</ref> از سال ۱۹۵۰م، [[شیخ الازهر]] از میان سه نامزدی که بزرگان الازهر معرفی میکردند و رئیس دولت تأیید میکرد، انتخاب میشد؛ اما این روند امروزه تغییر کرده است و عزل و نصب هر یک از بزرگان الازهر به دست رئیسجمهور صورت میگیرد.<ref>زمانی، همه چیز دربارهٔ الازهر مصر و شیخ جدید آن، ۴۶–۴۷.</ref> از دیگر خدمات فاطمیان میتوان به ایجاد کتابخانه عمومی و چندین آموزشگاه برای آموزش ادبیات، [[تفسیر قرآن]]، [[فقه]]، [[تاریخ]]، طب و ریاضیات اشاره کرد.<ref>مرکز تحقیقات، حکومت اسلامی در بستر تاریخ، ۱۲۹.</ref> | ||
از تأثیرات حکومت فاطمیان میتوان به ماندگاری [[فرهنگ]] شیعی در میان مردم مصر اشاره کرد. این فرهنگ باوجود تلاشها برای حذف آن، تا به امروز پابرجاست و مصریان همچنان به [[اهل بیت(ع)]] علاقه دارند.<ref>تکیهای، مصر، ۱۸–۱۹.</ref> برگزاری مراسم جشن در ایام میلاد [[امامحسین(ع)]] و [[حضرت زینب(س)]] و تلاوت روزانه [[قرآن]] در [[مساجد]] نزدیک زینبیه و [[مقام رأسالحسین(ع)]] از نشانههای این علاقهمندی است.<ref>تکیهای، مصر، ۱۴.</ref> سلسله فاطمی در سال ۵۶۷ق (۱۱۷۱–۱۱۷۲م) به دست [[صلاحالدین ایوبی]] برچیده شد. دوره ایوبی، دوره سرکوب [[شیعه]] بود.<ref>وردانی، شیعه در مصر از امامعلی(ع) تا امامخمینی، ۷۳ و ۷۷؛ داج، تاریخ هزارساله تعلیمات عالی اسلامی، ۳۲–۳۳.</ref> | |||
با گذر زمان، مصر به بخشی از امپراتوری بزرگ عثمانی تبدیل شد و این وضعیت تا دهه دوم قرن بیستم میلادی ادامه داشت. در دوران ضعف و افول عثمانی، [[سیدجمالالدین اسدآبادی]]، در مقام مصلحی دینی، با هدف همبستگی اسلامی و بیداری [[علمای اسلام]] و [[مسلمانان]] در مبارزه با سلطهجویی غرب، که کمکم مصر را تحتالحمایه خود درآورده بود، به این کشور سفر کرد.<ref>داج، تاریخ هزارساله تعلیمات عالی اسلامی، ۱۲۲–۱۲۴؛ وردانی، شیعه در مصر از امامعلی(ع) تا امامخمینی، ۱۴۸؛ اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۱۵۳.</ref> اسدآبادی در مدت اقامت خود در مصر، ضمن انتشار [[روزنامه]] عروة الوثقی، تلاشهای فکری و سیاسی خود را پی گرفت.<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۳۳–۳۴.</ref> و افراد نامداری، چون [[محمد عبده]] و [[رشیدرضا]] را تربیت کرد. بازتاب افکار و نظریات اسدآبادی و شاگردان او در عرصه اندیشه و عمل سیاسی با محوریت آموزههای [[اسلام]]، مصر را پیشگام جنبشهای سیاسی ـ اسلامی در قرن بیستم و الهامبخش حرکتهای اسلامی در جهان اسلام کرد،<ref>داج، تاریخ هزارساله تعلیمات عالی اسلامی، ۱۳۴–۱۳۵؛ علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۳۳؛ وردانی، شیعه در مصر از امامعلی(ع) تا امامخمینی، ۱۴۸.</ref> | |||
{{ببینید|نهضتهای اسلامی|احیاگری و اصلاح}} | {{ببینید|نهضتهای اسلامی|احیاگری و اصلاح}} | ||
با [[استقلال]] مصر از بریتانیا در ۱۹۲۱م/ ۱۳۰۰ش، حرکت اسلامگرایی جدید | با [[استقلال]] مصر از بریتانیا در ۱۹۲۱م/ ۱۳۰۰ش، حرکت اسلامگرایی جدید بهطور رسمی آغاز شد؛ زیرا در همان دهه اول استقلال، جنبش «اخوانالمسلمین» به دست حسن البناء تأسیس شد<ref>منتظمی، پیآوردهای انقلاب اسلامی ایران در مصر، ۱۷؛ امرایی، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، ۲۴۱.</ref> فعالیت گروههای مذهبی مصر موجب شد در اواخر دهه ۱۹۴۰م/ ۱۳۲۰ش نهضتی در مصر برای تقریب مذاهب شکل بگیرد. این نهضت که مورد تأیید [[محمود شلتوت]] شیخ الازهر و حسن البناء رهبر [[اخوانالمسلمین]] و مراجع شیعی ایران و عراق، یعنی [[سیدحسین بروجردی]] و [[محمدحسین کاشفالغطاء]] قرار گرفت، به تأسیس «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» انجامید.<ref>بیآزار شیرازی، همبستگی مذاهب اسلامی، ۱۰۸–۱۱۲.</ref> | ||
حکومت پادشاهی مصر در | حکومت پادشاهی مصر در ۱۹۵۲–۱۹۵۳م/ ۱۳۳۱–۱۳۳۲ش طی کودتای افسران آزاد، به رهبری محمد نجیب و [[جمال عبدالناصر]] به جمهوری مصر تبدیل شد. از سال ۱۹۵۴م عبدالناصر قدرت را در این کشور به دست گرفت<ref>تکیهای، مصر، ۶۱.</ref> که به اقداماتی، نظیر سرکوب اخوانالمسلمین، اعدام [[سید قطب]] از رهبران فکری اخوانالمسلمین مصر، گرایش به ناسیونالیسم عربی و [[سوسیالیسم]] در سیاست و حکومت منجر شد.<ref>نقوی، شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر، ۳۱۶.</ref> اتفاق مهم دوره عبدالناصر، [[جنگ اعراب]] و [[اسرائیل]] در ۱۹۶۷م/ ۱۳۳۵ش بود که به شکست اعراب انجامید.<ref>نقوی، شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر، ۲۷۰.</ref> همچنین عبدالناصر از بنیانگذاران جنبش عدم تعهد در کنفرانس باندونگ [[اندونزی]] در سال ۱۹۵۵م/ ۱۳۳۳ش بود.<ref>نقیبزاده، تحولات روابط بینالملل (از کنگره وین تا امروز)، ۲۶۶.</ref> | ||
{{ببینید|جنبش | {{ببینید|جنبش غیرمتعهدها}} | ||
با مرگ عبدالناصر در دهه ۱۹۷۰م/ ۱۳۴۹ش، معاون اول وی، [[محمد انور سادات]]، به ریاستجمهوری مصر رسید و تغییراتی در سیاست خارجی پدیدآورد.<ref>جعفری، ایران و مصر، چالشها و فرصتها، ۴۰.</ref> دستاورد این تغییر، امضای قرارداد کمپدیوید با میانجیگری [[ | با مرگ عبدالناصر در دهه ۱۹۷۰م/ ۱۳۴۹ش، معاون اول وی، [[محمد انور سادات]]، به ریاستجمهوری مصر رسید و تغییراتی در سیاست خارجی پدیدآورد.<ref>جعفری، ایران و مصر، چالشها و فرصتها، ۴۰.</ref> دستاورد این تغییر، امضای قرارداد کمپدیوید با میانجیگری [[آمریکا]] در سال ۱۹۷۹م/ ۱۳۵۷ش میان اسرائیل و مصر بود.<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۲۵–۱۲۷؛ ادامه مقاله.</ref> این تغییر رویکرد، در داخل کشور، با [[ترور]] سادات در سال ۱۹۸۱م/ ۱۳۶۰ش پاسخ داده شد<ref>نقوی، شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر، ۲۷۱–۳۰۷.</ref> و در خارج مصر نیز واکنشهایی به همراه داشت.<ref>ادامه مقاله.</ref> پس از انور سادات، محمد حسنی مبارک قدرت را به دست گرفت و راه وی را در سیاست خارجی و تعامل با اسرائیل و غرب<ref>نقوی، شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر، ۲۹۴–۲۹۵؛ بیگی، انقلاب مصر و چشمانداز آینده آن، ۱۶۰.</ref> و ایفای نقش فعالتر در جهان عرب و قاره [[آفریقا]] ادامه داد.<ref>تکیهای، مصر، ۹۱–۹۲.</ref> | ||
فرسودگی حکومت، عدم گردش نخبگان، شخصیبودن قدرت، سرکوب سیاسی و فساد گسترده از ویژگیهای دوران حکومت حسنی مبارک بود.<ref>نیاکویی، تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا، ریشهها و پیامدهای متفاوت، ۲۵۳.</ref> همین ویژگیها سبب شد حکومت مبارک پس از سی سال در سال ۲۰۱۱م طی تحولاتی از هم بپاشد. در میان گروههای مخالف مبارک، اخوانالمسلمین با پشتوانه هشتاد سال فعالیت سیاسی و مبارزه مستمر با نظامهای سیاسی و با نفوذ در لایههای مختلف جامعه مذهبی مصر توانست نقشی محوری در تحولات این کشور ایفا کند و با تأسیس حزب آزادی و عدالت، در انتخابات ریاستجمهوری مصر پس از سقوط مبارک، این جایگاه کلیدی را در اختیار بگیرد،<ref>محمودیان، جنبش اخوانالمسلمین و آینده سیاست خارجی مصر، | فرسودگی حکومت، عدم گردش نخبگان، شخصیبودن قدرت، سرکوب سیاسی و فساد گسترده از ویژگیهای دوران حکومت حسنی مبارک بود.<ref>نیاکویی، تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا، ریشهها و پیامدهای متفاوت، ۲۵۳.</ref> همین ویژگیها سبب شد حکومت مبارک پس از سی سال در سال ۲۰۱۱م طی تحولاتی از هم بپاشد. در میان گروههای مخالف مبارک، اخوانالمسلمین با پشتوانه هشتاد سال فعالیت سیاسی و مبارزه مستمر با نظامهای سیاسی و با نفوذ در لایههای مختلف جامعه مذهبی مصر توانست نقشی محوری در تحولات این کشور ایفا کند و با تأسیس حزب آزادی و عدالت، در انتخابات ریاستجمهوری مصر پس از سقوط مبارک، این جایگاه کلیدی را در اختیار بگیرد،<ref>محمودیان، جنبش اخوانالمسلمین و آینده سیاست خارجی مصر، ۱۱۰–۱۱۱.</ref> اما این امر چندان پایدار نبود و در ژوئن ۲۰۱۳م با گسترش اعتراضهای مردمی، ارتش مصر به بهانه حفظ انقلاب و طی کودتایی به رهبری عبدالفتاح سیسی قدرت را در دست گرفت و محمد مرسی و تنی چند از رهبران اخوانالمسلمین را بازداشت کرد.<ref>نجات، بررسی عوامل سرنگونی محمد مرسی و پیامدهای منطقهای آن، ۱۰۸.</ref> | ||
==روابط مصر و ایران در دوره پهلوی== | == روابط مصر و ایران در دوره پهلوی == | ||
تاریخ روابط ایران و مصر به چند هزار سال پیش بازمیگردد و این دو حوزه تمدن بشری به تبادل دانش، تجربیات و مراودات بازرگانی میپرداختند.<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۵.</ref> روابط این دو کشور همواره پرفرازونشیب | تاریخ روابط ایران و مصر به چند هزار سال پیش بازمیگردد و این دو حوزه تمدن بشری به تبادل دانش، تجربیات و مراودات بازرگانی میپرداختند.<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۵.</ref> روابط این دو کشور همواره پرفرازونشیب بوده است؛ گاهی گرم و صمیمانه و در برههای رقابتآمیز.<ref>جعفری، ایران و مصر، چالشها و فرصتها، ۱۳–۱۴.</ref> | ||
ازدواج [[محمدرضا پهلوی]]، ولیعهد ایران، با فوزیه، خواهر [[ملکفاروق]]، پادشاه مصر، میتوانست آغازگر فصل جدید روابط ایران و مصر در سال ۱۳۱۷ باشد<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، | ازدواج [[محمدرضا پهلوی]]، ولیعهد ایران، با فوزیه، خواهر [[ملکفاروق]]، پادشاه مصر، میتوانست آغازگر فصل جدید روابط ایران و مصر در سال ۱۳۱۷ باشد<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۴۱–۴۲.</ref> و به استحکام نظام نوبنیاد پهلوی<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۳۹.</ref> و گسترش روابط ایران و مصر بینجامد که با جدایی [[فوزیه]] و محمدرضا در سال ۱۳۲۷ نافرجام ماند.<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۴۹–۵۱.</ref> | ||
در این میان صدور [[فتوا|فتوای]] محمود شلتوت، رئیس الازهر، در سال ۱۹۵۸م/ ۱۳۳۷ش مبنی بر بهرسمیتشناختن [[شیعه|شیعه اثناعشری]] در کنار چهار مذهب [[اهل سنت]] و بهوجودآمدن کرسی [[فقه شیعه]] در آن دانشگاه، روابط علمای ایران و مصر را گسترش داد؛<ref>اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۱۵۴.</ref> اما روابط سیاسی دو کشور در دوران عبدالناصر به جهت برقراری روابط کنسولی ایران و اسرائیل در سال ۱۳۳۹ش/ ۱۹۶۰م دچار تنش شد. مصر به این امر سخت اعتراض کرد و با اعلام رسمی قطع مناسبات سیاسی با ایران، تمام تلاش خود را برای مقابله با محمدرضا پهلوی به کار برد.<ref>مهدوی، صحنههایی از تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، | در این میان صدور [[فتوا|فتوای]] محمود شلتوت، رئیس الازهر، در سال ۱۹۵۸م/ ۱۳۳۷ش مبنی بر بهرسمیتشناختن [[شیعه|شیعه اثناعشری]] در کنار چهار مذهب [[اهل سنت]] و بهوجودآمدن کرسی [[فقه شیعه]] در آن دانشگاه، روابط علمای ایران و مصر را گسترش داد؛<ref>اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۱۵۴.</ref> اما روابط سیاسی دو کشور در دوران عبدالناصر به جهت برقراری روابط کنسولی ایران و اسرائیل در سال ۱۳۳۹ش/ ۱۹۶۰م دچار تنش شد. مصر به این امر سخت اعتراض کرد و با اعلام رسمی قطع مناسبات سیاسی با ایران، تمام تلاش خود را برای مقابله با محمدرضا پهلوی به کار برد.<ref>مهدوی، صحنههایی از تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، ۴۱۳–۴۱۴.</ref> آموزش نظامی مخالفان رژیم پهلوی ازجمله برخی افراد نهضت آزادی، بهکارگیری نام جعلی «خلیج عربی» به جای [[خلیج فارس]] و حمایت از [[جداییطلبان]] استان [[خوزستان]] در چارچوب سیاست ناسیونالیسم عربی ناصریسم و همچنین تنش در سیاستهای منطقهای بهویژه در [[عمان]] و [[یمن]]، روابط دو کشور را بیش از پیش تیره و تار ساخت.<ref>جعفری، ایران و مصر، چالشها و فرصتها، ۲۹–۳۴.</ref> | ||
وقوع [[جنگ ششروزه]] ۱۹۶۷م/ ۱۳۴۶ش میان اعراب و اسرائیل و موضعگیری محمدرضا پهلوی در محکومکردن اقدام اسرائیل، این روابط متشنج را تا حدودی تعدیل کرد؛<ref>اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۱۵۴.</ref> جنگی که موجب اعتراض [[امامخمینی]] نیز شد و ایشان در واکنش به آن، ضمن محکومکردن اسرائیل، خطاب به سران دولتهای اسلامی، هر گونه رابطه [[سیاسی]]، نظامی و [[اقتصاد|اقتصادی]] با اسرائیل را [[حرام]] و در مخالفت با [[اسلام]] دانست.<ref> | وقوع [[جنگ ششروزه]] ۱۹۶۷م/ ۱۳۴۶ش میان اعراب و اسرائیل و موضعگیری محمدرضا پهلوی در محکومکردن اقدام اسرائیل، این روابط متشنج را تا حدودی تعدیل کرد؛<ref>اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۱۵۴.</ref> جنگی که موجب اعتراض [[امامخمینی]] نیز شد و ایشان در واکنش به آن، ضمن محکومکردن اسرائیل، خطاب به سران دولتهای اسلامی، هر گونه رابطه [[سیاسی]]، نظامی و [[اقتصاد|اقتصادی]] با اسرائیل را [[حرام]] و در مخالفت با [[اسلام]] دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹.</ref> ایشان همچنین در پیامی به مناسبت جنگ اعراب و اسرائیل در ۱۹۷۳م/ ۱۳۵۲ش، خواستار حمایت جهان اسلام از جبهه مصر علیه [[صهیونیسم]] شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴.</ref> | ||
{{ببینید|رژیم اشغالگر قدس}} | {{ببینید|رژیم اشغالگر قدس}} | ||
دیدار انور سادات، معاون اول عبدالناصر، با محمدرضا پهلوی در کنفرانس اسلامی و با میانجیگری ملکحسن، پادشاه مراکش، در سال ۱۹۶۹م/ ۱۳۴۸ش،<ref>مهدوی، صحنههایی از تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، | دیدار انور سادات، معاون اول عبدالناصر، با محمدرضا پهلوی در کنفرانس اسلامی و با میانجیگری ملکحسن، پادشاه مراکش، در سال ۱۹۶۹م/ ۱۳۴۸ش،<ref>مهدوی، صحنههایی از تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، ۴۴۲–۴۴۳.</ref> باب روابط دو کشور را بار دیگر گشود. با رویکارآمدن انور سادات، ناسیونالیسم مصری در چارچوب منافع ملی، جایگزین ناسیونالیسم عربی عبدالناصر شد و جهت سیاست خارجی به سمت غرب تغییر یافت.<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۱۴–۱۱۵.</ref> این دگرگونیها سردی روابط ایران و مصر را از میان برد. به دنبال آن در ۱۹۷۱م/ ۱۳۵۰ش سادات به عنوان رئیسجمهور مصر به ایران سفر و با پهلوی دیدار کرد.<ref>مهدوی، صحنههایی از تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، ۴۴۳.</ref> در سال ۱۹۷۳م/ ۱۳۵۲ش جنگ چهارم اعراب و اسرائیل رخ داد و پهلوی کوشید دراینباره، سیاست موازنه را اتخاذ کند. وی ضمن اینکه از مواضع سادات در قبال اسرائیل حمایت میکرد، به اسرائیل ضمانت میداد باوجود [[تحریم]] نفتی اعراب، فروش نفت به آن رژیم را متوقف نکند.<ref>مهدوی، صحنههایی از تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، ۴۵۱–۴۵۵.</ref> [[امامخمینی]] در برابر این اقدام پهلوی، با انتقاد از بیتوجهی او به جنگ اعراب و اسرائیل، معتقد بود پهلوی با این اقدام خود، طرف اسرائیل را گرفته است، افزون بر اینکه ایشان زندانی و شکنجه کردن بسیاری از علما و [[روشنفکران]] ایرانی را با هدف دور نگهداشتن اذهان عمومی مردم از جنگ مسلمانان با اسرائیل میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۶.</ref> پهلوی در اوایل جنگ ۱۹۷۳م/ ۱۳۵۳ش، در دیماه همان سال، به مصر سفر کرد<ref>مهدوی، صحنههایی از تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، ۴۵۱؛ ولایتی، ایران و تحولات فلسطین، (۱۳۵۷–۱۳۱۷ش/۱۹۷۹–۱۹۳۹م)، ۸۷.</ref> تحلیلگران این سفر را سرآغاز تلاش او برای میانجیگری میان مصر و اسرائیل ارزیابی میکردند؛<ref>مهدوی، صحنههایی از تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، ۴۵۵–۴۵۹.</ref> چنانکه پس از آن، تلاشهای او به همراه اقدامات ملکحسین اردنی موجب سفر انور سادات در آبان ۱۳۵۶ به [[بیتالمقدس]] شد.<ref>مهدوی، صحنههایی از تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، ۴۶۳.</ref> مجموعه این اقدامات و گرایش سادات به حل اختلافات با اسرائیل، موجب انتقاد شدید امامخمینی شد. ایشان، سادات را دستنشانده غرب، مدافع [[استعمار]] و تأمینکننده منافع غرب و اسرائیل خواند و گرایش وی به غرب را ناشی از ناتوانی جهان عرب در ایجاد [[وحدت]] و انسجام ارزیابی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۳۳ و ۴/۲۳۴.</ref> | ||
==واکنش به پیمان کمپدیوید== | |||
بر اساس [[قرارداد کمپدیوید]] که در سال ۱۹۷۹م/ اسفند ۱۳۵۷ش میان سادات و مناخیم بگین، نخستوزیر اسرائیل، منعقد شد،<ref>ولایتی، ایران و تحولات فلسطین، ( | == واکنش به پیمان کمپدیوید == | ||
بر اساس [[قرارداد کمپدیوید]] که در سال ۱۹۷۹م/ اسفند ۱۳۵۷ش میان سادات و مناخیم بگین، نخستوزیر اسرائیل، منعقد شد،<ref>ولایتی، ایران و تحولات فلسطین، (۱۳۵۷–۱۳۱۷ش/۱۹۷۹–۱۹۳۹م)، ۹۰.</ref> سهچهارم سرزمین [[فلسطین]] (بیش از آنچه سازمان ملل در سال ۱۹۴۷م میخواست به اسرائیل بدهد) در اختیار اسرائیل قرار میگرفت، حقوق فلسطینیها نادیده گرفته میشد، به آنان اجازه بازگشت به فلسطین را نمیداد، شهرکسازیهای صهیونیستها رسمیت مییافت و بیتالمقدس همچنان در اشغال اسرائیل میماند. این قرارداد، قبح ارتباط با رژیم صهیونیستی را در کشورهای اسلامی شکست و آن رژیم را تقویت کرد.<ref>منتظمی، پیآوردهای انقلاب اسلامی ایران در مصر، ۳۶–۳۷.</ref> پیمان کمپدیوید واکنشهای مختلفی را در داخل و خارج مصر برانگیخت. اما الازهر که بخشی از دولت بهشمار میآمد، آن را تأیید کرد.<ref>منتظمی، پیآوردهای انقلاب اسلامی ایران در مصر، ۳۶.</ref> در خارج مصر، کشورهای عربی در واکنشی مقطعی ضمن محکومکردن آن، مصر را در کنفرانس سران کشورهای اسلامی [[تحریم]] سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کردند.<ref>منتظمی، پیآوردهای انقلاب اسلامی ایران در مصر، ۳۶.</ref> | |||
امامخمینی در اوج مبارزه خود علیه [[رژیم پهلوی]] و در پاییز سال ۱۳۵۷ واکنش تندی به قرارداد کمپدیوید نشان داد و این موافقتنامه را توطئهای برای مشروعیتبخشیدن به تجاوزات اسرائیل و تقویت موضع این کشور و تضعیف اعراب و فلسطینیها | امامخمینی در اوج مبارزه خود علیه [[رژیم پهلوی]] و در پاییز سال ۱۳۵۷ واکنش تندی به قرارداد کمپدیوید نشان داد و این موافقتنامه را توطئهای برای مشروعیتبخشیدن به تجاوزات اسرائیل و تقویت موضع این کشور و تضعیف اعراب و فلسطینیها بهشمار آورد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۵۶.</ref> و آن را بهشدت محکوم کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۱–۲.</ref> از نگاه ایشان، این پیمان، نیروهای ارتجاعی منطقه، مانند سادات را تقویت کرد و به دیگر کشورهای منطقه زیان رساند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۸۲.</ref> ایشان اختلافات دولتهای عربی و توفیقنیافتن آنان در حفظ استقلال و وحدت جهان اسلام را موجب پدیدآمدن قرارداد کمپدیوید دانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۵۸.</ref> و آن را طرحی استعماری و خیانتی به اسلام، مسلمانان و اعراب<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۱۰ و ۱۱/۷۹.</ref> و موجب اختلاف دولتهای اسلامی بهشمار آورد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۹۸.</ref> امامخمینی این قرارداد ننگین را باعث زیر سؤال بردن اسلام سادات برشمرد و او را مسلمان غیر واقعی و خائن به [[قرآن]] و [[اسلام]] و دوست [[دشمن|دشمنان اسلام]] خواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۷۸.</ref> | ||
موضوع دیگری که اعتراض امامخمینی را به همراه داشت، پذیرش محمدرضا پهلوی در مصر بود. در حالیکه کشورهای بسیاری، مانند [[مراکش]]، باهاما، مکزیک، [[ | == ایران و مصر پس از انقلاب اسلامی == | ||
با پیروزی انقلاب اسلامی، مصر و اسرائیل یکی از همپیمانان قدرتمند خود را در منطقه از دست دادند و شناسایی جمهوری اسلامی ایران از سوی مصر با دو ماه تأخیر در فروردین ۱۳۵۸ بود؛ و سادات، شناسایی دولت ایران را موکول به برگزاری [[همهپرسی]] و اعلام رسمی [[نظام سیاسی جمهوری اسلامی]] کرده بود.<ref>منتظمی، پیآوردهای انقلاب اسلامی ایران در مصر، ۲۱.</ref> در کنار آن، گروههای سیاسی مصری مواضع متفاوتی در برابر انقلاب ایران داشتند. اخوانالمسلمین، انقلاب ایران را تأیید کرد و آن را مقدس و تأثیرگذار در منطقه و در سطح جهان دانست و روزنامه الدعوه، نشریه رسمی اخوان، آن را متحد منطقهای اعراب علیه اسرائیل شمرد؛<ref>اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۱۶۰–۱۶۱.</ref> اما فشارهای حکومت [[آل سعود]] و دولت مصر و همچنین انگیزههای غیر انقلابی این گروه، کمکم آن را به جرگه مخالفان انقلاب ایران پیوند داد؛<ref>وردانی، شیعه در مصر از امامعلی(ع) تا امامخمینی، ۱۶۹.</ref> البته الازهر از نظر گرهخوردن با ساختار حکومتی مصر همراه با سیاست دولت مصر، با ایران و انقلاب اسلامی موافق نبود.<ref>اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۱۵۵–۱۵۶.</ref> یا نمیتوانست موافقت خود را علنی اعلام کند. موضع مخالفان دولت مصر اندکی متفاوتتر بود و انقلاب ایران در آنان بیتأثیر نبود. سرگرد عبود الزومور، رهبر نظامی گروه الجهاد، اعتقاد داشت ایران به آنان آموخت ارتش و پلیس نمیتواند در برابر [[قیام]] تودهها ایستادگی کند.<ref>اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۱۵۸.</ref> این تأثیرات باعث شد مصر در سالهای پس از انقلاب، ایران را به حمایت از جنبشهای بنیادگرای اسلامی و دستداشتن در ناآرامیهای مصر متهم کند.<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۴۷؛ امرایی، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، ۷۷.</ref> | |||
== نقد سیاستهای دولت مصر == | |||
[[امامخمینی]] در مخالفت با سیاستهای دولت [[انور سادات]] با صدور حکمی در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۸ خطاب به [[ابراهیم یزدی]]؛ وزیر امور خارجه دولت موقت، از وی خواست با توجه به پیمان خائنانه مصر با اسرائیل و اطاعت بیچونوچرای دولت این کشور از آمریکا و صهیونیسم، روابط دیپلماتیک ایران را با دولت مصر قطع کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۶۸.</ref> | |||
موضوع دیگری که اعتراض امامخمینی را به همراه داشت، پذیرش محمدرضا پهلوی در مصر بود. در حالیکه کشورهای بسیاری، مانند [[مراکش]]، باهاما، مکزیک، [[آمریکا]] و پاناما از پذیرفتن او خودداری کردند، دولت مصر در چهارم فروردین ۱۳۵۸ از وی استقبال کرد<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۳۴.</ref> امامخمینی این اقدام مصر را نشانه عدم اعتقاد واقعی سادات و دولت مصر به اسلام میدانست؛ زیرا معتقد بود پهلوی، خائن به اسلام و مسلمین است و پذیرش یک خائن نشانه بیاعتقادی و خیانت دولت سادات به اسلام بهشمار میآید.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۷۹ و ۱۲/۲۱۹–۲۲۰.</ref> ایشان دولت مصر را اسلامی نمیدانست، بلکه آن را دولتی حاکم بر کشوری اسلامی میشمرد که از حمایت مردمی برخوردار نیست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۷۳–۷۴ و ۱۴۲.</ref> و اقدامات آن ناسازگار با خواستههای ملت مصر است؛ از اینرو در دیدار با حسنین هیکل، روزنامهنگار مصری، در آذر ۱۳۵۸ اظهار کرد به حکم اشتراکات اسلامی دو ملت، مردم مصر طرفدار انقلاب اسلامی ایران هستند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۲۳–۳۲۴.</ref> و [[انقلاب اسلامی]] ایران زمینه و مسیر را برای رهایی آنان فراهم آورده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۳۶.</ref> ایشان اعتقاد داشت دولت مصر به جهت برقراری ارتباط با اسرائیل در پی نابودی اسلام و ارزشهای اسلامی و [[جمهوری اسلامی ایران]] است و ایشان ملتهای مسلمان را به ایستادگی در برابر چنین حکومتهایی فرا میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۷۷، ۱۶/۳۰۲، ۳۷۹، ۵۱۱ و ۲۰/۹۸–۹۹.</ref> | |||
{{ببینید|فرار شاه|محمدحسنین هیکل}} | {{ببینید|فرار شاه|محمدحسنین هیکل}} | ||
پس از [[ترور]] انور سادات به دست [[خالد اسلامبولی]]، از اعضای گروه الجهاد،<ref>نقوی، شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر، | پس از [[ترور]] انور سادات به دست [[خالد اسلامبولی]]، از اعضای گروه الجهاد،<ref>نقوی، شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر، ۳۰۵–۳۰۶.</ref> گروههای مخالف رژیم مصر کوشیدند که کنترل [[قاهره]] را به دست بگیرند؛ اما [[حسنی مبارک]]، معاون سادات، با برقراری حکومتنظامی، سعی در خنثاکردن اقدامات مخالفان داشت. در همین زمان امامخمینی برقراری حکومتنظامی را ناشی از جایگاه ضعیف دولت مصر در میان ملت این کشور شمرد و حکومت مبارک را ادامهدهنده راه سادات دانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۸۲–۲۸۵.</ref> و به مردم این کشور توصیه کرد با الگوگیری از انقلاب ایران، علیه جانشین سادات قیام کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۸۵–۲۸۶، ۳۱۸.</ref> | ||
پس از [[حمله نظامی عراق به ایران]] در شهریور ۱۳۵۹، روابط مصر و عراق که به دلیل پیمان کمپدیوید قطع شده بود، دوباره برقرار شد <ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۴۴؛ علیبابایی، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، ۷/۲۳۳.</ref> و مصر به حمایت مادی و معنوی از عراق طی جنگ پرداخت<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۴۸ و | پس از [[حمله نظامی عراق به ایران]] در شهریور ۱۳۵۹، روابط مصر و عراق که به دلیل پیمان کمپدیوید قطع شده بود، دوباره برقرار شد<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۴۴؛ علیبابایی، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، ۷/۲۳۳.</ref> و مصر به حمایت مادی و معنوی از عراق طی جنگ پرداخت<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۴۸ و ۱۵۰–۱۵۵.</ref> و افزون بر اعزام نیروهای خود برای کمک به ارتش عراق، برخی نیازهای تسلیحاتی بغداد را نیز تأمین کرد.<ref>اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۱۶۶؛ محمدی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، اصول و مسائل، ۱۲۹.</ref> هزاران مصری در زمان جنگ با ایران، مشغول کمک به [[صدام]] بودند.<ref>Newyork Tims.</ref> امامخمینی، ضمن محکومکردن و اعتراض به این اقدام، آن را موجب تباهی و هلاکت جوانان بیگناه مصر در جنگ دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵۲.</ref> مصر در عرصه سیاسی نیز بسیار کوشید تا جبههای در میان کشورهای عربی علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد کند که واکنش ایران را برانگیخت. امامخمینی این کوششها را ناشی از ترس دولت مصر از اسلام دانست و چنین اتحادی را خلاف اسلام خواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۲۸.</ref> | ||
امامخمینی دولت مصر را دولتی وابسته | امامخمینی دولت مصر را دولتی وابسته بهشمار میآورد و حضور این کشور را در [[جنبش غیرمتعهدها]] موجب زیر سؤال رفتن موضع جنبش میدانست و خواهان اخراج مصر از آن بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۲–۳۶۳.</ref> ایشان به بازگشت مصر به کنفرانس اسلامی و اتحادیه عرب نیز اعتراض کرد و گرفتن چنین تصمیمی را در سازمان کنفرانس اسلامی در سال ۱۹۸۳م/ ۱۳۶۲ش در کازابلانکا (مراکش) ناشی از فشارهای آمریکا و زدوبندهای ملکحسین اردنی و ملکحسن مراکشی و حسنی مبارک دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۳۰–۳۳۱.</ref> | ||
همراهی سادات و پس از آن مبارک با [[اسرائیل]] و غرب، در مقابل رویکرد متفاوت جمهوری اسلامی ایران که در ضدیت با موجودیت و ماهیت رژیم غاصب صهیونیستی بود، سبب شد هیچگاه این دو کشور در طول دوره حیات امامخمینی بر سر یک هدف مشترک، حتی اسلام، در کنار هم قرار نگیرند؛ تا جایی که امامخمینی در [[وصیتنامه | همراهی سادات و پس از آن مبارک با [[اسرائیل]] و غرب، در مقابل رویکرد متفاوت جمهوری اسلامی ایران که در ضدیت با موجودیت و ماهیت رژیم غاصب صهیونیستی بود، سبب شد هیچگاه این دو کشور در طول دوره حیات امامخمینی بر سر یک هدف مشترک، حتی اسلام، در کنار هم قرار نگیرند؛ تا جایی که امامخمینی در [[وصیتنامه امامخمینی|وصیتنامه]] خود، حسنی مبارک را عامل اسرائیل و [[آمریکا]] و همپیمان با آنان، شریک جنایات آنها و کسی که در راه خدمت به آنان از هیچ خیانتی به ملل عرب و [[مسلمان]] رویگردان نیست معرفی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۸.</ref> | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{منابع|۲}} | {{منابع|۲}} | ||
*قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
*اسپوزیتو، جان ال، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ترجمه محسن مدیر شانهچی، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۲ش. | * اسپوزیتو، جان ال، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ترجمه محسن مدیر شانهچی، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۲ش. | ||
*امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
*امرایی، حمزه، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | * امرایی، حمزه، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | ||
*بیآزار شیرازی، عبدالکریم، همبستگی مذاهب اسلامی، تهران، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | * بیآزار شیرازی، عبدالکریم، همبستگی مذاهب اسلامی، تهران، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | ||
*بیگی، مهدی، انقلاب مصر و چشمانداز آینده آن، مجله پژوهشهای منطقهای، شماره ۶، ۱۳۹۰ش. | * بیگی، مهدی، انقلاب مصر و چشمانداز آینده آن، مجله پژوهشهای منطقهای، شماره ۶، ۱۳۹۰ش. | ||
*تکیهای، سیدمهدی، مصر، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | * تکیهای، سیدمهدی، مصر، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | ||
*جعفری ولدانی، اصغر، ایران و مصر، چالشها و فرصتها، تهران، مرز فکر، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | * جعفری ولدانی، اصغر، ایران و مصر، چالشها و فرصتها، تهران، مرز فکر، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | ||
*داج، بایارد، دانشگاه الازهر، تاریخ هزارساله تعلیمات عالی اسلامی، ترجمه آذرمیدخت مشایخ فریدنی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۷ش. | * داج، بایارد، دانشگاه الازهر، تاریخ هزارساله تعلیمات عالی اسلامی، ترجمه آذرمیدخت مشایخ فریدنی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۷ش. | ||
*درویش، احمد، نگاهی به سیر تطور دانشگاه الازهر، مجله چشمانداز ارتباطات فرهنگی، شماره ۲۳، ۱۳۸۵ش. | * درویش، احمد، نگاهی به سیر تطور دانشگاه الازهر، مجله چشمانداز ارتباطات فرهنگی، شماره ۲۳، ۱۳۸۵ش. | ||
*زمانی، محمدحسن، همه چیز | * زمانی، محمدحسن، همه چیز دربارهٔ الازهر مصر و شیخ جدید آن، مجله درسهایی از مکتب اسلام، شماره ۵۹۲، ۱۳۸۹ش. *علیبابایی، داوود، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، تهران، امید فردا، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. | ||
*علیزاده، حسین، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | * علیزاده، حسین، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | ||
*کدیور، جمیله، مصر از زاویهای دیگر، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | * کدیور، جمیله، مصر از زاویهای دیگر، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | ||
*محمدی، منوچهر، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، اصول و مسائل، تهران، دادگستر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | * محمدی، منوچهر، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، اصول و مسائل، تهران، دادگستر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | ||
*محمودیان، محمد، جنبش اخوانالمسلمین و آینده سیاست خارجی مصر، مجله مطالعات راهبردی، شماره ۵۵، ۱۳۹۱ش. | * محمودیان، محمد، جنبش اخوانالمسلمین و آینده سیاست خارجی مصر، مجله مطالعات راهبردی، شماره ۵۵، ۱۳۹۱ش. | ||
*مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری، حکومت اسلامی در بستر تاریخ، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۲ش. | * مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری، حکومت اسلامی در بستر تاریخ، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۲ش. | ||
*منتظمی، علی، پیآوردهای انقلاب اسلامی ایران در مصر، تهران، سولماز، بیتا. | *منتظمی، علی، پیآوردهای انقلاب اسلامی ایران در مصر، تهران، سولماز، بیتا. | ||
*مهدوی، عبدالرضا (هوشنگ)، صحنههایی از تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، تهران، علمی، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. | * مهدوی، عبدالرضا (هوشنگ)، صحنههایی از تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، تهران، علمی، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. | ||
*نجات، سیدعلی، بررسی عوامل سرنگونی محمد مرسی و پیامدهای منطقهای آن، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال ۲۲، شماره ۲، ۱۳۹۴ش. | * نجات، سیدعلی، بررسی عوامل سرنگونی محمد مرسی و پیامدهای منطقهای آن، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال ۲۲، شماره ۲، ۱۳۹۴ش. | ||
*نقوی، علیمحمد، شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر، تهران، نور، چاپ اول، ۱۳۶۱ش. | * نقوی، علیمحمد، شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر، تهران، نور، چاپ اول، ۱۳۶۱ش. | ||
*نقیبزاده، احمد، تحولات روابط بینالملل (از کنگره وین تا امروز)، تهران، قومس، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش. | * نقیبزاده، احمد، تحولات روابط بینالملل (از کنگره وین تا امروز)، تهران، قومس، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش. | ||
*نیاکویی، امیر، تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا، ریشهها و پیامدهای متفاوت، مجله روابط خارجی، شماره ۱۲، ۱۳۹۰ش. *وردانی، صالح، شیعه در مصر از امامعلی(ع) تا امامخمینی، ترجمه عبدالحسین بینش، قم، مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۲ش. | * نیاکویی، امیر، تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا، ریشهها و پیامدهای متفاوت، مجله روابط خارجی، شماره ۱۲، ۱۳۹۰ش. *وردانی، صالح، شیعه در مصر از امامعلی(ع) تا امامخمینی، ترجمه عبدالحسین بینش، قم، مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۲ش. | ||
*ولایتی، علیاکبر، ایران و تحولات فلسطین، ( | * ولایتی، علیاکبر، ایران و تحولات فلسطین، (۱۳۵۷–۱۳۱۷ش/۱۹۷۹–۱۹۳۹م)، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | ||
{{چپچین}} | {{چپچین}} | ||
Newyork Tims, Iraq says it’s open to Egypts aid, 982/5/25. | Newyork Tims, Iraq says it’s open to Egypts aid, 982/5/25. | ||
{{پایان چپچین}} | {{پایان چپچین}} | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
*مصطفی ملکوتیان، [https://books.khomeini.ir/books/10009/360/ مصر]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۹، | * مصطفی ملکوتیان، [https://books.khomeini.ir/books/10009/360/ مصر]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۹، ص۳۶۰–۳۶۶. | ||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | ||
[[رده:مقالههای جلد نهم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد نهم دانشنامه]] | ||
[[رده:مکانها]] | [[رده:مکانها]] |