پرش به محتوا

کریم سنجابی

از ویکی امام خمینی
کریم سنجابی
شناسنامه
نام کاملکریم بختیار سنجابی
نسبایل کرد سنجابی
زادروز۱۲۸۳ش
شهر تولدروستای قلیج‌خانی، کرمانشاه
کشور تولدایران
تاریخ درگذشت۱۳ تیر ۱۳۷۴
شهر درگذشتآمریکا
کشور درگذشتآمریکا
آرامگاهآمریکا
خویشاوند سرشناسقاسم‌خان سردار ناصر سنجابی (پدر)
دیناسلام
پیشهسیاستمدار، استاد دانشگاه
اطلاعات سیاسی
پست‌هاوزیر فرهنگ (دوره مصدق)، وزیر امور خارجه (دولت موقت)

کریم سنجابی (۱۲۸۳ـ۱۳۷۴ش) سیاست‌مدار ایرانی. از رهبران جبهه ملی ایران و حزب ایران و وزیر فرهنگ دولت محمد مصدق بود. وی با انقلاب اسلامی ایران (۱۳۵۷ش) همراه نبود، اما با اوج‌گیری انقلاب به دیدار امام‌خمینی در پاریس رفت و بیانیه سه ماده‌ای را منتشر کرد که امام‌خمینی آن را پذیرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با این‌که مدتی وزیر امور خارجه دولت موقت بود، در برابر برخی از مواضع و دیدگاه‌های جمهوری اسلامی به مخالفت پرداخت و همکاری نکرد. تا این‌که سال ۱۳۶۱، از کشور خارج و در ۱۳ تیر ۱۳۷۴، در آمریکا درگذشت.

زندگی‌نامه

کریم بختیار سنجابی، پرآوازه به کریم سنجابی فرزند قاسم‌خان سردار ناصر سنجابی، سال ۱۲۸۳ش در روستای قلیج‌خانی، از بخش‌های استان کرمانشاه، زاده شد. تبار او از ایل کُرد سنجابی است.[۱] وی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌ی روستا فراگرفت. سپس به کرمانشاه رفت و دورۀ دبستان و دبیرستان را به پایان رساند. سال ۱۲۹۹ به تهران رفت و وارد مدرسه عالی علوم سیاسی شد. با یکی شدن این مدرسه با مدرسه حقوق، دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی پایه‌گذاری شد که سنجابی از آنجا لیسانس علوم اداری گرفت.[۲] سال ۱۳۰۷، به همراه نخستین گروه دانشجویان دولتی به فرانسه رفت و در رشته حقوق ادامه تحصیل داد و توانست سال ۱۳۱۲ از دانشگاه پاریس دانشنامه دکتری بگیرد.[۳]

سنجابی سال ۱۳۱۳ به ایران بازگشت و از سال ۱۳۱۴ در دانشکده حقوق دانشگاه تهران دست‌به‌کار آموزش شد و بعدها به ریاست همان دانشکده رسید.[۴] وی سال ۱۳۲۳ به همراه گروهی از همفکران خود، حزب میهن را که یک حزب ملی‌گرا بود پی‌ریزی کرد.[۵] سنجابی و حزبش در مجلس چهاردهم (اسفند ۱۳۲۲ تا اسفند ۱۳۲۴) پشتیبان محمد مصدق بود و سال ۱۳۲۴ با حزب ایران یکی شدند.[۶]

هنگامی که نهضت ملی‌کردن صنعت نفت از سال ۱۳۲۸ آغاز شد، حزب ایران و سنجابی به آن پیوستند و با محمد مصدق همراه شدند. در همین سال‌ها با زایش جبهه ملی، همه احزاب ملی‌گرا، ازجمله حزب ایران و سنجابی به عضویت جبهه ملی درآمدند.[۷] مصدق که مأمور تشکیل کابینه شد، سنجابی را به سمت وزارت فرهنگ برگزید که دیری نپایید و استعفا داد.[۸] تااین‌که در انتخابات مجلس هفدهم، سنجابی به‌عنوان نماینده اول کرمانشاه به مجلس راه یافت.[۹]

سنجابی در دورانی که مصدق در رأس قدرت بود، با او همراهی داشت؛ لذا پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و برکناری مصدق، به‌ناچار ۱۸ ماه مخفی شد. تااین‌که با پادرمیانی حشمت‌الدوله والا تبار (سناتور و از کارگزاران پهلوی) شاه او را بخشید و آزاد شد و پس از چندی آموزش در دانشکده حقوق را آغاز کرد.[۱۰]

سنجابی تا سال ۱۳۳۸ از سیاست کناره‌گیری کرد. تاجایی‌که در حزب خودش نیز کنشگری نداشت؛ اما از این سال دوباره وارد مبارزۀ سیاسی و عضو جبهۀ ملی دوم شد.[۱۱] وی بر اصلاح رژیم پهلوی باور داشت، نه سرنگونی. یعنی رژیم پهلوی را یک حکومت استبدادی می‌دانست، ولی خواهان دگرگونی نظام سلطنتی نبود.[۱۲]

سنجابی، انقلاب و امام‌خمینی

روی‌هم رفته رویکرد کریم سنجابی در رویارویی با رژیم محمدرضا پهلوی پیرو سیاست جبهه ملی بود. وی پس از چند سال سکوت و بی‌کنشی سیاسی، سال ۱۳۳۹ با هم‌اندیشانش جبهه ملی دوم را پایه‌گذاری کردند. سران جبهه در نخستین گام خواهان بسترسازی برای آزادی انتخابات، مطبوعات و اجتماعات شدند که حکومت نپذیرفت. برای همین نمایندگان جبهه ملی در مجلس سنا بست نشستند که به بازداشت آنان انجامید.[۱۳] و برآیندی نداشت. از اسفند ۱۳۴۰ تا شهریور ۱۳۴۱، سنجابی و چند نفر از اعضای جبهه ملی به‌دلیل مخالفت با دولت علی امینی بازداشت شدند.[۱۴] با پیش‌کشیدن برنامۀ انجمن‌های ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ از سوی حکومت پهلوی، سنجابی آن را برنامه‌ای ظاهری با هدف فریبکاری و پوششی برای پنهاد کردن دیکتاتوری ارزیابی کرد.[۱۵] با این جبهه‌گیری، بهمن ۱۳۴۱ شماری از رهبران و سران جبهۀ ملی، ازجمله سنجابی بازداشت و زندانی شدند. تا این‌که پس از رویداد ۱۵ خرداد ۴۲ کم‌کم آزاد گردیدند.[۱۶]

سنجابی، قیام ۱۵ خرداد ۴۲ را دنباله‌ی مبارزه‌های مردم در زمان مصدق می‌دانست.[۱۷] وی قانون مصونیت مستشاران نظامی آمریکا (کاپیتولاسیون) را نیز نقض حاکمیت قضایی ایران قلمداد می‌کرد.[۱۸]

سنجابی مدتی پس از آزادی از زندان، از دانشگاه درخواست بازنشستگی کرد و به آمریکا رفت. سال ۱۳۵۰ به ایران بازگشت و پس از آن کنش‌گری‌های سیاسی اندکی داشت؛ اما در پی فضای باز سیاسی سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۵ کارهای سیاسی خود را گستردش داد و به برخی از برنامه‌ها و سیاست‌های حکومت اعتراض کرد.[۱۹] به دنبالۀ همین روند، در آبان ۱۳۵۶ به همراه برخی هم‌اندیشان خود جبهۀ ملی چهارم را پایه‌گذاری و به‌عنوان دبیرکل جبهه پذیرفته شد.[۲۰]

با اوج‌گیری انقلاب جبهه ملی همچنان بر مبارزه قانونی در چارچوب قانون اساسی تأکید داشت. چنانچه سنجابی رهبر جبهه ملی طی مصاحبه‌ای در ۱۹ مهر ۵۷ ابراز داشت: «سلطنت مشروطه را رد نمی‌کنیم و با آن مخالفتی نداریم. آنچه ما می‌خواهیم از بین رفتن کامل استبداد است».[۲۱]

با هجرت امام‌خمینی به پاریس (۱۳/۷/۵۷)، سنجابی که به انگیزۀ شرکت در کنفرانس بین‌المللی سوسیالیست‌ها در کانادا از ایران خارج شده بود، سفر خود را نیمه‌تمام گذاشت و به دیدار امام‌خمینی در فرانسه رفت. ایشان به این شرط سنجابی را پذیرفت که او دیدگاه خود درباره رژیم پهلوی را به‌گونۀ آشکارا بیان نماید. سنجابی نیز پذیرفت و ۱۴ آبان ۵۷ طی بیانیۀ سه ماده‌ای به خواست امام‌خمینی مبنی بر مخالفت با اساس رژیم شاهنشاهی گردن نهاد.[۲۲] امام‌خمینی چگونگی و درونمایۀ دیدار و گفتگو با سنجابی را چند بار بازگو و توضیح داده است.[۲۳]

سنجابی پس از دیدار و بازگشت به ایران، بازداشت و زندانی شد و آذر ۵۷ آزاد گردید. پس از آزادی، دیداری بین سنجابی و محمدرضاشاه انجام گرفت. شاه به سنجابی پیشنهاد تشکیل دولت ائتلافی داد که سنجابی منوط به خروج موقت شاه از کشور کرد که شاه نپذیرفت. سنجابی نیز در روزهای پایانی حکومت پیشنهاد عضویت در شورای سلطنت را نپذیرفت.[۲۴] از سویی، سنجابی در آستانۀ پیروزی انقلاب، پیشنهاد عضویت شورای انقلاب را که با موافقت امام‌خمینی بود، نپذیرفت.[۲۵] البته برخی گفته‌اند به ایشان پیشنهادی برای عضویت در شورای انقلاب نشد.[۲۶]

سنجابی با بازگشت امام‌خمینی به ایران هم‌داستان نبود و آن را زودهنگام می‌دانست.[۲۷] از سویی در آستانه پیروزی انقلاب، سنجابی ازجمله کسانی بود که سفارت آمریکا در تهران با وی گفتگو می‌کرد.[۲۸] تا جبهۀ ملی به‌عنوان یک جریان اپوزیسیون قلمداد شود. چنانچه سولیوان، واپسین سفیر آمریکا در ایران در گزارشی به وزارت خارجه آمریکا می‌نویسد:

«اقداماتی در دست است تا از طریق دستکاری در افکار عمومی، جبهه ملی با زیرکی رهبری را از دست خمینی بیرون آورد. شاه معتقد است که می‌تواند با جبهه ملی در مورد تشکیل یک سلطنت مبتنی بر قانون اساسی مذاکره کند، ولی با خمینی هرگز».[۲۹]

سنجابی نیز در دیدار با مأمور سفارت در آستانه پیروزی انقلاب صریحاً گفته بود: «همیشه طرفدار عقیده مصدق بوده که یک رژیم سلطنتی از نظر زمینه جغرافیایی و تاریخی برای ایران مناسب‌تر از یک جمهوری است».[۳۰]

سرانجام انقلاب مردم به پیروزی رسید و سنجابی در چارچوب کنشگری جبهه ملی به عضویت دولت موقت درآمد و در دولت بازرگان سمت وزارت امور خارجه را برعهده گرفت. او تا ۲۶ فروردین ۱۳۵۸ در این جایگاه بود که به‌دلیل دشواری‌های ادارۀ کشور و ناهمگونی و ناسازگاری با بازرگان کناره‌گیری کرد.[۳۱] و برای معالجه به آمریکا رفت. در هنگامۀ گرفتن سفارت آمریکا به‌وسیلۀ دانشجویان پیرو خط امام (۱۳ آبان ۱۳۵۸)، سنجابی از آمریکا به پاریس رفت و پس از مدتی به ایران بازگشت و این کار را محکوم کرد.[۳۲]

سنجابی با قانون اساسی نوشته شده توسط خبرگان قانون اساسی مخالفت کرد و در همه‌پرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی (آذر ۱۳۵۸) نیز شرکت نکرد.[۳۳] وی کتاب ولایت فقیه امام‌خمینی را گنگ و دوپهلو دانسته و بر این باور بود بر پایۀ آن نمی‌شود حکومت‌داری کرد.[۳۴] با همۀ این دیدگاه‌ها و کنش‌ها، در اسفند ۱۳۵۸ سنجابی از کرمانشاه در انتخابات دوره اول مجلس شورای اسلامی نامزد شد؛ اما نتوانست به مجلس راه پیدا کند. البته وی بر این باور است که با ابطال آراء برخی صندوق‌ها از پیروزی‌اش جلوگیری کردند.[۳۵]

یکی دیگر از زمینه‌های رودررویی کریم سنجابی با انقلاب اسلامی، در موضوع «لایحه قصاص» نمایان شد. وی پس از ارائۀ این لایحه با آن ناسازگاری کرد و غیرانسانی خواند و در ۲۵ خرداد ۱۳۶۰، گروه‌های اپوزیسیون را به شرکت در راهپیمایی علیه این لایحه فراخواند.[۳۶] این کنش سنجابی با مخالفت بی‌پردۀ امام‌خمینی روبرو شد و حکم به ارتداد مخالفان لایحه داد.[۳۷] از آن پس، فعالیت جبهۀ ملی غیرقانونی شد و سنجابی نیز پس از مدتی زندگی پنهانی ایران را ترک کرد. شد.[۳۸]

سنجابی از راه ترکیه به فرانسه رفت. در آنجا با مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) پیوند خورد و از آنان پشتیبانی کرد.[۳۹]

وی شهریور سال ۱۳۶۱به آمریکا رفت.[۴۰] تا این‌که ۱۳ تیر ۱۳۷۴، در سن ۹۰ سالگی در آنجا درگذشت و همان‌جا به خاک سپرده شد.[۴۱]

پانویس

  1. هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران دکتر مصدق، ص۱۰۱؛ صدقی، مصاحبه با کریم سنجابی، نوار ش۱.
  2. هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران دکتر مصدق، ص۱۰۳.
  3. سنجابی، امیدها و ناامیدی‌ها، ص ۲۵-۲۳؛ هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران دکتر مصدق، ص۱۰۳.
  4. هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران دکتر مصدق، ص۱۰۳؛ سنجابی، امیدها و ناامیدی‌ها، ص۲۵ـ۲۶.
  5. طیرانی، اسناد احزاب سیاسی ایران، ج۲، ص۲۹۹ـ۳۰۱.
  6. کوهستانی‌نژاد، مسعود، حزب ایران (مجموعه‌ای از اسناد و بیانیه‌ها)، ص۱۰.
  7. هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران دکتر مصدق، ص۱۰۴.
  8. سنجابی، کریم، امیدها و ناامیدی‌ها، ص۱۰۳.
  9. هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران دکتر مصدق، ص۱۰۴.
  10. هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران دکتر مصدق، ص۱۰۴.
  11. هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران دکتر مصدق، ص۱۰۵.
  12. موسوی تبریزی، خاطرات آیت‌الله سید حسین موسوی تبریزی، ج۱، ص۳۹۰.
  13. جبهه ملی به روایت اسناد ساواک، بخش مقدمه.
  14. جبهه ملی به روایت اسناد ساواک، بخش مقدمه.
  15. سنجابی، امیدها و ناامیدی‌ها، ص۲۲۴ و ۲۵۱.
  16. هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران مصدق، ص۱۰۹ـ۱۱۰.
  17. سنجابی، امیدها و ناامیدی‌ها، ص۲۷۲ـ۲۷۳.
  18. سنجابی، امیدها و ناامیدی‌ها، ص۲۹۱ـ۲۹۲.
  19. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص۶۱۹.
  20. هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران مصدق، ص۱۰۹ـ۱۱۲.
  21. جبهه ملی به روایت اسناد ساواک، بخش مقدمه.
  22. جبهه ملی به روایت اسناد ساواک، ص۲۷۸؛ هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران مصدق، ص۱۱۳.
  23. امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۴، ص۴۱۲ و ۴۲۴.
  24. روزنامه‌ی اطلاعات، شماره ۱۵۷۵۶، ص۲؛ هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران مصدق، ص۱۱۳.
  25. صدقی، نوار شماره ۲۵.
  26. هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران مصدق، ص۱۱۴.
  27. دانشجویان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی، ج۳، ص۳۸۹.
  28. دانشجویان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی، ج۲، ص۷۰۵ـ۷۲۱.
  29. جبهه ملی به روایت اسناد ساواک، بخش مقدمه.
  30. «سنجابی رهبر مخالفین در مورد وضعیت جاری نظر می‌دهد»، سایت موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.
  31. سنجابی، خاطرات سیاسی، ص۳۹۰ـ۳۹۲؛ هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران مصدق، ص۱۱۴.
  32. روزبهانی، روابط جبهه ملی و آمریکا در دوره پهلوی، ص۱۱۹.
  33. سنجابی، امیدها و ناامیدها، ص۲۹۱ـ۳۰۰؛ صدقی، نوار شماره ۲۵.
  34. سنجابی، خاطرات سیاسی، ص۳۸۸.
  35. سنجابی، امیدها و ناامیدها، ص۲۹۱ـ۳۰۰.
  36. هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران دکتر مصدق؛ ص۱۱۵.
  37. امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۴۴۹ـ۴۵۲ و ۴۶۱.
  38. هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران دکتر مصدق؛ ص۱۱۵.
  39. «نگاهی به زندگی سیاسی دکتر کریم سنجابی»، سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.
  40. هوشنگ مهدوی، سرنوشت یاران دکتر مصدق، ص۱۱۵.
  41. سنجابی، «سیاست مدار ۹۰ ساله، دشمن شاه و نظامی‌های اسلامی؛ ولفگانگ ساکسون», نیویورک تایمز.

منابع

  • «سنجابی رهبر مخالفین در مورد وضعیت جاری نظر می‌دهد»، سایت موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.
  • «نگاهی به زندگی سیاسی دکتر کریم سنجابی»، سایت مرکز یررسی اسناد تاریخی.
  • آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • جبهه ملی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۹ش.
  • دانشجویان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، تهران، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۱۳۶۶ش.
  • روزبهانی، احمدرضا، روابط جبهه ملی و آمریکا در دوره پهلوی، فصلنامه مطالعات تاریخی، ش۳۸، پائیز ۱۳۹۱ش.
  • روزنامه‌ی اطلاعات، شماره‌ی ۱۵۷۵۶، چهارشنبه۲۰ دی ۱۳۵۷ش.
  • سنجابی، کریم، «سیاست مدار ۹۰ ساله، دشمن شاه و نظامی‌های اسلامی؛ ولفگانگ ساکسون», نیویورک تایمز؛ ۷ ژوئیه ۱۹۹۵م.
  • سنجابی، کریم، امیدها و ناامیدی‌ها، لندن، انتشارات جبهه، ۱۳۶۸ش.
  • سنجابی، کریم، خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، تهران، صدای معاصر، ۱۳۸۱ش.
  • صدقی، ضیاءالله، مصاحبه با کریم سنجابی، پروژه تاریخ شفاهی هاروارد، به کوشش حبیب لاجوردی، تاریخ مصاحبه: ۱۵ اکتبر ۱۹۸۳م (۲۳ مهر ۱۳۶۲ش)، شهر چیکو- کالیفرنیا، ۱۳۶۲ش.
  • طیرانی، بهروز، اسناد احزاب سیاسی ایران؛ تهران، سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶ش.
  • کوهستانی‌نژاد، مسعود، حزب ایران (مجموعه‌ای از اسناد و بیانیه‌ها)، تهران، شیرازه، ۱۴۰۰ش.
  • موسوی تبریزی، حسین، خاطرات آیت‌الله سید حسین موسوی تبریزی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، سرنوشت یاران دکتر مصدق، تهران، علمی، دوم، ۱۳۸۴ش.

محمد رجایی نژاد