محمد هاشمی: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
'''محمد هاشمی'''، دانشجوی مبارز، سرپرست | '''محمد هاشمی'''، دانشجوی مبارز، سرپرست وزارت امور خارجه و رئیس سازمان صدا و سیما. | ||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
محمد هاشمی در هفتم شهریور ۱۳۲۱ در بهرمان از توابع رفسنجان به دنیا آمد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۳۳</ref> پدرش میرزاعلی هاشمی بهرمانی، اهل شهر رفسنجان بود که برای دوری از فشارهای دولت [[رضاشاه پهلوی]] به روستا مهاجرت کرد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۲۷ و ۳۳</ref> محمد هاشمی در هفتسالگی به مکتب رفت و سه سال در آنجا به فراگیری [[قرآن]]، گلستان و بوستان سعدی مشغول بود.<ref>هاشمی، خاطرات، ۳۵</ref> در دهسالگیِ او، مدرسهای در روستا تأسیس شد که با تعیین سطح از سوی معلم، هاشمی در کلاس سوم پذیرفته شد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۳۵–۳۶؛ هاشمی، سیاستمداران جوان، ۶۷۳</ref> وی دوره ابتدایی را در روستای محل زندگی خود گذراند، پس از آن به قم مهاجرت کرد و با سرپرستی برادرش اکبر هاشمی رفسنجانی | محمد هاشمی در هفتم شهریور ۱۳۲۱ در بهرمان از توابع رفسنجان به دنیا آمد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۳۳</ref> پدرش میرزاعلی هاشمی بهرمانی، اهل شهر رفسنجان بود که برای دوری از فشارهای دولت [[رضاشاه پهلوی]] به روستا مهاجرت کرد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۲۷ و ۳۳</ref> محمد هاشمی در هفتسالگی به مکتب رفت و سه سال در آنجا به فراگیری [[قرآن]]، گلستان و بوستان سعدی مشغول بود.<ref>هاشمی، خاطرات، ۳۵</ref> در دهسالگیِ او، مدرسهای در روستا تأسیس شد که با تعیین سطح از سوی معلم، هاشمی در کلاس سوم پذیرفته شد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۳۵–۳۶؛ هاشمی، سیاستمداران جوان، ۶۷۳</ref> وی دوره ابتدایی را در روستای محل زندگی خود گذراند، پس از آن به قم مهاجرت کرد و با سرپرستی برادرش [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، تحصیلات خود را به صورت حوزوی و جدید از سال ۱۳۳۶–۱۳۴۰ ادامه داد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۳۶</ref> برادران دیگر او محمود و احمد هاشمی نیز در این شهر حضور داشتند. محمد با برادرش احمد همزمان با تحصیل برای تأمین هزینههای زندگی، پس از آموزش ماشیننویسی، مؤسسه کوچکی به نام کانون هنر برای آموزش ماشیننویسی تأسیس کردند. آنان در فصل تابستان در این زمینه در شهرهای دیگر نیز فعالیت میکردند.<ref>هاشمی، خاطرات، ۴۱؛ هاشمی رفسنجانی، هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۹۴</ref> از این امکانات، در دهه چهل برای تکثیر [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] استفادههای زیادی میشد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۴۱</ref> | ||
هاشمی که در [[مدرسه حجتیه قم]] همحجره [[محمدجواد باهنر]] بود، مقدمات را نزد نصرالله بهرامی و احمد مطهری و کتاب سیوطی را نزد نعمتالله صالحی نجفآبادی فرا گرفت<ref>هاشمی، خاطرات، ۴۰</ref> و از سال ۱۳۴۰ ادامه تحصیلات خود را در تهران و در مدارس شبانه دنبال کرد، در سال ۱۳۴۳ دیپلم ریاضی گرفت و در سال ۱۳۴۵ در رشته حسابداری عالی پذیرفته شد؛ اما به جهت علاقهنداشتن، از ادامه آن منصرف<ref>هاشمی، خاطرات، ۳۶ و ۳۹–۴۰</ref> و در دفتر رئیس دانشگاه صنعتی آریامهر (صنعتی شریف) مشغول به کار شد. او اعلامیهها و درسهای [[ولایت فقیه | هاشمی که در [[مدرسه حجتیه قم]] همحجره [[محمدجواد باهنر]] بود، مقدمات را نزد نصرالله بهرامی و احمد مطهری و کتاب سیوطی را نزد [[نعمتالله صالحی نجفآبادی]] فرا گرفت<ref>هاشمی، خاطرات، ۴۰</ref> و از سال ۱۳۴۰ ادامه تحصیلات خود را در تهران و در مدارس شبانه دنبال کرد، در سال ۱۳۴۳ دیپلم ریاضی گرفت و در سال ۱۳۴۵ در رشته حسابداری عالی پذیرفته شد؛ اما به جهت علاقهنداشتن، از ادامه آن منصرف<ref>هاشمی، خاطرات، ۳۶ و ۳۹–۴۰</ref> و در دفتر رئیس دانشگاه صنعتی آریامهر (صنعتی شریف) مشغول به کار شد. او اعلامیهها و درسهای [[ولایت فقیه]] امامخمینی در نجف را در این دانشگاه تکثیر میکرد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۴۰–۱۴۳</ref> | ||
هاشمی در شهریور ۱۳۴۸ با ویزای توریستی به [[آمریکا]] رفت.<ref>هاشمی، خاطرات، ۳۶ و ۱۵۴</ref> پس از چهار ماه حضور در آمریکا، برای ورود به دانشگاه در امتحان تافل شرکت کرد و پذیرفته شد. او ویزای توریستی خود را به تحصیلی تبدیل کرد<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۶۵</ref> و پس از آن وارد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا شد و پس از چهار سال در رشته مدیریت صنعتی در مقطع کارشناسی فارغالتحصیل شد. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته اقتصاد گرفت و در دوره دکتری نیز شرکت کرد؛ ولی پس از شنیدن خبر ورود امامخمینی به | هاشمی در شهریور ۱۳۴۸ با ویزای توریستی به [[آمریکا]] رفت.<ref>هاشمی، خاطرات، ۳۶ و ۱۵۴</ref> پس از چهار ماه حضور در آمریکا، برای ورود به دانشگاه در امتحان تافل شرکت کرد و پذیرفته شد. او ویزای توریستی خود را به تحصیلی تبدیل کرد<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۶۵</ref> و پس از آن وارد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا شد و پس از چهار سال در رشته مدیریت صنعتی در مقطع کارشناسی فارغالتحصیل شد. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته [[اقتصاد]] گرفت و در دوره دکتری نیز شرکت کرد؛ ولی پس از شنیدن خبر [[هجرت امامخمینی|ورود امامخمینی به پاریس]]، تحصیل را رها کرد و در مهر ۱۳۵۷ وارد [[پاریس]] شد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۶۵</ref> | ||
== آشنایی با امامخمینی == | == آشنایی با امامخمینی == | ||
پیشینه آشنایی هاشمی با امامخمینی از طریق ارتباط برادر او، اکبر هاشمی رفسنجانی به دهه ۱۳۳۰ شمسی بر میگردد. زمانی که [[امامخمینی]] در مهمانی در خانه هاشمی رفسنجانی حضور یافت، محمد هاشمی از این طریق با ایشان آشنا شد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۴۱–۴۲</ref> وی که در پخش اعلامیههای امامخمینی نقش داشت،<ref>هاشمی، خاطرات، ۴۱ و ۱۲۱–۱۲۲</ref> در سال ۱۳۴۳ به سبب حمل کتاب و اعلامیه انقلابی، بازداشت و مدت یکماه زندانی شد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۳۸–۱۳۹</ref> وی در سالهای اول حضور خود در آمریکا<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۳۴۸</ref> از طریق استفتای مسائل شرعی ارتباط خود را با امامخمینی تداوم بخشید.<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۶۹</ref> وی در پایهگذاری و اداره انجمن اسلامی دانشجویان مقیم آمریکا مشارکت فعال داشت و رابط و منتقلکننده آرای امامخمینی به دانشجویان بود.<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۶۴–۱۶۶؛ حزب کارگزاران، کتاب اول حزب، ۶۳</ref> | پیشینه آشنایی هاشمی با امامخمینی از طریق ارتباط برادر او، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] به دهه ۱۳۳۰ شمسی بر میگردد. زمانی که [[امامخمینی]] در مهمانی در خانه هاشمی رفسنجانی حضور یافت، محمد هاشمی از این طریق با ایشان آشنا شد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۴۱–۴۲</ref> وی که در پخش [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] نقش داشت،<ref>هاشمی، خاطرات، ۴۱ و ۱۲۱–۱۲۲</ref> در سال ۱۳۴۳ به سبب حمل کتاب و اعلامیه انقلابی، بازداشت و مدت یکماه زندانی شد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۳۸–۱۳۹</ref> وی در سالهای اول حضور خود در [[آمریکا]]<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۳۴۸</ref> از طریق استفتای مسائل شرعی ارتباط خود را با امامخمینی تداوم بخشید.<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۶۹</ref> وی در پایهگذاری و اداره انجمن اسلامی دانشجویان مقیم آمریکا مشارکت فعال داشت و رابط و منتقلکننده آرای امامخمینی به دانشجویان بود.<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۶۴–۱۶۶؛ حزب کارگزاران، کتاب اول حزب، ۶۳</ref> | ||
هاشمی به همراه [[مصطفی چمران]] و [[علیمحمد ایزدی]]، در سال ۱۳۴۹ اساسنامه | هاشمی به همراه [[مصطفی چمران]] و [[علیمحمد ایزدی]]، در سال ۱۳۴۹ اساسنامه انجمن اسلامی گروه فارسیزبان را تنظیم کردند که هدف آن معرفی و تبیین ارزشهای اسلامی برای دانشجویان ایرانی خارج از کشور بود.<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۷۱–۱۷۵</ref> آنان افزون بر کارهای تبلیغی، به افشاگری علیه [[رژیم پهلوی]] میپرداختند. کار آنان در حقیقت انعکاسی از مبارزات داخل کشور در خارج از ایران بود<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۸۲–۱۸۳</ref> {{ببینید|انجمنهای اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا}}. | ||
هاشمی در سال ۱۳۵۴ به همراه برادر خود اکبر هاشمی رفسنجانی با گذرنامه جعلی به [[عراق]] رفت و با امامخمینی دیدار کرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۲۷۹–۲۸۰</ref> او که در آمریکا تحصیل میکرد، در آغاز مهر ۱۳۵۷ به کمک سیدحسین فرزند [[سیدمصطفی خمینی]]، از جلوگیری دولت [[کویت]] از ورود امامخمینی و تصمیم ایشان به سفر به [[پاریس]] آگاه شد و سه روز پس از ورود ایشان به پاریس، عازم فرانسه شد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۲۲۱</ref> وی در [[نوفل لوشاتو]]، در آغاز، خریدهای خانه امامخمینی را انجام میداد، پس از آن اقدام به خرید خودرو فولکس واگن کرد تا ایرانیهایی را که به دیدار امامخمینی میرفتند، از فرودگاه پاریس به نوفل لوشاتو برساند؛ همچنین گاهی به ترجمه بیانات امامخمینی در مصاحبه با خبرنگاران میپرداخت.<ref>هاشمی، خاطرات، ۲۲۸</ref> او در پرواز امامخمینی به تهران همراه ایشان بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تشکیل حزب جمهوری اسلامی در ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ | هاشمی در سال ۱۳۵۴ به همراه برادر خود اکبر هاشمی رفسنجانی با گذرنامه جعلی به [[عراق]] رفت و با امامخمینی دیدار کرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۲۷۹–۲۸۰</ref> او که در آمریکا تحصیل میکرد، در آغاز مهر ۱۳۵۷ به کمک سیدحسین فرزند [[سیدمصطفی خمینی]]، از جلوگیری دولت [[کویت]] از ورود امامخمینی و تصمیم ایشان به سفر به [[پاریس]] آگاه شد و سه روز پس از ورود ایشان به پاریس، عازم فرانسه شد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۲۲۱</ref> وی در [[نوفل لوشاتو]]، در آغاز، خریدهای خانه امامخمینی را انجام میداد، پس از آن اقدام به خرید خودرو فولکس واگن کرد تا ایرانیهایی را که به دیدار امامخمینی میرفتند، از فرودگاه پاریس به نوفل لوشاتو برساند؛ همچنین گاهی به ترجمه بیانات امامخمینی در مصاحبه با خبرنگاران میپرداخت.<ref>هاشمی، خاطرات، ۲۲۸</ref> او در پرواز امامخمینی به تهران همراه ایشان بود و پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] با تشکیل [[حزب جمهوری اسلامی ایران|حزب جمهوری اسلامی]] در ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ یکی از سی عضو شورای مرکزی این حزب شد و مسئولیت روابط بینالملل حزب را پذیرفت.<ref>هاشمی، خاطرات، ۲۸۳</ref> | ||
== انتصابها پس از انقلاب == | == انتصابها پس از انقلاب == | ||
هاشمی در مهر ۱۳۵۸ زمانی که علیمحمد ایزدی وزیر کشاورزی بود، مدیرعامل سازمان تعاون روستایی شد و دو ماه پس از آن معاونت اداری مالی وزارت کشاورزی را بر عهده گرفت.<ref>هاشمی، خاطرات، ۲۶۶–۲۶۷</ref> در پی اختلاف محمدعلی | هاشمی در مهر ۱۳۵۸ زمانی که علیمحمد ایزدی وزیر کشاورزی بود، مدیرعامل سازمان تعاون روستایی شد و دو ماه پس از آن معاونت اداری مالی وزارت کشاورزی را بر عهده گرفت.<ref>هاشمی، خاطرات، ۲۶۶–۲۶۷</ref> در پی اختلاف [[محمدعلی رجایی]]، نخستوزیر با [[سیدابوالحسن بنیصدر]]، رئیسجمهور وقت بر سر تعیین وزیر امور خارجه، هاشمی با موافقت امامخمینی سرپرستی وزارت خارجه را بر عهده گرفت.<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۷</ref> شورای سرپرستی صدا و سیما در مرداد ۱۳۶۰ هاشمی را مدیرعامل این نهاد کرد<ref>هاشمی، خاطرات، ۲۷۰</ref> و در چهارم تیر ۱۳۶۲ پس از بهوجودآمدن اختلاف میان وی و شورای سرپرستی، امامخمینی تمام مسئولیتهای مدیر عامل صدا و سیما را به او واگذار کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۰۵</ref> و در عین حال با تعیین هیئتی مرکب از سران قوا و نخستوزیر، از آنان خواست به مطالب طرفین بدون کوچکترین اغماض رسیدگی کنند و تصمیم نهایی را بگیرند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۰۵</ref> وی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۳ رئیس صدا و سیما بود و از مهمترین کارهای او در زمان ریاست صدا و سیما پیریزی [[خط امامخمینی]]، حل مسائل موسیقی و کارمندان پیش از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]]، گسترش صدا و سیما مانند تأسیس شبکه سه در سال ۱۳۷۳ و شبکهها و دفاتر استانی و برونمرزی بود که در دوران ریاست او بنیان نهاده شد.<ref>هاشمی، بر هیچکس تحمیل نشدم، ۱۳–۱۴</ref> | ||
هاشمی در سالهای مدیریت صدا و سیما، همواره نظر امامخمینی را مبنای مدیریت خود قرار داده است<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۴</ref>؛ چنانکه در برخی موارد امامخمینی دیدگاههای خود دربارهٔ صدا و سیما را به وی ابلاغ میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۴۴، ۳۰۷، ۴۰۳ و ۲۱/۲۵۱</ref> و وی نیز دربارهٔ پخش برخی فیلمها و موسیقی و صحنههای ورزشی در برنامههای صدا و سیما و مخالفت برخی با آن از ایشان [[استفتا]] کرد و ایشان نظرکردن به این قبیل فیلمها و نمایشنامهها را بدون اشکال شرعی و بسیاری از آنها را آموزنده دانست؛ همینطور اکثر فیلمهای ورزشی و آهنگها را بیاشکال شمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۹۰ و ۲۰/۴۴۶</ref> وی خاطرنشان کرده است که امامخمینی دربارهٔ حفظ حریم اشخاص در صدا و سیما، بسیار حساس بود.<ref>هاشمی، بر هیچکس تحمیل نشدم، ۱۴</ref> | هاشمی در سالهای مدیریت صدا و سیما، همواره نظر امامخمینی را مبنای مدیریت خود قرار داده است<ref>هاشمی، خاطرات، ۱۴</ref>؛ چنانکه در برخی موارد امامخمینی دیدگاههای خود دربارهٔ صدا و سیما را به وی ابلاغ میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۴۴، ۳۰۷، ۴۰۳ و ۲۱/۲۵۱</ref> و وی نیز دربارهٔ پخش برخی فیلمها و موسیقی و صحنههای ورزشی در برنامههای صدا و سیما و مخالفت برخی با آن از ایشان [[استفتا]] کرد و ایشان نظرکردن به این قبیل فیلمها و نمایشنامهها را بدون اشکال شرعی و بسیاری از آنها را آموزنده دانست؛ همینطور اکثر فیلمهای ورزشی و آهنگها را بیاشکال شمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۹۰ و ۲۰/۴۴۶</ref> وی خاطرنشان کرده است که امامخمینی دربارهٔ حفظ حریم اشخاص در صدا و سیما، بسیار حساس بود.<ref>هاشمی، بر هیچکس تحمیل نشدم، ۱۴</ref> | ||
هاشمی در دوره ریاست صدا و سیما در دیدار با امامخمینی با تأکید بر این مسئله که مردم به ایشان علاقه زیادی دارند، از ایشان خواست اجازه دهد در عیدها و مناسبتهای خاص، | هاشمی در دوره ریاست صدا و سیما در دیدار با [[امامخمینی]] با تأکید بر این مسئله که مردم به ایشان علاقه زیادی دارند، از ایشان خواست اجازه دهد در عیدها و مناسبتهای خاص، صدا و سیما از [[جماران]] پخش مستقیم داشته باشد تا مردم در سراسر کشور بتوانند به صورت زنده و مستقیم ایشان را ببینند و صدای ایشان را بشنوند ولی امامخمینی با این پیشنهاد مخالفت کرد و آن را به صلاح ندانست<ref>هاشمی، بر هیچکس تحمیل نشدم، ۱۳</ref>؛ چنانکه ایشان خطاب به هاشمی و معاونان وی، از وضعیتی که در صدا و سیما وجود داشت و بهطور مداوم از ایشان یاد میشد، اظهار ناخشنودی کرد و پابرهنگان و مردم عادی را صاحبان اصلی انقلاب و دارای حق قدردانی برشمرد. ایشان خاطرنشان کرد مسئولان باید برای مردم ارزش بیشتری قائل باشند و خود بر کارها نظارت کنند. ایشان تأکید کرد که تنها مسائل مهم مربوط به ایشان ازجمله مراسم تنفیذ رئیسجمهور یا مناسبتهای مهمی چون اعیاد [[عید قربان|قربان]] و مانند آن باید از [[تلویزیون]] پخش شود، ولی دربارهٔ مسائل دیگر مربوط به ایشان باید با تشخیص خودشان باشد و بهرغم درخواست تلویحی هاشمی با تأکید بر اینکه [[امامخمینی]] در قلب مردم جای دارد، ایشان خاطرنشان کرد که قلب مردم در غیر این امور است و ایشان در گذشته نیز بدون اینکه [[رادیو]] و تلویزیون در میان باشد، با مردم تماس داشته و آنان به ایشان لطف داشتهاند و با این بیان برخاست خود تأکید کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۴۶–۳۴۷</ref>{{ببینید|رادیو|تلویزیون}} | ||
== امامخمینی از دیدگاه هاشمی == | == امامخمینی از دیدگاه هاشمی == | ||
هاشمی سادهزیستی و همکاری امامخمینی با خانواده را ستایش کرده و آن را برای خود آموزنده برشمرده است و ایشان را از نظر [[نظم]]، [[اخلاق]]، [[شجاعت]]، [[ایمان]] و [[تواضع]]، الگویی کامل در قرن حاضر دانسته و | هاشمی [[سادهزیستی]] و همکاری امامخمینی با خانواده را ستایش کرده و آن را برای خود آموزنده برشمرده است و ایشان را از نظر [[نظم]]، [[اخلاق]]، [[شجاعت]]، [[ایمان]] و [[تواضع]]، الگویی کامل در قرن حاضر دانسته و سادهزیستی ایشان را در روزهای اقامت در پاریس ستوده است؛ ازجمله اینکه ایشان در [[نوفل لوشاتو]] حاضر نشد خانه بزرگی را که او و دیگر همکارانش برای ایشان تدارک دیده بودند بپذیرد.<ref>هاشمی، خاطرات، ۲۳۲–۲۳۳</ref> وی که امامخمینی را مصلح قرن شمرده، مدیریت و هدایت انقلاب از سوی ایشان را تحسین کرده و ضمن بیان جزئیات پرواز بازگشتِ ایشان، از تعبّد و [[نماز شب]] و آرامش روحی ایشان هنگام بازگشت بهرغم خطرهای زیاد این پرواز را ستوده است.<ref>هاشمی، خاطرات، ۲۳۳–۲۴۴</ref> | ||
== چاپ خاطرات هاشمی == | == چاپ خاطرات هاشمی == |
نسخهٔ ۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۵۸
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | محمد هاشمی رفسنجانی بهرمانی |
زادروز | ۱۳۲۱ش |
شهر تولد | رفسنجان |
کشور تولد | ایران |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
پیشه | سیاستمدار |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | رئیس صدا و سیما، معاون اجرایی رئیسجمهور وقت |
محمد هاشمی، دانشجوی مبارز، سرپرست وزارت امور خارجه و رئیس سازمان صدا و سیما.
معرفی اجمالی
محمد هاشمی در هفتم شهریور ۱۳۲۱ در بهرمان از توابع رفسنجان به دنیا آمد.[۱] پدرش میرزاعلی هاشمی بهرمانی، اهل شهر رفسنجان بود که برای دوری از فشارهای دولت رضاشاه پهلوی به روستا مهاجرت کرد.[۲] محمد هاشمی در هفتسالگی به مکتب رفت و سه سال در آنجا به فراگیری قرآن، گلستان و بوستان سعدی مشغول بود.[۳] در دهسالگیِ او، مدرسهای در روستا تأسیس شد که با تعیین سطح از سوی معلم، هاشمی در کلاس سوم پذیرفته شد.[۴] وی دوره ابتدایی را در روستای محل زندگی خود گذراند، پس از آن به قم مهاجرت کرد و با سرپرستی برادرش اکبر هاشمی رفسنجانی، تحصیلات خود را به صورت حوزوی و جدید از سال ۱۳۳۶–۱۳۴۰ ادامه داد.[۵] برادران دیگر او محمود و احمد هاشمی نیز در این شهر حضور داشتند. محمد با برادرش احمد همزمان با تحصیل برای تأمین هزینههای زندگی، پس از آموزش ماشیننویسی، مؤسسه کوچکی به نام کانون هنر برای آموزش ماشیننویسی تأسیس کردند. آنان در فصل تابستان در این زمینه در شهرهای دیگر نیز فعالیت میکردند.[۶] از این امکانات، در دهه چهل برای تکثیر اعلامیههای امامخمینی استفادههای زیادی میشد.[۷]
هاشمی که در مدرسه حجتیه قم همحجره محمدجواد باهنر بود، مقدمات را نزد نصرالله بهرامی و احمد مطهری و کتاب سیوطی را نزد نعمتالله صالحی نجفآبادی فرا گرفت[۸] و از سال ۱۳۴۰ ادامه تحصیلات خود را در تهران و در مدارس شبانه دنبال کرد، در سال ۱۳۴۳ دیپلم ریاضی گرفت و در سال ۱۳۴۵ در رشته حسابداری عالی پذیرفته شد؛ اما به جهت علاقهنداشتن، از ادامه آن منصرف[۹] و در دفتر رئیس دانشگاه صنعتی آریامهر (صنعتی شریف) مشغول به کار شد. او اعلامیهها و درسهای ولایت فقیه امامخمینی در نجف را در این دانشگاه تکثیر میکرد.[۱۰] هاشمی در شهریور ۱۳۴۸ با ویزای توریستی به آمریکا رفت.[۱۱] پس از چهار ماه حضور در آمریکا، برای ورود به دانشگاه در امتحان تافل شرکت کرد و پذیرفته شد. او ویزای توریستی خود را به تحصیلی تبدیل کرد[۱۲] و پس از آن وارد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا شد و پس از چهار سال در رشته مدیریت صنعتی در مقطع کارشناسی فارغالتحصیل شد. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته اقتصاد گرفت و در دوره دکتری نیز شرکت کرد؛ ولی پس از شنیدن خبر ورود امامخمینی به پاریس، تحصیل را رها کرد و در مهر ۱۳۵۷ وارد پاریس شد.[۱۳]
آشنایی با امامخمینی
پیشینه آشنایی هاشمی با امامخمینی از طریق ارتباط برادر او، اکبر هاشمی رفسنجانی به دهه ۱۳۳۰ شمسی بر میگردد. زمانی که امامخمینی در مهمانی در خانه هاشمی رفسنجانی حضور یافت، محمد هاشمی از این طریق با ایشان آشنا شد.[۱۴] وی که در پخش اعلامیههای امامخمینی نقش داشت،[۱۵] در سال ۱۳۴۳ به سبب حمل کتاب و اعلامیه انقلابی، بازداشت و مدت یکماه زندانی شد.[۱۶] وی در سالهای اول حضور خود در آمریکا[۱۷] از طریق استفتای مسائل شرعی ارتباط خود را با امامخمینی تداوم بخشید.[۱۸] وی در پایهگذاری و اداره انجمن اسلامی دانشجویان مقیم آمریکا مشارکت فعال داشت و رابط و منتقلکننده آرای امامخمینی به دانشجویان بود.[۱۹]
هاشمی به همراه مصطفی چمران و علیمحمد ایزدی، در سال ۱۳۴۹ اساسنامه انجمن اسلامی گروه فارسیزبان را تنظیم کردند که هدف آن معرفی و تبیین ارزشهای اسلامی برای دانشجویان ایرانی خارج از کشور بود.[۲۰] آنان افزون بر کارهای تبلیغی، به افشاگری علیه رژیم پهلوی میپرداختند. کار آنان در حقیقت انعکاسی از مبارزات داخل کشور در خارج از ایران بود[۲۱] (ببینید: انجمنهای اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا).
هاشمی در سال ۱۳۵۴ به همراه برادر خود اکبر هاشمی رفسنجانی با گذرنامه جعلی به عراق رفت و با امامخمینی دیدار کرد.[۲۲] او که در آمریکا تحصیل میکرد، در آغاز مهر ۱۳۵۷ به کمک سیدحسین فرزند سیدمصطفی خمینی، از جلوگیری دولت کویت از ورود امامخمینی و تصمیم ایشان به سفر به پاریس آگاه شد و سه روز پس از ورود ایشان به پاریس، عازم فرانسه شد.[۲۳] وی در نوفل لوشاتو، در آغاز، خریدهای خانه امامخمینی را انجام میداد، پس از آن اقدام به خرید خودرو فولکس واگن کرد تا ایرانیهایی را که به دیدار امامخمینی میرفتند، از فرودگاه پاریس به نوفل لوشاتو برساند؛ همچنین گاهی به ترجمه بیانات امامخمینی در مصاحبه با خبرنگاران میپرداخت.[۲۴] او در پرواز امامخمینی به تهران همراه ایشان بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تشکیل حزب جمهوری اسلامی در ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ یکی از سی عضو شورای مرکزی این حزب شد و مسئولیت روابط بینالملل حزب را پذیرفت.[۲۵]
انتصابها پس از انقلاب
هاشمی در مهر ۱۳۵۸ زمانی که علیمحمد ایزدی وزیر کشاورزی بود، مدیرعامل سازمان تعاون روستایی شد و دو ماه پس از آن معاونت اداری مالی وزارت کشاورزی را بر عهده گرفت.[۲۶] در پی اختلاف محمدعلی رجایی، نخستوزیر با سیدابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور وقت بر سر تعیین وزیر امور خارجه، هاشمی با موافقت امامخمینی سرپرستی وزارت خارجه را بر عهده گرفت.[۲۷] شورای سرپرستی صدا و سیما در مرداد ۱۳۶۰ هاشمی را مدیرعامل این نهاد کرد[۲۸] و در چهارم تیر ۱۳۶۲ پس از بهوجودآمدن اختلاف میان وی و شورای سرپرستی، امامخمینی تمام مسئولیتهای مدیر عامل صدا و سیما را به او واگذار کرد[۲۹] و در عین حال با تعیین هیئتی مرکب از سران قوا و نخستوزیر، از آنان خواست به مطالب طرفین بدون کوچکترین اغماض رسیدگی کنند و تصمیم نهایی را بگیرند.[۳۰] وی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۳ رئیس صدا و سیما بود و از مهمترین کارهای او در زمان ریاست صدا و سیما پیریزی خط امامخمینی، حل مسائل موسیقی و کارمندان پیش از انقلاب، گسترش صدا و سیما مانند تأسیس شبکه سه در سال ۱۳۷۳ و شبکهها و دفاتر استانی و برونمرزی بود که در دوران ریاست او بنیان نهاده شد.[۳۱]
هاشمی در سالهای مدیریت صدا و سیما، همواره نظر امامخمینی را مبنای مدیریت خود قرار داده است[۳۲]؛ چنانکه در برخی موارد امامخمینی دیدگاههای خود دربارهٔ صدا و سیما را به وی ابلاغ میکرد[۳۳] و وی نیز دربارهٔ پخش برخی فیلمها و موسیقی و صحنههای ورزشی در برنامههای صدا و سیما و مخالفت برخی با آن از ایشان استفتا کرد و ایشان نظرکردن به این قبیل فیلمها و نمایشنامهها را بدون اشکال شرعی و بسیاری از آنها را آموزنده دانست؛ همینطور اکثر فیلمهای ورزشی و آهنگها را بیاشکال شمرد.[۳۴] وی خاطرنشان کرده است که امامخمینی دربارهٔ حفظ حریم اشخاص در صدا و سیما، بسیار حساس بود.[۳۵] هاشمی در دوره ریاست صدا و سیما در دیدار با امامخمینی با تأکید بر این مسئله که مردم به ایشان علاقه زیادی دارند، از ایشان خواست اجازه دهد در عیدها و مناسبتهای خاص، صدا و سیما از جماران پخش مستقیم داشته باشد تا مردم در سراسر کشور بتوانند به صورت زنده و مستقیم ایشان را ببینند و صدای ایشان را بشنوند ولی امامخمینی با این پیشنهاد مخالفت کرد و آن را به صلاح ندانست[۳۶]؛ چنانکه ایشان خطاب به هاشمی و معاونان وی، از وضعیتی که در صدا و سیما وجود داشت و بهطور مداوم از ایشان یاد میشد، اظهار ناخشنودی کرد و پابرهنگان و مردم عادی را صاحبان اصلی انقلاب و دارای حق قدردانی برشمرد. ایشان خاطرنشان کرد مسئولان باید برای مردم ارزش بیشتری قائل باشند و خود بر کارها نظارت کنند. ایشان تأکید کرد که تنها مسائل مهم مربوط به ایشان ازجمله مراسم تنفیذ رئیسجمهور یا مناسبتهای مهمی چون اعیاد قربان و مانند آن باید از تلویزیون پخش شود، ولی دربارهٔ مسائل دیگر مربوط به ایشان باید با تشخیص خودشان باشد و بهرغم درخواست تلویحی هاشمی با تأکید بر اینکه امامخمینی در قلب مردم جای دارد، ایشان خاطرنشان کرد که قلب مردم در غیر این امور است و ایشان در گذشته نیز بدون اینکه رادیو و تلویزیون در میان باشد، با مردم تماس داشته و آنان به ایشان لطف داشتهاند و با این بیان برخاست خود تأکید کرد[۳۷] (ببینید: رادیو و تلویزیون)
امامخمینی از دیدگاه هاشمی
هاشمی سادهزیستی و همکاری امامخمینی با خانواده را ستایش کرده و آن را برای خود آموزنده برشمرده است و ایشان را از نظر نظم، اخلاق، شجاعت، ایمان و تواضع، الگویی کامل در قرن حاضر دانسته و سادهزیستی ایشان را در روزهای اقامت در پاریس ستوده است؛ ازجمله اینکه ایشان در نوفل لوشاتو حاضر نشد خانه بزرگی را که او و دیگر همکارانش برای ایشان تدارک دیده بودند بپذیرد.[۳۸] وی که امامخمینی را مصلح قرن شمرده، مدیریت و هدایت انقلاب از سوی ایشان را تحسین کرده و ضمن بیان جزئیات پرواز بازگشتِ ایشان، از تعبّد و نماز شب و آرامش روحی ایشان هنگام بازگشت بهرغم خطرهای زیاد این پرواز را ستوده است.[۳۹]
چاپ خاطرات هاشمی
هاشمی سالها معاون اجرایی اکبر هاشمی رفسنجانی در دوره ریاست جمهوری وی و مسئول دفتر وی در ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و نیز عضو آن بوده است و خاطرات او از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است.
پانویس
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۳۳
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۲۷ و ۳۳
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۳۵
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۳۵–۳۶؛ هاشمی، سیاستمداران جوان، ۶۷۳
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۳۶
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۴۱؛ هاشمی رفسنجانی، هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۹۴
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۴۱
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۴۰
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۳۶ و ۳۹–۴۰
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۱۴۰–۱۴۳
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۳۶ و ۱۵۴
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۱۶۵
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۱۶۵
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۴۱–۴۲
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۴۱ و ۱۲۱–۱۲۲
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۱۳۸–۱۳۹
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۱۳۴۸
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۱۶۹
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۱۶۴–۱۶۶؛ حزب کارگزاران، کتاب اول حزب، ۶۳
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۱۷۱–۱۷۵
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۱۸۲–۱۸۳
- ↑ هاشمی رفسنجانی، هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۲۷۹–۲۸۰
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۲۲۱
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۲۲۸
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۲۸۳
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۲۶۶–۲۶۷
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۱۷
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۲۷۰
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۰۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۰۵
- ↑ هاشمی، بر هیچکس تحمیل نشدم، ۱۳–۱۴
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۱۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۴۴، ۳۰۷، ۴۰۳ و ۲۱/۲۵۱
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۹۰ و ۲۰/۴۴۶
- ↑ هاشمی، بر هیچکس تحمیل نشدم، ۱۴
- ↑ هاشمی، بر هیچکس تحمیل نشدم، ۱۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۴۶–۳۴۷
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۲۳۲–۲۳۳
- ↑ هاشمی، خاطرات، ۲۳۳–۲۴۴
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- حزب کارگزاران سازندگی، کتاب اول حزب کارگزاران سازندگی ایران، قم، ۱۳۷۸ش.
- محمد هاشمی، خاطرات محمد هاشمی، تدوین فاطمه یابنده، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- محمد هاشمی، بر هیچکس تحمیل نشدم، مصاحبه، مجله مدیریت ارتباطات، شماره ۱۵، ۱۳۹۰ش.
- محمد هاشمی، مصاحبه، چاپشده در سیاستمداران جوان، به کوشش علیرضا صلواتی، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- اکبر هاشمی رفسنجانی، هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، به اهتمام محسن هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
پیوند به بیرون
- سمیه تام، مقاله «محمد هاشمی»، دانشنامه امامخمینی، ج۱۰، ص۳۶۱–۳۶۵.