خانواده: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خانواده'''، نخستین و کوچکترین نهاد اجتماعی. | '''خانواده'''، نخستین و کوچکترین نهاد اجتماعی. | ||
خانواده؛ اهل خانه، گروهی که به دلیل قرابت یا زوجیت، همبستگی حقوقی و اجتماعی یافتهاند. | |||
در دوره باستان، زندگی زناشویی هسته آغازین خانواده محسوب میشد و اهمیت ویژهای داشت. چنان که در [[ادیان آسمانی]] نیز از جایگاه خاصی برخوردار است. | |||
خانواده در اسلام نهادی است که بر مبنای پیوند شرعی مرد و [[زن]] شکل میگیرد، ساماندهی آن بر پایه محبت است و باید با در نظر گرفتن حقوق والدین و خویشاوندان، در جهت بقا، تربیت نسل بشر و تأمین نیازهای معنوی و مادی، ایجاد شود. | |||
از نگاه امامخمینی [[تربیت]] و پرورش انسانها هدف بعثت انبیا(ع) بهشمار میرود و در این زمینه بیشترین نقش از آنِ خانواده است؛ زیرا خانواده مبدأ اصلی تربیت انسانها است، و وظیفه [[حکومت اسلامی]] در قبال خانواده، تأمین رفاه و آسایش، از بینبردن [[فقر]] و تلاش برای حل مشکلات خانوادهها، ازجمله مشکل مسکن آنان است. و از نظر ایشان عواملی چون: توقعات بیجا، عصبانیت، بدبینی، کمبود محبت، تزلزل اخلاقی و [[گناه|معصیت]] در خانواده موجب گسست روابط خانوادگی است. | |||
از اقدامات رژیم پهلوی در تزلزل خانوادهها، چنانکه [[امامخمینی]] اشاره کردهاست، ایجاد تردید در احکام ضروری اسلام درباره خانواده بود. ایشان در فروردین ۱۳۴۳ با طرح قانون خانواده که در آن رژیم مطرح شد، مخالفت کرد. | |||
امامخمینی برای خانواده خود یک الگوی تربیتی بود و حالات و رفتار ایشان در خانه بهترین مربی برای اعضای خانواده به حساب میآمد. رفتار ایشان با خانواده و مسائل آن، بر اساس حرمتگذاری و شخصیتدادن به افراد بود. | |||
== تعریف == | == تعریف == | ||
خانواده به معنای دودمان، تبار، اهل خانه، خاندان و اهل بیت آمدهاست.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۶/۸۲۹۲؛ عمید، فرهنگ فارسی، ۵۴۲.</ref> خانواده، کوچکترین سازمان اجتماعی است که شامل پدر و | خانواده به معنای دودمان، تبار، اهل خانه، خاندان و اهل بیت آمدهاست.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۶/۸۲۹۲؛ عمید، فرهنگ فارسی، ۵۴۲.</ref> خانواده، کوچکترین سازمان اجتماعی است که شامل پدر و [[مادر]]، فرزندان و گاه خویشان نزدیک از قبیل پدربزرگ، مادربزرگ، عروس یا داماد میشود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۴/۲۶۶۵.</ref> در تعریف حقوقی خانواده میتوان گفت خانواده گروهی است که به دلیل قرابت یا زوجیت (سببی و نسبی)، همبستگی حقوقی و اجتماعی یافتهاند.<ref>کاتوزیان، حقوق مدنی، ۱/۷–۱۰.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
تشکیل خانواده مرحله مهمی از زندگی فرد و کنش متقابل مرد و زنی است که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیدهاند.<ref>منصور، مجموعه قوانین، ۴۳–۴۴.</ref> همه جامعهشناسان، بر اهمیت خانواده در حیات اجتماعی، به عنوان واحدی اجتماعی با ابعاد گوناگون زیستی، اقتصادی، حقوقی، روانی و جامعهشناختی تأکید دارند. در واقع خانواده نمادی است که مانند آینه، عناصر اصلی جامعه و انعکاسی از نابسامانیهای اجتماعی را در خود دارد و خود نیز از مهمترین عوامل مؤثر بر [[جامعه]] است و هیچ جامعهای نمیتواند به سلامت برسد مگر با داشتن خانوادههای سالم.<ref>ساروخانی، مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، ۱۳۶.</ref> | تشکیل خانواده مرحله مهمی از زندگی فرد و کنش متقابل مرد و زنی است که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیدهاند.<ref>منصور، مجموعه قوانین، ۴۳–۴۴.</ref> همه جامعهشناسان، بر اهمیت خانواده در حیات اجتماعی، به عنوان واحدی اجتماعی با ابعاد گوناگون زیستی، اقتصادی، حقوقی، روانی و جامعهشناختی تأکید دارند. در واقع خانواده نمادی است که مانند آینه، عناصر اصلی جامعه و انعکاسی از نابسامانیهای اجتماعی را در خود دارد و خود نیز از مهمترین عوامل مؤثر بر [[جامعه]] است و هیچ جامعهای نمیتواند به سلامت برسد مگر با داشتن خانوادههای سالم.<ref>ساروخانی، مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، ۱۳۶.</ref> | ||
براساس متون دینی، حضرت آدم (ع) و حضرت حوا (س)، نخستین خانواده هستهای روی زمین را شکل دادند.<ref>استادی و سالاریفر، نقش عوامل عاطفی روانی در تحکیم خانواده از منظر آیات و روایات، ۴۶.</ref> نهاد خانواده در طول تاریخ، فراز و نشیب بسیاری پشت سر گذاشتهاست. با وجودی که در بیشتر دورانها بنا به دلایل مختلف ازجمله شرایط جسمی و مسائل اقتصادی، محور خانوادهها مردان بودهاند یا به عبارت دیگر «مردسالاری» در خانوادهها دیده میشود، در نگاشتههای تاریخی وجود خانوادههای اولیه با محوریت زنان نیز ثبت شده که از آنها با عنوان «مادرسالار» یاد میشود. در این خانوادهها مادران ستون اصلی خانواده بودند و رهبری در امور اقتصادی، آیینی و جادویی به آنان تعلق داشتهاست.<ref>رید، پدرسالاری، ۴۷.</ref> | براساس متون دینی، [[حضرت آدم (ع)]] و [[حضرت حوا (س)]]، نخستین خانواده هستهای روی زمین را شکل دادند.<ref>استادی و سالاریفر، نقش عوامل عاطفی روانی در تحکیم خانواده از منظر آیات و روایات، ۴۶.</ref> نهاد خانواده در طول تاریخ، فراز و نشیب بسیاری پشت سر گذاشتهاست. با وجودی که در بیشتر دورانها بنا به دلایل مختلف ازجمله شرایط جسمی و مسائل اقتصادی، محور خانوادهها مردان بودهاند یا به عبارت دیگر «مردسالاری» در خانوادهها دیده میشود، در نگاشتههای تاریخی وجود خانوادههای اولیه با محوریت [[زن|زنان]] نیز ثبت شده که از آنها با عنوان «مادرسالار» یاد میشود. در این خانوادهها [[مادر|مادران]] ستون اصلی خانواده بودند و رهبری در امور اقتصادی، آیینی و جادویی به آنان تعلق داشتهاست.<ref>رید، پدرسالاری، ۴۷.</ref> | ||
== خانواده در دوره باستان == | == خانواده در دوره باستان == | ||
در دوره باستان، زندگی زناشویی هسته آغازین خانواده محسوب میشد و اهمیت ویژهای داشت.<ref>آزاد ارمکی، جامعهشناسی خانواده ایرانی، ۶۲.</ref> این معنا در منابع زردشتی نیز آمدهاست که مقام مردی که همسر داشته باشد، بالاتر از مقام مرد بدون زن است<ref>عنبرسوز، زن در ایران باستان، ۹۸؛ اوستا، یسنا، هات ۷</ref>). بزرگداشت آیین نیاکان و همچنین بزرگان خانواده دلیل دیگری برای تشکیل و اهمیت خانواده در دنیای باستان بود؛ زیرا با | در دوره باستان، زندگی زناشویی هسته آغازین خانواده محسوب میشد و اهمیت ویژهای داشت.<ref>آزاد ارمکی، جامعهشناسی خانواده ایرانی، ۶۲.</ref> این معنا در منابع زردشتی نیز آمدهاست که مقام مردی که همسر داشته باشد، بالاتر از مقام مرد بدون زن است<ref>عنبرسوز، زن در ایران باستان، ۹۸؛ اوستا، یسنا، هات ۷.</ref>). بزرگداشت آیین نیاکان و همچنین بزرگان خانواده دلیل دیگری برای تشکیل و اهمیت خانواده در دنیای باستان بود؛ زیرا با [[ازدواج]]، تولد فرزندی که وارث و مدافع آیین نیاکان باشد ممکن میشد.<ref>مظاهری، خانواده ایرانی در روزگار پیش از اسلام، ۱۲.</ref> بهطور کلی ازدواج در تمام ادیان از نوعی تقدس برخوردار است؛ زیرا بسیاری از ابعاد زیستی، اقتصادی، عاطفی روانی و اجتماعی زندگی را پوشش میدهد.<ref>ساروخانی، مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، ۲۳–۲۴.</ref> بسیاری از ادیان و جوامع بشری مراسم ازدواج را در عبادتگاهها برگزار میکنند. زرتشتیان در آتشکده، یهودیان در کنیسه و مسیحیان در کلیسا پیمان زناشویی میبندند. در عهد عتیق و آموزههای یهودیان، ازدواج، فرمان خدا خوانده شده و از رابطه جنسی در چارچوب ازدواج تجلیل شدهاست.<ref>اشتاین سالتز، سیری در تلمود، ۱۹۳–۱۹۸.</ref> در [[دین یهود]] تشکیل خانواده و ازدواج فریضه اصلی محسوب میشود و ازجمله وظایف انسانی است.<ref>آنترمن، باورها و آئینهای یهودی، ۲۲۴.</ref> از آنجا که خانواده در یهودیت کانون فعالیت دینی بهشمار میرود، نه تنها بخش اساسیِ حیات اجتماعی، بلکه محیطی مقدماتی برای ظهور مناسک دینی نیز قلمداد میگردد.<ref>بوجاری و پرچم، بررسی تطبیقی جایگاه و اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام و یهودیت، ۳۳.</ref> در این دین از خانواده زیر عنوان نخستین فرمان الهی به آدم ابوالبشر،<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۱، ۲۸.</ref> کاملکننده انسان<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۵، ۱–۲.</ref> و محل اتحاد و یکیشدن زن و مرد<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۲، ۲۴.</ref> نام برده شدهاست. مسیحیان نیز ازدواج و تشکیل خانواده را صرفاً امر دنیوی نمیدانند و آن را نشانه محبت خدا به بشریت میخوانند.<ref>سیف، تئوری رشد خانواده، ۸۶–۸۷.</ref> در برخی گرایشهای مسیحیت بیشترین منع دربارهٔ [[طلاق]] وجود دارد.<ref>سیف، تئوری رشد خانواده، ۱۳۶.</ref> از نگاه کتاب مقدس در آغاز خلقت، خداوند مرد و زن را آفرید و به مرد دستور داد برای همیشه به زن خود بپیوندد؛ از اینرو هیچ انسانی حق ندارد این پیوند خدایی را به جدایی بکشاند.<ref>کتاب مقدس، متی، ب۱۹، ۳–۷.</ref> اساسیترین هدف تشکیل خانواده نزد مسیحیان تربیت فرزندان پاک و پارسا بوده و تنها راه پیدایش نسل پاک، بنیاد نهادن یک خانواده سالم است.<ref>سکری سرور، نظام الزواج فی الشرایع الیهودیة و المسیحیه، ۹۲.</ref> | ||
از سوی دیگر، تا میانههای قرن نوزدهم میلادی، تصور عمومی از خانواده و شکل مطلوب آن، خانواده گسترده (پدرسالار) بود. این خانواده، در واقع یک واحد تولیدی ـ مصرفی خودکفا بود و تمام افرادی که این واحد اقتصادی را میچرخاندند، از ارباب تا برده و مستخدم، جزیی از این خانواده بهشمار میرفتند.<ref>اعزازی، جامعهشناسی خانواده، ۹–۱۱.</ref> از اوایل قرن بیستم خانواده هستهای که شامل زن و شوهر و فرزندان است، عمومیت یافت و به عنوان واقعیتی اجتماعی خود را در برابر خانواده گسترده به اثبات رساند.<ref>اعزازی، جامعهشناسی خانواده، ۱۶.</ref> از آنجا که در طول تاریخ همراه با دگرگونیهای اجتماعی، خانواده نیز تغییرشکل داده و مثلاً جدایی محل کار و زندگی، سبب پیدایش خانواده هستهای شدهاست؛ پیشرفتهای فناوری و تغییرات اجتماعی در آینده نیز، شکلهای جدیدی از خانواده را ایجاد خواهد کرد؛ چنانکه هماکنون هم در غرب و بسیاری از مناطق دنیا، خانواده هستهای کاهش یافتهاست؛ اگرچه در کشورهایی مانند ایران، هنوز با توجه به آمار، خانواده هستهای اکثریت دارد.<ref>اعزازی، جامعهشناسی خانواده، ۹۴–۹۵.</ref> | از سوی دیگر، تا میانههای قرن نوزدهم میلادی، تصور عمومی از خانواده و شکل مطلوب آن، خانواده گسترده (پدرسالار) بود. این خانواده، در واقع یک واحد تولیدی ـ مصرفی خودکفا بود و تمام افرادی که این واحد اقتصادی را میچرخاندند، از ارباب تا برده و مستخدم، جزیی از این خانواده بهشمار میرفتند.<ref>اعزازی، جامعهشناسی خانواده، ۹–۱۱.</ref> از اوایل قرن بیستم خانواده هستهای که شامل زن و شوهر و فرزندان است، عمومیت یافت و به عنوان واقعیتی اجتماعی خود را در برابر خانواده گسترده به اثبات رساند.<ref>اعزازی، جامعهشناسی خانواده، ۱۶.</ref> از آنجا که در طول تاریخ همراه با دگرگونیهای اجتماعی، خانواده نیز تغییرشکل داده و مثلاً جدایی محل کار و زندگی، سبب پیدایش خانواده هستهای شدهاست؛ پیشرفتهای فناوری و تغییرات اجتماعی در آینده نیز، شکلهای جدیدی از خانواده را ایجاد خواهد کرد؛ چنانکه هماکنون هم در غرب و بسیاری از مناطق دنیا، خانواده هستهای کاهش یافتهاست؛ اگرچه در کشورهایی مانند ایران، هنوز با توجه به آمار، خانواده هستهای اکثریت دارد.<ref>اعزازی، جامعهشناسی خانواده، ۹۴–۹۵.</ref> | ||
== خانواده در اسلام == | == خانواده در اسلام == | ||
در آیات قرآن کریم و ادبیات صدر اسلام، واژههای مختلفی بر مفهوم ساختار خانوادگی دلالت میکنند؛ چنانکه با در نظر گرفتن تفاوتهای معنایی آنها، شاید بتوان صورتهای مختلف خانواده از خانواده هستهای تا گستردهترین شکل خانواده را در میان آنها یافت؛ به عنوان نمونه در آیات قرآن، یکی از معانی «آل»، خاندان است که گویا شامل خاندان بسیار گسترده و همه فرزندان و نسل میشود | در آیات قرآن کریم و ادبیات صدر اسلام، واژههای مختلفی بر مفهوم ساختار خانوادگی دلالت میکنند؛ چنانکه با در نظر گرفتن تفاوتهای معنایی آنها، شاید بتوان صورتهای مختلف خانواده از خانواده هستهای تا گستردهترین شکل خانواده را در میان آنها یافت؛ به عنوان نمونه در آیات قرآن، یکی از معانی «آل»، خاندان است که گویا شامل خاندان بسیار گسترده و همه فرزندان و نسل میشود<ref>نساء، ۵۴.</ref> و واژههایی چون اهل<ref>قصص، ۲۹؛ عنکبوت، ۳۲؛ نساء، ۹۲؛ راغب، ۹۶.</ref> و بیت<ref>هود، ۷۳؛ احزاب، ۳۳؛ راغب، ۱۵۱–۱۵۲.</ref> به خانواده در مقیاسی کوچکتر اشاره دارد. | ||
خانواده از نگاه اسلامی نهادی است که بر مبنای پیوند شرعی مرد و [[زن]] شکل میگیرد، ساماندهی آن بر پایه محبت است و باید با در نظر گرفتن حقوق والدین و خویشاوندان، در جهت بقا، تربیت نسل بشر و تأمین نیازهای معنوی و مادی، ایجاد شود.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۷/۲۵۹.</ref> ازدواج، که آیاتی از قرآن | خانواده از نگاه اسلامی نهادی است که بر مبنای پیوند شرعی مرد و [[زن]] شکل میگیرد، ساماندهی آن بر پایه محبت است و باید با در نظر گرفتن حقوق والدین و خویشاوندان، در جهت بقا، تربیت نسل بشر و تأمین نیازهای معنوی و مادی، ایجاد شود.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۷/۲۵۹.</ref> ازدواج، که آیاتی از [[قرآن|قرآن کریم]]، آن را امری تکوینی میداند،<ref>نبأ، ۸؛ روم، ۲۱؛ فاطر، ۱۱؛ شوری، ۱۱.</ref> پیمانی است محکم،<ref>نساء، ۲۱.</ref> بلکه محکمترین قراردادی است که از دوستی شدید و محبت متقابل بین زن و شوهر ناشی میشود<ref>روم، ۲۱.</ref> و برای این قرارداد، شرایط ویژهای نیز ذکر شدهاست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۲۹/ ۵–۸.</ref> تأکید قرآن بر تشکیل خانواده از طریق ازدواج، با هدف ادامه نسل<ref>شوری، ۱۱.</ref> و تأمین نیازهای عاطفی و غریزی<ref>روم، ۲۱.</ref> است. قرآن زن و شوهر را پوشاننده نواقص و عیوب و مَحرم اسرار هم میداند<ref>بقره، ۱۸۷.</ref> و مردم را به تشکیل خانواده بر اساس ایمان دعوت میکند.<ref>بقره، ۲۲۱؛ نور، ۳ و ۳۲.</ref> روایات اسلامی نیز تولید و تربیت نسل مؤمن را از ارزشمندترین کارها معرفی میکنند<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۴.</ref>؛ همچنانکه شوهرداری را همردیف جهاد مجاهدان<ref>کلینی، الکافی، ۵/۹.</ref> و تلاش مرد برای تأمین هزینه زندگی را همسان [[جهاد]] و قتال با دشمنان دین<ref>کلینی، الکافی، ۵/۸۸.</ref> بر میشمرند {{ببینید|ازدواج}} در روایات، کانون خانواده محبوبترین کانون نزد خداوند است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۰۰/۲۲۲.</ref> و ازدواج، [[سنت|سنت رسولالله (ص)]]<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۵.</ref> و مایه احراز نصف دین<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۰۳/۲۰۲.</ref> معرفی شدهاست؛ بنابراین روایات، خانواده سهم بسزایی در تربیت فرزندان در پیش، هنگام و پس از تولد دارد.<ref>کلینی، الکافی، ۶/۱۷–۵۱؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۳/۴۸۱؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۲۲۲.</ref> | ||
از نگاه امامخمینی تربیت و پرورش انسانها بزرگترین مسئله و هدف بعثت انبیا (ع) بهشمار میرود<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۴/۷.</ref> و در این زمینه بیشترین نقش از آنِ خانواده است<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲ و ۸/۳۶۳.</ref>؛ زیرا خانواده مبدأ اصلی تربیت انسانها<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳</ref> و زیربنای مسئولیتها و ساختن فرزندان سالم است<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۵</ref>؛ بنابراین این نهاد نقش مهمی در سلامت جامعه دارد و مبدأ اصلاحات یا فسادهای جوامع بهشمار میرود<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۵۰۴.</ref> و اگر خانوادهها (از نظر اخلاقی) متزلزل شوند، بنیان جامعه متزلزل خواهد شد.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۲۱/۴۸۵.</ref> امامخمینی معتقد بود قوانین بشری تنها بُعد مادی را در تدوین قوانین خانواده در نظر گرفتهاند<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۶/۴۱–۴۲.</ref>؛ در صورتی که اسلام به انسانسازی و تشکیل خانواده توجه ویژه دارد و هدف، تبدیل افراد به انسانی الهی است<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۵/۳۲۷–۳۲۸ و ۶/۴۱–۴۲.</ref>؛ از همینرو دربارهٔ ابعاد مادی و معنوی آن برنامه ارائه کردهاست.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۶/۲۰۰–۲۰۱.</ref> ایشان تأکید میکرد اصلاح جامعه بدون مهیاکردن زمینه تربیتیِ مناسب برای پرورش نسلی خودساخته و خداجو امکانپذیر نیست<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۹۱–۹۲.</ref> و خانواده محلی برای تربیت انسان است و در نظر اسلام هم اهمیت ویژهای دارد.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۹/۴۵۷.</ref> از نظر ایشان خانواده باید مانند مدرسه باشد و پدران و مادران، معلمان این مدرسه، تا با آموزش احکام اسلام و تهذیب اخلاق نونهالان، به تربیت صحیح جوانانی همت گمارند که مقدرات آینده کشور و ملت به دست آنهاست.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲.</ref> | از نگاه امامخمینی تربیت و پرورش انسانها بزرگترین مسئله و هدف بعثت انبیا (ع) بهشمار میرود<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۴/۷.</ref> و در این زمینه بیشترین نقش از آنِ خانواده است<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲ و ۸/۳۶۳.</ref>؛ زیرا خانواده مبدأ اصلی تربیت انسانها<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.</ref> و زیربنای مسئولیتها و ساختن فرزندان سالم است<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۵.</ref>؛ بنابراین این نهاد نقش مهمی در سلامت [[جامعه]] دارد و مبدأ اصلاحات یا فسادهای جوامع بهشمار میرود<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۵۰۴.</ref> و اگر خانوادهها (از نظر اخلاقی) متزلزل شوند، بنیان جامعه متزلزل خواهد شد.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۲۱/۴۸۵.</ref> [[امامخمینی]] معتقد بود قوانین بشری تنها بُعد مادی را در تدوین قوانین خانواده در نظر گرفتهاند<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۶/۴۱–۴۲.</ref>؛ در صورتی که اسلام به انسانسازی و تشکیل خانواده توجه ویژه دارد و هدف، تبدیل افراد به انسانی الهی است<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۵/۳۲۷–۳۲۸ و ۶/۴۱–۴۲.</ref>؛ از همینرو دربارهٔ ابعاد مادی و معنوی آن برنامه ارائه کردهاست.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۶/۲۰۰–۲۰۱.</ref> ایشان تأکید میکرد اصلاح جامعه بدون مهیاکردن زمینه تربیتیِ مناسب برای پرورش نسلی خودساخته و خداجو امکانپذیر نیست<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۹۱–۹۲.</ref> و خانواده محلی برای تربیت انسان است و در نظر [[اسلام]] هم اهمیت ویژهای دارد.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۹/۴۵۷.</ref> از نظر ایشان خانواده باید مانند مدرسه باشد و پدران و مادران، معلمان این مدرسه، تا با آموزش احکام اسلام و تهذیب اخلاق نونهالان، به تربیت صحیح جوانانی همت گمارند که مقدرات آینده کشور و [[مردم|ملت]] به دست آنهاست.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲.</ref> | ||
از سوی دیگر، در نگاه امامخمینی وظیفه حکومت اسلامی در قبال مردم جامعه که خانواده، اصلیترین نهاد آن است، تأمین رفاه و آسایش،<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۴/۲۰۱؛ ۶/۴۶۴ و ۷/۴۰۱.</ref> از بینبردن فقر و نابسامانی آنان<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۳/۴۶۸ و ۵/۱۵۵، ۴۴۸.</ref> و تلاش برای حل مشکلات خانوادهها، ازجمله مشکل مسکن آنان است.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۶/۲۹۷؛ ۱۷/۳۰۲ و ۱۸/۵۲۶</ref> ایشان با تأکید بر این نکته که خانواده مبنای جامعه است و در صورت تزلزل خانواده، کل جامعه متزلزل خواهد شد، آسانبودن شرایط ازدواج و مشکلبودن شرایط طلاق را از عوامل تأثیرگذار در تحکیم خانواده میدانست و به دقت در رعایت آن سفارش میکرد.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۰۷–۱۰۸ و ۲۱/۴۸۵–۴۸۶.</ref> طبق اصل ۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز، خانواده، واحد بنیادین و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است که همه قوانین و مقررات باید در جهت سهولت تشکیل آن، پاسداری از قداست آن و استواری روابط اعضا بر پایه اخلاق و حقوق اسلامی باشد. | از سوی دیگر، در نگاه امامخمینی وظیفه [[حکومت اسلامی]] در قبال مردم جامعه که خانواده، اصلیترین نهاد آن است، تأمین [[رفاه]] و آسایش،<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۴/۲۰۱؛ ۶/۴۶۴ و ۷/۴۰۱.</ref> از بینبردن [[فقر]] و نابسامانی آنان<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۳/۴۶۸ و ۵/۱۵۵، ۴۴۸.</ref> و تلاش برای حل مشکلات خانوادهها، ازجمله مشکل مسکن آنان است.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۶/۲۹۷؛ ۱۷/۳۰۲ و ۱۸/۵۲۶.</ref> ایشان با تأکید بر این نکته که خانواده مبنای جامعه است و در صورت تزلزل خانواده، کل جامعه متزلزل خواهد شد، آسانبودن شرایط ازدواج و مشکلبودن شرایط [[طلاق]] را از عوامل تأثیرگذار در تحکیم خانواده میدانست و به دقت در رعایت آن سفارش میکرد.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۰۷–۱۰۸ و ۲۱/۴۸۵–۴۸۶.</ref> طبق اصل ۱۰ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی جمهوری اسلامی]] نیز، خانواده، واحد بنیادین و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است که همه قوانین و مقررات باید در جهت سهولت تشکیل آن، پاسداری از قداست آن و استواری روابط اعضا بر پایه [[اخلاق]] و حقوق اسلامی باشد. | ||
== خانواده در زمان پهلوی == | == خانواده در زمان پهلوی == | ||
تمایل شدید رژیم پهلوی به گسترش فرهنگ غربی، شکلدهنده جریانهای عظیمی از تحولات فرهنگی و تربیتی جامعه ایران شد. در این فرایند نوسازی به شیوه غربی که در دوران رضاشاه پهلوی آغاز شد و محمدرضا پهلوی آن را ادامه داد،<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۷۴–۱۷۵.</ref> هسته خانواده سنتی رو به افول نهاد و شیوه جدید زندگی با تکیه بر جنبههای مختلف تجدد غربی تبلیغ شد.<ref>جمعی از مؤلفان، پهلویها، ۱۰۱–۱۰۳.</ref> این رویگردانی از فرهنگ سنتی و دینی باعث شد افراد خانواده که باورها و آداب دینی را رعایت میکردند به حاشیه رانده شوند.<ref>صفری، الگوی اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی، ۱۱.</ref> | تمایل شدید [[رژیم پهلوی]] به گسترش فرهنگ غربی، شکلدهنده جریانهای عظیمی از تحولات فرهنگی و تربیتی جامعه ایران شد. در این فرایند نوسازی به شیوه غربی که در دوران [[رضاشاه پهلوی]] آغاز شد و [[محمدرضا پهلوی]] آن را ادامه داد،<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۷۴–۱۷۵.</ref> هسته خانواده سنتی رو به افول نهاد و شیوه جدید زندگی با تکیه بر جنبههای مختلف تجدد غربی تبلیغ شد.<ref>جمعی از مؤلفان، پهلویها، ۱۰۱–۱۰۳.</ref> این رویگردانی از فرهنگ سنتی و دینی باعث شد افراد خانواده که باورها و آداب دینی را رعایت میکردند به حاشیه رانده شوند.<ref>صفری، الگوی اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی، ۱۱.</ref> | ||
از نظر امامخمینی وابستگی به غرب و شرق در دوران پهلوی موجب شد جوانان در خانواده از تربیت اسلامی دور شوند<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۴–۲۴۵.</ref> و یکی از اقدامات مهم محمدرضا پهلوی در تزلزل بنیان خانواده و انحراف جوانان از مسائل اصلی زندگی، ترویج مراکز فساد و فحشا و تلاش برای جذب جوانان به این مراکز بود.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۴/۵۱۳؛ ۹/۲۴۱ و ۱۲/۹۰.</ref> {{ببینید|جوان}} همچنین تبلیغ امور غیراخلاقی در میان | از نظر امامخمینی وابستگی به غرب و شرق در دوران پهلوی موجب شد جوانان در خانواده از تربیت اسلامی دور شوند<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۴–۲۴۵.</ref> و یکی از اقدامات مهم محمدرضا پهلوی در تزلزل بنیان خانواده و [[انحراف]] جوانان از مسائل اصلی زندگی، ترویج مراکز فساد و فحشا و تلاش برای جذب جوانان به این مراکز بود.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۴/۵۱۳؛ ۹/۲۴۱ و ۱۲/۹۰.</ref> {{ببینید|جوان}} همچنین تبلیغ امور غیراخلاقی در میان [[زن|بانوان]]، باعث از بینرفتن عفت آنان و در نتیجه سستشدن بنیان خانوده میشد<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۳/۳۷۰؛ ۱۰/۱۸۴؛ ۱۴/۳۵۵ و ۱۸/۴۰۱.</ref> {{ببینید|زن}} در این دوره نهادهایی برای شکلدهی خانواده با الگوی غربی، تأسیس شدند که ازجمله آنها میتوان به سازمان زنان ایران اشاره کرد. یکی از کارکردهای این نهادها ترویج فرهنگ غربی از راه مبارزه با مظاهر مذهبی جامعه ایران بود.<ref>ساناساریان، جنبش حقوق زنان در ایران، ۱۲۵.</ref> | ||
یکی دیگر از اقدامات رژیم دراینباره، چنانکه امامخمینی اشاره کردهاست، ایجاد تردید در احکام ضروری اسلام و قرآن دربارهٔ خانواده بود.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱/۲۶۲.</ref> ایشان در فروردین ۱۳۴۳ با طرح قانون خانواده که در آن رژیم مطرح شد صریحاً مخالفت کرد و آن را بر خلاف احکام ضروری اسلام و قرآن دانست.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱/۲۶۲.</ref> در همین سال مقالهای نیز با عنوان «طرح قانون خانواده بر مبنای اصل تساوی حقوق زن و مرد»، در مجله اطلاعات بانوان منتشر شد که احکام اسلامی در خصوص حریم خانواده، مانند قانون عده طلاق یا | یکی دیگر از اقدامات رژیم دراینباره، چنانکه امامخمینی اشاره کردهاست، ایجاد تردید در احکام ضروری اسلام و قرآن دربارهٔ خانواده بود.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱/۲۶۲.</ref> ایشان در فروردین ۱۳۴۳ با طرح قانون خانواده که در آن رژیم مطرح شد صریحاً مخالفت کرد و آن را بر خلاف احکام ضروری اسلام و قرآن دانست.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱/۲۶۲.</ref> در همین سال مقالهای نیز با عنوان «طرح قانون خانواده بر مبنای اصل تساوی حقوق زن و مرد»، در مجله اطلاعات بانوان منتشر شد که احکام اسلامی در خصوص حریم خانواده، مانند قانون [[عده طلاق]] یا [[عده وفات|وفات]]، قانون ارث و سایر قوانین جزایی اسلام را رد میکرد.<ref>منوچهریان، طرح قانون خانواده بر مبنای اصل تساوی حقوق زن و مرد.</ref> این مقاله با مخالفت علما و مردم روبهرو شد و به تعطیلی [[بازار]] انجامید.<ref>طالبی دارابی، جایگاه ۱۹ دی ۱۳۵۶ در انقلاب اسلامی، ۵۲.</ref> [[امامخمینی]] دولت را به دلیل اجازه انتشار طرح قانون خانواده محکوم کرد و از [[محمدتقی فلسفی]] درخواست کرد دراینباره از دولت، توضیح بخواهد.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱/۳۵۳–۳۵۴.</ref> پس از طرح این قانون تلاش رژیم پهلوی و فعالان عرصه زنان برای غربیکردن خانواده ایرانی با استقبال اندکی از مردم روبهرو شد<ref>احمدی خراسانی، سناتور، ۳۱۶.</ref> و عملاً به شکست انجامید. در سالهای بعد تا [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] نهادهای فرهنگی در رژیم پهلوی نقش بسزایی در ترویج الگوی خانواده غربی در [[جامعه]] ایفا کردند که از آن جمله میتوان به نقش رسانههای گروهی بهخصوص [[تلویزیون]] و [[سینما]] اشاره کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۵۰.</ref> | ||
== وظایف خانواده == | == وظایف خانواده == | ||
هر یک از اعضای خانواده در قبال دیگر اعضا وظایفی دارند که با نادیدهگرفتن آن، جایگاه خانواده به مخاطره میافتد. از مهمترین وظایف همسران، سازگاری و تطابق با شرایط هم،<ref>مینو چین، خانواده و خانواده درمانی، ۸۷.</ref> برآوردهساختن نیازهای عاطفی و ایجاد رابطهای مطلوب با یکدیگر<ref>سالاریفر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، ۷۷.</ref> است. امامخمینی که خانواده امیرالمؤمنین علی (ع) و حضرت فاطمه (س) را الگوی خانوادهای الهی شمردهاست،<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۶/۸۷–۸۸.</ref> تأکید داشت محیط خانواده باید محیط محبت باشد<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.</ref> و اعضای خانواده باید با مهربانی و عطوفت و وفاداری<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱/۴۲۸؛ ۳/۲۹۳ و ۱۶/۲۲۶.</ref> با یکدیگر رفتار کنند و با هم یکدل و یکجهت باشند.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۶/۲۲۶.</ref> ایشان خاطرنشان کردهاست نوع رفتار پدر و مادر با هم، بر تربیت فرزندان اثرگذار است و رفتار توأم با مهر و محبت و اخلاق | هر یک از اعضای خانواده در قبال دیگر اعضا وظایفی دارند که با نادیدهگرفتن آن، جایگاه خانواده به مخاطره میافتد. از مهمترین وظایف همسران، سازگاری و تطابق با شرایط هم،<ref>مینو چین، خانواده و خانواده درمانی، ۸۷.</ref> برآوردهساختن نیازهای عاطفی و ایجاد رابطهای مطلوب با یکدیگر<ref>سالاریفر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، ۷۷.</ref> است. امامخمینی که خانواده امیرالمؤمنین علی (ع) و [[حضرت فاطمه زهرا(س)|حضرت فاطمه (س)]] را الگوی خانوادهای الهی شمردهاست،<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۶/۸۷–۸۸.</ref> تأکید داشت محیط خانواده باید محیط محبت باشد<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.</ref> و اعضای خانواده باید با مهربانی و عطوفت و وفاداری<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱/۴۲۸؛ ۳/۲۹۳ و ۱۶/۲۲۶.</ref> با یکدیگر رفتار کنند و با هم یکدل و یکجهت باشند.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۶/۲۲۶.</ref> ایشان خاطرنشان کردهاست نوع رفتار پدر و مادر با هم، بر تربیت فرزندان اثرگذار است و رفتار توأم با مهر و محبت و [[اخلاق|اخلاق اسلامی]]، بهطور طبیعی بر فرزندان تأثیر مثبت دارد.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.</ref> | ||
فرزندان و والدین در برابر هم وظایفی دارند. از مهمترین وظایف والدین، پرورش روحی و جسمی فرزندان است. فرزند از نگاه اسلامی، امانت، عطیه و موهبتی الهی است.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۵/۱۱۲.</ref> امامخمینی وظیفه والدین، بهویژه مادر را در تربیت فرزندان بسیار سنگین میدانست و بر سالمسازی محیط خانواده، تأکید داشت.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳ و ۱۵/۲۴۵.</ref> {{ببینید|تعلیم و تربیت}} ایشان به تربیت عملی، یعنی تأثیرگذاری اعمال و رفتار پدر و مادر بر فرزندان معتقد بود<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۵۵.</ref> و باور داشت والدین همواره نقش معلم را بر عهده دارند<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲.</ref> و خانواده باید محل تربیت علمی، دینی و تهذیب اخلاقی فرزندان باشد<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۵۰۴.</ref> و زمینههای رشد اجتماعی و سیاسی فرزندان را آماده کند | فرزندان و والدین در برابر هم وظایفی دارند. از مهمترین وظایف والدین، پرورش روحی و جسمی فرزندان است. فرزند از نگاه اسلامی، امانت، عطیه و موهبتی الهی است.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۵/۱۱۲.</ref> امامخمینی وظیفه والدین، بهویژه [[مادر]] را در تربیت فرزندان بسیار سنگین میدانست و بر سالمسازی محیط خانواده، تأکید داشت.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳ و ۱۵/۲۴۵.</ref> {{ببینید|تعلیم و تربیت}} ایشان به تربیت عملی، یعنی تأثیرگذاری اعمال و رفتار پدر و مادر بر فرزندان معتقد بود<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۵۵.</ref> و باور داشت والدین همواره نقش معلم را بر عهده دارند<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲.</ref> و خانواده باید محل تربیت علمی، دینی و تهذیب اخلاقی فرزندان باشد<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۵۰۴.</ref> و زمینههای رشد اجتماعی و سیاسی فرزندان را آماده کند.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۶/۱۹۹.</ref> ایشان از پدران و مادران میخواست مراقب فرزندان نوجوان و [[جوان]] خود باشند تا فریب افراد منافق و منحرف را نخورند.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۵–۲۴۶.</ref> {{ببینید|جوان}} ایشان با در نظر گرفتن وظایف فرزندان در قبال والدین بهویژه مادران، بر احترام به مادر و اطاعت و جلب رضایت او<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۳/۲۹۳.</ref> و خدمت به مادر<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۷/۷۰.</ref> تأکید میکرد و رضای خدا و [[سعادت و شقاوت|سعادت]] دنیا و آخرت را در خدمت به مادر میدانست.<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۳/۲۹۳.</ref> {{ببینید|مادر}} | ||
== عوامل استواری و گسست == | == عوامل استواری و گسست == | ||
بیشک خانواده، اصلیترین نهاد اجتماعی، بنیادیترین عنصر جامعه و بستر ایجاد و رشد بسیاری از ارزشها است؛ چنانکه عموم اندیشمندان، خانواده را جزیی از نظام کلی جامعه و در رابطه تنگاتنگ با آن میدانند و سیر تطور و تکامل آن را در جهان پی میگیرند.<ref>ساروخانی، مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، ۱۴۶–۱۵۹.</ref> ادیان الهی نیز همواره بر قداست و حرمت نهاد خانواده تأکید کردهاند و احکام و مقرراتی برای تنظیم روابط خانواده دارند. در اسلام، حفظ خانواده و تحکیم ارکان آن برپایه اصول اخلاقی و ارزشی، جایگاه خاص خود را دارد و بخشی از آیات و روایات اسلامی با هدف حفظ خانواده، به تنظیم و تعدیل روابط اعضای خانواده، حقوق و وظایف فرزندان و همسران، تلاش برای ایجاد زندگی مشترک و پرهیز از فروپاشی آن اختصاص یافتهاست<ref>نوری، عوامل تحکیم و ثبات خانواده، ۱۴۷–۱۴۸.</ref>؛ چنانکه ایمان و فضیلتگراییِ اعضای خانواده،<ref>نساء، ۱؛ بقره، ۲۲۱.</ref> وجود روحیه صبر و پایداری و متانت در فراز و فرودهای زندگی،<ref>شوری، ۴۳؛ بلد، ۱۷.</ref> همچنین وجود عشق و محبت،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۲۳–۲۴.</ref> آشنایی کامل اعضای خانواده با حقوق و وظایف خود،<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲/۱۸۸–۱۹۱.</ref> تفاهم و همکاری میان اعضای خانواده،<ref>امینی، همسرداری، ۲۰۳–۲۰۴.</ref> برخورداری از روحیه گذشت و بزرگواری و تقویت آن<ref>امینی، همسرداری، ۱۱۱ و ۱۱۳.</ref> و پرهیز از آفت | بیشک خانواده، اصلیترین نهاد اجتماعی، بنیادیترین عنصر جامعه و بستر ایجاد و رشد بسیاری از [[ارزشها]] است؛ چنانکه عموم اندیشمندان، خانواده را جزیی از نظام کلی جامعه و در رابطه تنگاتنگ با آن میدانند و سیر تطور و تکامل آن را در جهان پی میگیرند.<ref>ساروخانی، مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، ۱۴۶–۱۵۹.</ref> ادیان الهی نیز همواره بر قداست و حرمت نهاد خانواده تأکید کردهاند و احکام و مقرراتی برای تنظیم روابط خانواده دارند. در اسلام، حفظ خانواده و تحکیم ارکان آن برپایه اصول اخلاقی و ارزشی، جایگاه خاص خود را دارد و بخشی از آیات و روایات اسلامی با هدف حفظ خانواده، به تنظیم و تعدیل روابط اعضای خانواده، حقوق و وظایف فرزندان و همسران، تلاش برای ایجاد زندگی مشترک و پرهیز از فروپاشی آن اختصاص یافتهاست<ref>نوری، عوامل تحکیم و ثبات خانواده، ۱۴۷–۱۴۸.</ref>؛ چنانکه ایمان و فضیلتگراییِ اعضای خانواده،<ref>نساء، ۱؛ بقره، ۲۲۱.</ref> وجود روحیه [[صبر]] و پایداری و متانت در فراز و فرودهای زندگی،<ref>شوری، ۴۳؛ بلد، ۱۷.</ref> همچنین وجود عشق و محبت،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۲۳–۲۴.</ref> آشنایی کامل اعضای خانواده با حقوق و وظایف خود،<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲/۱۸۸–۱۹۱.</ref> تفاهم و همکاری میان اعضای خانواده،<ref>امینی، همسرداری، ۲۰۳–۲۰۴.</ref> برخورداری از روحیه گذشت و بزرگواری و تقویت آن<ref>امینی، همسرداری، ۱۱۱ و ۱۱۳.</ref> و پرهیز از آفت [[حسد]]،<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۳۰۰–۳۰۱.</ref> مهمترین سفارشهای منابع اسلامی برای تحکیم بنیان خانواده است. | ||
جامعهشناسان غربی در بررسی عوامل تحکیم خانواده، عمدتاً به رابطه انسان با انسان توجه کردهاند؛ در حالیکه در نظریات دینی، رابطه انسان با خدا نیز مورد توجه است و عامل اصلی و ستون حفظ کانون خانواده، تعالی است.<ref>بانکی پورفرد و دیگران، ۸۵.</ref> خانواده متعالی به خانوادهای گفته میشود که در اثر عقاید استوار و عمل صالح، زندگی خود را به حیات طیبه تبدیل کردهاند.<ref>بانکی پورفرد و دیگران، ۷۵.</ref> اعضای خانواده متعادل (متکامل) نه تنها خود مشکلی ندارند و از تعادل لازم برخوردارند، بلکه در رفع آسیبهای روانی و اجتماعی مؤثر و راهگشا هستند. برای تشکیل خانواده متعالی، عوامل عقلی و احساسی، مادی و معنوی همه دخیلاند.<ref>بانکی پورفرد و دیگران، ۷۵–۷۶.</ref> | جامعهشناسان غربی در بررسی عوامل تحکیم خانواده، عمدتاً به رابطه انسان با انسان توجه کردهاند؛ در حالیکه در نظریات دینی، رابطه انسان با خدا نیز مورد توجه است و عامل اصلی و ستون حفظ کانون خانواده، تعالی است.<ref>بانکی پورفرد و دیگران، ۸۵.</ref> خانواده متعالی به خانوادهای گفته میشود که در اثر عقاید استوار و عمل صالح، زندگی خود را به حیات طیبه تبدیل کردهاند.<ref>بانکی پورفرد و دیگران، ۷۵.</ref> اعضای خانواده متعادل (متکامل) نه تنها خود مشکلی ندارند و از تعادل لازم برخوردارند، بلکه در رفع آسیبهای روانی و اجتماعی مؤثر و راهگشا هستند. برای تشکیل خانواده متعالی، عوامل عقلی و احساسی، مادی و معنوی همه دخیلاند.<ref>بانکی پورفرد و دیگران، ۷۵–۷۶.</ref> | ||
از سوی دیگر، خانواده نیز همچون سایر پدیدههای مادی و طبیعی، دستخوش آسیب و در معرض خطراتی است که میتواند افزون بر نابودی خانواده، تباهی جامعه را نیز موجب شود.<ref>سلطانی کوهانستانی، ۷۲.</ref> صنعتی شدن جوامع و بروز تحولات اجتماعی، مشکلات متعددی در اکثر جوامع ازجمله ایران برای خانوادهها ایجاد کردهاست.<ref>استادی و سالاریفر، نقش عوامل عاطفی روانی در تحکیم خانواده از منظر آیات و روایات، ۴۶.</ref> امروزه عبارت «بحران فروپاشی خانواده»، عبارتی آشنا است و بسیاری از اندیشمندان را به بررسی این پدیده و تلاش برای یافتن راهکارهایی برای مقابله با آن واداشته است. وقتی کارکردهای خانواده مانند کارکردهای زیستی، اجتماعی، شناختی و عاطفی آسیب میبیند، خانواده هم دچار مشکل میشود. این مشکلات نخست گسستگی روانی، سپس گسستگی اجتماعی و در نهایت طلاق را در پی دارد.<ref>بانکی پورفرد و دیگران، ۷۰–۷۱.</ref> برخی از مهمترین عوامل گسست روابط خانوادگی که پارهای از آنها مورد توجه امامخمینی نیز قرار داشته عبارتاند از: توقعات بیجا،<ref>امینی، همسرداری، ۶۳.</ref> خشم و عصبانیت،<ref>امینی، همسرداری، ۱۴۹.</ref> بدبینی،<ref>امینی، همسرداری، ۱۶۲ و ۱۶۴.</ref> قهر،<ref>امینی، همسرداری، ۱۵۸.</ref> کمبود محبت،<ref>اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۵۶.</ref> بحث و جدل،<ref>اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۲۸–۲۹؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۳۴.</ref> تزلزل اخلاقی در محیط خانواده،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۸۵.</ref> معصیت در میان اعضای خانواده<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.</ref> و لجاجت.<ref>(اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۲۹)</ref> | از سوی دیگر، خانواده نیز همچون سایر پدیدههای مادی و طبیعی، دستخوش آسیب و در معرض خطراتی است که میتواند افزون بر نابودی خانواده، تباهی جامعه را نیز موجب شود.<ref>سلطانی کوهانستانی، ۷۲.</ref> صنعتی شدن جوامع و بروز تحولات اجتماعی، مشکلات متعددی در اکثر جوامع ازجمله ایران برای خانوادهها ایجاد کردهاست.<ref>استادی و سالاریفر، نقش عوامل عاطفی روانی در تحکیم خانواده از منظر آیات و روایات، ۴۶.</ref> امروزه عبارت «بحران فروپاشی خانواده»، عبارتی آشنا است و بسیاری از اندیشمندان را به بررسی این پدیده و تلاش برای یافتن راهکارهایی برای مقابله با آن واداشته است. وقتی کارکردهای خانواده مانند کارکردهای زیستی، اجتماعی، شناختی و عاطفی آسیب میبیند، خانواده هم دچار مشکل میشود. این مشکلات نخست گسستگی روانی، سپس گسستگی اجتماعی و در نهایت [[طلاق]] را در پی دارد.<ref>بانکی پورفرد و دیگران، ۷۰–۷۱.</ref> برخی از مهمترین عوامل گسست روابط خانوادگی که پارهای از آنها مورد توجه امامخمینی نیز قرار داشته عبارتاند از: توقعات بیجا،<ref>امینی، همسرداری، ۶۳.</ref> خشم و عصبانیت،<ref>امینی، همسرداری، ۱۴۹.</ref> بدبینی،<ref>امینی، همسرداری، ۱۶۲ و ۱۶۴.</ref> قهر،<ref>امینی، همسرداری، ۱۵۸.</ref> کمبود محبت،<ref>اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۵۶.</ref> بحث و جدل،<ref>اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۲۸–۲۹؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۳۴.</ref> تزلزل اخلاقی در محیط خانواده،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۸۵.</ref> معصیت در میان اعضای خانواده<ref>امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.</ref> و لجاجت.<ref>(اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۲۹).</ref> | ||
== سیره امامخمینی == | == سیره امامخمینی == | ||
امامخمینی برای خانواده خود یک الگوی تربیتی بود و حالات و رفتار ایشان در خانه بهترین مربی برای اعضای خانواده به حساب میآمد.<ref>میرزابیگی، خانواده و امامخمینی، ۳۵، ۸۷ و ۱۲۹.</ref> رفتار ایشان با همسر خود، توأم با خوشاخلاقی، محبت، احترام، ادب، ارزش قائلشدن برای نظر همسر،<ref>میرزابیگی، خانواده و امامخمینی، ۱۳ و ۳۷؛ ثقفی، خاطره، ۲۹–۳۰؛ اعرابی، خاطره، ۲۹.</ref> تحمیل نکردن خواستههای خود بر همسر و پابندی به رعایت مقررات درون خانه بود؛ به گونهای که همسر ایشان هیچگاه حتی وقتی ایشان در اوج عصبانیت بود، بیاحترامی و اسائه ادبی از او ندید.<ref>ثقفی، خاطره، ۲۹–۳۰.</ref> رفتار ایشان با خانواده و مسائل آن، بر اساس حرمتگذاری و شخصیتدادن به افراد بود. ایشان همسر خود را همدرد و همراه میدانست و احترام بسیاری برای او قائل بود.<ref>مظهری، فتارشناسی امامخمینی، ۱۱۸.</ref> رفتار ایشان در خانواده با فرزندان نیز توأم با خوشرویی، خوشاخلاقی، زیبایی کلام، ایجاد شخصیت در فرزندان، تکریم و احترام، تلقین و تکرار امور برای نفوذ و رسوخ در نفس آنان بود.<ref>مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۵۰ و ۵۲–۵۳؛ مصطفوی، فریده، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۵۱–۵۲ و ۵۵؛ بروجردی، خاطره، ۵۵؛ نگارش، حدیث پایداری، ۴۷؛ میرزابیگی، خانواده و امامخمینی، ۳۵ و ۸۷.</ref> ایشان در وصیت به فرزند خود سیداحمد خمینی نیز بر دقت در تربیت فرزندان تأکید کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۲۲۶.</ref> | امامخمینی برای خانواده خود یک الگوی تربیتی بود و حالات و رفتار ایشان در خانه بهترین مربی برای اعضای خانواده به حساب میآمد.<ref>میرزابیگی، خانواده و امامخمینی، ۳۵، ۸۷ و ۱۲۹.</ref> رفتار ایشان با همسر خود، توأم با خوشاخلاقی، محبت، احترام، ادب، ارزش قائلشدن برای نظر همسر،<ref>میرزابیگی، خانواده و امامخمینی، ۱۳ و ۳۷؛ ثقفی، خاطره، ۲۹–۳۰؛ اعرابی، خاطره، ۲۹.</ref> تحمیل نکردن خواستههای خود بر همسر و پابندی به رعایت مقررات درون خانه بود؛ به گونهای که همسر ایشان هیچگاه حتی وقتی ایشان در اوج عصبانیت بود، بیاحترامی و اسائه ادبی از او ندید.<ref>ثقفی، خاطره، ۲۹–۳۰.</ref> رفتار ایشان با خانواده و مسائل آن، بر اساس حرمتگذاری و شخصیتدادن به افراد بود. ایشان همسر خود را همدرد و همراه میدانست و احترام بسیاری برای او قائل بود.<ref>مظهری، فتارشناسی امامخمینی، ۱۱۸.</ref> رفتار ایشان در خانواده با فرزندان نیز توأم با خوشرویی، خوشاخلاقی، زیبایی کلام، ایجاد شخصیت در فرزندان، تکریم و احترام، تلقین و تکرار امور برای نفوذ و رسوخ در نفس آنان بود.<ref>مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۵۰ و ۵۲–۵۳؛ مصطفوی، فریده، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۵۱–۵۲ و ۵۵؛ بروجردی، خاطره، ۵۵؛ نگارش، حدیث پایداری، ۴۷؛ میرزابیگی، خانواده و امامخمینی، ۳۵ و ۸۷.</ref> ایشان در وصیت به فرزند خود [[سیداحمد خمینی]] نیز بر دقت در تربیت فرزندان تأکید کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۲۲۶.</ref> | ||
امامخمینی در دوره تبعید نیز در نامه خود پس از اعلام سلامتی و احوالپرسی از تکتک اعضای خانواده، آنان را به صبر و شکیبایی و بیتابینکردن، احترامگذاشتن و خدمت به مادر، کمک و حُسن سلوک افراد خانواده با یکدیگر توصیه و نیازهای مالی خانواده را تا در حد امکان برآورده کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۴۲۹–۴۳۰.</ref> ایشان در این دوران، در ترکیه و در سالهای طولانی نجف نامههای فراوانی به همسر و فرزندان خود نوشتهاست و متن نامهها بهخوبی نشان میدهد که به مسائل مختلف آنان و اطرافیان آنان توجه داشته و افزون بر تأکید بر نامهنگاری و ابراز علاقه به آگاهی از وضع آنان، همواره نکات ریز و درشتی را، حتی چگونگی نامگذاری فرزند، به آنان یادآور شدهاست.<ref>به عنوان نمونه: امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۴۳۰، ۴۳۱، ۴۴۱، ۴۴۲، ۴۴۵، ۴۴۷، ۴۵۱، ۴۵۲، ۴۵۳، ۴۵۴، ۴۵۵، ۴۵۶ و ۳/۱۱، ۳۰، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۶، ۴۰، ۴۷، ۵۴، ۵۵.</ref> پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز اگرچه امامخمینی مسئولیت رهبری جامعه اسلامی را بر دوش گرفت، اما هیچگاه خانواده و محبت به فرزندان را فراموش نکرد و در برخی از کارهای خانه کمک میکرد.<ref>اشراقی، نعیمه، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۴۱؛ حدیدچی، خاطره، چاپشده در پرتوی از خورشید، ۲۹۸.</ref> ایشان به افراد خانواده وابستگی عاطفی شدید داشت؛ اما این وابستگی بههیچوجه مانع از تصمیمگیریهای بهموقع در امور مختلف خانواده نمیشد.<ref>نگارش، حدیث پایداری، ۴۶.</ref> | امامخمینی در [[تبعید امامخمینی|دوره تبعید]] نیز در نامه خود پس از اعلام سلامتی و احوالپرسی از تکتک اعضای خانواده، آنان را به صبر و شکیبایی و بیتابینکردن، احترامگذاشتن و خدمت به مادر، کمک و حُسن سلوک افراد خانواده با یکدیگر توصیه و نیازهای مالی خانواده را تا در حد امکان برآورده کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۴۲۹–۴۳۰.</ref> ایشان در این دوران، در ترکیه و در سالهای طولانی نجف نامههای فراوانی به همسر و فرزندان خود نوشتهاست و متن نامهها بهخوبی نشان میدهد که به مسائل مختلف آنان و اطرافیان آنان توجه داشته و افزون بر تأکید بر نامهنگاری و ابراز علاقه به آگاهی از وضع آنان، همواره نکات ریز و درشتی را، حتی چگونگی نامگذاری فرزند، به آنان یادآور شدهاست.<ref>به عنوان نمونه: امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۴۳۰، ۴۳۱، ۴۴۱، ۴۴۲، ۴۴۵، ۴۴۷، ۴۵۱، ۴۵۲، ۴۵۳، ۴۵۴، ۴۵۵، ۴۵۶ و ۳/۱۱، ۳۰، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۶، ۴۰، ۴۷، ۵۴، ۵۵.</ref> پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] نیز اگرچه امامخمینی [[مسئولیت]] رهبری جامعه اسلامی را بر دوش گرفت، اما هیچگاه خانواده و محبت به فرزندان را فراموش نکرد و در برخی از کارهای خانه کمک میکرد.<ref>اشراقی، نعیمه، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۴۱؛ حدیدچی، خاطره، چاپشده در پرتوی از خورشید، ۲۹۸.</ref> ایشان به افراد خانواده وابستگی عاطفی شدید داشت؛ اما این وابستگی بههیچوجه مانع از تصمیمگیریهای بهموقع در امور مختلف خانواده نمیشد.<ref>نگارش، حدیث پایداری، ۴۶.</ref> | ||
امامخمینی از هر امری که باعث تنفر فرزندان از فرایض دینی میشد، پرهیز میکرد و آنان را به انجام واجبات و ترک محرمات سفارش میکرد<ref>مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۹۰؛ مصطفوی، صدیقه، خاطره، چاپشده در پرتوی از خورشید، ۱۴۰.</ref> و کلام حق را همراه با ملاطفت و شیرینی بیان میکرد و هیچگاه فرزندانش را به سبب ترک امور معنوی سرزنش نمیکرد و از سخت و طاقتفرسا جلوهدادن عبادت نزد آنان پرهیز میکرد.<ref>عزیزی، ۴۲۰ داستان از نماز و عبادت امامخمینی، ۴۰.</ref> ایشان سعی داشت فضایی ضد گناه در خانه حاکم باشد و دراینباره آسیبشناسی میکرد و راهکار ارائه میداد؛ برای نمونه از غیبتکردن نهی و به جای آن، دربارهٔ خود صحبتکردن را پیشنهاد میکرد.<ref>اعرابی، خاطره، ۱۰۳؛ مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، ۳/۳۰۲؛ مصطفوی، فریده، برداشتهایی، ۳۰۲؛ اشراقی، عاطفه، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، ۳۰۲؛ اشراقی، زهرا، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، ۳۰۳؛ طباطبایی، ۳۰۳–۳۰۴.</ref> ایشان همچنین با افرادی که در خانه ایشان مشغول رسیدگی به امور خانه بودند، با لطف و محبت برخورد میکرد و به آنان احترام میگذاشت.<ref>حدیدچی، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۱۵۶–۱۵۷؛ بافقی، ۷۵–۸۰؛ بهاءالدینی، مصاحبه، ۸۱–۸۳؛ فرقانی، مصاحبه، ۳/۷؛ میرزابیگی، خانواده و امامخمینی، ۱۴۳.</ref> {{ببینید| | امامخمینی از هر امری که باعث تنفر فرزندان از فرایض دینی میشد، پرهیز میکرد و آنان را به انجام واجبات و ترک محرمات سفارش میکرد<ref>مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۹۰؛ مصطفوی، صدیقه، خاطره، چاپشده در پرتوی از خورشید، ۱۴۰.</ref> و کلام حق را همراه با ملاطفت و شیرینی بیان میکرد و هیچگاه فرزندانش را به سبب ترک امور معنوی سرزنش نمیکرد و از سخت و طاقتفرسا جلوهدادن [[عبادت]] نزد آنان پرهیز میکرد.<ref>عزیزی، ۴۲۰ داستان از نماز و عبادت امامخمینی، ۴۰.</ref> ایشان سعی داشت فضایی ضد گناه در خانه حاکم باشد و دراینباره آسیبشناسی میکرد و راهکار ارائه میداد؛ برای نمونه از غیبتکردن نهی و به جای آن، دربارهٔ خود صحبتکردن را پیشنهاد میکرد.<ref>اعرابی، خاطره، ۱۰۳؛ مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، ۳/۳۰۲؛ مصطفوی، فریده، برداشتهایی، ۳۰۲؛ اشراقی، عاطفه، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، ۳۰۲؛ اشراقی، زهرا، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، ۳۰۳؛ طباطبایی، ۳۰۳–۳۰۴.</ref> ایشان همچنین با افرادی که در خانه ایشان مشغول رسیدگی به امور خانه بودند، با لطف و محبت برخورد میکرد و به آنان احترام میگذاشت.<ref>حدیدچی، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۱۵۶–۱۵۷؛ بافقی، ۷۵–۸۰؛ بهاءالدینی، مصاحبه، ۸۱–۸۳؛ فرقانی، مصاحبه، ۳/۷؛ میرزابیگی، خانواده و امامخمینی، ۱۴۳.</ref> {{ببینید|اخلاق و سیره امامخمینی}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۴۰: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
* احمد فکور | * احمد فکور افشاگر، [https://books.khomeini.ir/books/10005/94/ خانواده]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۵، ص۹۴-۱۰۲. | ||
[[رده:مقالههای جلد پنجم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | |||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | |||
[[رده:مقالههای جلد پنجم دانشنامه امامخمینی]] | |||
[[رده:مفاهیم اجتماعی]] | |||
[[رده:سبک زندگی امامخمینی]] | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۴
خانواده، نخستین و کوچکترین نهاد اجتماعی.
خانواده؛ اهل خانه، گروهی که به دلیل قرابت یا زوجیت، همبستگی حقوقی و اجتماعی یافتهاند.
در دوره باستان، زندگی زناشویی هسته آغازین خانواده محسوب میشد و اهمیت ویژهای داشت. چنان که در ادیان آسمانی نیز از جایگاه خاصی برخوردار است.
خانواده در اسلام نهادی است که بر مبنای پیوند شرعی مرد و زن شکل میگیرد، ساماندهی آن بر پایه محبت است و باید با در نظر گرفتن حقوق والدین و خویشاوندان، در جهت بقا، تربیت نسل بشر و تأمین نیازهای معنوی و مادی، ایجاد شود.
از نگاه امامخمینی تربیت و پرورش انسانها هدف بعثت انبیا(ع) بهشمار میرود و در این زمینه بیشترین نقش از آنِ خانواده است؛ زیرا خانواده مبدأ اصلی تربیت انسانها است، و وظیفه حکومت اسلامی در قبال خانواده، تأمین رفاه و آسایش، از بینبردن فقر و تلاش برای حل مشکلات خانوادهها، ازجمله مشکل مسکن آنان است. و از نظر ایشان عواملی چون: توقعات بیجا، عصبانیت، بدبینی، کمبود محبت، تزلزل اخلاقی و معصیت در خانواده موجب گسست روابط خانوادگی است.
از اقدامات رژیم پهلوی در تزلزل خانوادهها، چنانکه امامخمینی اشاره کردهاست، ایجاد تردید در احکام ضروری اسلام درباره خانواده بود. ایشان در فروردین ۱۳۴۳ با طرح قانون خانواده که در آن رژیم مطرح شد، مخالفت کرد.
امامخمینی برای خانواده خود یک الگوی تربیتی بود و حالات و رفتار ایشان در خانه بهترین مربی برای اعضای خانواده به حساب میآمد. رفتار ایشان با خانواده و مسائل آن، بر اساس حرمتگذاری و شخصیتدادن به افراد بود.
تعریف
خانواده به معنای دودمان، تبار، اهل خانه، خاندان و اهل بیت آمدهاست.[۱] خانواده، کوچکترین سازمان اجتماعی است که شامل پدر و مادر، فرزندان و گاه خویشان نزدیک از قبیل پدربزرگ، مادربزرگ، عروس یا داماد میشود.[۲] در تعریف حقوقی خانواده میتوان گفت خانواده گروهی است که به دلیل قرابت یا زوجیت (سببی و نسبی)، همبستگی حقوقی و اجتماعی یافتهاند.[۳]
پیشینه
تشکیل خانواده مرحله مهمی از زندگی فرد و کنش متقابل مرد و زنی است که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیدهاند.[۴] همه جامعهشناسان، بر اهمیت خانواده در حیات اجتماعی، به عنوان واحدی اجتماعی با ابعاد گوناگون زیستی، اقتصادی، حقوقی، روانی و جامعهشناختی تأکید دارند. در واقع خانواده نمادی است که مانند آینه، عناصر اصلی جامعه و انعکاسی از نابسامانیهای اجتماعی را در خود دارد و خود نیز از مهمترین عوامل مؤثر بر جامعه است و هیچ جامعهای نمیتواند به سلامت برسد مگر با داشتن خانوادههای سالم.[۵]
براساس متون دینی، حضرت آدم (ع) و حضرت حوا (س)، نخستین خانواده هستهای روی زمین را شکل دادند.[۶] نهاد خانواده در طول تاریخ، فراز و نشیب بسیاری پشت سر گذاشتهاست. با وجودی که در بیشتر دورانها بنا به دلایل مختلف ازجمله شرایط جسمی و مسائل اقتصادی، محور خانوادهها مردان بودهاند یا به عبارت دیگر «مردسالاری» در خانوادهها دیده میشود، در نگاشتههای تاریخی وجود خانوادههای اولیه با محوریت زنان نیز ثبت شده که از آنها با عنوان «مادرسالار» یاد میشود. در این خانوادهها مادران ستون اصلی خانواده بودند و رهبری در امور اقتصادی، آیینی و جادویی به آنان تعلق داشتهاست.[۷]
خانواده در دوره باستان
در دوره باستان، زندگی زناشویی هسته آغازین خانواده محسوب میشد و اهمیت ویژهای داشت.[۸] این معنا در منابع زردشتی نیز آمدهاست که مقام مردی که همسر داشته باشد، بالاتر از مقام مرد بدون زن است[۹]). بزرگداشت آیین نیاکان و همچنین بزرگان خانواده دلیل دیگری برای تشکیل و اهمیت خانواده در دنیای باستان بود؛ زیرا با ازدواج، تولد فرزندی که وارث و مدافع آیین نیاکان باشد ممکن میشد.[۱۰] بهطور کلی ازدواج در تمام ادیان از نوعی تقدس برخوردار است؛ زیرا بسیاری از ابعاد زیستی، اقتصادی، عاطفی روانی و اجتماعی زندگی را پوشش میدهد.[۱۱] بسیاری از ادیان و جوامع بشری مراسم ازدواج را در عبادتگاهها برگزار میکنند. زرتشتیان در آتشکده، یهودیان در کنیسه و مسیحیان در کلیسا پیمان زناشویی میبندند. در عهد عتیق و آموزههای یهودیان، ازدواج، فرمان خدا خوانده شده و از رابطه جنسی در چارچوب ازدواج تجلیل شدهاست.[۱۲] در دین یهود تشکیل خانواده و ازدواج فریضه اصلی محسوب میشود و ازجمله وظایف انسانی است.[۱۳] از آنجا که خانواده در یهودیت کانون فعالیت دینی بهشمار میرود، نه تنها بخش اساسیِ حیات اجتماعی، بلکه محیطی مقدماتی برای ظهور مناسک دینی نیز قلمداد میگردد.[۱۴] در این دین از خانواده زیر عنوان نخستین فرمان الهی به آدم ابوالبشر،[۱۵] کاملکننده انسان[۱۶] و محل اتحاد و یکیشدن زن و مرد[۱۷] نام برده شدهاست. مسیحیان نیز ازدواج و تشکیل خانواده را صرفاً امر دنیوی نمیدانند و آن را نشانه محبت خدا به بشریت میخوانند.[۱۸] در برخی گرایشهای مسیحیت بیشترین منع دربارهٔ طلاق وجود دارد.[۱۹] از نگاه کتاب مقدس در آغاز خلقت، خداوند مرد و زن را آفرید و به مرد دستور داد برای همیشه به زن خود بپیوندد؛ از اینرو هیچ انسانی حق ندارد این پیوند خدایی را به جدایی بکشاند.[۲۰] اساسیترین هدف تشکیل خانواده نزد مسیحیان تربیت فرزندان پاک و پارسا بوده و تنها راه پیدایش نسل پاک، بنیاد نهادن یک خانواده سالم است.[۲۱]
از سوی دیگر، تا میانههای قرن نوزدهم میلادی، تصور عمومی از خانواده و شکل مطلوب آن، خانواده گسترده (پدرسالار) بود. این خانواده، در واقع یک واحد تولیدی ـ مصرفی خودکفا بود و تمام افرادی که این واحد اقتصادی را میچرخاندند، از ارباب تا برده و مستخدم، جزیی از این خانواده بهشمار میرفتند.[۲۲] از اوایل قرن بیستم خانواده هستهای که شامل زن و شوهر و فرزندان است، عمومیت یافت و به عنوان واقعیتی اجتماعی خود را در برابر خانواده گسترده به اثبات رساند.[۲۳] از آنجا که در طول تاریخ همراه با دگرگونیهای اجتماعی، خانواده نیز تغییرشکل داده و مثلاً جدایی محل کار و زندگی، سبب پیدایش خانواده هستهای شدهاست؛ پیشرفتهای فناوری و تغییرات اجتماعی در آینده نیز، شکلهای جدیدی از خانواده را ایجاد خواهد کرد؛ چنانکه هماکنون هم در غرب و بسیاری از مناطق دنیا، خانواده هستهای کاهش یافتهاست؛ اگرچه در کشورهایی مانند ایران، هنوز با توجه به آمار، خانواده هستهای اکثریت دارد.[۲۴]
خانواده در اسلام
در آیات قرآن کریم و ادبیات صدر اسلام، واژههای مختلفی بر مفهوم ساختار خانوادگی دلالت میکنند؛ چنانکه با در نظر گرفتن تفاوتهای معنایی آنها، شاید بتوان صورتهای مختلف خانواده از خانواده هستهای تا گستردهترین شکل خانواده را در میان آنها یافت؛ به عنوان نمونه در آیات قرآن، یکی از معانی «آل»، خاندان است که گویا شامل خاندان بسیار گسترده و همه فرزندان و نسل میشود[۲۵] و واژههایی چون اهل[۲۶] و بیت[۲۷] به خانواده در مقیاسی کوچکتر اشاره دارد.
خانواده از نگاه اسلامی نهادی است که بر مبنای پیوند شرعی مرد و زن شکل میگیرد، ساماندهی آن بر پایه محبت است و باید با در نظر گرفتن حقوق والدین و خویشاوندان، در جهت بقا، تربیت نسل بشر و تأمین نیازهای معنوی و مادی، ایجاد شود.[۲۸] ازدواج، که آیاتی از قرآن کریم، آن را امری تکوینی میداند،[۲۹] پیمانی است محکم،[۳۰] بلکه محکمترین قراردادی است که از دوستی شدید و محبت متقابل بین زن و شوهر ناشی میشود[۳۱] و برای این قرارداد، شرایط ویژهای نیز ذکر شدهاست.[۳۲] تأکید قرآن بر تشکیل خانواده از طریق ازدواج، با هدف ادامه نسل[۳۳] و تأمین نیازهای عاطفی و غریزی[۳۴] است. قرآن زن و شوهر را پوشاننده نواقص و عیوب و مَحرم اسرار هم میداند[۳۵] و مردم را به تشکیل خانواده بر اساس ایمان دعوت میکند.[۳۶] روایات اسلامی نیز تولید و تربیت نسل مؤمن را از ارزشمندترین کارها معرفی میکنند[۳۷]؛ همچنانکه شوهرداری را همردیف جهاد مجاهدان[۳۸] و تلاش مرد برای تأمین هزینه زندگی را همسان جهاد و قتال با دشمنان دین[۳۹] بر میشمرند (ببینید: ازدواج) در روایات، کانون خانواده محبوبترین کانون نزد خداوند است[۴۰] و ازدواج، سنت رسولالله (ص)[۴۱] و مایه احراز نصف دین[۴۲] معرفی شدهاست؛ بنابراین روایات، خانواده سهم بسزایی در تربیت فرزندان در پیش، هنگام و پس از تولد دارد.[۴۳]
از نگاه امامخمینی تربیت و پرورش انسانها بزرگترین مسئله و هدف بعثت انبیا (ع) بهشمار میرود[۴۴] و در این زمینه بیشترین نقش از آنِ خانواده است[۴۵]؛ زیرا خانواده مبدأ اصلی تربیت انسانها[۴۶] و زیربنای مسئولیتها و ساختن فرزندان سالم است[۴۷]؛ بنابراین این نهاد نقش مهمی در سلامت جامعه دارد و مبدأ اصلاحات یا فسادهای جوامع بهشمار میرود[۴۸] و اگر خانوادهها (از نظر اخلاقی) متزلزل شوند، بنیان جامعه متزلزل خواهد شد.[۴۹] امامخمینی معتقد بود قوانین بشری تنها بُعد مادی را در تدوین قوانین خانواده در نظر گرفتهاند[۵۰]؛ در صورتی که اسلام به انسانسازی و تشکیل خانواده توجه ویژه دارد و هدف، تبدیل افراد به انسانی الهی است[۵۱]؛ از همینرو دربارهٔ ابعاد مادی و معنوی آن برنامه ارائه کردهاست.[۵۲] ایشان تأکید میکرد اصلاح جامعه بدون مهیاکردن زمینه تربیتیِ مناسب برای پرورش نسلی خودساخته و خداجو امکانپذیر نیست[۵۳] و خانواده محلی برای تربیت انسان است و در نظر اسلام هم اهمیت ویژهای دارد.[۵۴] از نظر ایشان خانواده باید مانند مدرسه باشد و پدران و مادران، معلمان این مدرسه، تا با آموزش احکام اسلام و تهذیب اخلاق نونهالان، به تربیت صحیح جوانانی همت گمارند که مقدرات آینده کشور و ملت به دست آنهاست.[۵۵]
از سوی دیگر، در نگاه امامخمینی وظیفه حکومت اسلامی در قبال مردم جامعه که خانواده، اصلیترین نهاد آن است، تأمین رفاه و آسایش،[۵۶] از بینبردن فقر و نابسامانی آنان[۵۷] و تلاش برای حل مشکلات خانوادهها، ازجمله مشکل مسکن آنان است.[۵۸] ایشان با تأکید بر این نکته که خانواده مبنای جامعه است و در صورت تزلزل خانواده، کل جامعه متزلزل خواهد شد، آسانبودن شرایط ازدواج و مشکلبودن شرایط طلاق را از عوامل تأثیرگذار در تحکیم خانواده میدانست و به دقت در رعایت آن سفارش میکرد.[۵۹] طبق اصل ۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز، خانواده، واحد بنیادین و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است که همه قوانین و مقررات باید در جهت سهولت تشکیل آن، پاسداری از قداست آن و استواری روابط اعضا بر پایه اخلاق و حقوق اسلامی باشد.
خانواده در زمان پهلوی
تمایل شدید رژیم پهلوی به گسترش فرهنگ غربی، شکلدهنده جریانهای عظیمی از تحولات فرهنگی و تربیتی جامعه ایران شد. در این فرایند نوسازی به شیوه غربی که در دوران رضاشاه پهلوی آغاز شد و محمدرضا پهلوی آن را ادامه داد،[۶۰] هسته خانواده سنتی رو به افول نهاد و شیوه جدید زندگی با تکیه بر جنبههای مختلف تجدد غربی تبلیغ شد.[۶۱] این رویگردانی از فرهنگ سنتی و دینی باعث شد افراد خانواده که باورها و آداب دینی را رعایت میکردند به حاشیه رانده شوند.[۶۲]
از نظر امامخمینی وابستگی به غرب و شرق در دوران پهلوی موجب شد جوانان در خانواده از تربیت اسلامی دور شوند[۶۳] و یکی از اقدامات مهم محمدرضا پهلوی در تزلزل بنیان خانواده و انحراف جوانان از مسائل اصلی زندگی، ترویج مراکز فساد و فحشا و تلاش برای جذب جوانان به این مراکز بود.[۶۴] (ببینید: جوان) همچنین تبلیغ امور غیراخلاقی در میان بانوان، باعث از بینرفتن عفت آنان و در نتیجه سستشدن بنیان خانوده میشد[۶۵] (ببینید: زن) در این دوره نهادهایی برای شکلدهی خانواده با الگوی غربی، تأسیس شدند که ازجمله آنها میتوان به سازمان زنان ایران اشاره کرد. یکی از کارکردهای این نهادها ترویج فرهنگ غربی از راه مبارزه با مظاهر مذهبی جامعه ایران بود.[۶۶]
یکی دیگر از اقدامات رژیم دراینباره، چنانکه امامخمینی اشاره کردهاست، ایجاد تردید در احکام ضروری اسلام و قرآن دربارهٔ خانواده بود.[۶۷] ایشان در فروردین ۱۳۴۳ با طرح قانون خانواده که در آن رژیم مطرح شد صریحاً مخالفت کرد و آن را بر خلاف احکام ضروری اسلام و قرآن دانست.[۶۸] در همین سال مقالهای نیز با عنوان «طرح قانون خانواده بر مبنای اصل تساوی حقوق زن و مرد»، در مجله اطلاعات بانوان منتشر شد که احکام اسلامی در خصوص حریم خانواده، مانند قانون عده طلاق یا وفات، قانون ارث و سایر قوانین جزایی اسلام را رد میکرد.[۶۹] این مقاله با مخالفت علما و مردم روبهرو شد و به تعطیلی بازار انجامید.[۷۰] امامخمینی دولت را به دلیل اجازه انتشار طرح قانون خانواده محکوم کرد و از محمدتقی فلسفی درخواست کرد دراینباره از دولت، توضیح بخواهد.[۷۱] پس از طرح این قانون تلاش رژیم پهلوی و فعالان عرصه زنان برای غربیکردن خانواده ایرانی با استقبال اندکی از مردم روبهرو شد[۷۲] و عملاً به شکست انجامید. در سالهای بعد تا پیروزی انقلاب اسلامی نهادهای فرهنگی در رژیم پهلوی نقش بسزایی در ترویج الگوی خانواده غربی در جامعه ایفا کردند که از آن جمله میتوان به نقش رسانههای گروهی بهخصوص تلویزیون و سینما اشاره کرد.[۷۳]
وظایف خانواده
هر یک از اعضای خانواده در قبال دیگر اعضا وظایفی دارند که با نادیدهگرفتن آن، جایگاه خانواده به مخاطره میافتد. از مهمترین وظایف همسران، سازگاری و تطابق با شرایط هم،[۷۴] برآوردهساختن نیازهای عاطفی و ایجاد رابطهای مطلوب با یکدیگر[۷۵] است. امامخمینی که خانواده امیرالمؤمنین علی (ع) و حضرت فاطمه (س) را الگوی خانوادهای الهی شمردهاست،[۷۶] تأکید داشت محیط خانواده باید محیط محبت باشد[۷۷] و اعضای خانواده باید با مهربانی و عطوفت و وفاداری[۷۸] با یکدیگر رفتار کنند و با هم یکدل و یکجهت باشند.[۷۹] ایشان خاطرنشان کردهاست نوع رفتار پدر و مادر با هم، بر تربیت فرزندان اثرگذار است و رفتار توأم با مهر و محبت و اخلاق اسلامی، بهطور طبیعی بر فرزندان تأثیر مثبت دارد.[۸۰]
فرزندان و والدین در برابر هم وظایفی دارند. از مهمترین وظایف والدین، پرورش روحی و جسمی فرزندان است. فرزند از نگاه اسلامی، امانت، عطیه و موهبتی الهی است.[۸۱] امامخمینی وظیفه والدین، بهویژه مادر را در تربیت فرزندان بسیار سنگین میدانست و بر سالمسازی محیط خانواده، تأکید داشت.[۸۲] (ببینید: تعلیم و تربیت) ایشان به تربیت عملی، یعنی تأثیرگذاری اعمال و رفتار پدر و مادر بر فرزندان معتقد بود[۸۳] و باور داشت والدین همواره نقش معلم را بر عهده دارند[۸۴] و خانواده باید محل تربیت علمی، دینی و تهذیب اخلاقی فرزندان باشد[۸۵] و زمینههای رشد اجتماعی و سیاسی فرزندان را آماده کند.[۸۶] ایشان از پدران و مادران میخواست مراقب فرزندان نوجوان و جوان خود باشند تا فریب افراد منافق و منحرف را نخورند.[۸۷] (ببینید: جوان) ایشان با در نظر گرفتن وظایف فرزندان در قبال والدین بهویژه مادران، بر احترام به مادر و اطاعت و جلب رضایت او[۸۸] و خدمت به مادر[۸۹] تأکید میکرد و رضای خدا و سعادت دنیا و آخرت را در خدمت به مادر میدانست.[۹۰] (ببینید: مادر)
عوامل استواری و گسست
بیشک خانواده، اصلیترین نهاد اجتماعی، بنیادیترین عنصر جامعه و بستر ایجاد و رشد بسیاری از ارزشها است؛ چنانکه عموم اندیشمندان، خانواده را جزیی از نظام کلی جامعه و در رابطه تنگاتنگ با آن میدانند و سیر تطور و تکامل آن را در جهان پی میگیرند.[۹۱] ادیان الهی نیز همواره بر قداست و حرمت نهاد خانواده تأکید کردهاند و احکام و مقرراتی برای تنظیم روابط خانواده دارند. در اسلام، حفظ خانواده و تحکیم ارکان آن برپایه اصول اخلاقی و ارزشی، جایگاه خاص خود را دارد و بخشی از آیات و روایات اسلامی با هدف حفظ خانواده، به تنظیم و تعدیل روابط اعضای خانواده، حقوق و وظایف فرزندان و همسران، تلاش برای ایجاد زندگی مشترک و پرهیز از فروپاشی آن اختصاص یافتهاست[۹۲]؛ چنانکه ایمان و فضیلتگراییِ اعضای خانواده،[۹۳] وجود روحیه صبر و پایداری و متانت در فراز و فرودهای زندگی،[۹۴] همچنین وجود عشق و محبت،[۹۵] آشنایی کامل اعضای خانواده با حقوق و وظایف خود،[۹۶] تفاهم و همکاری میان اعضای خانواده،[۹۷] برخورداری از روحیه گذشت و بزرگواری و تقویت آن[۹۸] و پرهیز از آفت حسد،[۹۹] مهمترین سفارشهای منابع اسلامی برای تحکیم بنیان خانواده است.
جامعهشناسان غربی در بررسی عوامل تحکیم خانواده، عمدتاً به رابطه انسان با انسان توجه کردهاند؛ در حالیکه در نظریات دینی، رابطه انسان با خدا نیز مورد توجه است و عامل اصلی و ستون حفظ کانون خانواده، تعالی است.[۱۰۰] خانواده متعالی به خانوادهای گفته میشود که در اثر عقاید استوار و عمل صالح، زندگی خود را به حیات طیبه تبدیل کردهاند.[۱۰۱] اعضای خانواده متعادل (متکامل) نه تنها خود مشکلی ندارند و از تعادل لازم برخوردارند، بلکه در رفع آسیبهای روانی و اجتماعی مؤثر و راهگشا هستند. برای تشکیل خانواده متعالی، عوامل عقلی و احساسی، مادی و معنوی همه دخیلاند.[۱۰۲]
از سوی دیگر، خانواده نیز همچون سایر پدیدههای مادی و طبیعی، دستخوش آسیب و در معرض خطراتی است که میتواند افزون بر نابودی خانواده، تباهی جامعه را نیز موجب شود.[۱۰۳] صنعتی شدن جوامع و بروز تحولات اجتماعی، مشکلات متعددی در اکثر جوامع ازجمله ایران برای خانوادهها ایجاد کردهاست.[۱۰۴] امروزه عبارت «بحران فروپاشی خانواده»، عبارتی آشنا است و بسیاری از اندیشمندان را به بررسی این پدیده و تلاش برای یافتن راهکارهایی برای مقابله با آن واداشته است. وقتی کارکردهای خانواده مانند کارکردهای زیستی، اجتماعی، شناختی و عاطفی آسیب میبیند، خانواده هم دچار مشکل میشود. این مشکلات نخست گسستگی روانی، سپس گسستگی اجتماعی و در نهایت طلاق را در پی دارد.[۱۰۵] برخی از مهمترین عوامل گسست روابط خانوادگی که پارهای از آنها مورد توجه امامخمینی نیز قرار داشته عبارتاند از: توقعات بیجا،[۱۰۶] خشم و عصبانیت،[۱۰۷] بدبینی،[۱۰۸] قهر،[۱۰۹] کمبود محبت،[۱۱۰] بحث و جدل،[۱۱۱] تزلزل اخلاقی در محیط خانواده،[۱۱۲] معصیت در میان اعضای خانواده[۱۱۳] و لجاجت.[۱۱۴]
سیره امامخمینی
امامخمینی برای خانواده خود یک الگوی تربیتی بود و حالات و رفتار ایشان در خانه بهترین مربی برای اعضای خانواده به حساب میآمد.[۱۱۵] رفتار ایشان با همسر خود، توأم با خوشاخلاقی، محبت، احترام، ادب، ارزش قائلشدن برای نظر همسر،[۱۱۶] تحمیل نکردن خواستههای خود بر همسر و پابندی به رعایت مقررات درون خانه بود؛ به گونهای که همسر ایشان هیچگاه حتی وقتی ایشان در اوج عصبانیت بود، بیاحترامی و اسائه ادبی از او ندید.[۱۱۷] رفتار ایشان با خانواده و مسائل آن، بر اساس حرمتگذاری و شخصیتدادن به افراد بود. ایشان همسر خود را همدرد و همراه میدانست و احترام بسیاری برای او قائل بود.[۱۱۸] رفتار ایشان در خانواده با فرزندان نیز توأم با خوشرویی، خوشاخلاقی، زیبایی کلام، ایجاد شخصیت در فرزندان، تکریم و احترام، تلقین و تکرار امور برای نفوذ و رسوخ در نفس آنان بود.[۱۱۹] ایشان در وصیت به فرزند خود سیداحمد خمینی نیز بر دقت در تربیت فرزندان تأکید کردهاست.[۱۲۰]
امامخمینی در دوره تبعید نیز در نامه خود پس از اعلام سلامتی و احوالپرسی از تکتک اعضای خانواده، آنان را به صبر و شکیبایی و بیتابینکردن، احترامگذاشتن و خدمت به مادر، کمک و حُسن سلوک افراد خانواده با یکدیگر توصیه و نیازهای مالی خانواده را تا در حد امکان برآورده کردهاست.[۱۲۱] ایشان در این دوران، در ترکیه و در سالهای طولانی نجف نامههای فراوانی به همسر و فرزندان خود نوشتهاست و متن نامهها بهخوبی نشان میدهد که به مسائل مختلف آنان و اطرافیان آنان توجه داشته و افزون بر تأکید بر نامهنگاری و ابراز علاقه به آگاهی از وضع آنان، همواره نکات ریز و درشتی را، حتی چگونگی نامگذاری فرزند، به آنان یادآور شدهاست.[۱۲۲] پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز اگرچه امامخمینی مسئولیت رهبری جامعه اسلامی را بر دوش گرفت، اما هیچگاه خانواده و محبت به فرزندان را فراموش نکرد و در برخی از کارهای خانه کمک میکرد.[۱۲۳] ایشان به افراد خانواده وابستگی عاطفی شدید داشت؛ اما این وابستگی بههیچوجه مانع از تصمیمگیریهای بهموقع در امور مختلف خانواده نمیشد.[۱۲۴]
امامخمینی از هر امری که باعث تنفر فرزندان از فرایض دینی میشد، پرهیز میکرد و آنان را به انجام واجبات و ترک محرمات سفارش میکرد[۱۲۵] و کلام حق را همراه با ملاطفت و شیرینی بیان میکرد و هیچگاه فرزندانش را به سبب ترک امور معنوی سرزنش نمیکرد و از سخت و طاقتفرسا جلوهدادن عبادت نزد آنان پرهیز میکرد.[۱۲۶] ایشان سعی داشت فضایی ضد گناه در خانه حاکم باشد و دراینباره آسیبشناسی میکرد و راهکار ارائه میداد؛ برای نمونه از غیبتکردن نهی و به جای آن، دربارهٔ خود صحبتکردن را پیشنهاد میکرد.[۱۲۷] ایشان همچنین با افرادی که در خانه ایشان مشغول رسیدگی به امور خانه بودند، با لطف و محبت برخورد میکرد و به آنان احترام میگذاشت.[۱۲۸] (ببینید: اخلاق و سیره امامخمینی)
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ۶/۸۲۹۲؛ عمید، فرهنگ فارسی، ۵۴۲.
- ↑ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۴/۲۶۶۵.
- ↑ کاتوزیان، حقوق مدنی، ۱/۷–۱۰.
- ↑ منصور، مجموعه قوانین، ۴۳–۴۴.
- ↑ ساروخانی، مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، ۱۳۶.
- ↑ استادی و سالاریفر، نقش عوامل عاطفی روانی در تحکیم خانواده از منظر آیات و روایات، ۴۶.
- ↑ رید، پدرسالاری، ۴۷.
- ↑ آزاد ارمکی، جامعهشناسی خانواده ایرانی، ۶۲.
- ↑ عنبرسوز، زن در ایران باستان، ۹۸؛ اوستا، یسنا، هات ۷.
- ↑ مظاهری، خانواده ایرانی در روزگار پیش از اسلام، ۱۲.
- ↑ ساروخانی، مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، ۲۳–۲۴.
- ↑ اشتاین سالتز، سیری در تلمود، ۱۹۳–۱۹۸.
- ↑ آنترمن، باورها و آئینهای یهودی، ۲۲۴.
- ↑ بوجاری و پرچم، بررسی تطبیقی جایگاه و اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام و یهودیت، ۳۳.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش، ب۱، ۲۸.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش، ب۵، ۱–۲.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش، ب۲، ۲۴.
- ↑ سیف، تئوری رشد خانواده، ۸۶–۸۷.
- ↑ سیف، تئوری رشد خانواده، ۱۳۶.
- ↑ کتاب مقدس، متی، ب۱۹، ۳–۷.
- ↑ سکری سرور، نظام الزواج فی الشرایع الیهودیة و المسیحیه، ۹۲.
- ↑ اعزازی، جامعهشناسی خانواده، ۹–۱۱.
- ↑ اعزازی، جامعهشناسی خانواده، ۱۶.
- ↑ اعزازی، جامعهشناسی خانواده، ۹۴–۹۵.
- ↑ نساء، ۵۴.
- ↑ قصص، ۲۹؛ عنکبوت، ۳۲؛ نساء، ۹۲؛ راغب، ۹۶.
- ↑ هود، ۷۳؛ احزاب، ۳۳؛ راغب، ۱۵۱–۱۵۲.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۷/۲۵۹.
- ↑ نبأ، ۸؛ روم، ۲۱؛ فاطر، ۱۱؛ شوری، ۱۱.
- ↑ نساء، ۲۱.
- ↑ روم، ۲۱.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۲۹/ ۵–۸.
- ↑ شوری، ۱۱.
- ↑ روم، ۲۱.
- ↑ بقره، ۱۸۷.
- ↑ بقره، ۲۲۱؛ نور، ۳ و ۳۲.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۸۸.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۰۰/۲۲۲.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۵.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۰۳/۲۰۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۶/۱۷–۵۱؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۳/۴۸۱؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۲۲۲.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۴/۷.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲ و ۸/۳۶۳.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۵.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۵۰۴.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۲۱/۴۸۵.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۶/۴۱–۴۲.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۵/۳۲۷–۳۲۸ و ۶/۴۱–۴۲.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۶/۲۰۰–۲۰۱.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۹۱–۹۲.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۹/۴۵۷.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۴/۲۰۱؛ ۶/۴۶۴ و ۷/۴۰۱.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۳/۴۶۸ و ۵/۱۵۵، ۴۴۸.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۶/۲۹۷؛ ۱۷/۳۰۲ و ۱۸/۵۲۶.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۰۷–۱۰۸ و ۲۱/۴۸۵–۴۸۶.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۷۴–۱۷۵.
- ↑ جمعی از مؤلفان، پهلویها، ۱۰۱–۱۰۳.
- ↑ صفری، الگوی اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی، ۱۱.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۴–۲۴۵.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۴/۵۱۳؛ ۹/۲۴۱ و ۱۲/۹۰.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۳/۳۷۰؛ ۱۰/۱۸۴؛ ۱۴/۳۵۵ و ۱۸/۴۰۱.
- ↑ ساناساریان، جنبش حقوق زنان در ایران، ۱۲۵.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۱/۲۶۲.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۱/۲۶۲.
- ↑ منوچهریان، طرح قانون خانواده بر مبنای اصل تساوی حقوق زن و مرد.
- ↑ طالبی دارابی، جایگاه ۱۹ دی ۱۳۵۶ در انقلاب اسلامی، ۵۲.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۱/۳۵۳–۳۵۴.
- ↑ احمدی خراسانی، سناتور، ۳۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۵۰.
- ↑ مینو چین، خانواده و خانواده درمانی، ۸۷.
- ↑ سالاریفر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، ۷۷.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۶/۸۷–۸۸.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۱/۴۲۸؛ ۳/۲۹۳ و ۱۶/۲۲۶.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۶/۲۲۶.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۵/۱۱۲.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳ و ۱۵/۲۴۵.
- ↑ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۵۵.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۷/۵۰۴.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۶/۱۹۹.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۵–۲۴۶.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۳/۲۹۳.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۱۷/۷۰.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۳/۲۹۳.
- ↑ ساروخانی، مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، ۱۴۶–۱۵۹.
- ↑ نوری، عوامل تحکیم و ثبات خانواده، ۱۴۷–۱۴۸.
- ↑ نساء، ۱؛ بقره، ۲۲۱.
- ↑ شوری، ۴۳؛ بلد، ۱۷.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۲۳–۲۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲/۱۸۸–۱۹۱.
- ↑ امینی، همسرداری، ۲۰۳–۲۰۴.
- ↑ امینی، همسرداری، ۱۱۱ و ۱۱۳.
- ↑ آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۳۰۰–۳۰۱.
- ↑ بانکی پورفرد و دیگران، ۸۵.
- ↑ بانکی پورفرد و دیگران، ۷۵.
- ↑ بانکی پورفرد و دیگران، ۷۵–۷۶.
- ↑ سلطانی کوهانستانی، ۷۲.
- ↑ استادی و سالاریفر، نقش عوامل عاطفی روانی در تحکیم خانواده از منظر آیات و روایات، ۴۶.
- ↑ بانکی پورفرد و دیگران، ۷۰–۷۱.
- ↑ امینی، همسرداری، ۶۳.
- ↑ امینی، همسرداری، ۱۴۹.
- ↑ امینی، همسرداری، ۱۶۲ و ۱۶۴.
- ↑ امینی، همسرداری، ۱۵۸.
- ↑ اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۵۶.
- ↑ اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۲۸–۲۹؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۳۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۸۵.
- ↑ امامخیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.
- ↑ (اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۲۹).
- ↑ میرزابیگی، خانواده و امامخمینی، ۳۵، ۸۷ و ۱۲۹.
- ↑ میرزابیگی، خانواده و امامخمینی، ۱۳ و ۳۷؛ ثقفی، خاطره، ۲۹–۳۰؛ اعرابی، خاطره، ۲۹.
- ↑ ثقفی، خاطره، ۲۹–۳۰.
- ↑ مظهری، فتارشناسی امامخمینی، ۱۱۸.
- ↑ مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۵۰ و ۵۲–۵۳؛ مصطفوی، فریده، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۵۱–۵۲ و ۵۵؛ بروجردی، خاطره، ۵۵؛ نگارش، حدیث پایداری، ۴۷؛ میرزابیگی، خانواده و امامخمینی، ۳۵ و ۸۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۲۲۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۴۲۹–۴۳۰.
- ↑ به عنوان نمونه: امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۴۳۰، ۴۳۱، ۴۴۱، ۴۴۲، ۴۴۵، ۴۴۷، ۴۵۱، ۴۵۲، ۴۵۳، ۴۵۴، ۴۵۵، ۴۵۶ و ۳/۱۱، ۳۰، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۶، ۴۰، ۴۷، ۵۴، ۵۵.
- ↑ اشراقی، نعیمه، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۴۱؛ حدیدچی، خاطره، چاپشده در پرتوی از خورشید، ۲۹۸.
- ↑ نگارش، حدیث پایداری، ۴۶.
- ↑ مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۹۰؛ مصطفوی، صدیقه، خاطره، چاپشده در پرتوی از خورشید، ۱۴۰.
- ↑ عزیزی، ۴۲۰ داستان از نماز و عبادت امامخمینی، ۴۰.
- ↑ اعرابی، خاطره، ۱۰۳؛ مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، ۳/۳۰۲؛ مصطفوی، فریده، برداشتهایی، ۳۰۲؛ اشراقی، عاطفه، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، ۳۰۲؛ اشراقی، زهرا، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، ۳۰۳؛ طباطبایی، ۳۰۳–۳۰۴.
- ↑ حدیدچی، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، ۱۵۶–۱۵۷؛ بافقی، ۷۵–۸۰؛ بهاءالدینی، مصاحبه، ۸۱–۸۳؛ فرقانی، مصاحبه، ۳/۷؛ میرزابیگی، خانواده و امامخمینی، ۱۴۳.
منابع
- قرآن کریم
- آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب؛ درآمدی بر جامعهشناسی سیاسی ایران معاصر، ترجمه احمد گلمحمدی و محمدابراهیم فتاحی ولیلایی، تهران، نشر نی، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش
- آزاد ارمکی، تقی، جامعهشناسی خانواده ایرانی، تهران، سمت، چاپ دوم، ۱۳۸۹ش
- آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش
- آنترمن، آلن، باورها و آئینهای یهودی، ترجمه رضا فرزین، تهران، دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش
- احمدی خراسانی، نوشین، پروین اردلان، سناتور، تهران، توسعه، چاپ اول، ۱۳۸۲ش
- استادی، مجید و محمدرضا سالاریفر، نقش عوامل عاطفی روانی در تحکیم خانواده از منظر آیات و روایات با رویکرد سبک زندگی اسلامی، مجله پژوهشنامه سیک زندگی، شماره ۳، ۱۳۹۵ش
- اسلاملو، نعیمه، کلبه مهر، تهران، نگارنور، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش
- اشتاین سالتز، آدین، سیری در تلمود، ترجمه طالبی دارابی، باقر، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش
- اشراقی، زهرا، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۷۸ش
- اشراقی، عاطفه، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۷۸ش
- اشراقی، نعیمه، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، اخلاق در خانواده، تدوین رسول سعادتمند، قم، تسنیم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش
- اعرابی، فرشته، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، اخلاق در خانواده، تدوین رسول سعادتمند، قم، تسنیم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش
- اعزازی، شهلا، جامعهشناسی خانواده، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، چاپ اول، ۱۳۷۶ش
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امینی، ابراهیم، همسرداری، قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، چاپ بیست و نهم، ۱۳۸۹ش.
- انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
- اوستا، ترجمه و پژوهش هاشم رضی، تهران، بهجت، چاپ سوم، ۱۳۸۱ش.
- ایران محبوب، جلیل، اصغر میرفردی، بررسی تأثیر متقابل فرایند افزایش جمعیت و شهرنشینی درایران ۱۳۳۵–۱۳۷۵، مجله جمعیت، شماره ۴۵–۴۶، ۱۳۸۲ش
- بافقی، ربابه، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش
- بانکی پورفرد، امیرحسین و سیدمهدی صدری و فهیمه مؤمنیراد، عوامل تعالیبخش مؤثر در تحکیم بنیان خانواده در آرای مفسران و اندیشمندان معاصر مسلمان، مجله فرهنگی تربیتی زنان و خانواده، شماره ۴۱، ۱۳۹۶ش.
- بروجردی، مسیح، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، اخلاق در خانواده، تدوین رسول سعادتمند، قم، تسنیم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- بوجاری، سهیلا، اعظم پرچم، بررسی تطبیقی جایگاه و اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام و یهودیت، مجله معرفت ادیان، شماره ۱۵، ۱۳۹۲ش.
- بهاءالدینی، سیداحمد، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- ثقفی، خدیجه، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، اخلاق در خانواده، تدوین رسول سعادتمند، قم، تسنیم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- جعفری ندوشن، علی اکبر، آن سوی آفتاب، مروری بر شخصیت و زندگی خصوصی امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- جمعی از مؤلفان، پهلویها، تهران، کتاب مرجع، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- حدیدچی، مرضیه، خاطره، چاپشده در پرتوی از خورشید، تدوین حسین رودسری، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- حدیدچی، مرضیه، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، اخلاق در خانواده، تدوین رسول سعادتمند، قم، تسنیم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- حقشناس، سیدجعفر، آسیبشناسی خانواده، تهران، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- راغب اصفهانی، حسینبنمحمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- رید، ایولین، پدرسالاری، ترجمه افشنگ مقصودی، تهران، گل آذین، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- ساروخانی، باقر، مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، تهران، سروش، چاپ اول ۱۳۷۰ش.
- سالاری فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- ساناساریان، الیز، جنبش حقوق زنان در ایران، طغیان، ترجمه نوشین احمدی خراسانی، تهران، اختران، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- سکری سرور، محمد، نظام الزواج فی الشرایع الیهودیة و المسیحیه، بیروت، دارالفکر العربی، بیتا.
- سلطانی کوهانستانی، مریم، خانواده و عوامل تحکیم آن با تکیه بر آرای ابن سینا، مجله حکمت سینوی، شماره ۵۳، ۱۳۹۴ش.
- سیف، سوسن، تئوری رشد خانواده، تهران، دانشگاه الزهراء (س)، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
- صدوق، محمدبنعلی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- صفری، فاطمه، الگوی اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی بر اساس دیدگاه حضرت امامخمینی، بیجا، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۴ش.
- طالبی دارابی، ابراهیم، جایگاه ۱۹ دی ۱۳۵۶ در انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- طباطبایی، فاطمه، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- طبرسی، حسنبنفضل، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش.
- عزیزی، عباس، ۴۲۰ داستان از نماز و عبادت امامخمینی، تهران، صلاة، ۱۳۸۰ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ هفدهم، ۱۳۷۹ش.
- عنبر سوز، مریم، زن در ایران باستان، تهران، مطالعات روشنگران زنان، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- فرقانی، محیالدین، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی، تهران، بهمن برنا، چاپ سوم، ۱۳۷۱ش.
- کتاب مقدس، بیجا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
- کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، اخلاق در خانواده، تدوین رسول سعادتمند، قم، تسنیم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- مصطفوی، صدیقه، خاطره، چاپشده در پرتوی از خورشید، تدوین حسین رودسری، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- مصطفوی، فریده، خاطره، چاپشده دربرداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- مصطفوی، فریده، خاطره، چاپشده در درسهایی از امامخمینی، اخلاق در خانواده، تدوین رسول سعادتمند، قم، تسنیم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- مظاهری، علیاکبر، خانواده ایرانی در روزگار پیش از اسلام، ترجمه عبدالله توکل، تهران، قطره، چاپ اول ۱۳۷۳ش.
- مظهری، مرضیه، رفتارشناسی امامخمینی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهل و چهارم، ۱۳۸۶ش.
- منصور، جهانگیر، مجموعه قوانین و مقررات خانواده، تهران، دوران، چاپ چهارم، ۱۳۷۹ش.
- منوچهریان، مهرانگیز، مجله اطلاعات، طرح قانون خانواده بر مبنای اصل تساوی حقوق زن و مرد، شماره ۳۶۳–۳۶۶، ۱۳۴۳ش.
- مهرپور، حسین، مجموعه نظریات شورای نگهبان، دوره اول تیرماه ۱۳۵۹ ـ تیر ۱۳۶۵، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- میرزابیگی، حسنعلی، خانواده و امامخمینی، قم، فراگفت، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- مینو چین، سالوادور، خانواده و خانواده درمانی، ترجمه باقر ثنایی، تهران، امیر کبیر، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
- نگارش، حمید، حدیث پایداری، تهران، لوح محفوظ، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- نوری، اعظم، عوامل تحکیم و ثبات خانواده، مجله پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده، شماره ۷، ۱۳۸۹ش.
- نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
پیوند به بیرون
- احمد فکور افشاگر، خانواده، دانشنامه امامخمینی، ج۵، ص۹۴-۱۰۲.