یوسف صانعی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}
}}
'''یوسف صانعی'''، [[شاگردان امام‌خمینی|شاگرد امام‌خمینی]]، عضو فقهای [[شورای نگهبان]]، نماینده [[مجلس خبرگان رهبری|خبرگان رهبری]] و دادستان کل کشور.
'''یوسف صانعی'''، [[شاگردان امام‌خمینی|شاگرد امام‌خمینی]]، عضو فقهای [[شورای نگهبان]]، نماینده [[مجلس خبرگان رهبری|خبرگان رهبری]] و دادستان کل کشور.
یوسف صانعی در سال ۱۳۱۶ در جرقویه اصفهان متولد شد و در سال ۱۳۲۵ همراه برادرش برای تحصیل علوم حوزوی رهسپار [[حوزه علمیه اصفهان]] شد و سپس برای ادامه تحصیل سال ۱۳۳۰ عازم [[حوزه علمیه قم]] شد. او در مقطع خارج از دروس [[سیدحسین بروجردی]] و [[امام‌خمینی]] بهره برد و در سال ۱۳۴۴ از امام­‌خمینی اجازه [[امور حسبیه]] دریافت کرده است.
صانعی سال­‌ها به تدریس سطوح عالی و خارج [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] اشتغال داشته است و از سال ۱۳۵۷ دروس خارج فقه او با محوریت کتب امام‌­خمینی بوده است. وی از همان دوران تحصیل نزد امام‌­خمینی به او نزدیک بوده و در بیت او همکاری داشته و در معیّت ایشان به سفر هم رفته است. امام‌­خمینی از همان دوران او را آشنا با مبانی فقهی خود به دیگران معرفی می‌­کرد.
صانعی در [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام­‌خمینی]] از همراهان ایشان بوده و با امضای اعلامیه‌­های زیاد و در سخنرانی­‌های خود این همراهی را نشان داده است.
امام‌­خمینی پس از پیرزوی انقلاب اسلامی صانعی را به عنوان یکی از اعضای فقهای شورای نگهبان در اولین دوره آن شورا منصوب کرده است. همچنین او را نماینده خود در شورای عالی بازسازی مناطق جنگی منصوب کرد. وی در اولین دوره انتخابات خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم تهران انتخاب شد.
امام­‌خمینی در سال ۱۳۶۱ صانعی را به دادستانی کل کشور منصوب کرد. او در سال ۱۳۶۴ از این سمت استعفا داد که مورد پذیرش امام­‌خمینی قرار گرفت.
صانعی در شهریور ما ۱۳۹۹ در [[قم]] درگذشت و در قبرستان شیخان قم، بنابر وصیت خود در کنار قبر زکریا بن ­آدم به خاک سپرده شد.


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
خط ۹۹: خط ۱۱۱:
[[رده:شاگردان امام‌خمینی]]
[[رده:شاگردان امام‌خمینی]]
[[رده:مراجع تقلید شیعه]]
[[رده:مراجع تقلید شیعه]]
[[رده:مسئولان جمهوری اسلامی ایران]]
[[رده:فقهای شورای نگهبان]]
[[رده:شخصیت‌های حوزوی]]
[[رده:شخصیت‌های حوزوی]]
[[رده:اعضای مجلس خبرگان رهبری]]
[[رده:اعضای قوه قضائیه]]
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]
[[رده:مقاله‌های جدید]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۱۱

یوسف صانعی
صانعی یوسف 2.jpg
شناسنامه
نام کاملیوسف صانعی
زادروزسال ۱۳۱۶
شهر تولدروستای ینگ‌آباد از توابع جرقویه اصفهان
کشور تولدایران
تاریخ درگذشت۲۲ شهریور ۱۳۹۹
شهر درگذشتبیمارستان نکویی قم
کشور درگذشتایران
آرامگاهقبرستان شیخان قم کنار قبر زکریا بن آدم
فرزندانسه فرزند و یکی از آنان در حوزه علمیه قم اشتغال دارد
خویشاوند سرشناسبرادر حسن صانعی
دیناسلام
مذهبشیعه
اطلاعات سیاسی
پست‌هاشاگرد امام‌خمینی، عضو فقهای شورای نگهبان، نماینده خبرگان رهبری و دادستان کل کشور.
اطلاعات علمی و مذهبی
اساتیدامام‌خمینی، سیدحسین بروجردی، مصطفی اعتمادی، محمدتقی ستوده، محمد فکور یزدی و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، حسینعلی منتظری
تالیفاتتوضیح المسائل، مجموعه فقه و زندگی، مجمع المسائل، استفتائات قضایی، فقه الثقلین، التعلیقات علی العروة الوثقی و تحریر الوسیله، مناسک حج و استفتائات پزشکی

یوسف صانعی، شاگرد امام‌خمینی، عضو فقهای شورای نگهبان، نماینده خبرگان رهبری و دادستان کل کشور.

یوسف صانعی در سال ۱۳۱۶ در جرقویه اصفهان متولد شد و در سال ۱۳۲۵ همراه برادرش برای تحصیل علوم حوزوی رهسپار حوزه علمیه اصفهان شد و سپس برای ادامه تحصیل سال ۱۳۳۰ عازم حوزه علمیه قم شد. او در مقطع خارج از دروس سیدحسین بروجردی و امام‌خمینی بهره برد و در سال ۱۳۴۴ از امام­‌خمینی اجازه امور حسبیه دریافت کرده است.

صانعی سال­‌ها به تدریس سطوح عالی و خارج فقه و اصول اشتغال داشته است و از سال ۱۳۵۷ دروس خارج فقه او با محوریت کتب امام‌­خمینی بوده است. وی از همان دوران تحصیل نزد امام‌­خمینی به او نزدیک بوده و در بیت او همکاری داشته و در معیّت ایشان به سفر هم رفته است. امام‌­خمینی از همان دوران او را آشنا با مبانی فقهی خود به دیگران معرفی می‌­کرد.

صانعی در نهضت امام­‌خمینی از همراهان ایشان بوده و با امضای اعلامیه‌­های زیاد و در سخنرانی­‌های خود این همراهی را نشان داده است.

امام‌­خمینی پس از پیرزوی انقلاب اسلامی صانعی را به عنوان یکی از اعضای فقهای شورای نگهبان در اولین دوره آن شورا منصوب کرده است. همچنین او را نماینده خود در شورای عالی بازسازی مناطق جنگی منصوب کرد. وی در اولین دوره انتخابات خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم تهران انتخاب شد.

امام­‌خمینی در سال ۱۳۶۱ صانعی را به دادستانی کل کشور منصوب کرد. او در سال ۱۳۶۴ از این سمت استعفا داد که مورد پذیرش امام­‌خمینی قرار گرفت.

صانعی در شهریور ما ۱۳۹۹ در قم درگذشت و در قبرستان شیخان قم، بنابر وصیت خود در کنار قبر زکریا بن ­آدم به خاک سپرده شد.

زندگی‌نامه

یوسف صانعی در سال ۱۳۱۶ در روستای ینگ‌آباد از توابع جرقویه اصفهان متولد شد.[۱] پدر او محمدعلی و جدش حاج ملایوسف، از روحانیان خوشنام منطقه خود بودند.[۲] مادرش شهربانو در ده‌سالگیِ صانعی فوت کرد.[۳] صانعی خواندن و نوشتن را از پدر آموخت؛ سپس به خواست پدر، در سال ۱۳۲۵ همراه با برادرش حسن صانعی وارد حوزه علمیه اصفهان، در مدرسه کاسه‌گران ساکن شد.[۴] او مقدمات صرف و نحو را نزد سیدعلی سده‌ای، سیدجواد ابطحی و اسدالله نجف‌آبادی فرا گرفت، کتاب مغنی اللبیب را نزد عباسعلی ادیب و یدالله پورهادی خواند و شرائع الاسلام را از درس حیدرعلی محقق بهره برد؛ همچنین در درس سیدحسین درچه‌ای، محمدعلی معلم حبیب‌آبادی شرکت کرد.[۵]

صانعی در سال ۱۳۳۰، برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت[۶] و درس‌های دوره سطح را نزد مصطفی اعتمادی، سیدموسی (امام‌موسی) صدر، میرزامحمد مجاهدی، محمدتقی ستوده، محمد فکور یزدی و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی و درس‌های کلام را نزد میرزاجواد تبریزی فرا گرفت و در درس شرح منظومه حسینعلی منتظری شرکت کرد.[۷] وی در امتحانات سطوح عالی حوزه علمیه در سال ۱۳۳۴ رتبه نخست را احراز کرد و از سوی مرجع تقلید وقت سیدحسین بروجردی تشویق شد. وی پس از پایان دوره سطح به مدت یک سال از درس خارج فقه بروجردی بهره برد[۸] و از ۱۳۳۴ تا سال ۱۳۴۲ به مدت هشت سال در درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی شرکت کرد و یک دوره کامل درس اصول و برخی از مباحث فقه ایشان را نوشت و در سنین جوانی به درجه اجتهاد رسید.[۹] وی در سال ۱۳۸۵ق/ ۱۳۴۴ش به عنوان کسی که نزد امام‌خمینی شناخته‌شده‌است، از ایشان اجازه امور حسبیه دریافت کرد.[۱۰]

صانعی سال‌ها به تدریس سطوح عالی فقه و اصول اشتغال داشته و از استادان شناخته‌شده درس مکاسب و کفایة الاصول بوده‌است. وی از ۱۳۵۲ تدریس دوره خارج اصول را در مدرسه منتظریه (حقانی) آغاز و از ۱۳۵۷ تدریس دروس خارج فقه را با محوریت کتاب تحریر الوسیله امام‌خمینی در همین مدرسه آغاز کرد[۱۱] و تاکنون (۱۳۹۸) کرسی تدریس درس خارج فقه وی با حضور شاگردان زیادی ادامه داشته‌است.

صانعی که در دوره جوانی در مسجد سلماسی در شهر قم، پای درس فقه و اصول امام‌خمینی می‌نشست، افزون بر استفاده علمی و تصریح بر برتری درس ایشان بر دیگر استادان، شیفته اخلاق ایشان گردید؛ چنان‌که وی اشاره کرده‌است که امام‌خمینی از دید و بازدیدهای عمومی پرهیز می‌کرد و پس از اصرار شهید سیدمحمدرضا سعیدی در روز ولادت امام‌رضا(ع) در سال ۱۳۳۵ ایشان حاضر به این کار شد و از صانعی نیز خواست که عهده‌دار پذیرایی از مراجعان شود و وی این دعوت را لطف الهی برای خود دانسته‌است؛ چنان‌که وی پس از آن نیز سال‌ها به مناسبت‌های مختلف در بیت امام‌خمینی خدمت ایشان بود.[۱۲]

صانعی از مسافرت خود همراه با امام‌خمینی در سال ۱۳۴۰ به تهران حکایت کرده که پس از حضور در خانه سیدمحمدصادق لواسانی، امام‌خمینی مباحث فقهی مطرح در جلسه را به وی ارجاع داده و او را آشنا با مبانی فقهی خود معرفی کرده‌است. وی این نوع رفتار امام‌خمینی را برخاسته از اهتمام صادقانه ایشان به پرورش و رشد استعداد شاگرد خود شمرده‌است.[۱۳] صانعی هم‌زمان با آغاز مبارزات امام‌خمینی علیه رژیم پهلوی، با نهضت ایشان همراه شد و در مبارزه علیه تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی به صف مبارزان پیوست.[۱۴] وی پس از بازداشت نخست امام‌خمینی، در شب ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ همراه سیدمصطفی خمینی و سیدحسن طاهری خرم‌آبادی در حرم فاطمه معصومه(س) در اعتراض به این اقدام شرکت کرد و مردم را به مبارزه فراخواند[۱۵] و در اعتراض به تبعید امام‌خمینی، در سال ۱۳۴۳ نامه سرگشاده به نخست‌وزیر امیرعباس هویدا را امضا کرد.[۱۶] وی در سال ۱۳۴۶ هنگام تبلیغ در رفسنجان، تذکر سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) را نادیده گرفت و بر منبر، از امام‌خمینی نام برد و همین امر باعث شد نخستین پرونده سیاسی وی در ساواک رفسنجان تشکیل شود.[۱۷]

رحلت سیدمحسن حکیم در سال ۱۳۴۹ موقعیتی را برای طرح مجدد مرجعیت امام‌خمینی فراهم آورد. صانعی همراه علما و روحانیان مبارز ایران افزون بر صدور بیانیه‌هایی دربارهٔ مرجعیت عام ایشان تلگرام‌های تسلیتی نیز به مناسبت درگذشت حکیم برای ایشان فرستادند[۱۸] که به شکستن ترس و وحشتی که ساواک طی چند سال دربارهٔ امام‌خمینی به وجود آورده بود، کمک کرد و بار دیگر به مردم اجازه داد بی‌پروا نام ایشان را گرامی بدارند.[۱۹]

وی در رمضان ۱۳۹۸ق/ ۱۳۵۷ش به دلیل سخنرانی علیه رژیم پهلوی در مسجد جامع تهران، توسط مأموران ساواک بازداشت شد و با بدرفتاری به همراه مجتبی تهرانی امام جماعت مسجد، به کلانتری پامنار منتقل گردید؛ اما پس از مدتی با توجه به اقداماتی که برای آزادی مجتبی تهرانی صورت گرفت، وی نیز آزاد شد.[۲۰] نام و امضای صانعی که عضو تشکیلات مدرسین حوزه قم، که بعدها عنوان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به خود گرفت، بود،[۲۱] پای اعلامیه‌های چندی در راستای مبارزات امام‌خمینی ثبت شده‌است؛ ازجمله اعلامیه در مهر ۱۳۴۴ به مناسبت انتقال امام‌خمینی از ترکیه به نجف،[۲۲] تلگرام به امام‌خمینی به مناسبت رحلت سیدمصطفی خمینی[۲۳] و اعلامیه در ۱۷/۱۰/۱۳۵۷ در مخالفت با دولت شاپور بختیار.[۲۴] صانعی از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۵۸ علاوه بر سفرهای تبلیغی مقطعی به شهرهای مهم، هر هفته برای تبلیغ و منبر به تهران سفر می‌کرد.[۲۵]

امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در نخستین دوره انتصاب فقهای شورای نگهبان در اسفند ۱۳۵۸، صانعی را یکی از اعضا قرار داد[۲۶] و در خرداد ۱۳۶۱ او را نماینده خود در شورای عالی بازسازی مناطق جنگی منصوب کرد.[۲۷] وی به همراه جمعی از فقهای شورای نگهبان اصلاحیه‌ای را برای قانون انتخابات خبرگان به امام‌خمینی پیشنهاد کردند که در ۱۶/۸/۱۳۶۱ ایشان آن را تأیید کرد.[۲۸] در انتخابات نخستین دوره مجلس خبرگان رهبری که در ۱۹/۹/۱۳۶۱ برگزار شد، صانعی با کسب بیش از دو میلیون رأی دومین نماینده مردم تهران در این مجلس شد.[۲۹] امام‌خمینی در نوزدهم دی ۱۳۶۱ با استعفای صانعی از جمع فقهای شورای نگهبان موافقت کرد[۳۰] و هم‌زمان وی را به دادستانی کل کشور و عضو شورای عالی قضایی منصوب کرد.[۳۱]

امام‌خمینی با پاسخ‌دادن به برخی استفتائات فقهی که توسط صانعی در دوره دادستانی خود انجام داد، برخی مشکلات فقهی دستگاه‌های قضایی را برطرف کرد، مانند تشخیص موضوع تفریط در قتلی که به سبب رعایت‌نکردن قوانین رانندگی یا نداشتن مهارت صورت می‌گیرد[۳۲]؛ اختیار دادستان کل بر توقیف حکم در صورت تشخیص حَرَج‏[۳۳]؛ حق سرپرستی اولاد (حق الحضانة) در صورت بروز عسر و حرج برای طرف مقابل[۳۴]؛ دریافت خمس و وجوه شرعی از متهمان مشمول عفو[۳۵]؛ حق‌اللَّه یا حق‌الناس بودن حبس ممسک در قتل و فتوا به حق‌الناس‌بودن آن از سوی امام‌خمینی[۳۶]؛ فروش اموال غایبان به قیمت عادلانه، مشروط به رعایت حقوق مالکان و برگرداندن حقوق آنان در صورت مراجعه[۳۷] و پرداخت دیه نقدی و موضوعیت یا عدم موضوعیت دینار.[۳۸]

امام‌خمینی در خرداد ۱۳۶۲ در فرمانی، با تشکیل ستاد اصلاح امور زندان‌ها که به تأیید یوسف صانعی و مرتضی مقتدایی رسیده بود، موافقت کرد.[۳۹] ایشان در فروردین ۱۳۶۳ از صانعی خواست موضوع تشکیل هیئت رسیدگی به پرونده‌های قضایی مربوط به بنیاد مستضعفان را پیگیری کند‏[۴۰]؛ همچنین در ۲۹ اسفند ۱۳۶۳ در حکمی از وی خواست، ملکیت و اداره دارالتبلیغ اسلامی قم را که از متولی قبلی آن، سیدکاظم شریعتمداری خلع شده بود، رسماً به دفتر تبلیغات اسلامی قم‏ منتقل کند.[۴۱] امام‌خمینی در اردیبهشت ۱۳۶۴ به صانعی به عنوان دادستان کل کشور اجازه داد جهت نشر معارف و احکام اسلام‏، از اموال مصادره‌شده کارگزاران رژیم پهلوی به مقدار رفع ضرورت به سازمان تبلیغات اسلامی کمک کند[۴۲]؛ چنان‌که در تیرماه ۱۳۶۴ همین اجازه را در حدود شرعی و قانونی برای کمک به بنیاد پانزده خرداد به وی داد.[۴۳] در ۲۱/۲/۱۳۶۴ صانعی طی نامه‌ای به امام‌خمینی، استعفای خود از سِمت دادستانی کل را اعلام کرد و خواستار موافقت ایشان با پذیرش استعفا شد. امام‌خمینی نخست موافقت نکرد و دستور داد وی به کار خود ادامه دهد‏[۴۴]؛ ولی در نهایت در ۲۶ تیر ۱۳۶۴ با اظهار تأسف و تأثر، کناره‌گیری صانعی را پذیرفت و از زحمات وی تشکر کرد. امام‌خمینی به وی سفارش کرد از همه کارها کناره‌گیری نکند و به کاری دیگر از کارهای کشور، مناسب با وضع مزاجی خود، بپردازد.[۴۵] وی همچنین پس از پیروزی انقلاب بیش از ده سال امام‌جمعه موقت شهر قم بود.[۴۶]

صانعی که علاقه ویژه‌ای به امام‌خمینی دارد ایشان را دارای روحی لطیف و ریزه‌کاری‌های اخلاقی منحصر به فرد شمرده‌است که ازجمله با سعه صدر به پرسش‌های علمی پاسخ می‌داد. وی همچنین از تعبد خاص امام‌خمینی ستایش کرده و ایشان را استوانه تقوا و فضیلت شمرده‌است و صراحت ایشان را بسیار مؤثر بر روحیه خود دانسته‌است.[۴۷] وی دو صفت زهد و انقلابی‌بودن امام‌خمینی را شاهد جامع اضدادبودن ایشان دانسته و نمونه‌هایی از زهد ایشان را ذکر کرده‌است.[۴۸] وی امام‌خمینی را نماد تمام خوبی‌ها شمرده[۴۹] و اخلاص، بزرگواری،[۵۰] خویشتنداری،[۵۱] ایستادگی و مبارزه با مظاهر ستم و تحجر و انحراف[۵۲] را، ازجمله اوصاف ایشان دانسته‌است. وی برای الگوگیری از شخصیت امام‌خمینی، به شاگردان خود تأکید کرده‌است کتاب شرح چهل حدیث امام‌خمینی را مطالعه کنند.[۵۳]

صانعی که مبانی و دیدگاه‌های فقهی خود را الهام‌گرفته از منظومه فقهی امام‌خمینی می‌داند، معتقد است، ارکان اجتهاد و استنباط خود را بر اساس مبانی ایشان پرورش داده‌است.[۵۴] وی همچنین به همگان سفارش کرده‌است در مسائلی مانند تشخیص درست هدف و ناامیدنشدن، ایستادگی و مبارزه، دقت، اهمیت‌دادن به نقش و جایگاه مردم، امام‌خمینی را الگو قرار دهند.[۵۵] وی تأکید کرده‌است که امام‌خمینی برای اعتلای کلمه توحید و تثبیت شخصیت و هویت ملت و برپایی حکومتی متکی به آرای مردم، صادقانه تلاش کرد[۵۶] و گفتمان شهادت را پس از سال‌ها خاموشی زنده ساخت.[۵۷]

امام‌خمینی نیز از یوسف صانعی ستایش کرده و او را مانند فرزند خود شمرده‌است. ایشان هنگام معرفی وی به عنوان دادستان کل کشور، با اشاره به سال‌ها شرکت وی در درس ایشان و برخورداری از معلومات وافر، وی را روحانی برجسته در میان روحانیان و شخص عالِمی خواند که مخالف سرسخت انحرافات گروه‌هایی مانند سازمان مجاهدین خلق بوده‌است و در برابر آنان با جدیت و قاطعیت عمل می‌کند[۵۸]؛ چنان‌که هنگام پذیرش استعفای وی از دادستانی، با اشاره به شناخت طولانی‌مدت خود از او، وی را عالم متعهد، فعال، فردی فاضل و عنصری جدی معرفی کرد که در دوران مسئولیت دادستانی کل کشور، با صفای باطن با مسئولان قضایی همکاری می‌کرده‌است.[۵۹] یوسف صانعی پس از یک دوره بیماری کبدی، در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ در بیمارستان نکویی قم درگذشت و یکشنبه ۲۴ شهریور، پس از اقامه نماز بر پیکر وی از سوی سیدموسی شبیری زنجانی و تشییع جنازه، در قبرستان شیخان قم، بنابر وصیت خود در کنار قبر زکریا بن آدم به خاک سپرده شد.[۶۰]

از صانعی در قلمرو فقه فتوایی و استدلالی، آثار چندی منتشر شده‌است؛ ازجمله: توضیح المسائل، مجموعه فقه و زندگی (۱۳ جلد)، مجمع المسائل (۳جلد)، استفتائات قضایی (۲جلد)، فقه الثقلین (۵ جلد)، التعلیقات علی العروة الوثقی، التعلیقات علی تحریر الوسیله، مناسک حج و استفتائات پزشکی.[۶۱]

درگذشت

آیت الله صانعی که به علت شگستگی لگن در بیمارستان نکویی قم بستری شده بود، در روز ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ در سن ۸۳ سالگی درگذشت و پس از تشیع پرشکوه در قبرستان شیخان قم دفن شد [۶۲]

صانعی دارای سه فرزند است و یکی از آنان در حوزه علمیه قم اشتغال دارد.

پانویس

  1. جمعی از طلاب، زندگینامه آیت‌الله یوسف صانعی، ۵؛ انتشارات فقه الثقلین، نگاهی کوتاه به زندگی شیخ‌یوسف صانعی، ۵.
  2. معاونت فرهنگی، حدیث زندگی، ۱۲–۱۳.
  3. جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۲۵.
  4. جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۳۰–۳۱؛ جمعی از طلاب، زندگینامه آیت‌الله یوسف صانعی، ۶.
  5. جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۳۱؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۷۴.
  6. جمعی از طلاب، زندگینامه آیت‌الله یوسف صانعی، ۶؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۷۳.
  7. جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۳۳.
  8. صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۷۳–۲۷۴.
  9. جمعی از طلاب، زندگینامه آیت‌الله یوسف صانعی، ۷–۸؛ جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۳۶.
  10. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۴۵۰.
  11. جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۵۵–۵۶.
  12. صانعی، پابه‌پای آفتاب، ۴/۲۷۹–۲۸۰.
  13. جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۴۶–۵۰.
  14. جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۹۹.
  15. فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۱۱۸–۱۱۹؛ جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۸۷.
  16. مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۸۵–۱۸۸.
  17. صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۳۷۶.
  18. مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۲.
  19. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۸۱۶.
  20. جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۱۰۷.
  21. جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۹۹.
  22. مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۷۳.
  23. مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۹.
  24. مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۵۳۲–۵۳۴.
  25. جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۸۵–۸۷.
  26. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۶۲.
  27. امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۳۱۰.
  28. امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۸۸.
  29. جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۱۱۷.
  30. امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۲۲۶.
  31. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۳۱؛ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۵۷.
  32. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۰۸.
  33. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۵۲۳.
  34. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۷۶.
  35. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۲۹.
  36. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۶۳.
  37. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۱۱‏.
  38. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۴.
  39. امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۴۵۰.
  40. امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۸/۴۰۰.
  41. امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۱۹۱.
  42. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۵۹.
  43. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۰۰.
  44. امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۲۷۱.
  45. امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۳۰۹ و ۳۱۱.
  46. جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۱۱۷.
  47. صانعی، پابه‌پای آفتاب، ۴/۲۸۱–۲۸۴.
  48. صانعی، پابه‌پای آفتاب، ۴/۲۹۰–۲۹۱ و ۲۹۵.
  49. صانعی، چکیده اندیشه‌ها، ۷۴.
  50. صانعی، امام‌خمینی اسوه مردم، ۵.
  51. صانعی، همراه با آفتاب، ۱۲۲.
  52. صانعی، همراه با آفتاب، ۳۴.
  53. صانعی، همراه با آفتاب، ۳۰–۳۳.
  54. امام‌خمینی و راز احیای اجتهاد، ۶–۷.
  55. صانعی، همراه آفتاب، ۲۹–۳۱.
  56. صانعی، چکیده اندیشه‌ها، ۷۲–۷۶.
  57. صانعی، چکیده اندیشه‌ها، ۷۵.
  58. امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۲۳۱.
  59. امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۳۰۹–۳۱۱.
  60. جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۳ و ۲۵/۶/۱۳۹۹ش.
  61. جمعی از شاگردان، فقیه نواندیش، ۲۲۴–۲۲۸؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۷۶.
  62. (ایران، 23 و 24 / 6/ 1399).

منابع

  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • انتشارات فقه الثقلین، نگاهی کوتاه به زندگی مرجع عالیقدر شیخ‌یوسف صانعی، قم، چاپ هشتم، ۱۳۸۹ش.
  • ایران، روزنامه، ۲۳ و ۲۴ شهریور ۱۳۹۹
  • جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۳ و ۲۵/۶/۱۳۹۹ش.
  • جمعی از شاگردان، روایت زندگی آیت‌الله العظمی صانعی، قم، مؤسسه فقه الثقلین، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
  • جمعی از طلاب حوزه علمیه قم، زندگینامه مرجع عالیقدر حضرت آیت‌الله العظمی حاج شیخ‌یوسف صانعی، قم، میثم تمار، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • صانعی، یوسف، امام‌خمینی اسوه مردم و حکومت، قم، میثم تمار، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • صانعی، یوسف، امام‌خمینی و راز احیای اجتهاد در عصر حاضر، تدوین مؤسسه فرهنگی فقه الثقلین، قم، میثم تمار، بی‌تا.
  • صانعی، یوسف، چکیده اندیشه‌ها، قم، میثم تمار، چاپ ششم، ۱۳۸۸ش.
  • صانعی، یوسف، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • صانعی، یوسف، همراه با آفتاب، قم، میثم تمار، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
  • فراتی، عبدالوهاب، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • معاونت فرهنگی مؤسسه فقه الثقلین، حدیث زندگی، قم، انتشارات فقه الثقلین، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۱، پس از بحران، به اهتمام فاطمه هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.

پیوند به بیرون