محمدحسن قافی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:


== فعالیت‌های مبارزاتی ==
== فعالیت‌های مبارزاتی ==
قافی پس از انتخاب [[امیرعباس هویدا]] به سمت نخست‌وزیری، در اسفند ۱۳۴۳ش همراه با علما و محصلان یزدی حوزه علمیه قم، نامه‌ای خطاب به او ارسال کردند و در آن تصویب مصوبه‌های خلاف شرع و قانون اساسی در دولت‌های سابق (دولت امیر [[اسدالله علم]] و دولت حسنعلی منصور) را محکوم نمودند و سپس با اشاره به تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، آن اقدام را برخلاف قانون اساسی و اصل مصونیت مراجع عظام تقلید دانسته، خواستار بازگرداندن ایشان به کشور، الغای قوانین مغایر شریعت و قانون اساسی و آزادی سایر زندانیان شده بودند. آنان همچنین در نامه فوق از نخست‌وزیر وقت خواستند مصوبه‌های خلاف قانون و شرع را ملغی اعلام کند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۵۶ـ۱۵۷.</ref> در سال ۱۳۴۴ش هم پس از ورود امام‌خمینی به نجف اشرف، نامه‌ای را به ایشان نگاشت و خرسندی خود را از حضور ایشان در آن شهر اعلام کرد <ref>مصاحبه نگارنده با آیت‌الله قافی.</ref> در اواخر سال ۱۳۴۴ش و پس آنکه ساواک قم جمعی از روحانیان برجسته و مبارز و استادان حوزه علمیه قم ازجمله [[حسینعلی منتظری]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[احمد آذری قمی]]، [[علی‌اصغر مروارید]] و... را دستگیر و [[شهاب‌الدین اشراقی]] داماد و «نماینده مرجع عالی‌قدر مسلمانان جهان حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی» را از قم تبعید کرد، همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم، اعلامیه‌ای خطاب به مراجع تقلید شیعه در ایران و عراق صادر کردند و از آنان خواستند مراتب انزجار روحانیت ایران را به اطلاع مقامات مسئول و عاملان دستگیری و تبعید روحانیان برسانند. آنان همچنین خطاب به مراجع تقلید تأکید کردند که در صورت تداوم این وضعیت، «مقدمات یک انفجار عظیم را در قم و سایر شهرستان‌ها فراهم» می‌شود و خواستار اعلام این واقعیت به حکومت پهلوی شدند.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، ص۸۴-۸۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۸-۱۹۵؛ دوانی، ج۵، ص۱۷۸-۱۷۷.</ref> او سپس همراه با جمعی از طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم، با ارسال تلگرامی به روحانیان زندانی در تهران، اقدام حکومت پهلوی در دستگیری آنان را محکوم کردند و خواستار آزادی روحانیان در بند شدند. آنان همچنین در آن نامه نگرانی خود را از وضعیت روحانیان دستگیرشده ابراز کردند.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، ص۱۱۵؛ خسروشاهی، ج۳، ص۱۳۰-۱۳۱؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref>
قافی پس از انتخاب [[امیرعباس هویدا]] به سمت نخست‌وزیری، در اسفند ۱۳۴۳ش همراه با علما و محصلان یزدی حوزه علمیه قم، نامه‌ای خطاب به او ارسال کردند و در آن تصویب مصوبه‌های خلاف شرع و قانون اساسی در دولت‌های سابق (دولت امیر [[اسدالله علم]] و دولت حسنعلی منصور) را محکوم نمودند و سپس با اشاره به تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، آن اقدام را برخلاف قانون اساسی و اصل مصونیت مراجع عظام تقلید دانسته، خواستار بازگرداندن ایشان به کشور، الغای قوانین مغایر شریعت و قانون اساسی و آزادی سایر زندانیان شده بودند. آنان همچنین در نامه فوق از نخست‌وزیر وقت خواستند مصوبه‌های خلاف قانون و شرع را ملغی اعلام کند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۵۶ـ۱۵۷.</ref> در سال ۱۳۴۴ش هم پس از ورود امام‌خمینی به نجف اشرف، نامه‌ای را به ایشان نگاشت و خرسندی خود را از حضور ایشان در آن شهر اعلام کرد <ref>مصاحبه نگارنده با آیت‌الله قافی.</ref> در اواخر سال ۱۳۴۴ش و پس آنکه ساواک قم جمعی از روحانیان برجسته و مبارز و استادان حوزه علمیه قم ازجمله [[حسینعلی منتظری]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[احمد آذری قمی]]، [[علی‌اصغر مروارید]] و... را دستگیر و [[شهاب‌الدین اشراقی]] داماد و «نماینده مرجع عالی‌قدر مسلمانان جهان حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی» را از قم تبعید کرد، همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم، اعلامیه‌ای خطاب به مراجع تقلید شیعه در ایران و عراق صادر کردند و از آنان خواستند مراتب انزجار روحانیت ایران را به اطلاع مقامات مسئول و عاملان دستگیری و تبعید روحانیان برسانند. آنان همچنین خطاب به مراجع تقلید تأکید کردند که در صورت تداوم این وضعیت، «مقدمات یک انفجار عظیم را در قم و سایر شهرستان‌ها فراهم» می‌شود و خواستار اعلام این واقعیت به حکومت پهلوی شدند.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، ص۸۴-۸۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۸-۱۹۵؛ دوانی، ج۵، ص۱۷۸-۱۷۷.</ref> او سپس همراه با جمعی از طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم، با ارسال تلگرامی به روحانیان زندانی در تهران، اقدام حکومت پهلوی در دستگیری آنان را محکوم کردند و خواستار آزادی روحانیان در بند شدند. آنان همچنین در آن نامه نگرانی خود را از وضعیت روحانیان دستگیرشده ابراز کردند.<ref>آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، ص۱۱۵؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref>


محمدحسن قافی که سال‌ها به تدریس در [[حوزه علمیه قم]] می‌پرداخت، در سال ۱۳۶۵ش و با دعوت جمعی از اهالی یزد و [[سیدروح‌الله خاتمی]] نماینده وقت [[امام‌خمینی]] در یزد و امام جمعه آن شهر و همچنین سیدجواد مدرسی، به زادگاه خویش بازگشت و به تدریس و تبلیغ دین در آن شهر پرداخت. او پس از ۱۵ سال حضور در یزد، بار دیگر در سال ۱۳۸۰ش به قم بازگشت و به تدریس دروس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه آن شهر ادامه داد. در سال ۱۳۸۳ش هم به دعوت عباسعلی سلیمانی، امام جمعه زاهدان به آن شهر رفت و مدت سه سال به تدریس درس خارج فقه و اصول در آنجا و همچنین تبلیغ دین در آن سامان مشغول بود.<ref>مصاحبه نگارنده با آیت‌الله قافی.</ref> چند کتاب و رساله فقهی در ابواب طهارت و خمس و نیز مقاله‌ای در موضوع ولایت فقیه (چاپ‌شده از سوی دبیرخانه کنگره شیخ اعظم انصاری) از آثار اوست.<ref>مصاحبه نگارنده با آیت‌الله محمدحسن قافی؛ مدرسی، مفاخر یزد، ص۵۴۴ـ۵۴۶.</ref> تأسیس مهدیه در یزد در سال ۱۳۶۶ش، احیا و بازسازی مسجد راستان آن شهر در سال ۱۳۹۱ش، تأسیس مدرسه علمیه مولی‌الموحدین در سال ۱۳۹۶ش در قم، ازجمله فعالیت‌های اجتماعی و عام‌المنفعه اوست.<ref>مصاحبه نگارنده با آیت‌الله قافی.</ref>
محمدحسن قافی که سال‌ها به تدریس در [[حوزه علمیه قم]] می‌پرداخت، در سال ۱۳۶۵ش و با دعوت جمعی از اهالی یزد و [[سیدروح‌الله خاتمی]] نماینده وقت [[امام‌خمینی]] در یزد و امام جمعه آن شهر و همچنین سیدجواد مدرسی، به زادگاه خویش بازگشت و به تدریس و تبلیغ دین در آن شهر پرداخت. او پس از ۱۵ سال حضور در یزد، بار دیگر در سال ۱۳۸۰ش به قم بازگشت و به تدریس دروس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه آن شهر ادامه داد. در سال ۱۳۸۳ش هم به دعوت عباسعلی سلیمانی، امام جمعه زاهدان به آن شهر رفت و مدت سه سال به تدریس درس خارج فقه و اصول در آنجا و همچنین تبلیغ دین در آن سامان مشغول بود.<ref>مصاحبه نگارنده با آیت‌الله قافی.</ref> چند کتاب و رساله فقهی در ابواب طهارت و خمس و نیز مقاله‌ای در موضوع ولایت فقیه (چاپ‌شده از سوی دبیرخانه کنگره شیخ اعظم انصاری) از آثار اوست.<ref>مصاحبه نگارنده با آیت‌الله محمدحسن قافی؛ مدرسی، مفاخر یزد، ص۵۴۴ـ۵۴۶.</ref> تأسیس مهدیه در یزد در سال ۱۳۶۶ش، احیا و بازسازی مسجد راستان آن شهر در سال ۱۳۹۱ش، تأسیس مدرسه علمیه مولی‌الموحدین در سال ۱۳۹۶ش در قم، ازجمله فعالیت‌های اجتماعی و عام‌المنفعه اوست.<ref>مصاحبه نگارنده با آیت‌الله قافی.</ref>

نسخهٔ ‏۱۲ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۱۴

محمدحسن قافی
محمدحسن قافی.jpg
اطلاعات فردی
تاریخ تولد۵ شهریور ۱۳۱۴
زادگاهیزد
اطلاعات علمی
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
وبگاه رسمی 


محمدحسن قافی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.

تولد و تحصیل

محمدحسن قافی در ۵ شهریور ۱۳۱۴ در یزد به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را نزد سیدابوالقاسم معلم و سیدحسین مدرس فراگرفت. سپس با سفارش غلامرضا فقیه خراسانی، از علمای برجسته یزد، به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و در مدارس شفیعیه، خان و مصلا مقدمات و دروس سطح را پیش سیدمحمد وامق، سیدموسی غضنفری، سیدعلی‌محمد کازرونی، سیدمحمد مدرسی، سیداحمد مدرس و میرزا آقا مدرسی خواند. در همان زمان در کلاس‌های درس اخلاق غلامرضا فقیه خراسانی و سیدموسی غضنفری و سیدمحمدتقی اوهب از مدرسان درس اخلاق یزد بهره می‌برد. شرح منظومه سبزواری را هم در یزد و پیش جلال‌الدین آیت‌اللهی خواند. آنگاه در درس خارج فقه و اصول سیدعلی محمد کازرونی در یزد حضور یافت و مدت یک سال از آن درس‌ها بهره برد. قافی سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی در سال ۱۳۳۴ش به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر به تکمیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از درس‌های خارج سیدحسین طباطبایی بروجردی، امام‌خمینی، سیدمحمد محق داماد و سیدکاظم شریعتمداری بهره‌مند شد.[۱] او پس از یک سال به نجف عزیمت کرد، بنابراین در این مقطع مدت یک سال از درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی در مساجد محمدیه و سلماسی قم بهره‌مند شد. او پس از ورود به نجف اشرف در سال ۱۳۳۵ش، مدت دو سال در حوزه علمیه آن شهر در درس‌های خارج فقه و اصول سیدابوالقاسم خویی، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمحمود حسینی شاهرودی، سیدیحیی یزدی، میرزا حسن هروی یزدی و حسین حلی حضور یافت. در همان دوران در درس شرح منظومه و اسفار عباس قوچانی و خارج اسفار صدرا بادکوبه‌ای حاضر می‌شد.

قافی یزدی در سال ۱۳۳۷ش و در پی فوت برادرش به کشور بازگشت و بار دیگر در قم مقیم شد و از درس‌های خارج فقه و اصول بروجردی، امام‌خمینی، سیدمحمد محقق داماد، عباسعلی شاهرودی، مرتضی حائری، میرزا هاشم آملی و محمدعلی اراکی بهره‌مند شد. حضور او در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی تا تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور در آبان ۱۳۴۳ش ادامه یافت و او در آن درس‌ها در مساجد سلماسی و اعظم قم شرکت می‌کرد. از هم‌مباحثه‌ای‌های او در این دوران می‌توان به سیدموسی شبیری زنجانی و حسین نوری همدانی اشاره کرد. قافی در کنار تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس‌های تفسیر قرآن و همچنین فلسفه علامه سیدمحمدحسین طباطبایی بهره می‌برد و هم‌زمان در درس‌های اخلاق سیدرضا بهاءالدینی شرکت می‌کرد.

تدریس

محمدحسن قافی در کنار تحصیل، به تدریس در حوزه علمیه قم مشغول شد و ابتدا برخی از دروس مقدماتی و سطح و همچنین فلسفه را تدریس می‌کرد و از سال ۱۳۵۰ش هم به تدریس دروس خارج فقه در حوزه علمیه قم پرداخت.[۲]

فعالیت‌های مبارزاتی

قافی پس از انتخاب امیرعباس هویدا به سمت نخست‌وزیری، در اسفند ۱۳۴۳ش همراه با علما و محصلان یزدی حوزه علمیه قم، نامه‌ای خطاب به او ارسال کردند و در آن تصویب مصوبه‌های خلاف شرع و قانون اساسی در دولت‌های سابق (دولت امیر اسدالله علم و دولت حسنعلی منصور) را محکوم نمودند و سپس با اشاره به تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، آن اقدام را برخلاف قانون اساسی و اصل مصونیت مراجع عظام تقلید دانسته، خواستار بازگرداندن ایشان به کشور، الغای قوانین مغایر شریعت و قانون اساسی و آزادی سایر زندانیان شده بودند. آنان همچنین در نامه فوق از نخست‌وزیر وقت خواستند مصوبه‌های خلاف قانون و شرع را ملغی اعلام کند.[۳] در سال ۱۳۴۴ش هم پس از ورود امام‌خمینی به نجف اشرف، نامه‌ای را به ایشان نگاشت و خرسندی خود را از حضور ایشان در آن شهر اعلام کرد [۴] در اواخر سال ۱۳۴۴ش و پس آنکه ساواک قم جمعی از روحانیان برجسته و مبارز و استادان حوزه علمیه قم ازجمله حسینعلی منتظری، عبدالرحیم ربانی شیرازی، احمد آذری قمی، علی‌اصغر مروارید و... را دستگیر و شهاب‌الدین اشراقی داماد و «نماینده مرجع عالی‌قدر مسلمانان جهان حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی» را از قم تبعید کرد، همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم، اعلامیه‌ای خطاب به مراجع تقلید شیعه در ایران و عراق صادر کردند و از آنان خواستند مراتب انزجار روحانیت ایران را به اطلاع مقامات مسئول و عاملان دستگیری و تبعید روحانیان برسانند. آنان همچنین خطاب به مراجع تقلید تأکید کردند که در صورت تداوم این وضعیت، «مقدمات یک انفجار عظیم را در قم و سایر شهرستان‌ها فراهم» می‌شود و خواستار اعلام این واقعیت به حکومت پهلوی شدند.[۵] او سپس همراه با جمعی از طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم، با ارسال تلگرامی به روحانیان زندانی در تهران، اقدام حکومت پهلوی در دستگیری آنان را محکوم کردند و خواستار آزادی روحانیان در بند شدند. آنان همچنین در آن نامه نگرانی خود را از وضعیت روحانیان دستگیرشده ابراز کردند.[۶]

محمدحسن قافی که سال‌ها به تدریس در حوزه علمیه قم می‌پرداخت، در سال ۱۳۶۵ش و با دعوت جمعی از اهالی یزد و سیدروح‌الله خاتمی نماینده وقت امام‌خمینی در یزد و امام جمعه آن شهر و همچنین سیدجواد مدرسی، به زادگاه خویش بازگشت و به تدریس و تبلیغ دین در آن شهر پرداخت. او پس از ۱۵ سال حضور در یزد، بار دیگر در سال ۱۳۸۰ش به قم بازگشت و به تدریس دروس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه آن شهر ادامه داد. در سال ۱۳۸۳ش هم به دعوت عباسعلی سلیمانی، امام جمعه زاهدان به آن شهر رفت و مدت سه سال به تدریس درس خارج فقه و اصول در آنجا و همچنین تبلیغ دین در آن سامان مشغول بود.[۷] چند کتاب و رساله فقهی در ابواب طهارت و خمس و نیز مقاله‌ای در موضوع ولایت فقیه (چاپ‌شده از سوی دبیرخانه کنگره شیخ اعظم انصاری) از آثار اوست.[۸] تأسیس مهدیه در یزد در سال ۱۳۶۶ش، احیا و بازسازی مسجد راستان آن شهر در سال ۱۳۹۱ش، تأسیس مدرسه علمیه مولی‌الموحدین در سال ۱۳۹۶ش در قم، ازجمله فعالیت‌های اجتماعی و عام‌المنفعه اوست.[۹]

درگذشت

محمدحسن قافی یزدی در آبان ۱۴۰۱ در یزد درگذشت و در آستان مقدس امامزاده جعفر(ع) همان شهر به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. مدرسی، مفاخر یزد، ص۵۴۴ـ۵۴۵.
  2. مدرسی، مفاخر یزد، ص۵۴۴ـ۵۴۵.
  3. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۵۶ـ۱۵۷.
  4. مصاحبه نگارنده با آیت‌الله قافی.
  5. آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، ص۸۴-۸۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۸-۱۹۵؛ دوانی، ج۵، ص۱۷۸-۱۷۷.
  6. آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، ص۱۱۵؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۹-۲۰۰.
  7. مصاحبه نگارنده با آیت‌الله قافی.
  8. مصاحبه نگارنده با آیت‌الله محمدحسن قافی؛ مدرسی، مفاخر یزد، ص۵۴۴ـ۵۴۶.
  9. مصاحبه نگارنده با آیت‌الله قافی.

منابع

  • آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • مدرسی، سیدمحمدکاظم (۱۳۸۲)، مفاخر یزد، یزد، بنیاد ریحانه الرسول یزد.
  • مصاحبه نگارنده با محمدحسن قافی.