عبدالکریم حائری یزدی: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
'''عبدالکریم حائری یزدی'''، مؤسس [[حوزه علمیه قم]]، استاد [[امامخمینی]] و [[مرجعیت|مرجع تقلید]]. | '''عبدالکریم حائری یزدی'''، مؤسس [[حوزه علمیه قم]]، استاد [[امامخمینی]] و [[مرجعیت|مرجع تقلید]]. | ||
عبدالکریم حائری یزدی در سال ۱۲۳۹ش در روستا در مهرجرد از توابع میبد یزد متولد شد. او در هفت سالگی برای تحصیل به اردکان و سپس به یزد راهی شد و مقدمات و مبادی [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را در این دو شهر فراگرفت. وی در هجده سالگی راهی کربلا شد و طی دو سال شرح لمعه و قوانین را نزد فاضل اردکانی فراگرفت و با سفارش او، با مادرش رهسپار سامرا شد و مورد توجه [[میرزامحمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] قرار گرفت و از دروس ایشان، سیدمحمد فشارکی و سیدمحمدتقی شیرازی استفاده کرد. | |||
حائری پیش از مهاجرت به قم و احیاء حوزه علمیه آن، در دو مقطع بنا به دعوت، به اراک هجرت کرد و موجب رونق حوزه علمیه آن گردید. وی از سال ۱۳۰۱ش بنا به دعوت علمای قم در آن زمان از اراک به قم هجرت کرد و تا سال ۱۳۱۵ زعامت حوزه علمیه آن را برعهده داشت. با درگذشت سیدمحمدکاظم طباطبائی و شیخ الشریعه اصفهانی، از سالهای ۱۲۹۸-۱۳۰۰ [[مرجعیت]] حائری مطرح شد و با استقرار در قم بر شمار مقلدان او افزوده شد. | |||
حائری پیش از مهاجرت به قم و احیاء حوزه علمیه آن، در دو مقطع بنا به دعوت، به اراک هجرت کرد و موجب رونق حوزه علمیه آن گردید. وی از سال ۱۳۰۱ش بنا به دعوت علمای قم در آن زمان از اراک به قم هجرت کرد و تا سال ۱۳۱۵ زعامت حوزه علمیه آن را برعهده داشت. با درگذشت سیدمحمدکاظم طباطبائی و شیخ الشریعه اصفهانی، از | |||
او در پانزده سال زعامت خود در قم با اقدامات حکومت [[رضا پهلوی|رضاشاه پهلوی]] از جمله کشف حجاب مواجهه بود و سیاست او تربیت [[طلاب]] و اجتناب از برخورد مستقیم با رژیم پهلوی بوده است. | او در پانزده سال زعامت خود در قم با اقدامات حکومت [[رضا پهلوی|رضاشاه پهلوی]] از جمله کشف حجاب مواجهه بود و سیاست او تربیت [[طلاب]] و اجتناب از برخورد مستقیم با رژیم پهلوی بوده است. | ||
[[امامخمینی]] که یک سال آخر اقامت حائری به حوزه علمیه اراک رفته بود، با هجرت او به قم، به قم مهاجرت کرد و ده سال آخر عمر حائری، در | [[امامخمینی]] که یک سال آخر اقامت حائری به حوزه علمیه اراک رفته بود، با هجرت او به قم، به قم مهاجرت کرد و ده سال آخر عمر حائری، در درسهای فقه و اصول او شرکت داشت و از شاگردان برجسته او محسوب میشد. ایشان احترام زیادی برای استاد خود قائل بود و [[زهد]] و [[سادهزیستی|سادهزیستی]] او برایش ارزش زیادی داشت. | ||
حائری در اقامت | حائری در اقامت پانزدهساله در قم خدمات زیادی برای حوزه و حوزویان و شهر قم و محرومان و نیازمندان انجام داد و سرانجام در بهمن ماه ۱۳۱۵ درگذشت و در مسجد بالاسر حرم [[حضرت فاطمه معصومه(س)|حضرت معصومه(س)]] به خاک سپرده شد. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == |
نسخهٔ ۲۷ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۱
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | عبدالکریم حائری یزدی |
زادروز | ۱۲۳۹ش |
شهر تولد | روستای «مِهرجَرد» از توابع شهرستان میبد، استان یزد |
کشور تولد | ایران |
تاریخ درگذشت | بهمن سال ۱۳۱۵ / ذیقعده ۱۳۵۵ق. |
شهر درگذشت | قم |
کشور درگذشت | ایران |
آرامگاه | حرم فاطمه معصومه(س) |
فرزندان | مرتضی حائری، مهدی حائری |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | مؤسس حوزه علمیه قم، مرجع تقلید |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | سیدیحیی بزرگ (مجتهد یزدی)، ملاحسین اردکانی (فاضل اردکانی)، شیخ فضلالله نوری، میرزاابراهیم محلاتی شیرازی، میرزامحمدحسن شیرازی، سیدمحمد فشارکی و میرزامحمدتقی شیرازی. |
شاگردان | امامخمینی، محمدعلی اراکی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، میرزامحمود آشتیانی، سیداحمد خوانساری، سیدصدرالدین صدر، سیدمحمد حجت، سیدعلی یثربی، سیدشهابالدین مرعشی و میرزاهاشم آملی. |
تالیفات | درر الاصول، کتاب الصلاة، المواریث، النکاح، الرضاع در فقه، ذخیرة المعاد، مجمع الاحکام، مجمع المسائل، منتخب الرسائل، وسیلة النجاة و مناسک حج. |
عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم، استاد امامخمینی و مرجع تقلید.
عبدالکریم حائری یزدی در سال ۱۲۳۹ش در روستا در مهرجرد از توابع میبد یزد متولد شد. او در هفت سالگی برای تحصیل به اردکان و سپس به یزد راهی شد و مقدمات و مبادی فقه و اصول را در این دو شهر فراگرفت. وی در هجده سالگی راهی کربلا شد و طی دو سال شرح لمعه و قوانین را نزد فاضل اردکانی فراگرفت و با سفارش او، با مادرش رهسپار سامرا شد و مورد توجه میرزای شیرازی قرار گرفت و از دروس ایشان، سیدمحمد فشارکی و سیدمحمدتقی شیرازی استفاده کرد.
حائری پیش از مهاجرت به قم و احیاء حوزه علمیه آن، در دو مقطع بنا به دعوت، به اراک هجرت کرد و موجب رونق حوزه علمیه آن گردید. وی از سال ۱۳۰۱ش بنا به دعوت علمای قم در آن زمان از اراک به قم هجرت کرد و تا سال ۱۳۱۵ زعامت حوزه علمیه آن را برعهده داشت. با درگذشت سیدمحمدکاظم طباطبائی و شیخ الشریعه اصفهانی، از سالهای ۱۲۹۸-۱۳۰۰ مرجعیت حائری مطرح شد و با استقرار در قم بر شمار مقلدان او افزوده شد.
او در پانزده سال زعامت خود در قم با اقدامات حکومت رضاشاه پهلوی از جمله کشف حجاب مواجهه بود و سیاست او تربیت طلاب و اجتناب از برخورد مستقیم با رژیم پهلوی بوده است.
امامخمینی که یک سال آخر اقامت حائری به حوزه علمیه اراک رفته بود، با هجرت او به قم، به قم مهاجرت کرد و ده سال آخر عمر حائری، در درسهای فقه و اصول او شرکت داشت و از شاگردان برجسته او محسوب میشد. ایشان احترام زیادی برای استاد خود قائل بود و زهد و سادهزیستی او برایش ارزش زیادی داشت.
حائری در اقامت پانزدهساله در قم خدمات زیادی برای حوزه و حوزویان و شهر قم و محرومان و نیازمندان انجام داد و سرانجام در بهمن ماه ۱۳۱۵ درگذشت و در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
زندگینامه
عبدالکریم حائری یزدی در سال ۱۲۳۹ در روستای «مِهرجَرد» از توابع میبد یزد به دنیا آمد. پدر او محمدجعفر، کشاورزی متدین بود.[۱] وی در هفتسالگی برای تحصیل به اردکان و سپس به یزد رفت؛[۲] و مقدمات و مبادی فقه و اصول را در این دو شهر آموخت. درگذشت پدر سبب وقفه کوتاهی در تحصیل حائری شد؛ اما پس از مدتی به مدرسه محمدتقیخان یزد رفت و تحصیلات را نزد سیدحسین وامق و سیدیحیی بزرگ، معروف به مجتهد یزدی ادامه داد.[۳]
حائری یزدی در هجدهسالگی، به همراهی مادر خود، به کربلا عزیمت کرد و برای ادامه تحصیل در کربلا ماندگار شد. وی در مدت دو سال شرح لمعه و قوانین را نزد ملاحسین اردکانی، معروف به فاضل اردکانی آموخت؛[۴] همچنین در درس علی یزدی بفروئی شرکت کرد.[۵] سپس با سفارش مکتوب فاضل اردکانی به سامرا رفت و به دلیل همین سفارش مورد توجه خاص میرزای شیرازی قرار گرفت تا آنجا که وی را در خانه خود جای داد. حائری یزدی از این دوران به نیکی یاد کرده و سردابخانه میرزای شیرازی را محل مطالعه و استراحت خود معرفی کرده است.[۶] او طی دوازده سال، سطوح عالی را نزد فضلالله نوری و میرزاابراهیم محلاتی شیرازی گذرانده[۷] و در درسهای خارج فقه و اصول میرزامحمدحسن شیرازی، سیدمحمد فشارکی و میرزامحمدتقی شیرازی شرکت کرد.[۸]
حائری یزدی سال ۱۲۷۵ به حج رفت و در برگشت، پس از درگذشت میرزای شیرازی، همراه استاد خود فشارکی به نجف برگشت و از محضر این استاد، کسب فیض کرد.[۹] بیشتر مبانی علمی حائری در فقه و اصول نیز برگرفته از مبانی فشارکی بوده است.[۱۰] در سال ۱۲۷۸ به دعوت اهالی شهر اراک (سلطانآباد) به این شهر مهاجرت کرد و به مدت هشت سال در حوزه علمیه اراک به تدریس پرداخت.[۱۱]
حائری همزمان با انقلاب مشروطه و ناآرامیها در ایران و به دلیل نارضایتی از وضع روحانیت اراک،[۱۲] در سال ۱۲۸۶، دوباره به نجف بازگشت؛ اما برای دورماندن از نزاع مخالفان و موافقان جریان مشروطه که در میان طرفداران عالمانی چون آخوند محمدکاظم خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی جریان داشت، به کربلا رفت[۱۳] و حدود هشت سال در کربلا اقامت کرد و به تدریس و تربیت شاگرد پرداخت.[۱۴] این اقامت موجب شد لقب حائری بگیرد. او در سال ۱۲۹۳ دوباره به اراک بازگشت و علاوه بر تدریس مرجعیتِ دینی مردم را نیز به عهده گرفت.[۱۵] حرکت حائری از کربلا حرکت اعتراضی به وضعیت حوزه نجف و کربلا بود که با روش زاهدانه و سادهزیستی حائری در تضاد بود.[۱۶]
تأسیس حوزه علمیه قم
حائری در سال ۱۲۹۷ برای زیارت حرم امامرضا(ع) عازم مشهد شد و در مسیر خود چند روزی در قم ماند. این توقف سبب آگاهی او از مهجوریت و غربت حوزه قم شد و در پایان سال ۱۳۰۰، به دعوت برخی از علمای قم، دوباره به این شهر سفر کرد.[۱۷] پیش از استقرار وی در قم، محمدتقی بافقی، زمزمه تأسیس حوزه را با گروهی از علمای عصر داشت که منجر به دعوت از حائری و رونقگرفتن حوزه علمیه شد.[۱۸] حائری در این سفر به تقاضای علما، اقامت در این شهر را پذیرفت و مدیریت حوزه علمیه قم را برعهده گرفت و طی پانزده سال اقامت در قم حوزه علمیه را متحول کرد و برای ساماندهی و رونق حوزه چنان تلاش جدیای کرد که گویا آن را تأسیس کرده و به مؤسس حوزه معروف گردید.[۱۹]
پس از درگذشت سیدمحمدکاظم طباطبایی، ملافتحالله غروی اصفهانی (معروف به شیخالشریعه) و میرزامحمدتقی شیرازی، در فاصله سالهای ۱۲۹۸–۱۳۰۰، مرجعیت حائری مطرح شد. با استقرار او در قم و افزایش شهرت وی بر مقلِدان او افزوده شد و بسیاری از شیعیان در ایران و برخی از کشورهای عراق و لبنان مقلّد او شدند. افزون بر شخصیت علمی وی، از عوامل مؤثر در مرجعیت او توجه ویژه میرزامحمدتقی شیرازی به ایشان و ارجاع مقلدان خود به او در موارد احتیاطی بوده است.[۲۰]
در زمان حضور حائری در حوزه علمیه قم، شخصیتهای علمی بزرگی از نواحی کشور و کشورهای مختلف به این حوزه وارد و مورد استقبال وی قرار گرفتند؛ مانند:
- سیدنجمالدین هندی مؤسس مدرسة الواعظین هند.
- عبدالحسین بغدادی از شاگردان میرزای بزرگ شیرازی.
- سیدمحسن جبلعاملی که حائری در زمان توقف او در قم نماز جماعت خود را به وی واگذار کرد.
- محمدحسین کاشفالغطا.
- سیدعبدالحسین شرفالدین عاملی.[۲۱]
حوادث سیاسی دوران حضور در قم
حوادث سیاسی چندی در دوره حضور حائری در قم اتفاق افتاد؛ ازجمله دستور عمال انگلیس در عراق به تبعید علمای نجف مانند سیدابوالحسن اصفهانی و میرزامحمدحسین نایینی به قم در سال ۱۳۰۲ و استقبال گرم مردم و روحانیت و در رأس آن، حائری از آنان[۲۲] و مهاجرت آقانورالله اصفهانی، آقامحمدرضا مسجدشاهی اصفهانی و گروهی از علمای اصفهان در اعتراض به طرح سربازی اجباری در سال ۱۳۰۶ به قم.[۲۳]
رضاخان پهلوی از سال ۱۳۰۷ هجوم شدید به مذهب و روحانیت را آغاز کرد. در برابر این هجمه، حفظ و گسترش حوزه علمیه قم مهمترین واکنش مدبرانه حائری بهشمار میرود.[۲۴] سکوت حائری در برابر جریانهای هرچند ناگوار،[۲۵] تدبیر هوشمندانهای بود که زمینهساز بیداری حوزه و مردم گردید و سالها بعد، همین حوزه با مدیریت امامخمینی انقلاب اسلامی را سامان داد.[۲۶] بزرگترین آثار و ثمرات حضور علمی حائری در حوزه علمیه قم تربیت شاگردانی بود که غالب آنان در حد اجتهاد بودند.[۲۷]
رویکرد حائری در حوادث سیاسی
سیاست غالب حائری، تربیت طلاب و اجتناب از برخورد مستقیم با رژیم بود؛ اما در برابر برخی برنامههای دولت سکوت را شکست؛ وی در سال ۱۳۱۲ به سکوت رضاخان در قضیه مهاجرت یهودیان به سرزمین فلسطین اعتراض کرد.[۲۸] و در برابر طرح آزمون گرفتن از طلاب برای جواز پوشش روحانیت که موجب دخالت دولت در حوزه میشد، واکنش نشان داد و آن را مدیریت کرد. او با تحت نظارت درآوردن چگونگی امتحان و مکان برگزاری آن، امامخمینی و سیدشهابالدین مرعشی نجفی و عدهای از فضلای حوزه را ناظر بر این امر کرد.[۲۹]
همچنین وی در جریان «کشف حجاب» با اصرار اطرافیان[۳۰] در ۱۱ تیر ۱۳۱۴ طی تلگرامی به رضاشاه آن را مخالف با احکام دین دانست و خواهان توقف آن شد.[۳۱] این تلگرام خشم رضاشاه را برانگیخت. او در دیداری با حائری تهدید کرد اگر اعتراضها ادامه یابد، حوزه قم را ویران خواهد کرد.[۳۲] پس از آن حائری بهشدت تحت نظر قرار گرفت.[۳۳]
فعالیتهای علمی ـ فرهنگی
حائری در طول مدیریت حوزه قم خدمات بسیاری کرد. تعمیر مدارس دینی، تغییر روش آموزش دروس حوزوی و ایجاد برنامهای برای امتحان از طلاب و طرح تخصصیکردن رشتههای فقه، تعمیر مدرسه فیضیه و مدرسه دارالشفا ازجمله اقدامات او در حوزه قم است.[۳۴] وی در حوزه مسائل اجتماعی نیز کارهایی به سرانجام رساند؛ ازجمله در سیل مهیب قم در سال ۱۳۱۳ با جذب کمکهای مردمی و دولتی و حضور در جریان بازسازی خرابیها بسیار مؤثر بود؛[۳۵] همچنین تأسیس بیمارستان سهامیه، تأسیس دارالاطعام و تأسیس کتابخانه بزرگِ فیضیه و تأسیس مسجد حضرت معصومه(س) در نزدیکی میدان بار قم، ازجمله خدمات وی محسوب میشود.[۳۶]
امامخمینی از آغاز فعالیت علمی حائری به وی پیوست. اشتهار علمی حوزه اراک، به دلیل حضور حائری موجب شد، امامخمینی رهسپار اراک گردد. امامخمینی که میزان دانش و توانایی حائری را دریافته بود، اندکی پس از هجرت حائری به قم رهسپار این حوزه شد. ایشان چنانکه خود نوشته است عمده دروس خارج فقه و اصول را از حائری بهره برده.[۳۷] و در تحکیم موقعیت حوزه قم مشارکتی فعّال داشت.[۳۸] حائری به امامخمینی و سیدمحمد محقق داماد سفارش کرده بود که درسهای سطوح عالی حوزه را تدریس کنند؛ این در حالی بود که امامخمینی اشتهار به فلسفه و عرفان داشت.[۳۹]
حائری از نگاه امامخمینی
امامخمینی توجه ویژهای به شخصیت حائری داشت و او را که به رغم مرجعیت عامّ شیعیان با کمال سادگی میزیسته، ستایش[۴۰] و در آثار علمی خود، بهخصوص در حوزه فقه و اصول، بارها به دیدگاههای وی استناد و از وی با عنوان «شیخنا العلامه» یادکرده است.[۴۱] امامخمینی در بیشتر موارد، از نظر وی در تبیین مطالب و تأیید مدعای خود بهره برده است که در آثاری مانند الاجتهاد و التقلید، کتاب البیع، الاستصحاب، انوار الهدایه، التعادل و الترجیح و تقریرات درس ایشان مانند تنقیح الاصول، جواهر الاصول و تهذیب الاصول بهراحتی و فراوانی قابل دسترسی است و تأثیرپذیری علمی ایشان از حائری را میرساند؛ همچنین ایشان از زهد، تقوا، تواضع و همرنگی وی در همنشینی با طلاب ستایش و او را تکیهگاه علوم نقلی خود معرفی کرده است.[۴۲]
ایشان سیره و منش حائری در تواضع و صداقت را همانند سیره رسولالله(ص) دانسته[۴۳] و اشعاری را با تعابیر بلند در مدح حائری و خدمات او سروده است؛[۴۴] همچنین در پاسخ به سخن دستهای از عوامل رژیم در قم روحانیان را مفتخور خطاب کرده بودند، به عنوان نمونه، حائری را نماد روحانی سادهزیستی معرفی کرد که فرزندان او در شب پس از درگذشت وی حتی غذایی برای خوردن نداشتند.[۴۵]
ویژگیهای شخصیتی
افزون بر سادهزیستی، اخلاص در عمل، توجه به نیازمندان و عشق و ارادت به خاندان اهلبیت(ع) از ویژگیهای شخصیتی حائری بود.[۴۶] او در اواخر عمر خود از برخوردهای خشن رژیم پهلوی با مذهب، ترویج بیحجابی و حمله به مراکز مذهبی بهشدّت آزرده بود.[۴۷] وی چند روز پیش از وفات، امور علمی حوزه علمیه را به سیدمحمدحجت کوهکمری و سیدصدرالدین صدر وصیت کرد و یکی از بازاریان به نام محمدحسین یزدی را برای امور مالی حوزه برگزید.[۴۸]
وفات
سرانجام عبدالکریم حائری یزدی در بهمن سال ۱۳۱۵ برابر با ذیقعده ۱۳۵۵ق در ۷۶سالگی درگذشت.[۴۹] رژیم پهلوی خبر درگذشت حائری یزدی را منتشر کرد و دستور داد در هر شهر تنها یک مجلس ترحیم برگزار و از تعطیلی بازار خودداری شود. آنان حتی به مجلس ترحیم وی در قم حمله کردند و وسایل ترحیم را با خود بردند.[۵۰]
با وجود این محدودیتها، پیکر او به صورت باشکوهی تشییع و در حرم مطهر فاطمه معصومه(س) و در مسجد بالاسر به خاک سپرده شد.[۵۱] امامخمینی مظلومیت حائری و مهجوریت حوزه علمیه را در اواخر عمر ایشان یادآوری کرده و حقانیت راه او را باعث رشد چشمگیر میراث او و پرباری حوزه علمیه پس از وی دانسته است.[۵۲]
پنج فرزند (دو پسر و سه دختر) از حائری بر جای ماند. پسر ارشد او، مرتضی حائری بود که امامخمینی در پیامی به مناسبت درگذشت او، در اسفند ۱۳۶۴، وی را در علم و عمل جانشین صالح پدر دانست و این نسبت را مایه شرافت و نیکبختی او برشمرد.[۵۳] او پدر همسر سیدمصطفی خمینی پسرِ ارشد امامخمینی بود (ببینید: مرتضی حائری یزدی) پسر دیگر، مهدی حائری بود که علاوه بر تحصیلات حوزوی، دکترای فلسفه غرب را از دانشگاه میشیگان و تورنتو دریافت کرده و شاگرد امامخمینی در فلسفه بود. دختران حائری به ترتیب سن با محمد تویسرکانی، احمد همدانی و سیدمحمد محقق یزدی ازدواج کردند؛[۵۴] و همین امر سبب اشتهار محقق یزدی و فرزندان وی به محقق داماد شد.
آثار علمی
آثار علمی چندی از حائری یزدی بر جای مانده است که عبارتاند از: اربعین حدیث؛[۵۵] درر الفوائد مشهور به «درر الاصول» با موضوع اصول فقه در دو جلد؛ کتاب الصلاة ـ که سیدحسین بروجردی کتاب الصلاة ایشان را در قلت لفظ و کثرت معنا بینظیر شمرده است.[۵۶] المواریث، النکاح؛ الرضاع در فقه[۵۷] همچنین رسالههای عملیه و فتاوای او با عناوین ذخیرة المعاد، مجمع الاحکام، مجمع المسائل، منتخب الرسائل، وسیلة النجاة و مناسک حج به چاپ رسیده است. حاشیه بر کتابهای فقهی همچون عروة الوثقی سیدمحمدکاظم یزدی و انیس التجار محمدمهدی نراقی از دیگر آثار اوست.[۵۸]
تقریرات دروس او را نیز شاگردانِ ایشان محمدعلی اراکی، سیدمحمدرضا گلپایگانی و میرزامحمود آشتیانی نوشته و به چاپ رساندهاند.[۵۹] سیداحمد خوانساری، سیدصدرالدین صدر، سیدمحمد حجت، سیدعلی یثربی، سیدشهابالدین مرعشی و میرزاهاشم آملی از دیگر شاگردان برجسته حائری بودند.[۶۰]
پانویس
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۲۲؛ آقابزرگ، طبقات، ۱۱۵۸.
- ↑ محمدی اشتهاردی، نگاهی به زندگی آیتالله العظمی شیخعبدالکریم حائری، ۳۳؛ ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۲۲.
- ↑ ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۳۰–۳۱؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۲۲.
- ↑ شعبانی، معمار فضیلت، ۱۱.
- ↑ ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۳۱.
- ↑ حائری، مرتضی، خاطرات، ۳۸ و ۶۰۳–۶۰۴.
- ↑ محمدی اشتهاردی، نگاهی به زندگی آیتالله العظمی شیخعبدالکریم حائری، ۳۷–۳۸.
- ↑ ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۳۱؛ حائری، مرتضی، سرّ دلبران، ۸۸–۸۷ و ۹۳–۹۴؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۲۱ و ۲۳.
- ↑ آقابزرگ، طبقات، ۱۱۵۸؛ ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۳۱.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۵۹.
- ↑ نیکوبرش، بررسی عملکرد سیاسی، ۲۵.
- ↑ نیکوبرش، بررسی عملکرد سیاسی، ۴۱.
- ↑ کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس، ۵۵؛ محقق داماد، سیدمصطفی، مصاحبه، ۴۱–۴۲.
- ↑ نیکوبرش، بررسی عملکرد سیاسی، ۲۶.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۲۳؛ ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۳۲.
- ↑ محقق داماد، سیدعلی، مصاحبه، ۶.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۱۵؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۱۳–۱۴.
- ↑ نیکوبرش، بررسی عملکرد سیاسی، ۲۶–۲۷؛ امینی، چالشهای روحانیت با رضاشاه، ۱۱۶.
- ↑ آقابزرگ، طبقات، ۳/۱۱۵۸؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۲۴؛ حائری، مهدی، خاطرات، ۱۸ و ۷۶.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۷۸–۸۰.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۲۴، حائری، مهدی، خاطرات، ۱۸.
- ↑ امینی، چالشهای روحانیت با رضاشاه، ۱۷۷–۱۷۹؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۲۸.
- ↑ مخبر، سلسله پهلوی، ۲۸۶.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۳۵–۳۶؛ امینی، چالشهای روحانیت با رضاشاه، ۱۶۳–۱۶۴؛ محمدی، آیتالله حائری و تحولات سیاسی، ۱۶۲–۱۶۳.
- ↑ محمدی، آیتالله حائری و تحولات سیاسی، ۱۶۷–۱۶۸.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۸۶.
- ↑ محمدی، آیتالله حائری و تحولات سیاسی، ۱۶۵–۱۶۶.
- ↑ نیکوبرش، بررسی عملکرد سیاسی، ۲۷۱–۲۷۳؛ بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ۲۵۲.
- ↑ منظورالاجداد، مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست، ۳۲۸.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۵۰–۵۱؛ محمدی، آیتالله حائری و تحولات سیاسی، ۱۶۶–۱۶۸.
- ↑ نیکوبرش، بررسی عملکرد سیاسی، ۲۵۸–۲۵۹.
- ↑ حائری، مهدی، خاطرات، ۶۵.
- ↑ نیکوبرش، بررسی عملکرد سیاسی، ۳۲–۳۳؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۴/۴۴۰.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۴۴–۴۲.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۶۱–۶۳؛ محمدی، آیتالله حائری و تحولات سیاسی، ۱۵۷–۱۵۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷.
- ↑ انصاری، حدیث بیداری، ۱۶–۱۷ و ۲۴.
- ↑ شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۵۹۰.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۹۷.
- ↑ امامخمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۱۲، ۱۵۱ و ۱۶۲؛ امامخمینی، مکاسب، ۲/۲۷۲ و ۳۲۸؛ امامخمینی، البیع، ۴/۵۴۴.
- ↑ امامخمینی، تعلیقه فوائد، ۱۶۰.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۹۷.
- ↑ امامخمینی، دیوان امام، ۲۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۴۴.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۵۴–۵۶ و ۶۰؛ منظورالاجداد، مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست، ۳۱۷.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۶۶–۶۵.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۸۹.
- ↑ حائری، مرتضی، خاطرات، ۶۰۱.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۷۰–۷۱ و ۹۰؛ نیکوبرش، بررسی عملکرد سیاسی، ۳۸۸.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۶۷–۶۶ و ۷۰؛ عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ۳۸۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۰۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۰.
- ↑ محمدی اشتهاردی، نگاهی به زندگی آیتالله العظمی شیخعبدالکریم حائری، ۶۶–۶۷.
- ↑ اشکوری، فهرست نسخههای خطی، ۱/۳۶۵.
- ↑ صافی گلپایگانی، مصاحبه، ۱۳۲.
- ↑ کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس، ۱۰۰–۱۰۱.
- ↑ آقابزرگ، الذریعه، ۲/۴۵۳، ۲۰/۱۵، ۲۲/۴۰۵ و ۲۵/۸۷.
- ↑ کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس، ۱۰۵–۱۰۶؛ مدرسی طباطبایی، مقدمهای بر فقه شیعه، ۳۷۰.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۸۷–۸۸.
منابع
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه (نقباء البشر فی القرن الرابع عشر)، مشهد، دارالمرتضی، ۱۴۰۴ق.
- اشکوری حسینی، سیداحمد، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی، قم، چاپ اول، ۱۳۵۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، الاجتهاد و التقلید، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، دیوان امام (سرودههای حضرت امامخمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- امینی، داوود، چالشهای روحانیت با رضاشاه، بررسی علل چالشهای سنتگرایی با نوگرایی عصر رضاشاه، تهران، سپاس، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- انصاری، حمید، حدیث بیداری، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ بیستم، ۱۳۸۰ش.
- بصیرتمنش، حمید، علما و رژیم رضاشاه، نظری بر عملکرد سیاسی ـ فرهنگی روحانیون در سالهای ۱۳۰۵–۱۳۲۰ش، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۶ش.
- حائری یزدی، مرتضی، خاطرات، چاپشده در مؤسس حوزه، یادنامه آیتالله حاجشیخعبدالکریم حائری، گردآورنده سیدجواد ورعی، به کوشش سیدمحمدکاظم شمس و دیگران، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- ورعی، سرّ دلبران، عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، به کوشش رضا استادی، قم، دفتر نشر برگزیده، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران، کتاب نادر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، مقدمه، تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعهای از دریا، قم، مؤسسه کتابشناسی شیعه، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- شریف رازی، محمد، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۳۲ش.
- شعبانی، اولیاء، معمار فضیلت، ویژه وفات آیتالله شیخعبدالکریم حائری یزدی، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- صافی گلپایگانی، لطفالله، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، به کوشش مجتبی احمدی و دیگران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، قم، نوید اسلام، چاپ سوم، ۱۳۷۶ش.
- کریمی جهرمی، علی، آیتالله مؤسس شیخعبدالکریم حائری یزدی، قم، دارالحکمه، ۱۳۷۲ش.
- محقق داماد، سیدمصطفی، مصاحبه با حجتالاسلام و المسلمین مصطفی محقق داماد، مجله حوزه، شماره ۱۲۵، ۱۳۸۳ش.
- محقق داماد، سیدعلی، مصاحبه، چاپشده در هفتهنامه حریم امام، یادنامه آیتالله العظمی سیدحسین بروجردی، شماره ۷۹، ۱۳۹۲ش.
- محمدی اشتهاردی، محمد، نگاهی به زندگی آیتالله العظمی شیخعبدالکریم حائری، چاپشده در مؤسس حوزه، یادنامه آیتالله حاجشیخعبدالکریم حائری، به کوشش سیدمحمد کاظم شمس و دیگران، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۳ش.
- محمدی، ذکرالله، آیتالله حائری و تحولات سیاسی اجتماعی دوران معاصر، قم، زائر، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- مخبر، عباس، سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روایت تاریخ کمبریج، تهران، طرح نو، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- مدرسی طباطبایی، سیدحسین، مقدمهای بر فقه شیعه، کلیات و کتابشناسی، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۶ش.
- منظورالاجداد، محمدحسین، مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارشهایی از آیات عظام نائینی، اصفهانی، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲–۱۳۳۹ش، تهران، شیرازه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- نیکوبرش، فرزانه، بررسی عملکرد سیاسی آیتالله شیخعبدالکریم حائری یزدی از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۱۵ش، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
پیوند به بیرون
- حسین صالحی، «عبدالکریم حائری یزدی»، دانشنامه امامخمینی، ج۴، ص۲۴۳–۲۴۸.